مقدمه
پدیده خودغفلتی به عنوان ناتوانی یا امتناع فرد در انجام وظایف روزانه متناسب با هنجارهای اجتماعی به صورت عمدی یا غیرعمدی انجام میشود. سالمند آزاری در سالمندان انواع مختلفی دارد که شامل سوء رفتار فیزیکی، جنسی، روانشناختی، مالی، بیتوجهی از طرف دیگران، ترک کردن و خودغفلتی یا بیتوجهی از طرف خود است. در واقع، خودغفلتی به عنوان یک طبقه مجزا مشخص شده است [
1]، با این تفاوت که منشأ سوء رفتار از طرف خود فرد (به دلایل مختلف بیولوژیکی، اجتماعی و روانشناختی) است. برخلاف سوء رفتارهای دیگر که از طرف دیگران به فرد تحمیل میشود و خودغفلتی میتواند به نحوی متاثر از آن اشکال نیز شود [
2].
این پدیده پنهان، اما فراگیر با شیوع بالاتر نسبت به دیگر اشکال سالمند آزاری، نقطه مقابل خودمراقبتی است [
3] و میتواند عوارض حاد و تأثیرات نامطلوب و دشواری بر عملکرد روزمره زندگی، سلامت، ایمنی فرد گذارده و سبب اختلال عملکردی سالمند [
4]، مراقبت ضعیف از خود و محیط و نیز امتناع از استفاده از خدمات [
5] شود.
شیوع خودغفلتی در کشورها و فرهنگهای مختلف، متفاوت است. فراوانی خودغفلتی در سالمندان مالزی 36 درصد [
6]، کرهایها 22/6 درصد [
7]، ایران (کرمان) 11/5 درصد [
8] و ایالات متحده آمریکا 37/2 درصد [
9] بوده است. تفاوتهای نرخ خودغفلتی در جوامع مختلف به عواملی چون فرهنگ یا عدم تعریف دقیق عملیاتی از پدیده و نیز عدم ابزار استاندارد استفادهشده [
10] یا محل زندگی و جامعه هدف (زندگی در سراهای سالمندی یا در جامعه و زندگی با خانواده) نسبت داده میشود.
خودغفلتی پدیدهای چند وجهی است و ابعاد مختلفی [
3] دارد؛ بنابراین باید با دیدگاه جامع زیستی، روانیاجتماعی [
6] به آن نظر افکنده شود و در طراحی پرسشنامه و ابزار مربوطه، این رویکرد لحاظ شود، اما در بیشتر پژوهشها این مهم مورد غفلت واقع شده است. عدم ابزار استاندارد جامع متناسب با فرهنگ جامعه و عدم دیدگاه جامعنگرانه زیستیاجتماعی و روانشناختی توأمان از کمبودهای این حوزه بوده است. همچنین عدم تئوری مناسب، تعریف واحد و میزان شیوع پدیده خودغفلتی از چالشهای مهم دیگر بر سر راه شناسایی این معضل است.
مطالعات انجامشده در این خصوص در سطح جهانی محدود [
11] و در ایران نیز به علت نبود ابزاری استاندارد جامع، بسیار محدود است. اطلاعات حاصل از اندک تحقیقات انجامشده در مورد بیتوجهی به خود نمیتواند گویای جامعی از وضعیت خودغفلتی در سالمندان کشور باشد. در جهان نیز اگرچه دامنه بررسیهای نظاممند خودغفلتی از سال 2000 میلادی به بعد شروع شده، اما هنوز زوایای پنهان پدیده بهطور کامل شفاف و واضح نیست.
ابزارهای محدود موجود نیز هر یک به بُعدی از پدیده پرداخته و بیشتر آنها عاری از تئوری بوده و به صورت مشاهدهای یا در مواردی صرفاً برای متخصصین کلینیکها و نظرسنجی از آنان طراحی شدهاند، بنابراین مناسب برای استفاده توسط مصاحبهگران آموزشدیده هم نیست. برخی مطالعات انجامشده در مورد موضوع، تعداد محدودی از نمونه بررسیشده را دربرداشته که قابل تعمیمپذیری نبوده و مناسب برای شناسایی این پدیده چند وجهی در یک بُعد وسیعتر نیست. برای مثال، ایریس تنها با استفاده از 23 سالمند برای آزمایش میدانی خود مدلی از خودغفلتی ارائه داده است [
12].
مقیاس خودغفلتی شدید در سالمندان برای تنظیمات درون خانه طراحی شده [
13] و به عنوان بخشی از سیستم حمایتی در سوء رفتار با سالمندان در نظر گرفته میشود [
14]. برخی ابزارها صرفاً برای فهم میزان بهرهبرداری مالی از افراد مسن طراحی شدهاند [
15]. بررسی خودغفلتی با ابزاری مناسب و دربرگیرنده ابعاد مختلف پدیده از چالشهای مهم است که نیاز به ابزاری مناسب و پویا را دو چندان میکند.
نگاه جامعگرایانه به پدیده نکته حائز اهمیت در مطالعات مربوط به خودغفلتی است. در عمل هر پژوهشگری از منظری خاص به خودغفلتی پرداخته و اهم عوامل تأثیرگذار در یک پژوهش واحد معمولاً صورت نپذیرفته و به این خاطر نگاه جامع به خودغفلتی در تحقیقات پیشین به چشم نمیخورد. برای مثال، محققان معمولاً عوامل تأثیرگذار را به تنهایی بررسی کردهاند. تأثیر عامل تخریب فیزیکی و شناختی [
13]، شخصیت [
6،
16]، شبکههای اجتماعی [
17، 18]، ارزشهای بزرگسالان [
19] و عدم رضایت از زندگی [
20] را جداگانه از عوامل مهم خودغفلتی دانسته و مورد پژوهش قرار دادهاند. بررسی عوامل متعدد چندگانه با رویکرد بیوسایکو سوشیال در یک پژوهش واحد برای فهم دقیق خودغفلتی مورد نیاز است که کمتر در بررسیها اتفاق افتاده است.
مهمترین چالشهای شناخت خودغفلتی علاوه بر ابزار، عدم تعریف واحد از پدیده خودغفلتی است. برخی خودغفلتی را نوعی سندرم پیری و اختلال ذهنی [
21] دانستهاند. برخی عدم خودمراقبتی و فقدان بهزیستی فیزیکی و سلامت [
22، 23]، محققان دیگر کمبودهای چندگانه حاصل از عوامل فیزیکی عملکردی و اجتماعی [
13] و برخی دشواری در استقلال مدیریت نیازهای اساسی خود را خود غفلتی قلمداد کردهاند. بر اساس انجمن روانشناسی آمریکا وضعیت ظاهری مسکن، وضعیت ظاهری شخص و رفتارهای بهداشتی و سلامت را میتوان به عنوان شاخصهای خودغفلتی لحاظ کرد [
16]. همچنین اذعان شده که خودغفلتی سندرم سالمندی است و ضمن داشتن هزینههای اجتماعی و اقتصادی میتواند موجب مرگومیر یا آسیب فرد شود [
24].
خودغفلتی میتواند عمدی یا اولیه و یا غیرعمدی یا ثانویه باشد [
25]. خودغفلتی عمدی ممکن است به دلیل سبک زندگی، انتخابهای فردی، تیپهای شخصیتی، فرهنگ یا دلایل پاتولوژیکی باشد که سبب احساس انزوا در فرد میشود [
16] سوء تغذیه، تمایل به تنها زیستن بر خلاف متأهل بودن و ضعف انرژی به عنوان نشانههایی از بیتوجهی به خود عمدی باشد [
22]. خودغفلتی غیرعمدی در صورتی است که سالمند شرایط نامتناسب و مشکل مرتبط با سلامتی داشته باشد [
16]. نوع ثانویه یا غیرعمدی خودغفلتی به اختلالات روانپزشکی مرتبط است. خودغفلتی از هر نوع که باشد، میتواند اثرات نامطلوبی در عملکرد سالمندان بر جا گذارد.
عدم تئوری استاندارد و ابزار مناسب بر اساس آن خود دلیلی دیگر بر عدم شناخت و تبیین درست خودغفلتی است. در واقع، نیاز به چند بُعدی نگریستن به پدیده پیچیده و چند وجهی خودغفلتی با دیدگاه بیوسایکو سوشیال در طراحی پرسشنامههای محدود کنونی مشهود است. برای رفع این چالشها، پژوهشی در سال 2016 [
6] با دیدگاه جامعگرایانه انجام شد که در آن پژوهشگر تلاش کرده است با چشماندازی جامع به تبیین خودغفلتی و عوامل مؤثر بر آن در یک پژوهش واحد بپردازد.
از نتایج آن طراحی و روانسنجی ابزار استاندارد خودغفلتی سالمندان و نیز عوامل مؤثر بر پدیده با دیدگاه جامعنگر بوده است. به نظر میرسد این ابزار یکی از مناسبترین پرسشنامههای اخیر در خصوص خودغفلتی است که بر مبنای تئوری و با رویکرد جامع زیستیروانی اجتماعی (بیوسایکو سوشیال) طراحی شده است. ابزار فوق به زبان انگلیسی و مالایی است که پس از طراحی و بررسیهای دقیق صاحبنظران مورد تجزیهوتحلیلهای آماری قرار گرفت و روایی و پایایی بالای آن مؤید ارزشمندی ابزار فوق در خصوص خودغفلتی در سالمندان است.
ابزار بر اساس 2 تئوری مهم و تأثیرگذار اورم [
26] که بر جنبههای بیولوژیکی و اجتماعی خودغفلتی تأکید میکند و تئوری شناختی خودکارآمدی متأثر از نظریه بندورا [
27] است که به نحوی شالوده اصلی نظریه خودغفلتی را تشکیل میدهد. بندورا معتقد بود که خودکارآمدی مثبت و قوی بر واکنشهای بیولوژیکی مؤثر بر سیستم ایمنی [
27] و سبک زندگی سالمتر اثر مثبت میگذارد، در حالی که باورهای خودکارآمدی ضعیف به افسردگی مرتبط به روابط حمایتی شخصی موجب میشود [
28].
تأثیر خودکارآمدی عمومی بر همه حوزههای شخصی، مهارتهای مقابلهای، سیستم تعامل و انگیزه و در واقع، بر وضعیت روانیاجتماعی سالمندان و قضاوت فرد در مورد عملکرد و توانمندی خود [
29] آشکار شده است. به عبارت دیگر، خودکارآمدی عمومی به قضاوتهای فردی از توانمندیهای عملکردی در دامنه وسیعی از فعالیتهای فردی اشاره میکند [
30]. خودکارآمدی مؤلفه اساسی برای کاهش خودغفلتی و میانجیگر بسیار مهم بین عوامل تأثیرگذار و خودغفلتی است [
6].
در طراحی سؤالات ابزار فوق، رویکرد زیستیاجتماعی و روانشناختی نیز مد نظر بوده است و از این لحاظ ابزار منحصربهفرد در خصوص خودغفلتی میتواند محسوب شود و پس از هنجاریابی قابل استفاده در کشورهای دیگر خواهد بود. در پژوهش حاضر، ابزار خودغفلتی 18 سؤالی [
6] به عنوان مناسبترین ابزار برای روانسنجی و هنجاریابی در سالمندان ایرانی انتخاب و ویژگیهای آن روانسنجی شد. در واقع، با عنایت به شکاف موجود در مطالعه خودغفلتی در سالمندان ایرانی و نیاز به شناسایی این پدیده در خدمات سالمندی، مطالعه حاضر با هدف روانسنجی نسخه فارسی مقیاس خودغفلتی [
6] انجام شد. ابزار اعتباریابیشده در پژوهش حاضر با استفاده از ابزار خودغفلتی (18 آیتمی) در پروژه ملی مالزی با عنوان روانسنجی ابزار خودغفلتی و عوامل مؤثر بر آن در سالمندان بوده است.
نسخه اصلی به زبان انگلیسی و مالایی تهیه شده و در کشور برای نخستین بار است که به فارسی ترجمه و برای سالمندان تهرانی روانسنجی شده است. پس از مراحل ترجمه و استفاده از نظر صاحبنظران حوزه سالمندی یک آیتم که مغایر با فرهنگ و ارزشهای ایرانی بود، حذف شد.
روش مطالعه
پژوهش حاضر پژوهشی روششناختی است که با هدف هنجاریابی و تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه جدید خودغفلتی در سالمندان ایرانی انجام شده است. روش مطالعه مقطعی و کمّی بوده و نوع مطالعه بررسی توصیفی برای بومیسازی ابزار است. مطالعه حاضر برگرفته از طرح تحقیقاتی با عنوان «روانسنجی پرسشنامه جدید خودغفلتی در سالمندان» است که در کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تصویب و اجرا شده است. در این مطالعه از مقیاس خودغفلتی در سالمندان [
6] استفاده شده است.
جامعه آماری مورد مطالعه همه سالمندان 60 سال به بالا و عضو کانونهای بازنشستگی شهر تهران است. حجم نمونه در تحلیل عاملی انتخاب 5 تا 10 نمونه به ازای هر عبارت پرسشنامه است. پرسشنامه خودغفلتی 17 آیتمی بود که حداقل به 200 نفر برای اجرا و تحلیل عاملی نیاز بود. ابتدا لیستی از کل کانونهای بازنشستگان شهر تهران از مسئول ذیربط اخذ شد. سالمندان منتخب عضو صندوق و داوطلبان علاقهمند به همکاری از طرف مسئول یا نماینده کانون آن ارگان یا سازمان به شیوه تصادفی معرفی و در محل کانون در حضور پژوهشگر به پرسشنامه پاسخ دادند.
تعداد نمونه نهایی پس از بررسیها و حذف موارد غیر قابل قبول چون حذف پرسشنامههای ناتمام یا مغایر با پروتکل پژوهش و معیارهای ورود و خروج به لحاظ سنی و نیز خودداری سالمند از ادامه کار به 207 نفر رسید که متناسب با تعداد عبارات پرسشنامه 17 عبارتی خودغفلتی و نیز امکان انجام تحلیل عاملی با بیش از 200 نفر بوده است. تجربیات داوطلبان سالمند در خصوص خودغفلتی با اجرای پرسشنامه در محل کانونهای بازنشستگی استان تهران در حضور پژوهشگر به دست آمد.
داوطلبان ضمن اظهار رضایت کتبی به یکایک عبارات آن پاسخ دادند. پرسشنامهها پس از جمعآوری به منظور تجزیهوتحلیل به نرمافزار SPSS وارد و مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. به دلیل شرایط کرونا و عدم دسترسی حضوری به همه داوطلبان سالمند، ضمن هماهنگی پژوهشگر با مسئولین مربوطه، اطلاعات برخی از پرسشنامهها به صورت تلفنی از آنان اخذ و نتایج در پرسشنامه مربوطه با کد اختصاصی فرد ثبت شد. سالمندان منتخبی که تمایل به شرکت در پژوهش نداشتند، حذف و داوطلب دیگری با معرفی کانون مربوطه جایگزین شد.
پژوهش حاضر به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی در معاونت پژوهشی و کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تأیید شد و کد اخلاق اخذ کرد. همچنین همه داوطلبان با اطلاع کامل از اهداف و اهمیت پژوهش، ضمن رضایت آگاهانه، مجوز خروج از پژوهش در هر مرحله از آن را کسب کرده بودند.
ترجمه و بومیسازی
ابتدا عبارات پرسشنامه خودغفلتی بررسیشده توسط پژوهشگر و یک متخصص دیگر مسلط به زبان انگلیسی به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد و همبستگی بالا به دست آمد. همچنین پرسشنامه به کمک متخصصان رشته سالمندی و پژوهشگر، برای رعایت جملهبندیهای منطقی، شیوه صحیح نگارش و حفظ محتوا بررسی شد. برای نمرهدهی گویهها در ابزار از گزینههای لیکرتی 5 قسمتی از کاملاً مخالف (1)، مخالف (1)، نه مخالف و نه موافق (1)، موافق (1) تا کاملاً موافق (5) استفاده شده است که کمترین نمره 12 و بیشترین 52 است. نمره هر عامل از فرمول شماره 1 به دست میآید و مشارکتکنندگان با نمره بالاتر از خودغفلتی بیشتری برخوردار خواهند بود.
1. نمره هر عامل=(نمره کسبشده هر عامل - نمره حداکثر / حداقل نمره - نمره حداقل × 100)
به منظور کسب اطمینان از روایی پرسشنامه از 3 روش روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد. ابتدا جملات و عبارات ابزار به لحاظ سلیسی و روانی عبارات و تعیین روایی صوری بررسی شد تا نکته مبهمی برای پاسخگویان نماند. پرسشنامه توسط 10 نفر از سالمندان در جلسه حضوری تشریح و اجرا شد. پس از انتخاب سالمندان بر اساس پروتکل تحقیق و توجیه آنان، پرسشنامه به آنها داده شد تا سطح دشواری و مطلوب بودن و میزان تناسب سؤال و موارد ابهامآمیز را بررسی و طی مصاحبه چهره به چهره در همان جلسه به پژوهشگر اطلاع دهند.
عبارات ابزار از لحاظ سطح دشواری، سلیس و روان بودن و تناسب با هم و با فرهنگ ایرانی اصلاح و تأیید شد. یک عبارت که طبق نظر کارشناسان بارِ فرهنگی نامتناسب با فرهنگ ایرانی داشت، حذف و ابزار 17 آیتمی خودغفلتی حاصل شد. همچنین ابزار برای تعیین محتوا و شاخص روایی محتوا از نظر متخصصان حوزه سالمندی در خصوص معیارهای دستور زبان، اهمیت و ضرورت آن مورد قضاوت قرار گرفت. شاخص روایی محتوا، عبارات ابزار لیکرتی 4 قسمتی (1 تا 4) در خصوص میزان مربوط بودن، ساده بودن و واضح بودن توسط متخصصان دیگر بررسی شد. نتایج به وسیله تقسیم پاسخ تعداد متخصصان موافق با عباراتی که رتبه 3 و 4 را کسب کرده بودند به تعداد کل متخصصان و کسب امتیاز کل شاخص روایی به دست آمد.
به منظور تعیین روایی سازه ابزار خودغفلتی در سالمندان روش تحلیل عاملی به کار گرفته شد. این روش به جهت فهم ارتباط درونی بین متغیرها و کشف طبقاتی که بیشترین فراوانی ارتباط با هم را دارند که پیشنیاز آن بررسی همسانی درونی عبارات پرسشنامه بود، استفاده شد. قبل از تحلیل عاملی، آزمون کیسر / مایر / الکین به عمل آمد که نشانگر آن است که آیا حجم نمونه برای تحلیل عاملی مناسب است یا خیر. مقادیر آن بین 0 و 1 است. مقادیر بالاتر نشاندهنده مناسب بودن حجم نمونه برای انجام تحلیل عاملی خواهد بود. بدین منظور آزمون شاخص نمونهگیری کیسر / مایر / الکین و نیز بارتلت، تجزیهوتحلیل مؤلفههای اصلی و نمودار شنریزه آزمون بارتلت و چرخش وریماکس [
31] به عمل آمد. حداقل بارِ عاملی برای حفظ هر عبارت در عوامل استخراجشده 0/4 بوده است. حجم نمونه با فرمول کوکران 217 به دست آمد: سازههای اصلی ابزار پس از تحلیل عاملی شامل 4 عامل خودغفلتی روانشناختی، خودغفلتی شخصی و سلامت، خودغفلتی محیط و عوامل بهداشتی و سازه سبک زندگی به دست آمد [
32]
در مرحله آخر پژوهش پایایی و ثبات آن نیز بررسی شد. در این خصوص، عبارات ابزار به روش تعیین همسانی درونی یا ضریب آلفای کرونباخ [
33] و به منظور میزان تناسب گروه تشکیلدهنده یک سازه بررسیشده و ثبات آن در حد قابل قبول به دست آمد. دلویس ارزش بین 0/80 تا 0/90 را به عنوان قابلیت بسیار خوب برای اعتماد به ابزار و پایایی آن، به ویژه برای مقیاسهای کوتاه در نظر میگیرد [
34].
مقیاسهای کوتاه با ثبات داخلی بالا و روایی آیتمها کمک به کم کردن فشار و بار اضافی، به ویژه در پاسخدهندگان مسن میکند. همچنین ارزیابی ثبات به روش آزمون و بازآزمون که روشی مناسب برای پژوهشهای علوم اجتماعی و انسانی در این خصوص است، با فاصله زمانی 2 تا 3 هفته انجام شد [
35]. بدین ترتیب که در 2 مرحله ابزار خودغفلتی توسط سالمندان داوطلب واجد شرایط ابزار تکمیل شد و نمرات آن با استفاده از شاخص همبستگی درونخوشهای که پذیرفتنیترین آزمون آماری برای تعیین میزان پایایی ابزار است، مقایسه شد. میزان بالا بودن این شاخص بیش از 0/80 مؤید میزان ثبات در حد بسیار مطلوب ابزار است [
36].
یافتهها
ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه بررسیشده: رده سنی سالمندان مطالعهشده بین 60 تا 95 سال و میانگین سن 69 بوده است. 71 درصد جامعه هدف را آقایان و بقیه را خانمها تشکیل داده بودند. در خصوص مذهب، 99 درصد آنها شیعه و بقیه اهل تسنن یا غیره بودهاند. تنها 6.6 درصد در مقطع ابتدایی و بقیه دیپلم به بالا بودند. بیشترین مقدار تحصیلی (33 درصد) متعلق به افراد سالمند در حد کارشناسی بوده است. حدود 20 درصد سالمندان بررسیشده فوق لیسانس و بالاتر بودهاند. اکثریت سالمندان مطالعهشده (87 درصد) در پژوهش حاضر متأهل و تنها 13 درصد در حال حاضر بدون همسر بودهاند. 92 درصد آنان از شغل خود در گذشته رضایت کامل داشتهاند. تنها حدود 3 درصد آنان وضعیت سلامت خود را در حد ضعیف و خیلی ضعیف ارزیابی کرده و اکثریت آنها خود را در حد معمولی (32 درصد) و خوب و بسیار خوب (64 درصد) ارزیابی کردهاند. میانگین خودغفلتی در سالمندان در نمونه بررسیشده 26/93 و با انحراف معیار 9/46 بوده است. 80 درصد سالمندان بررسیشده خودغفلتی ضعیف و تنها 20 درصد آنها نمره بالاتر از میانگین خودغفلتی شدید داشتند.
برای بررسی توزیع نمرات و در واقع، تأیید تفسیرپذیری آنها در نمونهها از آزمون تیمستقل و آزمون آنووا استفاده شد. نتایج آزمون تیمستقل و نتایج آزمون آنووا برای بررسی واریانس متغیرهای چندگانه نشان داد که بر خلاف تفاوت میانگین در همه عوامل، خودغفلتی تنها با برخی عوامل ارتباط معنادار داشت. جنس، وضعیت تحصیلی، سلامت خودادراکی و تعداد دختران با خودغفلتی به طور معناداری مرتبط و عواملی چون سن، وضعیت تأهل، رضایت از شغل قبلی، وضعیت درآمد، تعداد خواهران و برادران و تعداد پسران رابطه معناداری با خودغفلتی در سالمندان نداشتند.
نتایج حاصل از روایی محتوایی از نظر متخصصان و کسب نمره شاخص روایی محتوایی قابل قبول در همه عبارات پرسشنامه خودغفلتی نشان داد هیچ گزینهای حذف نشد و همه عبارات 17 گانه مقیاس حفظ شد. متوسط شاخص روایی پرسشنامه 0/92 بود. تحلیل عاملی به روش مؤلفههای اصلی روی عبارات 17 گانه پرسشنامه انجام شد.
شاخص کیسر / مایر / الکین 0/837=KMO که بالاتر از .7/0 سطح قابل قبول است. مقادیر بالای 0/8 خوب و خیلی خوب تلقی میشود. میزان آزمون بارتلت 971.408BT=در سطح معناداری 0/0001 معنادار بود که مؤید اجرای تحلیل عاملی بر اساس ماتریس همبستگی حاصل در نمونه است (
جدول شماره 1).
نتایج شاخص روایی محتوایی عبارات در عوامل 4 گانه در
جدول شماره 2 مشهود است که مبین قابل قبول بودن روایی عوامل است.
3/2/4 تحلیل عاملی: پس از اجرای تحلیل عاملی روی گویهها به کمک نرمافزار SPSS، خروجی در جدولهایی به صورت درصد واریانس تبیینشده توسط هر عامل و نیز درصد واریانس هر گویه در هر یک از عوامل تعیین شد که مبین همبستگی بیشتر هر گویه با یکی از عاملهاست. در صورتی که یک گویه روی چند عامل، بارِ عاملی معنادار داشته باشد بیشترین بار عاملی روی هر عامل که باشد آن گویه در همان عامل قرار میگیرد.
نتایج حاصل از تحلیل عاملی 4 عامل باارزش بالای یک را مشخص کرد (خودغفلتی شناختی، خودغفلتی شخصی و سلامت، خودغفلتی محیطی و بهداشتی و سبک زندگی) که در مجموع 53 درصد کل واریانس را تبیین کرد و همگی مورد قبول قرار گرفت. عامل خودغفلتی روانشناختی با بالاترین واریانس 29/5 رتبه نخست را به خود اختصاص داده و مبین آن است که در این پدیده بیشتر عامل روانشناختی دخیل است که برای کنترل و کاهش آن باید عنایت ویژهای به این بُعد داشت. متغیرهای آن شامل 5 آیتم ابزار (آیتم 6، 11، 12، 13 و 14) است.
شاخص بعدی خودغفلتی در حوزه شخصی و سلامت است که شامل 3 آیتم (1، 2 و 3) و 9/3 درصد واریانس کل را تشکیل میدهد. عامل سوم شاخص خودغفلتی در بُعد رفتار بهداشتی و محیطی است که شامل 5 آیتم (5، 7، 8 ، 9 و 16) حدود .7/8 درصد واریانس است. شاخص آخر مربوط به سبک زندگی است که شامل 4 آیتم (4، 10، 15 و 17) که رتبه آخر و حدود 6/4 درصد واریانس را به خود اختصاص میدهد.
بر اساس
جدول شماره 3، نتایج آلفای کرونباخ در مقیاسهای 4 گانه به همراه زیرمقیاسهای مربوطه بیان شده است.
4 زیرمقیاس اکتشافی ابزار خودغفلتی با ویژگیهای مربوطه آن به ترتیب عبارتاند از:
زیرمقیاس روانشناختی
این زیرمقیاس 5 گویه با منشأ عوامل روانشناختی داشت. همه این موارد در طبقه خودکارآمدی 1 محسوب میشود. این عامل از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر افزایش عزت نفس [
27] و نیز خودغفلتی است.
زیرمقیاس دوم
عوامل شخصی و سلامت است که در طبقه بیولوژی و در حوزه شخصی و سلامت فرد قرار میگیرد. این زیرمقیاس شامل 3 گویه است. بر طبق انجمن روانشناسی آمریکا، شواهد محیط خانه، (بر هم ریختگی اوضاع داخل خانه)، شواهد شخصی، رفتارهای سلامت، علاوه بر دیگر عوامل میتوانند به عنوان شاخصهای بیتوجهی به خود در سالمندان در نظر گرفته شود [
16].
زیرمقیاس سوم
خودغفلتی بهداشتی و محیط و رفتارهای مرتبط به آن است. این شاخص شامل 5 آیتم بوده حدود .8/7 درصد واریانس را به خود اختصاص داده است:
زیرمقیاس چهارم
شاخص مربوط به سبک زندگی به عنوان زیرمقیاس چهارم که بیشتر مرتبط به خودغفلتی عمدی است و شامل 4 آیتم بوده که در کل حدود 6/4 درصد واریانس را به خود اختصاص میدهد.
در مرحله آخر پژوهش پایایی همسانی درونی آلفای کرونباخ همان سنجش توافق درونی در پایایی به عنوان قابل قبولترین آزمون تعیین ثبات است. شاخص همبستگی درونخوشهای بین 17 آیتم ابزار خودغفلتی حدود 0/840 است که خود مبین ضریب همبستگی بالای بین آیتمهای ابزار و پایا بودن آن است. مقدار آلفای کرونباخ در واقع، متوسط ضریب پایای حاصل از کل ترکیبهای ممکن در آیتمهای یک ابزار است. این روش زمانی برای استفاده مناسب است که در ابزار از روش لیکرتی استفاده شده باشد. مقدار سازگاری درونی بین 0 تا 1 است که مقادیر کمتر از 0/5 نشاندهنده قابلیت اطمینان ضعیف، بین 0/5 تا 0/75 قابلیت اطمینان متوسط، بین 0/75 و 0/9 قابلیت اطمینان خوب، سازگاری درونی بالا و مبین قابلیت ابزار در این خصوص است. در
جدول شماره 4، همسانی درونی بین آیتمها مشخص شده که گویای سازگاری درونی بالای عبارات ابزار و در نتیجه، ثبات و پایایی بالا در P<0/0001 است.
جدول شماره 4، همسانی درونی بین آیتمهای پرسشنامه خودغفلتی را نشان میدهد.
همانطور که از
جدول شماره 4 برمیآید همسانی درونی بالای بین آیتمها در سطح معناداری 0/000=P و همبستگی بالای بین نمره خودغفلتی در زمان اول و دوم (0/998) است که مبین ثبات مطلوب بین آیتمهای ابزار خودغفلتی در سالمندان است.
آزمون مقدماتی و پایلوت برای بررسی پایایی و تحلیل گویهها انجام شد. همسانی درونی و پایایی ابزار با روش آزمون / بازآزمون، آلفای کرونباخ در سطح بالا و بسیار قابل قبول (0/962) به دست آمد. برای تعیین روایی سازه از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده و زیرمقیاسهای 4 گانه ابزار با استفاده از نرمافزار SPSS استخراج شد. نقطه برش 5 جهت حفظ هر عبارت در نظر گرفته شد و همه عبارات ابزار از حداقل بار عاملی بالاتر بودند؛ بنابراین همه عوامل حفظ شدند.
عبارتهای ابزار بر اساس اینکه در کدام عامل بیشترین بار عاملی را داشتند، به عنوان عبارتهای آن عامل در نظر گرفته شدند. از 4 زیرمقیاس شناختهشده زیرمقیاس روانشناختی با بیشترین واریانس و اهمیت و وزن و زیرمقیاس سبک زندگی با کمترین واریانس عوامل استخراجشده چرخشی هستند. 2 زیرمقیاس دیگر مربوط به حوزه خودغفلتی شخصی و سلامت و نیز رفتارهای بهداشتی و محیطی بودهاند؛ بنابراین میتوان اذعان داشت که ابزار فوق به لحاظ روایی سازه نیز مورد تأیید است.
بحث
پرسشنامه خودغفلتی در سالمندان ایرانی برگرفته از ابزار اصلی 18 آیتمی بیتوجهی به خود در سالمندان روانسنجی شد. تنها یک عبارت که بارِ فرهنگی داشت حذف و مابقی با روایی و پایایی بالا ابقا شدند. ابزار اصلی با روایی و پایایی بالا به عنوان پایه ابزار جدید در پژوهش حاضر، بر اساس 2 تئوری اصلی به عنوان شالوده تئوری خودغفلتی بنا و با دیدگاهی جامع طراحی شده که بررسیهای پیشین فاقد این ویژگیهاست. همچنین عوامل تأثیرگذار در خودغفلتی به انضمام پیشبینیکنندهها و عامل میانجیگر (خودکارآمدی) طی مدلی جامع برخاسته از تحلیل عاملی در آن شناسایی شده است که یافتههای پژوهش را به خوبی تبیین و تحلیل میکرد.
در پژوهش حاضر، نتایج روایی صوری و روایی محتوایی مؤید سادگی وضوح و روشنی عبارات پرسشنامه با زمان اجرای کوتاه (10 دقیقه) است. پرسشنامه در مراکز درمانی و سالمندی و بیمارستانها و در دسترس پرستاران و پزشکان میتواند به راحتی قرار گرفته و اجرا شود. نتایج کیسر / مایر / الکین و آزمون بارتلت بیانگر مناسب بودن مدل تحلیل عاملی بوده است. نقطه برش هر عبارت پرسشنامه خودغفلتی برای حفظ آن 5 در نظر گرفته شد و همه عبارات مربوط به عوامل 4 گانه حفظ شدند.
روایی سازه به روش تحلیل عاملی و همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ و ثبات ابزار خودغفلتی با کشف 4 عامل تأیید شد. عوامل 4 گانه مقیاس خودغفلتی عبارت بودند از: عوامل روانشناختی، شخصی و سلامت، رفتارهای محیطی و بهداشتی و سبک زندگی.
مهمترین بخش خودغفلتی عامل روانشناختی است که خود کارآمدی از مؤلفههای مهم در این خصوص است. عدم انگیزه برای انجام امور مربوط به خود یکی از عوامل روانشناختی مرتبط با خودغفلتی است. در این صورت توانمندی فرد در یادگیری مهارتهای جدید کاهش یافته، عدم استقلال در مدیریت مالی و تصمیمگیری خود از عدم خودکارآمدی است و این تصویر از خود مانع از آن میشود که فرد تمایل به کمک گرفتن از دیگران داشته باشد. در مطالعات پیشین خودکارآمدی در کاهش یا افزایش بیتوجهی به خود به عنوان عامل اصلی پیشبینیکننده و همچنین مهمترین متغیر میانجی بین سایر عوامل تأثیرگذار با خودغفلتی بررسی شده که در آن مدلی پویا در نتیجه تحلیل عاملی ارائه شده است [
6].
عامل بعدی مؤثر، عوامل شخصی و وضعیت سلامت سالمندان است. وضعیت بیتوجهی به ظاهر که شاخصه مهم برای خودغفلتی است، میتواند دلایلی متعدد داشته باشد. بیتوجهی به سلامت خود و وقت و قرارهای پزشکی یا سستی و به اصطلاح پشت گوش انداختن مکرر در مراجعه به پزشک و مراکز درمانی زمانی که نیاز جدی به آن دارد را شامل میشود. در نتیجه، موجب سختتر شدن روند درمان شده و هزینههای بیشتری بر فرد، خانواده و نظام درمانی تحمیل خواهد شد.
عامل سوم، رفتارهای محیطی و بهداشتی سالمندان درگیر خودغفلتی است. سالمند دچار خودغفلتی استحمام مرتب نداشته و دائماً اطرافیان از بوی بد بدن او و عدم نظافت او معذب بوده و تذکر میدهند. همچنین محیط او به دلیل عدم رسیدگی و حوصله لازم برای نگاه داشتن نظافت، محیط به حدی به هم ریخته و آلوده میشود که حیوانات و حشرات موذی در خانه بدون تلاشی از جانب فرد در دفع آنها به وفور یافت میشوند. در زمینه شخصی نیز لذتی از زندگی نمیبرد و انگیزهای برای سر و سامان دادن به وضعیت شخصی و محیطی خود ندارد. همچنین ترجیح میدهد که از جامعه فاصله گرفته و در نتیجه، پذیرش اجتماعی او نیز کاهش مییابد. در این صورت روابط اجتماعی با دیگران نیز دچار اختلال میشود؛ بنابراین تنهایی را در بیشتر اوقات به در کنار جمع بودن ترجیح میدهد.
عامل چهارم، سبک زندگی سالمند درگیر خودغفلتی است. یکی از مثالهای سبک زندگی مربوط به عادات تغذیه و علاقهمندی به میوهها و سبزیجات تازه است که برخی با آن بهطور معمول میانه خوبی ندارند و حتی برای مایحتاج تغذیهای خود به مکملها روی میآورند. برخی نیز تمایل به استفاده از میوه دارند، اما به دلیل گرانی و عدم دسترسی کافی از آن استفاده نمیکنند. افراد سالمند با خودغفلتی، اگرچه میوه و سبزیجات در دسترس داشته باشند تمایلی به استفاده از میوه و غذای مناسب ندارند و به حداقل قوت اکتفا میکنند که در حالت شدید آن میتواند مشکلات تغذیهای و سلامت برای فرد ایجاد کند.
همچنین افراد دچار خودغفلتی تمایل مفرط به حفظ چیزهای غیرضروری در منزل دارند. از سوی دیگر، این افراد علاقهای به فعالیتهای بدنی یا ذهنی نداشته و در مقابل انجام آنها مقاومت میکنند؛ ولو پزشک معالج این امر را برایشان یک ضرورت تجویز کرده باشد. نکته حائز اهمیت علاوه بر روایی هر یک از مقیاسها و همبستگی بین گروهی، بالاترین واریانس متعلق به مقیاس روانشناختی مبین آن است که اگرچه پدیده خودغفلتی پدیدهای چند بُعدی است که تمام ابعاد بیوسایکو سوشیال آن را دربردارد، اما بُعد روانشناختی آن از دیگر ابعاد قویتر بوده و با نتایج نسخه اصلی همخوانی دارد که مؤید اهمیت بیشتر بُعد روانشناختی خودغفلتی نسبت به دیگر ابعاد مهم و تأثیرگذار آن است.
این ابزار با عنایت به دیدگاه جامع زیستیاجتماعی و روانشناختی که بر اساس تئوریهای قوی در این خصوص تدوین شده، به دست آمده است. همچنین ابزار فوق بر مبنای تجربیات سالمندان، بهکارگیری روش پژوهشی مناسب و کارآمد، بهکارگیری ساده و اجرای آن با سؤالات محدود که مانع از تکدر خاطر آنان هنگام پاسخگویی میشود. این عوامل به همراه بهرهمندی از روایی و پایایی بالای پرسشنامه میتواند آن را به عنوان ابزاری مناسب برای غربالگری سالمندان دچار خودغفلتی از دیگران، کنترل و کاهش آن، به دستاندرکاران کادر خدمات و بهداشت، پرستاران، پزشکان و متخصصان سالمندی در عرصههای مختلف یاری رساند. ضمن آنکه تنها ابزار پرسشنامهای استاندارد در این خصوص در ایران و به زبان فارسی بوده که متناسب با فرهنگ ایرانی تهیه شده است. این پژوهش نخستین گام در روانسنجی پدیده فراگیر خودغفلتی در سالمندان ایرانی (تهرانی) است.
