دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1399 )                   جلد 15 شماره 2 صفحات 223-212 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Ghezelseflo M, Mirza M. The Role of Self-compassion in Predicting Loneliness and Self-efficacy in the Elderly. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2020; 15 (2) :212-223
URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-1453-fa.html
قزلسفلو مهدی، میرزا مژگان. نقش خود‌دلسوزی در پیش‌بینی احساس تنهایی و خودکارآمدی سالمندان. سالمند: مجله سالمندی ایران. 1399; 15 (2) :212-223

URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-1453-fa.html


1- گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران. ، me.ghezelseflo@gmail.com
2- گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران.
متن کامل [PDF 4821 kb]   (3711 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (7116 مشاهده)
متن کامل:   (3424 مشاهده)
مقدمه
سالمندی مرحله‌ای از سیر طبیعی زندگی انسان است که برای همه رخ می‌دهد [1]. سالمندی و پیری از مراحل حساس در تحول روانی انسان است و تغییرات جسمانی، شناختی و اجتماعی خاصی به همراه دارد [2]. طبق گزارشی که سازمان بهداشت جهانی در سال 2013 ارائه کرده است، پیش‌بینی می‌شود که بین سال‌های 2000 تا 2050، جمعیت افراد بیش از 60 سال جهان دو‌برابر شود و از 11 درصد به 22 درصد افزایش یابد [3]. با افزایش سن و آغاز سالمندی، افراد به‌تدریج برخی از کارکردهای فیزیولوژیک، روانی و اجتماعی خود را از دست می‌دهند. محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی، سالمندان را برای ابتلا به انواع بیماری‌های روان‌شناختی مستعد می‌کند و سبب افزایش احساس تنهایی در آن‌ها می‌شود [4]. 
از تنهایی تعاریف مختلفی ارائه شده است. احساس تنهایی، اشاره به یک تجربه روان‌شناختی منفی دارد که با تجارب بین‌فردی منفی و از دست دادن اعتماد به دیگران مرتبط است [5]. لاروس و همکاران تنهایی را ناراحتی ذهنی و حالت ناخوشایند تعریف کرده‌اند که ناشی از قطع ارتباط با دنیای اجتماعی است [6]. احساس تنهایی به صورت وضعیت ناتوان‌کننده [7] و نارسایی و ضعف محسوس در روابط بین‌فردی [8] توصیف می‌شود که نتیجه آن احساس غمگینی، پوچی، تأسف و حسرت است [9]. درواقع احساس تنهایی ناتوانی در برقراری و حفظ روابط رضایت‌بخش با دیگران است که باعث تجربه حس محرومیت می‌شود [10]. شواهد نشان می‌دهند احساس تنهایی پدیده‌ای گسترده و فراگیر است که 25 تا 50 درصد کل جمعیت بیش از 65 سال آن را تجربه می‌کنند [11].
یکی از مؤلفه‌هایی که می‌تواند نقش مؤثری در کاهش احساس تنهایی سالمندان داشته باشد متغیر خود‌دلسوزی است. مفهوم خود‌دلسوزی از جمله مفاهیمی است که در اثر تعاملات بین افکار شرقی خصوصاً بودائیسم و روان‌شناسی غربی به وجود آمده است. خود‌دلسوزی سازه‌ای سه مؤلفه‌ای است که مهربانی با خود در مقابل قضاوت کردن خود، اشتراکات انسانی در مقابل انزوا و ذهن‌آگاهی در مقابل فزون همانند‌سازی افراطی را شامل می‌شود [12] . مهربانی با خود، درک خود به جای قضاوت خود و نوعی حمایت نسبت به کاستی‌ها و بی‌کفایتی‌های خود است. اعتراف به اینکه همه انسان‌ها دارای نقص هستند، اشتباه می‌کنند و درگیر رفتارهای ناسالم می‌شوند، مشخصه اشتراکات انسانی است [13]؛ ذهن‌آگاهی در مقابل فزون همانند‌سازی افراطی در خود‌دلسوزی، به یک آگاهی متعادل و روشن از زمان حال می‌انجامد و باعث می‌شود جنبه‌های دردناک یک تجربه نادیده گرفته نشود و مکرراً ذهن را اشغال نکند [14].
خود‌دلسوزی به عنوان کیفیت مواجه شدن با رنج و آسیب خود و احساس کمک کردن کامل در جهت رفع مشکلات خود تعریف می‌شود [15]. خود‌دلسوزی شامل مراقبت کردن و خودشفقت‌ورزی نسبت به خود در مواجهه با سختی‌ها و یا نارسایی‌های ادارک‌شده است [13]. خود‌دلسوزی بالا با بهزیستی روان‌شناختی همراه است و از افراد در مقابل استرس حمایت می‌کند [16] و به معنای پذیرش احساسات آسیب‌پذیر، مراقبت و مهربانی نسبت به خود، نگرش غیرارزیابانه نسبت به نارسایی‌ها و شکست‌های خویش و بازشناسی تجربیات فرد، تعریف می‌شود.
 شواهد نشان می‌دهد افرادی که از خود‌دلسوزی بالاتری برخوردارند، افسردگی، اضطراب، احساس تنهایی و نشخوارگری کمتری را در موقعیت‌های اجتماعی چالش برانگیز تجربه می‌کنند و از رضایت بیشتری در زندگی برخوردارند [17]. همچنین این افراد در برخورد با رویدادهای منفی از جسارت بیشتری برخوردارند. وقتی از آن‌ها خواسته می‌شد که تجربیات شکست خود را به یاد آورند از خود‌ارزیابی‌های هیجانی و منفی کمتری استفاده می‌کردند [13].
 همچنین مطالعات نشان داده‌اند که افرادی که خود‌دلسوزی بالایی دارند، نسبت به افرادی که خود‌دلسوزی کمی دارند سلامت روان‌شناختی بیشتری نشان می‌دهند؛ زیرا در آن‌ها درد گریزناپذیر و احساس شکستی که همه افراد تجربه می‌کنند به وسیله یک سرزنش خود بی‌رحمانه [18]، احساس انزوا [19] و همانندسازی افراطی با افکار و هیجان‌ها استمرار نمی‌یابد [20]. این نگرش حمایت‌گرانِه نسبت به خود با بسیاری از پیامدهای روان‌شناختی مثبت مانند انگیزه بیشتر برای حل تعارضات شخصی و حل مسئله سازنده، ارتباط دارد [21]؛ همچنین افراد با خود‌دلسوزی بالا، شادی، خوش‌بینی، رضایت از زندگی و انگیزه درونی بیشتر و سطوح بالاتری از هوش هیجانی، مهارت‌های مقابله‌ای، خرد و تاب‌آوری بیشتری را گزارش می‌دهند [22]. 
تحقیقات نشان داده‌اند که مهربانی با خود، اشتراکات انسانی و ذهن‌آگاهی با شادی، خوش‌بینی و عواطف مثبت رابطه مثبت، و با عزت نفس پایین، اضطراب و افسردگی که ارتباط مستقیمی با احساس تنهایی دارند [13] و با احساس تنهایی رابطه منفی معنی‌داری دارد [16]. خود‌دلسوزی، ارتباطات اجتماعی و نگاه مشترک انسانی و تقسیم تجربیات را افزایش می‌دهد که این باعث کاهش احساس تنهایی می‌‌شود [12] . همچنین خود‌دلسوزی ارتباط منفی با اختلالات نوروتیک و سایکوتیک دارد که هر دوی این اختلالات به طور مثبت با احساس تنهایی رابطه مثبتی دارند [23].
پژهش‌ها نشان می‌دهد که خود‌دلسوزی با بسیاری از سازه‌های روان‌شناسی مثبت همبستگی مثبت دارد [13]؛ از جمله این سازه‌ها می‌توان به خودکارآمدی اشاره کرد [12]. به دلیل اینکه در فرایند سالمندی، سیستم‌های مختلف بدن تحلیل می‌رود و در عمل توانایی‌های انسان کاهش می‌یابد، سالمندان دچار افزایش ناتوانی، کاهش استقلال و افزایش وابستگی به دیگران و احساس عدم خودکارآمدی می‌شوند. علاوه بر آن، اغلب افراد پیر به دلیل اینکه از کار خود بازنشسته شده‌اند و یا اینکه قدرت ارائه کار ندارند احساس از دست دادن مقام اجتماعی، ناامنی، ازکارافتادگی و تنهایی می‌کنند. آن‌ها این‌گونه تصور می‌کنند که کسی به آن‌ها نیاز ندارد و دیگران برایشان اهمیتی قائل نیستند [24]. 
داویلیس عنوان می‌کند باورهای خودکارآمدی شناخت‌هایی هستند که باعث شروع تغییرات رفتارهای سلامتی می‌شوند و همچنین موجب تلاش بیشتر در فرد و افزایش تحمل فرد در مقابل موانع و همچنین در مواقع شکست می‌شوند [25]. واژه کارآمدی اشاره به توانایی تولید یک نتیجه مطلوب دارد و غالباً اصطلاح خودکارآمدی و خودکارآمدی ادراک‌شده به جای هم به کار می‌روند و هر دو به اعتقاد فرد به توانایی‌هایش برای موفقیت در یک زمینه اشاره دارد، خودکارآمدی یکی از جنبه‌های اصلی نظریه شناختی اجتماعی بندوراست [26]. در چارچوب رویکرد شناختی‌اجتماعی، بندورا خودکارآمدی را چنین تعریف کرده است: برداشت هایی که فرد از توانایی‌های خویش در انجام یک تکلیف خاص دارد (به گونه‌ای که تکلیف مورد‌نظر به صورت مفید و مؤثر انجام شود) یا سطح اعتمادی که یک فرد به توانایی خویش در انجام موفقیت‌آمیز برخی از فعالیت‌ها دارد [27]. 
برخورداری از احساس خودکارآمدی موجب ایجاد ارتباط‌های مثبت و سالم می‌‌شود، در حالی که عدم خودکارآمدی فرد را به رفتارهای اجتنابی می‌کشاند و این خود باعث محرومیت فرد از تقویت‌کننده‌های اجتماعی می‌شود. بندورا نشان داد داشتن حس قوی خودکارآمدی، به سلامت روان‌شناختی افراد کمک می‌کند [28]. همچنین دیگران نشان دادند که خودکارآمدی پایین با پریشانی روان‌شناختی و افسردگی [29] و اضطراب ارتباط مثبتی دارد [30]. نتایج پژوهشی که ایسکندر در سال 2009 روی 390 نفر از دانشجویان انجام داد، نشان داد خودکارآمدی با هر سه مؤلفه خود‌دلسوزی همبستگی مثبت دارد [31]. پژوهش نف نشان داده است که خودلسوزی با شایستگی و خودمختاری همبستگی مثبت معنادار دارد [12].
با توجه به اهمیت دوران سالمندی و توجه کمتر به این دوران از زندگی در تحقیقات و با توجه به شایع بودن احساس تنهایی و تضعیف خودکارآمدی در سالمندان و همچنین به دلیل بی‌توجهی متخصصان حوزه روان‌شناسی و مشاوره به نقش این متغیرها، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش خود‌دلسوزی در پیش‌بینی احساس تنهایی و خودکارآمدی سالمندان بود.

روش مطالعه
روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمام سالمندان زن و مرد 60 تا 80 سال ساکن شهر گنبد کاووس در سال 1396 بودند. بر این اساس 120 نفر از سالمندان زن و مرد (70 زن و 50 مرد) از طریق نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. محقق پرسش‌نامه‌ها را برای سالمندانی که در بهار و تابستان سال 1396 در پارک‌های شهر گنبد کاووس حضور داشتند و مایل به همکاری بودند ارائه و برای درک بیشتر توضیحات لازم را ارائه کرد. ملاک‌های ورود به پژوهش عبارت بودند از: داشتن سن بیش از 60 سال، توانایی تکمیل پرسش‌نامه‌ها و میزان تحصیلات حداقل ابتدایی برای خواندن و نوشتن و رضایت برای شرکت در پژوهش و ملاک‌های خروج از پژوهش عبارت بودند از: عدم تمایل برای همکاری با پژوهشگران.

مقیاس احساس تنهایی (USLA)
راسل و همکارانش در سال 1978 برای ارزیابی تنهایی، نسخه اصلی مقیاس احساس تنهایی بیست‌سؤالی را از دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس توسعه دادند [32]. تمام سؤال‌های نسخه اصلی این مقیاس به صورت منفی بود. نسخه تجدید‌نظر‌شده (نسخه دوم) آن در سال 1980، شامل ده عبارت مثبت و ده عبارت منفی می‌شد که باز مشکلاتی در ساختار جملات داشت [33] و درنهایت نسخه تجدید‌نظر‌شده نهایی (نسخه سوم) در سال 1996 که در این پژوهش هم از این نسخه استفاده شده است، یازده عبارت مثبت و نُه عبارت منفی داشت که پاسخ به سؤالات با بیان منفی بر مبنای لیکرت 4درجه‌ای شامل هرگز (1)، به‌ندرت (2)، گاهی اوقات (3)، و اغلب (4) است. در ضمن سؤالات با بیان مثبت برعکس نمره‌گذاری می‌شود. طیف نمرات این مقیاس از 20 تا 80 است که نمره 20 نشان‌دهنده بدون احساس تنهایی است، اما نمرات بیشتر از 40 به عنوان احساس تنهایی قلمداد می‌شود [34]. ضریب پایایی این مقیاس با استفاده از روش آزمون مجدد 0/94 به دست آمده است و ضریب پایایی آلفای کرونباخ این مقیاس 0/96 به دست آمده است. اعتبار فرم موازی این مقیاس با مقیاس افسرگی بک آزموده شده است که ضریب همبستگی 0/77 به دست آمده است [35].

مقیاس خود‌دلسوزی (SCS)
این مقیاس 26 سؤال دارد که توسط نف [36] برای سنجش میزان خود‌دلسوزی ساخته‌ شده است و دارای شش خرده‌مقیاس مهربانی با خود (پنج سؤال)، قضاوت در مورد خود (پنج سؤال)، اشتراکات انسانی (چهار سؤال)، انزوا (چهار سؤال)، ذهن‌آگاهی (چهار سؤال) و همانندسازی افراطی (چهار سؤال) است که کیفیت رابطه فرد با تجارب خود را می‌سنجد. سؤال‌های این ابزار در یک طیف لیکرت 5‌درجه‌ای از تقریباً هیچ‌گاه= صفر تا تقریباً همیشه= 4 مرتب شده‌اند. سؤال‌های خرده‌مقیاس‌های قضاوت در مورد خود، انزوا و همانندسازی افراطی به‌ صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. ضرایب پایایی آلفای کرونباخ کل مقیاس، 0/92 و برای خرده‌مقیاس‌ها از 0/75 تا 0/81 و ضریب پایایی باز‌آزمایی (به فاصله دو هفته) 0/93 گزارش ‌شده است [36]؛ همچنین در تحقیق دیگر، نف و همکاران این مقیاس را در کشورهای تایلند، تایوان و آمریکا مورد آزمون قرار دادند و ضرایب آلفای کرونباخ را برای هرکدام از کشورها به ترتیب 0/87، 0/95 و 0/86 به دست آورند [37]. مؤمنی و همکاران ضرایب پایایی آلفای کرونباخ خرده‌مقیاس‌های اشتراکات انسانی و ذهن‌آگاهی را 0/71، مهربانی با خود را 0/75، انزوا را 0/72 و همانندسازی افراطی را 0/65 گزارش کردند و ضریب همبستگی این مقیاس و مقیاس عزت‌نفس را 0/22 گزارش دادند [38]. در این پژوهش، ضریب پایایی آلفای کرونباخ کل مقیاس 0/83 و در خرده‌مقیاس‌های مهربانی با خود 0/79، قضاوت در مورد خود 0/78، اشتراکات انسانی 0/76، انزوا 0/77، ذهن‌آگاهی 0/78 و همانندسازی افراطی 0/80 به دست آمد.

پرسش‌نامه خودکارآمدی عمومی (GSE)
 این مقیاس توسط شرر و مادوکس ساخته شده است و شامل هفده گویه است و در یک طیف لیکرت 5 درجه‌ای نمره‌گذاری می‌شود (1= کاملاً موافق، 5= کاملاً مخالف) و گویه‌های 1، 3، 8، 13، 9، 15 به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. حداقل نمره‌ای که افراد می‌توانند در این مقیاس به دست آورند 17 و حداکثرآن 85 است [39]. علی نیکارویی در پژوهش خود، آلفای کرونباخ این مقیاس را 78/0 به دست آورد [40]. پایایی این ابزار در پژوهش گنجی ارجنگی و فراهانی با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0/81 به دست آمد و روایی محتوایی آن نیز مناسب گزارش شد [25]. شرر و مادوکس اعتبار این پرسش‌نامه را 0/86 و وودروف و کاشمن اعتبار آن را 0/84 و روایی آن را مناسب گزارش کردند [39].

روش اجرا
با توجه به حضور سالمندان در پارک‌ها در فصل بهار و تابستان و فضای‌های باز شهر گنبد کاووس و با توجه به معیارهای ورود و خروج نمونه، پس از ارتباط‌گیری و جلب رضایت شرکت‌کنندگان، ابتدا اهداف پژوهش برای آن‌ها بیان شد و با ارائه راهنمایی لازم پرسش‌نامه‌ها در اختیار آن‌ها قرار گرفت و از آن‌ها خواسته شد که به دقت سؤالات را بخوانند (در صورت لزوم یک بار پرسش‌نامه‌ها برای آن‌ها خوانده شد) و پاسخ‌های مورد‌نظر را متناسب با ویژگی‌های خود انتخاب کنند و تا حد امکان سؤالی را بی‌جواب نگذارند. سؤالات طوری طراحی شدند که از خطای دید در سالمندان جلوگیری شود. از ملاحظات اخلاقی این پژوهش این بود که به آزمودنی‌ها اطمینان داده شد که تمامی اطلاعات آن‌ها محرمانه خواهد بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از شاخص‌های میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم‌زمان در نرم‌افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.

یافته‌ها
به منظور تجزیه و تحلیل یافته‌ها، در پژوهش حاضر، داده‌ها در سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. ابتدا ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، میانگین سن و انحراف استاندارد آن‌ها و همچنین تحصیلات آزمودنی‌ها به تفکیک بیان شد و سپس به آمار استنباطی داده‌ها پرداخته شد. 
همان طور که در جدول شماره 1 مشاهده می‌شود، میانگین سنی زنان 64/22 و انحراف استاندارد آن‌ها 4/42 و میانگین سنی مردان 66/25 سال و انحراف استاندارد آن‌ها 3/52 بود. همچنین تعداد 20 نفر از این تعداد شرکت‌کنندگان زن دارای تحصیلات ابتدایی، 17 نفر سیکل، 15 نفر دارای مدرک دیپلم و 12 نفر دارای مدرک فوق دیپلم و 6 نفر دارای مدرک لیسانس بودند. همچنین 13 نفر شرکت‌کنندگان مرد دارای تحصیلات ابتدایی، 15 نفر سیکل ، 10 نفر دیپلم، 7 نفر فوق دیپلم و 5 نفر دارای مدرک لیسانس بودند.

 

همان‌طور که در جدول شماره 2 مشاهده می‌شود، میانگین و انحراف استاندارد احساس تنهایی 44/95 و 13/63؛ مهربانی با خود 11/91 و 2/05؛ قضاوت خود 12/38 و 3/99؛ اشتراکات انسانی 11/90 و 2/90؛ انزوا 12/73 و 3/73؛ ذهن‌آگاهی 12/73 و 2/40 ، فزون همانند‌سازی 12/58 و 3/36، میانگین و انحراف استاندارد خودکارآمدی 47/34 و 18/13 و همچنین میانگین و انحراف استاندارد خوددلسوزی کل به ترتیب 74/24 و 7/22 است. یافته‌های جدول شماره 2 بیانگر ارتباط منفی و معنادار بین مهربانی با خود (60/0-‌ r=، 000/0‌P≤)، اشتراکات انسانی (58/0- r=، 000/0‌P≤)، ذهن‌آگاهی (65/0- r=، 000/0‌P≤) و خود‌دلسوزی کل (42/0- r=، 000/0‌P≤) با احساس تنهایی است. این بدان معناست که با افزایش این متغیرها احساس تنهایی کاهش پیدا می‌کند و برعکس. همچنین رابطه بین قضاوت خود (59/0‌r=، 000/0‌P≤)، انزوا (56/0‌r=، 000/0‌P≤) و فزون همانند سازی (53/0 r=، 000/0‌P≤) با احساس تنهایی رابطه‌ای مثبت و معنادار است. این بدان معناست که با افزایش متغیرهای خودقضاوتی، انزوا و فزون همانند‌سازی، احساس تنهایی در سالمندان افزایش پیدا می‌کند. همچنین یافته‌های جدول بیانگر ارتباط مثبت معنادار بین مهربانی با خود (47/0 r=، 000/0‌P≤)، اشتراکات انسانی (57/0‌r=، 000/0‌P≤)، ذهن‌آگاهی(62/0‌r=، 000/0‌P≤) و خودلسوزی کل (46/0‌r=، 000/0‌P≤) با خودکارآمدی و ارتباط منفی معنی‌دار بین قضاوت خود (63/0-‌r=، 000/0‌P≤)، انزوا (53/0- r=، 000/0 P≤) و فزون همانندسازی (52/0-r=، 000/0‌P≤) با خودکارآمدی است.
 

همان‌گونه که در جدول شماره 3 مشاهده می‌شود، ترکیب خطی متغیرهای پیش‌بین در تبیین متغیر ملاک برابر با 37/13F= با درجه آزادی 2 و 117 در سطح 000/0‌P≤ معنادار است و مقادیر R تعدیل شده 43/0 به دست آمده است؛ یعنی در حدود 43 درصد واریانس متغیر ملاک ( احساس تنهایی) توسط متغیرهای پیش‌بین قابل تبیین است. همچنین متغیر فزون همانند‌سازی توان پیش‌بینی متغیر ملاک (احساس تنهایی) را نداشت.
 

همان‌گونه که در جدول شماره 4 مشاهده می‌شود، ترکیب خطی متغیرهای پیش‌بین در تبیین متغیر ملاک برابر با F=25/07 با درجه آزادی 2 و 117 در سطح  P≤0/00 معنادار است و مقادیر R تعدیل شده 0/38 به دست آمده است، یعنی در حدود 38 درصد واریانس متغیر ملاک ( خودکارآمدی) توسط متغیرهای پیش‌بین قابل تبیین است. همچنین متغیرهای اشتراکات انسانی و فزون همانند‌سازی توان پیش‌بینی متغیر ملاک ( خودکارآمدی) را نداشت.
 

بحث 
 هدف پژوهش حاضر بررسی نقش خود‌دلسوزی در پیش‌بینی احساس تنهایی و خودکارآمدی سالمندان بود. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین احساس تنهایی با مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، ذهن‌آگاهی و خود‌دلسوزی کل رابطه منفی معنی‌دار وجود دارد؛ به این معنی که هر چقدر سالمندان با خود مهربان‌تر، احساس اشتراکات انسانی بیشتر و دارای ذهن‌آگاهی بالاتری باشند، احساس تنهایی کمتری را گزارش می‌دهند. همچنین نتایج نشان داد که بین قضاوت خود، انزوا و فزون همانند‌سازی با احساس تنهایی رابطه مثبت معنی‌داری مشاهده می‌شود. همچنن نتایج این پژوهش نشان داد که بین مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، ذهن‌آگاهی و خود‌دلسوزی کل با خودکارآمدی رابطه مثبت معنی‌دار و بین قضاوت خود، انزوا و فزون همانند‌سازی با خودکارآمدی رابطه منفی معنی‌دار وجود دارد. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش آکین [16]، نف [12] و ایسکندر [31]، همسو بود.
در تبیین یافته‌های مذکور به نظر می‌رسد افرادی که خود‌دلسوزی بالایی دارند، با توجه به پذیرش خود و خودانتقادی پایینی که دارند، احساس ارزشمندی می‌کنند. به علاوه افرادی که خود‌دلسوزی بالایی دارند، در تجربه وقایع ناخوشایند که متضمن ارزیابی و مقایسه اجتماعی است، با در نظر گرفتن اینکه همه انسان‌ها ممکن است خطا کنند و همه انسان‌ها مرتکب اشتباه می‌شوند، احساسات منفی کمتری را تجربه می‌کنند. این موارد سبب می‌شود فرد به جای غرق شدن در هیجانات منفی و مقصر دانست خود و احساس انزوا و تنها بودن، به پذیرش آن‌ها و سعی در جبران آن برآید؛ بنابراین دچار انزوا و احساس تنهایی نمی‌شود و خودکارآمدی خود را از دست نمی‌دهد [41].
از طرفی دیگر پژوهش‌ها نشان داده‌اند که خود‌دلسوزی با متغیرهای مرتبط با سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب، شادکامی و غیره ارتباط دارد. خود‌دلسوزی یکی از روش‌های سازگاری با شرایط استرس‌زای زندگی است [42] و باعث می‌شود افراد ترس کمتری از شکست داشته باشند و شایستگی خود را درک و ملاحظه کنند [22]. همچنین افرادی که خود‌دلسوزی بیشتری دارند، از آنجایی که با سخت‌گیری کمتر خود را ارزیابی می‌کنند، وقایع دردناک طول عمر خود را راحت‌تر می‌پذیرند و واکنش‌های آن‌ها بر اساس عملکرد واقعی‌شان است. با توجه به این پذیرش بالا در دوران سالمندی، این افراد کمتر دچار افسردگی، احساس تنهایی، نشخوار فکری نسبت به گذشته و غیره می‌شوند؛ بنابراین، خود‌دلسوزی باعث بروز رفتارهایی در جهت حفظ و ارتقای شادکامی و سلامت روان و کاهش احساس تنهایی خواهد شد. به عبارتی خود‌دلسوزی میانجی شکست‌ها و ناکامی‌های افراد سالمند در دوران زندگی می‌شود و اثرات آن را بر فرد کمتر می‌کند [42].
همچنین خود‌دلسوزی درواقع یک شکل سالم خودپذیری است که بیانگر میزان پذیرش و قبول جنبه‌های نامطلوب خود و زندگی فرد است، این جنبه از خود‌دلسوزی به سالمندان کمک می‌کند تا در دوران پیری راحت‌تر خود را بپذیرند و جنبه‌هایی از زندگی خود را که در گذشته داشته‌اند و در آن‌ها عملکرد موفقی نداشته‌اند و احساس منفی نسبت به آن‌ها دارند، را کمتر کنند و فرد را قادر می‌کند تا کمتر درگیر مسائل گذشته خود باشد و نگاه مهربانانه و غیر‌ارزیابانه نسبت به خود و گذشته خود داشته باشد که این مسئله می‌تواند باعث کاهش انزوا و تنهایی در او شود [12]. خود‌دلسوزی به افراد کمک می‌کند که از تجارب منفی زندگی دوری کنند؛ چراکه سلامت ذهنی افراد مسن بیشتر به تفسیر خودشان از شرایط خودشان بستگی دارد [43]. یک طرز فکر دلسوزانه می‌تواند چشم‌انداز ملایمی از پذیرش بسیاری از آثار سالمندی فراهم کند و به حل تکلیف رشدی خودانسجامی در برابر ناامیدی و احساس تنهایی در سالمندان کمک کند. سالمندی با از دست دادن عزیزان زندگی و کاهش سلامتی و عملکرد همراه است. در واکنش به این وقایع، خود‌دلسوزی باعث می‌شود تا به جای پاسخ به این وقایع ناخوشایند، با خشم و خودسرزنشی و درنهایت احساس تنهایی، افراد با مهربانی و مراقبت رفتار کنند و این وقایع و تجربیات را جزئی از تجارب مشترک انسانی را بدانند [42].
همچنین افراد با خود‌دلسوزی توانمندی‌های روان‌شناختی بسیاری مثل احساس خشنودی، خوش‌بینی و عاطفه مثبت نشان می‌دهند [13]. یکی از ویژگی‌های اصلی که در افراد خود‌دلسوز وجود دارد این است که وقتی متوجه ویژگی‌ای در وجود خودشان می‌شوند که آن را دوست ندارند، قضاوت سختگیرانه و منتقدانه نسبت به خود ندارند. اهمیت این نکته در این است که خودانتقادی پیش‌بینی‌کننده قوی تنیدگی‌های روان‌شناختی است [31]. خود‌دلسوزی شامل تغییر فعالانه رنج و درد از طریق با نرمی و حمایتگری با خود برخورد کردن است [44]؛ بنابراین فردی که با خود‌دلسوزی با خود برخورد می‌کند اعتماد بیشتری به توانمندی‌ها و توانایی‌های خود برای انجام موفقیت‌آمیز فعالیت‌ها دارد و درنتیجه احساس خودکارآمدی می‌کند. 
داوری افراد خود‌دلسوز در مورد خودشان در جهتی است که هنگام ارزیابی خود بیشتر شایستگی‌های خود را تأیید می‌کنند و با وجود آگاهی نسبت به ضعف‌هایشان و پذیرش آن‌ها بر نارسایی‌هایشان تأکید نمی‌کنند. چنین دیدگاهی باعث می‌شود فرد خود را در برابر شکست‌ها، از دست دادن‌ها و جا ماندن از ایده‌آل‌ها سرزنش نکند و همچنان احساس توانمندی و خودکارآمدی را تجربه کند. 

نتیجه‌گیری‌نهایی
 با توجه به یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که خود‌دلسوزی بالا، احساس تنهایی را به طور منفی و خودکارآمدی را به طور مثبت پیش‌بینی می‌کند. هرچه افراد خود‌دلسوزتر باشند، احساس تنهایی کمتر و خودکارآمدی بیشتری را گزارش می‌دهند.
اگرچه نتایج این مطالعه به طور بالقوه می‌تواند مفید باشد، محدودیت‌هایی در کاربرد و استفاده از نتایج وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. از محدودیت‌های مهم تحقیق حاضر که احتمالاً می‌تواند تعمیم‌پذیری یافته‌ها را محدود کند، می‌توان به محدودیت پرسش نامه اشاره کرد و همچنین اینکه این پژوهش فقط بر روی سالمندان شهر گنبد کاووس انجام شده است که ممکن است تعمیم نتایج را با مشکل مواجه کند. با توجه محدودیت اول پیشنهاد می‌شود که ضمن استفاده از پرسش‌نامه‌های کوتاه‌تر، در کنار آن از مصاحبه هم برای شناخت حالات سالمندان استفاده شود و همچنین با توجه به محدودیت دوم پیشنهاد می‌شود پژوهش‌های مشابه در نقاط دیگر نیز انجام گیرد.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

تمامی اصول اخلاق در این مقاله رعایت شده است . شرکت گنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت گنندگان در جریان روند پژوهش بودند و اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این مقاله حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
مفهوم سازی، تحقیق و بررسی، منابع و نگارش پیش نویس، همه نویسندگان؛ روش شناسی، اعتبار سنجی، تحلیل ، ویراستاری نوشته، نظارت و مدیریت پروژه: مهدی قزلسفلو 
تعارض منافع
بنابر اظهار نظر نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

 
References
Sadri Damirchi E, Ghomi M, Esmaeli Ghazi Valoii F. [Effectiveness of life review group therapy on psychological well-being and the life expectancy of elderly women (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2017; 12(3):312-25. [DOI:10.21859/sija.12.3.312]
Zamani SN, Bahrainian SA, Ashrafi S, Moqtaderi Sh. [Effect of spiritual intelligence on quality of life and psychological well being among elderly living at nursing homes in Bandar Abbas (Persian)]. Journal of Geriatric Nursing. 2015; 1(4):82-94. http://jgn.medilam.ac.ir/article-1-136-fa.html
Group W. Study protocol for the World Health Organizationproject to develop a Quality of Life assessment instrument (WHOQOL). Quality of Life Research. 1993; 2(2):153-9. [DOI:10.1007/BF00435734]
Sharifi M, Mohammad-Aminzadeh D, Soleimani Sefat E, Sudmand N, Younesi SJ. [Relationship of deterministic thinking with loneliness and depression in the elderly (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2017; 12(3):276-87. [DOI:10.21859/sija.12.3.276]
Rotenberg KJ, MacDonald KJ, King EV. The relationship between loneliness and interpersonal trust during middle childhood. The Journal of Genetic Psychology. 2004; 165(3):233-49. [DOI:10.3200/GNTP.165.3.233-249] [PMID]
Larose S, Guay F, Boivin M. Attachment, social support, and loneliness in young adulthood: A test of two models. Personality and Social Psychology Bulletin. 2002; 28(5):684-93. [DOI:10.1177/0146167202288012]
VanderWeele TJ, Hawkley LC, Thisted RA, Cacioppo JT. A marginal structural model analysis for loneliness: Implications for intervention trials and clinical practice. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 2011; 79(2):225. [DOI:10.1037/a0022610] [PMID] [PMCID]-35
Parkhurst JT, Hopmeyer A. Developmental change in thesources of loneliness in childhood and adolescence: Constructing a theoretical model. Loneliness in Childhood and Adolescence. 1999:56-79. [DOI:10.1017/CBO9780511551888.004]
Asher SR, Paquette JA. Loneliness and peer relations in childhood. Current Directions in Psychological Science. 2003; 12(3):75-8. [DOI:10.1111/1467-8721.01233]
Heinrich LM, Gullone E. The clinical significance of loneliness: A literature review. Clinical Psychology Review. 2006; 26(6):695-718. [DOI:10.1016/j.cpr.2006.04.002] [PMID]
Chiang KJ, Chu H, Chang HJ, Chung MH, Chen CH, Chiou HY,et al. The effects of reminiscence therapy on psychological well‐being, depression, and loneliness among the institutionalized aged. International Journal of Geriatric Psychiatry. 2010; 25(4):380-8. [DOI:10.1002/gps.2350] [PMID]
Neff K. Self-compassion: An alternative conceptualization of a healthy attitude toward oneself. Self and identity. 2003; 2(2):85-101. [DOI:10.1080/15298860309032]
Neff KD, Kirkpatrick KL, Rude SS. Self-compassion and adaptive psychological functioning. Journal of research in personality. 2007; 41(1):139-54. [DOI:10.1016/j.jrp.2006.03.004]
Neff KD. The role of self-compassion in development: A healthier way to relate to oneself. Human Development. 2009; 52(4):211-4. [DOI:10.1159/000215071] [PMID] [PMCID]
Wren AA, Somers TJ, Wright MA, Goetz MC, Leary MR, Fras AM, et al. Self-compassion in patients with persistent musculoskeletal pain: Relationship of self-compassion to adjustment to persistent pain. Journal of Pain and Symptom Management. 2012; 43(4):759-70. [DOI:10.1016/j.jpainsymman.2011.04.014] [PMID]
Akin A. Self-compassion and Loneliness. International Online Journal of Educational Sciences. 2010; 2(3)702-18. http://citeseerx.ist.psu.edu/viewdoc/summary?doi=10.1.1.422.382
Raes F. Rumination and worry as mediators of the relationship between self-compassion and depression and anxiety. Personality and Individual Differences. 2010; 48(6):757-61. [DOI:10.1016/j.paid.2010.01.023]
Blatt SJ, Quinlan DM, Chevron ES, McDonald C, Zuroff D. Dependency and self-criticism: Psychological dimensions of depression. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 1982; 50(1):113-24. [DOI:10.1037/0022-006X.50.1.113] [PMID]
Wood JV, Saltzberg JA, Neale JM, Stone AA, Rachmiel TB. Self-focused attention, coping responses, and distressed mood in everyday life. Journal of Personality and Social Psychology. 1990; 58(6):1027-36. [DOI:10.1037/0022-3514.58.6.1027] [PMID]
Nolen-Hoeksema S. The role of rumination in depressive disorders and mixed anxiety/depressive symptoms. Journal of Abnormal Psychology. 2000; 109(3):504-11. [DOI:10.1037/0021-843X.109.3.504] [PMID]
Baker LR, McNulty JK. Self-compassion and relationship maintenance: The moderating roles of conscientiousness and gender. Journal of Personality and Social Psychology. 2011; 100(5):853-73. [DOI:10.1037/a0021884] [PMID] [PMCID]
Neff KD, Hsieh YP, Dejitterat K. Self-compassion, achievement goals, and coping with academic failure. Self and Identity. 2005; 4(3):263-87. [DOI:10.1080/13576500444000317]
Cheng H, Furnham A. Personality, peer relations, and self-confidence as predictors of happiness and loneliness. Journal of Adolescence. 2002; 25(3):327-39. [DOI:10.1006/jado.2002.0475] [PMID]
Melzer D, McWilliams B, Brayne C, Johnson T, Bond J. Profile of disability in elderly people: Estimates from a longitudinal population study. The BMJ. 1999; 318(7191):1108-11. [DOI:10.1136/bmj.318.7191.1108] [PMID] [PMCID]
Gangi Arjangi M, Farahani MN. [The relationship between job stress and self efficacy with life satisfaction in gas accident workers from Isfahan gas company (Persian)]. Journal of Research in Psychological Health. 2009; 3(7):15-24. https://b2n.ir/306627
St Charles L. Mindfulness, self-compassion, self-efficacy, and locus of control: Examining relationships between four distinct but theoretically related concepts [MSc. thesis]. Oregon: Pacific University; 2010. https://core.ac.uk/download/pdf/48847255.pdf
Gan Z, Liu F, Yang CC. Student-teachers’ self-efficacy for instructing self-regulated learning in the classroom. Journal of Education for Teaching. 2020; 46(1):120-3. https://doi.org/10.1080/02607476.2019.1708632
Bandura, A. Adolescent development from an agentic perspective. In: F. Pajares & T. Urdan, edirors. Self-efficacy beliefs of adolescents. Charlotte: Information Age Publishing; 2006. 
Chen J, Liu TQ, Zheng MJ, Chen C. Relationships between self-esteem, self-efficacy, self-concept, and depression. Chinese Journal of Clinical Psychology. 2010; 18(6):799-801. http://caod.oriprobe.com/articles/25848960/Relationship_Between_Self_esteem_Self_efficacy_Self_concept_and_Depres.htm
Endler NS, Speer RL, Johnson JM, Flett GL. General self-efficacy and control in relation to anxiety and cognitive performance. Current Psychology. 2001; 20(1):36-52. [DOI:10.1007/s12144-001-1002-7]
Iskender M. The relationship between self-compassion, self-efficacy, and control belief about learning in Turkish university students. Social Behavior and Personality: An International Journal. 2009; 37(5):711-20. [DOI:10.2224/sbp.2009.37.5.711]
Russell D, Peplau LA, Ferguson ML. Developing a measure of loneliness. Journal of Personality Assessment. 1978; 42(3):290-4. [DOI:10.1207/s15327752jpa4203_11] [PMID]
Peplau LA, Cutrona CE. The revised UCLA Loneliness Scale: Concurrent and discriminant validity evidence. Journal of Personality and Social Psychology. 1980; 39(3):472-80. [DOI:10.1037/0022-3514.39.3.472]
Russell DW. UCLA loneliness scale (Version 3): Reliability, validity, and factor structure. Journal of Personality Assessment. 1996; 66(1):20-40. [DOI:10.1207/s15327752jpa6601_2] [PMID]
Daniel K. Loneliness and depression among university Studentsin Kenya. Global Journal of Human Social Science Arts & Humanities. 2013; 13(4):11-8. https://globaljournals.org/GJHSS_Volume13/2-Loneliness-and-Depression-among-University.pdf
Neff K. The development and validation of a scale to measure self-compassion. Self and Identity. 2003; 2(3):223-50. [DOI:10.1080/15298860309027]
Neff KD, Pisitsungkagarn K, Hsieh YP. Self-compassion and self-construal in the United States, Thailand, and Taiwan. Journal of Cross-Cultural Psychology. 2008; 39(3):267-85. [DOI:10.1177/0022022108314544]
Momeni F, Shahidi S, Mootabi F, Heydari H. [Psychometric properties of a Farsi version of the Self-Compassion Scale (Persian)]. Contemporary Psychology. 2014; 8(2):27-40. https://b2n.ir/361195
Sherer M, Maddux JE, Mercandante B, Prentice-Dunn S, Jacobs B, Rogers RW. The self-efficacy scale: Construction and validation. Psychological Reports. 1982; 51(2):663-71. [DOI:10.2466/pr0.1982.51.2.663]
Alinikavari R. [Relationship between self-efficacy and mental health of secondary school student in babol in the academic years 2001 (Persian)] [MA. thesis]. Tehran: Allameh Tabatabei University; 2002.
Neff KD. Self‐compassion, self‐esteem, and well‐being. Social and Personality Psychology Compass. 2011; 5(1):1-2. [DOI:10.1111/j.1751-9004.2010.00330.x]
Neff KD, McGehee P. Self-compassion and psychological resilience among adolescents and young adults. Self and Identity. 2010; 9(3):225-40. [DOI:10.1080/15298860902979307]
Siedlecki KL, Tucker-Drob EM, Oishi S, Salthouse TA. Life satisfaction across adulthood: Different determinants at different ages? The Journal of Positive Psychology. 2008; 3(3):153-64. [DOI:10.1080/17439760701834602] [PMID] [PMCID]
Newby K. The Effects of Yoga with Meditation (YWM) on Self-Criticism, Self-Compassion, and Mindfulness [PhD. thesis]. Philadelphia: College of Osteopathic Medicine; 2014. https://digitalcommons.pcom.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1303&context=psychology_dissertations
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی
دریافت: 1396/9/22 | پذیرش: 1397/4/18 | انتشار: 1399/4/11

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb