مقدمه
درحالحاضر جمعیت جهان بهسمت سالمندی در حرکت است. پیشبینی میشود در بازه زمانی 2015 تا 2050، جمعیت جهانی افراد بالای 60 سال، نزدیک به 2 برابر (12 تا 22 درصد) شود و این جمعیت در سال 2050 از 900 میلیون نفر در سال 2015 به میزان کلی 2 میلیارد نفر برسد [
1 ،
2]. براساس سرشماری سال 1395 حدود 9/9 درصد از جمعیت ایران را افراد 60 سال و بالاتر تشکیل دادهاند [
3 ,4]. این رقم در سال 1404 بهحدود 12 درصد خواهد رسید [
5]. پیشبینی میشود که جمعیت سالمندان در سال 2050 به 33/3 درصد جمعیت کشور برسد [
5].
در سالیان آتی، پدیده سالمندی و افزایش جمعیت سالمندان از مهمترین چالشهای پیشروی ارائهکنندگان خدمات بهداشتی و درمانی، اعضای خانواده و جامعه بهویژه درزمینه اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی به شمار میرود [
6] زیرا افزایش جمعیت سالمندان بهعنوان یکی از گروههای آسیبپذیر، مشکلات و نیازهای ویژهای را به دنبال دارد [
7]. تغییرات روانشناختی، اجتماعی و زیستی سالمندی باعث بیماریهای مزمن ازجمله مشکلات روانیاجتماعی و کاهش فعالیت سالمند میشود که میتواند کیفیت زندگی سالمندان را تحتتأثیر قرار دهد [
8]. از طرفی باتوجهبه مشکلات متعدد سالمندان در انجام فعالیتهای روزمره زندگی [
9]، معضلات اقتصادی، اجتماعی و سایر چالشهای پیشروی سالمندان، تمایل به نگهداری آنها در مراکز سالمندی رو به افزایش است و مراقبت از آنها به سراهای سالمندی انتقال پیدا کرده است [
10]. انتقال به سرای سالمندان یکی از سختترین تجربیاتی است که سالمندان با آن مواجه هستند و میتواند پیامدهای روحی بسیاری را مانند انزوا و پرخاشگری برای آنان رقم بزند [
11].
بهطورکلی شیوع انزوا و عوامل تشدیدکننده آن در میان افراد مسن در حال افزایش است [
12]. براساس مطالعات، شیوع انزوا [
13] در سالمندان مقیم در خانهها و مؤسسات نگهداری سالمندان نسبت به سایر سالمندان بیشتر است. انزوا به عدم تعامل اجتماعی و ارتباط فرد با خانواده، دوستان و همسایگان در سطح فردی و اجتماعی گفته میشود [
14]. شواهد روزافزون نشان میدهد انزوا بر کیفیت زندگی و سلامت روحی و جسمی سالمندان تأثیر منفی میگذارد [
12] ازجمله آنها میتوان به افزایش فشارخون، بیماری قلبی، چاقی، کاهش عملکرد سیستم ایمنی، افسردگی، اضطراب، عملکرد شناختی ضعیفتر، افزایش خطر بیماری آلزایمر و مرگومیر اشاره کرد [
1] که توجه بیشتر مسئولان مراقبت سلامت را میطلبد.
یکی دیگر از مشکلات شایع سالمندان مقیم در مؤسسات و خانههای سالمندی، پرخاشگری است [
15, 16]. پرخاشگری به هرگونه رفتاری که هدف و قصد آن آسیب جسمی یا روانی به فرد دیگری باشد گفته میشود [
17] در مطالعه بوتنگارد و همکاران در نروژ، 88/8 درصد از پرستاران خانههای سالمندی در طی سال گذشته رفتارهای پرخاشگرانه کلامی و جسمی متعددی را در سالمندان مقیم در خانههای سالمندی گزارش کردند [
18]. نگرانی روزافزونی درزمینه پرخاشگری میان سالمندان مقیم در مراکز نگهداری طولانیمدت وجود دارد، زیرا این امر میتواند بر ایمنی، سلامت و رفاه کلیه ساکنین این مراکز تأثیر داشته باشد [
20, 21]. اگرچه سالمندان دارای ضعف بدنی هستند، بااینحال مدیریت سالمندان پرخاشگر بسیار دشوار است و آنها درصورت تحریکپذیری میتوانند بسیار خطرناک باشند و خطرات بزرگی را برای خود و دیگران به وجود آورند، درعینحال آنها میتوانند نسبت به اثرات نامطلوب آرامسازی نیز بسیار آسیبپذیر باشند. بنابراین، بهرهگیری از راهکارهای ایمن و مؤثر برای رسیدگی به پرخاشگری سالمندان مقیم در مراکز نگهداری و نیز در جامعه بسیار ضروری است [
19].
