دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1402 )                   جلد 18 شماره 1 صفحات 77-60 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Shahbazin S, Sasanipour M. Analysis of Spatial Distribution of Aging and Internal Migration in the Counties of Country. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2023; 18 (1) :60-77
URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2355-fa.html
شهبازین سعیده، ساسانی پور محمد. تحلیل توزیع فضایی سالمندی و مهاجرت داخلی در شهرستان‌های کشور بین سال‌های ۱۳۸۵ تا 1395. سالمند: مجله سالمندی ایران. 1402; 18 (1) :60-77

URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2355-fa.html


1- گروه مهاجرت، توزیع فضایی و شهرنشینی، مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور، تهران، ایران.
2- گروه جمعیت و سلامت، مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور، تهران، ایران. ، mohammadsasanipour@nipr.ac.ir
متن کامل [PDF 8413 kb]   (1190 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2232 مشاهده)
متن کامل:   (1117 مشاهده)
مقدمه 
سالمندی جمعیت به‌ عنوان پیامد‌گذار جمعیت‌شناختی، یک مسیر شناخته‌شده جمعیتی است که نتیجه اجتناب‌ناپذیر آن کاهش میزان باروری و مرگ‌ومیر درنتیجه افزایش امید زندگی است [1]. مرحله اول افزایش جمعیت سالمند در جامعه، ناشی از افزایش امید زندگی است. با افزایش امید زندگی، شانس زنده ماندن افراد تا سنین سالمندی افزایش پیدا می‌کند و درنتیجه جمعیت سالمندان طی مدتی با آهنگ پرشتابی افزایش پیدا می‌کند [2].
در آغاز این قرن، شاخص امید زندگی برای جهانیان از مرز 66 سال عبور کرد. درواقع، در حالی ‌که در هر سال 1/7 درصد به جمعیت جهان افزوده می‌شود، این افزایش برای جمعیت 65 سال و بالاتر 2/5 درصد است. این فاصله ترکیب سنی جمعیت جهان را به ‌سوی سالمندی سوق می‌دهد [3]. برای اولین بار در تاریخ جهان، در سال 2000 تعداد سالمندان، از کودکان زیر 5 ساله بیشتر شد و بر اساس پیش‌بینی‌ها تا سال 2050 تعداد افراد سالمند از جمعیت زیر 15 ساله نیز پیشی خواهد گرفت [4]. 
در همین راستا و بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی در 40 سال آینده جمعیت افراد بالای 65 سال دنیا 2 برابر خواهد شد که سهم کشورهای مختلف برابر نیست، به ‌طوری ‌که 52 درصد از این جمعیت سالمند را کشورهای آسیایی و 40 درصد آن را کشورهای پیشرفته تشکیل خواهند داد [5].
مطالعات نشان می‌دهد جمعیت ایران همگام با جمعیت جهان رو به سالمندی می‌رود؛ ایران مراحل اول و دوم گذار جمعیتی را پشت سر گذاشته است [5-15]. مرحله سوم گذار جمعیت‌شناسی از اواسط دهه 1360 با آغاز کاهش میزان‌های موالید مشخص می‌شود. طی سال‌های 1365 تا 1375 خام موالید نسبت به دوره قبل 5/31 درصد کاهش و دوره 1375 تا 1380 به 3/18 در هزار رسید. به ‌این‌ ترتیب، ایران در آستانه ورود به دوره سوم گذار جمعیت‌شناسی قرار گرفت [16]. 
با گذار از مراحل فوق به ‌تدریج باید در انتظار پدیده سالمندی باشیم. نسبت جمعیت سالمند طی سال‌های 1335 تا 1395 آهنگ یکنواختی نداشته، اما آنچه از آمار و داده‌ها برمی‌آید، تعداد سالمندان کشور از 1173679 نفر در سال 1335 به 7414091 نفر در سال 1395 رسید، یعنی طی نیم‌ قرن حدود 6/3 برابر شده است. این در حالی است که جمعیت کشور طی این دوره 4/2 برابر شده است [17]. پایین ماندن نرخ باروری و مرگ‌ومیر و افزایش طول عمر، ساختار سنی جمعیت کشور را پیوسته تغییر خواهد داد. جمعیت کشور طی دهه‌های آینده بی‌شک در مسیر سریع‌تری از پیری قرار می‌گیرد. رشد پیشی‌گرفته از افزایش سن به دلیل توسعه اقتصادی و سیستم تأمین اجتماعی، فشارهای شدیدی‌ بر افراد مسن، خانواده‌های آن‌ها و همچنین جامعه وارد خواهد کرد [8، 10]. 
علاوه بر نرخ باروری و مرگ‌ومیر پایین، مهاجرت جمعیت، سومین عامل اصلی است که ساختار سنی جمعیت را تعیین می‌کند. طی دهه‌های اخیر در کشور، همراه با روند شهرنشینی و نوسازی‌، افزایش فناوری اطلاعات و حمل‌ونقل و درنتیجه کاهش محدودیت برای مهاجرت از مکانی به مکان دیگر، افزایش سریع مهاجرت‌های داخلی را شاهد بوده‌ایم [18]. در فاصله سال‌های 1355 تا 1365 حدود 5/7 میلیون نفر در درون مرزهای ایران جابه‌جا شده‌اند. این تعداد تقریباً 11/6 درصد از جمعیت کشور در سال 1365 را تشکیل می‌داد. در سرشماری سال 1375 نسبت جمعیت مهاجر کشور به 14/5 درصد افزایش یافت که برای سرشماری سال 1385 نیز این روند افزایشی ادامه داشته و به 17/2 درصد رسید. 
در سرشماری سال‌های 1390 و 1395 این نسبت به ترتیب به 7/4 و 5/3 درصد رسید که در این زمینه باید تغییر دوره زمانی سرشماری از 10 سال به 5 سال را متذکر شد [19]. همراه شدن این حجم از مهاجران داخلی با الگوی سنی مشخص و متفاوت مهاجران نسبت به جمعیت ساکن مبدأ و مقصد، پیامدهای متفاوتی برای هر 2 منطقه به همراه می‌آورد. الگوی سنی مهاجران عمدتاً جوان‌گزین است. درواقع، در جریان مهاجرت داخلی کشور، غلبه گروه سنی جوان و میان‌سال بر سایر گروه‌های سنی، تأثیرات قابل‌‌توجهی بر ساختار سنی هر 2 منطقه مبدأ و مقصد را به دنبال دارد [20]. 
مطالعات متعدد نشان داده است مهاجرت داخلی تأثیرات بسیار متضادی بر پیری جمعیت در 2 منطقه مهاجرپذیر و مهاجرفرست دارد. از اهم این تأثیرات که در مطالعات متعددی به آن‌ها اشاره ‌شده، کاهش میزان و سرعت سالمندی در مناطق مهاجرپذیر در مقابل افزایش سرعت روند سالمندی در مناطق مهاجرفرست و درنتیجه وارونگی سالمندی مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر است [2122]. با توجه به این واقعیت جمعیت‌شناختی که نرخ باروری و مرگ‌ومیر در مرحله پایدارتری باقی‌مانده‌اند، مهاجرت داخلی در مقیاس بزرگ نقش مهمی را در تغییر الگوهای ساختار جمعیتی منطقه‌ای و شکل دادن به روند پیری منطقه ایفا می‌کند [2324]. 