در پژوهش حاضر، ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه خودغفلتی مبین همسانی بالای گویههای ابزار است که خود مؤید پایایی پرسشنامه فوق است. پایایی ابزار با آزمون مجدد در فاصله زمانی 2 هفته نیز بررسی شد که ابزار فوق توانست به امتیاز پایایی بالا دست یابد. این 2 روش از مهمترین روشهای پایایی یک ابزار است. این نتیجه دلگرمکننده است، اگرچه کاوش بیشتر با نمونه بزرگتر برای اطمینان از سازگاری نتایج و پایداری آن باید انجام شود.
از محدودیتهای پژوهش حاضر آن بود که جمعآوری تجربیات داوطلبان از طریق پرسشنامه مربوطه از بین اعضای کانونهای بازنشستگی استان تهران انجام شده که نتایج آن ممکن است به کل بازنشستگان ایران تعمیم داده نشود. همچنین نمونهگیری در ایام کرونا انجام شد که دسترسی به همه نمونههای اولیه و اجرا در محل کانون بازنشستگی مربوطه را محدود میکرد. در این موارد با هماهنگی مسئولان هرکانون در معرفی داوطلبان، اطلاعات پرسشنامه به صورت تلفنی توسط پژوهشگر اخذ شد.
نتیجهگیری نهایی
ابزار خودغفلتی 17 آیتمی ایرانی متناسب با فرهنگ کشور روانسنجی شد. به لحاظ روایی صوری، محتوایی و سازه و همسانی درونی با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی بررسیهای آماری شده و روایی و ثبات آن راستیآزمایی و تأیید شد. کاربرد و روش اجرای ابزار ساده و مدت اجرا 5 تا 10 دقیقه و مناسب افراد سالمند با کمترین سواد و برقراری ارتباط است. در صورت عدم سواد نیز میتواند توسط پرستار یا مراقب مربوطه و به صورت مصاحبه چهره به چهره توسط پژوهشگر یا مصاحبهگر آموزشدیده تکمیل شود. 2 تئوری مهم که ابزار پژوهش با اتکا به آنها تدوین شد، شامل اورم تئوری که به جنبههای اجتماعی و بیولوژیکی خودغفلتی اشاره دارد و تئوری شناختی بندورا که بُعد مهم روانشناختی خودغفلتی را تبیین میکند و مقیاس حاضر به خوبی این ابعاد را تبیین کرده است.
در پژوهش حاضر، عامل روانشناختی مهمترین مؤلفه در عوامل 4 گانه مقیاس خودغفلتی بود و به نظر میرسد تئوری خودکارآمدی میتواند بهعنوان پایه نظری مناسب برای خودغفلتی باشد.
بیشتر ابزارهای موجود خودغفلتی فاقد تئوری بوده یا برای تنها متخصصان و با نمونههای بسیار اندک غیرقابل تعمیم به کل طراحی شده و در بیشتر موارد، به تعداد محدودی از جنبههای خودغفلتی پرداخته است. ابزار خودغفلتی در سالمندان مالزی در مقایسه با دیگر ابزارهای موجود، دارای پشتوانه نظری، نمونه کافی برای تجزیهوتحلیل آماری، روایی و پایایی بالا بوده که دربرگیرنده ابعاد 3 گانه بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی افراد مسن است.
همچنین مصاحبهگران آموزشدیده غیرمتخصص نیز با صرف زمان کوتاه به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند. ابزار پس از هنجاریابی در کشور مورد نظر میتواند در دسترس پژوهشگران قرار گیرد. پژوهش حاضر بر مبنای ابزار فوق و به منظور بررسی ویژگیهای روانسنجی خودغفلتی در جامعه ایرانی انجام شد. اگرچه نسخه فارسی مقیاس خودغفلتی ساختار عاملی متفاوتی با نسخه اصلی دارد، اما از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.
پیشنهاد میشود برای بهبود و گسترش دامنه پژوهش و اعتبارسنجی ابزار و به دست آوردن نرخ شیوع ملی خودغفلتی، این پژوهش در سایر استانها نیز تکرار شود. مطالعات آتی نیاز به شناسایی عوامل خطر خودغفلتی و همچنین مطالعه موردی برای درک عمیق این معضل فراگیر و کاهش نرخ شیوع آن در جامعه سالمندی رو به افزایش کشور دارند. نمونه بررسیشده این مطالعه، سالمندان عضو کانونهای بازنشستگی بودهاند.
مطالعات آینده در خصوص روانسنجی مقیاس خودغفلتی میتواند دیگر افراد مسن ساکن در جامعه و مراکز نگهداری سالمندان را نیز پوشش دهد تا امکان مقایسه نتایج فراهم شده و اطلاعاتی جامعتر در مورد خودغفلتی در سالمندان ایرانی با اتخاذ آزمایشات پیشگیرانه برای کنترل آن به دست آید. ابزار فوق این پتانسیل را دارد که به عنوان یک ابزار غربالگری برای افراد خودغفلتکننده توسعه یابد. همچنین این ابزار میتواند برای شناسایی و غربالگری خودغفلتی در سالمندان و درک بهتر تجربه این قشر آسیبپذیر در دسترس پرستاران و کادر درمانی قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله دارای کد اخلاق به شماره (IR.USWR.REC.1399.196) است.
حامی مالی
حامی مالی این مقاله دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی بود و مقاله براساس پژوژه تحقیقاتی خانم هما مردان و آقای احمد دلبری تدوین شده است.
مشارکت نویسندگان
هر دو نویسنده به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی بابت مساعدت مالی و از بازنشستکان عزیز کانونهای بازنشستگی تهران و مسئول محترم آقای مقدم و همه عزیزانی که به نحوی در انجام پروژه همکاری کردند نهایت سپاس و قدردانی را داریم.