مقدمه
یبوست که به اجابت مزاج دشوار یا ناکامل و نامنظم اطلاق میشود، از شکایات شایع بیماران است. طبق مقالات موجود، یبوست شایعترین مشکل گوارش در ایالت متحده آمریکا است که بیشتر یک علامت است تا بیماری. این مشکل در خانمها و بزرگسالان بالای 65 سال دیده میشود [
1]. با توجه به اینکه در سالهای آینده جمعیت ایران به سمت سالمندی پیش میرود، یکی از بزرگترین معضلات سلامت این جمعیت میتواند یبوست باشد [
2]. آمار دقیقی از شکایت یبوست در ایران در دسترس نیست و با توجه به نوپابودن رشته تخصصی طب سالمندی در ایران، تاکنون به طور خاص مطالعهای در این گروه سنی (بالاتر از 65 سال) انجام نشده است. بیماران زیادی هستند که با شکایت یبوست به مطبها و درمانگاههای گوارش و داخلی و جراحی مراجعه و درمانهای متعدد دارویی دریافت میکنند. با این حال، باز هم از این معضل رنج میبرند. در تمامی مطالعات انجامشده برای درمان یبوست استفاده از رژیم پرفیبر و مصرف مایعات و ورزش و تغییر شیوه زندگی توصیه شده است [
3-
6].
نکته حائز اهمیت در گروه سالمندان فقط شناخت عوامل خطر بروز یبوست نیست، بلکه توجه به گرفتن شرح حال دقیق و معاینه و مهمتر از آن بررسی داروهای مصرفی سالمند نیز اهمیت دارد. از آنجا که سالمندان به علت مشکلات شایع شناختی و حافظه و ایجاد ارتباط با پزشک قادر به بیان مشکل اصلی خود و شرح حال دقیق دادن نیستند، لزوم توجه به ارزیابی جامع سالمند صرفنظر از شکایت اصلی بیمار بسیار مهم است [
7].
بر اساس Rome Criteria III داشتن دو یا چند مورد از علائم زیر حداقل برای 12 هفته در مدت 12 ماه تشخیص یبوست را معین میکند: 1. دو یا کمتر از دو بار اجابت مزاج در هفته؛ 2. زور زدن هنگام دفع؛ 3. مدفوع سفت؛ 4. احساس تخلیهنشدن کامل. در یبوست فرضی که بیش از 12 هفته طول میکشد، کیفیت زندگی فرد کاملاً تحت تأثیر قرار میگیرد و فرد هزینه درمانی زیادی متحمل میشود [
9 ،
8 ،
3].
با توجه به درمانهای مختلف، بیماران هزینه مالی و زمانی زیادی پرداخت میکنند که این نیز بر کیفیت زندگی آنان تأثیرگذار است. این در حالی است که گاهی این مشکل در سالمندان تشخیص داده نمیشود. از عللی که منجر به تشخیصندادن یبوست در سالمندان میشود، میتوان به این موارد اشاره کرد: 1. ناتوانی در گزارش نشانههای یبوست ناشی از اختلالات شناختی شایع در سالمندان؛ 2. داشتن دفعات اجابت مزاج منظم با وجود تجمع مدفوعی در روده؛ 3. اختلالات حسی و آگاهی نداشتن از تجمع مدفوعی؛ 4. وجود علائم غیراختصاصی در سالمندان مرتبط با یبوست مثل دلیریوم، بیاشتهایی و کاهش عملکرد.
یبوست با مزمنشدن عوارضی بر جای می گذارد که بیاختیاری مدفوع [
4]، هموروئید [
2] فیشر آنان، پرولاپس ارگان (پرولاپس رکتوم و رحم یا مثانه)، انسداد روده، آژیتاسیون در بیماران با دمانس، کاهش کیفیت زندگی سالمند و احتباس ادراری از آن جمله است. در متون طب سالمندی [
10] مواردی به عنوان ریسک عوامل یبوست در سالمندان ذکر شده است که بررسی فراوانی آنها در هر جامعه با توجه به ساختار اجتماعی و هرم سنی آن جامعه ضروری به نظر میرسد. ازجمله این موارد میتوان به این نکات اشاره کرد: مصرف چنددارویی (بیش از پنج دارو)، مصرف داروهای آنتیکولینرژیک، مصرف ایبوم، داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی، کلسیم بلوکرها، ناتوانی در حرکت، سکونت در خانه سالمندان، مشکلات نورولوژیک (دمانس، پارکینسون، دیابت، استروک، نوروپاتی اتونوم، بیماریهای طناب نخاعی)، افسردگی، دهیدراتاسیون، فیبر کم رژیم غذایی، شرایط متابولیک (هیپوتیروئیدی، هیپرکلسمی، هیپوکالمی، اورمی، دیالیز)، انسداد مکانیکی، نداشتن حریم شخصی و دسترسی نامناسب به توالت [
11 ،
7].
با توجه به موارد یادشده، در این مطالعه فراوانی علل مرتبط با بروز یبوست در بیماران سالمند مراجعهکننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در مدت یک سال، از شهریور 1394 تا شهریور 1395 ارزیابی شد.
روش مطالعه
در این مطالعه سالمندان مراجعهکننده به کلینیک گوارش بیمارستان رسول اکرم در سال 1394، با شکایت یبوست مزمن (براساس Rome Criteria III) وارد شدند. همزمان گروهی از سالمندان بدون شکایت از یبوست نیز که برای معاینه سالیانه مراجعه کرده بودند، به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. مشخصات جمعیتشناختی شامل سن، جنسیت، بیماریهای زمینهای، مصرف چنددارویی (بیش از پنج دارو)، مصرف داروهای آنتیکولینرژیک، مصرف ایبوم، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی، کلسیم بلوکرها، ناتوانی در حرکت، سکونت در خانه سالمندان، مشکلات نورولوژیک (دمانس، پارکینسون، دیابت، استروک، نوروپاتی اتونوم، بیماریهای طناب نخاعی)، افسردگی، دهیدراتاسیون، فیبر کم رژیم غذایی، شرایط متابولیک (هیپوتیروئیدی، هیپرکلسمی، هیپوکالمی، اورمی، دیالیز) انسداد مکانیکی، نداشتن حریم شخصی و دسترسی نامناسب به توالت به کمک چکلیست جمعآوری شد.
تعداد بیماران بررسیشده صد نفر بود که در دو گروه 50 نفره دارای یبوست و بدون یبوست از نظر فراوانی عوامل یادشده، بررسی شدند. برخی دادهها از طریق شرح حال و مشاهده داروهای مصرفی بیمار و بررسی علل متابولیک از طریق درخواست آزمایش مربوطه و معاینه فیزیکی و گاهی در صورت نیاز ارجاع برای انجام کلونوسکوپی جمعآوری شدند. برای بررسی افسردگی از پرسشنامه GDS استفاده شد که ابزار غربالگری افسردگی سالمندان است؛ با 15 سؤال که نقطه برش 10 و بیشتر به عنوان افسردگی در نظر گرفته شد. این پرسشنامه در ایران هم نمونه فارسی دارد [
7]. معیار مصرف کافی مایعات و فیبر بر اساس MNA ارزیابی شد. ابزار غربالگری تغذیه در سالمندان است و وزن وکاهش وزن میزان مصرف مایعات و مقدار واحد مصرفی میوه و سبزیجات در روز بررسی میشوند، با نقطه برش 8 به عنوان تغذیه نامناسب در نظر گرفته میشود [
7]. بیماران از نظر شناختی با ابزار MMSE غربالگری شدند که ابزاری برای بررسی شناخت و حافظه سالمند است. نقطه برش 25 به عنوان دمانس در نظر گرفته شد و این افراد از مطالعه خارج شدند [
12].
با توجه به برآورد دقت تشخیصی معادل 96 درصد از مطالعات مشابه و در نظر گرفتن حداکثر اندازه اثر برابر سه درصد در فرمول حجم نمونه برابر 50 نفر محاسبه شد. دادهها پس از جمعآوری با نرمافزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیهوتحلیل شدند. در توصیف دادهها از شاخصهای مرکزی درصد فراوانی، میانگین و میانه و شاخص توصیفی انحرافمعیار استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی
کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایران مطالعه حاضر را تأیید کرد (93/د/105/5954). در تمامی طول مطالعه به اصول بیانیه هلسینکی و قوانین مصوب اخلاقی در پژوهش پایبند بودیم. تحمیلنکردن هزینه اضافی و مخفیماندن اطلاعات بیماران در این مطالعه رعایت شد. برای انجام هرگونه مداخله تشخیصی برای بیماران از آنها فرم رضایتنامه اخلاقی گرفته شد. همچنین تمامی هزینههای تشخیصی مربوط به طرح بر عهده محقق بود.
محدودیتهای اجرایی طرح و روش کاهش آنها
شرکتنکردن بیماران در اقدامات تشخیصی لازم و گاهی ندادن شرح حال قابل اعتماد با توجه به مشکلات حافظه و شناختی و ارتباطی شایع در این گروه سنی از محدودیتهای این مطالعه بود. ضمن اینکه با توجه به نوپابودن رشته تخصصی طب سالمندی، بخش و کلینیک مخصوص این گروه سنی در بیمارستانها از جمله بیمارستان رسول (ص) موجود نیست و این به محدودیت دسترسی به بیمار سالمند و مکان مناسب برای گرفتن شرح حال و معاینه منجر میشد و سبب محدودیت تعداد افراد مطالعه شد. همچنین امکان استفاده از سایر آزمونهای آماری محدود شد.
یافتهها
در این مطالعه 100 فرد ارزیابی شدند که 50 نفر از آنها یبوست داشتند. در بیماران دچار یبوست 29 نفر (58 درصد) زن و 21 نفر (42 درصد) مرد بودند و در گروه بدون یبوست نیز 22 نفر (44 درصد) زن و 28 نفر (56 درصد) مرد بودند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای نشان داد اختلاف جنسیت دو گروه معنیدار نیست (161/0=P) (تصویر شماره 1 و جدول شماره 1). در افراد دچار یبوست 38 نفر (76 درصد) و در افراد بدون یبوست نیز 18 نفر (36 درصد) دچار دیابت بودند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای نشان داد که اختلاف دو گروه معنیدار بود (0001/0=P) (تصویر شماره 2). در افراد دچار یبوست 30 نفر (60 درصد) و در افراد بدون یبوست نیز 19 نفر (38 درصد) از چندین دارو استفاده میکردند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای نشان داد که اختلاف دو گروه معنیدار بود (28/0=P) (تصویر شماره 3).
از نظر مصرف داروهای بلاکرکانال کلسید در گروه دچار یبوست 25 نفر (50 درصد) و در گروه دیگر 10 نفر (20 درصد) از این دسته دارویی استفاده میکردند. تجزیهوتحلیل دادهها با آزمون آماری مجذور کای نشان داد که اختلاف در گروه معنیدار بود (002/0=P) (تصویر شماره 4).
بیست نفر (40 درصد) از افراد دچار یبوست و نیز 8 نفر (16 درصد) از افراد بدون یبوست از داروهای آنتی کولینرژیک استفاده میکردند که تجزیهوتحلیل دادهها معنیدار بود (008/0=P) (تصویر شماره 5).
شیوع افسردگی در افراد دچار یبوست 20 درصد (10نفر) و در افراد بدون یبوست 8 درصد (4نفر) بود که تجزیهوتحلیل دادهها در دو گروه معنیدار نبود (084/0=P). (تصویر شماره 6).
در گروه دچار یبوست 26 نفر (52 درصد) و در افراد بدون یبوست 8 نفر (16 درصد) بیتحرک بودند. تجزیهوتحلیل دادهها معنیدار بود (000/0=P). تصویر شماره 7 را ببینید.
شیوع هیپوتیروئیدیسم در افراد دچار یبوست 20 درصد (10نفر) و در گروه دیگر 4 درصد (2 نفر) بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون مجذور کای نشان داد که اختلاف بین دو گروه از این نظر معنیدار است (014/0=P) (تصویر شماره 8).
همچنین در بررسیها مشخص شد 34 نفر (68 درصد) از افراد دچار یبوست و 10 نفر (20 درصد) از افراد بدون یبوست در طول روز به میزان کافی مایعات مصرف نمیکردند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون مجذور کای نشان داد دو گروه در زمینه استفاده از مایعات اختلاف معنیداری با یکدیگر دارند(000/0=P). تصویر شماره 9 را ببینید.
در سالمندان دچار یبوست 8 نفر (16 درصد) و در سالمندان بدون یبوست 2 نفر (4 درصد) سابقه سکته مغزی داشتند که تجزیهوتحلیل مجذور کای نشاندهنده اختلاف معنیدار دو گروه در این زمینه بود (046/0=P). تصویر شماره 11 را ببینید.
در افراد دچار یبوست 8 نفر (16 درصد) و در افراد بدون این مشکل یک نفر (2 درصد) سابقه ابتلا به بدخیمی داشتند که تجزیهوتحلیل دادهها نشاندهنده اختلاف معنیدار دو گروه بود (014/0=P). تصویر شماره 12 را ببینید. در بیماران مبتلا به یبوست 8 نفر (16 درصد) و در افراد دیگر نیز یک نفر (2 درصد) دیالیز میشدند. تجزیهوتحلیل دادهها حاکی از اختلاف معنیدار دو گروه بود (014/0=P) (تصویر شماره 13).
در افراد دچار یبوست 12 نفر (24 درصد) به مواد مخدر اعتیاد داشتند، حال آنکه در گروه دیگر 6 نفر (12 درصد) این مشکل را داشتند. تجزیهوتحلیل دادهها نشاندهنده عدماختلاف معنیدار دو گروه در این زمینه بود (118/0=P) (تصویر شماره 14). 6 نفر (12 درصد) از سالمندان دچار یبوست و نیز یک نفر (2 درصد) از سالمندان بدون یبوست بیماری پارکینسون داشتند که تجزیهوتحلیل دادهها نشاندهنده اختلاف معنیدار بین دو گروه بود (050/0=P). تصویر شماره 15 را ببینید.
یکی از مواردی که در بیماران ارزیابی شد، میزان دریافت فیبر در رژیم روزانه بود. بر این اساس 32 نفر (64 درصد) در گروه دچار یبوست و 18 نفر (36 درصد) در گروه بدون یبوست مقادیر کمی از فیبر را در رژیم غذایی خود دریافت میکردند. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد در زمینه دریافت فیبر از مواد غذایی بین دو گروه اختلاف معنیداری وجود دارد (005/0=P). تصویر شماره 10 را ببینید [
15-
13].
بحث
نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد فراوانی عواملی نظیر مصرف چندین دارو، مصرف داروهای بلاکر کانال کلسیم، مصرف داروهای آنتیکولینرژیک، بیتحرکی، دهیدراتاسیون رژیم غذایی کمفیبر و نیز بیماریهایی همچون دیابت، هیپوتیروئیدیسم، سکته مغزی، بدخیمی، نارسایی کلیوی و پارکینسون به طور معنیداری در سالمندان دچار یبوست بیش از سالمندان بدون این مشکل وجود دارد. از سوی دیگر در فراوانی مصرف مواد مخدر و افسردگی در دو گروه اختلاف قابل توجهی مشاهده نشد.
یبوست معمولاً بخشی طبیعی از عوارض افزایش سن به شمار میرود، اما در واقع اختلافی است که بهخودیخود با کهولت سن ایجاد نمیشود. اگرچه تغییراتی که با افزایش سن در دستگاه گوارش ایجاد میشودفرد را مستعد ایجاد یبوست میکند، این اختلال معمولاً سببشناسی چندعاملی دارد و ممکن است فرد را در تمام مدت زندگی درگیر کند. نتایج مطالعه زاهدی و همکارانش که در شهر کرمان صورت گرفت نشان داد شیوع یبوست با بالارفتن سن افزایش مییابد [
16]. این مسئله در مطالعات دیگر نیز تأیید شده است [
17]. شیوع یبوست در افراد مسن میتواند به علت کاهش فعالیت فیزیکی و دریافت مواد غذایی، تحلیل عضلات شکم، شیوع اختلالات روانی و مصرف داروهای مختلف در این سن باشد. همچنین شیوع علتهای ثانویه نیز در افراد مسن افزایش مییابد [
18].
عوامل متعددی ممکن است با ایجاد یبوست در ارتباط باشند [
20 ،
19]. در این مطالعه سعی کردیم تا فراوانی عوامل مستعدکننده را در بیماران سالمند مبتلا به یبوست بررسی کنیم. با وجود اینکه عوامل خطر یبوست موضوع روشنی برای کادر درمان است، به علت انجامنشدن مطالعه خاص در گروه سنی سالمند، این مطالعه به منظور تأکید مجدد به لزوم گرفتن شرح حال دقیق و جامع، صرفنظر از شکایت سالمند انجام شد. یافتن علت بروز یبوست وتلاش برای رفع علت زمینهای آن از مصرف بیش از اندازه مسهلها که عوارض فراوان در سالمندان دارند، جلوگیری خواهد کرد.
عوامل مختلفی ممکن است در افراد مسن موجب یبوست شوند. در مطالعه حاضر مهمترین عوامل ارزیابی شد و میزان فراوانی آنها در سالمندان مبتلا به یبوست و نیز سالمندان بدون این مشکل بررسی شد. در ادامه به این عوامل پرداخته و درباره علت ایجاد یبوست بحث میشود.
رژیم غذایی
در مقایسه با کشورهای درحالتوسعه، سبک زندگی و نوع تغذیه غربی بیشترین عامل شیوع یبوست است. در مطالعه حاضر 64 درصد از بیماران دچار یبوست و 36 درصد افراد سالم از رژیمهای غذایی کم فیبر استفاده میکردند که بین آنها اختلاف معنیداری وجود داشت. ترکیب رژیم غذایی، بهویژه محتوای فیبر آن یکی از مهمترین علل ایجاد یبوست است. دریافت نکردن فیبر کافی در رژیم غذایی موجب ایجاد مدفوعی میشود که حجم کمی دارد، حاوی آب کمتری است و دفع آن نیز مشکلتر است [
22 ،
21].
در جوامعی نظیر آفریقای غربی که در آن به طور میانگین در روز 35 گرم فیبر نامحلول مصرف میکنند، افراد در روز بین 2 تا 3 حرکت رودهای را تجربه میکنند و گزارش یبوست نیز در این مناطق شایع نیست [
13]. در ایالات متحده آمریکا میزان فیبر دریافتی رژیم غذایی به طور میانگین 12 گرم در روز است و شیوع یبوست نیز در این کشور بین 3 تا 5 درصد است [
13]. در مطالعه انجامشده نیز با توجه به مصرف کم فیبر در سالمندان ایرانی به علل متعدد و ازجمله مشکلات دهان و دندان شاهد اختلاف معنیدار بین گروه دارای یبوست و بدون یبوست سالمند بودیم.
داروها
داروهای متعددی نظیر آنتیکولینرژیکها، ضد افسردگیها و مخدرها ممکن است به وسیله ممانعت از سیگنالهای نورونی و اختلال در هماهنگی عضلات روده بزرگ، موجب یبوست ایاتروژنیک شوند. درمان اولیه یبوست با علت فارماکولوژیک مشخص، شامل قطع دارو و در صورت امکان، جایگزینی آن با دارویی است که موجب یبوست نمیشود. اختلالات روانی نظیر افسردگی، سایکوز و آنورکسی نوروزا علاوه بر درمان دارویی، ممکن است خودشان نیز سبب بدترشدن یبوست شوند. دستههای دارویی که موجب ایجاد یبوست میشوند، در جدول شماره 2 آورده شدهاند. در مطالعه حاضر نیز مصرف چندین دارو، مصرف بلاکرهای کلسیم و نیز مصرف آنتیکولینرژیکها در افراد دچار یبوست به طور معنیداری بالاتر از گروه شاهد بود، اما فراوانی مصرف مخدرها و داروهای ضدافسردگی بین دو گروه اختلاف معنیداری نداشت. این در حالی است که بر اساس مطالعات قبلی که در ایران انجام شده است، شیوع یبوست در بین معتادان به تریاک بیش از سایر افراد است [
23 ،
16]. اثر تریاک در سیستم گوارشی به واسطه گیرنده مو اپیوئیدی است که تحریک آن به کاهش حرکات و ترشحات دستگاه گوارش منجر میشود، مدفوع مدت طولانیتری در کولون میماند، سفت میشود و سختتر خارج میشود [
24].
بدخیمیها
نئوپلاسمهای کولون، رکتوم و مقعد در حین بزرگترشدن و مسدودکردن مسیر عبور مدفوع ممکن است موجب تغییرات تدریجی در دفع شوند. این ضایعات معمولاً بهآسانی و با کمک بررسیهای رادیوگرافیک و کولونوسکوپیک قابل تشخیص هستند و شک بالینی به بدخیمی اغلب به دلیل وضعیت بالینی بیمار و بروز علائم رخ میدهد. در این مطالعه نیز 16 درصد از بیماران مبتلا به یبوست دچار بدخیمی بودند، حال آنکه تنها 2 درصد از بیماران بدون یبوست از این مسئله رنج میبردند.
بیماریهای سیستمیک
بیماریهای سیستمیک نظیر دیابت ملیتوس، مالتیپل اسکلروزیس، هیپوتیروئیدیسم، کمکاری غده هیپوفیز و پورفیری ممکن است موجب ایجاد یا تشدید یبوست شوند. برای مثال در دیابت با گذشت زمان بیشتر از شروع بیماری، بیمار دچار نوروپاتی اتونوم میشود که این موضوع میتواند موجب اختلال در عملکرد گوارشی و کاهش حرکات دستگاه گوارشی شود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد فراوانی دیابت و هیپوتیروئیدیسم به طور معنیداری در افراد دچار یبوست بیشتر است. اختلالات نورولوژیک نظیر نئوپلاسمهای مغز و نخاع، تروما به سیستم اعصاب مرکزی (CNS) و بیماری پارکینسون همگی با یبوست ارتباط دارند و به طور قابل توجهی کیفیت زندگی بیمار را تحت تأثیر قرار میدهند.
نتیجهگیری نهایی
شناخت عوامل مؤثر در بروز یبوست در جمعیت سالمندان و سنجش فراوانی این عوامل اهمیت بسزایی دارد و میتواند برای پزشکان و ضابطان سلامت جامعه برای اقدامات مناسب و بهموقع راهنما باشد. با توجه به گروه سنی سالمندان و ناتوانی آنان در ایجاد ارتباط مناسب به دلیل مسائل شناختی و شرم و غیره، توجه به گرفتن شرح حال فعال از آنان اهمیت فراوانی دارد. گرفتن شرح حال مناسب و حذف عوامل خطر از مصرف داروهای مسهل و بروز عوارض یبوست در گروه آسیبپذیر سالمندان تا حد زیادی جلوگیری میکند.
در این مطالعه فراوانی عواملی نظیر مصرف چند دارو، مصرف کلسیم بلاکرها، مصرف آنتیکولینرژیکها، دیابت، هیپوتیروئیدی، بدخیمی، پارکینسون، بیتحرکی، دیالیز، سکته مغزی، رژیم کمفیبر و دهیدراتاسیون در افراد مبتلا به یبوست به طور معنیداری بالا بود. موارد ذکرشده بهخودیخود در سالمندان شایع هستند و با نقش بارز در بروز یبوست در کاهش سطح کیفیت زندگی ایشان به زمینگیری و وابستگی بیشتر آنان منجر میشود. به عبارت دیگر، بیشتر بیماران سالمند فعالیت کمی دارند و علل یادشده نیز کاهش ترانزیت روده را بیشتر میکند. به نظر میرسد این تغییر منجر به افزایش رشد بعضی از گونههای میکروبی بد روده و تشدید روند یبوست میشود. بنابراین شناخت و کمک به حذف و یا تعدیل این عوامل خطر به کاهش بار اقتصادی درمان کمک قابل توجهی خواهد کرد.
تشکر و قدردانی
این مقاله از پایاننامه تخصصی پزشکی خانم راحله علیمرادزاده در گروه طب سالمندی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران گرفته شده است.
[1]
Singh G, Lingala V, Wang H, Vadhavkar S, Kahler KH, Mithal A, et al. Use of health care resources and cost of care for adults with constipation. Clinical Gastroenterology and Hepatology. 2007; 5(9):1053–8. doi: 10.1016/j.cgh.2007.04.019
[2]
Chong PS, Bartolo DCC. Hemorrhoids and fissure in ano. Gastroenterology Clinics of North America. 2008; 37(3):627–44. doi: 10.1016/j.gtc.2008.07.001
[3]
Huang WS, Wang CS, Hsieh CC, Lin PY, Chin CC, Wang JY. Management of patients with stercoral perforation of the sigmoid colon: Report of five cases. World Journal of Gastroenterology. 2006; 12(3):500-503 doi: 10.3748/wjg.v12.i3.500
[4]
Singh G, Kahler KH, Bharathi V, et al. Constipation in adults: Complications and comorbidities. Gastroenterology 2005; 128: A154–A154.
[5]
De Schryver AM, Keulemans YC, Peters HP, Akkermans LM, Smout AJ, De Vries WR, et al. Effects of regular physical activity on defecation pattern in middle-aged patients complaining of chronic constipation. Scandinavian Journal of Gastroenterology. 2005 ;40(4):422–9. doi: 10.1080/00365520510011641
[6]
Tiainen K, Hurme M, Hervonen A, Luukkaala T, Jylha M. Inflammatory markers and physical performance among nonagenarians. The Journals of Gerontology Series A: Biological Sciences and Medical Sciences. 2010; 65A(6):658–63. doi: 10.1093/gerona/glq056 (28)
[7]
Halter J, Ouslander J, Tinetti M, Studenski S, High K, Asthana S. Hazzard’s geriatric medicine and gerontology. New York: McGraw-Hill Education; 2008
[8]
Leung FW. Etiologic factors of chronic constipation—Review of the scientific evidence. Digestive Diseases and Sciences. 2007 ;52(2):313–6. doi: 10.1007/s10620-006-9298-7
[9]
Zahedi MJ, Moghadam SD, Abbasi MH, Mirzaei SM. [The assessment prevalence of functional constipation and associated factors in adults: A community-based study from Kerman, southeast, Iran (2011-2012) (Persian)]. Govaresh. 2014; 19(2):95-101.
[10]
Guigoz Y, Doré J, Schiffrin EJ. The inflammatory status of old age can be nurtured from the intestinal environment. Current Opinion in Clinical Nutrition and Metabolic Care. 2008; 11(1):13–20. doi: 10.1097/mco.0b013e3282f2bfdf
[11]
Suares NC, Ford AC. Prevalence of, and risk factors for, chronic idiopathic constipation in the community: systematic review and meta-analysis. American Journal of Gastroenterology. 2011; 106(9):1582–91. doi: 10.1038/ajg.2011.164
[12]
Kahle-Wrobleski K, Corrada MM, Li B, Kawas CH. Sensitivity and specificity of the mini-mental state examination for identifying dementia in the oldest-old: the 90+ study. Journal of the American Geriatrics Society. 2007; 55(2):284–9. doi: 10.1111/j.1532-5415.2007.01049.x (32)
[13]
Singh T, Newman AB. Inflammatory markers in population studies of aging. Ageing Research Reviews. 2011; 10(3):319–29. doi: 10.1016/j.arr.2010.11.002
[14]
Jeon MJ, Chung SM, Jung HJ, Kim SK, Bai SW. Risk factors for the recurrence of pelvic organ prolapse. Gynecologic and Obstetric Investigation. 2008;66(4):268–73. doi: 10.1159/000149851
[15]
Ouwehand AC, Tiihonen K, Saarinen M, Putaala H, Rautonen N. Influence of a combination of Lactobacillus acidophilus NCFM and lactitol on healthy elderly: Intestinal and immune parameters. British Journal of Nutrition. 2008;101(03):367. doi: 10.1017/s0007114508003097
[16]
Koch T, Hudson S. Older people and laxative use: literature review and pilot study report. Journal of Clinical Nursing. 2000 ;9(4):516–25. doi: 10.1046/j.1365-2702.2000.00357.x
[17]
Deveaux PJ, Galandiuk S. Etiology of acquired colorectal disease: Constipation. Constipation. 15–23. doi: 10.1007/978-1-84628-275-1_3
[18]
Pappagallo M. Incidence, prevalence, and management of opioid bowel dysfunction. American Journal of Surgery. 2001; 182(5):11–8. doi: 10.1016/s0002-9610(01)00782-6
[19]
Panchal SJ, Müller-Schwefe P, Wurzelmann JI. Opioid-induced bowel dysfunction: prevalence, pathophysiology and burden. International Journal of Clinical Practice. 2007; 61(7):1181–7. doi: 10.1111/j.1742-1241.2007.01415.x
[20]
Opal SM, DePalo VA. Anti-inflammatory cytokines. Chest. 2000; 117(4):1162–72. doi: 10.1378/chest.117.4.1162
[21]
Hayashi H, Sakamoto M, Kitahara M, Benno Y. Molecular analysis of fecal microbiota in elderly individuals using 16s rdna library and T-rflp. Microbiology and Immunology. 2003; 47(8):557–70. doi: 10.1111/j.1348-0421.2003.tb03418
[22]
Wood IS, Trayhurn P. Signalling role of adipose tissue: Adipokines and inflammation in obesity. Biochemical Society Transactions. 2005; 33(5):1078. doi: 10.1042/bst20051078 (27)
[23]
Cesari M. Inflammatory markers and onset of cardiovascular events: results from the health ABC study. Circulation. 2003; 108(19):2317–22. doi: 10.1161/01.cir.0000097109.90783.fc
[24]
Cesari M, Penninx BWJ, Newman AB, Kritchevsky SB, Nicklas BJ, Sutton-Tyrrell K, et al. Inflammatory markers and cardiovascular disease (The Health, Aging and Body Composition [Health ABC] Study). The American Journal of Cardiology. 2003; 92(5):522–8. doi: 10.1016/s0002-9149(03)00718-5