همه کشورهای جهان درزمینه آماده کردن سیستمهای سلامت و اجتماعی خود برای مواجهه با معضلات مرتبط با سالمندی جمعیتی با چالش های اساسی روبهرو هستند [
20]. انزوا و پرخاشگری ساکنین خانههای سالمندان، ازجمله این معضلات است و میتواند نقش مهمی در ایجاد مشکلات روانیاجتماعی و فیزیکی این دسته از سالمندان داشته باشد [
21, 22, 23, 24] و سبب افزایش وابستگی آنها شوند [
25]. این امر ضرورت بهرهگیری از استراتژیهای مفید جهت رسیدگی به اینگونه معضلات سلامت ساکنین خانههای سالمندی را مطرح میکند [
26].
ازجمله فعالیتهایی که میتواند سبب کاهش وابستگی سالمندان و بهبود سلامتی آنها شود فعالیتهای هنری و فیزیکی است [
27،
28]. منظور از فعالیتهای فیزیکی تطابقیافته گروهی از فعالیتها است که مؤسسه «آموزش زندگی بعدی»
در سال 2003 متناسب با وضعیت سالمندان تدوین کرد و هر ساله از این فعالیتها، بهروزرسانیهای گوناگونی ارائه میشود [
29]. براساس مطالعات، این دسته از فعالیتها سبب بهبود کیفیت زندگی، سلامت جسمی، سلامت روانی و کاهش وابستگی سالمندان میشود [
28]. برنامههای هنری و صنایعدستی میتواند منجربه کاهش وابستگی سالمندان و بهبود عملکرد شناختی آنها شود [
30]. این برنامهها به گروهی از فعالیتها مانند هنرهای دستی (کار با نخ، چوب،کاغذ و خاک) گفته میشود که هدف آنها بهبود عملکرد اجتماعی، شناختی، فعالیت روزمره و عملکرد اجتماعی در سالمندان است [
27،
31]. براساس مطالعه کیم و همکاران ترکیب فعالیتهای فیزیکی، هنری، تفریحی و صنایعدستی سبب بهبود وضعیت شناختی، افسردگی و بهبود فعالیت روزمره زندگی در سالمندان میشود [
31].
با درنظر گرفتن پدیده سالمندی جمعیت، مشکلات متعدد سالمندان، تغییر نگرش و گرایش جوامع درزمینه نگهداری آنها در خانههای سالمندان [
32] و بالتبع افزایش جمعیت سالمندان مقیم سراهای سالمندان [
32]، توجه به مسائل و مشکلات سالمندان مقیم در خانههای سالمندان بسیار ضروری است [
33]. انزوا [
31] و پرخاشگری [
18] ازجمله مسائل مهم و متداول در ساکنین خانههای سالمندان است که میتواند مشکلات روانی اجتماعی و فیزیکی متعددی را برای این دسته از سالمندان [
21, 22, 23, 24] و نیز سایر افراد ساکن در این مراکز -اعم از مراقبین و دیگر سالمندان مقیم- [
20, 21] ایجاد کند و بر کیفیت زندگی آنها تأثیر منفی داشته باشد [
12،
18]. بنابراین بهرهگیری از استراتژیهای مفید برای رسیدگی به اینگونه معضلات ساکنین خانههای سالمندی ضرورت دارد [
26]. باتوجهبه اثربخشی فعالیتهای فیزیکی و هنری تطابق یافته بر سلامت سالمندان [
27, 28] و اینکه درزمینه تأثیر ترکیب فعالیتهای فیزیکی و هنری تطابقیافته بر انزوا و پرخاشگری سالمندان مقیم در خانههای سالمندی مطالعاتی بهدست نیامد، بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تأثیر ترکیب فعالیتهای فیزیکی و هنری تطابقیافته بر انزوا و پرخاشگری ساکنین خانه سالمندان فرزانگان شهر شیراز انجام شد.
روش مطالعه
این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی همراه با پیشآزمون و پسآزمون با 2 گروه آزمایش و کنترل است که در سال 1398 با هدف تعیین تأثیر ترکیب فعالیتهای فیزیکی و هنری تطابقیافته بر انزوا و پرخاشگری ساکنین خانه سالمندی فرزانگان شهر شیراز صورت گرفت. جامعه موردمطالعه تمام ساکنین خانه سالمندان شهر شیراز و محیط پژوهش در این مطالعه خانه سالمندی فرزانگان شهر شیراز بود. شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند، سپس با تصادفیسازی بلوک جایگشتی بهطورمساوی به 2 گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند.حجم نمونه براساس نتایج مطالعه قبلی [
28] با احتساب خطای نوع اول (آلفا) 0/05، خطای نوع دوم (بتا)0/20 درصد، تفاوت میانگین 7/06 درصد و انحرافمعیار (12=S1و 6=S2) و میزان ریزش 20 درصد برای هر 2 گروه 72 نفر تعیین شد که به دلیل ریزش شرکتکنندگان در فرایند انجام مطالعه درنهایت 68 سالمند در این مطالعه شرکت کردند. محاسبه حجم نمونه در
فرمول شماره 1 آورده شده است.
معیارهای ورود به مطالعه: تمایل به شرکت در کلیه مراحل مطالعه، دارا بودن سن 60 سال و بالاتر، داشتن علائم انزوا یا پرخاشگری باتوجهبه مستندات پرونده سالمند و نظر تیم درمانیمراقبتی، داشتن نمره بالای 40 در پرسشنامههای انزوا [
34] و پرخاشگری [
35]، توانایی انجام مداخلات فیزیکی و هنری موردنظر براساس مستندات بیمار و نظر مراقبین و تیم درمان (مثلاً راه رفتن بدون وسیله کمکی یا توانایی شناختی یادگیری فعالیتها). معیارهای خروج: سالمندان دارای سابقه ابتلا به بیماریهای حاد و مزمن جسمی، شناختی، روانی ممانعتکننده از انجام فعالیتهای هنری و ورزشی تطابقیافته، عدم تداوم مشارکت در هر مرحله از مطالعه و شرکت در دیگر فعالیتهای مشابه با فعالیت موردبررسی بود.
ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی (4 مؤلفه شامل سن، جنس، سطح تحصیلات و مدت زمان حضور در خانه سالمندان) و همچنین مقیاس انزوای اجتماعی اولسا [
34] و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری [
36] بود.
پرسشنامه انزوای اجتماعی اولسا متشکل از 20 گویه (11 جمله با لحن مثبت و 9 جمله با لحن منفی) برحسب مقیاس 4 گزینهای لیکرت (در گویههای منفی 1. هرگز؛ 2. به ندرت؛ 3. گاهی اوقات و 4. همیشه و در گویههای مثبت بالعکس) است [
34]. علاوهبر مطالعهای که راسل و همکاران [
34] پیرامون روایی و پایایی این ابزار انجام دادند؛ زارعی و همکاران نیز در مطالعهای درباره روایی و پایایی ابزار یادشده در کشور ایران تحقیق کردند که مجموعاً مشخص شد در بررسی روایی این مقیاس، یک همبستگی منفی و قوی بین این مقیاس با مقیاس شاخص شبکه اجتماعی وجود داشت (0/001>P و 0/55-=r). همچنین پایایی این ابزار با روش آلفای کرونباخ مطلوب (0/91=α) ارزیابی شد [
37]. دامنه نمرات پرسشنامه بین 20 تا 80 است و نمرات براساس مجموع کل نمرات محاسبه میشود. معمولاً نمرات بالای 40 را احساس انزوا در نظر میگیرند.
پرسشنامه پرخاشگری باس و پری [
38] یک ابزار خودگزارشی است که شامل 29 گویه و چهار زیرمقیاس پرخاشگری بدنی (9 گویه)، پرخاشگری کلامی (5 گویه)، خشم (7 گویه) و خصومت (8 گویه) است که برحسب مقیاس لیکرت 5 درجهای شامل «کاملاً شبیه من است» [
5]، «تاحدودی شبیه من است» [
4]، «نه شبیه من است، نه شبیه من نیست» [
3]، «تاحدودی شبیه من نیست» [
2] و «بهشدت شبیه من نیست» [
1] طبقهبندی شده است. نمرهگذاری دو عبارت 9 و 16 بهصورت معکوس است. نمره کل برای پرخاشگری با جمع نمرات زیرمقیاسها به دست میآید. سازندگان روایی و پایایی ابزار را تأیید کردند [
38] بهعلاوه در ایران، سامانی، روایی و پایایی این پرسشنامه را [
36] مطلوب ارزیابی کرد. بهطوریکه همبستگی بالا و معناداری بین عوامل پرسشنامه با نمره کل پرسشنامه وجود داشت و پایایی این آزمون با روش آزمون بازآزمون 0/78 درصد و ضریب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاسها در دامنهای از 0/83 تا 0/70 به دست آمد که مطلوب ارزیابی شد [
36].
بعد از دریافت موافقت برای انجام تحقیق از شورای پژوهشی دانشگاه و اخذ مجوز اخلاق از دانشگاه علومپزشکی شیراز، محقق در ابتدا توضیحاتی راجع به پژوهش و اطمینان دادن درخصوص محرمانه ماندن اطلاعات اخذشده و حفظ خلوت و رازداری شرکتکنندگان و همچنین اختیاری بودن مشارکت مطرح کرد و بهدنبال آن از شرکتکنندگان رضایتنامه آگاهانه گرفته شد. برای جلوگیری از آلودگی دادهها در ابتدا گروه کنترل پس از تکمیل پرسشنامههای انزوای اجتماعی و پرخاشگری، مراقبتهای استاندارد مرکز (نظیر رسیدگی به نیازهای پایه فیزیولوژیک و مراقبتهای پزشکی متداول و مورد نیاز) را به مدت 4 هفته دریافت کردند. در پایان 4 هفته، این گروه مجدداً پرسشنامههای مطالعه را تکمیل کرد، سپس فرایند تکمیل پرسشنامه و انجام مداخله بر گروه آزمایش انجام گرفت به این صورت که گروه آزمایش پس از تکمیل پرسشنامههای انزوا و پرخاشگری، به مدت 4 هفته (هر هفته 2 جلسه 50 دقیقهای) فعالیتهای ترکیبی فیزیکی و هنری تطابقیافته مخصوص سالمندان را دریافت کردند. در مطالعه کنونی، مداخلات فیزیکی و هنری بهترتیب براساس برنامههای فیزیکی ارائهشده به سالمندان توسط مؤسسه تربیت زندگی بعدی [
29] و نیز برنامههای هنری ارائهشده به سالمندان در مطالعات قبلی [
27،
31] تدوین شد. در مطالعه کنونی، مداخلات فیزیکی شامل ورزشهای تطابقیافته برای سالمندان (متشکل از فعالیتهای گرم کردن، تعادلی، کششی و انعطافپذیری) بود که در جلسات 20 دقیقهای انجام شد. در ادامه، سالمندان به مدت 30 دقیقه در فعالیتهای هنری گروهی در قالب کار با نخ و چوب و خمیر فعالیت داشتند. سالمندان گروه آزمایش پس از پایان کلیه جلسات مداخله، مجدداً پرسشنامههای انزوا و پرخاشگری را تکمیل کردند. فرایند جمعآوری دادهها و انجام مداخله با کمک 2 نفر از محققین (نویسندگان سوم و چهارم) که کارشناسارشد سالمندشناسی بودند و درخصوص مطالعه و روند جمعآوری دادهها و نیز چگونگی انجام مداخله کاملاً مطلع بودند انجام شد. جمعآوری اطلاعات از آبان تا دی 1398 صورت گرفت.
پس از جمعآوری دادهها، تجزیهوتحلیل دادهها از طریق نرمافزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. نتایج آزمونهای کولموگروفاسمیرنف و شاپیرو ویلک غیرنرمال بودن توزیع دادهها را نشان داد. تجزیهوتحلیل دادهها با بهرهگیری از روشهای آماری توصیفی (میانگین، انحرافمعیار، فراوانی و درصد فراوانی) و روشهای آماری تحلیلی (آزمونهای کایاسکوئر، یومنویتنی و ویلکاکسون). در این مطالعه P کمتر و مساوی از 0/05 معنادار درنظر گرفته شد.
یافتهها
در پژوهش حاضر تعداد کل نمونهها 68 نفر بودند که بهطور مساوی در 2 گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند (هرکدام از گروهها 34 نفر). میانگین سنی شرکتکنندگان در گروه آزمایش 8/27±70/03 سال بود و از میان شرکتکنندگان گروه آزمایش 64/7 درصد (22 نفر) زن بودند. همچنین میانگین سنی شرکتکنندگان در گروه کنترل 7/72±71/82 بود که از میان این شرکتکنندگان 73/5 درصد (25 نفر) را زنان تشکیل میدادند. در تحلیل دادهها، با استفاده از آزمونهای کایاسکوئر و یومنویتنی مشخص شد بین متغیرهای جمعیتشناختی در 2 گروه کنترل و آزمایش، هیچگونه ارتباط معناداری یافت نشد که نشاندهنده همگنی نمونههای این مطالعه است.
مشخصات فردی اجتماعی سالمندان شرکتکننده در این مطالعه در
جدول شماره 1 آورده شده است.
تفاوت معناداری بین سایر ویژگیهای فردی اجتماعی سالمندان در 2 گروه مشخص نشد (
جدول شماره 1).
در
جدول شماره 2 مجموع نمرات پرسشنامه انزوا در سالمندان گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از مداخله آورده شده است.
براساس آزمون یومنویتنی، تفاوت معناداری در نمرات پرسشنامه انزوا بین 2 گروه قبل از مداخله مشاهده نشد، اما تفاوت معناداری در نمرات این پرسشنامه بین 2 گروه بعد از مداخله مشخص شد (0/001>P)بهطوریکه بعد از اجرای مداخله، نمرات گروه آزمایش بهطور معناداری پایینتر از گروه کنترل بود. همچنین براساس آزمون ویلکاکسون تفاوت معناداری بین نمرات پرسشنامه انزوای سالمندان قبل و بعد از مداخله در گروه آزمایش مشخص شد (0/001>P)، بهطوریکه نمرات پرسشنامه انزوا در گروه آزمایش بعد از مداخله بهطور معناداری پایینتر از قبل از مداخله بود.
در
جدول شماره 3 مجموع نمرات ابعاد و کل پرسشنامه پرخاشگری سالمندان در گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از مداخله آورده شده است.
در تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون ویلکاکسون مشخص شد تفاوت معناداری بین نمرات کلیه ابعاد و نیز نمره کل پرسشنامه پرخاشگری سالمندان قبل و بعد از مداخله در گروه آزمایش وجود دارد (0/001>P)، بهطوریکه نمرات گروه آزمایش بعد از مداخله بهطور معناداری پایینتر از قبل از مداخله بود. بااینحال هیچگونه تفاوت معناداری بین نمرات قبل و بعد از مداخله در هیچکدام از ابعاد و کل پرسشنامه پرخاشگری سالمندان در گروه کنترل مشخص نشد.بهعلاوه باتوجهبه نتایج آزمون یومنویتنی، هیچگونه تفاوت معناداری در نمرات ابعاد و کل پرسشنامه پرخاشگری سالمندان قبل از مداخله در بین 2 گروه مشاهده نشد، اما تفاوت معناداری بین نمرات کلیه ابعاد و کل پرسشنامه پرخاشگری سالمندان بین 2 گروه کنترل و مداخله بعد از مداخله وجود داشت (0/05>P)، بهطوریکه بعد از اجرای مداخله، نمرات گروه آزمایش بهطور معناداری پایینتر از گروه کنترل بود.
بحث
باتوجهبه شایع بودن انزوا و پرخاشگری در میان ساکنین خانه سالمندان و پیامدهای منفی آن بر وضعیت فیزیکی و روانی و اجتماعی آنها، لزوم رسیدگی به این چالشها با بهرهگیری از استراتژیهای کاربردی و مقرونبهصرفه احساس میشود.
در این پژوهش، مشخص شد که مداخله ترکیبی فعالیتهای هنری و فیزیکی تطابقیافته باعث کاهش معنادار نمرات انزوا در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میشود، همچنین نمرات پرسشنامه انزوا در گروه آزمایش بعد از اجرای مداخله بهطور معناداری پایینتر از نمرات قبل از اجرای مداخله بود. در مروری بر متون پژوهشی، مطالعهای که تأثیر روش مداخلهای ترکیبی مشابه را بر پرخاشگری و انزوای سالمندان مقیم در خانه سالمندان بررسی کند، یافت نشد. بااینحال در مطالعه روسویانی و همکاران به اثربخشی ترکیب فعالیتهای هنری و فعالیت فیزیکی (تمرین چیگونگ) برای افراد مسن اشاره شده است [
39].
براساس مطالعه مذکور ارائه برنامه هنری و ترکیبی از فعالیتهای هنری و فیزیکی تأثیر مثبت قابلتوجهی بر بهزیستی سالمندان بهویژه در حوزه روابط اجتماعی دارد [
40]. بهعلاوه فرآیند هنرسازی در یک گروه و همکاری مشترک با دیگران، یک محیط تعاملی و تشویقی را برای سالمند ایجاد میکند که میتواند احساس انزوا را کاهش دهد و به فرد امید بخشد [
41]. بااینحال در مطالعه یادشده تأثیر مداخله یکپارچه فعالیتهای هنری و فیزیکی (ورزش چیگونگ) بر سلامتی و رفاه سالمندان نسبت به هر کدام از این مداخلات به تنهایی بیشتر نبود [
40]. باید در نظر داشت که از دلایل مغایرت نسبی نتیجه مطالعه روسویانی و همکاران با مطالعه فعلی میتوان به ماهیت متفاوت متدولوژی ازجمله بهرهگیری از طرحهای مختلف مطالعه، تفاوت نسبی در ماهیت مداخله و تفاوت در متغیرها و ابزارهای اندازهگیری اشاره کرد. در مروری بر سایر مطالعات مرتبط مشخص شد که عمده مطالعات تنها به بررسی یکی از روشهای مداخلهای اعم از فعالیتهای فیزیکی و یا هنری تطابقیافته بر انزوا و وضعیت روانی سالمندان پرداختهاند؛ براساس مطالعه گروس و فربوس مشارکت افراد مسن در فعالیتهای خلاقانه و هنری میتواند یکی از راههای بهبود مشارکت در شبکههای اجتماعی، برقراری ارتباط مجدد با جامعه پیرامون و درنهایت بهبود سلامت روانی و جسمی سالمندان باشد [
42].
در مطالعه دادسول و همکاران، تأثیر هنرهای مشارکتی بر روابط اجتماعی بین افراد مسن و نیز افراد مسن و کارکنان خانههای مراقبت درجهت برطرف کردن مسائل تنهایی و انزوای اجتماعی سالمندان نشان داده شده است [
43]. از طرف دیگر در رابطه با تأثیر مداخلات فیزیکی بر انزوای سالمندان، برخی از مطالعات ارتباط بین انزوای اجتماعی، از یکسو و کمتحرکی [
44, 45, 46] و عدم فعالیت بدنی [
47, 48, 49] را نشان دادهاند. در مطالعه شرمفت و همکاران انزوای اجتماعی با افزایش رفتارهای کم تحرک و سطوح پایینتر فعالیت بدنی متوسط، شدید و خفیف همراه بود [
50] .مطالعه باتاگلیا و همکاران نشان داد یک برنامه مداخلهای 8 هفتهای فعالیت فیزیکی تطابق یافته، قادر به بهبود سلامت روانی جسمی در افراد مسن است [
28]. از سوی دیگر در برخی مطالعات [
51, 52] به نبود ارتباط مداخلات مبتنی بر فعالیتهای فیزیکی با انزوا اشاره شده است. شواهد متناقض درزمینه ارتباط بین فعالیتهای بدنی با انزوا و تنهایی ممکن است ناشی از تفاوت در نوع مداخله و ویژگیهای سالمندان شرکتکننده در مداخله و سایر تفاوتهای محیطی و روش شناختی باشد.
درخصوص تأثیر مداخلات هنری بر انزوای سالمندان، باید درنظر داشت که مشارکت سالمندان در پروژههای هنری به ایجاد احساس عضویت در گروه کمک میکند و انزوای اجتماعی آنها را کاهش میدهد [
53, 54]. براساس تحقیقات، سالمندان مقیم در خانههای سالمندان دوستیابی و تقویت روابط صمیمی با سایر سالمندان را دشوار میدانند [
44] هنرآفرینی به دلیل ماهیت خلق کردن، میتواند راهی راحت برای غلبه بر رعب و وحشت مواجهه با افراد جدید بالاخص در افراد با احساس تنهایی و انزوا باشد. هنگام انجام امور هنری، بهطورطبیعی تماس چشمی به دلیل تمرکز بر انجام فعالیت هنری، محدود میشود و فرد میتواند کنترل کاملی بر نحوه تعامل خود با دیگران داشته باشد [
55]. بهعلاوه هنرهای مشارکتی ارتباط اجتماعی را ازطریق ایجاد حس رفاقت و تقویت دوستیها و ایجاد لذت جمعی و دریافت حمایت و تشویق دیگران ارتقا میدهند [
56]. از سوی دیگر روابط سالمندان با کارکنان خانههای سالمندی میتواند اثر مهمی بر انزوای اجتماعی ساکنین خانههای سالمندی داشته باشد و حتی این روابط ممکن است جایگزین روابط ازدسترفته آنها با دوستان و خانوادهشان در خارج از محیط مراقبت شود [
44].
هنرهای مشارکتی فرصتهای به اشتراک گذاشتن تجربیات معنادار و گذران اوقات بین سالمندان و کارکنان را در چارچوبی فراتر از روال مراقبت فراهم میکند [
57] که نهتنها به سالمند، بلکه به مراقب نیز قدرت میدهد [
58]؛ ازطریق هنرهای مشارکتی، سالمندان اعتماد به نفس پیدا میکنند و کارکنان نیز مهارتهای جدیدی را برای تعامل با سالمندان میآموزند و هر دو طرف احساس راحتی بیشتری برای تعامل بین فردی غیررسمی با یکدیگر پیدا میکنند [
43]. باوجوداین بهنظر میرسد نیاز به مشارکت بیشتر سالمندان مقیم در خانه سالمندان در فعالیتهای هنری برای برطرف کردن احساس انزوای آنها وجود دارد [
43]. در مطالعه حاضر نیز بهنظر میرسد که انجام فعالیتهای هنری گروهی می،تواند بر عمق و وسعت تعاملات و روابط بین فردی سالمندان با یکدیگر و نیز کارکنان تأثیر مثبت داشته باشد و بدینطریق احساس انزوای اجتماعی سالمندان به میزان قابلتوجهی کاهش یابد. دررابطهبا تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر انزوای سالمندان نیز باید درنظر داشت که با افزایش سن، محدودیت در انجام فعالیتها ازجمله فعالیتهای تفریحی و سرگرمی در سالمندان بیشتر میشود [
59] و کاهش فعالیتهای موردعلاقه در زندگی، بر احساس انزوا و پیامدهای آن تأثیر میگذارد [
60]. بنابراین درطول روند سالمندی، پیروی از شیوه زندگی پویا از جمله انجام فعالیت بدنی منظم، عاملی مهم برای بهبود کیفیت زندگی و آمادگی بدنی افراد مسن است [
28]. زیرا بهنظر میرسد فعالیت بدنی باعث توسعه روابط جدید و حفظ دوستان موجود میشود [
48].
مشارکتکنندگان در فعالیتهای بدنی گروهی، با وجود انجام فعالیت بدنی مشترک، اهداف و رفتارهای متمایزی دارند و هویت اجتماعی خاصی ایجاد میکنند که ممکن است احساس کنند از نظر اجتماعی به یکدیگر جذب میشوند [
61]. بنابراین این احساس همذاتپنداری با یک نهاد اجتماعی ممکن است تنهایی و انزوا را کاهش دهد [
4]. درنتیجه اثربخش بودن فعالیت بدنی در درمان انزوا و تنهایی، به پتانسیل فعالیت بدنی در بهبود شایستگی اجتماعی [
64] و افزایش یا بهبود روابط فردی [
64] بستگی دارد. در این راستا، سیاستگذاریها و ارائه مداخلات بهداشت عمومی به هدف اصلاح شیوههای زندگی ناسالم، بهویژه عدم تحرک بدنی میتواند بهطور بالقوه مرگومیر افراد منزوی و یا تنها را کاهش دهد [
65]. بااینحال باید توجه کرد اگرچه مداخلات مبتنی بر فعالیتهای فیزیکی میتواند مزایای متعددی داشته باشد، اما باتوجهبه مزایای چشمگیر مداخلات هنری بر سلامت روانی اجتماعی سالمندان [
53, 54] و بالاخص احساس انزوای اجتماعی ساکنین خانههای سالمندان [
56]، مداخله فیزیکی نبایدبهعنوان مداخله مستقلی که افراد مسن و منزوی یا تنها را هدف قرار میدهد، درنظر گرفته شود، بلکه بایدبهعنوان بخشی از نیازهای این افراد درنظر گرفته شود [
65] که این امر با یافتههای مطالعه کنونی همخوانی دارد؛ بهطوریکه ترکیب فعالیتهای فیزیکی تطابقیافته با فعالیتهای هنری بهعنوان دو روش اثربخش و مفید میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر احساس انزوای سالمندان داشته باشد.
براساس مطالعه کنونی، پرخاشگری سالمندان پس از دریافت مداخله ترکیبی فعالیتهای هنری و فیزیکی به میزان قابلتوجهی کاهش یافت. یافتههای مطالعه دله فاو و همکاران نشان داد شرکتکنندگان پس از دریافت دو برنامه آموزشی درزمینه رفتارهای فیزیکی تطابق یافته، علاوه بر بهبود شرایط جسمی، استراتژی های تنظیم احساسات سازگارتر را گزارش کردند. یافتههای مطالعه یادشده نشاندهنده توانایی فعالیت بدنی متوسط در ارتقای سلامت روان است و بهعلاوه تأثیر برنامههای آموزشی را بر اجتماعی کردن و بهبود عملکرد عاطفی سالمندان مطرح میکند [
66].
رفتارهای پرخاشگرانه کلامی و فیزیکی یکی از آزاردهندهترین و ناراحتکنندهترین رفتارهایی است که بیماران مسن در مراکز مراقبت طولانیمدت نشان میدهند [
67] و با افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی به دلیل تغییر کارکنان و غیبت همراه است [
67]. در بررسی علت اثربخشی فعالیتهای فیزیکی بر احساس پرخاشگری سالمندان باید درنظر داشت که فعالیت بدنی در مقایسه با سایر گزینههای درمانی [
68]، دارای ارزش افزوده دوگانه است؛ اولاً در زندگی روزمره کاربرد دارد. ثانیاً میتواندبهعنوان حصاری در برابر عاطفه منفی و پیامدهای فیزیکی انزوا و تنهایی عمل کند [
48]. درزمینه علت اثربخشی مداخلات هنری بر پرخاشگری سالمندان نیز میتوان گفت که بهدلیل جایگاه بالای معنویت در بین مردم مسلمان ایران، بهویژه در هنگام بحرانهای جسمی و روانی [
69،
70]، جنبههای درمانی هنر میتواند به فرد سالمند کمک کند تا بتواند معنای بیشتری در زندگی کسب کند [
40]. علاوهبراین، فعالیت هنری بهتنهایی به افراد مسن کمک میکند تا احساسات خود را به شیوهای ایمن بیان کنند [
71]. این ابراز وجود باعث میشود تا آنها خود را بشناسند و آن را بپذیرند و دیدگاه جدیدی در مورد خود ایجاد کنند [
72،
73] که این موارد به نوبه خود به کاهش احساسات منفی آنها کمک میکند [
74]. بنابراین به نظر میرسد که پرخاشگری در سالمندان دریافتکننده مداخله فیزیکی تطابقیافته و هنر درمانی بهواسطه بهبود روابط اجتماعی و کسب معنا و احساس از خود بتواند به میزان قابلتوجهی کاهش یابد؛ بااینحال به منظور افزایش درک و نگرش درخصوص عوامل مرتبط با رفتارهای پرخاشگرانه، انجام مطالعات پیشگیرانه و درمانی با ماهیتی چندبعدی درزمینه اینگونه رفتارها در آینده توصیه میشود.
نتیجهگیری نهایی
براساس یافتههای این پژوهش، احساس تنهایی و میزان پرخاشگری سالمندان بعد از اجرای مداخله ترکیبی فعالیتهای هنری و فیزیکی تطابقیافته، به میزان قابلتوجهی کاهش پیدا کرد. به نظر میرسد باتوجهبه آسیبپذیری بیشتر سالمندان مقیم در خانههای سالمندی به دلیل ناتوانیها و مشکلات متعدد جسمی و کمبود حمایت اجتماعی و خانوادگی و مسائل روحی روانی مربوطه، اینگونه فعالیتها بتواند با بهبود توانمندی حرکتی، کاهش عواطف منفی و ارتقای احساس عزت نفس و خودکارآمدی در بستری از روابط اجتماعی سازنده به کاهش انزوا و پرخاشگری آنها منجر شود.
یافتههای این مطالعه میتواند برای مدرسین، مسئولین و ارائهدهندگان مراقبت در حوزه سالمندی مفید واقع شود. دراینراستا، ادغام اینگونه مداخلات در برنامههای تئوری و عملی آموزش پرستاری، بهویژه در حیطه سالمندی میتواند به توانمندسازی دانشجویان و مراقبین سالمندان درزمینه ارتقای سلامت و رفاه سالمندان کمک زیادی کند. بهعلاوه در نظر گرفتن خدمات فیزیکی هنری تطابقیافته بهعنوان بخشی از خطمشیهای روتین ارائه مراقبت به سالمندان در مراکز نگهداری از سالمندان و نیز ارائه آموزشهای لازم مربوطه به مراقبین سالمندان میتواند گامهای مهم دیگری درجهت کاهش احساس انزوا و پرخاشگری این دسته از سالمندان باشد. بااینحال کماکان به انجام تحقیقات بیشتر برای ارزیابی اثرات طولانیمدت این مداخلات و تبیین تجربیات سالمندان درزمینه اینگونه مداخلات نیاز است.
از محدودیتهای این مطالعه میتوان به انتخاب سالمندان مقیم در تنها یکی از خانههای سالمندی شهر شیراز اشاره کرد. درنظر گرفتن سالمندان با ویژگیهای جمعیتشناختی متنوع میتواند تاحدودی در برطرف کردن این محدودیت مؤثر باشد. بهعلاوه این احتمال وجود داشت که برخی عوامل مداخلهای مخدوشگر مانند ارتباط تلفنی یا مجازی سالمند با دوستان و آشنایان و اعضای خانواده و یا فعالیتهای هنری فردی موردعلاقه سالمندان بتواند بر احساس انزوا یا پرخاشگری آنها اثر داشته باشد که این امر تا حدود زیادی خارج از کنترل این مطالعه بود. بااینحال سعی شد با توضیح ابتدایی درباره ماهیت و اهمیت پژوهش و لزوم بررسی تأثیرات مداخلات انجامشده بر انزوا و پرخاشگری سالمندان درجهت برطرف کردن این محدودیت اقدام شود. از دیگر محدودیتهای این مطالعه عدم بررسی اثر هرکدام از مداخلات بهتنهایی و اثر تعاملی مداخلات بر یکدیگر است. بهعلاوه در این مطالعه، مراحل مختلف مطالعه ازجمله مداخله و جمعآوری دادهها با همراهی 2 نفر از کارشناسانارشد حوزه سالمندی انجام گرفت، بنابراین مجموعاً در این مطالعه کورسازی (به استثنای مرحله تحلیل دادهها) انجام نشده است و پیشنهاد میشود در مطالعات آتی به این موارد بیشتر توجه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش از سوی شورای پژوهشی دانشگاه علومپزشکی شیراز توانست کد اخلاق با شماره IR. SUMS.REC.1393،890 را دریافت کند.
حامی مالی
حامی مالی این مطالعه دانشگاه علومپزشکی شیراز بوده است (طرح شماره 17882).
مشارکت نویسندگان
ارائه مفهوم، طراحی، تفسیر، تدوین و بررسی انتقادی مقاله: مریم شایگان، فهیمهالسادات حسینی، نورالله زاهدیاننسب و اکرم بوستانی؛ جمعآوری دادهها: نورالله زاهدیاننسب و اکرم بوستانی؛ تجزیهوتحلیل دادهها: مریم شایگان و فهیمهالسادات حسینی؛ نسخه نهایی مقاله: همه نویسندگان.
تعارض منافع
هیچگونه تعارض منافع توسط نویسندگان بیان نشده است.
تشکر و قدردانی
این مقاله حاصل طرح تحقیقاتی مصوب دانشگاه علومپزشکی شیراز است، بدینوسیله پژوهشگران از مسئولان محترم دانشگاه علومپزشکی شیراز و خانه سالمندی و نیز سالمندان شرکتکننده در این مطالعه و سایر افرادی که صمیمانه در انجام این پژوهش ما را یاری کردند کمال تشکر و قدردانی را دارند.