مقدمه
بیشتر از دو دهه است که سوءرفتار با سالمندان مانند دیگر اشکال خشونتهای خانوادگی آشکار شده که ناشی از افزایش سریع تعداد سالمندان است؛ بهخصوص سالمندان 75ساله و بیشتر که نیاز به کمک در زندگی روزمره دارند [
1]. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی «سوءرفتار با سالمند یا سالمندآزاری یک عبارت عمومی است که شامل انجام یا عدم انجام یک رفتار منفرد یا تکرارشونده است که باعث اذیت یا آسیب رساندن و صدمه به فرد و پریشانی وی میشود که میتواند از طرف افراد مورد اطمینان وی مانند خانواده و فرزندان یا افراد دیگر اعمال شود [
2].
بر اساس جدیدترین طبقهبندی، سالمندآزاری از نظر محققان به پنج گروه عمده شامل سوءرفتار فیزیکی (بدرفتاری، هل دادن، چنگ زدن، ضربه زدن و حمله با سلاح یا پرتاب اشیا) [
2]، سوءرفتار جنسی (رفتار تعرضآمیز جنسی همانند تماس فیزیکی جنسی) [
2]، سوءرفتار روانشناختی یا عاطفی (ترساندن، تهدید کردن، سرزنش، آزار و اذیت، اخم کردن و نشان دادن بیتفاوتی)[
3]، سوءرفتار مالی (استفاده غیرقانونی از پول، مسکن و دارایی سالمند) [
4] و غفلت از مراقبت سالمندان وابسته و نادیده گرفتن مسئولیت مراقبین تقسیم میشود [
2] که هرکدام از انواع آن با علائم مربوطه قابل شناسایی است.
هروی و همکاران طی انجام مطالعهای به تبیین تئوریک نظـرات سـالمندان ایرانی در زمینـه مفهوم سوءرفتار نـسبت بـه سـالمندان از سـوی اعـضای خانواده پرداخته و در این رابطه مضامین مورد غفلت واقع شدن، مورد آزار روانشناختی واقع شـدن، سـلب اختیار، مورد بهرهکشی مالی واقع شدن، مورد آزار بدنی واقع شدن و طرد شدن را استخراج کردند [
5].
همچنین در سالمندانی که مورد سوءرفتار قرار میگیرند احتمال ابتلا به بیماریهای مزمن نظیر افسردگی و اضطراب، فشار خون و مشکلات قلبی چندین برابر بیشتر گزارش شده و اختلالات عملکردی در سطح بالاتر مشاهده شده است [
7 ،
6]. از دیگر عوارض سالمندآزاری میتوان به دردهای مزمن جسمی، تنهایی، از دست دادن عزت و اعتماد، ناامیدی، ترس، سوءمصرف الکل، از دست دادن اموال، آسیب جسمانی و معلولیت اشاره کرد [
8].
بر اساس مطالعات انجامگرفته در زمینه سالمندآزاری، میزان شیوع آن در سراسر جهان بین 3/2 تا 27/5 درصد جمعیت متغیر است [
9]. همچنین بر اساس نتایج یک مطالعه مروری در سطح پنج قاره، میزان شیوع سالمندآزاری 2/2 تا 79/7 درصد برآورد شده است [
10].
بر اساس آمار ارائهشده از سوی سازمان بهداشت جهانی، شیوع این پدیده در کشورهای توسعهیافته از یک تا ده درصد متغیر است. طبق بررسی انجامگرفته در سال 2017 بر اساس 52 مطالعه در 28 کشور از مناطق مختلف، از جمله دوازده کشور با درآمد پایین و متوسط، تخمین زده شده که 15/7 درصد از افراد 60 ساله و بالاتر یکی از اشکال سالمندآزاری را تجربه کردهاند [2]. این به احتمال زیاد کمتر از واقعیت است؛ زیرا فقط یک مورد از 24 مورد سوءاستفاده از سالخوردگان گزارش شده است.
عوامل مختلفی بر این پدیده اثرگذار است که یکی از آنها متغیر جنسیت است. جنسیت عامل مهمی در مواجهه با سوءرفتار است. در سرتاسر جهان حدود 10 تا 15 درصد از زنان سالمند در معرض سوءرفتار فیزیکی قرار گرفتهاند که از این میان حدود 14 تا 20 درصد در کلینیکهای سرپایی و 20 درصد در بخش اورژانس مورد آزار جسمی قرار گرفتهاند [
12 ،
11].
مطالعهای که در سال 1391 در بیمارستانی در شهرستان میبد انجام گرفت، نشان داد که در حیطههای سوءرفتار جسمی، روانی و غفلت تفاوت معناداری بین دو جنس وجود دارد و در این سه حیطه زنان بیشتر از مردان مورد آزار قرار گرفتهاند [
13]. بر اساس نتایج مطالعات انجامشده، زنان سالمند نسبت به مردان سالمند در کشورهای مختلف؛ بهویژه کشورهای آسیایی و مدیترانه شرقی، بیشتر مورد سوءرفتار قرار میگیرند [
14,
15,
16].
سـالمندآزاری در ایـران نیز مانند سایر کشورهای جهان رخ میدهد و در این زمینه مطالعاتی انجام شده است [
17,
18,
19 ،
13]. بـا توجه به ابعاد مختلف سالمندآزاری (جسمی، جنسی، غفلت، مالی و روانی) و مؤلفههای آن، میتوان اظهار کرد که بسـیاری از سالمندان حـداقل در یـک بُعـد، متحمـل سوءرفتار از سـوی مراقبین و اطرافیان خود شدهاند [
17].
پژوهشی که توسط مولایی و همکاران انجام گرفته، نشان داد که شیوع سالمندآزاری در ایران 4/56 درصد است. یافتههای این پژوهش نشان داد که شایعترین نوع سالمندآزاری به ترتیب سالمندآزاری عاطفی (30/7درصد)، سالمندآزاری روانی (25/4 درصد)، غفلت از سالمندان 25/1 درصد)، سالمندآزاری مالی (19/7 درصد)، سالمندآزاری جسمی (13/1 درصد) و طردشدگی (11/7 درصد) است [
18].
همچنین گزارش شده است که اعضای خانواده بیشترین موارد سوء رفتار با سالمندان را مرتکب میشوند [
20]. در این میان سالمندانی که دچار اختلال شناختی هستند، سالمندانی که جدا از اجتماع زندگی میکنند، سالمندان خیلی پیر (بالای 80 سال) و یا کسانی که از سطح آگاهی و درآمد پایینتری برخوردارند، بیشتر در معرض خطر سالمندآزاری قرار دارند [
22 ،
21].
نتایج این مطالعات نشان میدهد علیرغم حضور نسبتاً بالایی از سالمندان در کنار خانواده در ایران، افراد سالمند در معرض سالمندآزاری احتمالی مزمن درون خانوادگی باشند و لزوم بررسی بیشتر این پدیده احساس میشود.
علیرغم تأکید سازمان بهداشت جهانی مبنی بر لزوم تشخیص و پیشگیری از اعمال سوءرفتار با سالمندان، متأسفانه درکشورهای در حال توسعه هنوز اقدام خاصی برای جمعآوری نظاممند اطلاعات آماری صورت نگرفته است، اما شواهد بسیاری مبنی بر وجود قربانیان سوءرفتار در این کشورها ثبت شده است [
23].
در ایران با توجه به وجود مصوبه هیئت وزیران مبنی بر اتخاذ اقدامات لازم دستگاههای مربوطه به منظور پیشگیری از اعمال خشونت علیه افراد سالمند در خانواده و جامعه، تا به حال هیچ اقدامی برای تعیین میزان این مشکل در سطح جامعه و مؤسسات نگهداری سالمندان صورت نگرفته است [
5].
نظر به اینکه در مورد میزان شیوع سالمندآزاری و الگوی جنسیتی آن در میان جمعیت سالمند شهر تبریز نیز شواهد کافی وجود ندارد و گزارشات موجود در پزشکی قانونی بیشتر به موارد آزار جسمی سالمندان مرتبط است؛ بنابراین این مطالعه با هدف تعیین شیوع و الگوهای شایع سالمندآزاری در جمعیت سالمند ساکن در منزل در شهر تبریز و بر اساس اطلاعات مستقیم به دست آمده از سالمندان و نیز تفاوتهای جنسیتی موجود در الگوهای سالمندآزاری انجام شد.
روش مطالعه
این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود که در زمستان سال 1397 روی 414 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر شهر تبریز انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن 60 سال و بالاتر، مقیم شهر تبریز، سکونت در منزل شخصی یا منزل یکی از بستگان نزدیک در هنگام مطالعه، زندگی با حداقل یکی از اعضای خانواده، تمایل به شرکت در تحقیق و پاسخگویی به سؤالات، فاقد هرگونه اختلال شناختی و شنوایی (هوشیاری کامل نسبت به زمان، مکان و شخص) بود.
سالمندانی که قادر به پاسخگویی به سؤالات نبودند و سالمندانی که تجربه مرگ یکی از بستگان درجه اول در سال اخیر را داشتند، وارد مطالعه نشدند. برای برآورد حجم نمونه با استناد به مطالعه هروی و همکاران [
24] و مقادیر مربوط به سوءرفتار برای کل مقیاس و فرمول حجم نمونه کوکران، با فرض آلفای 0/05 و مقدار خطای 2/25 و با در نظر گرفتن ضریب تأثیر 1/2، حجم نمونه مورد نیاز برای این مطالعه 414 نفر برآورد شد.
شهر تبریز دارای 20 مجتمع سلامت است. روش انتخاب مشارکتکنندگان، نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای بود، بدین صورت که مجتمعهای سلامت، خوشههای اولیه و مراکز سلامت خوشههای ثانویه بودند. بعد از انتخاب تصادفی خوشههای اولیه، دو مرکز از هر خوشه به طور تصادفی، انتخاب و متناسب با جمعیت مجتمع سلامت، نمونه مورد نظر از مرکز سلامت به صورت تصادفی ساده انتخاب شد.
پس از هماهنگی با مرکز بهداشت شهرستان تبریز و اخذ مجوزهای لازم، ضمن مراجعه به مراکز سلامت، سالمندان مورد نظر به صورت تصادفی از طریق سامانه سیب مشخص شدند. سپس طی تماس تلفنی، در صورتی که سالمند انتخابشده دارای شرایط ورود به مطالعه بود، ضمن توضیح مراحل تحقیق از ایشان جهت شرکت در مطالعه دعوت به عمل آمد و در صورت عدم تمایل سالمند یا عدم وجود معیارهای ورود به مطالعه، سالمند دیگری از همان مرکز جایگزین شد.
برای تکمیل پرسشنامهها در صورت باسواد بودن سالمند، پرسشنامه توسط فرد و با نظارت محقق تکمیل شد و برای افراد بیسواد سؤالات پرسشنامه توسط پژوهشگر قرائت و گزینه مورد نظر بر اساس پاسخ ذکرشده از سوی سالمند در پرسشنامه درج شد.
گردآوری اطلاعات در این مطالعه توسط دو ابزار انجام شد:
پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و زمینهای شرکتکنندگان در پژوهش: شامل سن، جنس، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، تعداد فرزندان، وضعیت زندگی، منبع درآمد، شغل، وضعیت بیمه درمانی، نحوه زندگی سالمند با خانواده، وضعیت سوءمصرف مواد و الکل، وضعیت ابتلا به بیماری در گذشته و حال و وضعیت خواب سالمند بود.
پرسشنامه استاندارد سوءرفتار در خانواده نسبت به سالمندان ایرانی: توسط هروی و همکاران طراحی شده است [24]. این پرسشنامه شامل 49 عبارت در هشت زیرمقیاس غفلت مراقبتی (یازده عبارت)، سوءرفتار روانشناختی (هشت عبارت)، سوءرفتار جسمی (چهار عبارت)، سوءرفتار مالی (شش عبارت)، سلب اختیار (ده عبارت)، طردشدگی (چهار عبارت)، غفلت مالی (چهار عبارت) و عاطفی (دو عبارت) است.
گویههای ابزار مذکور دارای گزینههای «بلی» و «خیر» و «موردی ندارد» است. گزینه «موردی ندارد» دلالت بر شرایطی دارد که عبارت مورد نظر با شرایط زندگی سالمند همخوانی و تناسب ندارد. امتیازهای اخذشده در محدوده صفر و 100 هستند و امتیاز بالاتر نشاندهنده وجود شدت بیشتری از علائم سوءرفتار است.
ویژگیهای روانسنجی ابزار مذکور بررسی شده است و از اعتبار صوری، محتوا و سازه برخوردار است. محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (0/975-0/9) و ثبات از طریق آزمون مجدد (0/99) مؤید پایایی مطلوب پرسشنامه است. این ابزار با برخورداری از ویژگیهایی نظیر طراحی ابزار بر اساس درک مفهوم سوءرفتار از دیدگاه سالمندان ایرانی و مبتنی بر تجربیات زیسته آنان، تبیین طیف کامل اشکال سوءرفتار با سالمند در خانواده، نمرهگذاری ساده، پایایی و روایی مناسب و قابلیت بهکارگیری در موقعیتهای مختلف، ابزاری مناسب جهت بررسی سوءرفتار با سالمند در خانوادههای ایرانی است.
اطلاعات جمعآوریشده پس از استخراج و کدگذاری توسط نرمافزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از روشهای آمار توصیفی شامل توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و تحلیلی شامل آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها
به طور کلی 414 نفر سالمند (261 زن و 153 مرد) در محدوده سنی 60 تا 98 سال با میانگین سنی 7/09±67 در این پژوهش شرکت کردند. بیشتر مشارکتکنندگان متأهل (73 درصد) و دارای مسکن شخصی بودند (92 درصد). اطلاعات جمعیتشناختی شرکتکنندگان در
جدول شماره 1 ارائه شده است.
از سالمندان مورد مطالعه، 52/6 درصد مورد سوءرفتار واقع شدهاند. شایعترین نوع سوءرفتار، غفلت عاطفی گزارش شد که به صورت کوتاه در تماس حضوری و تلفنی با سالمند (8/26درصد) و بیاعتنایی به سالمند و حرف نزدن با او (26/8 درصد) توسط اعضای خانواده بود. سوءرفتار مالی (17/6 درصد) در مرتبه دوم قرار داشت. سوءرفتار جسمی کمترین میزان را به خود اختصاص داد. نتایج نشان داد که به جز خردهمقیاس سوءرفتار مالی، در سایر خردهمقیاسها زنان سالمند نسبت به مردان بیشتر آزار دیدهاند (
جدول شماره 2).
سالمندان از عدم بازستاندن قرض گرفتهشده توسط اعضای حانواده شکایت داشتند و مورد سوءرفتار مالی قرار گرفته بودند. در 15/5 درصد موارد، داد و فریاد کشیدن بر سر سالمند و 14/5 درصد سرزنش بیدلیل سالمند توسط اعضای خانواده گزارش شده است که این دو عبارت اخیر در زیرمجموعه سوءرفتار روانشناختی قرار گرفتهاند (
جدول شماره 3).
یکی دیگر از نتایج مهم این مطالعه، میزان درک سالمندان از سالمندآزاری و نحوه مواجهه با آن بود. جهت پی بردن به این مهم، سه سؤال محقق در انتهای پرسشنامه سالمندآزاری گنجانده شد و کسانی که حتی با یک پاسخ مثبت مورد سوءرفتار قرار گرفته بودند، باید به این سؤالات با جواب بلی یا خیر پاسخ میدادند.
از میان 218 سالمندی که مورد سوءرفتار قرار گرفته بودند تنها 69 نفر (31/7 درصد) بدرفتاریهای ذکرشده را سالمندآزاری تلقی کردند. 131 نفر (60/1 درصد) از سالمندانی که مورد آزار قرار گرفته بودند، دیگران را در جریان مشکلات خود قرار داده بودند. همچنین درصد بالایی (91/7 درصد) از سالمندان علیرغم اینکه مورد سوءرفتار واقع شده بودند، از اعضای خانواده خود رضایت داشتند (
جدول شماره 4).
بحث
سالمندآزاری که به عنوان یک تهدید جدی در افراد بالاتر از 60 سال مطرح میشود، یکی از اشکال جدی و خطرناک خشونت خانگی است که پیشینهای بسیار قدیمی دارد، اما در دو دهه اخیر بیشتر مورد توجه جوامع و متخصصان مراقبتهای بهداشتی قرار گرفته است؛ بنابراین این مطالعه با هدف بررسی الگو و فراوانی سالمندآزاری در جمعیت سالمند ساکن در منزل در شهر تبریز در سال 1397 انجام گرفت.
یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که بیش از نیمی از سالمندان شرکتکننده در مطالعه (52/6 درصد)، مورد سوءرفتار واقع شدهاند که این میزان شیوع با برخی مطالعات همسو [
25 ،
18]، از برخی مطالعات کمتر [
26 ،
19] و به طور قابل ملاحظهای از نتایج سایر مطالعات [
27,
28,
29,
30 ،
15] بیشتر است.
تفاوت در روشهای مطالعه، نمونهگیری غیراحتمالی، تعاریف و مفهومهای متفاوت از سالمندآزاری، استفاده از ابزارهای متفاوت و گاه نامناسب و مشکلات مربوط به جمعآوری دادههای معتبر و برخی عوامل تأثیرگذار بر این پدیده، از جمله عوامل اجتماعی و فرهنگی، سبب اختلاف در نتایج حاصل شده و نیز مانعی در برابر مقایسه علمی نتایج پدید آمده است.
اما آنچه به روشنی مشهود است، آن است که درصد سالمندآزاری در مطالعات انجامشده در ایران و تبریز نسبت به مطالعات مشابه انجامگرفته در کشورهای اروپایی بالاتر است. علیرغم ارزشگذاری بالای خانواده و باورهای دینی در ایران در خصوص تکریم سالمندان، به نظر میرسد با صنعتی شدن جوامع و غالب شدن الگوهای زندگی شهری، روابط اعضای خانواده با سالمندان را تحت تأثیر قرار داده است و از سوی دیگر مشکلات معیشتی خانوادهها و ناتوانی در برآورد نیازهای اولیه زندگی و افزایش هزینههای مراقبت از سالمندان، اولویت و اهمیت نقش سالمندان در خانوادهها کمرنگتر شده و نتیجه آن برآورده نشدن توقع بزرگان و سالمندان در خانواده است.
در مطالعه حاضر، غفلت عاطفی به صورت کوتاه در تماس حضوری و تلفنی با سالمند (26/8 درصد) و بیاعتنایی به سالمند و حرف نزدن با او (26/6 درصد) توسط اعضای خانواده، شایعترین نوع سوءرفتار بود. سوءرفتار مالی (17/6 درصد) در مرتبه دوم و سوءرفتار روانشناختی در رتبه بعدی قرار داشت. سوءرفتار جسمی نیز کمترین میزان را به خود اختصاص داد که با نتایج سایر مطالعات همخوانی داشت [
32،
31 ،
26,
27,28].
در مطالعه قدوسی نیز غفلت، شایعترین نوع سوءرفتار بود، با این تفاوت که سالمندان از آشنا نکردن آنها با اخبار مربوط به روند بیماری شکایت داشتند [
13].
در مطالعه کارل پیلمر و همکاران، کمترین میزان غفلت سالمندان در کانادا (0/4 درصد) و پس از آن اروپا (0/5 درصد) و ایالات متحده (1/1 درصد) گزارش شد. در همین مطالعه، هند با 4/3 درصد بالاترین شیوع غفلت را داشت [
33].
مطالعهای در جمعیت شهری نانجینگ در چین نشان داد که 35 درصد سالمندان تحت سوءرفتار و غفلت بودهاند و پس از آن سوءاستفاده مالی، سوءرفتار روانی، سوءرفتار جسمی، سوءرفتار جنسی و ترک سالمند به ترتیب بیشترین موارد را به خود اختصاص دادهاند [
34].
در مطالعه کریستوفر و همکاران، پس از غفلت، سوءاستفاده جسمی شایعترین نوع سالمندآزاری تشخیص داده شد [
35]. برخلاف مطالعات پیش گفته، در مطالعه ساعتلو و همکاران [
17] و نیز یانگ جی یان [
15]، غفلت عاطفی بعد از سوءرفتار روانی و مالی در رتبه سوم قرار دارد.
همچنین آنا پائولا و همکاران در مطالعه خود در پرتغال، سوءرفتار روانشناختی، مالی و جسمی را شایعترین نوع سوءرفتار و غفلت و سوءرفتار جنسی را در رتبههای بعدی طبقهبندی کردند [
30]. به نظر میرسد با توجه به نظریه عدم تعهد و جدایی سالمند از جامعه، سالمندان مورد غفلت قرار گرفته و به نوعی فراموش میشوند و به نیازهای آنها پرداخته نمیشود. نادیده انگاشتن سالمندان قبل از رسیدن به مرحله مرگ قریبالوقوع، در حالی که هنوز قادر به ایفای نقش هستند، ممکن است موجب انزوای اجتماعی و عملکردی و فقدان خودارزشی شود [
36].
افزایش مشغلههای شغلی و خانودگی فرزندان، به خصوص در شهرهای بزرگ و زندگی مدرن، مشکلات اقتصادی و درنتیجه چند شغله بودن، بُعد مسافت، ترافیک و خستگی روانی ناشی از آن، همه و همه مواردی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث کمبود فرصت و تمرکز فرزندان و درنهایت افزایش غفلت از سالمندان میشود.
از طرفی پیشرفتهای چشمگیر بهعملآمده در صنعت تلفن همراه در چند سال اخیر باعث ایجاد تحول بزرگ در روشهای ارتباطی شده است، به طوری که در حال حاضر نسل کنونی بیشتر از روشهایی نظیر پیام کوتاه، تلگرام، اینستاگرام، واتساپ و غیره جهت برقراری ارتباط با دیگران استفاده میکنند و این در حالی است که بیشتر سالمندان توانمندی لازم جهت استفاده از این امکانات را ندارند و به مرور باعث سرد و کمرنگ شدن ارتباط سالمندان با فرزندان و نوهها و درنتیجه افزایش غفلت عاطفی شده است.
درنهایت میتوان این گونه نتیجه گرفت که غفلت در بیشتر کشورها، جدای از فرهنگ و آداب و رسوم آنها، شایعترین نوع آزار است، ولی به وضوح درصد گزارش آن در کشور ما بالاتر از کشورهای اروپایی و در شهر تبریز در مقایسه با سایر شهرها بیشتر است که شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی آن عدم توانمندی سالمندان در بهرهگیری از سایر وسایل ارتباطی و درنتیجه وابستگی شدید به اعضای خانواده در انجام امور روزانه و رفع نیازهای زندگی است.
زمانی که فرزندان به دلیل مشغلههای زندگی قادر به برآورده کردن توقعات سالمندان نمیشوند، سالمندان احساس میکنند که فرزندانشان آنها را از یاد بردهاند و یا در مورد وظایف خود غفلت میکنند. به عبارت دیگر، شاید مطالعات بیشتری در رابطه با درک از غفلت به عنوان سالمندآزاری و انتظاراتی که سالمندان از خانواده دارند و عدم تحقق آن را غفلت تلقی میکنند، باید انجام گیرد.
در این مطالعه، به جز خردهمقیاس سوءرفتار مالی، در سایر خردهمقیاسها، زنان سالمند نسبت به مردان بیشتر مورد آزار قرار گرفتهاند که با نتایج سایر مطالعات همخوانی دارد [
30 ،
29 ،
5]. کیقبادی در مطالعه خود به این نتیجه رسید که نیمی از زنان سالمند اشکالی از سوءرفتار را تجربه میکنند [
37].
کامیلا میلو در پورتو آلگر نشان داد بیشترین سوءاستفاده از افراد مسن در زنان (64/4 درصد) و در گروه سنی بالای 70 سال صورت گرفته است [
38]. میتوان گفت زنان سالمند به دلیل وضعیت خاص روحی و جسمی و معلولیت، بیوگی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و دسترسی کمتر به منابع مالی، عدم اشتغال، تحصیلات کمتر، حمایت اجتماعی کمتر، چالشهای موجود و باورهای غلط بیشتر، در معرض انواع خشونتهای خانگی از سوی خانواده و اطرافیان قرار دارند و آسیبپذیرتر هستند.
این مسئله در شهر تبریز به دلیل پارهای تعصبهای خاص و افراطی نسبت به زنان نمود بیشتری پیدا کرده است. همچنین با وجود اینکه زنان نسبت به مردان در برآورده کردن نیازهای زندگی روزمره توانایی بیشتری دارند، به همان اندازه بیشتر اظهار عجز و ناتوانی کرده و همواره توقع توجه از طرف اعضای خانواده دارند و چنانچه توقعات آنها به طور کامل برآورده نشود، از مراقبین و اعضای خانواده اظهار نارضایتی میکنند.
ساعتلو و همکاران [
17] و نیز مروتی و همکاران [
19] در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که تفاوت معناداری بین دو گروه زن و مرد از نظر میزان وقوع آزاردیدگی وجود ندارد.
همچنین این بررسی نشان داد که 31/7 درصد از سالمندانی که با بدرفتاریهای اعضای خانواده مواجه بودند، موارد ذکرشده را سالمندآزاری تلقی کردند. از میان سالمندان مورد مطالعه، 60/1 درصد، دیگران را در جریان مشکلات خود قرار داده بودند و 91/7 درصد از سالمندان آزاردیده همچنان از اعضای خانواده خود رضایت داشتند.
نوع مواجهه با سالمندآزاری بین سالمندان ایران و بالاخص تبریز میتواند ناشی از چند دلیل زیر باشد. بعضی از سالمندان از بدرفتاری شکایت نمیکنند؛ زیرا یا از آن آگاه نیستند و یا از فهم اینکه مورد آزار قرار گرفتهاند، ناتواناند و امیدوارند که این آزارها به نحوی متوقف شود.
گروهی از سالمندان این آزارها و بدرفتاریها را در مقایسه با سختیهایی که در طول زندگی با آن مواجه بودهاند، بسیار ناچیز میدانند و اعتقاد دارند که این بدرفتاریها همیشگی نخواهند بود. تعدادی از افراد مسن به فرزندان خود حق میدهند که چنین رفتاری با ایشان داشته باشند و دلیل آن را ناتوانی خودشان و ایجاد زحمت و خستگی مضاعف برای آنها ذکر میکنند و گاه اعتمادبهنفس پایین در سالمندان، به خصوص زنان باعث میشود که هیچ اعتراضی به وضع موجود نداشته باشند.
همواره این نگرش که محیط داخل خانه حریم خصوصی افراد محسوب میشود، سالمندان را از افشای اخبار مربوط به سالمندآزاری و درخواست کمک از دیگران بازداشته است. سالمند از اینکه فرزندی پرورش داده که اکنون به او صدمه میرساند، احساس شرمندگی می کند. یا گاهی به واسطه عشق و محبت یا احساسی که نسبت به فرزندان و سایر اعضای خانواده دارد از افشای حقیقت خودداری میکند یا فقط مقدار اندکی را گزارش میدهد و در برخی موارد به دلیل ترس از شدت بدرفتاریها، از بازگویی ماجرا امتناع میکند.
یکی از مهمترین دلایل پنهان ماندن این مشکل در خانوادهها این است که علیرغم تمایل سالمند، هیچ سازمانی برای گزارش و قضاوت در موارد سوءرفتار با سالمندان تعیین نشده است.
از جمله محدودیتهای این مطالعه میتوان به چند مورد زیر اشاره کرد. اولاً؛ دادهها فقط از سالمندان ساکن سطح شهر تبریز جمعآوری شد که با توجه به تفاوتهای اساسی میان فرهنگ، آداب و رسوم بین شهر و روستا عملاً نمیتوان نتایج مطالعه را به کل شهرستان تبریز تعمیم داد.
ثانیاً پاسخ سؤالات پرسشنامه بر اساس خوداظهاری سالمندان تکمیل شد که امکان خطای یادآوری اتفاقات یکسال گذشته وجود دارد؛ بنابراین یکی از مهمترین معیارهای ورود به مطالعه عدم وجود اختلالات شناختی در نظر گرفته شد.
همچنین برخی محدودیتهای اخلاقی و فرهنگی در مورد ارزیابی سوءرفتار جنسی سالمندان وجود داشت که جهت رفع این مشکل، سؤالات مربوط به حیطه سالمندآزاری جنسی توسط پرسشگر همجنس صورت گرفت. از دیگر محدودیتهای این مطالعه، کمحوصلگی سالمند در نشستن طولانی و پاسخگویی به سؤالات بود که در چندین مورد مصاحبه با توافق طرفین در دو جلسه صورت گرفت.
نتیجهگیری نهایی
مطالعه حاضر نشان میدهد با وجود تأکید بر احترام به سالمندان، در شهر تبریز نیز همانند سایر شهرهای کشورمان، سالمندان با پدیده سالمندآزاری در خانواده مواجهاند که این موضوع میتواند ناشی از تغییر سریع ارزشها، گرایشها، الگوهای رفتاری و معیارهای اخلاقی در خانواده باشد.
غفلت عاطفی شایعترین نوع غفلت گزارش شده و همین امر مؤید آن است که سالمندان بیشتر از همه نیازمند حضور در کانون خانواده، توأم با توجه و ارتباط گرم و صمیمی هستند.
همچنین زنان نسبت به مردان در همه حیطههای مطالعه بیشتر مورد بیمهری قرار گرفتهاند. با وجود این، بیشتر سالمندان آزاردیده، مُهر سکوت بر لبان خود زده و هیچکس را در جریان مشکلات خود قرار ندادهاند و مهمتر آنکه علیرغم تمام بیمهریهایی که با آن مواجه بودند، باز هم از اعضای خانواده خود رضایت کامل دارند که مهمترین دلیل آن عدم وجود سازمان یا ارگانی جهت رسیدگی به این پدیده در کشور است.
با توجه به اینکه سالمندان جزء گروه سنی پرخطر محسوب میشوند، پیشنهاد میشود با انجام مطالعات مشابه در سطح کشور و بیان وسعت این مشکل پنهانی، حساسیت لازم در اذهان عمومی، بالاخص در خود سالمندان، که قربانیان اصلی این خشونت هستند وگاه هیچ دانشی در مورد مصادیق سالمندآزاری ندارند، به وجود آید و آنها را با حقوق خود آشنا کند.
همچنین تمهیدات لازم جهت آگاهسازی خانوادهها نسبت به نیازهای جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی سالمندان، تغییر نگرشهای منفی نسبت به دوره سالمندی به کار گرفته شود و درنهایت ضمن حساسسازی سیستم بهداشتی درمانی کشور، دولت و جامعه با هدف افزایش توجه و تکریم سالمندان، مراکزی جهت توانمند کردن سالمندان و سازگار کردن بیشتر آنان با تغییر و تحولات جامعه ناشی از مدرنیته به وجود آید.
در همین راستا افزایش تعداد کانونهای دوستدار شهروند ارشد در شهر تبریز که با هدف فراهم ساختن امکان تداوم حضور سالمند در جامعه ایجاد و یا حفظ انجام بعضی از فعالیتها مطابق با زندگی امروز با کسب مهارتهای لازم و یا فراهم ساختن امکان انتقال حل مسائل و مشکلات سلامت سالمندان به همدیگر (ورزش، استفاده از رایانه و تلفن، استفاده از کارتهای اینترنتی و فعالیتهای فرهنگی) تأسیس شده، در اولویت برنامه مرکز بهداشت تبریز است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این طرح پژوهشی که در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی تبریز با کد اخلاقی IR.TBZMED.REC.1398.191 تصویب شده است به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، هدف از انجام پژوهش به صورت کتبی به اطلاع مسئولین مراکز سلامت رسانده شد. همچنین قبل از شروع پژوهش، توضیحات لازم در خصوص اهداف مطالعه، ارائه و رضایت آگاهانه کتبی از سالمندان جهت شرکت در مطالعه گرفته شد. مصاحبه با سالمند و تکمیل پرسشنامه در یک اتاق خصوصی در مرکز سلامت بدون حضور سایر افراد خانواده و اطمینان دادن به سالمند مبنی بر محرمانه بودن پاسخها انجام شد. به شرکتکنندگان توضیح داده شد که در هر مرحلهای از پژوهش میتوانند انصراف خود را از ادامه شرکت در آن اعلام نمایند و مشخصات آنان در طول تحقیق و بعد از آن به صورت محرمانه حفظ خواهد شد.
حامی مالی
این پژوهش برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده اول در گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تبریز است. همچین این پژوهش از طرف مؤسسه راهبردهای بازنشستگی صبا در شهر تبریز مورد حمایت قرار گرفته است.
مشارکت نویسندگان
مفهوم سازی و ایده اصلی طرح: حبیبه ستودن حق، حسن رضایی پندری، حمید الهوردی پور؛ روش شناسی: حبیبه ستودنحق، حسن رضایی پندری، حمید الهوردیپور، سعید موسوی؛ تحلیل دادهها: سعید موسوی، حسن رضایی پندری، حمید الهوردیپور؛ نوشتن نسخه اولیه مقاله و ویرایش آن: حبیبه ستودن حق، حسن رضایی پندری، حمید الهوردیپور؛ نسخه نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
نویسندگان این مقاله اعلام میدارند هیچگونه تضاد منافعی در این مقاله وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
تمامی نویسندگان از مؤسسه راهبردهای بازنشستگی صبا تشکر میکنند. همچنین نویسندگان بر خود لازم میدانند تا از همکاری مراکز جامع سلامت شهر تبریز و نیز سالمندانی که در این پژوهش مشارکت کردهاند، تقدیر و تشکر کنند.