مقدمه
بررسی گزارشهای جمعیتی سازمان ملل متحد نشاندهنده افزایش جهانی جمعیت سالمندان است و پیشبینی میشود از هر 6 نفر در جهان، 1 نفر به سن 65 سالگی یا بیشتر خواهد رسید [
1 ,2]. روند افزایش جمعیت سالمندی در ایران نسبت به کشورهای توسعهیافته بهشدت رو به افزایش است [
3]. طبق گزارشهای مرکز آمار ایران جمعیت سالمندان کشور در سالهای 1385، 1390 و 1395 به ترتیب معادل 5/2، 5/78 و 6/1 درصد کل جمعیت کشور بوده است [
4].
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی و سند ملی سالمندان کشور (سال 1399)، افرادی که سن بالای 60 سال دارند، سالمند محسوب میشوند [
5, 6]. سالمندی شامل تغییرات فیزیولوژیکی بدن است که در گذر زمان اتفاق میافتد و یکی از نتایج این تغییرات، افزایش میزان بیماریهای حاد و مزمن در افراد سالمند است [
7]. نارسایی قلبی مهمترین بیماری دوران سالمندی است که شیوع و بروز آن با افزایش سن بالا میرود [
8].
براساس دادههای مطالعه جهانی بار بیماریها، بیماریهای قلبیعروقی به تنهایی20 تا 23 درصد از کل بار بیماریها در ایران را تشکیل میدهد و این موضوع یکی از نگرانیهای جدی نظام سلامت در ایران است [
9, 10]. همچنین اصلیترین علل مرگ در ایران بیماریهای قلبیعروقی است و این روند رو به افزایش است، به طوری که مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبیوعروقی در ایران از 26/6 درصد در سال 1360 به 47/3 درصد در سال 1374 افزایش یافته است [
9] و از سوی دیگر، بروز و شیوع بیماریهای قلبیعروقی هم زمان با بالا رفتن سن افراد افزایش مییابد، به طوری کـه در افراد با سن بیشتر از 65 سال، شیوع و بروز این بیماری، 10 نفـر از هـر 1000 نفـر است [
11].
سکته قلبی که با بالا رفتن قطعه ST در نوار قلب همراه باشد، اصطلاحاً STEMI نامیده میشود و به دلیل انسداد کامل یک رگ اصلی کرونر توسط لخته خونی اتفاق میافتد. این فرم وخیمترین تظاهر سندروم حاد کرونری و تهدیدکننده حیات است، درمان استاندارد برای بیمار مبتلا به سکته قلبی از نوع STEMI برقراری مجدد جریان خون در عروق بسته شده یا همان ریپرفیوژن بهصورت فوری است. هدف از درمان ریپرفیوژن جلوگیری از نکروز میوکارد و نجات میوکارد در معرض خطر، کاهش بروز نارسایی قلبی و نهایتاً افزایش طول عمر بیمار است.
ریپرفیوژن به 2 روش آنژیوپلاستی اولیه و ترومبولایتیکتراپی انجام میشود. در صورت وجود امکانات لازم جهت انجام آنژیوپلاستی اولیه، تقریباً هیچ اندیکاسیونی برای درمان ترومبولایتیک وجود ندارد، در حالی که درمان ترومبولایتیک کنتراندیکاسیونهایی دارد که در صورت وجود میتواند باعث افزایش خطر خونریزی شود که این عارضه با وجود نادر بودن (تقریباً 1 درصد) مهم است. بیشترین فایده ترومبولیتیک در بیماران با ریسک بالاتر، ازجمله سالمندان، به ویژه در صورت درمان طی 2 ساعت اول از شروع علائم دیده میشود [
12 ,13]، بنابراین نوع درمان انجامشده نیز به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مرگومیر بیماران به شمار میآید.