تحقیقات قبلی متعددی در سطح دنیا و ازجمله ایران، الگوهای فضایی پدیده‌های مختلف را بررسی کرده‌اند. با این ‌حال، مطالعات نسبتاً کمتری بر الگوهای فضایی سالمندی و تغییرات آن در سال‌های اخیر متمرکزشده‌اند. از اولین مطالعات در این زمینه می‌توان به مطالعه مک‌کارتی اشاره کرد. او در کتاب خود تلاش کرد توزیع فضایی سالمندی و تغییرات آن را در ایالات ‌متحده از سال 1962 نشان دهد [25]. در همین زمینه، مطالعات دیگری مانند چنر و همکاران [26] درباره بررسی توزیع فضایی سالمندی در کانادا و شیودی و همکاران [27] در ژاپن نیز تفاوت توزیع منطقه‌ای شهری و روستایی سالمندان را بررسی کرده‌اند. وانگ [28] در مطالعه‌ای گسترده تلاش کرد توزیع فضایی سالمندان را در چین بررسی کرده و عوامل اجتماعی و اقتصادی‌ مؤثر بر آن را شناسایی کند. ومیولپلی و همکاران [29] در مطالعه‌ای مشابه، توزیع فضایی سالمندی در ایالات متحده را بررسی و شناسایی کردند. آنان معتقد بودند که تصادفات در میان افراد سالمند فراوانی بالایی دارد و شناخت این الگوی فضایی از سالمندان، می‌توان تمهیدات و برنامه‌ریزی‌های لازم برای کاهش این تصادفات را به دست دهد. 
در ایران نیز در دهه‌های اخیر مطالعات چندی به بررسی توزیع فضایی پدیده‌های جمعیتی با تأکید بر سالمندی انجام شده است. فرجی سبکبار و همکاران [30]، تحلیل توزیع فضایی سالمندی در کشور ‌در سال 1390 را نشان داده‌اند. نیک‌پور و حسنعلی‌زاده [31] نیز با تأکید بر نقاط شهری و روستایی کشور، تفاوت توزیع فضایی سالمندی را تحلیل کردند. همچنین در مطالعات دیگری نیز به بررسی توزیع فضایی سالمندی با تأکید بر نقاط جغرافیایی مشخصی مانند استان و شهرستان پرداخته ‌شده است. نیک‌پور و حسنعلی‌زاده [32]، توزیع فضایی شاخص‌های سالمندی در شهر بابل را بررسی کرده‌ و توزیع این پدیده را بر حسب مناطق و محلات این شهر نشان داده‌اند و در مطالعه‌ای مشابه نیز حسنعلی‌زاده [33] با بررسی توزیع فضایی سالمندی در ساری، بر لزوم تحلیل فضایی جمعیت سالمند در فضاهای شهری برای سیاست‌گذاری‌های جمعیتی در آینده تأکید کرده است. 
نکته قابل‌توجه در همه مطالعات ذکرشده، تأکید بر نقش و اهمیت شناخت توزیع فضایی سالمندان و تأثیر آن بر برنامه‌ریزی‌های شهری و منطقه‌ای است. نظر به نیازها و خدمات خاص سالمندان، به‌ ویژه در حیطه بهداشتی و پزشکی و نیز نیازهای رفاهی آنان مانند سهولت دسترسی به امکانات و مکان‌های مشخص، ساخت معابر و گذرگاه‌های متناسب با شرایط جسمانی سالمندان و غیره، نتایج ناشی از این مطالعات و شناخت توزیع فضایی سالمندان در منطقه می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات و درواقع، تعیین‌کننده نحوه تخصیص منابع و امکانات خاص و مشخص به نقاط مختلف باشد. 
با وجود مطالعات ارزشمندی که در این زمینه انجام شده، اما در مطالعات انگشت‌شماری به نقش مهاجرت بر این روند و توزیع آن اشاره‌ شده است. با وجود اینکه با ثبات نرخ مرگ‌ومیر و باروری از یک‌سو ‌افزایش سطح مهاجرت و جابه‌جایی از سوی دیگر، مهاجرت در اینجا نقش مهمی ایفا می‌کند، در کشورهای توسعه‌یافته که سالمندی به ‌عنوان پدیده جمعیتی کاملاً آشکار وجود دارد، این مهاجرت‌های بین‌المللی هستند که می‌توانند نقش تأثیرگذاری بر روند و توزیع فضایی سالمندی داشته باشند، اما در جوامع در حال ‌توسعه‌ای مانند ایران که به ‌طور کلی مهاجرت‌های بین‌المللی اندکی دارد و تأثیرات زیادی از آن نمی‌پذیرد، این مهاجرت‌های داخلی هستند که نقش پررنگ‌تری در پدیده‌های جمعیتی دارند. 
با اینکه‌ سالمندی جمعیت به ‌طور نظری و خصوصاً در مقیاس ملی تحت مفروضات مدل جمعیت ثابت مطالعه می‌شود، اما مهاجرت به تغییراتی در ساختار سنی می‌انجامد که در‌نتیجه سطوح متفاوتی از سالمندی جمعیت مناطق مختلف را در پی خواهد داشت. این تفاوت تدوین برنامه‌های حمایتی متفاوتی را برای مناطق جغرافیایی و تقسیمات کشوری ضروری می‌سازد. به همین‌سان لازم است به قوانین و مقررات مربوط به برنامه مداخله برای ارتقای سطح رفاه سالمندان نیز توجه شود [2]. 
با توجه به موانعی مانند عدم توسعه موزون و درنتیجه روند مهاجرت از مناطق توسعه‌نیافته به سمت مناطق توسعه‌یافته‌تر، مهاجرت در جوامع در حال‌ توسعه‌ای مانند ایران بیش از سایر جوامع بر مسئله سالمندی تأثیر می‌گذارد. از این ‌رو، شناخت ابعاد مسئله سالمندی و پویش فضایی آن می‌تواند به مدیریت صحیح آن کمک کرده و برنامه‌ریزان کشوری و منطقه‌ای را نسبت به پراکنش فضایی سالمندی در کشور آگاه کند. این مطالعه در تلاش است که به این سؤالات پاسخ دهد که الگوی توزیع فضایی سالمندی شهرستان‌های کشور به چه شکلی است؟ تغییرات آن در سال‌های اخیر به چه صورت بوده است؟ و تأثیر جریان مهاجرت داخلی کشور بر توزیع فضایی آن چگونه است؟
روش مطالعه
مطالعه حاضر از نوع تحلیل ثانویه است و بر اساس تحلیل داده‌های سرشماری عمومی نفوس و مسکن در 3 دوره 1385، 1390 و 1395 انجام ‌شده است. در‌نتیجه حجم جمعیت مطالعه‌شده در اینجا همه شهرستان‌های کشور است که با توجه به ساختار سنی آن‌ها بررسی شده‌اند.
در این مقاله که با هدف بررسی عدم تعادل منطقه‌ای سالمندی در کشور و تأثیرپذیری آن از جریان مهاجرت انجام می‌شود، 2 ویژگی مهم، یعنی سالمندی و وضعیت مهاجرت شهرستان‌های کشور بررسی شد. شاخص‌های مرتبط با سالمندی: نسبت سالمندی و نسبت وابستگی سالمندی (بار تکفل سالمندی) است و مهاجرت نیز با شاخص میزان خالص مهاجرت سنجیده شده است که پس از محاسبه، رابطه بین آن‌ها ارزیابی شد. تعریف و نحوه محاسبه هر‌یک از شاخص‌های سالمندی و مهاجرت در ادامه اشاره‌ شده است.
نسبت سالمندی: در جمعیت‌شناسی معمولاً سنین 65 سالگی و بالاتر را به ‌عنوان سنین سالمندی در نظر می‌گیرند. البته باید بین سالمندی جمعیت و سالمندی فردی تمایز قائل شد. سالمندی فردی از جنبه‌های خرد مسئله جمعیت و سالمندی است و به تغییر و تحولاتی می‌پردازد که در رابطه فرد با دنیای پیرامون رخ می‌دهد [34]، در حالی ‌که سالمندی جمعیت، کاهش نسبت افراد زیر 15 سال و افزایش نسبت افراد بالای 60 یا 65 سال از مسائل کلان جمعیتی است [35]. نسبت سالمندی عبارت است از (فرمول شماره 1):


که در اینجا +65 P تعداد افراد 65 ساله و بیشتر است و P تعداد کل جمعیت است که در مطالعه حاضر به معنای تعداد افراد 65 ساله و بیشتر هر شهرستان بر کل جمعیت ساکن در همان شهرستان است. بر اساس شاخص سازمان ملل متحد، جوامعی که نسبت جمعیت سالمندان آن بیشتر از 7 درصد باشد، جمعیت سالخورده تلقی می‌شود.
نسبت وابستگی سالمندی: دومین شاخص مطرح در بحث سالمندی، نسبت وابستگی سالمندی یا بار تکفل سالمندی است. این شاخص نشان‌دهنده نسبت جمعیت 65 ساله و بالاتر نسبت به هر 100 نفر جمعیت 15 تا 64 ساله در کشور است. درواقع، این شاخص نشان‌دهنده سالمندانی است که باید توسط افراد در سن کار و فعالیت حمایت شوند [2] (فرمول شماره 2).


که در اینجا +65 P تعداد افراد 65 ساله و بیشتر است و 15-64 P تعداد افراد 15 تا 64 ‌ساله (‌درواقع، افراد واقع در سنین کار و فعالیت اقتصادی) است. با بالا رفتن نسبت جمعیت سالمند، بار تکفل افزایش پیدا می‌کند، یعنی در مقابل هر 100 فرد فعال اقتصادی، تعداد بیشتری سالمند وجود خواهد داشت. 
مهاجرت: مهاجرت در جمعیت‌شناسی عبارت است از تغییر مکان محل زندگی به ‌قصد اقامت دائم در طول دوره زمانی مشخص. با توجه به تأکید این مطالعه بر سطح شهرستانی، مهاجرت بررسی‌شده در اینجا، یعنی تغییر محل اقامت بین مرزهای اداری سیاسی 2 شهرستان. شاخص بررسی‌شده برای مهاجرت در اینجا میزان خالص مهاجرت است که از مابه‌التفاوت مهاجران واردشده از مهاجران خارج‌شده، به هر 100 نفر جمعیت به دست می‌آید (فرمول شماره 3):


که در اینجا تعداد مهاجران واردشده به شهرستان بررسی‌شده، تعداد مهاجران خارج از همان شهرستان و در همان زمان و جمعیت ساکن در شهرستان است. همچنین در زمینه مهاجرت از 2 اصطلاح نیز استفاده می‌شود: مهاجرفرستی و مهاجرپذیری. مناطقی که میزان خالص مهاجرت آنان مثبت به دست می‌آید، یعنی تعداد مهاجران واردشده به آن‌ها بیشتر از مهاجران خارج‌شده از آن منطقه است را مناطق مهاجرپذیر گویند و بالعکس، مناطقی که میزان خالص مهاجرتی آنان منفی شده، یعنی تعداد مهاجران خارج‌شده از آن بیشتر از مهاجران واردشده به آن هستند را مهاجرفرست خوانند [3]. 
درنتیجه در مطالعه حاضر، شهرستان‌هایی که میزان خالص مهاجرت آنان مثبت به‌دست‌آمده است، مهاجرپذیر هستند و برعکس، شهرستان‌هایی که میزان خالص مهاجرت آنان منفی حاصل‌شده است، مهاجرفرست در نظر گرفته‌ شده‌اند. در این مطالعه، نتایج توصیفی در قالب تصویر و نقشه ارائه‌شده است. برای تحلیل رابطه بین نسبت سالمندی و مهاجرت و نشان دادن تأثیر مهاجرت بر این نسبت، از همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس بهره گرفته‌ شده است. برای آنالیز و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزارهای Excell و SPSS نسخه 22 استفاده‌ شده است. برای ارائه جامع و پویاتر نتایج، توزیع فضایی نسبت سالمندی و نیز میزان خالص مهاجرت به واسطه نرم‌افزار Arc Gis در قالب نقشه به تصویر کشیده شده است.
یافته‌ها
واحد تحلیل در مطالعه حاضر، شهرستان‌های کشور است که بر اساس یافته‌های مطالعه، در سال‌های مختلف، متفاوت و همواره رو به افزایش بوده‌اند. به‌ طوری ‌که تعداد کل شهرستان‌های کشور از 336 شهرستان در سال 1385 به 396 شهرستان در سال 1390 و 429 شهرستان در سال 1395 رسیده است. 
بررسی ساختار سنی شهرستان‌های کشور نشان داد که می‌توان بر اساس معیار 7 درصد (مناطق دارای بالاتر از 7 درصد جمعیت 65 ساله و بیشتر)، آن‌ها را در یک طبقه‌بندی 4 گانه قرارداد (تصویر شماره 1).

بر این اساس و با در نظر داشتن شاخص نسبت سالمندی در کشور، میانگین کشوری این سنجه در 3 سال 1385، 1390 و 1395 به ترتیب برابر با 5/2، 5/7 و 6/1 بوده است.
تغییر نسبت شهرستان‌های جوان و بزرگسال (شهرستان‌هایی به ترتیب با کمتر از 4 و بین 4 تا 7 درصد افراد سالمند) الگوی یکسانی داشته و از 14/3 و 65/5 درصد در سال 1385 با روندی کاهشی به ترتیب به 13/1 و 52/5 درصد رسیده‌اند. این ‌جایی است که شهرستان‌های سالمند و خیلی سالمند (شهرستان‌هایی با 7 تا 10 و بیشتر از 10 درصد افراد سالمند) نیز با الگوی تغییری یکسان، اما کاملاً متفاوت از 2 شهرستان دیگر، همواره رو به رشد بوده‌اند. اگرچه سرعت تغییر هر 2 شهرستان‌ کاملاً متفاوت بوده است، اما شهرستان‌های سالمند با رشدی حدود 10 درصدی از 18/2 به 27/5 درصد در سال 1395 رسیده‌اند، در حالی‌ که نسبت شهرستان‌های خیلی سالمند طی این دوره بیش از 3 برابر شده و از 2/1 به 7/2 درصد رسیده است. تصویر شماره 1 الگوی تغییر نسبت شهرستان‌ها را به ‌خوبی نشان می‌دهد.
توزیع فضایی سالمندی نیز به ‌وضوح نشانگر افزایش شهرستان‌های سالمند در سطح کشور است. با وجود اینکه نتایج حاکی از افزایش نسبت شهرستان‌های سالمند است، اما این توزیع در سطح کشور یکسان نیست.
شهرستان‌های سالمند کشور عمدتاً در بخش شمال غربی و شمالی کشور قرار دارند که طی زمان و تا سال 1395، بخش بیشتری از این مناطق را در برگرفته است. در مقابل شهرستان‌های جوان و بزرگسال عمدتاً در نواحی غربی، به ‌ویژه جنوب و جنوب غربی کشور قرار دارند. اگرچه همان‌طور که از نقشه‌های توزیع فضایی برمی‌آید تا سال 1395 قسمت‌هایی از این مناطق نیز به سمت سالمندی گرایش داشته‌اند (تصویر شماره 2).

همچنین بررسی داده‌ها در بخش مهاجرت نیز نشان داد هم‌گرایی رخ‌داده در نرخ‌های موالید و مرگ‌ومیر در مناطق مختلف کشور موجب شد مهاجرت به ‌عنوان عامل سوم اثرگذار بر روند سالمندی ایفای نقش کند. در این میان، با توجه به ماهیت و ذات مهاجرت، این عامل می‌تواند بیشترین تأثیر را در توزیع فضایی سالمندی در کشور داشته باشد. نتایج داده‌های مهاجرت نشان می‌دهد با وجود نوساناتی در میزان‌های مهاجرت طی دوره بررسی‌شده، الگوی منظمی از توزیع فضایی آن را می‌توان در سطح کشور مشاهده کرد. 
یکی از مهم‌ترین شاخص‌های استفاده‌شده در نشان دادن وضعیت مهاجرت، میزان خالص مهاجرت است. بر اساس این شاخص، 2 دسته شهرستان قابل‌ تفکیک است: شهرستان‌های مهاجرفرست که در جریان مبادله جمعیتی، نسبتی از جمعیت خود را از دست می‌دهند و شهرستان‌های مهاجرپذیر که در جریان مهاجرت‌های داخلی جمعیت مناطق مهاجر‌فرست را به خود جذب می‌کنند.
بر اساس یافته‌های مطالعه، در سال 1385بیش از 50 درصد از شهرستان‌های کشور مهاجرفرست و 46 درصد از آن‌ها مهاجرپذیر بودند. در دوره سال‌های 1385 تا 1390 این رابطه اندکی تغییر کرد و نسبت شهرستان‌های مهاجرپذیر بر مهاجرفرست غلبه پیدا کرد، اما در دوره سال‌های 1390 تا 1395 این نسبت کاملاً دگرگون شد. در این دوره بیش از 70 درصد از شهرستان‌ها در مبادله جمعیتی، جمعیت خود را به نفع تنها 28 درصد از شهرستان‌های مهاجرپذیر از دست دادند. این 2 شهرستان‌، میزان‌های مهاجرفرستی/پذیری متفاوتی دارند و از سویی نیز از الگوی فضایی خاصی در کشور پیروی می‌کنند (تصویر شماره 3).

الگوی توزیع فضایی مهاجرت در هر 3 سرشماری 1385، 1390 و 1395 نشان می‌دهد که علی‌رغم تفاوت در شدت‌های مهاجرت فرستی/پذیری، اما کشور الگوی توزیع فضایی مشابهی را داشته است. طی دوره مطالعه‌شده، شهرستان‌های مناطق مرزی، به‌ ویژه واقع در مرزهای شمال غربی و غربی و سپس جنوب غربی بیشترین مهاجرفرستی را داشته‌اند و این در حالی است که شهرستان‌های مناطق مرکزی بیشترین میزان مهاجرپذیری را دارند. بررسی این الگو نشان داد چند کلان‌شهر کشور شامل برخی شهرستان‌های استان تهران، البرز، اصفهان و یزد عمده مهاجران خارج‌شده از سایر شهرستان‌های کشور را جذب می‌کنند، در حالی ‌که سایر شهرستان‌ها سهم بسیار اندکی از این جذب داشته یا هیچ سهمی نداشته‌اند (تصویر شماره 4).

تطبیق اطلاعات مهاجرتی بر تراکم جمعیت مناطق نشان داد شهرستان‌های مهاجرپذیر عمدتاً شهرستان‌های پرجمعیت هستند، این افزایش جمعت خود به ‌مثابه عامل تقویت عمل کرده و مجدداً موجب جذب مهاجران بیشتر می‌شود. شیب مثبت رابطه خالص مهاجرت با تراکم جمعیت شهرستان‌های کشور در هر 3 دوره نشان می‌دهد همواره مناطق با تراکم جمعیتی بالاتر، بیشترین جذب مهاجرت را دارند و بالاترین خالص مثبت مهاجرتی مربوط به این شهرستان‌هاست (تصویر شماره 5).

کاهش یا افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت می‌تواند حجم، رشد و ساختار جمعیت را در هر 2 منطقه مبدأ و مقصد تحت تأثیر بگذارد. همان‌طور که اشاره شد یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مهاجران بحث ترکیب سنی این افراد است. مهاجران توزیع سنی یکسانی ندارد و معمولاً از گروه‌های سنی خاصی هستند. بر اساس داده‌های سرشماری کشور، الگوی سنی مهاجران (1390 و 1395) مانند تصویر شماره 6 است.

بر این اساس، غلبه سنی مهاجرت در گروه سنی حدود 20 تا 35 ساله قرار دارد. درواقع، در سنین کودکی میزان مهاجرت در سطح بالایی قرار دارد که عمدتاً به دلیل مهاجرت‌های تبعی است، اما از سنین 5 سالگی به بعد که هم‌زمان با ورود افراد به دوره‌های آموزش است از میزان مهاجرت کاسته می‌شود و این کاهش تا سنین 15 سالگی ادامه پیدا می‌کند. از این سن به بعد، مهاجرت‌ها به ‌تدریج افزایش پیدا می‌کند. درواقع، بیشترین مهاجرت در دامنه سنی 20 تا 34 سالگی (سن فعالیت، تحصیل، ازدواج و سربازی) رخ می‌دهد. این گروه سنی جوان و آماده ورود به بازار کار و تشکیل زندگی، هم به ‌صورت مستقیم روی ساختار سنی حال حاضر تأثیر می‌گذارند و هم به دلیل نیروی بالقوه تأثیرگذار بر میزان باروری، می‌توانند جمعیت آتی هر 2 منطقه را متأثر کنند. 
از سن 35 تا 70 سالگی روند مهاجرت همچنان کاهشی است.در دهه‌های اخیر افزایشی هرچند اندک در مهاجرت سنین سالمندی در کشور مشاهده می‌شود که عمدتاً ناشی از بازگشت مهاجران سالمند از شهرهای بزرگ به مناطق کوچک‌تر و خوش آب‌وهواست که به ‌صورت مهاجرت معکوس خود را نشان می‌دهد. درواقع، بر اساس الگوی سنی مهاجرت، افراد جوان مهاجرت بیشتری دارند و افراد سنین بالاتر و به ‌ویژه سالمندان معمولاً مهاجرت کمتری در مقایسه با آنان دارند.
بررسی یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد بین میزان خالص مهاجرت و ساختار سنی شهرستان‌های کشور رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه و تأثیر برگرفته از این فرضیه است که بر اساس الگوی سنی مهاجران، شهرستان‌های دارای ساختار سنی جوان‌تر میزان خالص مهاجرت بیشتری را دارند و از سوی دیگر، این افزایش مهاجرت موجب جوان‌تر شدن این ساختار سنی می‌شود. درواقع، رابطه‌ای 2 سویه از تأثیر هم‌زمان 2 عامل مهاجرت و ساختار سنی. برای نشان دادن این رابطه از 2 شاخص همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک‌سویه آنووا استفاده‌ شده است.
برای بررسی سالمندی از 2 شاخص نسبت سالمندی و نیز نسبت وابستگی سالمندی و برای مهاجرت از 3 شاخص میزان خالص مهاجرت، میزان مهاجرپذیری و میزان مهاجرفرستی بهره گرفته ‌شده است (جدول شماره 1).


بر اساس نتایج همبستگی پیرسون، همبستگی میزان خالص مهاجرت با نسبت افراد سالمند در جامعه معکوس است (0/369- در سطح معنا‌داری 0/002)، هرچه نسبت افراد سالمند در جامعه بالا باشد، خالص مهاجرتی منطقه رو به کاهش می‌رود و به منطقه مهاجرفرست تبدیل می‌شود. 
از سویی، همبستگی میزان مهاجرپذیری و مهاجرفرستی با نسبت سالمندی نیز تأیید‌کننده این رابطه بود. نسبت سالمندان در منطقه با میزان خالص مثبت (مهاجرفرست) دارای رابطه مثبت (0/257 با سطح معنا‌داری 0/001) و با میزان مهاجرپذیری رابطه منفی (0/264- با سطح معناداری 0/001) دارد، هرچه میزان مهاجرفرستی منطقه بالاتر باشد، نسبت سالمندی نیز بالاتر است و با افزایش میزان مهاجرپذیری مناطق، نسبت جمعیت سالمند آن کاهش پیدا می‌کند.
بررسی میزان مهاجرت با وابستگی سالمندی نیز نتایج مشابهی به دست داد. این رابطه نیز به ‌صورت همبستگی معکوس (0/378-) به‌دست‌آمده که حاکی از کاهش وابستگی سالمندی در مناطقی با میزان خالص بالای مهاجرت است. در مناطقی که بالاترین میزان خالص مهاجرتی وجود دارد، میزان وابستگی سالمندی پایین‌ترین میزان را داشته است. رابطه به‌دست‌آمده برای هر 3 سال 1385، 1390 و 1395 به ترتیب برابر با 0/296-، 0/246- و 0/172- صادق است. این در حالی است که بالا بودن میزان مهاجرفرستی به دلیل خارج کردن افراد جوان از منطقه با بالا بودن وابستگی سالمندی همراه است (0/227، 0/162 و 0/059 در 3 سال 1385، 1390 و 1395) (جدول شماره 2).


همبستگی‌های به‌دست‌آمده همه حاکی از هم‌تغییری 2 عامل مهاجرت و سالمندی در کشور است، اما مسئله قابل‌ ذکر، تفاوت شهرستان‌های کشور در ساختار سنی است. تقسیم همه شهرستان‌ها به 2 دسته جوان و سالمند، ساده‌انگاری و گمراهی در تحلیل نتایج را همراه دارد. در این جهت تلاش شده است که بر اساس نسبت جمعیت سالمند در هر منطقه، شهرستان‌های کشور به 4 دسته جوان، بزرگسال، سالمند و خیلی سالمند تقسیم‌شده و بر اساس این طبقه‌بندی میزان خالص مهاجرت آن‌ها بررسی شود. 
نتایج تحلیل عاملی نشان می‌دهد در هر 3 دوره، میزان خالص مهاجرت در میان شهرستان‌های دارای ساختار سنی مختلف، متفاوت است. هرچه میزان خالص مهاجرت افزایش پیدا کند، نسبت سالمندی آن کاهش می‌یابد. در سال 1385، میانگین خالص مهاجرت در شهرستان‌های جوان 3/94 بوده است که مهاجرپذیری آن‌ها را نشان می‌دهد، در حالی ‌که 3 دسته دیگر شهرستان‌ها مهاجرفرست بوده و این مهاجرفرستی در میان شهرستان‌های خیلی سالمند بسیار بیشتر از سایر شهرستان‌های کشور است. همین الگو در سال‌های 1390 و 1395 نیز قابل ‌مشاهده است (جدول شماره 3).


بررسی توزیع فضایی این رابطه در کشور نیز نتایج جالب‌توجهی را به دست داده است. با توجه به میزان خالص مهاجرت و نیز ساختار سنی، 4 دسته شهرستان در کشور به شرح جدول شماره 4 به‌دست‌آمده که طی 3 دوره مطالعه‌شده، تغییرات مورد توجهی را نشان می‌دهد.


با وجود اینکه همواره نسبت شهرستان‌های جوان و مهاجرفرست بیشتر از سایر شهرستان‌های است، اما علاوه بر اینکه روند تغییری آن‌ها رو به کاهش است و از 58 درصد در سال 1385 به 34/7 درصد رسیده، شهرستان‌های سالمند مهاجرفرست، دارای بیشترین تغییر افزایشی طی دوره مطالعه‌شده بوده‌اند و از 4/4 درصد به 23/3 درصد رسیده‌اند. شهرستان‌های سالمند مهاجرپذیر نیز همواره دارای پایین‌ترین نسبت بوده‌اند، اگرچه این گروه از شهرستان‌ها نیز روندی صعودی داشته (افزایش از 2/3 به 5/5 درصد در سال 1395)، اما همواره پایین‌ترین سطح را دارند و افزایش رخ‌داده عمدتاً به دلیل سالمندان مهاجری است که به مناطق کوچک‌تر مهاجرت کرده‌اند.
توزیع فضایی شهرستان‌های 4 گانه الگوی نسبتاً منظم و معنا‌داری را در کشور نشان می‌دهد. شهرستان‌های مهاجرپذیر جوان در سال 1385 پراکندگی بیشتری داشته، اگرچه عموماً در مناطق مرکزی و شمالی کشور تجمع یافته و اغلب شهرستان‌های نواحی مرزی، به‌ ویژه مرزهای جنوب شرقی و نواحی غرب کشور‌، شهرستان‌های جوان و مهاجرفرست بوده‌اند. در سال‌های 1390 و 1395، در حالی ‌که از شهرستان‌های جوان مهاجرپذیر به ‌شدت کاسته شده، اما همچنان تجمع آنان عمدتاً در نواحی مرکزی و تا حدودی شمالی کشور است. 
در سال‌های مذکور نسبت شهرستان‌های سالمند به ‌شدت افزایش‌یافته که عمده آن‌ها شهرستان‌های مهاجرفرست هستند. استان‌های شمال غربی و شرقی کشور بیشترین نسبت از شهرستان‌های سالمند مهاجرفرست را در خود جای ‌داده‌اند. نکته قابل ‌تأمل اینکه حدود 8/5 درصد از شهرستان‌های کشور که در سال 1385 جوان و مهاجرفرست بوده‌اند (مانند ازنا، اهر، بروجرد، چالوس، اسلام‌آباد غرب و غیره) در سال‌های 1390 و 1395 تبدیل به شهرستان‌هایی سالمند و مهاجرفرست شدند، نقشه‌های فضایی ارائه ‌شده نشان می‌دهد عمده این شهرستان‌ها در نواحی شمال غربی کشور قرار دارند (تصویر شماره 7).

بحث 
مبانی نظری و ادبیات موجود در زمینه سالمندی نشان می‌دهد 3 نیروی مهم جمعیتی، یعنی باروری، مرگ‌ومیر و مهاجرت از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر نسبت سالمندی و روند آن در کشور است. در جریان گذار جمعیت شناختی با افزایش میزان باروری، نسبت جمعیت سالمند کاهشی بوده و جمعیت افراد زیر 15 سال، بالاترین نسبت جمعیتی را به خود اختصاص داده بود. با رسیدن به مراحل بالاتر گذار جمعیت شناختی، میزان باروری رو به کاهش رفت. از سویی، با افزایش امکانات و خدمات بهداشتی، کاهش مرگ‌ومیر کودکان ‌و کنترل بیماری‌های واگیر و عفونی که منبع و علت اصلی مرگ‌ومیر بوده است، به ‌تدریج شاخص امید زندگی افزایش یافت. درنتیجه نسبت جمعیت سالمند در جامعه افزایش‌ یافته است. زمانی که بحث در باب سالمندی در مناطق داخلی یک کشور باشد، نیروی سوم جمعیتی، یعنی مهاجرت نیز به ‌عنوان عامل سوم تأثیرگذار بر سالمندی، به ‌ویژه توزیع فضایی آن قابل‌توجه است. 
نتایج حاصل از این مطالعه در 2 بخش ارائه ‌شده است. در بخش نخست روندی از وضعیت سالمندی و مهاجرت در شهرستان‌های کشور بیان ‌شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می‌دهد رشد جمعیت سالمند کشور به بیشتر از 5 درصد در سال رسیده است که بر اساس معیارهای سازمان ملل متحد می‌توان اظهار کرد جمعیت ایران در آستانه ورود به دوره سالمندی است. همان‌طور که نتایج مطالعات کوششی و همکاران [2]، میرزایی و شمس قهفرخی [3]، تقدیسی و احمدی شاپورآبادی [36] و محمدی و همکاران [37] نیز گویای این واقعیت جمعیت‌شناختی و درنتیجه تأیید نتایج این بخش از مطالعه است. 
در این میان، آنچه در ادامه نتایج حاصل شد، این امر مهم است که سهم مناطق مختلف کشور از جمعیت سالمند یکسان نبوده و نیست. شهرستان‌های کشور نسبت سالمندی متفاوتی دارند که در نتایج 2 مطالعه سبکبار و همکاران [30] و نیک‌پور و حسنعلی‌زاده [31] نیز تأیید شده است، اما آنچه در سطح کشور به یکسان در حال رخ دادن است، افزایش هر ساله تعداد شهرستان‌های سالمند است. بر اساس نتایج، در حالی ‌که در سال 1385 تنها 19 درصد از شهرستان‌های کشور نسبت بالای 7 درصد جمعیت سالمند داشته است، این شاخص در سال‌های 1390 و 1395 به ترتیب به 26/5 و 32/9 درصد رسیده است. مطالعات شهبازین و عسکری‌ندوشن [38]، شهبازین و همکاران [18]، صادقی و شکریانی [39]، عسکری ندوشن و نیز حداد و فرامرزیان [40] تأییدکننده نتایج به‌دست‌آمده از روند افزایشی تعداد شهرستان‌های سالمند در کشور است. 
آنچه در بخش دوم این تحقیق بررسی می‌شود، یعنی بررسی تأثیر مهاجرت بر سالمندی مناطق بر مبنای نظریه مسیر زندگی، قابل تبیین و بررسی است. مدل مسیر زندگی بیان می‌کند با انتقال فرد از یک مرحله از چرخه‌ زندگی خود به مرحله دیگر، تقاضا برای امکانات رفاهی ممکن است تغییر کند. 
از آنجا که امکانات رفاهی به‌ طور نابرابر در سراسر کشورها توزیع می‌شود، مهاجرت رخ خواهد داد. بر مبنای نظریه مسیر زندگی، افراد در سنین مختلف به مناطق مختلف مهاجرت می‌کنند و درنتیجه جریان مهاجرت افراد در سنین مختلف می‌تواند تغییراتی را در ساختار سنی مکان‌های مختلف ایجاد کند. مکان‌هایی که بیشترین مهاجر را در سنین جوانی جذب می‌کنند که عموماً سطح توسعه بالاتری دارند، نسبت‌ سنی جمعیت جوان آن‌ها افزایش می‌یابد. در مقابل، مکان‌هایی که مبدأ مهاجران جوان و مقصد مهاجران در سنین بازنشستگی و سالمندی هستند (غالباً مناطق با سطح توسعه پایین)، جمعیت جوان آن‌ها کاهش و جمعیت در سنین بازنشستگی و سالمندی آن‌ها افزایش می‌یابد. 
در چارچوب نظریه مسیر زندگی مهاجرت باید به‌ عنوان یک فرایند سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شود که در هر مرحله از مسیر زندگی به شکل متفاوتی انجام می‌شود. آنچه در تصمیم افراد برای مهاجرت در سنین مختلف مهم است، ویژگی‌های موقعیتی است. مکان‌ها به‌ عنوان ترکیبی از ویژگی‌های مختلف موقعیت مکانی، ازجمله میزان بیکاری، سطح قیمت، وضعیت صنعتی، ساختار شغلی و سرانه هزینه‌های عمومی برای آموزش، هستند. با حرکت فرد در مسیر زندگی، تقاضا برای خصوصیات موقعیتی تغییر می‌کند. برای ‌مثال، یک جوان در مراحل اولیه شغلی خود ممکن است علاقه زیادی به مکان‌هایی با جمعیت جوان، میزان بیکاری پایین و مشاغل با درآمد بالا داشته باشد، در حالی ‌که شخصی که در آستانه بازنشستگی است، ممکن است ترجیح زیادی برای مکان‌هایی با آب‌وهوا و مراقبت‌های بهداشتی خوب داشته باشد [41]. 
بررسی‌های آماری مختلف ‌نظیر قاسمی‌اردهایی و حسینی‌راد [42]، محمودیان و قاسمی‌اردهایی [19] و زندی و همکاران [43] نیز نشان داده است روند مهاجرت داخلی در کشور و الگوی سنی مهاجران، مهاجرت قشر جوان و تحصیل‌کرده که عمدتاً در جست‌وجوی شغل و درآمد بیشتر راهی مناطق دیگر می‌شوند. درنتیجه این روند و نیز تئوری مسیر زندگی، این طبیعی است که شهرستان‌های مهاجرفرست با از دست دادن نسبت بالایی از جمعیت جوان خود، شاهد افزایش نسبت جمعیت سالمند هستند. 
همان‌طور که شهبازین و همکاران [38] نشان داده‌اند، در روند مهاجرت داخلی، مناطق توسعه‌یافته که عموماً از سطح امکانات بالاتری برخوردارند به‌ عنوان مقصد مهاجرت، هر ساله جمعیت زیادی را جذب می‌کنند. با توجه به اینکه مهاجران واردشده عموماً افراد سنین 15 تا 35 ساله هستند، این روند موجب می‌شود که جمعیت در مناطق مقصد به سمت جوانی پیش رود و به ‌عکس مناطق مبدأ با از دست دادن جمعیت جوان خود، توازن جمعیتی خود را به سمت سالمندی از دست دهند که منطبق بر نتایج به‌دست‌آمده در مطالعه حاضر و تأییدکننده آن است.
بررسی توزیع فضایی سالمندی مطالعه حاضر نشان داد شهرستان‌های مناطق شمالی و شمال غربی بیشترین نسبت سالمندی را دارند. در همین راستا، نقشه‌های مهاجرت در کشور نیز بیانگر این مهم بود که شهرستان‌های مناطق مرزی شمال غربی، غربی، جنوب شرقی و تا حدودی جنوبی کشور سالانه جمعیت خود را به نفع مناطق مرکزی و شهرستان‌های استان‌های تهران، البرز، اصفهان، یزد و غیره از دست می‌دهند. نتایج حاضر با آنچه در مطالعه سبکبار و همکاران [30] به ‌دست ‌آمده است، هم‌خوانی دارد. 
برای نشان دادن تأثیر مهاجرت و سالمندی بر یکدیگر و توزیع فضایی آن، 2 شاخص مهاجرت و نسبت سالمندی در شهرستان‌های مختلف با یکدیگر انطباق داده شدند که 4 دسته شهرستان جوان و مهاجرفرست، جوان و مهاجرپذیر، سالمند و مهاجرفرست و سالمند و مهاجرپذیر به دست آمد. توزیع نسبی این شهرستان‌ها در کشور بیانگر این واقعیت بود که طی دوره مطالعه‌شده همواره شهرستان‌های مهاجرپذیر جوان بالاترین نسبت را در کشور داشته‌اند، اما هر سال از تعداد این شهرستان‌ها کاهش پیدا کرده و در مقابل سرعت رشد شهرستان‌های سالمند و مهاجرفرست افزایش ‌یافته، به ‌طوری ‌که از 4/4 به 23/3 درصد در سال 1395 رسیده است.
انجام مطالعه حاضر همراه با محدودیت‌هایی بوده است که از مهم‌ترین آن می‌توان به مشکلات داده‌ای در زمینه مهاجرت اشاره کرد. داده‌های مهاجرت کلان تنها از طریق سرشماری‌ها در دسترس است و با توجه به اینکه سرشماری‌ها در کشور تنها در دوره‌های 10 و 5 ساله انجام می‌شود، دسترسی محدودی به این داده‌ها وجود دارد. از طرفی با توجه به اینکه داده‌های مهاجرت بر اساس خود‌اظهاری افراد ثبت می‌شود، برخی از افراد از عنوان کردن مهاجر بودن خودداری می‌کنند. 
همچنین با توجه به اینکه برخی از افراد پس از چندین سال به مبدأ اولیه خود برمی‌گردند، خود را مهاجر نمی‌دانند. از سویی، داده‌های سرشماری همواره با مشکلاتی مانند اشتباه در گزارش سن روبه‌رو هستند. مجموع این موارد می‌تواند نتایج را تا حدودی تحت تأثیر قرار دهد. در این زمینه تلاش شد تا حد ممکن داده‌ها با تعدیل سنی و نیز استفاده از داده‌های موالید و مرگ‌ومیر، تعداد مهاجران اصلاح شود. 
نتیجه‌گیری نهایی
نتایج مطالعه نشان از عدم توازن منطقه‌ای در شاخص سالمندی دارد، مناطق و شهرستان‌هایی در کشور وجود دارند که نسبت سالمندان بالاتری از میانگین کشوری دارند و این، یعنی پیر شدن فضای زیستی و لزوم توجه به مدیریت و برنامه‌ریزی برای گروه‌های سالمند این مناطق. دولتمردان، سیاست‌گذاران و مسئولین امر موظف‌اند شرایطی فراهم کنند که سالمند احساس عزت‌ نفس کند و سالمندی فقط دوره انتظار برای مرگ نباشد. با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از جمعیت ایران در حال گذر از سنین میان‌سالی به سالمندی است، باید تصمیمات لازم برای اجرای سیاست‌های مختلف اتخاذ شود. البته این تصمیم‌ها در شرایطی به نتایج مثبت منجر خواهد شد که اطلاعات جامعی از اثرهای سالمندی جمعیت بر متغیرهای مختلف اقتصادی در دهه‌های آینده وجود داشته باشد. 
سالمندان نیازهای فیزیولوژیکی، روان‌شناختی و اجتماعی خاص خود را دارند که ناشی از کهولت سن است. درنتیجه یکی از مهم‌ترین زمینه‌های پژوهشی که باید مورد توجه پژوهشگران باشد، بررسی و شناسایی نیازهای اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و غیره نیازمندان در مناطق مختلف است، چراکه تخصیص منابع مالی و سرمایه‌گذاری‌های لازم برای رسیدگی به مسائل و نیازمندی‌های سالمندی، باید منطبق بر ویژگی‌های منطقه‌ای باشد.
مناطق حاشیه کشور، به ‌خصوص نواحی محروم باید‌ از نظر جمعیتی کنترل شوند، زیرا افزایش مهاجرت از این مناطق به ‌شدت جمعیت را تحت تأثیر قرار خواهد داد و می‌تواند سبب مهاجرت بی‌رویه به مراکز و حلقه‌های درونی کشور شود که مشکلات بسیاری را برای این مناطق به همراه خواهد داشت. افزایش سرمایه‌گذاری‌های مالی، ایجاد بنگاه‌های اقتصادی، تمرکز امکانات آموزشی و تفریحی و غیره، ازجمله برنامه‌ریزی‌هایی است که باید در جهت کاهش نابرابری‌های منطقه‌ای برای جلوگیری از مهاجرت بی‌رویه در دستورکار قرار گیرد. 
الگوی فضایی سالمندی در ایران به ‌صورت خوشه‌ای پراکندگی داشته و جمعیت ایران در حال گذار از میان‌سالی به سالمندی است که با توجه به نیازمندی‌های خاص سالمندان در ابعاد مختلف اجتماعی، بهداشتی و پزشکی، رفاهی و غیره نیاز به سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها است. برای برطرف کردن مسائل و مشکلات سالمندان، نخست نیاز به اطلاعاتی درباره توزیع فضایی جمعیت سالمند ضروری است و باید مشخص شود در کدام نواحی تعداد سالمندان بیشتر یا کمتر است تا با استفاده از اطلاعات دقیق، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق و راهبردی به‌ منظور ساماندهی مسائل و مشکلات سالمندان میسر شود. از این‌ رو، لازم است سیاست‌مداران در زمینه‌های مختلف نیازهای سالمندان، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های مناسب‌تر‌ و متناسب با منطقه داشته باشند.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مطالعه برگرفته از طرح خاصی نیست و به‌صورت مستقل و با استفاده از داده‌های ثانویه که مرکز آمار کشور انتشار عمومی داده است انجام شده است. بنابراین بنابر ماهیت موضوع کار با داده‌ای ثانویه سطح استان و شهرستان است و نیاز به کد اخلاق ندارد.

حامی مالی
این تحقیق هیچ‌گونه بودجه‌ای از سازمان‌های دولتی، خصوصی و غیر‌انتفاعی دریافت نکرده است.

مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشته‌اند.

تعارض منافع
بنابر اظها نویسندگان این مقاله تعارش منافع ندارد.
References
1.Lee R. The demographic transition: three centuries of fundamental change. Economic Perspectives. 2003; 17(4):167-90. [DOI:10.1257/089533003772034943]
2.Kosheshi M, Khosravi A, Alizadeh M, Torkashvand M, Aghaee N. [Population aging in Iran (Persian)]. Tehran: United Nation Population Fund; 2014. [Link]

3.Mirzaee M, Shams-ghahfarkhi M. [Demographics of aging in Iran based on the 1956-2006 censuses (Persian)]. Salmand. 2007; 2(5):326-31. [Link]

4.United Nation Population Fund. Population ageing and development (Persian). New York: UNFPA; 2012. [Link]

5.WHO. Active ageing : A policy framework. Geneva: WHO; 2000. [Link]

6.Amani M. An attempt at a historical perspective on the trend of birth rates and mortality and understanding the stages of population transfer in Iran. Population Quarterly. 1995; 14(13):71-83. [Link]

7.Zanjani H. Fertility survey in Iran. Center for Urban Planning and Architecture Studies and Research in Iran. Tehran: Ministry of Housing and Urban Development; 1992. [Link]

8.Saraee H. [The first stage of Iran’s demographic transition (Persian)]. Sociological Review. 1997; 9(10):51-67. [Link]

9.Abbasi Shavazi MJ. [Level, trend and factors affecting fertility inselected provinces of the country (Persian)]. Paper presented at: First Conference of the Iranian Demographic Society: Recent developments and the Future of Iran's population. , 18-19 February 2003; Tehran, Iran.

10.Abbasi-Shavazi MJ. Evaluation of own children's method in estimating fertility using census data 1986 and 1996. Letter of Social Sciences. 2001; 2(16):105-35. [Link]

11.Abbasi-Shavazi MJ. National trends and social inclusions: Fertility trends and differentials in the slamic Repoblic of Iran, 1972-1996. Paper presented at: The IUSSP Conference on Family Planning, Aguste 30-september 3 1999; Hauge, Netherlands.

12.Abbasi-Shavazi MJ. Below replacement-level fertility in Iran: Progress and prospects. Papers presented at: the IUSSP Seminar on: International Perpectiveson how Fertility: Trends, Theories and policies. 2000; Tokyo, Japan. [Link]

13.Abbasi Shavazi M. Recent changes and the future of fertility in the Islamic Republic of Iran. : New York: United Nations; 2009. [Link]

14.Abbasi-Shavazi MJ, McDonald P. National and provincial-level fertility trends in Iran, 1972-2000. Demography and Sociology Program, Research School Sciences. 2005; 94:1-40. [Link]

15.Mirzaie M. Swings in fertility limitation in Iran. Critique: Critical Middle Eastern Studies. 2005; 14(1):25-33.[DOI:10.1080/10669920500056973]

16.Hosseini H. Socioeconomic demography and family planning. Hamadan: Bu Ali Sina University Press; 2013. [Link]

17.Fathi E. [The phenomenon of population aging in Iran (Persian)]. Iranian Journal of Official Statistics Studies. 2020; 30(2):387-413. [Link]

18.Shahbazin S, Abbasi-Shavazi MJ, Askari-Nodoushan A. Changing in population settlement patterns in Iran with an emphasis on internal migration during the period 1991-2016. Population Studies. 2017; 3(2):153-88. [Link]

19.Mahmoudian H, Ghasemi Ardahai A. [A study of the immigration and urbanization situation in Iran, a cooperation project between the United Nations Population Fund and the University of Tehran (Persian)]. Tehran: University of Tehran; 2013. [Link]

20.Chen X, Silverstein M. Intergenerational social support and the psychological well-being of older parents in China. Research on Aging. 2000; 22(1):43-65. [DOI:10.1177/0164027500221003]

21.Chen R, Xu P, Li F, Song P. Internal migration and regional differences of population aging: An empirical study of 287 cities in China. Bioscience Trends. 2018; 12(2):132-41. [DOI:10.5582/bst.2017.01246] [PMID]

22.Kincannon C L, West LA. Demography of aging in China and the United States and the economic well-being of their older populations. Cross Cult Gerontol. 2005; 20:243-55. [DOI:10.1007/s10823-006-9015-1] [PMID]

23.Jones GW. Ageing in China, India and Indonesia: An overview. In: Guilmoto CZ, Jones GW, editors. Contemporary demographic transformations in China, India and Indonesia. Berlin: Springer International Publishing; 2016.[ Link]

24.Zheng Z, Yang G. Internal Migration in China: Changes and Trends. In: Guilmoto CZ, Jones GW, editors. Contemporary demographic transformations in China, India and Indonesia. Springer International Publishing. 2016; 223-237. [DOI:10.1007/978-3-319-24783-0_14]
25.McCarthy KF. The elderly population's changing spatial distribution: Patterns of change since 1960. Santa Monica: RAND; 1983.[Link]
26.Channer NS, Hartt M, Biglieri S. Aging-in-place and the spatial distribution of older adult vulnerability in Canada. Applied Geography. 2020; 125:102357. [DOI:10.1016/j.apgeog.2020.102357]
27.Shiode N, Morita M, Shiode S, Okunuki KI. Urban and rural geographies of aging: A local spatial correlation analysis of aging population measures. Urban Geography. 2014; 35(4):608-28. [DOI:10.1080/02723638.2014.905256]
28.Wang S. Spatial patterns and social-economic influential factors of population aging: A global assessment from 1990 to 2010. Social Science & Medicine. 2020; 253:112963. [DOI:10.1016/j.socscimed.2020.112963] [PMID]
29.Vemulapalli SS, Ulak MB, Ozguven EE, Sando T, Horner MW, Abdelrazig Y, et al. GIS-based spatial and temporal analysis of aging-involved accidents: A case study of three counties in Florida. Applied Spatial Analysis and Policy. 2017; 10:537-63.[DOI:10.1007/s12061-016-9192-4]
30.Farajisabokbar H, Mahmudichenari H, Bagheri M, Khodadad M. [Spatial distribution of aging in Iran (Persian)]. Majles and Rahbord. 2018; 25(96):265-96. [Link]
31.Nikpour A, Hasanakizadeh M. Spatial Analysis of elderly indices in urban and rural areas of Iran. Human Geography Research. 2020; 52(3):921-37. [Link]
32.Nilpour A, Hasanalizadeh M. The spatial pattern analysis of the elderly population in babol city. Superior Canal Dehiscence Syndrome . 2019; 8(1):9-31. [Link]
33.Hassanalizadeh M. [The need for spatial analysis of the elderly population in urban spaces for future population policies (Case study: Sari.)(Persian)]. Papr presented at: National Conference "Strategic Foresight in the Field of Geographical Sciences and Urban-Regional Studies. November 14 2018; Kerman, Iran. [Link]
34.Karadak V. Sociology of aging and aging. [S. KabariP. Trans]. Tehran: Sociologists Press; 2012.
35.Maskub M. The crisis of aging in less developed countries: Consumption or production? [M. Azarhosh, Persian Trans]. Social Security. 2002; 4(00):73-97. [Link]
36.Taghdisi A. Ahmadi shahporabad MA. [Migration and aging of iran’s rural population: A challenge to sustainable rural development (Persian)]. Geographical Research. 2012; 27(1):133-64. [Link]
37.Mohammadi S, Yazdani Charati J, Mousavinasab N. [Factors affecting Iran’s population aging, 2016 (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2017; 27(155):71-8. [Link]
38.Shahbazin S, Askari-Nodoushan A, Abbasi-Shavazi MJ. [The impact of internal migration on the population redistribution in Iran: The period of 1991-2016 (Persian)]. Journal of Population Association of Iran. 2018; 13(25):33-66. [Link]
39.Sadeghi R. [Spatial analysis of the development impact on internal migration-between counties-in Iran (Persian)]. Community Development (Rural and Urban Communities). 2016; 8(2):245-70. [Link]
40.Askari-nadushan A, Lashkari E, faramarzian S. [Relationship between development indicators and immigration of cities in Iran (Persian)]. 2017; 8(1):127-52. [Link]
41.Bernard A, Bell M, Charles-Edwards E. Improved measures for the cross-national comparison of age profiles of internal migration. Population Studies. 2014; 68(2):179-95. [DOI:10.1080/00324728.2014.890243] [PMID]
42.Ghasemi-Ardehaee A. [Internal migration flows and characteristics of immigrants by province (Persian)]. Tehran: Statistics Research Institute; 2008. [Link]
43.Zandi L, Torkashvand Moradabadi M, Multeri T. [Fitting the age pattern of internal migration in Iran with the multi-view model program' (Persian)]. Bi-Quarterly Journal of Demographic Studies. 2019; 4(2):109-33. [Link]
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: اجتماعي
دریافت: 1400/8/28 | پذیرش: 1400/12/11 | انتشار: 1402/1/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb