دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1396 )                   جلد 12 شماره 4 صفحات 429-414 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohammadi E, Allahyari T, Darvishpoor Kakhaki A, Saraei H. Determining Psychometric Properties of Iranian Active Aging Measurement Instrument. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2018; 12 (4) :414-429
URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-1287-fa.html
محمدی الهام، اله یاری طلعت، درویش پور کاخکی علی، سرایی حسن. طراحی و روان‌سنجی ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال ایرانی. سالمند: مجله سالمندی ایران. 1396; 12 (4) :414-429

URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-1287-fa.html


1- تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، گروه مددکاری اجتماعی. ، e.mohammadi1986@gmail.com
2- گروه مددکاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
3- گروه پرستاری داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی، تهران، ایران.
4- گروه جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 3989 kb]   (5725 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (8969 مشاهده)
متن کامل:   (8725 مشاهده)
مقدمه
امروزه، سالمندشدن دوره استثنایی زندگی نیست که افراد کمی به آن برسند، بلکه مرحله‌ای از زندگی است که انتظار می‌رود بسیاری از انسان‌ها آن را تجربه کنند [1]. سالمندی جمعیت پدیده‌ای محدود به یک کشور یا منطقه نیست، بلکه پدیده‌ای جهانی است و باید آن را موفقیتی انسانی در نظر گرفت، زیرا محصول فرایند طولانی سازگاری است که در آن طول عمر و امیدبه‌زندگی درنتیجه پیشرفت‌های پزشکی، اقتصادی‌اجتماعی و توسعه اجتماعی، افزایش یافته است [2].
تخمین‌های سازمان بهداشت جهانی مشخص می‌کند که جمعیت سالمند جهان در سال 2030 به 973 میلیون نفر و در سال 2050 به 2 میلیارد نفر خواهد رسید که حدود هشتاد درصد آن نیز در کشورهای کمترتوسعه‌یافته خواهد بود [3]. در ایران نیز با توجه به شاخص‌ها و ابزارهای آماری و جمعیت‌شناسی، روند سالمندشدن جمعیت آغاز شده است [4]. این روند افزایشی نسبت سالمندان، تحت تأثیر مسئله مهم کاهش باروری در کشور نیز قرار دارد [5]. بعد از به پایان رسیدن دوره 40 ساله، جمعیت کشور در سال 1425 به ‌سوی پیری مفرط می‌رود؛ به‌طوری‌که نسبت جمعیت 65 ساله و بیشتر به 15 درصد می‌رسد که با شتاب نیز افزایش می‌یابد [6]. برآورد می‌شود در سال 1429 (2050 میلادی) سهم این گروه جمعیتی در کشور به 19/7 درصد جمعیت یا به عبارت دقیق تر به جمعیتی بالغ بر 19,104,075 نفر می‌رسد [7].
اما در برخورد با سالمندی جمعیت، فراتر از رویکرد سنتی قرن بیستم که آن را به‌عنوان مرحله وابستگی زندگی، مشکل پزشکی و اتلاف وقت، وابستگی و سرباربودن در نظر می‌گرفت، در قرن بیست‌ویکم به ویژه در نیمه دوم آن، چرخشی پارادایمی در چگونگی مفهوم‌سازی و تجربه سالمندی اتفاق افتاد که آن را به‌عنوان زمانی برای استفاده از فرصت‌های زندگی و تضمین کیفیت زندگی تعریف کرد [8]. به این ترتیب در قالب این پارادایم جدید، مفاهیمی مانند سالمندی سالم، موفق، مولد و بالاخره سالمندی فعال ظهور یافت. سالمندی فعال از نظر علمی، معنای سالمندی سالم و موفق و مولد را نیز تحت پوشش قرار می‌دهد [2].
تعاریف قدیمی، سالمندی فعال را «استفاده از منابع سالمندان برای رشد سالمندان و جامعه و برقراری مجدد بده‌بستان بین سالمندی و جامعه» معرفی کرد [9]. سازمان بهداشت جهانی آن را «فرایند بهینه‌سازی فرصت‌ها برای سلامت، مشارکت و امنیت به منظور بهبود کیفیت زندگی افراد در هنگام سالمندی» تعریف کرد. اما سالمندی فعال با وجود این تعاریف از سویی شامل ظرفیت‌ها و چارچوب بینشی مثبت و غیربیمارانگارانه برای بررسی وضعیت جمعیت سالمندان و نیز مداخله در آن است و از سویی دیگر نیازمند آن است که تأثیر فرهنگ هر جامعه بر آن در نظر گرفته شود [10]. نکته قابل توجه این است که با وجود افزایش تحقیق درباره سالمندی در دهه‌های اخیر، نظریه‌های مربوط به حوزه سالمندی و سالمندی فعال همچنان عمدتاً مبتنی بر مطالعات غربی بوده است که برای جوامع متنوع فرهنگی در کشورهای آسیایی کاربرد ندارند. به‌این‌ترتیب سنجش سالمندی فعال با استفاده از چارچوب آن نظریه‌ها و نیز از طریق سنجه‌هایی که در بخش‌های دیگر دنیا با توجه به فرهنگ جوامع دیگر ایجاد شده‌اند که البته آن سنجه‌ها تعداد اندکی نیز دارند، می‌تواند به دلیل تفاوت‌های فرهنگی، مشکل‌ساز شود [11].
همان‌گونه که جست‌وجوی مقالات در پایگاه‌های اطلاعاتی سیج، گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، اسپرینگر، وایلی آنلاین، سایت جهاد دانشگاهی، مگ‌ایران و نور مگز نشان داده اند، ابزارهای بسیار معدودی برای بررسی و سنجش سالمندی فعال طراحی و تدوین شده‌اند. در واقع در برخی پژوهش‌ها مانند طارقو، حقو، محفوظا اسلام، کاواهارا و سوگاوا [12] و زاسیموا و شلونتکوا [13] صرفاً با ابزاری محقق‌ساخته که مبتنی بر چارچوب مفهومی غربی و چارچوب سیاست‌گذاری است، به سنجش سالمندی فعال اقدام شده است و صرفاً در مطالعات بسیار اندکی مانند مطالعه تاناکوانگ و ایسارامالیا و هتخکیت که مقیاس سالمندی فعال تایلندی است [11] و مطالعه زیادی و گاسیور، هافمرچر، للکس، مارین، راریکوئیز و همکاران که نوعی ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال برای اتحادیه اروپا است [14] به اهمیت طراحی ابزارهای سنجش سالمندی فعال روان‌سنجی‌شده بر اساس زمینه فرهنگی آن جوامع توجه شده است. با توجه به تفاوت‌های فرهنگی بسیاری که آن جوامع با جامعه ایرانی دارد، آن ابزارهای اندازه‌گیری ساخته‌شده نیز صرفاً می‌توانند به‌خوبی، سالمندی فعال را در آن جوامع بسنجند. این تفاوت‌های فرهنگی می‌تواند در سنجش سالمندی فعال مشکل ایجاد کند [11].
ازآنجایی‌که سالمندان درون هر جامعه‌ای به دلیل تغییرات اولیه و ثانویه، جمعیت ناهمگونی هستند، در زمان طراحی ابزار، باید ویژگی‌های روان‌سنجی ابزار را در ارتباط با این جمعیت در نظر گرفت؛ برای مثال، اگر ابزار، متناسب با جامعه مورد هدف نباشد، ممکن است اثر سقف یا کف اتفاق بیفتد. در اثر سقف به دلیل آسان‌بودن سؤالات، نمرات حالت خوشه‌ای در حول‌وحوش نمرات بالای ابزار پیدا می‌کند و در اثر کف به دلیل بسیار مشکل‌بودن سؤالات نمرات حالت خوشه‌ای در حول‌وحوش نمرات پایین ابزار کسب می‌کنند. بنابراین در نظر گرفتن خصوصیات سالمندان در زمان طراحی ابزار مهم است [15].
با توجه به فقدان ابزار مناسب اندازه‌گیری سالمندی فعال در ایران، طراحی ابزار اندازه‌گیری متناسب با فرهنگ ایرانی و روان‌سنجی‌شده، ضرورت می‌یابد. بنابراین پژوهشگران مطالعه حاضر بر آن شدند تا ابزار اندازه‌گیری را برای سنجش سالمندی فعال که عملی و متناسب با جامعه ایرانی است طراحی کنند و اعتبار و پایایی آن را ارزیابی کنند تا شاید گامی کوچک در راستای بهره‌مندی از ظرفیت‌های سالمندی فعال برای جمعیت سالمندان برداشته باشند.
روش مطالعه
پژوهش حاضر پژوهشی روش‌شناختی و بخشی از مطالعه‌ای بزرگ‌تر با روش تحقیق ترکیبی است که هدف طراحی و تعیین ویژگی‌های روان‌سنجی ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال را دنبال می‌کند. برای ساخت ابزار سنجش که از لحاظ فرهنگی مناسب باشند، از گام‌هایی که اینگرسل-دایتون مطرح کرده است، استفاده شد [16]. این پژوهش در دو مرحله کلی که هر یک از گام‌هایی تشکیل شده است، انجام شد.
مرحله اول که استخراج و طراحی عبارت‌های ابزار اندازه‌گیری اولیه نام دارد از سه گام تشکیل شده است: 1. انجام پژوهش کیفی و استخراج عبارت‌های مناسب از آن، 2. بررسی مطالعات دیگر و استخراج عبارت‌ها از آن‌ها، 3. طراحی ابزار اندازه‌گیری اولیه. مرحله دوم که بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی (اعتبار و پایایی) ابزار اندازه‌گیری نام دارد نیز از دو گام تشکیل شده است: 1. تعیین اعتبار محتوا و صوری (بررسی مقدماتی در گروه سالمندان، بررسی ابزار توسط گروه متخصصان) 2. انجام بررسی پیمایشی و آزمون روان‌سنجی ابزار (تعیین اعتبار سازه و پایایی باز آزمایی و آلفای کرونباخ).
در گام نخست از مرحله اول پژوهش که بر اساس پژوهش کیفی گراندد تئوری انجام شده است و هدف از آن دستیابی به مدل نظری بومی از سالمندی فعال بود، سالمندی فعال و ابعاد آن به‌عنوان بخشی از این مدل نظری برای طراحی ابزار استفاده و عبارت‌هایی اولیه از این بخش استخراج شد. لوبیوندو-وود و هابر معتقدند داده‌های به‌دست‌آمده از مطالعات کیفی می‌توانند اطلاعات مفیدی را درباره مفهوم پژوهش‌شده در اختیار پژوهشگر قرار دهند؛ اطلاعاتی که می‌توان از آن، برای طراحی ابزاری کمی برای سنجش مفهوم مدنظر استفاده کرد [17].
در این مرحله با توجه به هدف مطالعه، شرکت‌کنندگان بر اساس نمونه‌گیری هدفمند در ابتدا از بین سالمندان مراجعه‌کننده به کانون‌های سالمندان و سپس با توجه به مفاهیم به‌دست‌آمده از نمونه‌گیری نظری، از بین سالمندان مراجعه‌کننده پارک‌ها انتخاب شدند. همگی آن‌ها بالای 60 سال بودند و به زبان فارسی صحبت می‌کردند. با استفاده از روش مصاحبه نیمه‌ساختاریافته، داده‌ها در مصاحبه با 35 سالمند 60 تا 85 ساله به اشباع رسید. مصاحبه‌ها بین 30 دقیقه تا دو ساعت متغیر بود که با کسب اجازه از آن‌ها برخی از مصاحبه‌ها امکان ضبط یافت و برای ثبت بقیه به دلیل توافق‌نکردن شرکت‌کنندگان، محقق کلیدواژه‌های یادآور را در حین مصاحبه نوشت و بلافاصله بعد از مصاحبه، بازگرداندن سریع متن انجام شد و از روش کدگذاری استراوس و کوربین برای تجزیه‌وتحلیل استفاده شد [18].
به‌منظور تعیین قابلیت اطمینان داده‌ها، از چهار معیاری که اسکواند، لینکن و گوبا مطرح کردند، استفاده شد [19]. برای مقبولیت داده‌ها نه‌تنها از تعامل نزدیک با شرکت‌کنندگان، درگیری و مشغولیت طولانی در میدان و یادداشت‌های در عرصه استفاده شد، بلکه همچنین از کنترل از سوی شرکت‌کنندگان و کنترل توسط متخصصان (چهار تن از استادان) به‌عنوان تکنیکی برای اطمینان از مقبولیت تحلیل‌ها استفاده شد. پژوهشگر برای اطمینان از تأییدپذیری داده‌ها سعی کرد ایده‌ها و پیش‌فرض‌های خود را به‌منظور جلوگیری از تأثیر آن‌ها بر تحلیل‌ها و تفسیر داده‌ها، کنترل کند. با ارائه توصیف دقیقی از شرکت‌کنندگان، روند پژوهش، اقدامات صورت‌گرفته و محدودیت‌های تحقیق، سعی شد قابلیت انتقال یافته‌های تحقیق تأمین شود. در نهایت قابلیت وابستگی پژوهش، با حصول یافته‌ها و نتایج مشابه میان محقق و دو تن از متخصصان درگیر در فرایند تحلیل داده‌ها، به دست آمد.
بعد از تعیین قابلیت اطمینان داده‌ها، در این مرحله عبارت‌هایی اولیه برای ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال، بر اساس یافته‌های کیفی مربوط به مفهوم سالمندی فعال و ابعاد آن (عبارت‌های مضمونی استخراج‌شده از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته با سالمندان در پژوهش کیفی) استخراج شد. در گام دوم از مرحله اول پژوهش، بر اساس مفاهیم و ابعاد به‌دست‌آمده از گام قبلی، مطالعات مرتبط در حوزه سالمندی بررسی شد و همه ابزارهای اندازه‌گیری روان‌سنجی‌شده که به اندازه‌گیری سالمندی فعال و ابعاد آن پرداخته بودند، جمع‌آوری و بررسی شدند. همچنین در این گام عبارت‌هایی از آن ابزارها استخراج شد تا در کنار دیگر عبارت‌های گام قبلی، به‌عنوان عبارت‌های اولیه ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال استفاده شوند. در گام سوم از مرحله اول، بر اساس عبارت‌های استخراج‌شده از دو گام پیشین، اقدام به طراحی ابزار اندازه‌گیری اولیه سالمندی فعال شد. در این گام فرمت مناسب برای عبارت‌های ابزار اندازه‌گیری و طیف پاسخ‌ها و انتخاب فرمت متناسب با جامعه سالمندان نیز طراحی شد.
در اولین گام از مرحله دوم، از طریق بررسی ابزار توسط گروهی متشکل از 10 متخصص (شامل ابزارسازی، سالمندی، علوم اجتماعی و روش‌شناسی) اعتبار محتوای ابزار اندازه‌گیری بر اساس شاخص اعتبار محتوای والتس و باسل [20] و نسبت اعتبار محتوای لاوشه [21] بررسی شد. همچنین در کنار نظرات گروه متخصصان، از طریق بررسی مقدماتی ابزار همراه با مصاحبه با سالمندان (15 نفر) نیز اعتبار صوری آن مبتنی بر نظرات مربوط به نگارش، جمله‌بندی، ظاهر منطقی ابزار و میزان قابل‌فهم بودن عبارت‌ها بررسی شد. در گام دوم از مرحله دوم در یک بررسی پیمایشی، بعد از تحلیل عبارت‌ها به بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی (اعتبار سازه و پایایی مبتنی بر همسانی درونی و پایایی بازآزمایی) پرداخته شد. تحلیل عبارت‌ها بر اساس این معیارها انجام شد: همسانی درونی هر عبارت بیشتر از ضریب پایایی کل ابزار نباشد، ضریب همبستگی هر عبارت بالای 3/0 باشد.
سپس برای بررسی اعتبار سازه ابزار از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. درواقع برای انجام تحلیل عاملی پس‌ازاینکه فرض‌های اولیه تحلیل عاملی با آزمون شاخص نمونه‌گیری KMO و کرویت بارتلت بررسی شد، در ادامه برای تعیین تعداد عوامل از سه معیار ارزش ویژه، نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل و نمودار شن ریزه استفاده شد. سپس با روش چرخش اکواماکسی با حداقل بار عاملی 4/0 عوامل و عبارات آن استخراج شد. به‌این‌ترتیب اعتبار سازه ابزار اندازه‌گیری بررسی شد.
برای بررسی پایایی ابزار، از روش محاسبه آلفای کرونباخ برای بررسی همسانی درونی عبارت‌ها و نیز از روش پایایی بازآزمایی استفاده شد. برای پایایی بازآزمایی، پرسش‌نامه‌ها در دو نوبت با فاصله زمانی دو هفته در نمونه‌ای متشکل از 15 سالمند تکمیل شد و همبستگی بین نمرات در دو نوبت پاسخ‌دهی محاسبه شد. تمامی آزمون‌های آماری با نرم‌افزار 16 SPSS انجام شد.
تعداد نمونه مورد نیاز برای انجام تحلیل عملی به منظور انجام تحلیل عاملی برای تعیین اعتبار سازه متفاوت است. برای دستیابی به عامل‌های معتبر، نمونه باید هم معرف باشد و هم اینکه حجم آن کافی باشد. مک کالوم، ویدامن، ژانگ و هانگ با بررسی نظرات سایر محققان، طیفی برای حجم نمونه برای تحلیل عاملی پیشنهاد داده‌اند: حجم نمونه 100 نفر: ضعیف است. حجم نمونه 200 نفر: بد نیست. حجم نمونه 300 نفر: خوب است. حجم نمونه 500 نفر: خیلی خوب است [22].
در این پژوهش با توجه به مشخص‌بودن جامعه آماری که عبارت بود از سالمندان مراجعه‌کننده به کانون‌های سالمندان وابسته به خانه‌های سلامت شهرداری تهران در سال 1395 که جمعاً 30080 نفر بودند، بر اساس جدول مورگان، حجم نمونه 378 نفر محاسبه شد. از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای سه‌مرحله‌ای استفاده شد، به‌طوری‌که در مرحله اول از خوشه‌های مناطق شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و مرکزی مجموعاً به‌تصادف با توجه به جمعیت سالمندان در هر خوشه، 7 منطقه (مناطق3، 6، 7، 8، 11، 16، 18 و 21) انتخاب شدند. در مرحله دوم از هر منطقه سه خانه سلامت انتخاب شد (مجموعاً 21 خانه سلامت) و در مرحله سوم از هر خانه سلامت از کلاس‌ها، برنامه‌ها و گردهمایی‌های منظم هفتگی مختص سالمندان (که به‌طور متوسط شامل 18 نفر می‌شد)، یک کلاس یا برنامه به‌صورت تصادفی انتخاب شد.
معیارهای ورود به مطالعه برای سالمندان عبارت بود از: سن بیشتر از 60 و داشتن حداقل سواد در سطح دبستان. پرسش‌نامه‌ها عمدتاً به‌صورت خودایفا توسط سالمندان کامل می‌شدند و در مواردی که سالمند به دلایلی مانند همراه نداشتن عینک یا خواست خود به کمک پرسشگر برای تکمیل پرسش‌نامه‌ها نیاز داشت، پرسشگر در تکمیل پرسش‌نامه به سالمند کمک می‌کرد. مدت‌زمان تکمیل پرسش‌نامه‌ها بین 10 تا 25 دقیقه متغیر بود.
به‌منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، برای انجام پژوهش، پس از تأیید معاونت پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، از مسئولان کانون‌های سالمندان و خانه‌های سلامت شهرداری اجازه گرفته شد. همچنین قبل از شروع پژوهش، شرکت‌کنندگان از اهداف و اهمیت تحقیق آگاه شدند و با رضایت آگاهانه در تحقیق شرکت کردند. از آن‌ها برای شرکت در تحقیق و استفاده از ضبط‌صوت برای ضبط مصاحبه‌ها اجازه گرفته شد. همچنین به آن‌ها اطمینان داده شد، اطلاعات به‌دست‌آمده صرفاً برای پژوهش استفاده می‌شود و مشخصات آن‌ها در طول تحقیق و پس‌ازآن‌ به صورت محرمانه حفظ می‌شود. همچنین شرکت‌کنندگان تحقیق از آزادی و اختیارشان برای انصراف از ادامه شرکت در پژوهش در هر زمان مطلع شدند.
یافته‌ها
در گام نخست از مرحله اول پژوهش، با استفاده از تحقیق کیفی گراندد تئوری، در قالب مقوله هسته، مفهوم سالمندی فعال بر اساس تجربیات سالمندان ساکن در اجتماع در شهر تهران، تعریف شد. بنا بر تعریف، سالمندی فعال عبارت است از «فرایند موجودیت‌طلبی فردی و اجتماعی که در عاملیت‌گرایی وجودی، مدیریت امور و اوقات خانه، انزواگریزی اولیه، مشارکت اجتماعی و پویایی جسمی و پویایی بینشی‌یادگیری تجلی و تحقق می‌یابد.» باید اضافه کرد بر اساس یافته‌های این گام، سالمندی فعال را باید هم دارای بعد ذهنی و هم دارای بعد عینی‌رفتاری دانست. از هریک از مقوله‌های عاملیت‌گرایی وجودی، مدیریت امور و اوقات خانه‌نشینی، استراتژی‌های اولیه انزواگریزی (خانه‌نشین‌نبودن و تعامل‌گرایی)، مشارکت اجتماعی (نقش‌آفرینی حرفه‌ای، فعالیت‌های داوطلبانه، مشارکت اجتماعی نهادی) پویایی جسمی و پویایی بینشی‌یادگیری که مؤلفه‌های سالمندی فعال را تشکیل می‌دادند، بر اساس ویژگی‌ها و ابعادشان، عبارت‌هایی برای ابزار اولیه سالمندی فعال استخراج شد. نمونه‌هایی از فرایند طراحی عبارات ابزار اندازه‌گیری در جدول شماره 1 ارائه شده است.
در این گام در ابتدا مجموعاً 96 عبارت استخراج شد. این عبارت‌ها پس از بررسی از حیث همپوشانی و قرابت مفهومی، به 56 عبارت کاهش پیدا کردند. 11 عبارت درباره استراتژی اولیه انزواگریزی (6 عبارت عدم خانه‌نشینی و 6 عبارت تعامل‌گرایی)، 6 عبارت درباره مدیریت امور و اوقات خانه‌نشینی، 6 عبارت درباره پویایی جسمی، 10 عبارت درباره استراتژی نگرشی‌یادگیری (7 عبارت بیش‌فعال و 3 عبارت یادگیری)، 18 عبارت برای مشارکت اجتماعی (9 عبارت فعالیت‌های داوطلبانه، 4 عبارت نقش‌آفرینی حرفه‌ای، 5 عبارت مشارکت اجتماعی‌نهادی) و 5 عبارت درباره عاملیت‌گرایی وجودی استخراج شد. 
در گام دوم از مرحله اول، ابتدا با کلیدواژه‌های مرتبط (مانند سالمندی فعال، سالمندی مولد، سالمندی موفق، مشارکت اجتماعی، پویایی جسمی، بینش فعال، یادگیری، تعامل‌گرایی، خانه‌نشین نبودن) تمامی پرسش‌نامه‌های روان‌سنجی‌شده در پایگاه‌های اطلاعاتی خارجی مانند گوگل‌اسکولار، ساینس‌دایرکت، سیج، وایلی آنلاین، اسپرینگر، سایت سازمان بهداشت جهانی و پایگاه‌های اطلاعاتی داخلی مانند جهاد دانشگاهی، مگ ایران و نور مگز جست‌وجو شدند. مجموعاً 40 ابزار اندازه‌گیری با این کلیدواژه‌ها در حوزه سالمندی به دست آمد که از میان آن‌ها 16 پرسش‌نامه عبارت‌های مناسبی داشتند.
از شش پرسش‌نامه [28-23] که مربوط به مشارکت اجتماعی سالمندان بودند، هشت عبارت مناسب، از پنج پرسش‌نامه [33-29] که مربوط به فعالیت جسمی سالمندی بودند، هشت عبارت مناسب، از یک پرسش‌نامه [34] که مربوط به بعد ذهنی ادراک از خویشتن در سالمندی بود، دو عبارت مناسب و از دو ابزار اندازه‌گیری مربوط به سالمندی فعال [14 ،11]، شش عبارت مناسب، از یک پرسش‌نامه مربوط به سالمندی سالم [35]، دو عبارت مناسب و از یک پرسش‌نامه مربوط به سالمندی موفق [36]، یک عبارت مناسب، استخراج شد. به‌این‌ترتیب از مجموع 16 پرسش‌نامه، 27 عبارت که برای طراحی ابزار پژوهش حاضر مناسب بود، استخراج شد. 
در گام سوم از مرحله اول، مجموع عبارت‌های به‌دست‌آمده از دو بخش کیفی و بررسی مطالعات که مجموعاً 83 عبارت را تشکیل می‌دادند، از حیث قرابت مفهومی مجدداً بررسی شدند. درنهایت با حذف تعدادی از عوامل که شباهت و همپوشانی مفهومی داشتند، عبارت‌های ابزار اندازه‌گیری اولیه سالمندی فعال به 61 عبارت رسید؛ سپس عبارت‌ها با در نظر داشتن الزامات تناسب طراحی عبارت‌های ذهنی و عینی در ابزارهای اندازه‌گیری، پس از بررسی بین شاخص و مقیاس، ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال به‌صورت scale-like در چهار فرمت طراحی شد. این چهار فرمت عبارت بودند از: 1. عبارت‌هایی به صورت اول‌شخص و طیف پاسخ کاملاً درست تا نادرست؛ مانند هر روز پیاده‌روی می‌کنم (کاملاً درست، درست، تا حدی درست، کمی درست، نادرست)؛ 2. عبارت‌هایی به صورت اول‌شخص با طیف هیچ است تا زیاد است؛ مانند تمایلم برای اینکه در خانه بنشینم در حد (هیچ است، کم است، تا حدی است، زیاد است، خیلی زیاد است)؛ 3. عبارت‌هایی سؤالی به صورت دوم‌شخص و با طیف هیچ است تا زیاد است؛ مانند احتمال دیدار دوستانتان در هفته در حد؟ (هیچ است، کم است، تا حدی است، زیاد است، خیلی زیاد است)؛ 4. عبارت‌هایی به صورت سؤال چقدری و با طیف پاسخ هیچی تا زیاد؛ مانند چقدر اهل گرم‌کردن جمع دوستان یا هم‌سن‌وسال‌هایتان هستید؟ (هیچی، کم، تا حدی، زیاد، خیلی زیاد).
با بررسی هر چهار فرمت عبارت‌های ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال در میان نمونه‌ای کوچک از سالمندان، فرمت سؤالات متناسب برای سالمندان که سؤالات چقدری با طیف پاسخ هیچ تا خیلی زیاد بود، انتخاب شد. در گام اول از مرحله دوم که عبارت از بررسی اعتبار محتوا و صوری ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال اولیه (شامل 61 عبارت) در گروه متخصصان و بررسی مقدماتی همراه با مصاحبه در نمونه کوچکی از سالمندان بود، بر اساس نتایج حاصل از بررسی، مجموعاً شش سؤال که شاخص اعتبار محتوای  آن‌ها کمتر از 78/0 و نسبت اعتبار محتوای  آن‌ها کمتر از 62/0 بود حذف شدند. به‌این‌ترتیب تعداد عبارت‌های ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال به 55 عبارت رسید. میانگین شاخص اعتبار محتوای کل ابزار برابر 906/0 بود. بر اساس نظرات متخصصان و سالمندان درباره نگارش، سادگی، وضوح و ظاهر ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال، اعتبار صوری ابزار مطلوب بود.
در گام دوم از مرحله دوم در بررسی‌ای پیمایشی که شامل 350 سالمند در محدوده سنی 60 تا 90 سال با میانگین سنی 69 سال (SD:6/78) بود (جدول شماره 2)، در ابتدا پس از تحلیل گویه‌ها بر اساس دو معیاری که قبلاً مطرح شد، 11 عبارت با ضرایب همسانی درونی کمتر از 3/0 حذف شد. بنابراین تحلیل عاملی اکتشافی بر روی 44 عبارت باقی‌مانده صورت گرفت. برای تحلیل عوامل، ابتدا آزمون‌های کیسر مایر اکلین برای بررسی تناسب حجم نمونه برای انجام تحلیل عاملی و نیز آزمون کرویت بارتلت برای بررسی وجود ماتریس همبستگی برای تشکیل عوامل انجام شد. نتایج نشان داد که مقدار کیسر مایر اکلین  به‌دست‌آمده 913/0 بود که نمایانگر حجم نمونه مناسب برای انجام تحلیل عاملی بود و آزمون کرویت بارتلت با میزان E700/7 در سطح 0001/0 معنادار بود و به‌این‌ترتیب انجام تحلیل عاملی مجاز بود.
برای تعیین تعداد عوامل با استفاده از سه معیار ارزش ویژه، نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل و نمودار شن‌ریزه در روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی، نتایج نشان داد که 56 درصد واریانس سالمندی فعال با شش عامل اول با ارزش ویژه بالای 4/1 و 44 درصد واریانس دیگر آن توسط 38 عامل باقی‌مانده و با ارزش ویژه کمتر از 4/1 تبیین می‌شود.
پس از تعیین تعداد عوامل قابل‌استخراج، برای ساده‌سازی استخراج عامل‌ها پس از بررسی انواع روش‌های چرخش، با استفاده از روش چرخش متعامد (اکواماکس) شش عامل موردقبول استخراج شد. با توجه به اینکه مقدار بار عاملی پذیرش‌شده هر عبارت در هر عامل 4/0 بود، چهار عبارت با مقدار بار عاملی کمتر از 4/0 حذف شدند و تعداد کل سؤال‌های پرسش‌نامه به 40 سؤال رسید (جدول شماره 3). شش عامل به‌دست‌آمده به ترتیب عبارت بودند از: 1. جماعت‌پذیری (مشارکت اجتماعی نهادی) که شامل چهار عبارت بود و 10/702 درصد واریانس سالمندی فعال را تبیین می‌کرد؛ 2. ذهنورزی که شامل شش عبارت بود و 10/569 درصد واریانس سالمندی فعال را تبیین می‌کرد؛ 3. تعامل‌گرایی که شامل هفت عبارت بود و 9/865 درصد واریانس سالمندی فعال را تبیین می‌کرد؛ 4. بینش عاملیت‌گرا (فعال) که شامل هفت عبارت بود و 9/114 درصد واریانس سالمندی فعال را تبیین می‌کرد؛ 5. نقش‌آفرینی که شامل هشت عبارت بود و 8/520 درصد واریانس سالمندی فعال را تبیین می‌کرد؛ 6. پویایی جسمی‌عملکردی که شامل هشت عبارت بود و 7/266 درصد واریانس سالمندی فعال را تبیین می‌کرد.
در نهایت برای بررسی پایایی ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال از روش بررسی همسانی درونی و نیز پایایی بازآزمایی استفاده شد. نتایج مربوط به بررسی پایایی ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال با روش تعیین همسانی درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ کل ابزار نهایی 40 سؤالی سالمندی فعال، 876/0 و در تمامی شش عامل سالمندی فعال، بالاتر از 70/0 بود (جدول شماره 4). 
همچنین نتایج مربوط به بررسی پایایی بازآزمایی بر اساس ضرایب همبستگی پیرسون بین دو بار اجرای ابزار در فاصله زمانی دو هفته در نمونه‌ای متشکل از 15 سالمند نشان داد که ضرایب پایایی عوامل ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال همگی از 7/0 بالاتر و از 709/0 تا 888/0 متغیر است. پایایی بازآزمایی کل ابزار بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، 951/0 بود. علاوه بر این، محاسبه ضریب همبستگی درون خوشه‌ای برای سنجش پایایی در نمونه 15 سالمند بر اساس نمرات حاصل از سؤالات محاسبه‌شده در دو مرحله، حاکی از این است که با توجه به اینکه مقدار P کمتر از 05/0 است، پس میان دو بار آزمون، توافق معناداری وجود دارد که تأییدکننده تکرارپذیری ابعاد و کل ابزار اندازه‌گیری است (جدول شماره 5).
بحث 
با توجه به تأکید سازمان بهداشت جهانی بر تأثیرپذیری سالمندی فعال از فرهنگ و بافت هر جامعه، ساخت ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال پیش از هر چیز نیازمند درک بومی از سالمندی فعال است [10]. درک بومی که در گام نخست مرحله اول طراحی ابزار به دست آمد، به دنیای میان‌ذهنیتی سالمندان تعلق داشت و حاکی از آن بود که سالمندی فعال هم دارای بعد ذهنی (مانند بینش فعال و عاملیت‌گرایی وجودی) و هم دارای بعد عینی‌رفتاری (مانند مشارکت اجتماعی، استراتژی‌های اولیه انزوا گریزی، تعامل‌گرایی، خانه‌نشین نبودن، پویایی جسمی، یادگیری و مدیریت فعالانه امور و اوقات خانه‌نشینی) است. این درک بومی به‌عنوان بخشی قابل‌اتکا در پیوند با مطالعات مرتبط سالمندی فعال با کمک فرایند و گام‌های طراحی ابزار اندازه‌گیری، به قلمروی عینیت و سنجش‌پذیری وارد شد. درنهایت به ابزار اندازه‌گیری روان‌سنجی‌شده (دارای اعتبار و پایایی) سالمندی فعال که متناسب با جامعه سالمندی ایرانی، به‌ویژه تهرانی است، تبدیل شد.
همانند پژوهش حاضر، تاناکوانگ و همکاران [11] نیز که دغدغه طراحی ابزار اندازه‌گیری مبتنی بر درک بومی از سالمندی فعال در جامعه تایلند را داشتند، با انجام پژوهشی کیفی در جامعه‌شان، مؤلفه‌های سالمندی فعال را در آن فرهنگ و جامعه شناسایی کردند که عبارت بودند از: اتکا به خود، مشارکت فعالانه در جامعه، رشد معنویت، حفظ سبک زندگی سالم، یادگیری فعالانه و مدیریت امنیت در دوران سالمندی [37]. آن‌ها نیز با درک به‌دست‌آمده از سالمندی فعال به طراحی ابزار اندازه‌گیری که متناسب با جامعه‌شان باشد پرداختند [11]
در پژوهش حاضر از همان ابتدا در راستای نکته مهم تناسب هرچه بیشتر این اندازه‌گیری با ویژگی‌های جمعیت سالمندان [15]، در گام طراحی اولیه ابزار، چندین فرمت عبارت‌ها و طیف پاسخ طراحی شد و در نمونه کوچکی از سالمندان کنترل شد تا به‌این‌ترتیب ابزاری طراحی شود که پیوندی محکم با درک جامعه سالمندی ایرانی (به‌ویژه تهرانی) دارد.
این ابزار اندازه‌گیری بومی سالمندی فعال، بر اساس شاخص اعتبار محتوای والتس و باسل و نسبت اعتبار محتوای لاوشه اعتبار خوبی داشت. با توجه به اینکه شاخص اعتبار محتوای کل ابزار 906/0 بود، همان‌گونه که پولیت و بک [38] و والتس، استریکلند و لنز [39] اشاره کرده بودند که حداقل شاخص اعتبار محتوای کل ابزار 9/0 است، بنابراین این ابزار اعتبار محتوای مطلوبی داشت. اعتبار صوری ابزار نیز بر اساس نظرات مکتوب متخصصان و سالمندان درباره وضوح، سادگی، قابل‌فهم بودن، ظاهر ابزار، نگارش و دستور زبان تأیید شده بود.
اعتبار سازه ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال که با روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شد، با به دست دادن شش عامل جماعت‌پذیری (مشارکت اجتماعی‌نهادی)، ذهن‌ورزی، تعامل‌گرایی، بینش عاملیت‌گرا (فعال)، نقش‌آفرینی و پویایی جسمی‌عملکردی که قادر به تبیین حدود 60 درصد واریانس سالمندی فعال بود، تأیید شد. عامل جماعت‌پذیری (مشارکت اجتماعی‌نهادی) که به اقدامات و رفتارهای آگاهانه و مسئولانه فرد در زمینه عضویت و مشارکت در گروه‌ها و مجموعه‌های اجتماعی‌فرهنگی اشاره داشت، به‌عنوان بخشی از مشارکت اجتماعی در پژوهش‌های زیادی و همکاران [14] و زاسیموا و همکاران [13] سنجیده شد. عامل ذهن‌ورزی که جوهره آن فعال نگهداشتن ذهن و تلاش برای عدم رکود ذهنی از طریق یادگیری و تمرین مهارت‌ها و هنرها و اطلاعات بود، شباهت‌هایی با عامل «یادگیری فعالانه» در پژوهش تاناکوانگ و همکاران [11] داشت.
عامل تعامل‌گرایی در پژوهش حاضر که شامل عبارت‌هایی مربوط به کنش‌های ارتباطی فرد با شبکه شخصی خود (اعم از دوستان، خویشاوندان و افراد محله) بود و کیفیت تماس‌های اجتماعی در دوره سالمندی را بررسی می‌کرد، در پژوهش زاسیموا و همکاران [13] نیز به‌عنوان بخشی از مؤلفه مشارکت در متغیر سالمندی فعال، سنجیده شد. عامل بینش عاملیت‌گرا (فعال) را که بعد ذهنی سالمندی فعال است و به نگرش و دیدگاه پویا و عاملیت‌گرای فرد نسبت به تجربه دوره سالمندی توجه داشت، باید عاملی منحصربه‌فرد دانست، زیرا در هیچ‌یک از پژوهش‌هایی که کوشیده‌اند سالمندی فعال را اندازه‌گیری کنند، مطرح نشده است [14 ،13 ،11]. عامل نقش‌آفرینی که بر مشغولیت فرد در فعالیت‌های مولد اجتماعی منظم و گه‌گداری تأکید داشت، با سالمندی مولد همسو است. سالمندی مولد به‌عنوان فعالیت‌هایی تعریف می‌شود که نوعی از کالا را تولید می‌کند یا خدماتی است مانند کار در خانه و مراقبت کردن از سالمندان و کودکان و بیماران و کارهای داوطلبانه صرف‌نظر از اینکه برای کسب درآمد باشد یا نباشد [40]. به عبارتی در مفهوم سالمندی مولد، به ایفای نقش در فعالیت‌های مولد توجه می‌شود [41]. ازاین‌رو همان‌گونه که قبلاً اشاره شد و در این پژوهش نیز نتایج نشان داد، سالمندی فعال فضای مفهومی دارد که سایر مفاهیم مانند سالمندی مولد را نیز در برمی‌گیرد [2].
عامل پویایی جسمی‌عملکردی در این پژوهش، به کیفیت توانایی عملکردی فرد در خانه و فعالیت جسمی و توانایی عملکردی فرد در محیط بیرون خانه شامل فعالیت‌های پیاده‌روی، ورزش و تحرک و جابه‌جایی در فضای شهری توجه داشت و با مفهوم فعالیت جسمی که در پژوهش‌های استنر، مک فرکوهار و بولینگ [42] و فرریا وکارنریو ماسیل، الیوریا سیلوا، دوس سنتوس و مورریا [43] به‌عنوان یک مفهوم مهم حوزه سالمندی فعال مطرح شده بود، اشتراکاتی داشت.
مقوله‌هایی که به‌عنوان مؤلفه‌های سالمندی فعال از بخش کیفی در پژوهش حاضر به دست آمد، در عوامل حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نیز مجدداً ظاهر و به صورت تجربی تأیید شد. به بیان دقیق‌تر بعد از حذف برخی عبارت‌های مربوط به مؤلفه‌های اولیه سالمندی فعال، در مراحل مختلف روان‌سنجی ابزار، مؤلفه‌های اولیه بینش فعال و تعامل‌گرایی و جماعت‌پذیری (مشارکت اجتماعی‌نهادی) در تحلیل عاملی اکتشافی نیز عیناً مطرح شدند و سایر عوامل نیز با کمی تغییر و ترکیب، عوامل مشابهی را با مؤلفه‌های سالمندی فعال در بخش کیفی ساختند. عوامل ذهن‌ورزی که به یادگیری فعالانه در محیط درون خانه و سیستم آموزشی اشاره دارد و پویایی جسمی‌عملکردی که درباره پویایی جسمی و توانایی عملکردی فرد در محیط خانه و بیرون خانه است و نقش‌آفرینی که ترکیب ابعاد نقش‌آفرینی حرفه‌ای و فعالیت‌های داوطلبانه از بخش کیفی بود، ازجمله این عوامل در پژوهش حاضر بودند.
همان‌گونه که اشاره شد، سالمندی فعال در جوامع مختلف تحت تأثیر فرهنگ و شرایط اجتماعی آن جامعه نیز قرار دارد؛ ازاین‌رو در پژوهش‌هایی که به درک سالمندی فعال در بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ای پرداخته بودند مانند پژوهش تاناکوانگ و همکاران [37] و پژوهش محمدی، اله یاری، درویش پور کاخکی، سرایی و فرشته‌نژاد [44] این مسئله قابل‌درک است که ابزارهای سالمندی فعال ساخته‌شده مبتنی بر درک بومی در جوامع، هم دارای عوامل مشابه مانند عوامل مرتبط با یادگیری، مشارکت در جامعه، پویایی جسمی و عملکردی و هم دارای عوامل منحصربه‌فرد مانند بینش عاملیت‌گرا (فعال) و تعامل‌گرایی در پژوهش حاضر و رشد معنویت و تقویت پیوندهای خانوادگی فراهم‌کننده مراقبت پیری و ایجاد امنیت مالی در پژوهش تاناکوانگ و همکاران [11] باشند.
این عوامل منحصربه‌فرد که تأییدی بر سهم فرهنگ در فعال‌بودن سالمندان جوامع مختلف است، نشان داد که برای مثال، سالمندان ایرانی با توجه به اینکه جامعه ایران در حال گذار از سنت به مدرنیته و حتی فرامدرنیته است، در درکشان از فعال‌بودن در این دوره سنی، تحت تأثیر ترکیبی از فرهنگ و ارزش‌های سنتی ایرانی و نیز دیدگاه‌های فراکلیشه‌ای به سالمندی هستند. ازاین‌رو از یک‌سو تحت تأثیر روحیه جمع‌گرا که در آن ارتباط و تعامل داشتن و صله‌رحم با خویشاوندان و دوستان و آشنایان اهمیت زیادی دارد، به تعامل داشتن با دیگران و حتی گسترش ارتباط‌های اجتماعی خود می‌پردازند و از سویی دیگر با تکیه بر باورها و دیدگاه‌های غیرسنتی و فراکلیشه به سالمندی که سالمندان را دارای نقاط قوت و منابع ارزشمند جامعه می‌داند (هرچند این دیدگاه‌ها هنوز رواج زیادی ندارد)، بینشی فعال و آینده‌نگرانه و فرصت‌پندارانه به سالمندی دارند [45]؛ این در حالی است که عوامل منحصربه‌فرد سالمندی فعال به‌دست‌آمده از پژوهش بر سالمندان تایلندی که شامل تقویت پیوندهای خانوادگی فراهم‌کننده مراقبت در سالمندی و ایجاد امنیت مالی در سالمندی بود، حاکی از تسلط و نفوذ سنت‌های آن جامعه در تجربه و درک سالمندانشان به‌عنوان افرادی بود که اندیشیدن تمهیداتی برای وابستگی در سالمندی، نوعی فعال‌بودن در نظر گرفته می‌شد [37].
در این پژوهش همان‌طور که نتایج نشان داد، پایایی ابزار نهایی حاصل از تحلیل عاملی با توجه به ضرایب آلفای کرونباخ و ضرایب پایایی بازآزمایی محاسبه‌شده برای کل ابزار و عوامل آن، از حداقل ضریب مورد پذیرش 7/0 [47 ،46] بیشتر بود. بنابراین این ابزار پایایی مطلوبی دارد.
نتیجه‌گیری نهایی
ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال در پژوهش حاضر با استعانت از درک بومی از سالمندی فعال در متن فرهنگ ایرانی در کنار متون مربوطه طراحی شد؛ درکی که حاکی از آن بود که سالمندی فعال هم دارای بعد عینی و هم دارای بعد ذهنی است. این درک بومی در مرحله عینیت یافتن و محک تجربه بیرونی، به ابزار اندازه‌گیری بومی دارای اعتبار و پایایی و متناسب برای سالمندان ایرانی حاضر در جامعه (به‌طور مشخص سالمندان تهرانی) تبدیل شد که بازهم بر وجود بعد ذهنی سالمندی فعال در کنار بعد عینی‌رفتاری آن صحه می‌گذاشت.
به بیان دقیق، این ابزار، در مقایسه با ابزارهای پیشین خارجی و محدودی که از سالمندی فعال وجود دارد، با مطرح کردن مؤلفه بینش فعال، در درک و نیز در سنجش سالمندی فعال، به وجود بعدی ذهنی قائل است. این در حالی است که دیگر ابزارهای سالمندی فعال که تاکنون وجود دارند [11، 14]، صرفاً بر وجود ابعاد عینی و رفتاری در سالمندی فعال تأکید داشته‌اند و بعد ذهنی برای آن مطرح نکرده‌اند. ازاین‌رو ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال ایرانی با داشتن این بعد منحصربه‌فرد، ابزاری بومی، نوین و البته اولیۀ معتبر و پایایی برای پژوهشگران، مددکاران و برنامه‌ریزان حوزه سالمندی است که با کمک آن می‌توانند با دیدگاهی غیر بیمارانگارانه و اجتماعی، به ارزیابی از وضعیت سالمندان ساکن در اجتماع دست یابند و در پایش‌های منطقه‌ای وضعیت سالمندان و نیز در ارزیابی مداخلات مددکاران اجتماعی و روانشناسان متمرکز بر ارتقای کیفیت زندگی سالمندان از آن استفاده کنند.
در پایان باید اضافه کرد که پژوهش حاضر اولین تلاش برای ساخت و روان‌سنجی ابزار اندازه‌گیری سالمندی فعال ایرانی بود و محدودیت‌هایی هم داشت. از جمله این محدودیت‌ها می‌توان به این نکات اشاره کرد: نبود امکان بررسی اعتبار ملاکی به دلیل وجودنداشتن ابزارهای داخلی هنجاریابیشده برای سالمندی فعال، محدودبودن نمونه پژوهش کیفی به سالمندان ساکن در اجتماع، محدود بودن نمونه پژوهش در بخش روان‌سنجی به سالمندان مراجعه‌کننده به کانون‌های سالمندان وابسته به خانه‌های سلامت شهرداری تهران (ازاین‌رو امکان نمایندگی کل جامعه سالمندان تهرانی فراهم نشد.)، نبود امکان انجام مطالعه بیشتر در سطوح پیشرفته‌تر در خصوص تدوین و برازش مدل اندازه‌گیری سالمندی فعال و هنجاریابی ابزار.
ازاین‌رو پیشنهاد می‌شود به بررسی پایایی و اعتبار این ابزار در جمعیت سالمندان شهرستانی و هنجاریابی آن در آن جمعیت‌ها اقدام شود. همچنین پیشنهاد می‌شود فراتر از درک بومی از سالمندی فعال در سالمندان ساکن در اجتماع، برای فهم فعال‌بودن بر اساس تجربه سالمندان مراکز نگهداری و طراحی ابزار اندازه‌گیری متناسب با آن جمعیت نیز اقدام شود.
تشکر و قدردانی
این مطالعه بخشی از یافته‌های پایان‌نامه دکتری تخصصی مددکاری اجتماعی خانم الهام محمدی با عنوان «فهم سالمندی فعال و ساخت ابزار اندازه‌گیری آن» مصوب شورای آموزشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در بهمن 1392 بود. پژوهشگران بدین‌وسیله مراتب قدردانی خود را از رئیس اداره کل سلامت شهرداری تهران و مسئولان خانه‌های سلامت مناطق 3، 6، 7، 8، 11، 16، 18، 21 و تمامی شرکت‌کنندگان پژوهش ابراز می‌کنند.
References
  1. Crampton A. Population ageing and social work practice with older adults: Demographic and policy challenges. International Social Work. 2011; 54(3):313-329. doi: 10.1177/0020872810396257
  2. Fernandez-Ballestros E, Robine J, Walker A, Kalache A. Active aging: A global goal. Current Gerontology and Geriatric Research. 2013; 1-4. doi:10.1155/2013/298012
  3. Paltasingh T, & Tyagi R. Demographic transition and population ageing: Building an inclusive culture. Social Change. 2013; 42(3), 391-409. doi: 10.1177/0049085712454053
  4. Joghataei MT, Nejati V. [Assessment of health status of elderly people in the city of Kashan (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2006; 1(1):3-10.
  5. Mirzaei M, Shams Ghahfarokhi M. [Demography of elder population in Iran over the period 1956 To 2006 (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2007; 2(3):326-331.
  6. Saraie H. [Population window of Iran (Persian)]. Social Development and Welfare Planning. 2010; 1(1):33-45.
  7. Saraie H. [Demoghraphy: Basics and principles (Persian)]. Tehran: Samt; 2010.
  8. Buys L, Miller E. The meaning of active aging to older Australian: Exploring the relative importance of health, participation and security. Paper presented at: The 39th Australian Association of Gerontology Conference. 6 August 2006; Sydney, Australia.
  9. Mouleart T, Paris M. Social policy on aging: The case of active aging as a theatrical metaphor. International Journal of Social Science Studies. 2013; 1(2):113-123. doi:10.11114/ijsss.v1i2.141.
  10. World Health Organization. Active aging: A policy framework. Geneva: World Health Organization; 2002.
  11. Thanakwang K, Isaramalai S, Hattkhakit U. Development and psychometric testing of the active aging scale for Thai adults. Journal of Clinical Interventions in Aging. 2014; 1211. doi: 10.2147/cia.s66069
  12. Tareque I, Hoque N, Mahfuza Islam R, Kawahara K, Sugawa M. Relationships between the active aging index and disability free life expectancy: A case study in Rajshahi district of Bangladesh. Canadian Journal of Aging. 2012; 32(4):417-432. doi: 10.1017/S0714980813000494.
  13. Zasimova L, Sheluntcova M. Measuring active aging government policy planning: A case of Russia. Moscow: National Research University Higher school of Economics (HSE); 2014.
  14. Ziadi A, Gasior K, Hofmarcher M, Lelkes O, Marin B, Rodriques R, et al. Active ageing index, concept, methodology and final results: Project active ageing index (AAI). Vienna: European Centre for Social Welfare Policy and Research; 2013.
  15. Stromborg M, Olsen S. Instrument for clinical health care. Boston: Jones & Bartlett Learning; 2004.
  16. Ingersoll-Dayton B. The development of culturally sensitive measures for research on ageing. Ageing and Society. 2011; 31(3):355-70. doi: 10.1017/S0144686X10000917.
  17. LoBiondo-Wood G, Haber J. Nursing research: Methods, clinical appraisal, and utilization. St.Louis: Mosby; 2013.
  18. Strauss A, Corbin J. Basics of qualitative research: Techniquesand procedures for developing grounded theory. Thousand Oaks, California: SAGE Publications; 1998.
  19. Schwandt TA, Lincoln YS, Guba EG. Judging interpretations: but is it rigorous? Trustworthiness and authenticity in naturalistic evaluation. New Directions for Evaluation. 2007; 114:11-25. doi: 10.1002/ev.223
  20. Waltz CF. Nursing research: Design, statistics and computer analysis. Philadelphia: FA Davis Company; 1981.
  21. Lawshe C. A quantitative approach to content validity. Personal Psychology. 1975; 28(4):563-75. doi: 10.1111/j.1744-6570.1975.tb01393.x
  22. MacCallum R, Widaman K, Zhang S, Hong S. Sample size in factor analysis. Psychological Methods. 1999; 4(1):84-99. doi: 10.1037//1082-989x.4.1.84
  23. Callaway L, Winkler D, Tippett A, Migliorini C, Herd N, Willer B. The community integration questionnaire-revised (CIQ-R). Melbourne: Summer Foundation Ltd; 2014.
  24. McColl M, Davies S, Carlson P, Johnston J, Minnes P. The community integration measure (CIM): Development and preliminary validation. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2001; 2001; 82(4):429–34. doi: 10.1053/apmr.2001.22195
  25. Van Brakel W, Anderson A, Mutatkar R, Bakirtzeif Z, Nicholls P, Raju M, et al. The participation scale: Measuring a key concept in public health. Journal of Disability and Rehabilitation. 2006; 28(4):193-203. doi: 10.1080/09638280500192785.
  26. Tate R. Manual for the Sydney psychosocial scale version 2 (SPRS-2). Unpublished manuscript. Sydney: University of Sydney; 2011.
  27. Harwood R, Rogers A, Dickinson E, Ebrahim S. Measuring handicap: The London handicap scale, a new outcome measure for chronic disease. Quality and Safety in Health Care. 1994; 3(1):11–6. doi: 10.1136/qshc.3.1.11
  28. Soltanmohamadi Y, Hassani Mehraban A, Taghizade G, Akbarfahimi M, Alahyari F. [Validity and reliability of the Persian version of Lawton instrumental activities of daily living scale among patients with dementia (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2014; 9(2):160-167.
  29. Stewart A, Mills K, King A, Haskell W, Gillis D, Ritter P. CHAMPS physical activity questionnaire for older adults: Outcome for interventions. Medicine and Science in Sports and Exercise. 2001; 33(7):1126-41. doi: 10.1097/00005768-200107000-00010
  30. Yasunaga A, Park H, Watanabe E, Togo F, Park S, Shephard R, et al. Development and evaluation of the physical activity questionnaire for elderly Japanese: The Nakanojo Study. Journal of Aging and Physical Activity. 2007; 15(4):398-411. doi: 10.1123/japa.15.4.398
  31. Deng H, Macfarlane D, Thomas C, Lao Z, Jiang C, Cheng K, et al. Reliability and validity of the IPAQ Chinese: The Guangzhou Biobank cohort study. Medicine & Sciences in Sports and Exercise. 2008; 40(2):303-7. doi: 10.1249/mss.0b013e31815b0db5.
  32. Meyer AM, Evenson R, Morimoto L, Sisocovick D, White E. Test-retest reliability of the women's health initiative physical activity questionnaire. Medicine & Science in Sports & Exercise. 2009; 41(3):530-538. doi: 10.1249/MSS.0b013e31818ace55.
  33. Voorips L, Ravelli A, Dongelmans P, Deurenberg P, Van Straveren W. A physical activity questionnaire for the elderly. Medicine & Science in Sports & Exercise. 1991; 23(8):974-79. doi: 10.1249/00005768-199108000-00015
  34. Pretson C, Gudisken K. A measure of self perception among older people. Journal of Gerontologist. 1966; 21(1):63-71. doi: 10.1093/geronj/21.1.63
  35. Thiamwong L, Stewart A, Warahut J. Development, reliability and validity of Thai healthy aging survey. Walailak Journal of Science and Technology. 2009; 6(2):167-188.
  36. Troutman M, Nies M, Small S, Bates A. The development and testing of an instrument to measure successful aging. Research in Gerontological Nursing. 2011; 4(3):221-32. doi: 10.3928/19404921-20110106-02.
  37. Thanakwang T, Isaramalai S, Hattkhakit U. Thai cultural understandings of active ageing from perspective of older adults: A qualitative study. Pacific Rim International Journal of Nursing Research. 2014; 18(2):152-165.
  38. Polit D, Beck C. The content validity index: Are you sure you know what’s being reported? Critique and recommendations. Research in Nursing and Health. 2006; 29(5):489-497. doi: 10.1002/nur.20147.
  39. Waltz CF, Strickland OL, Lenz ER. Measurement in nursing and health research. Berlin: Springer Publishing; 2005.
  40. Kim JH. Productive aging of elderly in Japan. Korean Social Science Journal. 2010; 1:1-26.
  41. Morrow-Howell N, Hinterlong J, Sherraden M. Productive aging (concepts and challanges). Baltomore: John Hopkins University Press; 2001.
  42. Stenner P, McFarquhar T, Bowling A. Older people and active aging: Subjective aspects of aging actively and becoming old. Journal of Health Psychology. 2011; 16(3):467-77. doi: 10.1177/1359105310384298.
  43. Ferreria OG L, Carnerio Maciel S, Oliveira Silva A, Dos Santos WS, Moreira MAS. Active aging from the perspective of aged individuals who are functionally independent. Revista da Escola de Enfermagem da USP. 2010; 44(4):1065-69. doi: 10.1590/s0080- 62342010000400030.
  44. Mohammadi E, Allahyari T, Darvishpoor Kakhki A, Saraei H, Fereshtehnejad SM. Analysis of being active based on community dwelling older adults’ experience: Qualitative study of active aging strategies (Persian). Iranian Journal of Ageing. 2017; 11(4):504-17.
  45. Mohammadi E. [Understanding active aging and constructing its psychometric instrument (Persian)] [PhD thesis]. Tehran: Allameh Tabataba'i University; 2016.
  46. Rafiey H. [Qualitative and quantitative interdisciplinary methods for research on addiction (Persian)]. Tehran: Danjeh Publication; 2008.
  47. Burns N, Grove S. The Practice of Nursing Research: conduct, critique & utilization. Philadelphia: Saunders; 2001.
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: سالمند شناسی
دریافت: 1396/4/14 | پذیرش: 1396/7/5 | انتشار: 1396/10/11

فهرست منابع
1. Crampton A. Population ageing and social work practice with older adults: Demographic and policy challenges. International Social Work. 2011; 54(3):313-329. doi: 10.1177/0020872810396257 [DOI:10.1177/0020872810396257]
2. Fernandez-Ballestros E, Robine J, Walker A, Kalache A. Active aging: A global goal. Current Gerontology and Geriatric Research. 2013; 1-4. doi:10.1155/2013/298012 [DOI:10.1155/2013/298012]
3. Paltasingh T, & Tyagi R. Demographic transition and population ageing: Building an inclusive culture. Social Change. 2013; 42(3), 391-409. doi: 10.1177/0049085712454053 [DOI:10.1177/0049085712454053]
4. Joghataei MT, Nejati V. [Assessment of health status of elderly people in the city of Kashan (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2006; 1(1):3-10.
5. Mirzaei M, Shams Ghahfarokhi M. [Demography of elder population in Iran over the period 1956 To 2006 (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2007; 2(3):326-331.
6. Saraie H. [Population window of Iran (Persian)]. Social Development and Welfare Planning. 2010; 1(1):33-45.
7. Saraie H. [Demoghraphy: Basics and principles (Persian)]. Tehran: SAMT; 2010.
8. Buys L, Miller E. The meaning of active aging to older Australian: Exploring the relative importance of health, participation and security. Paper presented at: The 39th Australian Association of Gerontology Conference. 6 August 2006; Sydney, Australia.
9. Mouleart T, Paris M. Social policy on aging: The case of active aging as a theatrical metaphor. International Journal of Social Science Studies. 2013; 1(2):113-123. doi:10.11114/ijsss.v1i2.141. [DOI:10.11114/ijsss.v1i2.141]
10. World Health Organization. Active aging: A policy framework. Geneva: World Health Organization; 2002.
11. Thanakwang K, Isaramalai S, Hattkhakit U. Development and psychometric testing of the active aging scale for Thai adults. Journal of Clinical Interven-tions in Aging. 2014; 1211. doi: 10.2147/cia.s66069 [DOI:10.2147/CIA.S66069]
12. Tareque I, Hoque N, Mahfuza Islam R, Kawahara K, Sugawa M. Relationships between the active aging index and disability free life expectancy: A case study in Rajshahi district of Bangladesh. Canadian Journal of Aging. 2012; 32(4):417-432. doi: 10.1017/S0714980813000494. [DOI:10.1017/S0714980813000494]
13. Zasimova L, Sheluntcova M. Measuring active aging government policy planning: A case of Russia. Moscow: National Research University Higher school of Economics (HSE); 2014.
14. Ziadi A, Gasior K, Hofmarcher M, Lelkes O, Marin B, Rodriques R, et al. Active ageing index, concept, methodology and final results: Project active age-ing index (AAI). Vienna: European Centre for Social Welfare Policy and Research; 2013. [PMCID]
15. Stromborg M, Olsen S. Instrument for clinical health care. Boston: Jones & Bartlett Learning; 2004.
16. Ingersoll-Dayton B. The development of culturally sensitive measures for research on ageing. Ageing and Society. 2011; 31(3):355-70. doi: 10.1017/S0144686X10000917. [DOI:10.1017/S0144686X10000917]
17. LoBiondo-Wood G, Haber J. Nursing research: Methods, clinical appraisal, and utilization. St.Louis: Mosby; 2013. [PMID] [PMCID]
18. Strauss A, Corbin J. Basics of qualitative research: Techniquesand procedures for developing grounded theory. Thousand Oaks, California: SAGE Publica-tions; 1998.
19. Schwandt TA, Lincoln YS, Guba EG. Judging interpretations: but is it rigorous? Trustworthiness and authenticity in naturalistic evaluation. New Direc-tions for Evaluation. 2007; 114:11-25. doi: 10.1002/ev.223 [DOI:10.1002/ev.223]
20. Waltz CF. Nursing research: Design, statistics and computer analysis. Philadelphia: FA Davis Company; 1981.
21. Lawshe C. A quantitative approach to content validity. Personal Psychology. 1975; 28(4):563-75. doi: 10.1111/j.1744-6570.1975.tb01393.x [DOI:10.1111/j.1744-6570.1975.tb01393.x]
22. MacCallum R, Widaman K, Zhang S, Hong S. Sample size in factor analysis. Psychological Methods. 1999; 4(1):84-99. doi: 10.1037//1082-989x.4.1.84 [DOI:10.1037//1082-989X.4.1.84]
23. Callaway L, Winkler D, Tippett A, Migliorini C, Herd N, Willer B. The community integration questionnaire-revised (CIQ-R). Melbourne: Summer Foun-dation Ltd; 2014.
24. McColl M, Davies S, Carlson P, Johnston J, Minnes P. The community integration measure (CIM): Development and preliminary validation. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2001; 2001; 82(4):429–34. doi: 10.1053/apmr.2001.22195 [DOI:10.1053/apmr.2001.22195]
25. Van Brakel W, Anderson A, Mutatkar R, Bakirtzeif Z, Nicholls P, Raju M, et al. The participation scale: Measuring a key concept in public health. Journal of Disability and Rehabilitation. 2006; 28(4):193-203. doi: 10.1080/09638280500192785. [DOI:10.1080/09638280500192785]
26. Tate R. Manual for the Sydney psychosocial scale version 2 (SPRS-2). Unpublished manuscript. Sydney: University of Sydney; 2011.
27. Harwood R, Rogers A, Dickinson E, Ebrahim S. Measuring handicap: The London handicap scale, a new outcome measure for chronic disease. Quality and Safety in Health Care. 1994; 3(1):11–6. doi: 10.1136/qshc.3.1.11 [DOI:10.1136/qshc.3.1.11]
28. Soltanmohamadi Y, Hassani Mehraban A, Taghizade G, Akbarfahimi M, Alahyari F. [Validity and reliability of the Persian version of Lawton instrumen-tal activities of daily living scale among patients with dementia (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2014; 9(2):160-167.
29. Stewart A, Mills K, King A, Haskell W, Gillis D, Ritter P. CHAMPS physical activity questionnaire for older adults: Outcome for interventions. Medicine and Science in Sports and Exercise. 2001; 33(7):1126-41. doi: 10.1097/00005768-200107000-00010 [DOI:10.1097/00005768-200107000-00010]
30. Yasunaga A, Park H, Watanabe E, Togo F, Park S, Shephard R, et al. Development and evaluation of the physical activity questionnaire for elderly Japa-nese: The Nakanojo Study. Journal of Aging and Physical Activity. 2007; 15(4):398-411. doi: 10.1123/japa.15.4.398 [DOI:10.1123/japa.15.4.398]
31. Deng H, Macfarlane D, Thomas C, Lao Z, Jiang C, Cheng K, et al. Reliability and validity of the IPAQ Chinese: The Guangzhou Biobank cohort study. Medicine & Sciences in Sports and Exercise. 2008; 40(2):303-7. doi: 10.1249/mss.0b013e31815b0db5. [DOI:10.1249/mss.0b013e31815b0db5]
32. Meyer AM, Evenson R, Morimoto L, Sisocovick D, White E. Test-retest reliability of the women's health initiative physical activity questionnaire. Medicine & Science in Sports & Exercise. 2009; 41(3):530-538. doi: 10.1249/MSS.0b013e31818ace55. [DOI:10.1249/MSS.0b013e31818ace55]
33. Voorips L, Ravelli A, Dongelmans P, Deurenberg P, Van Straveren W. A physical activity questionnaire for the elderly. Medicine & Science in Sports & Exercise. 1991; 23(8):974-79. doi: 10.1249/00005768-199108000-00015 [DOI:10.1249/00005768-199108000-00015]
34. Pretson C, Gudisken K. A measure of self perception among older people. Journal of Gerontologist. 1966; 21(1):63-71. doi: 10.1093/geronj/21.1.63 [DOI:10.1093/geronj/21.1.63]
35. Thiamwong L, Stewart A, Warahut J. Development, reliability and validity of Thai healthy aging survey. Walailak Journal of Science and Technology. 2009; 6(2):167-188.
36. Troutman M, Nies M, Small S, Bates A. The development and testing of an instrument to measure successful aging. Research in Gerontological Nursing. 2011; 4(3):221-32. doi: 10.3928/19404921-20110106-02. [DOI:10.3928/19404921-20110106-02]
37. Thanakwang T, Isaramalai S, Hattkhakit U. Thai cultural understandings of active ageing from perspective of older adults: A qualitative study. Pacific Rim International Journal of Nursing Research. 2014; 18(2):152-165.
38. Polit D, Beck C. The content validity index: Are you sure you know what's being reported? Critique and recommendations. Research in Nursing and Health. 2006; 29(5):489-497. doi: 10.1002/nur.20147. [DOI:10.1002/nur.20147]
39. Waltz CF, Strickland OL, Lenz ER. Measurement in nursing and health research. Berlin: Springer Publishing; 2005.
40. Kim JH. Productive aging of elderly in Japan. Korean Social Science Journal. 2010; 1:1-26.
41. Morrow-Howell N, Hinterlong J, Sherraden M. Productive aging (concepts and challanges). Baltomore: John Hopkins University Press; 2001. [PMID]
42. Stenner P, McFarquhar T, Bowling A. Older people and active aging: Subjective aspects of aging actively and becoming old. Journal of Health Psychology. 2011; 16(3):467-77. doi: 10.1177/1359105310384298. [DOI:10.1177/1359105310384298]
43. Ferreria OG L, Carnerio Maciel S, Oliveira Silva A, Dos Santos WS, Moreira MAS. Active aging from the perspective of aged individuals who are func-tionally independent. Revista da Escola de Enfermagem da USP. 2010; 44(4):1065-69. doi: 10.1590/s0080- 62342010000400030.
44. Mohammadi E, Allahyari T, Darvishpoor Kakhki A, Saraei H, Fereshtehnejad SM. Analysis of being active based on community dwelling older adults' experience: Qualitative study of active aging strategies (Persian). Iranian Journal of Ageing. 2017; 11(4):504-17.
45. Mohammadi E. [Understanding active aging and constructing its psychometric instrument (Persian)] [PhD thesis]. Tehran: Allameh Tabataba'i University; 2016.
46. Rafiey H. [Qualitative and quantitative interdisciplinary methods for research on addiction (Persian)]. Tehran: Danjeh Publication; 2008.
47. Burns N, Grove S. The Practice of Nursing Research: conduct, critique & utilization. Philadelphia: Saunders; 2001.

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb