1- گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران. ، me.ghezelseflo@gmail.com
2- گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران.
چکیده: (7115 مشاهده)
اهداف: با توجه به رشد جمعیت سالمندان، توجه به سلامت روانشناختی آنها حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش خوددلسوزی در پیشبینی احساس تنهایی و خودکارآمدی سالمندان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان مقیم شهر گنبد کاووس بودند که 120 نفر (70 زن و50 مرد) آنها به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، مقیاس خودکارآمدی (شرر و مدوکس، 1982) و مقیاس خوددلسوزی (نف، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد.
یافته ها: یافتهها نشان داد که بین خودمهربانی، اشتراکات انسانی، ذهنآگاهی و خوددلسوزی کل با احساس تنهایی رابطه منفی معنادار و بین قضاوت خود، انزوا و فزون همانندسازی با احساس تنهایی رابطه مثبت معنیدار مشاهده میشود. همچنین یافتهها بیانگر ارتباط مثبت معنادار بین مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، ذهنآگاهی و خوددلسوزی کل با خودکارآمدی و ارتباط منفی معنادار بین قضاوت خود، انزوا و فزون همانندسازی با خودکارآمدی است 0/001≤P. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خودمهربانی، قضاوت خود، اشتراکات انسانی، انزوا، ذهنآگاهی و خوددلسوزی کل قادر به پیشبینی 43 درصد از واریانس احساس تنهایی است و متغیرهای مهربانی با خود، قضاوت خود، ذهنآگاهی، انزوا و خوددلسوزی کل، 38 درصد از واریانس خودکارآمدی را پیشبینی میکنند.
نتیجه گیری: براساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که خوددلسوزی نقش مؤثری در کاهش احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدی دارد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی دریافت: 1396/9/22 | پذیرش: 1397/4/18 | انتشار: 1399/4/11