ریسکفاکتورهای بیماریهای قلبیعروقی یکی دیگر از عوامل مؤثر بر شیوع این بیماری، ازجمله سکته قلبی هستند. از مهمترین ریسکفاکتورهای بیماریهای قلبیعروقی میتوان به فشار خون، سن، شاخص توده بدنی (BMI≥30 kg/m2)، هیپرکلسترولمی، سابقه مصرف سیگار و مواد مخدر، فشار خون، دیابت، میزان بالای لیپوپروتئین با چگالی پایین اشاره کرد [
8,
10,
14, 15]. بررسیهای اپیدمیولوژیک و آزمایشی زیادی در تمام دنیا روی ریسکفاکتورها و عوامل مرتبط با بیماریهای قلبیعروقی و تأثیر آنها بر میزان مرگومیر در افراد انجام شده است [
16].
نتایج یک مطالعه که به بررسی عوامل خطر اصلی بیماریهای قلبیعروقی در بزرگسالان ساکن یونان روی 6006 نفر شرکتکننده انجام شد، نشان داده است شیوع عوامل خطر قلبیعروقی در میان بزرگسالان یونانی نگرانکننده است و باید اقدامات کنترلی و پیشگیرانه در این زمینه به فوریت مد نظر قرار گیرد [
17]؛ بنابراین میتوان گفت تمرکز برکاهش عوامل خطر مرتبط با بیماریهای غیرواگیر روشی مهم و کمهزینه برای دولتها و سیستمهای بهداشت و درمان برای کنترل شیوع این بیماریهاست [
18].
با توجه به اهمیت موضوع سالمندی و شیوع ریسکفاکتورهای سکته قلبی به نظر میرسد یکـی از راهکارهایی که میتواند در پیشگیری و کنترل این بیماری مؤثر باشد، بررسی و مطالعه شیوع ریسک فاکتورهـای قلبـیعروقی در این بیماران است. همچنین با تحلیل و مقایسه ریسکفاکتورهای بیماران در گروههای متفاوت سنی میتوان به تـأثیر فاکتورهای مختلف مانند سن در بروز عوارض پی برد؛ بنابراین شناخت عوامل خطر بیماریهای قلبیعروقی و روشهای کنترل آن در کاهش این بیماریها اهمیت فراوانی دارد [
19, 20].
از سوی دیگر، بیشتر مطالعات داخلی که تاکنون انجام شده، ریسکفاکتورهای بیماریهای قلبیعروقی را در افرادی بررسی کردهاند که هنوز به این بیماریها مبتلا نشدهاند، در صورتی که یکی از راهکارهای پیشگیری از این بیماریها بررسی ریسکفاکتورها در افرادی است که مبتلا شدهاند تا براساس اطلاعات بهدستآمده اولویتها مشخص شده و برنامههای آزمایشی با هدف کنترل و کاهش عوامل خطر در افراد سالم طراحی و اجرا شود. در ایران نیز مطالعاتی درباره عوامل خطر بیماریهای قلبیعروقی انجام شده است [
20, 21, 22]، اما به ندرت این مطالعات بهصورت مقایسهای در افراد سالمند و میانسال بوده است، با توجه به پدیده جهانی سالخوردگی جمعیت، مراقبت از جمعیت سالمند برای حفظ کیفیت زندگی آنها، یک مأموریت مهم برای سیستم بهداشتی جوامع به شمار میآید و از آنجا که آگاهسازی، پیشگیری و نیز درمان بههنگام در دوره میانسالی بر میزان شیوع بیماریهای قلبیعروقی، ازجمله سکته قلبی و مرگومیر در سن سالمندی مؤثر خواهد بود. این مطالعه با هدف مقایسه شیوع ریسکفاکتورهای قلبی، درمان ریپرفیوژن و مرگومیر در 2 گروه سالمندان و میانسالان مبتلا به سکته قلبی در استان کرمانشاه انجام شد.
روش مطالعه
این مطالعه از نوع کوهورت گذشتهنگر شامل 1071 بیمار سالمند و میانسال مبتلا به سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST بود که از تاریخ دی سال 1396 تا تاریخ آذر سال 1398 به بیمارستان امام علی (ع) شهر کرمانشاه مراجعه و در این بیمارستان بستری شده بودند.
برنامه ثبت و پیگیری بیماران مبتلا به سکته حاد قلبی همراه با بالارفتن قطعه ST در مرکز تحقیقات قلب و عروق دانشگاه علومپزشکی کرمانشاه در سال 1395 آغاز شد. این طرح در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی کرمانشاه تأیید شده است. دادههای ثبتشده شامل ویژگیهای بیماران، علائم بیماری، سوابق پزشکی آنها، یافتههای بالینی و آزمایشها از طریق مصاحبه با بیماران و با استفاده از چکلیست و پرسشنامه مورد تأیید جمعآوری و ثبت میشوند. در این برنامه ثبت، بیماران بهصورت سالانه و حداقل به مدت 1 سال پیگیری شدهاند [
23].
اطلاعات مورد نیاز توسط پرستاران آموزشدیده مرکز تحقیقات قلب و عروق بهصورت تلفنی و حضوری در پرونده بیماران ثبت شد. بیماران واجد شرایط از زمان تشخیص STEMI از نظر وضعیت بقا، پیگیری یک ساله شدند. اطلاعات جمعآوریشده از بیمـاران شـامل 4 دسـته اطلاعـات جمعیتشناختی، نوع درمان، مرگومیر و سایر ریسک فاکتورهای تیپیک بیمـاری قلبـیعروقی بـود.
متغیرهای بررسیشده در این مطالعه شامل دیابت، هایپرکلـسترولمی، دخانیات (سیگار، تریاک و هر دو)، پرفـشاری خـون، سابقه سکته قلبی و مغزی، عمل قلب باز، سابقه آنژیوپلاستی، شاخص توده بدنی، میزان لیپوپروتئین با چگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی پایین، تریگلیسریدو میزان فیلتراسیون گلومرولی بودند. اطلاعات جمعیتشناختی شـامل جنس، میزان تحصیلات و محل زندگی بود در یک چکلیست ثبت شده است. نوع درمان (درمان ترومبولیتیک، آنژیوپلاستی اولیه و بدون درمان) برای همه بیماران توسط پزشک متخصص قلب و عروق انتخاب میشود و وضعیت مرگومیر بیماران نیز در هر 2 گروه بهصورت زنده، مرگ در مدت یک سال و مرگ در بیمارستان دستهبندی شده است.
جهت محاسبه شاخص توده بدنی، وزن بر حسب کیلوگرم بر مجذور قد تقسیم شد و براساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی افراد به 4 گروه لاغر (18/5≥)، نرمال (24/9-18/5)، دارای اضافه وزن (29/9-25) و چاق (30≤) تقسیم شدند. لیپوپروتئین با چگالی پایین کمتر از 55 در زنان و کمتر از 45 میلیگرم در دسیلیتر در مردان به عنوان لیپوپروتئین با چگالی پایینتر از حد طبیعی در نظر گرفته شد. فیلتراسیون گلومرولی به عنوان شاخص عملکرد کلیوی بیماران با استفاده از فرمول CKD-EPT براساس سطح سرم کراتیین ابتدایی بیماران در زمان پذیرش در بیمارستان محاسبه و به 2 دسته کمتر از 60 و بیشتر از 60 تقسیم شد [
24, 25].
در این مطالعه معیارهای ورود به مطالعه شامل تکمیل رضایتنامه آگاهانه، داشتن سن 45 سال و بالاتر، تشخیص STEMI براساس علائم بالینی، ازجمله درد قفسه سینه یا علائم معادل بیش از 20 دقیقه در طول 24 ساعت گذشته قبل از پذیرش و تغییرات الکتروکاردیوگرافی شامل افزایش قطعه ST به میزان 1 میلیمتر یا بیشتر در 2 لید پشت سر هم یا بلوک شاخه چپ طبق دستورالمعلهای فعلی و بستری شدن بیمار در بازه زمانی تعریفشده در این مطالعه، دی سال 1396تا آذر سال 1398 بود.
معیارهای خروج از مطالعه عبارتاند از: بیماران STEMI که بیش از 24 ساعت قبل از مراجعه به بیمارستان امام علی (ع) در مراکز درمانی دیگری بستری بودند، بیمارانی که به دلیل دیگری در بیمارستان امام علی (ع) بستری شدند و سپس به STEMI مبتلا شدند. برای متغیرهای کمّی ابتدا آزمون کولموگروفاسمیرنف از نظر نرمال بودن استفاده شد. برای مقایسه دادههای کمّی در 2 گروه میانسالان و سالمندان از تست تیمستقل(پارامتریک) و در صورت عدم برقراری نرمالیتی از آزمون منویتنی (غیرپارامتریک) استفاده شد.
برای متغیرهای میزان فیلتراسیون گلومرولی و لیپوپروتئین با چگالی پایین فرض نرمال بودن با استفاده از آزمون کولموگروفاسمیرنف رد نشد و از آزمون تیمستقل برای مقایسه بین گروه سالمندان و میانسالان استفاده شد. برای متغیرهای لیپوپروتئین با چگالی پایین، تریگلیسرید و کلسترول به دلیل انحراف از فرض نرمالیتی از آزمون منویتنی استفاده شد، همچنین برای متغیرهای اسمی از آزمون کایاسکوئر استفاده شد. بررسی و تحلیل دادهها با نرمافزار Stata نسخه 14 انجام و برای همه تحلیلها سطح معناداری آزمونها 0/05>P در نظر گرفته شد.
یافتهها
در این پژوهش تعداد 1071 نفر از بیماران STEMI مراجعهکننده به بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه با میانگین سنی 10/51±62/71 به 2 گروه سالمندان (7/48±70/06) و میانسالان (4/02±52/98) تقسیم شدند و از نظر شیوع ریسکفاکتورهای قلبی، درمان ریپرفیوژن، مرگ داخل بیمارستانی و یک ساله بررسی شدند. به لحاظ ویژگیهای جمعیتشناختی به تفکیک در گروه سالمندان 72/6 درصد مرد و 27/3 درصد را زنان و در گروه میانسالان 85/5 درصد مرد و 14/5 درصد را زنان تشکیل دادند که بهصورت معناداری با یگدیگر متفاوت هستند (0/001>P).
از نظر محل زندگی بیشترین تعداد بیماران در هر 2 گروه ساکن شهر کرمانشاه به ترتیب سالمندان و میانسالان 75/8 و 77/6 درصد، ساکنین شهرستانها به ترتیب 11/5 و 10/2 درصد و ساکنان روستاها 12/6 و 12/2 درصد بودند. وضعیت تحصیلات در 2 گروه با یکدیگر تفاوت معناداری نشان داد، به این ترتیب که 51/9 درصد از سالمندان و 13/5 درصد از میانسالان بیسواد بودند، بیشتر بیماران بیسواد در گروه سالمندان قرار داشتند. همچنین تحصیلات کمتر از دیپلم در سالمندان 31/7 درصد و در میانسالان 50 درصد را به خود اختصاص داده بود (
جدول شماره 1).
براساس نتایج
جدول شماره 2، میزان مرگومیر در 2 گروه اختلاف معنادار آماری داشت (0/001>P).
در گروه میانسالان 95/6 درصد بیماران در قید حیات بودند و میزان مرگ داخل بیمارستانی و یک ساله به ترتیب 1/5 درصد و 2/8 درصد بود. در گروه سالمندان 84/2 درصد بیماران در قید حیات بوده و میزان مرگ در طول مدت پیگیری یک ساله 8 درصد و مرگ داخل بیمارستانی 7/7 درصد بود. به طور کلی میتوان گفت در میان کل شرکتکنندگان در این مطالعه نرخ کلی مرگ در سالمندان 15/7 درصد (نفر 94) بیشتر از میانسالان 4/39 درصد (20 نفر) بود.
براساس
جدول شماره 3، نوع درمان ریپرفیوژن انجامشده برای بیماران در 2 گروه اختلاف معناداری داشت (0/023=P).
در گروه سالمندان برای 48/5 درصد از افراد آنژیوپلاستی اولیه انجام شده، در حالی که این میزان در گروه میانسالان بیشتر (55/3 درصد) است. همچنین 32/6 درصد از سالمندان درمان ترومبولیتیک دریافت کردهاند که این میزان در گروه میانسالان کمتر (31/45 درصد) است، اما در هر 2 گروه سالمندان و میانسالان به ترتیب 18/8 و 13/2 درصد از افراد هیچکدام از درمانها را دریافت نکردهاند. به طور کلی میتوان گفت نرخ ریپرفیوژنتراپی در سالمندان (81/1 درصد) کمتر از میانسالان (86/7 درصد) بود.
میزان شیوع مصرف دخانیات در سالمندان بهصورت معناداری کمتر از میانسالان است (0/001>P)، به طوری که در گروه سالمندان میزان مصرف دخانیات 49/5 درصد (302 نفر) بوده، در صورتی که در گروه میانسالان این میزان 62/9 درصد (290 نفر) گزارش شد (
جدول شماره 4).
شیوع چاقی و اضافه وزن در جمعیت مطالعهشده 57/3 درصد بود. به طوری که در میانسالان (63/51 درصد) نسبت به سالمندان (52/57 درصد) بهصورت معناداری شیوع بالاتری داشت (
جدول شماره 4). به این ترتیب افراد لاغر (5/BMI>18) در گروه سالمندان و میانسالان به ترتیب 2/4 و 1/4 درصد، افراد دارای شاخص توده بدنی نرمال (18/5≤BMI و BMI≤24/9) به ترتیب 45 و 35/1 درصد، شرکتکنندگانی که اضافه وزن دارند (29
بررسی سابقه سکته قلبی در بیماران نشان داد 13/9 درصد (81 نفر) سالمندان سابقه سکته قلبی داشتند و این میزان در میانسالان 9/2 درصد (41 نفر) بود. بررسیها نشان داد میزان سابقه سکته مغزی کمتر از سابقه سکته قلبی در هر 2 گروه است، به طوری که در سالمندان و میانسالان به ترتیب 8/1 درصد (49 نفر) و 2/8 درصد (13 نفر) سابقه سکته مغزی داشتند (0/001>P).
در مشاهده سوابق عمل آنژیوپلاستی مشخص شد 6/6 درصد (40 نفر) از سالمندان و 5/6 درصد (26 نفر) از گروه میانسالان قبلاً عمل آنژیوپلاستی انجام داده بودند. سابقه عمل جراحی قلب باز به ترتیب در سالمندان و میانسالان 3/3 درصد (15 نفر) و 2/8 درصد (16 نفر) نیز دارای سابقه قبلی انجام عمل جراحی قلب باز بودند.
در بررسیها مشخص شد که بیش از 70 درصد از افراد در هر 2 گروه دیابت نداشتند (74/9 و 77/88 درصد به ترتیب در سالمندان و میانسالان). در گروه سالمندان 25 درصد (150 نفر) و در گروه میانسالان 22/12 درصد (100 نفر) با بیماری دیابت درگیر بودند که این اختلاف بین 2 گروه معنادار نبود (0/271=P). همچنین در گروه سالمندان این میزان 28/4 درصد ( 166نفر) بیماری چربی خون داشتند و این میزان در گروه میانسالان 22/8 درصد (103 نفر) بود. در بررسی فشار خون شرکتکنندگان این مطالعه مشخص شد که 57/26 درصد (347 نفر) از سالمندان سابقه فشار خون داشتند که شیوع بالاتری نسبت به میانسالان 35/23 درصد (161 نفر) داشت و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (0/001>P).
54/60 درصد از بیماران دارای لیپوپروتئین با چگالی پایینتر از حد طبیعی بودند که در مقایسه، این میزان در میانسالان (56/58 درصد) نسبت به سالمندان (53/06 درصد) بالاتر بود. میانگین لیپوپروتئین با چگالی بالا در سالمندان و میانسالان به ترتیب 9/03±42 و 8/31±40/33 میلیگرم بر دسیلیتر بود که با یکدیگر اختلاف آماری معناداری داشتند (0/001>P) (جدولهای شماره 5 و 6).
میانگین لیپوپروتئین با چگالی پایین در سالمندان 29/5±96/8 و در میانسالان 26/69±99/71 میلیگرم در دسیلیتر بود که از لحاظ آماری اختلاف معناداری داشتند (0/032>P). 12/30 درصد از بیماران دارای میزان لیپوپروتئین با چگالی پایین افزایش یافته (130<) بودند که با اختلاف ناچیزی این میزان در سالمندان (12/88 درصد) از شیوع بالاتری نسبت به میانسالان (11/55 درصد) برخوردار بود (جدول شماره 6).
علاوه بر این، در میانسالان شیوع مقادیر لیپوپروتئین با چگالی پایین مرزی بیشتر از گروه سالمندان است که بیانگر لزوم توجه بیشتر به آگاهسازی افراد در این قشر سنی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی در این افراد است که در سالهای آینده در گروه سالمندان جامعه قرار خواهند گرفت.
شیوع کلسترول بالا در 2 گروه مقایسه شد و همانطور که در جدول شماره 5 مشاهده میشود میانگین کلسترول در سالمندان (41/8±169/2) و میانسالان (38/71±173/24) میلیگرم بر دسیلیتر است که از لحاظ آماری اختلاف معناداری نداشتند (0/607=P). 5/3 درصد از بیماران دارای کلسترول افزایش یافته بودند که این میزان در سالمندان (6/04 درصد) شیوع بالاتری نسبت به میانسالان (4/36 درصد) داشت. تریگلیسرید بالا در گروه میانسالان 18 درصد (79 نفر) بود که شیوع بیشتری نسبت به گروه سالمندان 8/9 درصد (50 نفر) داشت. همچنین میانگین تریگلیسرید در سالمندان 0/6±118/2 و میانسالان 91/56±144/30 بود که از لحاظ آماری با یکدیگر اختلاف معناداری داشتند (0/001>P).
در جدول شماره 5، با مقایسه میانگین فیلتراسیون گلومرولی در سالمندان 16/8±61/5 و میانسالان 15/6±77/53 مشاهده شد که میزان فیلتراسیون گلومرولی در 2 گروه تفاوت معناداری با هم دارند (0/001>P)، به این صورت که افرادی که فیلتراسیون گلومرولی در آنها بیشتر از 60 است (GFR≥60) در گروه سالمندان و میانسالان به ترتیب 54/1 درصد (328 نفر) و 89/1 درصد (409نفر) بود، در حالی که میزان فیلتراسیون گلومرولی در افرادی که 60GFR< داشتند در گروه سالمندان شیوع بالاتری (45/87 درصد) نسبت به گروه میانسالان (10/89 درصد) داشت (جدول شماره 6).
بحث
این مطالعه با هدف بررسی شیوع ریسکفاکتورهای قلبی، درمان ریپرفیوژن و مرگومیر بیماران با سکته قلبی در 2 گروه سالمندان و میانسالان انجام شد. براساس دادههای انجمن قلب و عروق اروپامرگومیر ناشی از بیماریهای قلبیعروقی شاخص مهمی در برآورده نشدن امید به زندگی است و این بیانگر لزوم افزایش تلاشها برای پیشگیری از این بیماری است [26].
در مطالعه حاضر، بیش از 70 درصد از افراد در هر 2 گروه مردان بودند و سهم زنان کمتر از 30 درصد بود که نشاندهنده تأثیر جنسیت در بروز بیماری قلبی است. در همین راستا، موسوینسب و همکاران نشان دادند مردان 4/91 برابر بیشتر از زنان شانس گرفتگی عروق بالای 50 درصد را دارند. همچنین طبق اعلام انجمن قلب آمریکا این بیماری در مردان سالمند بیشتر از زنان سالمند اتفاق میافتد [27, 28, 29].
علاوه بر این، سطح تحصیلات افراد بر میزان آگاهی از وضعیت سلامت و سبک زندگی آنان تأثیرگذار است. در این پژوهش نیز وضعیت تحصیلات در 2 گروه با یکدیگر تفاوت معناداری نشان داد، در مطالعه کوباتا و همکاران در مجله انجمن پزشکی آمریکا [30] نشان داده شد که بیش از 1 نفر از هر 2 نفر که تحصیلات کمتر از دبیرستان دارند، در طول مدت زندگی دچار حوادث قلبیعروقی میشوند که نشاندهنده تأثیر سطح سواد افراد بر کاهش بیماریهای قلبیعروقی است [31].
در مطالعه حاضر، نرخ کلی شیوع مرگومیر در سالمندان 15/7 درصد و در میانسالان 4/4 درصد بود که نشاندهنده شیوع بیشتر مرگومیر در این افراد است. در تأیید نتایج مطالعه حاضر، استفان سیدنی و همکاران در مطالعهای با عنوان ارتباط بین پیری جمعیت و مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی از سال 2011 تا 2017 در ایالات متحده نشان دادند که در مجموع 80 درصد از مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبیعروقی در گروه بزرگسالان 65 سال و بالاتر رخ داده است [30].
علاوه بر این، نوع درمان انجامشده در بیماران نیز از فاکتورهای مؤثر بر مرگومیر آنان است. انجام درمان استاندارد و بهموقع برای بیمار مبتلا به سکته قلبی از نوع STEMI ریپرفیوژن بهصورت فوری است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و نتایج مطالعات بالینی حاکی از مزایای بیشتر آنژیوپلاستی اولیه نسبت به درمان ترومبولیتیک با افزایش سن است [32]، در حالی که در این پژوهش استفاده از روش آنژیوپلاستی اولیه در گروه میانسال شیوع بیشتری دارد که از دلایل احتمالی آن میتوان به شرایط بیمار، دسترسی و زمان مراجعه به مراکز درمانی و تعداد مراکز تخصصی اشاره کرد.
نتایج دیگر مطالعه نشان داد شیوع ریسکفاکتورهای مصرف دخانیات، اضافه وزن، لیپوپروتئین با چگالی پایین و تریگلیسرید در گروه میانسالان بهصورت معناداری بیشتر از سالمندان است، اما میانگین لیپوپروتئین با چگالی پایین در گروه میانسال کمتر از سالمندان بود که این امر این بیانگر لزوم سیاستگذاری صحیح در این زمینه و توجه بیشتر به آگاهسازی افراد در این قشر سنی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی در افراد میانسال است که در سالهای آینده در گروه سالمندان جامعه قرار خواهند گرفت و این نتایج حاکی از آن است که ﺍﻓﺮﺍﺩی که هم اکنون در گروه میانسالان (سالمندان آینده) هستند، بیش از پیش ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺧﻄﺮ قلبی ﺍﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭیهای قلبی خواهند بود و فشار بیشتری بر سیستم درمان کشور وارد خواهد شد.
به نظر میرسد که به طور کلی شیوع ریسکفاکتورها و به دنبال آن بیماریهای قلبیعروقی با مرحله گذار اپیدمیولوژیک یک کشور مرتبط است، به ویژه هنگامی که با گذر زمان نرخ بالای بیماری در میانسالی به سنین بالاتر منتقل میشود، تغییرات در سبک زندگی اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی در بسیاری از جوامع موجب افزایش سطوح ریسکفاکتورهای مهم مانند مصرف دخانیات، کمتحرکی و اضافه وزن، فشار خون و دیگر ریسکفاکتورها در سنین قبل از سالمندی شده است [33، 34].
در این مطالعه، سابقه سابقه آنژیوپلاستی و عمل قلب باز در هر 2 گروه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند، اما شیوع سکته قلبی و مغزی، فشار خون و چربی خون در گروه سالمندان در مقایسه با میانسالان بیشتر بود. در این مطالعه، دیابت و کلسترول در 2 گروه با یکدیگر اختلاف معناداری نشان ندادند و کارآزماییهای بالینی نشان دادهاند که مزایای کنترل برخی ریسکفاکتورهای قلبیعروقی، مانند مرگومیر قند خون یا فشار خون بر میزان مرگومیر و عوارض تنها پس از 5 تا 10 سال پس از شروع درمان آشکار میشود و در مواردی نیز به دلیل ناهمگونی جمعیت سالمندان، عدم درک بیولوژی پیری و مطالعه ناکافی اثرات درمانهای مختلف بر عوارض سنتی و شرایط سالمندان دیابتی، اتفاقنظر کمی درباره آزمایشات درمانی بهینه برای افراد دیابتی سالمند وجود دارد [35].
همچنین میانگین میزان فیلتراسیون گلومرولی که بهترین شاخص جهت ارزیابی عملکرد کلیوی است، در میانسالان به صورت معناداری بیشتر از سالمندان بود که نشاندهنده عملکرد کلیوی مناسب در این گروه سنی است، نتایج بهدستآمده از سایر مطالعات نیز به این موضوع اشاره دارد [24, 36, 37]. از آنجا که نتایج بهدستآمده در این پژوهش بیانگر شیوع بالاتر فشار خون در گروه سالمندان بود، همسو با نتایج این پژوهش نیز در بررسی انجامشده انجمن قلب آمریکا [14] بین سالهای 2013 تا 2017 نشان داده شد میزان 77/8 درصد از زنان و 70/8 درصد از مردان در بازه سنی 65 تا 74 سال فشار خون داشتند [28].
نتیجهگیری نهایی
ﻳﺎﻓﺘﻪهایﻛﻨﻮنی در این پژوهش حاکی از آن است ﻛﻪ شیوع برخی ریسکفاکتورهای مهم در گروه میانسالان بیشتر است و سالمندان نیز ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻌﻨاﺩﺍﺭی بیشتر مبتلا به سکته قلبی هستند که خود بیانگر عدم کنترل ریسکفاکتورها در سنین قبل از سالمندی است و نتایج این مطالعه هشداری است که خاطرنشان میکند تا زمانی که اقدامات لازم در زمینه کنترل ریسکفاکتورهای سکته قلبی در سنین میانسالی انجام نشود، نمیتوان انتظار داشت که تغییری در روند افزایشی سکته قلبی و مرگومیر ناشی از آن در دوران سالمندی ایجاد شود؛ بنابراین وجود برنامهریزی بلندمدت دقیق و جامع، آگاهسازی و آموزش افراد برای کنترل و کاهش شیوع ریسکفاکتورها ضروری به نظر میرسد. امید است که نتیجه چنین تلاشهایی روند فزاینده سکته قلبی و مرگومیر ناشی از آن را در دوران میانسالی و سالمندی کاهش دهد.
اگرچه نتایج این مطالعه نکات ارزشمندی درباره ریسکفاکتورها، نوع درمان و مرگومیر ارائه میکند و نقطه قوت آن تمرکز بر سکته قلبی در رده سنی میانسالی و سالمندی است، اما مانند سایر مطالعات با محدودیتهایی مواجه بوده است. این مطالعه بهصورت توصیفی میزان شیوع ریسکفاکتور های سکته قلبی را بررسی کرده است؛ بنابراین برداشتهای علّی از این نوع مطالعه مناسب نیست.
به علاوه، این مطالعه روی نمونهای از بیماران سکته قلبی در غرب ایران انجام شده است و به دلیل وجود تفاوتهای فرهنگی و سبک زندگی باید نهایت احتیاط در تعمیم این یافتهها به جوامع دیگر را به کار گرفت. با توجه به محدودیتهای ذکرشده در مطالعه حاضر، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده شیوع ریسکفاکتورها در افراد دچار بیماری زمینهای و افراد سالم و نیز ارزیابی ارتباط هر ریسکفاکتورها در بیماران با سکته قلبی با کمک مدلهای رگرسیونی نیز بررسی شود. همچنین انجام دوباره این نوع مطالعات در بسترهای فرهنگی متفاوت، به شکلگیری یافتههای دقیق و جهانشمولتر در این حوزه کمک میکند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علومپزشکی کرمانشاه پروتکل مطالعه را با کد اخلاق KUMS.REC.1395.252 تأیید کرد.
حامی مالی
تمام امکانات استفادهشده و نیز هزینههای انجام این پژوهش توسط حوزه معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علومپزشکی کرمانشاه تأمین شده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان در این مطالعه مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از معاونت تحقیقات دانشگاه علومپزشکی کرمانشاه برای تأمین مالی این پروژه تشکر میکنند. از همه کارکنان بیمارستان امام علی (ع)، بهویژه مرکز تحقیقات قلب و عروق، دکتر حسین سیابانی، خانم لیلا زمزم، خانم هانیه چارجو و خانم الهه محمدی برای مشارکت در جمعآوری دادهها تشکر میکنیم.