مقدمه
در قرن اخیر افزایش سریع جمعیت سالمندان، ضرورت توجه به مسائل این قشر را افزایش داده است. کشور ما به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه از این تغییرات جمعیتی مستثنا نیست. بر اساس سرشماری سال 1335، حدود 5 درصد جمعیت کشور و در سرشماری سال 1385، 7/3 درصد جمعیت کشور بیشتر از 60 سال داشتهاند که سالمند محسوب میشوند. بر اساس سرشماری سال 1390، بیش از 6 میلیون نفر (8/2 درصد) از جمعیت ایران را افراد 60ساله و بیشتر تشکیل میدهند.
بر اساس برآوردهای بینالمللی نیز جمعیت سالمند ایران از سال 1419 رشد سریعتری در مقایسه با دیگر نقاط و حتی میانگین جهان خواهد داشت و تا سال 1424 از میانگین جمعیت سالمند جهان و 5 سال بعد، از آسیا نیز پیشی خواهد گرفت [1].
افزایش روزافزون جمعیت سالمندان از یکسو و تغییرات اجتماعی، اقتصادی و شیوه زندگی فردی و خانوادگی از سوی دیگر باعث افزایش تعداد مؤسسات نگهداری سالمندان شده است [2]. ورود به سرای سالمندان، بیشترین تأثیر تنیدگی و ترس را بر سالمندان میگذارد [3]. از سویی یکی از مسائلی که سالمندان با آن روبهرو هستند، مرگ و اضطراب ناشی از آن است [4]. برخی مرگ را مرحلهای از زندگی میدانند و برخی دیگر آن را پایان زندگی میدانند. به نظر میرسد کسانی که به دیدگاه اول معتقدند، کمتر باید از این مسئله نگران باشند، اما واقعیت این است که عموماً پیروان هر دو دیدگاه از فکرکردن به مرگ دچار اضطراب میشوند، اما در کل ترس از مرگ، در دوران میانسالی و اواخر زندگی، برجستهتر میشود [5 ،2].
همچنین درباره تأثیر اعتقادات مذهبی بر اضطراب مرگ از دیرباز بحثهای زیاد و گاهی متفاوت مطرح شده است. برخی از پژوهشگران بیان کردهاند که بین جهتگیری مذهبی درونی و بیرونی با اضطراب مرگ ارتباط معنیدار وجود دارد. علاوه بر این نتایج برخی از مطالعات نشان میدهد مذهب در میان مسلمانان ارتباط منفی با اضطراب مرگ دارد [6]. کنارآمدن با اضطراب مرگ به عنوان یک ترس غیر عادی و بزرگ از مرگ با رشد روانی و شکلگیری شخصیت افراد ارتباط نزدیکی دارد [3].
پژوهشهای روانشناسان نشان میدهد مذهب و اعتقادات مذهبی باعث سیستم ایمنی سالم و سلامت روانی بهتر در افراد میشود. عقیده عمومی این است که مذهب به تمام سؤالهای مربوط به مرگ و علت وجودی انسان پاسخ میدهد و در افراد یک حس پیشبینیپذیری و احساس کنترل ایجاد میکند که از اضطراب فراخواندهشده که ناشی از نگرش خاص مرگ و مواجهه با مرگ است، پیشگیری میکند [7].
طبق گفته مالتبی و دی بدون تردید مرگ و زندگی پس از مرگ و نیز نگرش انسان به آن، یکی از موضوعات اساسی مورد بحث در همه ادیان الهی است [8]. با اینکه اشتغال ذهنی با مرگ در همه ادیان و افراد مذهبی روشی برای تدارک زندگی معنادار تلقی میشود، ولی پژوهشها نشان دادهاند اشتغال ذهنی با مرگ میتواند در برخی افراد مذهبی تولید اضطراب و افسردگی کند. از سویی بنا بر اظهارات کوهن، اضطراب مرگ میتواند تهدید قابل توجهی برای بهزیستی روانی به شمار رود [9].
بر اساس یافتههای برام هیچکدام از ویژگیهای مذهبیبودن به طور عمده با حالات افسردگی یا اضطراب در ارتباط نبود، ولی حس آرامش در آنهایی که حضور پررنگ در کلیسا داشتند و مخصوصاً معتقد به وجود جهنم و بهشت بودند، مشهود بود [10]. به طور خلاصه پژوهش حاضر نشان داد دینداری تأثیری در حالت افسردگی یا اضطراب در هفته آخر زندگی نداشت، ولی دینداری و مذهبیبودن میتوانست حس آرامشی را ایجاد کند که امکان جنبه وجودی بیشتر و حالت و رفتار را بنمایاند که مربوط به دوره آخر زندگی و آرامشبخشیدن به انسان میشود.
نتایج تحقیق بهرامی و رمضانی فرانی که درباره بررسی نقش باورهای مذهبی درونی و بیرونی در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان انجام شد، نشان داد بین جهت گیری مذهبی با سلامت روان و افسردگی سالمندان رابطه همبستگی معنادار وجود دارد؛ بدین معنا که هرچه نمرات جهتگیری مذهبی به سمت بیرونی افزایش مییابد، نمرات اختلال در سلامت روان و افسردگی بالا میرود و هرچه نمرات به سمت جهتگیری مذهب درونی تمایل مییابد، نمرات اختلال در سلامت روان و افسردگی کاهش مییابد [11].
نتایج مطالعه نیکبخت و کیانی نشان میدهد اعتقادات مذهبی قویتر باعث کاهش شدت افسردگی میشود و جهتگیری دینی درونی رابطه منفی و معناداری با خردهعامل بیمسئولیتی هیجانی دارد و نیز رابطه مثبت و معناداری بین جهتگیری دینی درونی و سلامت روان وجود دارد که این دو رابطه، قادر به پیشبینی هستند. پژوهش رضاماسوله نشان میدهد باورهای مذهبی میتوانند به عنوان منبع حمایتی مهم به سالمندان برای سلامت جسمی و روانی بیشتر کمک کنند. نتایج یافتههای جانبزرگی نشان میدهد بین مذهب یا مذهبیبودن و سلامت روانی رابطهای مستقیم وجود دارد [14-12]. پولوما و پن دلتون، اثر مثبت مذهب بر سلامت روان، کاهش علائم بیماری و کاهش ناراحتی و آشفتگی را گزارش دادند و وجود یک رابطه مثبت بین مذهب و بهداشت روانی را تأیید کردند [15].
طبق یافتههای عبدالخالق و لتو و استین اضطراب مرگ با نگرانی، ناراحتی، حس بیامنیتی و تنش همراه است. بر اساس یافتههای تمپلر و داتیلیو و کامپل اضطراب مرگ با افسردگی و اضطراب منتشر و افکار خودکشی همراه است که همه این موارد میتوانند به کاهش عملکرد در یک فرد منجر شوند [19-16]. یادآوری فناپذیری با ایجاد اضطراب فوقالعاده، فرد را برای کاهش آن برمیانگیزد.
بر اساس نوشتار یالوم با اینکه مطالعات، حاکی از فقدان اضطراب آشکار مرگ در جمعیت سالمند بهنجار است، سالمندانی که از لحاظ روانی رشد نایافتهاند یا به اختلال روانپزشکی دچارند، سطوح بالایی از اضطراب مرگ را نشان میدهند [20]. همچنین در بیماران روانی سالمند، اضطراب خودآگاه مرگ، همبستگی مثبتی با مقیاس افسردگی MMPI نشان داده است؛ درواقع، این همبستگی چنان قوی بوده که به نظر محققان میتوان اضطراب افزایشیافته مرگ را بخشی از سندرم افسردگی در افراد سالمند قلمداد کرد. گروه دیگری از مطالعات، لایههای عمیقتر از خودآگاه را بررسی کردهاند و پی بردهاند میزان درخور توجهی از اضطراب مرگ خارج از حیطه آگاهی است؛ هرچه فرد به سوی تجربیات ناخودآگاه سیر کند، اضطراب مرگ بیشتر میشود. هرچه سالمندان از لحاظ روانشناختی رشدنایافتهتر باشند یا کمتر درگیر فعالیتهای روزانه زندگی شوند، بیشتر از مرگ میترسند و بالاخره اینکه اضطراب مرگ، چه خودآگاه و چه ناخودآگاه، با نژندگرایی مرتبط است [11].
نتایح پژوهش قربانعلیپور حاکی از آن است که اضطراب مرگ عاملی تعیینکننده در فراوانی رفتارهای ارتقابخش در میان جوانان و سالخوردگان است و افرادی که اضطراب مرگ زیادی دارند در مقایسه با افرادی که فاقد اضطراب مرگ هستند، بیشتر درگیر رفتارهای ارتقابخش سلامتی میشوند [21]. فروید در «بازدارندهها، علائم و اضطراب» اشاره گذرایی به نقش مرگ در علتشناسی رواننژندی داشته، ولی آن را سطحی دانسته و از آن گذشته است [11].
بر اساس یافتههای جهانگیرپور و کاوند با تقویت نگرش مذهبی دانشجویان میتوان اضطراب مرگ را در آنها کاهش داد [22]. بر اساس یافتههای مهرینژاد و ساعتچی بین اضطراب مرگ و نگرش مذهبی رابطه معنادار وجود ندارد و صرفاً بین مؤلفه اعتقادی با مؤلفه ترس از عواقب مردن رابطه معنادار مثبت وجود دارد [23]. نتایج تحقیق اورکی، برقی ایرانی و علیاکبری دهکردی نشان میدهد بین جهتگیری مذهبی درونی با اضطراب مرگ همبستگی منفی و بین جهتگیری مذهبی بیرونی با اضطراب مرگ همبستگی مثبت و معنیدار وجود دارد [1]. نتایج پژوهش آقاجانی حاکی از ارتباط معکوس و معنیدار بین میزان باورهای مذهبی با میزان اضطراب مرگ بیماران بود [24]. یافتههای آردلت نشان داد جهتگیری مذهبی درونی و بیرونی همبستگی منفی با ترس از مرگ و اجتناب از مردن دارد [25].
پژوهش کلامینز با عنوان «انگیزه مذهبی درونی و نگرش نسبت به مرگ در بین میانسالان» روشن کرد افراد با جهتگیری مذهبی درونی نسبت به افراد با جهتگیری مذهبی بیرونی، سطوح پایینِ معناداریِ انواع مختلف اضطراب مرگ را دارند [26].
با توجه به این موضوع که بررسی رابطه بین ترس از مرگ با باورهای مذهبی و اختلالات روانی در سالمندان پیش از این در ایران انجام نگرفته است و با توجه به اهمیت ترس از مرگ در سلامت روان سالمندان ضرورت و بدیعبودن آن مشهود است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بود به بررسی رابطه ترس از مرگ با باورهای مذهبی و اختلالات روانی سالمندان ساکن در سرای سالمندان شهرستان کرج بپردازد؛ چراکه نتایج حاصل از آن میتواند برای خانوادهها، سرای سالمندان، بهزیستی، کلینیکهای تخصصی روانشناسی سالمندی و بخش سیاستگذاری دفتر سلامت روان وزارت بهداشت مفید باشد.
روش مطالعه
در این مطالعه که در قالب پایاننامه مقطع کارشناسیارشد انجام شده است، 100 نفر از 887 سالمند ساکن در سرای سالمندان شهر کرج به شیوه غیرتصادفیِ داوطلبانه در سال 1393 برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. بدین ترتیب که در این تحقیق با وجود داشتن مجوز نمونهگیری از سوی اداره بهزیستی استان البرز و اداره بهزیستی شهرستان کرج از بین 11 مرکز سالمندان موجود در مناطق 12گانه شهرستان کرج، تنها 8 مرکز اجازه ورود به مرکز برای انجام پژوهش را دادند.
همچنین ملاکهای ورود به این پژوهش بر اساس محدودیتهای پرسشنامه SCL90، عبارت از نداشتن بیماریهای سایکوتیک، نداشتن عقبماندگی ذهنی، نداشتن ضایعات عضوی مغزی و داشتن مهارت خواندن تا سطح کلاس ششم برای پاسخدادن به پرسشها بوده است و بررسی پرونده پزشکی سالمندان نگهداریشده در این مراکز نیز نشان داد آلزایمر از جمله بیماریهای بارز اکثر آنها بوده است. ملاکهای خروج نیز شامل انصراف سالمند از ادامه مشارکت در مطالعه، ایجاد اضطراب بالا در سالمند در حین پاسخدادن به پرسشنامهها، همچنین وخیمشدن حال عمومی و روانی آنها به تشخیص پزشک و روانشناس مرکز سالمندان و همچنین خروج پرسشنامههای ناقص بود. مجوز نمونهگیری، از کمیته اخلاق معاونت پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان گرفته شد. پس از کسب رضایت آگاهانه از سالمندان پرسشهای پژوهش در اختیار آنها قرار گرفت.
در کل، در این پژوهش برای تعیین نمونهها، پس از کسب اجازه از مدیر هشت مرکز و مشاهده لیست سالمندان برای مشخصشدن تعداد سالمندانی که شرایط ورود به پژوهش را دارند، عملاً تعداد زیادی از آنها به دلیل بیسوادی یا آلزایمر از لیست افراد حائز شرایط خارج شدند. بنابراین تصمیم بر آن شد که سالمندان حائز شرایط ورود به پژوهش که تعدادشان کم بود، پس از کسب اجازه وارد پژوهش شوند که عملاً تعدادی نیز نپذیرفتند که در پژوهش شرکت کنند. بر این اساس شیوه تعیین افراد نمونه به صورت غیرتصادفی داوطلبانه اعمال شد.
درنهایت با توجه به لحاظکردن تمام موارد بالا برای انتخاب آزمودنیها و رعایت اصول اخلاقی و انسانی درباره حق انتخاب سالمندان برای حضور در تحقیق و پاسخدادن به پرسشها، درنهایت 100 نفر از سالمندان هشت مرکز به عنوان نمونه در تحقیق حضور یافتند و به تمام پرسشها پاسخ دادند.
پرسشنامههای مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه اختلالات عصبی، فکری و عاطفی و پرسشنامه نگرشسنج مذهبی گلریزبراهنی در اختیار ایشان قرار گرفت و پس از تکمیل با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شد. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است و برای تحلیل دادههای آن از شاخصها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. ملاکهای ورود به این پژوهش به طور کلی سن بالای 55 سال و بر اساس محدودیتهای پرسشنامه SCL 90 ، عبارت از نداشتن بیماریهای سایکوتیک، نداشتن عقبماندگی ذهنی، نداشتن ضایعات عضوی مغزی و داشتن مهارت خواندن تا سطح کلاس ششم برای پاسخدادن به پرسشها بوده است.
پرسشنامه اختلالات عصبی، فکری و عاطفی SCL-90-R یکی از پرکاربردترین ابزارهای روانپزشکی است که برای بررسی میزان اختلالات روانشناختی به کار برده میشود و از نوع آزمون خودسنجی است. این آزمون 90 سؤال و 9 مقیاس سنجش در ابعاد اختلالات جسمیسازی، وسواس، روابط بینفردی، افسردگی، اضطراب، خصومت، ترس مرضی، پارانوئید و روانپریشی دارد [27]. ضریب پایایی این آزمون به کمک آزمونبازآزمون بین 0/77 تا 0/90 گزارش شده است. روایی آزمون با انجام بررسیهایی که روی گروههای بیماران روانی، بیماران جسمی و افرادی که در شرایط پرفشار روانی بودهاند، انجام شده و رضایتبخش گزارش شده است [28]. پایایی و روایی این آزمون در ایران در حد قابل قبول گزارش شده است [27].
مقیاس اضطراب مرگ تمپلر پرسشنامهای خوداجرایی متشکل از 15 سؤال با پاسخ بله و خیر است که درباره 9 آیتم از 15 آیتم به پاسخ صحیح امتیاز 1 و در 6 مورد به انتخاب گزینه نادرست امتیاز 1 تعلق میگیرد. درواقع پاسخ بله نشانه وجود اضطراب در فرد است. دامنه نمرههای این مقیاس از صفر تا 15است و نمره زیاد (نمره بالاتر از 8) معرف درجه زیادی از اضطراب مرگ است. درواقع میزان اضطراب مرگ در سه سطح اضطراب خفیف (0-6)، متوسط (7-9) و شدید (10-15) طبقهبندی میشود [29]. در فرهنگ اصلی، ضریب پایایی بازآمایی مقیاس 0/83، روایی همزمان به وسیله همبستگی آن با اضطراب آشکار 0/27 و با مقیاس افسردگی 0/40 گزارش شده است. این پرسشنامه را رجبی و بحرانی به فارسی ترجمه کردهاند و تحلیل عاملی و اعتباریابی آن را سنجیدهاند. رجبی و بحرانی آن را روی 138 دانشجو در شهر اهواز بررسی و همسانی درونی آن را 0/73 گزارش کردهاند [30].
پرسشنامه نگرشسنج مذهبی گلریزبراهنی با هدف سنجش نگرش مذهبی افراد، بر اساس برداشتی از نظریه جهتگیری آلپورت، ساخته شده است. این پرسشنامه مشتمل بر 25 سؤال است که آزمودنی باید میزان باور خود را در زمینه هریک از عبارتها مشخص کند. اعتبار این آزمون از طریق ضریب همبستگی با آزمون آلپورت، ورنون و لیندزی برابر با 0/8 به دست آمد. همچنین در اعتباریابی این پرسشنامه از روش گروههای شناختهشده نیز استفاده شد که تفاوت میانگین بین دو گروه عادی و مذهبی معنیدار بود. به بیان دیگر این پرسشنامه میتواند بین دو گروه تفاوت بگذارد [31]. این پرسشنامه در سالهای اخیر مجددا ارزیابی شد که پایایی آن با استفاده از روش اسپرمنبراون 0/63 به دست آمد. در پژوهش خسروشاهی نیز میزان پایایی این پرسشنامه با آلفای کرونباخ، 0/86 به دست آمده است [32].
برای بررسی پایایی پرسشنامههای مذکور در این پژوهش از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای این منظور پرسشنامههای تکمیلشده از سوی 30 نفر از سالمندان بررسی، کدگذاری و وارد نرمافزار SPSS شد که بر اساس آن ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای سؤالات باورهای مذهبی 0/56، ترس از مرگ 0/76 و اختلالات روانی 0/84 به دست آمد.
یافتهها
حداقل سن افراد بررسیشده در این تحقیق 55 سال و حداکثر سن آنها 94 سال بوده است (جدول شماره 1). سن 40 درصد از افراد بررسیشده بین 65 تا 74 سال بوده است. سن 27 درصد افراد بین 55 تا 64 سال، 24 درصد بین 75 تا 84 سال و سن 9 درصد افراد نیز بین 85 تا 94 سال بوده است (جدول شماره 2). در این تحقیق مجموعاً 100 نفر از سالمندان بررسیشده قرار گرفتهاند که 61 نفر از آنها زن و 39 نفر از آنان نیز مرد بودهاند (جدول شماره 3). 51 درصد از سالمندان بررسیشده متأهل و 49 درصد نیز مجرد بودهاند (جدول شماره 4).
اطلاعات جدول شماره 5 نشان میدهد در بین ابعاد اختلالات روانی، پارانویا، افسردگی و خودبیمارانگاری به ترتیب با میانگین وزنی 1/61، 1/60 و 1/29 قویترین ابعاد اختلالات روانی در بین سالمندان بررسیشده و فوبیا، پرخاشگری و روانپریشی به ترتیب با میانگین وزنی 0/80، 0/81 و 0/95 ضعیفترین ابعاد اختلالات روانی بودهاند. برای سنجش کل اختلالات روانی نیز از 90 سؤال استفاده شده است. حداقل نمره اختلالات روانی سالمندان بررسیشده 5 و حداکثر نمره آنها 291 بوده است. میانگین و انحراف معیار نمرات ترس از مرگ، باورهای مذهبی و اختلالات روانی سالمندان ساکن در سرای سالمندان شهر کرج به ترتیب 3/12±6/30، 3/88±16/04 و 57/96±99/51 بود.
فرضیه 1. بین ترس از مرگ با اختلالات روانی سالمندان رابطه وجود دارد
بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، ضریب همبستگی پیرسون بین ترس از مرگ و کل اختلالات روانی رابطهای مثبت به اندازه 0/49 نشان میدهد. با توجه به اینکه سطح معنیداری همبستگی بهدستآمده کمتر از 0/01 است (0/01>p)، و (r=0.499) رابطه معنیدار است و میتوان گفت هرچه میزان ترس از مرگ در سالمندان بیشتر باشد میزان اختلالات روانی نیز در آنها بیشتر است.
همانطور که در جدول شماره 6 مشاهده میشود ترس از مرگ با همه اختلالات روانی نیز رابطه مستقیم و معنیداری دارد. سطح معنیداری مقادیر همبستگی بهدستآمده در همه موارد کمتر از 0/01 است (p>0/01). بنابراین میتوان گفت هرچه میزان ترس از مرگ در سالمندان بیشتر باشد، میزان افسردگی، اضطراب، خودبیمارانگاری، وسواس، حساسیت بینفردی، پرخاشگری، پارانویا، فوبیا و روانپریشی نیز در آنها بیشتر است.
همچنین ترس از مرگ از بین اختلالات روانی، قویترین رابطه را به ترتیب با فوبیا(0/01>p)، و (r=0.517)، روانپریشی،(0/01>p)، و (r=0.508)، حساسیت بینفردی (0/01>p)، و (r=0.481)، اضطراب(0/01>p)، و (r=0.477) و پرخاشگری (0/01>p)، و (r=0.427)، دارد.
فرضیه 2. بین ترس از مرگ با باورهای مذهبی در سالمندان رابطه وجود دارد
همچنین بر اساس یافتههای این تحقیق ضریب همبستگی پیرسون بین باورهای مذهبی و ترس از مرگ رابطهای بسیار ضعیف به اندازه حدوداً 0/03 نشان میدهد. با توجه به اینکه سطح معنیداری همبستگی بهدستآمده بالاتر از 0/05 است (p>0/05)، (r=0/027)، رابطه بهدستآمده معنیدار نیست و میتوان گفت بین باورهای مذهبی و ترس از مرگ رابطه معنیداری وجود ندارد (جدول شماره 7).
فرضیه فرعی تحقیق: بین باورهای مذهبی و اختلالات روانی در سالمندان رابطه وجود دارد
اطلاعات جدول شماره 8 نشان میدهد ضریب همبستگی پیرسون تنها بین باورهای مذهبی با روانپریشی و وسواس رابطه معکوس و معنیداری نشان میدهد. سطح معنیداری همبستگیهای بهدستآمده تنها در این دو مورد کمتر از 0/05 است. بنابراین روابط یادشده معنیدار است و میتوان گفت هرچه میزان باورهای مذهبی در سالمندان بیشتر باشد، میزان روانپریشی و وسواس در آنها کمتر است. همانطور که در جدول شماره 8 مشاهده میشود، میزان باورهای مذهبی با دیگر اختلالات روانی رابطه معنیداری ندارد (P>0/05). برای بررسی روابط چندگانه بین ترس از مرگ و باورهای مذهبی با اختلالات روانی از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شده که نتایج این بررسی در جداول شماره 9 و 10 آمده است.
نتایج تحلیل رگرسیون ارائهشده در جدول شماره 9 نشان میدهد مقدار F بهدستآمده (18/816) با درجه آزادی 2 و 95 در سطح 0/01 معنیدار است (0/01>P و( R2=0/269). بنابراین میتوان گفت میزان اختلالات روانی سالمندان بر اساس باورهای مذهبی و ترس از مرگ، تفاوت معنیداری دارد. با توجه به مقدار R2 تعدیلشده، باورهای مذهبی و ترس از مرگ مجموعاً حدود 27 درصد از واریانس نمرات اختلالات روانی سالمندان را تبیین میکنند (0/01>P و( Adjusted R2=0/269).
به منظور شناسایی شدت تأثیر باورهای مذهبی و ترس از مرگ بر اختلالات روانی، ضرایب بتا نیز محاسبه شده که نتیجه این بررسی در جدول شماره 10 آورده شده است. با توجه به مقادیر Beta در جدول شماره 10، ترس از مرگ، در مقایسه با باورهای مذهبی، تأثیر بیشتری بر اختلالات روانی سالمندان دارد. این تأثیر مثبت و حدوداً به اندازه 0/50 است (p<0/01) و (Beta=0/504)؛ به طوری که میتوان گفت با هر واحد افزایش در انحراف استاندارد نمرات ترس از مرگ و انحراف استاندارد نمرات اختلالات روانی سالمندان به اندازه 0/50 واحد افزایش مییابد.
با توجه به اطلاعات جدول شماره 10، باورهای مذهبی نیز تأثیر معنیداری بر اختلالات روانی سالمندان دارد. با توجه به مقدار Beta، این تأثیر منفی و به اندازه حدوداً 0/19- است (p<0/01) و (Beta=0/178). بنابراین میتوان گفت این متغیر نیز سهم یگانه و معنیداری در پیشبینی اختلالات روانی سالمندان دارد؛ به طوری که با هر واحد افزایش در انحراف استاندارد نمرات باورهای مذهبی، انحراف استاندارد نمرات اختلالات روانی سالمندان به اندازه 0/19 واحد کاهش مییابد. سرانجام بر اساس اطلاعات جدول شماره 10، معادله رگرسیون را میتوان به شرح زیر نوشت:
میزان اختلالات روانی پیشبینیشده سالمندان=
(باورهای مذهبی) 0/777 - (ترس از مرگ) 9/361+87/741
بحث
یافتههای پژوهش نشان داد بین ترس از مرگ با اختلالات روانی سالمندان رابطه معناداری وجود دارد و میتوان گفت هرچه میزان ترس از مرگ در سالمندان بیشتر باشد، میزان اختلالات روانی نیز در آنها بیشتر است. از سویی نتایج نشان داد ترس از مرگ با همه اختلالات روانی لحاظشده در پرسشنامه SCL90 این رابطه مستقیم و معنیدار را دارد. درواقع میتوان گفت هر اندازه میزان ترس از مرگ در سالمندان بیشتر باشد، میزان افسردگی، اضطراب، خودبیمارانگاری، وسواس، حساسیت بینفردی، پرخاشگری، پارانویا، فوبیا و روانپریشی نیز در آنها بالاتر است. همچنین ترس از مرگ از بین اختلالات روانی، قویترین رابطه را به ترتیب با فوبیا، روان پریشی، حساسیت بینفردی، اضطراب و پرخاشگری دارد.
نتایج این تحقیق همسو با یافتههای عبدالخالق، لتو و استین، تمپلر، داتیلیو و کامپل، کوهن، یالوم، است [20-16 ،9]. نتایج حاصل از این تحقیق، با یافتههای قربانعلیپور درباره اضطراب مرگ ناهمسو است [21]. از نظر پژوهنده از آنجایی که مرگ هرگز تجربه نشده است، همه به نوعی درباره آن اضطراب دارند؛ ولی هرکس بنا بر عوامل معینی، درجات مختلفی از اضطراب مرگ را تجربه میکند [8]. یکی از این عوامل میتواند میزان پختگی شخصیتی افراد باشد؛ اینکه آنها در چه موقعیت تربیتی رشد و پرورش یافتهاند و از نظر رشد اخلاقی، روانی و شخصیتی در چه مرحلهای قرار دارند.
افرادی که از نظر شخصیتی به مرز پختگی دست یافتهاند، معمولا از سازوکارهای دفاعی پخته، سازنده و انطباقی نظیر تصعید برای مقابله با اضطراب مرگ خود استفاده میکنند، اما افرادی که در سطح پایینی از رشد شخصیتی قرار دارند، برای مقابله بااضطراب مرگ خود از سازوکارهای دفاعی ناپخته نظیر انکار، فرافکنی هذیان، پرخاشگری و برونریزی استفاده میکنند، بنابراین استفاده از این سازوکارهای دفاعی باعث بروز اختلالات روانی عمده نظیر فوبیا، روانپریشی، اضطراب یا پرخاشگری در افراد میشود که همانطور که در نتایج این پژوهش نیز مشاهده شد، این اختلالات قویترین ارتباط را با ترس از مرگ دارند [14].
نتایج، این فرضیه را که بین ترس از مرگ با باورهای مذهبی سالمندان رابطه وجود دارد، رد میکنند. در واقع، علت ترس از مرگ در افراد سالمند گوناگون است، برخی ممکن است به علت نیستی و نابودی دچار تنش شوند و افرادی ممکن است به علت ترس از سکون و برخی دیگر به علت ترس از عقوبت اعمال دنیایی خود، دچار ترس از مرگ شوند و باورهای مذهبی نقشی در آن ندارد. یافتههای این تحقیق با یافتههای مهرینژاد، ساعتچی و پایدار همسو است [23].
با توجه به وجود تناقض میان دادههای این پژوهش و پژوهشهای دیگر، میتوان علت این امر را تفاوت در جامعه آماریای دانست که پژوهشهای مختلف در آن انجام شدهاند و نیز وجود متغیرهایی افزون بر متغیرهایی که در هر پژوهش کنترل میشود. همچنین اگرچه میتوان گفت در جوامع مذهبی باورهای دینی میتواند ابزار مقابلهای مناسبی برای کاهش اضطراب مرگ باشد، اما اگر باور مذهبی درونی فرد قوی باشد، ممکن است اضطراب مرگ در او کاهش یابد، ولی اگر باور مذهبی بیرونی باشد، ممکن است مذهب نتواند به کاهش اضطراب مرگ در فرد کمکی کند.
همچنین ضریب همبستگی پیرسون تنها بین باورهای مذهبی با روانپریشی و وسواس رابطه معکوس و معنیداری نشان میدهد. سطح معنیداری همبستگیهای بهدستآمده تنها در این دو مورد کمتر از 0/05 است. بنابراین روابط یادشده معنیدار است و میتوان گفت هرچه میزان باورهای مذهبی در سالمندان بیشتر باشد، میزان روانپریشی و وسواس در آنها کمتر است. همچنین، ضریب همبستگی میان باورهای مذهبی و اختلالات روانی، 0/173- (منفی) به دست آمده است. بنابراین میزان باورهای مذهبی با دیگر اختلالات روانی رابطه معنیداری ندارد (p>0/05). بر این اساس میتوان گفت رابطه بین باورهای مذهبی و اختلالات روانی معنیدار نیست. بنابراین فرضیه فرعی مبنی بر اینکه بین باورهای مذهبی و اختلالات روانی سالمندان رابطه وجود دارد، رد میشود.
نتایج این فرضیه در تضاد است با آنچه تاکنون درباره شیوع وسواس در افراد مذهبی خواندهایم. آنچه تاکنون در کتابها خواندهایم، حاکی از آن است که معمولاً وسواس در افراد مذهبی بیشتر است. افراد مذهبی ترسهای مخصوص به خود را دارند و از اینکه ممکن است در صورت درست عملنکردن به فریضههای دینی خود دچار عذاب الهی شوند، سعی میکنند فریضههای الهی را با وسواس بیشتری انجام دهند، حال برخی در این درست انجامدادن به شکل افراطی عمل میکنند و دچار وسواس میشوند که به اعتقاد پژوهنده در این شیوه عملکردن به نظر میرسد رشد روانی و شخصیتی افراد نیز مداخلهگر باشد. اگر فرد از نظر شخصیتی در سطح پختهای باشد، از افراط پرهیز میکند و در انجام کارهایی نظیر مثلاً شستن بیش از حد ظروف و دستها به دلیل نجاست پرهیز میکند. اما افراد ناپخته به شکلی وسواسی برای پیشگیری از عذاب اخروی عمل میکنند که یافتههای قبلی را نیز توجیه میکند.
نتیجهگیری نهایی
نتایج این پژوهش نشان میدهد بین ترس از مرگ با باورهای مذهبی و اختلالات روانی سالمندان ارتباط معنیداری وجود دارد. بنابراین بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان با تعیین میزان اضطراب مرگ سالمندان میزان احتمال خطر بروز اختلالات روانی را در آنها پیشبینی کرد. بنابراین میتوان با برنامهریزیهای درست و ارائه راهکارهای مفید برای کاهش میزان اضطراب مرگ سالمندان احتمال بروز اختلالات روانی را در آنها کاهش داد. همچنین توصیه میشود برای جلوگیری از بروز اختلالات روانی در سالمندان برنامههای آموزشی هدفمندی برای بهبود رفتارهای مقابلهای در آنها تدوین شود.
کمبود تحقیقات داخلی و خارجی درباره موضوع، حجم کم نمونهها و تعداد نابرابر سالمندان زن (61 نفر) و مرد (39 نفر)، وجود متغیرهای کنترلنشده و تداخل آنها و استفاده همزمان از سه پرسشنامه که با توجه به تعداد زیاد سؤالات، پاسخگویی به آنها از صبر و حوصله سالمندان خارج بود و در برخی موارد محقق، متوجه تأثیر منفی حتی برخی پرسشهای مربوط به SCL90 روی سالمندان میشد، از جمله محدودیتهای این تحقیق محسوب میشدند.
همچنین استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ در این تحقیق یکی از بزرگترین و شاید بتوان گفت عمدهترین محدودیتها به شمار میرفت. چهبسا مدیران و روانشناسان مراکز سالمندان نگران بروز علائم منفی در سالمندان پس از پرسش این سؤالات بودند. از سویی در تحقیق حاضر، برخی مراکز دلیل مخالفت خود برای ورود هر محققی به سرای سالمندان را رضایتنداشتن خانواده سالمندان و مشتریمداربودن مرکز خود عنوان کردهاند.
از جمله پیشنهادات ارائهشده در این پژوهش میتوان به شناسایی سالمندان با اضطراب مرگ و ارائه خدمات روانشناسی مرتبط برای پیشگیری از بروز اختلالات روانی محتمل اشاره کرد که در این زمینه لازم است دستاندرکاران نظامهای بهداشتی در تمامی بخشها، با ارزیابی و استمداد از دیگر ارگانهای مربوط، گام مؤثری برای کاهش ترس از مرگ سالمندان بردارند. از آنجایی که پرسشنامه نگرشسنج مذهبی گلریزبراهنی باورهای مذهبی درونی و بیرونی را تفکیک نکرده است، پیشنهاد میشود در آینده این پژوهش با پرسشنامه مقیاس جهتگیری آلپورت نیز انجام شود.
ارائه آموزشهای تخصصی بیشتر در زمینه سالمندی برای پزشکان، پیراپزشکان و روانشناسان نیز ضروری است. نمونه این پژوهش را میتوان با نمونه آماری گستردهتر انجام داد تا نتایج مطمئنتری به دست آید. همچنین پیشنهاد میشود در تحقیقات بعدی میزان سطوح رشد اخلاقی سالمندان با اجرای آزمون کلبرگ مشخص شود و معین شود که بودن در چه سطحی از رشد اخلاقی باعث بروز اختلالات روانی میشود و بودن در چه مرحلهای از رشد اخلاقی باعث رشد و ارتقای سلامتی سالمندان میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پژوهش حاضر از نظر رعایت مسائل اخلاقی در شورای پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در تاریخ 1394 ثبت شد و برای اجرای مداخلات اخلاقی، به کدهای اخلاقی مطرحشده توسط سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران توجه شد. بر این اساس، مؤلفههای زیر برای تمامی بیماران شرکتکننده در پژوهش (در هریک از مراحل پژوهش) رعایت شد: اصل احترام به شأن و آزادی انسان، اصل وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری، اصل سودمندی و نبود آسیبرسانی، اصل نبود تبعیض، اصل توجه به رفاه دیگران، به این صورت که در هر زمان میتوانند از مطالعه خارج شوند، اصل توجه به نظام ارزشهای جامعه. از شرکتکنندگان در پژوهش، رضایتنامه کتبی و از سرای سالمندان نیز مجوزهای لازم گرفته شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسیارشد رقیه سادات حسینی در گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: محمد اسماعیل ابراهیمی، نرگس زمانی؛ روششناسی: رقیه السادات حسینی، وحید خلخالی؛ اعتبارسنجی: محمد اسماعیل ابراهیمی، وحید خلخالی؛ تحقیق، بررسی و نگارش پیشنویس و تأمین مالی: رقیه السادات حسینی؛ تحلیل، منابع، ویراستاری و نهاییسازی نوشته: نرگس زمانی؛ بصریسازی، نظارت و مدیریت پروژه: محمد اسماعیل ابراهیمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، هیچگونه تعارض منافع مادی و معنوی وجود ندارد.
References
Oraki M, Barghi I, AliAkbari D. [Investigating the relation between religious orientation with anxiety about death, and alienation in aged peoples (seniors) in Tehran (Persian)]. Tehran Payam Noor University Quarterly Journal of Social Psychology Research. 2011; 1(2):312-7.
Fry PS. Religious involvement, spirituality and personal meaning for life: Existential predictors of psychological well-being in community-residing and institutional care elders. Aging and Mental Health. 2000; 4(4):375-87. [DOI:10.1080/713649965]
Entezari M, Shamsipour Dehkordi P, Sahaf R. [Effect of physical activity on cognitive flexibility and perfectionism in the elderly (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2018; 12(4):402-13. [DOI:10.21859/sija.12.4.402]
Danielle SM, Dana LR, Neil AC, Stan WS, Nancy HD. A mediated of perfectionism, affect, and physical health. Journal of Research in Personality. 2006; 40(5):482-500. [DOI:10.1016/j.jrp.2005.04.002]
Chang EC, Chu CH, Karageorghis CI, Wang CC, Tsai JH, Wang YS, et al. Relationship between mode of sport training and general cognitive performance. Journal of Sport and Health Science. 2017; 6(1):89-95. [DOI:10.1016/j.jshs.2015.07.007]
Masuda A, Tully EC. The role of mindfulness and psychological flexibility in summarization, depression, anxiety, and general psychological distress in a nonclinical college sample. Journal of Evidence-Based Complementary & Alternative Medicine. 2012; 17(1):66-71. [DOI:10.1177/2156587211423400]
World Health Organization. The world health report 2002: Reducing risks, promoting healthy life. Geneva: World Health Organization; 2002.
Maltby J, Day L. The reliability and validity of the death obsession scale among English university and adult amples. Personality and Individual Differences. 2000; 28(2):695-700. [DOI:10.1016/S0191-8869(99)00131-2]
Cohen AB, Pierce JD, Chambers J, Meade R, Gorvine BJ, Koenig HG. Intrinsic and extrinsic religiosity, belief in the afterlife, death anxiety, and life satisfaction in young Catholics and Protestants. Journal of Research in Personality. 2005; 39(3):307-24 [DOI:10.1016/j.jrp.2004.02.005]
Niaz Azari M, Abdollahi M, Zabihi Hesari NK, Ashoori J. [Effect of spiritual group therapy on anxiety and quality of life among gestational diabetic females (Persian)]. Journal of Health Research in Community. 2017; 5(1):11-20
Bahrami F, Ramezani-Farani A. [Religious orientation (internal and external) effects on aged mental health (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2005; 6(1):42-47
Nikbakht R, Kiani F. [Investigating the relationship between religious beliefs and depression in diabetes referred to Zahedan’s Ali Asghar hospital diabetes clinic (Persian)]. Journal of Diabetes. 2014; 1(2):61-7.
Rezamasouleh Sh, Sheikholeslami F, Khodadadi N. Yazdani MA. [The Role of Religious Beliefs in general Health of the Elderly members of Guilan University of Medical Sciences Retirement center (Persian)]. Journal of Holistic Nursing and Midwife. 2010; 20(63):22-6.
Janbozorgi M. [Religious orientation and mental health ([Persian)]. Journal of Research in Medicine. 2007; 31(4):345-50.
Polma MB, Pendelton R. The emotional impact of fundamentalist religious participation. Journal of spiritual therapy. 2002; 17:59-63.
Abdolkhalek AM. Death anxiety in clinical and non-clinical groups. Death Studies. 2005; 29:251-9. [DOI:10.1080 /07481180590916371]
Letho RH, Stein KF. Death anxiety: An analysis of an evolving concept. Research and theory for nursing practice: An International Journal. 2009; 23(1):410-23. [DOI:10.1891/1541-6577.23.1.23]
Templer D, Lavoie M, Chalgujian H, Thomas-Dobson S. The measurement of death depression. Journal of Clinical Psychology. 1990; 46(6):834-9. [DOI.10.1002/1097-4679(199011)46:6<834::AID-JCLP2270460623>3.0.CO;2-0]
D’atillio J, Campbell B. Relationship between death and suicide potential in an adolescent population. Psychological Reports, 1990; 67:975-8. [DOI:10.2466/PR0.67.7.975-978]
Yalom Irvin D. Existential psychiatrist [S Habib, Persian trans.]. Tehran: Nashre Ney; 2013.
Ghorbanalipour M, Borjali A, Sohrabi F, Falsafinezhad MR. [Study of death anxiety and age health promotion behaviors (Persian)]. Urmia Medical Journal. 2010; 21(2):286-92.
Jahangirpour M, Kavand M. [Investigating the relationship between religious attitudes and death anxiety among adolescents (Persian)]. Paper presented at: 6th International Congress on Child and Adolescent Psychiatry. 17 Sebtember 2013; Tabriz, Iran.
Mehri Nejad SA, Ramezan Saatchi L, Paydar S. [Death anxiety and its relationship with social support and adherence to religion in the elderly (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2017; 11(4):494-503. [DOI:10.21859/sija-1104494]
Nouhi E, Karimi T, Iranmanesh S. [Comparing fear of death of the elderly settled in elderly’s home and inhabited in city houses of Isfahan (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2014; 8 (4) :24-31
Aardelt M. Effect of religion and purpose in life on elders’ subjective well-being and attitudes toward death. Journal of Religious Gerontology. 2003; 14(4):125-9. [DOI:10.1300/J078v14n04_04]
Clements R. Intrinsic religious motivation and attitude toward death among the elderly. Current Psychology. 1998; 17(2-3):237-48. [DOI:10.1007/s12144-998-1009-4]
Samaei S, Hooman HA, Hasanzadeh Tavakoli M, Bagherian F. An investigation of psychometric properties of perfectionism inventory in Iranian sample. Procedia-Social and Behavioral Sciences. 2015; 205:556-63. [DOI:10.1016/j.sbspro.2015.09.075]
Derogatis LR. SCL-90-R: Administration, scoring and procedures manual-I for the revised version and other instruments of the psychopathology rating scale series. Baltimore: John Hopkins University School of Medicine; 1977.
Aghajani M, Valiei S, Tal A. [Death anxiety among critical care units and general nursing (Persian)]. School of Nursing and Midwifery Journal of Tehran University of Medical Sciences. 2010; 23(67):59-68.
Fazeli M, Ehteshamzadeh P, Hashemi Sheikh Bahani SE. [The effectiveness of cognitive behavior therapy on cognitive flexibility of depressed people (Persian)]. Journal of Thought & Behavior in Clinical Psychology. 2015; 9(34):27-36.
Foroughan M, Jafari Z, Shirin Bayan P, Ghaem Magham Farahani Z, Rahgozar M. [Validation of Mini- Mental State Examination (MMSE) in the ederly population of Tehran (Persian)]. Advances in Cognitive Science. 2008; 10(2):29-37
Buunk BP, Ybema JF. Social comparisons and occupational stress: The identification-contrast model. Health, coping, and well-being: Perspectives from social comparison theory. New Jersey, United States: lawrence erlbaum associates publishers 1997