مقدمه
یکی از مسائل عمده جمعیتی در کشورهای جهان مسئله سالخوردگی جمعیت و پیامدهای ناشی از آن است. سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است که طی آن افراد در معرض تهدیدات بالقوهای نظیر افزایش ابتلا به بیماریهای مزمن، تنهایی و انزوا و نداشتن حمایت اجتماعی قرار میگیرند و به دلیل ناتوانیهای جسمی و ذهنی، در موقعیتهای زیادی استقلال فردیشان تهدید میشود. بنابراین توجه به مسائل و نیازهای این مرحله از زندگی، ضرورتی اجتماعی است [
1].
امروزه همه در این موضوع اتفاق نظر دارند که سالمندی به روش موفق، تنها مربوط به داشتن ژنهای سالم یا دسترسی به منابع سالم نیست، بلکه به چگونگی تنظیم زندگی به طور فعال توسط افراد و رفتارهایشان بستگی دارد، به طوری که بتوان با آن بهزیستی را بهبود بخشید [
2]. مفهوم بهزیستی که سرزندگی ذهنی یکی از ابعاد آن است، ساختار پیچیدهای دارد که به کارکرد و تجربه عملکرد بهینه مربوط میشود [
3]. بهزیستی روانشناختی دربرگیرنده سه بُعد است: شادکامی و هدفمندی و سرزندگی [
4]. رایان و فردریک سرزندگی ذهنی را وجود سرشار انرژی، اشتیاق و سرحالبودن، خستهنبودن، فرسودهبودن و تحلیلرفتگی توصیف کردهاند و نشان دادهاند وقتی سرزندگی ذهنی کم باشد، تحریکپذیری و خستگی ظاهر میشود و برای انجام کارهای زندگی از تمام توان استفاده نمیشود. در مقابل وقتی سرزندگی ذهنی زیاد است، انرژی کافی برای انجام فعالیتها در دسترس است و خُلق در وضعیت مناسبی قرار دارد و انجام تکالیف بهخوبی پیش میرود [
5]. بنابراین سرزندگی ذهنی حاکی از وجود سرشار انرژی مثبت روانی است و فرد سرزنده مملؤ از زندگی است. آنها در واقع سرزندگی را انرژیای که از خود نشئت میگیرد، تعبیر میکند و آن را احساسی از انرژی میدانند که منبع آن درونی است، نه تهدیدات خاص محیطی. از نظر آنها سرزندگی ذهنی با حالتهای شیدایی تفاوت دارد، زیرا سرزندگی احساس سرحالبودن و پرانرژیبودن است، نه مجبوربودن و هدایتشدن. بنابراین سرزندگی جلوهای از سلامت و بهزیستی روانی است، در حالی که شیدایی با پریشانی و ازهمگسیختگی روانی همراه است [
6].
شواهد موجود حاکی از این است که سالمندان از نظر تجربه سرزندگی با هم متفاوت هستند و این تفاوتها بیشتر تابع تأثیرات انگیزشی و ویژگیهای فردی است. ازجمله این عوامل میتوان به نیازهای اساسی روانشناختی اشاره کرد. یﮑﯽ از رویکردهای اﻧﮕﯿﺰﺷﯽ ﮐﻪ در سالهای اﺧﯿﺮ ﺗﻮﺟﻪ زیﺎدی را ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﮐﺮده ﻧﻈﺮیﻪ خودتعیینی اﺳﺖ ﮐﻪ دسی و رایان آن را ﻣﻄﺮح کردهاند [
7]. ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻋﻤﺪه ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪ ﺑﺮ اﻧﮕﯿﺰه دروﻧﯽ و ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﻪ ﻧﯿﺎز ﺑﻨﯿﺎدیﻦ یعنی ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺧﻮدفرمانی، شایستگی و ارتباط در اﻧﺴﺎن اﺳﺖ. خودفرمانی ﺑﻪ ﺗﻤﺎیﻞ ﻓﺮد ﺑﺮای ﭘﯿﮕﯿﺮی آزاداﻧﻪ فعالیتهای ﺧﻮد و ﻧﻘﺶ ﺧﻮاﺳﺖ و اراده ﻓﺮد در اﻧﺠﺎم ﮐﺎر اﺷﺎره میکند. خودفرمانی زﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮد، ﺧﻮد را ﻋﻠﺖ و دﺧﯿﻞ در ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی ﮐﺎر ﺧﻮد میداند. نیاز ﺷﺎیﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗﻮاﻧﺎیﯽ ﻓﺮد ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ اﺳﺖ و ایﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﺗﻮاﻧﺎیﯽ ﻓﺮد در رسیدن ﺑﻪ اﻫﺪاف مدنظر ﻧﻘﺶ دارد و نیاز به ارتباط، ﺷﮑﻠﯽ از ﺗﺄﺛﯿﺮات اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ارﺗﺒﺎط با کسانی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮای ﻓﺮد اﻫﻤﯿﺖ دارﻧﺪ یﺎ از او ﺣﻤﺎیﺖ میکنند. ایﻦ ﻧﯿﺎز ﻣﺘﻮﺟﻪ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺎ دیﮕﺮان و دریﺎﻓﺖ ﺣﻤﺎیﺖ از ﺟﺎﻧﺐ اﻓﺮاد ﻣﻬﻤﯽ ﻫﻤﭽﻮن رﺋﯿﺲ، واﻟﺪیﻦ، مراقبان و دوﺳﺘﺎن و ﻫﻤﮑﺎران اﺳﺖ [
8].
پژوهشهای هان و اوشی (2006) نشان داد برآوردهشدن نیازهای اساسی روانشناختی، خودمختاری، شایستگی و ارتباط به ترتیب همبستگی بالایی با عواطف مثبت در جوانان دارد [
9]. در این راستا پژوهش میلاوسکی کوستنر (2011) و مک و همکاران (2011) نشان داد ارضای سه نیاز استقلال، مرتبطبودن و شایستگی به طور مثبت و معناداری سرزندگی ذهنی دانشجویان را پیشبینی میکند [
11 ،
10]. در پژوهشی رایان و فردریک (1997) به ارزیابی سرزندگی ذهنی دانشجویان پرداختند. آنها در پژوهش خود دریافتند سرزندگی ذهنی نهتنها با نیازهای اساسی روانشناختی همچون خودفرمانی و دلبستگی رابطه دارد، بلکه با سلامت جسمانی هم در ارتباط است [
5]. پژوهشهای یوسالا و همکاران (2014) نشان داد سرزندگی ذهنی در دانشجویان میتواند نقش واسطهای بین رضایت از زندگی و امیدواری ذهنی داشته باشد [
12]. شیخالاسلامی و دفترچی (2015) نیز در پژوهش خود نشان دادند نشاط ذهنی دانشآموزان به کمک نیازهای اساسی روانشناختی و جهتگیریهای هدف پیشبینیشدنی است [
13].
اگرچه بیشتر این تحقیقات نشان میدهد که برآوردهشدن نیازهای اساسی روانشناختی باعث سلامت و بهزیستی و سرزندگی ذهنی میشود، متأسفانه همه این تحقیقات مربوط به دوره جوانی و نوجوانی هستند. همچنین سهم هریک از نیازهای اساسی روانشناختی را در پیشبینی سرزندگی ذهنی مشخص نکردهاند. بنابراین با توجه به حساس و آسیبپذیربودن گروه سالمندان و همچنین اهمیت موضوع سرزندگی ذهنی و نیازهای اساسی روانشناختی برای آنها، این پژوهش به این مسئله مهم پرداخته است. از طرف دیگر، روند سالمندی جمعیت، انجام تحقیقاتی برای دستیابی به بینشهای عملی و مداخلاتی برای حمایت و خدمترسانی به سالمندان را ایجاب میکند. بنابراین هدف پژوهش حاضر پیشبینی و تبیین سرزندگی ذهنی سالمندان بر اساس نیازهای اساسی روانشناختی است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که کدامیک از نیازهای اساسی روانشناختی نقش بیشتری در پیشبینی سرزندگی ذهنی سالمندان دارد. پاسخ این سؤال کمک بزرگی برای کسانی است که به نوعی در حوزه سالمندی فعالیت دارند.
روش مطالعه
روش پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی سالمندان زن و مرد شهر تهران بودند. از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 235 نفر انتخاب شدند. 100 زن و 135 مرد با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از بین سالمندان منطقه 1، 33 نفر، منطقه 3، 36 نفر، منطقه 7، 35 نفر، منطقه 13، 39 نفر، منطقه 18، 34 نفر، منطقه 21، 28 نفر و منطقه 22، 30 نفر به عنوان گروه نمونه از پارکها و فضاهای سبز انتخاب شدند. سالمندان در پرسشنامهها منطقه زندگی خود را مشخص کردند. روش نمونهگیری بدین صورت بود که برای سهولت و آسانی کار افرادی انتخاب شدند که در زمان مطالعه در دسترس بودند. بدین معنا که از جامعه مطالعهشده تعداد محدودی که در پارکها و فضاهای سبز در دسترس بودند، انتخاب شدند.
اعضای نمونه با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب شده بودند. معیارهای ورود به تحقیق عبارت بودند از: داشتن حداقل 60 سال سن، تمایلداشتن برای حضور در مطالعه، نداشتن هیچگونه نقص عضو جدی و نداشتن بیماریهای حاد جسمی و روانی. شرایط خروج از تحقیق نیز عبارت بودند از: تمایلنداشتن به ادامه شرکت در مطالعه و داشتن بیماریهای جسمانی و روانی حاد.
برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش آمار توصیفی از شاخصهای میانگین، انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گامبهگام برای پیشبینی سرزندگی ذهنی سالمندان و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار spss23 استفاده شد. پس از توضیح پژوهشگر درباره اهداف تحقیق برای شرکتکنندگان و گرفتن رضایت شفاهی آگاهانه، آنان پرسشنامهها را بدون نام تکمیل کردند و به آنها در خصوص محرمانهماندن اطلاعات اطمینان خاطر داده شد. کمیته اخلاق گروه روانشناسی تربیتی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی در تاریخ 23/1/1395 پژوهش حاضر را تأیید کردند. ابزار استفادهشده در این پژوهش به منظور گردآوری دادهها به این قرار است:
مقیاس سرزندگی ذهنی
رایان و فردریک بر اساس نظریه خودتعیینی دسی و رایان این مقیاس را تهیه کردند [
5]. این مقیاس انرژی و اشتیاق افراد را برای بهرهمندی از زندگی و داشتن عملکرد بهینه میسنجد. میزان همسانی درونی این مقیاس در پژوهش آنها 96/0 گزارش شده است
[5]. این مقیاس هفت سؤال دارد که در طیف هفتدرجهای لیکرتی نمرهگذاری میشود. دامنه نمرهها بین 7 تا 35 است. پایایی این ابزار بر اساس آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 79/0 است.
مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی
برای اندازهگیری نیازهای اساسی روانشناختی از مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی دسی و رایان استفاده شد [
7]. این مقیاس از 21 سؤال تشکیل شده است که 7 سؤال نیاز به روانشناختی خودفرمانی، 6 سؤال نیاز به شایستگی و 8 سؤال نیاز به ارتباط را میسنجند. سؤالها بر اساس لیکرت پنجدرجهای از کاملاً درست تا کاملاً نادرست است. پایایی پرسشنامه مذکور 90/0 گزارش شده است [
14]. در پژوهش حاضر پایایی این مقیاس با استفاده از روش آلفای کرانباخ 81/0 به دست آمد. ضرایب اعتبار برای مؤلفههای خودفرمانی، شایستگی و ارتباط با استفاده از آلفای کرانباخ به ترتیب 83/0، 67/0 و 81/0 به دست آمد. همچنین برای بررسی روایی این مقیاس، همبستگی نمره هر سؤال با نمره خردهمقیاس آن محاسبه شد و دامنه ضرایب برای نیاز به خودفرمانی 44/0 تا 67/0، نیاز به شایستگی 73/0 تا 81/0 و نیاز به ارتباط 45/0 تا 60/0به دست آمد و همه ضرایب در سطح 05/0 معنادار بود.
یافتهها
در این پژوهش 235 سالمند ساکن شهر تهران با محدوده سنی 60 تا 75 سال شرکت کردند. از این تعداد 100 نفر زن و 135 نفر مرد بودند. از نظر سطح تحصیلات، 124 نفر زیر دیپلم، 57 نفر دیپلم و 54 نفر تحصیلات دانشگاهی داشتند. جدول شماره 1 یافتههای توصیفی مربوط به شرکتکنندگان در متغیرهای سرزندگی ذهنی، خودفرمانی، شایستگی و ارتباط را نشان میدهد. جدول شماره 2 ماتریس همبستگی ارتباط بین متغیرهای سرزندگی ذهنی، خودفرمانی، شایستگی و ارتباط را نشان میدهد.
نتایج حاصل از تحلیل دادهها برای بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش نشان میدهد بین متغیرهای خودفرمانی و سرزندگی ذهنی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد (01/0P<، 60/0=r). بین متغیرهای شایستگی و سرزندگی ذهنی نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P، 53/0=r). همچنین، بین متغیرهای ارتباط و سرزندگی ذهنی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد (01/0>P، 58/0=r).
برای مشخصکردن اینکه کدامیک از متغیرهای خودمختاری، شایستگی و ارتباط نقش بیشتری در پیشبینی سرزندگی ذهنی سالمندان دارد، از تحلیل رگرسیون گامبهگام استفاده شد. نتایج حاصل از این بررسی در جدول شماره 3 گزارش شده است. با توجه به نتایج جدول شماره 3، برآوردهشدن نیاز به خودمختاری به صورت مثبت و معناداری سرزندگی ذهنی سالمندان را پیشبینی کرده است (48/0β= و 001/0P<). این متغیر بهتنهایی 23 درصد از واریانس سرزندگی ذهنی سالمندان را تبیین کرده است. در گام دوم نیاز به خودمختاری و نیاز به ارتباط (26/β=0 و 001/0P<) به نحو معناداری سرزندگی ذهنی را پیشبینی کردهاند و با اضافهشدن نیاز به ارتباط به معادله، شش درصد به ضریب تعیین اضافه شده است (29/0=R2). در گام سوم، سرزندگی ذهنی به نحو معناداری توسط هر سه نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی (14/β=0 و 01/P<0) پیشبینی شده است و با ورود نیاز به ارتباط به معادله، 2 درصد به ضریب تعیین اضافه شده است (31/0=R2).
بحث
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه نیازهای اساسی روانشناختی با سرزندگی ذهنی در سالمندان بود تا به این سؤال اساسی پاسخ دهد که کدامیک از نیازهای اساسی روانشناختی نقش بیشتری در پیشبینی سرزندگی ذهنی سالمندان دارد. نتایج نشان داد از بین انواع نیازهای اساسی روانشناختی به ترتیب نیاز به خودفرمانی، نیاز به ارتباط و نیاز به شایستگی بیشترین سهم را در پیشبینی سرزندگی ذهنی سالمندان دارد. این یافتهها با پژوهشهای شیخالاسلامی و دفترچی [
13]، مک و همکاران [
11] و میلاوسکی کوستنر [
10] هماهنگ است.
برای مثال، نتایج تحقیق رایان و فردریک (1997) نشان میدهد اگر افراد در شرایطی قرار گیرند که نیازهای اساسی روانشناختی آنها برآورده شود، سرزندگی ذهنی آنها حفظ میشود یا افزایش مییابد. در این میان نقش خودفرمانی اهمیت بیشتری دارد [
5]. در تبیین این یافته احتمالاً میتوان گفت خود فرمانی میتواند به معنی آزادی فرد در هدفگزینی یا حفظ مسئولیت در داشتن احساس کنترل باشد. بنابراین نیاز به خودفرمانی به نیاز در درک احساس کنترل، عاملبودن یا خودمختاری در تعاملات با محیط اشاره دارد. خودفرمانی، تجربه انتخاب در شروعکردن رفتار، ادامهدادن، تنظیم آن و تجربه ارتباط بین فعالیتهای شخص و ارزشها و اهداف فردی است و هنگامی رخ میدهد که سالمند احساس کند مسبب رفتارهای خود است؛ یعنی هنگامیکه سالمند در انتخابهای خود یقیناً احساس اراده داشته باشد. سالمندانی که قادر به ارضای این نیاز در موقعیت معینی هستند، رهایی را تجربه میکنند و از فشارهای نامطلوب بیرونی و درونی احساس استقلال دارند. چنین حالتی به سطوح بهتر بهزیستی روانی منتهی میشود و سرزندگی ذهنی را برای فرد سالمند به ارمغان میآورد. بنابراین، محیطهای حامی خودفرمانی به تقویت خودمختاری، شایستگی و خودپنداره مثبت سالمندان منجر میشود که درنهایت این فرایند سطوح بالای سرزندگی ذهنی را به همراه دارد؛ زیرا سرزندگی ذهنی احساس سرحالبودن و پرانرژیبودن است، نه مجبوربودن و هدایتشدن.
نتایج پژوهشهای میلاوسکی کوستنر (2011) و مک و همکاران (2011) نشان میدهد ارضای نیاز مرتبطبودن به طور مثبت و معناداری سرزندگی ذهنی دانشجویان را پیشبینی میکند [
11 ،
10]. یافتههای پژوهش حاضر همراستا با پژوهشهای آنهاست. در تبیین این یافته که نیاز به ارتباط، سرزندگی دهنی سالمندان را پیشبینی میکند، احتمالاً میتوان گفت که نیاز به ارتباط دربرگیرنده نیاز به داشتن احساس پیوند با محیط اجتماعی، احساس تعلق و پذیرفتهشدن از سوی افراد و تجربهکردن خود بهعنوان شخصی ارزشمند و لایق دوستداشتهشدن است. بنابراین زمانی که این نیاز سالمند برآورده شود، در ارتباط با دیگران احساس پیوند و فهمیدهشدن دارد و احساس حرمت نفس زیاد، ارزشمندی و توانمندی را تجربه میکند. درواقع بر اساس مبانی نظری و پژوهشی دلبستگی به افراد مهم و احساس تعلق، فراهمآورنده بهزیستی، سلامت جسمی و روانی و سرزندگی ذهنی سالمندان است [
10].
در تبیین این یافته که نیاز به شایستگی، سرزندگی ذهنی را پیشبینی میکند، شاید بتوان گفت که نیاز به شایستگی، تمایل به داشتن احساس مؤثربودن در اثرگذاری بر محیط شخصی و توانایی دستیابی به پیامدهای ارزشمند است. این نیاز هنگامی ارضا میشود که سالمند، خودش این تجربه را به دست آورد که در ایجاد پیامدهای خاص هم برای دستیابی به پایانی مثبت و هم برای اجتناب از پیامدهای منفی تواناست؛ بهعبارتدیگر شایستگی هنگامی دیده میشود که سالمند تکالیف چالشبرانگیزی را برعهده بگیرد و در آن تسلط یابد. بنابراین احتمالاً زمانی که سالمند تواناییهای خود را برای انجام موفقیتآمیز تکالیف باور کند، احساس اشتیاق، سرحالبودن، خستهنبودن، فرسودهنبودن و تحلیلرفتگی میکند که همه اینها نشاندهنده تجربه سرزندگی ذهنی زیاد است.
درمجموع، طبق نظریه خودتعیینی
[4]، این سه نیاز زیربنای رفتار است. این سه نیاز روانشناختی برای درک و شناخت چگونگی و چرایی پیگیری هدف، اساسی و ضروری هستند. بنابراین ارضای این سه نیاز به رشد، سلامت و سرزندگی ذهنی سالمندان منتهی میشود.
مهمترین محدویت پژوهش حاضر استفاده از نمونه در دسترس بود؛ زیرا دسترسی به همه سالمندان شهر تهران امکانپذیر نبود و همین موضوع تعمیمپذیری یافتهها را محدود میکند. پیشنهاد میشود تمامی افرادی که به نحوی با سالمندان سروکار دارند، برای آنها محیطی را ایجاد کنند که بهراحتی نیازهای اساسی روانشناختیشان برآورده شود؛ زیرا برآوردهشدن این نیازها توأم با بهزیستی، سلامتی و سرزندگی ذهنی برای آنهاست. همچنین دیگر شاخصهای احتمالی مؤثر در سرزندگی ذهنی سالمندان را بررسی کنند.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به نتایج بهدستآمده و نتایج حاصل از پژوهشهای پیشین میتوان نتیجه گرفت که برآوردهشدن نیازهای اساسی روانشناختی در سالمندان به سرزندگی ذهنی آنها منجر میشود. بنابراین شناخت نیازهای اساسی روانشناختی و توجه به آنها میتواند راهکاری مؤثر برای حفظ یا افزایش سرزندگی ذهنی سالمندان باشد.
تشکر و قدردانی
از تمامی سالمندان شریف شهر تهران به دلیل شرکت در این تحقیق تشکر و قدردانی میشود. مقاله حامی مالی نداشته است.
References
[1]
Darvishpoor Kakhki A, Abed Saeedi J, Delavar A, Saeed-O-Zakerin M. [Tools for measurement of health status and quality of life of elderly people (Persian)]. Research in Medicine. 2010; 33(3):162-171.
[2]
Pachana N, Laidlaw K. The Oxford handbook of clinical geropsychology. Oxford: Oxford University Press; 2014.
[3]
Deci EL, Ryan RM. The “What” and “Why” of goal pursuits: Human needs and the self-determination of behavior. Psychological Inquiry. 2000; 11(4):227–68. doi: 10.1207/s15327965pli1104_01
[4]
Ryan RM, Deci EL. Intrinsic and extrinsic motivations: Classic definitions and new directions. Contemporary Educational Psychology. 2000; 25(1):54-67. doi: 1006/ceps.1999.1020
[5]
Ryan RM, Frederick C. On energy, personality, and health: Subjective vitality as a dynamic reflection of well-being. Journal of Personality. 1997; 65(3):529–65. doi: 10.1111/j.1467-6494.1997.tb00326.x
[6]
Ryan RM, Deci EL. From ego depletion to vitality: Theory and findings concerning the facilitation of energy available to the self. Social and Personality Psychology Compass. 2008; 2(2):702–17. doi: 10.1111/j.1751-9004.2008.00098.x
[7]
Deci EL, Ryan RM. The handbook of self-determination research. Rochester: University of Rochester Press; 2002.
[8]
Janssen S, van Vuuren M, de Jong MDT. Identifying support functions in developmental relationships: A self-determination perspective. Journal of Vocational Behavior. 2013; 82(1):20-9. doi: 10.1016/j.jvb.2012.09.005
[9]
Hahn J, Oishi S. Psychological needs and emotional well-being in older and younger Koreans and Americans. Personality and Individual Differences. 2006; 40(4):689–98. doi: 10.1016/j.paid.2005.09.001
[10]
Milyavskaya M, Koestner R. Psychological needs, motivation, and well-being: A test of self-determination theory across multiple domains. Personality and Individual Differences. 2011; 50(3):387–91. doi: 10.1016/j.paid.2010.10.029
[11]
Mack DE, Wilson PM, Oster KG, Kowalski KC, Crocker PRE, Sylvester BD. Well-being in volleyball players: Examining the contributions of independent and balanced psychological need satisfaction. Psychology of Sport and Exercise. 2011; 12(5):533–9. doi: 10.1016/j.psychsport.2011.05.006
[12]
Uysala R, Satici SA, Satici B, Akin A. Subjective vitality as mediator and moderator of the relationship between life satisfaction and subjective happiness. Educational Sciences: Theory Practice. 2014; 14(2):489-497. doi: 10.12738/estp.2014.2.1828
[13]
Sheikholeslami R, Daftarchi E. [The prediction of students’ subjective vitality by goal orientations and basic psychological needs (Persian)]. Journal of Psychology. 2015; 19(2):147-174.
[14]
Wei M, Shaffer PA, Young SK, Zakalik RA. Adult attachment, shame, depression, and loneliness: The mediation role of basic psychological needs satisfaction. Journal of Counseling Psychology. 2005; 52(4):591–601. doi: 10.1037/0022-0167.52.4.591