دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1401 )                   جلد 17 شماره 3 صفحات 431-416 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Maghare Dehkordi S, Pourhadi S, Sum S, Ahmadi Z. Barriers to Remarriage in Older Women in Iran: A Qualitative Study. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2022; 17 (3) :416-431
URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2343-fa.html
مغاره دهکردی سارا، پورهادی سمانه، سام شیما، احمدی زهرا. موانع ازدواج ﻣﺠﺪد در زنان ﺳﺎﻟﻤﻨﺪ ایرانی: یﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﯿﻔﯽ. سالمند: مجله سالمندی ایران. 1401; 17 (3) :416-431

URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2343-fa.html


1- کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
2- مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، پژوهشکده سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران ، samaneh.pourhadi@gmail.com
3- مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، پژوهشکده سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران
واژه‌های کلیدی: موانع، ازدواج، سالمندان، زنان
متن کامل [PDF 8476 kb]   (1918 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3022 مشاهده)
متن کامل:   (2694 مشاهده)
مقدمه
یﮑﯽ از ﭼﺎﻟﺶ‌های ﻣﻬﻢ در ﺟﻮاﻣﻊ اﻣﺮوز اﻓﺰایﺶ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان است [1، 2]. طی دوران سالمندی احتمال ایجاد یک‌ سری تغییرات جسمی و روانی افزایش می‌یابد، درنتیجه ﺗﻮاﻧﺎیﯽ ﺳﺎزﮔﺎری تعداد زیادی از افراد کاهش می‌یابد و آن‌ها مستعد آسیب‌پذیری بیشتری می‌شوند [3]. آمارها بیانگر این است که سالانه 1/7 درصد جمعیت جهان و 2/5 درصد جمعیت افراد 65 سال و بالاتر افزایش می‌یابد [4] به‌طوری‌که پیش‌بینی ﺷﺪه است در ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺖ‌و‌یﮑﻢ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺑﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮیﻦ ﺣﺪ ﺧﻮد برﺳﺪ [5]. ایﻦ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﮐﺸﻮر ایﺮان ﻧﯿﺰ ﻣﺮﺑﻮط می‌شود [6]. با‌توجه‌به آمارهای جمعیتی گزارش‌شده در سال 1395، سالمندان 9/27 درصد کل جمعیت را تشکیل داده‌اند و انتظار می‌رود جمعیت بالای 60 سال کشور تا سال 1400، 10/7 درصد و در سال 1429 به 24 درصد برسد [7] ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ ایﺮان ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺷﺘﺎب ﺑﺎﻻی سالمند ﺷﺪن ﺟﻤﻌﯿﺖ، درﺣﺎل‌ﺗﻐﯿﯿﺮ اﻟﮕﻮی ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﺑﻪ‌ﺳﻤﺖ خاکستری ﺷﺪن اﺳﺖ [8]، به همین دلیل ﺣﻤﺎیﺖ و ﻣﺮاﻗﺒﺖ از اﻓﺮاد ﺳﺎﻟﻤﻨﺪ مسئله‌ای ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﺳﯿﺴﺘﻢ‌های ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ ﮐﺸﻮر ﻣﺎﺳﺖ [2]. 
 نیاز افراد به حمایت اجتماعی در دوره سالمندی افزایش می‌یابد و آسیب‌پذیری روانی-‌اجتماعی نیز با خطر بالای مرگ‌ومیر همراه است که به‌ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪدی بستگی دارد. از‌ﺟﻤﻠﻪ این ﻋﻮاﻣﻞ رایج در دوره ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی، می‌توان به ﺗﻨﻬﺎ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮدن و اﺣﺴﺎس ﺗﻨﻬﺎیﯽ اشاره کرد [9]. مطالعات ﻧﺸﺎن داده‌اند، احساس تنهایی درطول زندگی، تقریباً در یک‌سوم سالمندان مشاهده می‌شود [10]. علاوه‌براین در کشور ما 24/4 درصد مردان سالمند و 55/7 درصد زنان سالمند مسئولیت سرپرستی خانواده را بر عهده دارند به‌طوری‌که 66 درصد سالمندان سرپرست خانواده، به‌تنهایی زندگی می‌کنند [11]. پدیده‌ مهم تنهایی، عوارض گوناگون جسمی، سلامتی و عاطفی را با خود به همراه می‌آورد [10] و می‌تواند ﺧﻄﺮمرگ‌ومیر را در سالمندان ﺑﻪ‌ﻃﻮر ‌ﻗﺎﺑﻞ‌ﻣﻼﺣﻈﻪ‌ای اﻓﺰایﺶ دهد [12]. همچنین ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان یﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﻣؤﺛﺮ ﺑﺮ ﺷﺮایﻂ رواﻧﯽ اﻓﺮاد سالمند در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد [9]. اﻧﺰوای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ نیز، ﺑﺪون وﺟﻮد ﻋﻠﺖ دیﮕﺮی می‌تواند باعث افزایش مرگ‌ومیر شود [13]. ازآنجاکه ﺧﺎﻧﻮاده در ﺑﯿﻦ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﻬﺎد‌های اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ازنظر هﺮﮔﻮﻧﻪ ﺣﻤﺎیﺖ، به‌ویژه ﺣﻤﺎیﺖ ﻋﺎﻃﻔﯽ، دارای اهﻤﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ است [14]، با از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻦ این ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺣﻤﺎیﺘﯽ، اﺣﺴﺎس ﺗﻨﻬﺎیﯽ و انزوا، ﻋﺪم اﻣﻨﯿﺖ رواﻧﯽ و ﺿﻌﻒ، در زﻧﺪﮔﯽ اﺣﺴﺎﺳﯽ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان رواج ﺑﺴﯿﺎری می‌یابد [15]. 
تجربه زنان از دوران سالمندی با مروری بر سایر پژوهش‌ها در چند حالت بررسی شده است: 1. کنار گذاشتن سالمندان از محیط خانواده و اثرگذاری این موضوع بر بعد روانی و اجتماعی افراد که به‌واسطه آن تغییر در تعاملات اجتماعی و نحوه تأمین نیازهای زیستی و عاطفی سالمندان مشاهده می‌شود. 2. نحوه تعاملات اجتماعی و شبکه‌های ارتباطی زنان سالمندی که به تنهایی زندگی می‌کنند. 3. موضوع سالمند‌آزاری و تجربه تنهایی زنان سالمند. 4. مقایسه 2 نوع شیوه زندگی (زندگی به صورت تنها و مستقل و زندگی همراه اعضای خانواده) [16]. علاوه‌براین زنان در سنین پایین به‌ویژه با وجود فرزند، بعد از فوت همسر ممکن است با مشکلات اقتصادی فراوانی روبه‌رو شوند، زیرا به علت عوامل فرهنگی نمی‌توانند ازدواج مجدد داشته باشند. بعد از فوت همسر، هنجارهای موجود در جامعه توانایی افراد جهت دسترسی به منابع عاطفی، مالی، فیزیکی و اطلاعاتی را محدود می‌کند که این امر می‌تواند سلامتی افراد را تحت‌تأثیر قرار دهد. مثلاً در کشور هند که دارای سیستم‌ خویشاوندی سنتی و هنجارهای سختگیرانه جنسیتی است، از‌دست‌دادن همسر به‌ویژه برای زنان، مرحله‌ای از زندگی مخوف در بین بعضی از گروه‌ها محسوب می‌شود [17]. نتایج مطالعه باقری نسامی درمورد ﺗﻐﯿﯿﺮات روانی‌ﻋﺎﻃﻔﯽ زنان سالمند نشان داد این تغییرات نتیجه شرایط زندگی و نحوه سازگاری با عوامل مؤثر در این دوران است که خود با ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺟﺴﻤﯽ و محرومیت‌های اقتصادی، اجتماعی و ﻓﺮهنگی همراه است [18]
یکی از بزرگ‌ترین عوامل اضطراب‌آور در دوره سالمندی، از‌دست‌دادن همسر به هر علت است [19]، که ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان یﮏ اﻣﺮ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽ‌ﺷﻮد [20، 21] و ﺑﺴﯿﺎر ﻗﺎﺑﻞ‌ﭘﯿﺶ‌ﺑﯿﻨﯽ و رایﺞ اﺳﺖ [21]. ازدواج ﻣﺠﺪد در این دوران، می‌تواند زﻧﺪﮔﯽ را ﺑﺎ ﺷﺎدی ﺑﯿﺸﺘﺮی همراه ﺳﺎزد و یکی از راه‌های دست‌یابی ﺑﻪ آراﻣﺶ در زﻧﺪﮔﯽ است. علاوه‌براین ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان راه‌حلی ﺑﺮای رهﺎیﯽ از اﺣﺴﺎس ﺗﻨﻬﺎیﯽ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ [20]. در مطالعات بیان‌ﺷﺪه اﻓﺮاد ﻣﺘأهﻞ در ‌ﻣﻘﺎیﺴﻪ ‌ﺑﺎ افراد ﻣﺠﺮد، ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮی دارﻧﺪ [222324]. در مطالعه زارعی و همکاران نیز، بیش از 60 درصد سالمندان ازدواج‌کرده در دوره سالمندی، میزان رضایت خود را از زندگی زناشویی، زیاد و خیلی زیاد بیان کردند که بین زنان و مردان تفاوت معناداری در میزان رضایت زناشویی وجود نداشت [25]. با‌وجود‌این ﺗﻌﺪاد زیﺎدی از اﻓﺮاد، ﺑﻌﺪ از فوت ﺷﺮیﮏ ﺟﻨﺴﯽ، ازدواج ﻣﺠﺪد ﻧﺪاﺷﺘند و ﺑﺎوﺟﻮد اﺣﺴﺎس ﺗﻨﻬﺎیﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ بدون همسر اداﻣﻪ ﻣﯽ‌‌دهند [21]. نتایج یک پژوهش، ﺑﯿﻦ ﻣﺮگ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان و وﺿﻌﯿﺖ تأهل ارﺗﺒﺎط مستقیمی را ﻧﺸﺎن نداد، اﻣﺎ ﺑﻪ ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﯿﻦ وﺿﻌﯿﺖ تأهل و وﺿﻌﯿﺖ ﺳﻼﻣﺖ در این مطالعه اﺷﺎره ﺷﺪه است. علاوه‌براین در ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯿﺰان ﻣﺮگ‌وﻣﯿﺮ و وﺿﻌﯿﺖ تأهل، توجه به این مسئله که کدام‌یک از 2 عامل ﺳﻼﻣﺖ و تأهل ﺑﺮ دیﮕﺮی تأثیر دارد ﻧﺎدیﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ [26].
باوجود‌این، ازنظر ازدواج مجدد و میزان تمایل به این امر بین زنان و مردان سالمند اختلافاتی وجود دارد. به‌طورکلی ازدواج مجدد در میان افراد سالمند، با وجود توصیه به آن در اسلام، اندک است و تنها 1/6 درصد از کل ازدواج‌های ثبت‌شده در ایران، مطابق با آمارهای به‌دست‌آمده، به ازدواج مجدد سالمندان مربوط است. علاوه‌براین بیش از 60 درصد مردان سالمند تمایل به ازدواج مجدد دارند، اما این میزان در زنان کمتر از 20 درصد است [27]. تعداد زنان بیوه سالمند به علت طول عمر بیشتر و ازدواج با مردان مسن‌تر از خود، از مردان بیوه سالمند بیشتر است [28]. با‌توجه‌به این نکته، ازدواج مجدد مردان سالمند، با زنان سنین پایین‌تر امکان‌پذیر بوده، اما زنان سالمند به علت فرهنگ جامعه کمتر تمایل به ازدواج مجدد دارند [11]. علاوه‌براین استدلال می‌شود به‌واسطه ضعیف‌تر بودن سلامتی زنان بیوه سالمند، آن‌ها علاقه چندانی به ازدواج مجدد و یا رابطه جنسی ندارند و با‌توجه‌به فعال بودن بیشتر مردان در این زمینه، با بالا رفتن سن، تفاوت‌های جنسیتی افزایش می‌یابد [28]. بنابراین، از علل اصلی زندگی انفرادی و بدون همسر زنان سالمند نسبت به مردان، می‌توان به پایین بودن میزان ازدواج مجدد زنان سالمند در مقایسه با مردان سالمند و امید به زندگی بالاتر آنان اشاره کرد [11].
ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﺴﯿﺎری به ﺟﻨﺒﻪ‌های ﺑﻬﺪاﺷﺖ، ﻣﺴﮑﻦ و ﻧﮕﺮش‌های ﻣﺮﺗﺒﻂ‌ﺑﺎ اﻓﺰایﺶ ﺳﻦ اهمیت داده‌اند، درحالی‌که ﺗﻌﺪاد ﮐﻤﯽ از پژوهش‌های ﻣﺤﻠﯽ، پیرامون ازدواج ﻣﺠﺪد اﻓﺮاد سالمند انجام شده است و با‌توجه‌به اینکه ازدواج در ﺳﻨﯿﻦ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان یﮏ ﺗﺎﺑﻮ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﺴﻮب می‌شود [29] هدف مطالعه حاضر بررسی دﻻیﻞ عدم ازدواج ﻣﺠﺪد زنان سالمند درنظر گرفته شد ﺗﺎ ﺑﺘﻮان از داده‌های آن ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان اﻃﻼﻋﺎت ﭘﺎیﻪ ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان وکیفیت زندگی آنان اﺳﺘﻔﺎده کرد و گام مهمی درجهت تصحیح نگرش های نادرست افراد، پیرامون ازدواج مجدد سالمندان و مسائل آنان در این زمینه برداشت. 
روش مطالعه
این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با‌استفاده‌از روش تحلیل محتوای متعارف در سال 1398 انجام گرفته است. هدف آن تفسیر محتوای داده‌های متنی با کاربرد فرایند طبقه‌بندی نظام‌مند، کدگذاری و تعیین درون‌مایه‌ها یا الگوهاست. علاوه‌براین پژوهش کیفی جهت بررسی مشکلات پیچیده و وابسته به بستر با رویکردی عمیق و تأکید بر درک تجارب انسان به کار می‌رود [30]. مشارکت‌کنندگان در این مطالعه، 10 نفر از سالمندان 60 تا 75 ساله شهر بابل بودند ﮐﻪ همسرﺷﺎن یا ﻓﻮت‌ﺷﺪه بود یﺎ از آن‌ها ﻃﻼق ﮔﺮفته بودند (‌از این معیار ورود به مطالعه می‌بایست حداقل یک سال گذشته باشد) همچنین آن‌ها حداکثر تنوع را به‌لحاظ ویژگی‌های جمعیت‌شناختی داشتند. 
جهت دست‌یابی به تجارب و دیدگاه‌های مختلف، افراد با بیشترین تنوع از نظر سن، وضعیت اجتماعی‌اقتصادی (محل زندگی، میزان درآمد)، تعداد سال گذشته از فوت همسر، نمونه‌های ناهمگن انتخاب شدند تا بتوانند دیدگاه‌های متفاوتی درباره پدیده مورد‌مطالعه ارائه دهند؛ بنابراین شرکت‌کنندگان با سایر معیارهای ورود به مطالعه از جمله توانایی برقراری ارتباط کلامی مناسب و انتقال تجربیات، تمایل به شرکت در مصاحبه‌ها، رضایت آگاهانه جهت شرکت در پژوهش و عدم اختلالات شنوایی، گفتاری و روانی بودند. علاوه‌براین از شرکت‌کنندگان یا نزدیکان آن‌ها طی هماهنگی اولیه درمورد داروها و بیماری‌های سالمندان سؤال پرسیده شد. پس از بررسی لازم و عدم وجود اختلالات ذکرشده، افراد وارد مطالعه شدند. 
جهت کسب رضایت آگاهانه ضمن توضیح پیرامون مطالعه و هدف از انجام آن، به اختیاری بودن شرکت در مطالعه اشاره شد و این اطمینان به سالمندان داده شد که هر زمان تمایل به ادامه مصاحبه یا شرکت در مطالعه نداشتند، می‌توانند انصراف دهند. سپس از شرکت‌کنندگان رضایت‌نامه کتبی گرفته شد. همچنین نمونه‌گیری با‌توجه‌به اهداف پژوهش، با روش نمونه‌گیری هدفمند تا اشباع داده‌ها انجام شد. مصاحبه‌ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که اطلاعات و مطالب جدیدی طی مصاحبه توسط پژوهشگران یافت نشد. داده‌ها با روش ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ انفرادی عمیق و ﻧﯿﻤﻪﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن به‌ دست آمد. مکان و زمان انجام مصاحبه براساس ترجیح فرد سالمند بود. به این ترتیب 1 مصاحبه درﮐﺎﻧﻮن ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﺎن، 1 مصاحبه در دانشگاه علوم‌پزشکی بابل، 1 مصاحبه در منزل سالمند، 2 مصاحبه در ﻣﺮﮐﺰ همراه ﺳﻼﻣﺖ و 5 مصاحبه درپارک‌های ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ بابل انجام شد.
یﮑﯽ از روش‌های ﮔﺮدآوری داده‌‌ها ﮐﻪ در پژوهش ﮐﯿﻔﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮد، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎز اﺳﺖ. ایﻦ ﻧﻮع ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اﺟﺎزه ﻣﯽ‌دهد ﺗﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ‌های ﺧﻮد را از ﭘﺪیﺪه ﻣﻮردﻧﻈﺮ ﺑﻪ‌ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ ﺷﺮح دهند. در انجام ﻣﺼﺎﺣﺒﻪها سعی شد تاحدامکان ﮔﻔﺘﮕﻮها هﺪﻓﺪار اداره شوند. به‌این‌صورت‌که مصاحبه بدون خارج شدن از مسیر اصلی خود، به اهداف مطالعه دست یابد و مصاحبه‌کننده نظر و دیدگاه خود را در پرسش‌ها و پاسخ افراد لحاظ نکند. ﻧﺘﺎیﺞ هر مصاحبه، مصاحبه ﺑﻌﺪی را هدایﺖ ﻣﯽ‌کرد. 
ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺮ ﻣﺒﺎﺣﺚ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺑﺮای ﺷﺮﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اهمیت بیشتری داشت تأکید شد. ﺳﻮاﻻت ﻣﻮرد ﭘﺮﺳﺶ، در ﻗﺎﻟﺐ راهنمای ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، براساس بررسی متون ﮔﻨﺠﺎﻧﯿﺪه شدﻧﺪ و به‌منظور تعیین روایی آن، توسط چند نفر از استادان متخصص (2 نفر سالمندشناس و 1 نفرپزشکی اجتماعی) در این زمینه مورد بررسی و بازبینی قرارگرفت. پس از آن ﺣﺪاﻗﻞ یﮏ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﭘﺎیﻠﻮت، ﺗﺮﺟﯿﺤﺎً ﭘﺲ از ﻣﻌﺮﻓﯽ و آﺷﻨﺎیﯽ اوﻟﯿﻪ ﺑﺎ یﮏ ﺳؤال ﮐﻠﯽ و ﺑﺎز انجام گرفت. ﻣﺪت زﻣﺎن ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ باتوجه‌ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ ﺷﺮﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در این پژوهش، بین 30 تا 45 دقیقه بود. علاوه‌براین مصاحبه‌ها تا رسیدن به اشباع اطلاعات ادامه یافتند، با این شرط که توسعه مفهوم به‌خوبی انجام شده باشد و ادامه مصاحبه هیچ داده جدیدی به داده‌های قبلی اضافه نکند [31].
هر ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ‌ﺑﻪ ﻧﻮع ﭘﺎﺳﺦ ﻣﺸﺎرﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪه و در نظر داﺷﺘﻦ ﺳؤاﻻت اﺻﻠﯽ پژوهش ﺑﻪ‌ﻃﻮر ﻓﺮدی و آگاهانه با کسب رضایت‌نامه ﭘﯿﺶ رﻓﺖ. ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل «ﻟﻄﻔﺎً ﺑﺮاﻣﻮن ﺗﻌﺮیﻒ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ در ﻃﻮل یﮏ روز ﺑﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮔﻔﺖ‌وﮔﻮ و ﻣﻼﻗﺎت داریﺪ؟» یﺎ ﺑﺎ ﺳؤال «ﻟﻄﻔﺎً از ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻋﺎﻃﻔﯽ‌ای که ﻣﻌﻤﻮﻻً ایﻦ روز‌ها ﺑﺎ اﻃﺮاﻓﯿﺎﻧﺘﻮن داریﺪ ﺑﺮاﻣﻮن ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﯿﺪ» اداﻣﻪ یﺎﻓﺖ. ﺳﭙﺲ، ﺑﻪ‌ﺗﺪریﺞ ﺳؤاﻻت ﺑﺮ درک ﻣﻌﻨﺎی ﺗﻨﻬﺎیﯽ در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان و ﻣﯿﺰان ﺗﻤﺎیﻞ آﻧﺎن ﺑﻪ ایﺠﺎد رواﺑﻂ ﺟﺪیﺪ و ازدواج ﻣﺠﺪد ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ شد. در صورت نیاز از سؤالات کاوشی مانند «لطفاً یﮏ ﻣﺜﺎل ﺑﺰﻧﯿﺪ» ،«لطفاً بیشتر ﺗﻮﺿﯿﺢ دهید» ،«یﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟»، «مثلا ﭼﯽ؟» استفاده شد. همچنین ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺳؤاﻻت ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺟﺮیﺎن ﺟﻤﻊ آوری داده‌‌ها ﺗﻐﯿﯿﺮ یافت.
هدف، رﺳﯿﺪن ﺑﻪ درک واﺣﺪ و ﻣﺸﺎﺑﻬﯽ از ﭘﺪیﺪه ﻣﻮردﻣﻄﺎﻟﻌﻪ بود، یﻌﻨﯽ آن‌ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ‌ﺷﻮﻧﺪه ﺗﺠﺮﺑﻪ کرده بود. مصاحبه‌ها ﺿﺒﻂ شدند و ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻌﺪ از اﺗﻤﺎم هﺮ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، ﻣﺘﻦ ﮐﺎﻣﻞ آن ﺑﻪ اﺿﺎﻓﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺷﺮﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﻣﺜﻞ ﻟﺤﻦ ﮐﻼم، ﺳﮑﻮت، ﺧﻨﺪه و غیره ﭘﯿﺎده شدﻧﺪ. ﻣﺘﻦ ﭘﯿﺎده‌ﺷﺪه ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ‌‌ها ﭘﺲ از ﭼﻨﺪیﻦ ﺑﺎر ﻣﺮور، ﺑﻪ واﺣﺪ‌های ﻣﻌﻨﺎیﯽ ﺗﺸﮑﯿﻞ‌دهنده و ﮐﻮﭼﮏ‌ﺗﺮیﻦ واﺣﺪ‌های ﻣﻌﻨﺎدار ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪ. ﺑﺮاﺳﺎس ایﻦ روش، ﺿﻤﻦ اﺻﻞ ﻗﺮار دادن و ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﻣﺪاوم ﻃﯽ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮐﺪﮔﺬاری ﺑﺎز، ﮐﺪﮔﺬاری ﻣﺤﻮری و ﮐﺪ‌ﮔﺬاری اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ اﻗﺪام ﺑﻪ ﮐﺪﮔﺬاری شد. ﺳﭙﺲ ﮐﺪ‌ها ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﺸﺎﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎیﯽ در زیﺮﻃﺒﻘﺎت و ﻃﺒﻘﺎت اﺻﻠﯽ ﺟﺎیﮕﺰیﻦ ﺷﻮﻧﺪ و درﻧﻬﺎیﺖ پژوهشگر و ﻣﺸﺎرﮐﺖ‌ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﺑﻪ اﺷﺘﺮاک ﻣﻌﻨﺎیﯽ درﺑﺎره ﻃﺒﻘﺎت رﺳﯿﺪند. ﺟﻤﻊ‌آوری اﻃﻼﻋﺎت و ﻓﺮایﻨﺪ تحلیل ﺑﻪ‌ﻃﻮر ﻣﺘﻨﺎوب و ﻣﻮازی ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ، به‌طوری‌که ﺑﻌﺪ از اﻧﺠﺎم هر ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، داده‌‌ها ﭘﯿﺎده شدند و مورد ﺗﺠﺰیﻪ‌و‌ﺗﺤﻠﯿﻞ قرار گرفتند. 
طبق پیشنهاد لینکلن و گوبا جهت ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺻﺤﺖ داده‌ها از ﻣﻌﯿﺎر‌های ﻣﻘﺒﻮﻟﯿﺖ، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻋﺘﻤﺎد، ﺗﺄیﯿﺪﭘﺬیﺮی و اﻧﺘﻘﺎل‌ﭘﺬیﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ [30 ,31]. ﺑﻪ‌ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻘﺒﻮﻟﯿﺖ داده‌هﺎ، درﮔﯿﺮی ﻣﺪاوم ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع و داده‌‌ها وﺟﻮد داﺷﺖ. از ﻧﻈﺮات اﺳﺎﺗﯿﺪ ﺗﯿﻢ ﺗﺤﻘﯿﻖ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ روﻧﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ‌‌ها و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده‌‌ها اﺳﺘﻔﺎده شد. ﻣﺘﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ‌‌ها و ﮐﺪ‌های اﺳﺘﺨﺮاج‌ﺷﺪه و زیﺮﻃﺒﻘﺎت با 4 نفر از ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﺳﻼﻣﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی در ﻣﯿﺎن ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪ. ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﺄیﯿﺪﭘﺬیﺮی یﺎﻓﺘﻪ‌‌ها ﻧﯿﺰ ﮐﻠﯿﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‌های ﺻﻮرت‌ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺛﺒﺖ ﺷﺪند و ﮔﺰارﺷﯽ از ﻓﺮآیﻨﺪ ﺗﺤﻘﯿﻖ اراﺋﻪ شد. 
ﺑﻪ‌ﻣﻨﻈﻮر ﻗﺎﺑﻞ‌ﭘﺬیﺮش و ﻗﺎﺑﻞ‌اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻮدن داده‌های ﺑﻪ‌دﺳﺖ‌آﻣﺪه در پژوهش از روش ﺑﺎزﻧﮕﺮی ﻧﺎﻇﺮیﻦ استفاده شد ﺗﺎ یﺎﻓﺘﻪ‌‌ها ﺣﺎﺻﻞ داده‌های ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. علاوه‌براین جهت انتقال‌پذیری، پژوهشگر با استفاده از روش نمونه‌گیری با حداکثر تنوع از لحاظ ویژگی‌های جمعیت‌شناختی (شامل سن، وضعیت اجتماعی) اقتصادی (درآمد، محل زندگی) و تعداد سال‌های گذشته از فوت همسر این امر را امکان‌پذیر کرد و بعضی از نتایج مطالعه توسط شرکت‌کنندگان یا زمینه‌های مشابه تأیید شد. بحث و مقایسه یافته‌های مطالعه حاضر با سایر مطالعات جهت تناسب داده‌ها مورد بررسی و استفاده قرارگرفته است.
یافته‌ها
به‌طورکلی در این پژوهش از 10 مشارکت‌کننده مصاحبه صورت گرفت. سالمندان همگی زن و در محدوده 60 تا 75 سال بودند. سایر اطلاعات جمعیت‌شناختی مربوط به سالمندان مشارکت‌کننده، در جدول شماره 1 آمده است.


پس از خواندن دقیق مصاحبه‌ها و جدا کردن واحدهای مفهومی مطالعه کیفی حاضر که با رویکرد تحلیل محتوا انجام گرفت، تعداد 210 کد اولیه به ‌دست آمد. با تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها و مقایسه مداوم، کدها در 12 طبقه فرعی قرار گرفتند و درنهایت 3 طبقه اصلی حاصل شد که ماهیت و ابعاد عدم تمایل زنان سالمند به ازدواج مجدد را نشان داد (جدول شماره 2).


با‌توجه‌به تجربیات شرکت‌کنندگان موانع ازدواج مجدد از دیدگاه زنان سالمند به شرح زیر هستند: ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند، خانواده و نقش‌های متقابل افراد، روابط اجتماعی سالمند و تأثیرات آن. در ادامه هریک از این عوامل به همراه حیطه‌های مربوطه توضیح داده شده‌اند.
ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند
ازجمله ویژگی‌های دوران سالمندی، سن بالا است که به‌عنوان یکی از طبقات فرعی استخراج‌شده، توسط سالمندان مشارکت‌کننده در این مطالعه گزارش شد. آن‌ها معتقدند به دلیل عدم توانایی انجام کارهای گذشته، ازدواج در این سن ضرورت و معنایی ندارد. علاوه‌براین، مفهوم بیانات نشان‌دهنده این است که با تغییرات دوران سالمندی، دیدگاه افراد نسبت به این دوران منفی می‌شود. در این مورد سالمند مشارکت‌کننده‌ای عنوان می‌کند: «جوون باشی شاید خوب باشه، اما الآن به نظرم هیچ فایده ای نداره... الآن نگام نکن که چقدر صورتم چین‌وچروک پیدا کرده و زشت شدم جوون که بودم خیلی قشنگ بودم. هم قشنگ بودم و هم زرنگ بودم و کلی هم کار می‌کردم».
با‌توجه‌به نتایج، نگرش منفی و اعتقادات کلیشه‌ای به‌عنوان یک طبقه فرعی دیگر از طبقه اصلی ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند گزارش شد. این زیرطبقه مضامینی همچون آبروبر و تابو دانستن ازدواج مجدد، مناسب بودن ازدواج مجدد برای مردان و عدم ازدواج اطرافیان به‌ویژه افراد جوان‌تر را شامل می‌شد که همگی ریشه در اعتقادات فرهنگی افراد سالمند به‌ویژه زنان جامعه دارد. 
سالمندان معتقدند که با ازدواج مجدد احترام و منزلت خود را در جامعه از دست می‌دهند. این باور که به میزان زیاد بین افراد وجود دارد، موجب می‌شود بعضی با وجود تمایل و مفید دانستن آن، از ترس آبروی خود اقدام به ازدواج مجدد نکنند. در این خصوص سالمند مشارکت‌کننده‌ای بیان داشت: «بچه‌ها چون می‌دونن من مادر پاکی هستم از من راضی‌ان. جای دیگه می‌بینن زنای دیگه شوهری‌ان و اینا. این باعث می‌شه بیشتر به من احترام بذارن».
علاوه‌براین سالمندان ازدواج مجدد را برای مردان مناسب‌تر می‌دانستند چرا که مردان به تنهایی نمی‌توانند از عهده امور منزل برآیند. در این مورد سالمند مشارکت‌کننده‌ای بیان کرد: «به‌هرحال یا مرد می‌ره زن تنها میشه و یا زن می‌ره مرد تنها می‌شه. مرد چون نمی‌تونه بشوره و بسابه و بپزه میره زن می‌گیره و شاید شانس بیاره زن خوب بگیره که آبروش هدر نره این‌جوری.» مفهوم دیگر این طبقه فرعی، عدم ازدواج اطرافیان به‌ویژه افراد جوان‌تر گزارش شد. به علت آنکه افراد جوان‌تر با فوت همسر خود ازدواج نمی‌کنند، فرد سالمند هم بر این باور است که حق ازدواج ندارد. در این مورد سالمند مشارکت‌کننده‌ای گفت: «به هرحال خیلی‌ها از من جوون‌ترها هم که جوون بودن شوهرشون مرده هم دارن تحمل می‌کنن.»
به واسطه سن بالا، سالمندان دچار بیماری، مشکلات جنسی و جسمانی می‌شوند که این موضوع یکی دیگر از طبقات فرعی استخراج‌شده از طبقه اصلی ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند بود. این عامل بر توانایی عملکردی افراد تأثیرگذار است و سبب کاهش آن می‌شود. در این خصوص سالمند مشارکت‌کننده‌ای می‌گوید: «کارم که نمی‌تونم بکنم دیگه.. همون خونه هستم و کارای خونه رو انجام می‌دم و الآن رُماتیسم دارم و کار که دیگه نمی‌تونم بکنم». شرکت‌کننده دیگری در این مورد بیان کرد: «من توانایی ازدواج کردن رو دیگه ندارم.. کارایی که یه آدم بعد ازدواج می‌کنه رو نمی‌تونم بکنم.. از من دیگه گذشته.» درمورد تغییرات جنسی در دوران سالمندی شرکت‌کننده‌ای عنوان می‌‌کند: «دیگه نمی‌تونم. همون شوهرمم می‌گفت تو جهنمی هستی و نمی‌تونی آداب و وظایف زن و شوهریت رو درست انجام بدی. مریض بودم.»
طبقه فرعی استخراج‌شده دیگر از طبقه اصلی ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند، اعتقادات مذهبی بود به‌طوری‌که مرگ همسر را تقدیر خود و خواست خداوند دانسته که باید آن را بپذیرند و غیرقابل‌تغییر است. علاوه‌براین شرایط خلوت و تنهایی بعد از فوت همسر را بیشتر با پروردگارشان می‌گذرانند. یکی از سالمندان مشارکت‌کننده در این خصوص می‌گوید«اون خدایی که سختی می‌ده. خودش آرامش هم می‌ده. می‌گن خدا ارحم الراحمینه. الکی که نیست. خدا خودش هست. آدمو قانع می‌کنه. خلوت‌هامو همیشه با خدا پر می‌کردم». شرکت‌کننده دیگری در این مورد اظهار کرد: «به‌هرحال خیلی‌ها از من جوون‌ترها هم که جوون بودن شوهرشون مرده هم دارن تحمل می‌کنن. به‌هرحال کار خدا هست دیگه. اینارو خدا به هم جفت کرده بعد یه روز دوباره از هم جداشون می‌کنه. به‌هرحال خداوند عاقبت ما رو به‌خیر کنه و اینم از تقدیرات ما بود که این‌طوری بشیم دیگه.»
عدم تمایل و احساس نیاز به ازدواج، یکی دیگر از طبقات فرعی استخراج شده، به‌عنوان یکی از موانع ازدواج مجدد مورد تأکید سالمندان بود. وفاداری و علاقه به همسر، رضایت از زندگی و فرزندان و سازگاری با پیشامدهای زندگی از جمله عواملی هستند که سالمندان به‌واسطه آن‌ها تمایل و احساس نیاز به ازدواج ندارند که این مسأله منشأ گرفته از فرهنگ و هنجارهای جامعه است.
وفاداری و علاقه به همسر یکی از موانع مهم ازدواج مجدد است که برای سالمندان اهمیت ویژه‌ای دارد. دراین‌خصوص سالمند مشارکت‌کننده‌ای گفت: «به نظرم خدا یکی ، یار یکی. خاک همسرمو با دنیا عوض نمی‌کنم».شرکت‌کننده دیگری نیز در این مورد اظهار کرد: «حاجی خیلی مهربون بود. من دوسش داشتم. اون دوست نداشت کسی باهام حرف بزنه. خیلی منو دوست داشت. با کی ازدواج کنم!؟ من دوستش داشتم». مفهوم استخراج‌شده دیگر، رضایت از زندگی و فرزندان بود که سالمندان به دلیل آن تمایلی به ازدواج مجدد نداشتند. در‌این‌خصوص یکی از سالمندان مشارکت‌کننده گفت: «چون از زندگیم راضی هستم. از بچه‌هام راضی هستم. از شوهرم راضی بودم. اصلاً فکرشو نمی‌کنم که بخوام ازدواج کنم دوباره.» شرکت‌کننده دیگری به علت مشکلات سابق در زندگی، از وضعیت فعلی راضی بود و در این‌خصوص گفت: «از وقتی شوهرم فوت کرده زندگیم تغییر کرده. دیگه دعوا و درگیری نیست. بچه‌ها جابه‌جا شدن. بدون دغدغه هستم دارم زندگیمو می‌کنم! بچه‌هام ازدواج کردن رفتن. الآن آسوده‌ام».
سازگاری با پیشامدهای زندگی به‌عنوان یکی دیگر از مفاهیم استخراج‌شده از زیرطبقه عدم تمایل و احساس نیاز به ازدواج است. البته به این موضوع نیز باید اشاره کرد که سالمندان نگران حرف مردم هستند و این موضوع به‌عنوان تابو در بین افراد جامعه وجود دارد. سالمند شرکت‌کننده‌ای در این مورد می‌گوید: «با تنهاییم هم یه کاری می‌کنم. نمی‌شه به خاطر پر کردن تنهایی پاشم برم خونه یکی که زنش مرده یا خونه کسی که بچه نداره. نمی‌شه که».
همچنین یکی دیگر از طبقات فرعی استخراج‌شده از طبقه اصلی ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند مؤلفه استقلال بود که دو مفهوم توانایی جسمی و پشتوانه مالی را شامل می‌شود. یکی از سالمندان مشارکت‌کننده در این خصوص گفت: «من کارهامو خودم انجام می‌دم. من که سنی ندارم. من فقط هفتاد سال دارم و از پس کارام برمی‌آم.» شرکت‌کننده دیگری در این مورد گفت: «یه منبع در آمد دارم. اگر دست خالی باشه سخته اما منبع درآمد هست. یکم الآن دستم هست ماهیانه بس می‌کنه برام. شکر».
خانواده و نقش‌های متقابل افراد
با‌توجه‌به نتایج، نارضایتی و ناراحتی فرزندان به‌عنوان یکی از طبقات فرعی استخراج‌شده در این مطالعه بود. در‌این‌خصوص سالمند مشارکت‌کننده‌ای گفت: «اومدن خیلی‌ها. بچه‌ها گفتن: مامان! اینا چرا اومدن؟ الکی گفتم برای سرکار اومدن. پیش بچه‌ها نگفتم هیچ‌وقت که پررو نشن. یا مثلاً ناراحت نشن. من یعنی فکر کردم که شاید ناراحت بشن. بچه‌ان دیگه. به‌هرحال هرجور باشه پدرشونه. گفتم شاید بچه‌ها ناراحت بشن. گفتم منم شوهر نمی‌کنم». دیگر سالمندان مشارکت‌کننده در‌این‌باره گفت: «بچه‌ها نمی‌دونستن که پیشنهاد داشتم. می‌فهمیدن اون آدمو آتیش می‌زدن اصلاً!! پس مخالفن ؟؟ خیییلی. می‌کشتن.»
وابستگی متقابل فرزندان و والدین سالمند، به‌عنوان یکی دیگر از طبقات فرعی، طبقه اصلی خانواده و نقش های متقابل افراد، در این مطالعه شناخته شد. یکی از شرکت‌کنندگان سالمند در این مورد بیان داشت: «من و پسرم تنهاییم. غذا درست می‌کنیم. بعد از نماز، ناهار می‌خوریم. مادر و بچه تنهاییم دیگه».
طبقه فرعی استخراج‌شده دیگر درمورد طبقه اصلی خانواده و نقش‌های متقابل افراد، اهمیت تحصیل و موفقیت فرزندان بود. به‌طوری‌که یکی از سالمندان مشارکت‌کننده گفت: «‌فکر کردم به ازدواج. اما اگه ازدواج می‌کردم بچه‌هام میفتادن دست کل پدر (ناپدری) و اگه یه چیزی بهشون می‌گفت و بچه‌هام ناراحت می‌شدن و درس نمی‌خوندن. گفتم بذارم بچه‌هام درس بخونن و موفق بشن. من به همین راضی‌ام. بیشتر به خاطر بچه‌هام بود اون‌طوری خواستگار زیاد اومدن. من اما به خاطر بچه‌ها... به بچه‌هام گفتم من هم پدر شمام و هم مادرتون. نمی‌خوام کار کنین و سختی بکشین، شما فقط درس بخونین و به یه جا برسین».
حس انجام وظیفه در قبال اعضای خانواده از جمله دیگر طبقات فرعی استخراج‌شده در این پژوهش بود. یکی از سالمندان مشارکت‌کننده در این خصوص گفت: «من یک دختر فلج دارم با 1 داماد مریض و 4 تا نوه و یک دختر بیوه که همه با من زندگی می‌کنن. یکی از نوه‌هام در بیمارستان بستریه. برای خرج اینا باید کار کنم.» سالمند دیگری در این مورد گفت: «دخترم که می‌ره بیمارستان از بچه‌ش نگهداری می‌کنم نمی‌ذارم بچه رو ببره مهدکودک. من خودم مواظب بچه‌ها هستم.»
روابط اجتماعی سالمند و تأثیرات آن
در این مطالعه یکی از طبقات استخراج‌شده براساس تجزیه و تحلیل نتایج، طبقه اصلی روابط اجتماعی سالمند و تأثیرات آن بود که بر تمایل سالمندان به ازدواج مجدد تأثیر دارد و می‌تواند جزء موانع ازدواج مجدد در دوران سالمندی محسوب شود. تجربه ناخوشایند از ازدواج قبلی نیز، به‌عنوان یکی از طبقات فرعی مرتبط‌با طبقه اصلی ذکر شده است. به‌طوری‌که سالمند مشارکت‌کننده‌ای گفت: «به گذشته ها فکر نمی کنم اصلاً. چون زحماتم یادم می‌آد. من سنم کم بود. حاجی سنش زیاد بود. اون زحمات من با اون سن و سالم... اون حداقل باید یه هکتار زمین به من می‌داد یا حداقل بیمه‌م می‌کرد که به دردم می‌خورد. خیلی ناراحت هستم اما به هرحال محرمه دیگه چه کار کنم ».
وجود حمایت اطرافیان نیز به‌عنوان یکی دیگر از طبقات فرعی به‌دست آمد که سالمندان به آن اشاره کردند. سالمند شرکت‌کننده‌ای پیرامون این موضوع گفت: «بعضی وقت‌ها می‌رم خونه همسایه‌هام تا ناهار... بعد از نماز ظهرم یا من می‌رم خونه بچه‌هام یا نوه‌هام و دختر و پسرم میان خونه من و همین‌جوری می‌گذره و شبم که نماز رو خوندم کارامو می‌کنم و می‌خوابم.» در ادامه سالمند شرکت‌کننده اشاره کرد: «دخترام میان خونه‌مون درد و دل می‌کنیم. نوه‌هام میان و با هم حرف می‌زنیم. همسایه‌هامم میان پیشم یا من می‌رم خونه‌شون. پسر بزرگم بیشتر دنبال کارای منه. خرید می‌کنه. می‌بره بیرون و دکتر و اینا. دخترامم لباس می‌خرن برام و میان تو کارای خونه کمکم  می‌کنن. همشون مراقبمن. خوبن کلاً. همه‌شون دوستم دارن.»
بحث
در این پژوهش، ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند به‌عنوان یکی از طبقات گزارش شد که شامل مؤلفه‌های سن، نگرش منفی و اعتقادات کلیشه‌ای به سالمندی، تحولات جسمی دوره سالمندی، اعتقادات مذهبی، بی‌میلی و احساس نیاز به ازدواج و استقلال بود. یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد سالمندان با افزایش سن تمایلی به ازدواج مجدد ندارند. آن‌ها این امر را برای خود مناسب نمی‌دانند و معتقدند برای آن‌ها مفید نخواهد بود. در این دوران، افراد معمولاً با یک سری تغییرات جسمی و جنسی مواجه می‌شوند که سالمندان شرکت‌کننده در مطالعه حاضر نیز، به بیماری‌ها و ضعف خود اشاره کردند، به‌طوری‌که بعضی از افراد توان انجام امور داخل و خارج از منزل را ندارند و از عهده مسئولیت‌های زندگی برنمی‌آیند. این مسئله خود باعث تغییر دیدگاه افراد نسبت به دوران سالمندی و حتی ایجاد نگرش منفی شده است. علاوه‌براین سالمندان گفتند که توانایی رفع نیازهای جنسی شریک زندگی خود را ندارند زیرا در این سن، تمایلات جنسی افراد کاهش می‌یابد. 
سالمندان شرکت‌کننده در مطالعه کیفی عثمانی و همکاران در شهر بوکان نیز، دوران سالمندی را مانعی برای ازدواج مجدد دانستند که هر 2 نفر مشکلات خاص خود را دارند و این ازدواج برای آن‌ها هیچ مزیتی نخواهد داشت. اعتقاد آنان برای ازدواج این بود که افراد باید جوان باشند [27]. در مطالعه صورت‌گرفته توسط مورمن و همکارانش و مطالعه سوینی نتایج نشان دادند، احتمال ازدواج مجدد با افزایش سن، کاهش می‌یابد که این مورد نیز با نتایج مطالعه ما هم‌خوانی داشتند [3233]. علاوه‌براین، شواهد وجود تبعیض سنی در ازدواج مجدد سالمندان بیوه را مؤثر دانسته‌اند [34]. با افزایش سن و آغاز دوره سالمندی افراد با مسئله بازنشستگی مواجه می‌شوند و با ایجاد تغییراتی در عملکرد جسمی، جنسی و روانی، در همه جوامع، عامل سن، به‌عنوان مانعی برای ازدواج مجدد سالمندان مطرح می‌شود [35]. در مطالعه غریبی و همکاران نیز، بر این نکته تأکید شده است که دوران سالمندی می‌تواند بر عملکرد جنسی تأثیرگذار باشد و آن را تغییر دهد، اما تا ‌حدود‌ زیادی به سلامت روحی و جسمی فرد نیز وابسته است [36] که همه این یافته‌ها همسو با نتایج پژوهش حاضر است.
مانع دیگر در رابطه با ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند، نگرش منفی و اعتقادات کلیشه‌ای است که خود شامل مضامینی همچون آبروبر بودن و تابو دانستن ازدواج مجدد، مناسب بودن ازدواج مجدد برای مردان و ازدواج نکردن اطرافیان به‌ویژه افراد جوان‌تر است. سنت‌ها و ارزش‌های حاکم بر جامعه تأثیر بسیار مهمی بر زندگی و انتخاب‌های افراد به‌ویژه ازدواج دارد. به‌طوری‌که زنان سالمند در مطالعه ما به دلیل ترس از صحبت دیگران درمورد آنان، تحقیر شدن، از‌دست‌دادن احترام وآبرو و تابو بودن این مسئله در افکار مردم جامعه با ازدواج مجدد مخالفت کردند. علاوه‌براین سنت‌ها و آداب و رسوم مرسوم جامعه، ازدواج را فقط برای افراد جوان مناسب می‌دانند، درحالی‌که در فرهنگ ما ازدواج مجدد برای سالمندان تابو و ناپسند است [37].
 اکثر زنان بیوه در مطالعه عثمانی و همکاران اذعان داشتند که با ازدواج مجدد، احترام و منزلت خود را در جامعه از‌دست‌می‌دهند و نگرش جامعه نسبت به ازدواج مجدد سالمندان منفی است. به دلیل آن‌که صرفاً به جنبه جنسی ازدواج توجه می‌شود، در‌حالی‌که نیازهای عاطفی و امنیتی علاوه بر نیاز جنسی، در سنین بالا تأمین می‌شود و به بهبود قدرت و اعتبار فرد کمک می‌کند [27]. همچنین در مطالعه کاروپیا که بر زنان مالزیایی انجام شد، نسبت به ازدواج مجدد زنان تردید خاصی وجود دارد و نگرش جامعه پیرامون این مسئله منفی است زیرا نشان‌دهنده پایبند نبودن زنان به سنت‌های جامعه است [38]. همسو ﺑﺎ ایﻦ ﻧﺘﺎیﺞ، در ﺳﺎیﺮ مطالعات ﻧﯿﺰ ﺑﻪ اثرات ﻣﻨﻔﯽ ﮐﻠﯿﺸﻪ‌ها و اعتقادات ﻓﺮهنگی ﺑﺮ زﻧﺎن اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ به‌طوری‌که ناصری و همکارش بیان کردند، زﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ همسر ﺧﻮد را ﺑﻪ‌علت ﻓﻮت از دﺳﺖ ﻣﯽدهﻨﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻧﺎن ﻣﻄﻠﻘﻪ ﺑﻪ ﮐﻠﯿﺸﻪ‌های ﻓﺮهﻨﮕﯽ ﻣﻨﻔﯽ درمورد زﻧﺎن ﺑﯿﻮه ﺑﺎور دارﻧﺪ. به‌این‌ترتیب ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻋﺪم ازدواج ﻣﺠﺪد زﻧﺎن و متغیر باور ﺑﻪ ﮐﻠﯿﺸﻪ‌های ﻓﺮهﻨﮕﯽ راﺑﻄﻪی ﻣﻌﻨﺎدار و ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ در ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻮﺳﻂ وﺟﻮد دارد [39]. در این راستا، مطالعه انجام‌گرفته در سنگاپور نیز، نشان داد باورهای دینی و نگرش‌های فرهنگی در ازدواج مجدد سالمندان اهمیت بسیاری دارد [40]. در فرهنگ پختون نیز، تنها ماندن سالمند بعد از فوت همسر به‌لحاظ فرهنگی رفتار قابل‌قبولی محسوب می‌شود، درحالی‌که ازدواج مجدد یک تابوی اجتماعی است و به دلیل ناپسند بودن این رفتار از دیدگاه افراد و جامعه، اعضای خانواده معمولاً در مقابل ازدواج مجدد سالمندان ممانعت ایجاد می‌کنند [28]. 
در مطالعه برزوئی و همکاران نیز، از دیدگاه زنان سالمند، عوامل فرهنگی-اجتماعی ازجمله ناپسند بودن ازدواج مجدد در این دوران (53 درصد) به‌عنوان مهم‌ترین مانع ازدواج مجدد گزارش شد [19] که نتایج مطالعات ذکرشده با نتایج مطالعه حاضر همخوانی داشت.
مناسب دیدن ازدواج مجدد برای مردان و مسئله جنسیت یکی دیگر از مضامین طبقه فرعی دیدگاه‌ها و اعتقادات کلیشه‌ای است که بیشتر تحت‌تأثیر سنت‌ها و هنجارهای نهادینه‌شده در جامعه ایجاد شده است. طبق این باور، ازدواج مجدد برای مردان طبیعی‌تر تلقی می‌شود. ازجمله دلایل مهم آن می‌توان به ناتوانی مردان سالمند در اداره امور منزل اشاره کرد. زنان شرکت‌کننده در مطالعه حاضر نیز، این مسئله را برای خود در سن سالمندی مناسب نمی‌دانند و بعضی گفتند که شرایط لازم برای ازدواج مجدد را ندارند. نتایج مطالعه عثمانی و همکاران نیز، نشان داد دیدگاه افراد سالمند با‌توجه‌به جنسیت خود نسبت به مسئله ازدواج مجدد و ضرورت آن متفاوت است. جنسیت و به‌ویژه زن بودن مانع مهمی برای این امر محسوب می‌شود، بنابراین زنان به مجرد ماندن تشویق می‌شوند و در این مورد تبعیض جنسی به افراد تحمیل می‌شود [27]. 
در مطالعه براون و همکاران نیز نشان داده شد میزان ازدواج مجدد در مردان تقریباً دو برابر زنان است [41]. نتایج مطالعه  مورمن و همکاران در آمریکا نیز حاکی از این بود که احتمالاًًٌ مردان بعد از فوت همسرشان، بیشتر از زنان به ازدواج مجدد تمایل دارند. آن‌ها می‌خواهند با ازدواج مجدد از مزایای آن بهره‌مند شوند و شرایط این امر نسبت به زنان، بهتر برایشان فراهم است [32]. در سایر مطالعات نیز به نتایج مشابهی اشاره شده به‌طوری‌که با وجود امید به زندگی کمتر در مردان بیوه، تمایل آنان به ازدواج مجدد با زنان جوان‌تر بیشتر است، همچنین زنان بیوه کمتر دارای شرایط ازدواج هستند [42] که به افزایش تقاضای ازدواج از جانب مردان بیوه منجر شده است.
یکی دیگر از مضامین دیدگاه‌ها و اعتقادات کلیشه‌ای، ازدواج نکردن اطرافیان به‌ویژه افراد جوان‌تر است. در بعضی موارد، شرکت‌کنندگان گفتند اطرافیان و نزدیکانشان که موقعیت آن‌ها را دارند یا حتی جوان‌تر هستند، ازدواج نمی‌کنند پس برای آن‌ها هم این امر ناپسند است و آن‌ها تابع سنت‌های جامعه هستند که این مورد با نتایج مطالعه موس و همکاران نیز تطابق داشت. آن‌ها در مطالعه خود گفتند سالمندان بیوه احتمالاًًً به اطرافیان و اکثر افرادی که در شرایط مشابه آن‌ها ازدواج مجدد نداشته‌اند، توجه می‌کنند و تصمیم گرفته‌اند که به دلیل نداشتن همسر، تنها به خودشان اکتفا کنند [37]. در مطالعه عثمانی و همکاران نیز، به این نکته اشاره شد که به دلیل گسترش و تأثیر افکار عمومی بر سالمندان بیوه، بعضی مردان و زنان بیوه از سایر سالمندانی که در موقعیت آن‌ها هستند و ازدواج نکرده‌اند، تبعیت می‌کنند و تحت‌تأثیر فشارهای اجتماعی مجبورند که از هنجارهای سنتی جامعه پیروی کنند [35] که این یافته‌ها با یافته‌های مطالعه حاضر همخوانی دارد.
یک مسئله دیگر در طبقه ویژگی‌ها، تغییرات و دیدگاه سالمند، بی‌میلی و بی‌نیازی به ازدواج است که خود از مضامینی چون وفاداری و علاقه به همسر، رضایت از زندگی و فرزندان، سازگاری با پیشامدهای زندگی تشکیل شده است. سالمندان شرکت‌کننده در این مطالعه این‌گونه فکر می‌کنند که همسر و یار فقط یک نفر می‌تواند باشد و به دلیل علاقه فراوان به وی، داشتن خاطرات خوب گذشته، اعتقادات مذهبی همراه با توکل به خداوند، راضی بودن از همسر، فرزندان و زندگی نمی‌توانند جایگزینی برای او انتخاب کنند. آن‌ها گاه تجردشان را تقدیر و سرنوشت غیرقابل‌تغییری از جانب خداوند می‌دانند که باید با آن تطابق پیدا کنند. یافته‌های ما با نتایج مطالعه عثمانی و همکاران نیز همخوانی داشت به‌طوری‌که برخی از زنان بیوه اشاره کردند که با رضایت از زندگی فعلی خود و عادت به تنهایی، تمایلی به ازدواج ندارند. علاوه‌براین، معاشرت با دوستان، همسایگان و اعضای خانواده را روش برطرف کردن تنهایی خود می‌دانند. 
در بعضی موارد نیز سالمندان عشق و تعهد دادن به همسر اول‌ و نیز قول دادن به تجرد قطعی بعد از مرگ او را عامل ازدواج نکردن دوباره اعلام کردند. زیرا باوردارند که وفادار ماندن به همسر فوت‌شده مورد تحسین افراد جامعه قرار می‌گیرد [27]. در مطالعه آلام و همکاران نیز بیان شد ازدواج مجدد برای زنان در دوران سالمندی، بی‌وفایی نسبت به همسر فوت‌شده محسوب می‌شود [28]. علاوه‌براین، سایر نزدیکان سالمند را همچنان عزادار همسرش می‌پندارند و فراموش کردن متوفی را برای او امری غیرممکن درنظر می‌گیرند از‌این‌رو انتظار می‌رود که زن بعد از مرگ همسرش همچنان نسبت به او وفادار بماند [37]. 
مسئله دیگری که مانع از ازدواج زنان بیوه سالمند است، استقلال آن‌ها از نظر توانایی‌های جسمی و پشتوانه مالی است به‌طوری‌که زنان شرکت‌کننده در مطالعه با داشتن حقوق بازنشستگی و توانایی از عهده برآمدن کارهای روزمره نیاز و تمایل به ازدواج مجدد را در خود احساس نمی‌کردند. علاوه‌براین، زنانی که در قبال اعضای خانواده مسئولیت‌هایی داشتند (مانند مراقبت از فرزندان و نوه‌ها) یا در زندگی قبلی سختی و فشار زیادی را متحمل شده‌اند، به این مطلب نیز اشاره کردند. شرکت‌کنندگان در مطالعه عثمانی و همکاران بیان کردند با مراقبت از همسر هنگام بیماری یا تلاش برای کسب درآمد نمی‌خواهند مجدداً ازدواج کنند [27]. از دیگر دلایل ازدواج نکردن سالمندان، فواید دوران بیو‌گی، رضایت از زندگی و ترس ناشی از انجام کارهای مراقبتی در منزل است که در مطالعه موس و همکاران اشاره شد [37] و این مسأله با نتایج مطالعه ما همسو بود.
خانواده و نقش‌های متقابل افراد یکی دیگر از موانع بیان‌شده ازدواج مجدد سالمندان است. نارضایتی و ناراحتی فرزندان، وابستگی متقابل فرزندان و والدین سالمند، اهمیت تحصیل و موفقیت فرزندان، حس انجام وظیفه در مقابل سایر اعضای خانواده، طبقه‌های فرعی این طبقه اصلی را تشکیل می دهند. بعضی از زنان سالمند شرکت‌کننده معتقدند مطرح شدن موضوع ازدواج موجب ناراحتی و دل‌خوری فرزندان می‌شود. علاوه‌براین سالمندانی که فرزند مجرد دارند و یا با فرزند آسیب‌دیده اجتماعی و یا با عروس خود زندگی می‌کنند، احساس تنهایی نمی‌کنند و با‌وجود‌این شرایط به خود اجازه فکر کردن درمورد ازدواج را نمی‌دهند. همچنین بیشتر سالمندان در مطالعه حاضر به‌خاطر فرزندان و اهمیت موفقیت‌های تحصیلی آنان در آینده از ازدواج مجدد خودداری کرده‌اند. آن‌ها گاه توانایی طرح موضوع را با فرزندانشان نداشتند زیرا بچه‌ها ازدواج مجدد را برای والدینشان ناپسند می‌دانند و والدین نیز گمان می‌کنند که با انجام این کار منزلت و احترام خود را از دست می‌دهند. این یافته‌ها با یافته‌های پژوهش عثمانی و همکارانش و دی‌یونگ و همکارانش مطابقت داشت آن‌ها نیز فرزندان را به‌عنوان یکی از موانع ازدواج مطرح کرده بودند [27، 43]. همچنین در مطالعه‌ای گفته شد که فرزندان، به‌ویژه پسران، توانایی پذیرش ازدواج والدینشان را ندارند و نمی‌توانند پدر یا مادری ناتنی برای خودشان تصور کنند [43]. زنان مالزیایی نیز اشاره کردند، ازدواج مجدد افرادی که دارای فرزند هستند به‌منزله مسئولیت‌ناپذیری در برابر فرزندانشان محسوب می‌شود [38]. در مطالعه آلام و همکاران، زنان بیوه سالمند با وجود فرزند ترجیح می‌دهند که بدون ازدواج به زندگی خود ادامه دهند زیرا فرزندان امید سالمندان و دارایی آن‌ها محسوب می‌شوند. علاوه‌براین در فرهنگ پختون یکی از موارد انگ و تابوی اجتماعی برای فرزندان، ازدواج مجدد پدر یا مادر سالمند است [28]. در مطالعه دیگری، تفکر و عقیده زنان این بود که با ازدواج مجدد میراث فرزندان در معرض خطر قرار می‌گیرد و یا احتمالاًً آن‌ها تمایل ندارند برای پدرانشان جایگزینی انتخاب شود [32] که یافته‌های مذکور، همسو بودن با نتایج مطالعه حاضر را نشان داد.
در این مطالعه افرادی روابط اجتماعی سالمند و تأثیرات آن را به‌عنوان مانعی برای ازدواج بیان کردند. تجربه ناخوشایند از ازدواج قبلی و وجود حمایت اطرافیان طبقه‌های فرعی این طبقه اصلی را تشکیل دادند. سالمندانی که از ازدواج قبلی خود ناراضی هستند یا تجربه ناخوشایندی از جمله طلاق، درگیری و تلاش زیاد برای کسب درآمد داشتند، این عامل را به‌عنوان مانع ازدواج بیان کردند. برخورداری از حمایت اجتماعی و زندگی با افراد دیگر، این تصور را برای زنان سالمند به وجود آورده است که نیازی به ازدواج مجدد و جست‌وجوی شریک زندگی ندارند. چنین افرادی دیگر نمی‌خواهند تجارب تلخ و سختی‌های گذشته در زندگی‌شان تکرار شود، به همین دلیل تمایلی به ازدواج مجدد ندارند و از این وضعیت فعلی گاه با وجود حمایت اطرافیان در امور داخل و خارج از منزل احساس راحتی، استقلال و آرامش بیشتری دارند که این نتایج با یافته‌های پژوهش عثمانی و همکاران همخوانی داشت [27]. 
در پژوهش آلام و همکاران نیز به این مطلب اشاره شد که زنان سالمند بیوه در مقایسه با مردان از حمایت اقتصادی، روانی و اجتماعی بیشتری برخوردار می‌شوند، بنابراین برخلاف مردان سالمندی که همسران خود را از دست داده‌اند، تمایل و نیازی به ازدواج مجدد در خود احساس نمی‌کنند [28].
نتیجه‌گیری نهایی
از آنجا که افراد شرکت‌کننده در مطالعه ما زنان سالمند بودند، سنت‌ها و هنجارهای نهادینه‌شده در جامعه، افکار دیگران و تابو بودن این مسئله نگرانی بیشتری را برایشان ایجاد کرده بود. علاوه‌براین ﺑﺎ ﻣﺮگ همسر ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻣﺸﺎرﮐﺖ و ﻣﺬاﮐﺮه در ﺑﺨﺶ‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻧﺪﮔﯽ از دﺳﺖ می‌رود و ﺗﻨﻬﺎ زیﺴﺘﻦ ﺑﻪ‌ﻃﻮر‌ﻣﺴﺘﻘﻞ، ﺑﺎ ﺧﻄﺮ ﺑﺎﻻی ﻣﺮگوﻣﯿﺮ همراه اﺳﺖ و تأثیر زیادی ﺑﺮ ﺷﺮایﻂ رواﻧﯽ اﻓﺮاد سالمند دارد. بنابراین با‌توجه‌به معذب بودن، شرم و حیا و شفاف نبودن زنان ایرانی نسبت به خواسته‌هایشان که می‌تواند با حفظ استقلال و تطابق با شرایط زندگی افراد مرتبط باشد  یکی از بارز‌ترین نکات در جهت افزایش آگاهی افراد جامعه و ارتقا ازدواج مجدد زنان سالمند، اهمیت و توجه به اعتقادات، فرهنگ و ارزش‌های اخلاقی حاکم بر جامعه و خانواده است. از جمله دیگر مسائل مهم سالمندان تنها را می‌توان تعصبات رایج و دیدگاه‌های نامناسب فرزندان و سایر اطرافیان، پیرامون ازدواج مجدد آن‌ها عنوان کرد. در‌این‌خصوص سالمندان باید نسبت به خود و نیازهایشان شناخت پیدا کنند و این آگاهی را افزایش دهند. علاوه‌براین فرزندان، والدین، سایر اطرافیان و حتی همه افراد جامعه نسبت به حقوق یکدیگر احترام و ارزش قائل شوند و تعدی نکردن از این حقوق را به‌طور جدی در پیش بگیرند زیرا ازدواج در دوره سالمندی می‌تواند راه‌حلی به منظور کاهش تنهایی و افسردگی سالمندان و افزایش کیفیت زندگی آنان باشد و تعدی از این حقوق مانع از تصمیم‌گیری آزادانه افراد می‌شود.
کاربرد‌های نظری و عملی 
 ضمن آنکه این پژوهش می‌تواند به انجام سایر مطالعات در آینده بینجامد، پیشنهاد می‌شود که با انجام چندین مرحله مصاحبه، مطالعات بیشتری پیرامون تأثیر ازدواج در دوران سالمندی بر دو گروه زنان و مردان با حجم نمونه بیشتر در شهرها، روستاها و جوامع مختلف صورت گیرد و نتایج آن بر میزان بار بیماری‌ها، تنهایی و افسردگی در دوره سالمندی بررسی شود. علاوه‌براین تغییر دیدگاه جوامع و خانواده‌ها نسبت به این موضوع، می‌تواند مدنظر برنامه‌ریزان نظیر رسانه‌ها، سازمان بهزیستی و سازمان‌های ذی‌ربط سالمندان قرار گیرد و برای آن سیاست‌گذاری‌های مرتبط با بهبود شرایط زندگی سالمندان در جامعه صورت گیرد.
با‌توجه‌به محدودیت‌های ناشی از سن در دوران سالمندی نظیر شنوایی و توانایی فیزیکی، پژوهشگر سعی کرد تمامی اطلاعات موردنیاز را در یک مصاحبه دریافت کند، اما به دلیل خستگی زودتر این افراد ممکن است مصاحبه‌ای با کاهش کیفیت موردنظر روبه‌رو شده باشد و این مسئله گفته‌های شرکت‌کنندگان در پژوهش را تحت‌تأثیر قرار داده باشد. علاوه‌براین محققین نبود سالمندان دارای تحصیلات دانشگاهی و بازنشسته در میان مشارکت‌کنندگان، نبود اطلاع از طول مدت ازدواج افراد و بی‌میلی سالمندان بالای 75 سال برای شرکت در مصاحبه را به‌عنوان محدودیت پژوهش مد نظر قرار داده‌اند. 

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی بابل با کد اخلاق MUBABOL.HRI.REC.1396.22 تصویب شد.

حامی مالی
حمایت مالی این مطالعه توسط کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم‌پزشکی بابل انجام شده است.

مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخش‌های پژوهش حاضر مشارکت داشته‌اند.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
در این‌جا از تمامی سالمندان محترمی که ما را در انجام این مطالعه یاری کردند و سؤالات مصاحبه را با صبر و شکیبایی پاسخ دادند، سپاسگزاری می‌کنیم. علاوه‌براین از زحمات و همکاری مسئولین مربوطه در دانشگاه علوم‌پزشکی بابل نیز سپاسگزاریم.

References
1.Bélanger E, Ahmed T, Vafaei A, Curcio CL, Phillips SP, Zunzunegui MV. Sources of social support associated with health and quality of life: A cross-sectional study among Canadian and Latin American older adults. BMJ Open. 2016; 6(6):e011503. [PMID]
2.Babaei M. [Social Problems of Families Caring for a Frail Elderly Referrals to Public Hospitals Clinics in Karaj City (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2007; 2 (1):177-81. [Link]

3.Mosavi F, Sahami S, Saadati N, Namjo F. [The relationship between social support, intrapersonal dependency, and life expectancy among elderly women (Persian)]. Quarterly Journal of Geriatric Nursing. 2018; 3(3):46-56. [Link]

4.Imanzadeh A, Hamrahzdeh M. [Identification of facilitators and deterrents of the quality of life in elderly women and men: A phenomenological research (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2018; 12(4):430-45. [DOI:10.21859/sija.12.4.430]

5.Orang S, Hashemi Razini H, Abdollahi MH. Relationship between early maladaptive schemas and meaning of life and psychological well-being of the elderly. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2017; 12(3):326-45 [DOI:10.21859/sija.12.3.326]

6.Taghi Sheykhi M. [Social security and the elderly people’s pathology in Tehran: A sociological study (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2008; 2(4):454-61. [Link]

7.Khodamoradi A, Hassanipour S, Daryabeigi Khotbesara R, Ahmadi B. [The trend of population aging and planning of health services for the elderly: A review study (Persian)]. Journal of Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences. 2018; 6(3):81-95. [Link]

8.Bandari R, Heravi-Karimooi M, Mohebi L, Montazeri A. [Validation of the Persian version of the Geriatric Anxiety Inventory (Persian)]. Payesh. 2016; 15(4):422-31. [Link]

9.Tabue Teguo M, Simo-Tabue N, Stoykova R, Meillon C, Cogne M, Amiéva H, et al. Feelings of loneliness and living alone as predictors of mortality in the elderly: The PAQUID study. Psychosomatic Medicine. 2016; 78(8):904-9. [PMID]

10.Heravi-Karimooi M, Anoosheh M, Foroughan M, Sheykhi MT, Hajizadeh E. Understanding loneliness in the lived experiences of Iranian elders. Scandinavian Journal of Caring Sciences. 2010; 24(2):274-80. [PMID]

11.Shiri M, Rostami E. [Economic, social and demographic characteristics of the elderly based on the results of the general population and housing census 2016 (Persian)]. Tehran: Statistical Center of Iran; 2019. [Link]

12.Holwerda TJ, Deeg DJ, Beekman AT, van Tilburg TG, Stek ML, Jonker C, et al. Feelings of loneliness, but not social isolation, predict dementia onset: Results from the Amsterdam Study of the Elderly (AMSTEL). Journal of Neurology, Neurosurgery, and Psychiatry. 2014; 85(2):135-42. [PMID]

13.Steptoe A, Shankar A, Demakakos P, Wardle J. Social isolation, loneliness, and all-cause mortality in older men and women. Proceedings of the National Academy of Sciences. 2013; 110(15):5797-801. [PMID]

14.Richmond P, Roehner BM. Effect of marital status on death rates. Part 2: Transient mortality spikes. Physica A: Statistical Mechanics and its Applications. 2016; 450:768-84. [DOI:10.1016/j.physa.2015.12.138]

15.Mehri Nejad SA, Ramezan Saatchi L, Paydar S. [Death anxiety and its relationship with social support and adherence to religion in the elderly (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2017; 11(4):494-503. [DOI:10.21859/sija-1104494]

16.Alikarami K, Maleki A, Abdollahyan H, Rezaei M. [Phenomenology of the lived experiences of lonely aged women from abandonment and rejection (Persian)]. Social Welfare Quarterly. 2021; 21(80):231-60. [Link]

17.Perkins JM, Lee HY, James KS, Oh J, Krishna A, Heo J, et al. Marital status, widowhood duration, gender and health outcomes: A cross-sectional study among older adults in India. BMC Public Health. 2016; 16(1):1032. [PMID]

18.Bagheri-Nesami M. [Exploration of elderly women lived experiences about psychological- emotional changes: A qualitative study (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2012; 21(1):204-15. [Link]

19.Borzoei F, Mohebbi M, Mohsenpour M. A Survey of single elderly perspectives on factors affecting marriage in Sabzevar in 2013. Paper presented at: The First Annual Scientific Research Conference of Students of Sabzevar University of Medical Sciences. 11 November 2014; Sabzevar, Iran. [Link]

20.Indriana Y. Remarriage in elderly: A qualitative research. Journal of Modern Education Review. 2013; 3(11):870-80. [Link]

21.Norton MC, Smith KR, Østbye T, Tschanz JT, Schwartz S, Corcoran C, et al. Early parental death and remarriage of widowed parents as risk factors for Alzheimer disease: The Cache County study. The American Journal of Geriatric Psychiatry. 2011; 19(9):814-24. [PMID]

22.Kwon HS. Consideration of marital status in a mortality model and its application for mortality risk management. Asia-Pacific Journal of Risk and Insurance. 2016; 10(2):193-216. [DOI:10.1515/apjri-2015-0018]

23.Van Hedel K, Van Lenthe FJ, Avendano M, Bopp M, Esnaola S, Kovács K, et al. Marital status, labour force activity and mortality: A study in the USA and six European countries. Scandinavian Journal of Public Health. 2015; 43(5):469-80. [PMID]

24.Wilson CM, Oswald AJ. How does marriage affect physical and psychological health? A survey of the longitudinal evidence. Econ Stor. 2005; 1619:1-29. [DOI:10.2139/ssrn.735205]

25.Zarei H, Abolfathi Momtaz Y, Sahaf R, Mehdi M. [Marital satisfaction among older adults who married in old age in Sanandaj in 2016 (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2019; 14(1):14-25. [DOI:10.32598/sija.13.10.170]

26.Lee SY. Mortality differential by marital status. Journal Statistical Research. 2012; 17(1):53-68. [Link]

27.Osmani N, Matlabi H, Rezaei M. Barriers to remarriage among older People: Viewpoints of widows and widowers. Journal of Divorce & Remarriage. 2018; 59(1):51-68. [Link]

28.Alam H, Hussain B, Hussain S. Remarriage of elderly widows and widowers in Pakhtun culture. Journal of Gender and Social Issues. 2021; 20(1):37-44. [Link]

29.Tsang FY. Attitudes of elderly people towards second marriage in old age. Open Dissertation Press; 2017.

30.Mehrdad N, Oskooei F, Seyed Fatemi N, Rezaei M, Ebrahimi H. Qualitative content analysis. Tehran: Boshra Science Publishing Center; 2013. [Link]
31.Adib Haj Bagheri M, Parvizi S, Salsali M. [Qualitative research methods (Persian)]. Tehran: Boshra Publications; 2011. [
Link]
32.Moorman SM, Booth A, Fingerman KL. Women’s romantic relationships after widowhood. Journal of Family Issues. 2006; 27(9):1281-304. [DOI:10.1177/0192513X06289096

33.Sweeney MM. Remarriage of women and men after divorce: The role of socioeconomic prospects. Journal of Family Issues. 1997; 18(5):479-502. [PMID]
34.Watson WK, Bell NJ, Stelle C. Women narrate later life remarriage: Negotiating the cultural to create the personal. Journal of Aging Studies. 2010; 24(4):302-12. [PMID]

35.Osmani N. Explaining the view of elderly widows and their children toward remarriage. Tabriz: Tabriz University of Medical Sciences; 2017.

36.Gharibi T, Gharibi T, Ravanipour M. Facilitators and barriers affecting sexual desire in elderly Iranian women: A qualitative study. Sexual and Relationship Therapy. 2019; 34(2):228-41. [Link]

37.Moss MS, Moss SZ. The image of the deceased spouse in remarriage of elderly widow(er)s. Journal of Gerontological Social Work. 1981; 3(2):59-70. [Link]

38.Karupiah P. Stigma and widow remarriage: Experiences of Malaysian Tamil women. Journal of Family Studies. 2020; 1-17. [Link]

39.Naseri E, Yazdkhasti B. [Sociological factors related to the lack of remarriage of widows (case study: sponsored women in Sanandaj) (Persian)]. Quarterly Journal of Social Development. 2019; 14(1):31-60. [Link]

40.Mehta KK. Perceptions of remarriage by widowed people in Singapore. Ageing International. 2002; 27(4):93-107. [DOI:10.1007/s12126-002-1017-x]

41.Brown SL, Lee GR, Bulanda JR. Cohabitation among older adults: A national portrait. The Journals of Gerontology. Series B, Psychological Sciences and Social Sciences. 2006; 61(2):S71-9 [PMID]

42.Trivedi JK, Sareen H, Dhyani M. Psychological aspects of widowhood and divorce. Mens Sana Monographs. 2009; 7(1):37-49. [PMID]

43.De Jong Gierveld J, Peeters A. The interweaving of repartnered older adults’ lives with their children and siblings. Ageing and Society. 2003; 23(2):187-205. [DOI:10.1017/S0144686X02001095]
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: سالمند شناسی
دریافت: 1400/8/11 | پذیرش: 1400/12/22 | انتشار: 1401/7/19

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb