مقدمه
جمعیت جهان بهدلیل طولانی شدن امید زندگی و پیشرفت علوم پزشکی به سرعت پیر میشود [
1]. گزارشها حاکی از آن است که در سال 2050، تعداد افراد بالای 60 سال به 2 میلیارد نفر میرسد که 80 درصد از آنان در کشورهای درحالتوسعه زندگی خواهند کرد [
2]. جمعیت ایران نیز در مرحله انتقال ساختار سنی از جوانی به سالخوردگی است. پیشبینی میشود در طی سالهای 2040 و 2050، حدود 25 درصد از کل جمعیت ایران را گروههای سنی بالای 60 سال تشکیل دهند [
3]. سالمندی بیماری نیست اما بزرگسالان مسن بهدلیل مسائل چالشبرانگیز بیشماری که در زندگی با آن روبهرو هستند، مانند افت جسمی و شناختی، انزوا، از دست دادن استقلال، ناامنی اقتصادی، کاهش توانایی مالی، بیماریهای مزمن، مرگ دوستان و بستگان آسیبپذیر بوده و نیازهای روانشناختی پیچیدهای دارند. آنان باتوجهبه شرایط فیزیولوژیکی خود، مستعد بیماریهای جسمی و روانی مختلفی هستند که میتواند استقلال فردی و ارتباطات آنها را تهدید کند و آنها را به سوی فرسودگی روانی و احساس ناشادی بکشاند [
4, 5].
شادکامی در میان سالمندان بهطورکلی یک شاخص مهم از موفقیت در پیری به حساب میآید [
6]. زندگی سالم نهتنها شامل سلامت جسمی است بلکه سلامت روانی و اجتماعی فرد را نیز شامل میشود و نهتنها به فقدان بیماری یا ضعف بلکه به وجود شادکامی نیز شمول مییابد [
7]. شادکامی بهعنوان یک تجربه درونی مثبت تعریف میشود که نتیجه تفسیر فرد از زندگی عاطفی خود و همچنین مبتنی بر عملکرد شناختی افراد است و بهطور خلاصه به این معنی است که شخص چگونه و چقدر زندگی خود را دوست دارد [
8]. همچنین شادکامی بهعنوان یک شاخص مهم سلامت تأکید و توسط حس انسجام فرد پیشبینی میشود [
9].
تحقیقات نشان میدهند که شادکامی میتواند منجر به نگرش مطلوب به زندگی، خودپنداره مثبت، سطح بالاتری از نشاط و سلامت روانی و سطوح بالاتر عملکرد اجتماعی و جسمی شود [
10, 11]. بنابراین، یافتن راههایی برای افزایش شادی، بهویژه در افراد مسن، بسیار مهم است [
12]. یکی دیگر از موضوعات اصلی در روانشناسی پیری، شناخت افرادی است که در آینده از سلامت روانی بالایی برخوردار خواهند بود. از منظر روانشناسی انسانگرا، پیری موفق را میتوان ظرفیت تحقق بخشیدن به خود (خودشکوفایی) تعریف کرد [
13]. مزلو اصطلاح خودشکوفایی را از نظریه جامعشناختی کورت گلدشتاین، عصبشناس آلمانی استخراج کرد. کورت گلدشتاین خودشکوفایی را انگیزه تحقق بخشیدن به تواناییهای کامل خود توصیف کرد. مزلو خودشکوفایی را تحقق یک خواسته غریزی برای استفاده حداکثری از تواناییهای فرد و تبدیل شدن به تمام آنچه برایش مناسب است، دانست [
14].
خودشکوفایی والاترین نیاز در نظریه انگیزه سلسله مراتبی مزلو است. او برای سطوح مختلف، محدوده سنی مشخص نمیکند. بااینحال معتقد است افراد مسن بیشتر از جوانان برای تحقق تواناییهای خود انگیزه دارند که نکتهای جالب درمورد میزان ارتباط خودشکوفایی با سن است [
15]. خودشکوفایی بهعنوان اوج نیازهای انسان در نظر گرفته میشود [
16]. سالمندانی که بیشتر به جنبههای مثبت زندگی توجه میکنند، گرایش بیشتری به یکپارچگی مثبت داشته و روند سالمندی با کفایتتر و موفقتری دارند. از سوی دیگر، مرور تجربیات زندگی میتواند به افراد کمک کند تا به درک عمیقتری از خود دست یابند و شکستها و رویدادهای نامطلوب زندگی خود را بپذیرند و شاید از این راه به احساس شادکامی و خوشبختی بیشتری دست یابند و توانمندیهای خود را باور کنند [
17].
مرور زندگی جایگزینی برای روشهای سنتیتر روان درمانی با بزرگسالان مسن است [
18]. ریشه مرور زندگی به نظریه رشدی اریکسون، جایی که در مرحله هشتم فرد سعی میکند به یکپارچهسازی دست یابد، برمیگردد [
19]. درمان مرور زندگی برای اولین بار توسط باتلر و با ذکر این مفهوم مطرح شد که مرور زندگی یک فرآیند روانشناختی عمومی ذهنی است که با بازگشت آگاهی تدریجی به تجربیات گذشته مشخص میشود [
20]. مرور زندگی به افراد مسن کمک میکند تا وقایع زندگی را بازیابی کند و آنها را در ساختار ذهنی جدیدی قرار دهند و به درک خود از معنای زندگی گسترش دهند و برای تجربیات خود معنا و ارزش قائل شوند [
21]. فرایند مرور زندگی وسیلهای برای ادغام مجدد فرد با زندگی است و میتواند به زندگی فرد اهمیت و معنای جدیدی ببخشد. مرور زندگی بهعنوان بازگشت تدریجی به آگاهیهای تازه از تجربه قبلی تعریف میشود که با هدف حل و یکپارچهسازی تعارضات گذشته تبیین میشود [
22]. در مرور زندگی یک فرایند تغییر شکل (قابگیری مجدد) وجود دارد. بنابراین افراد میتوانند از خاطراتی که قابلقبول نیستند تفسیر جدیدی ارائه دهند و اتفاقاتی را که قبلاً منفی تلقی میشدند، بپذیرند و مورد بازبینی مجدد قرار دهند [
21].
تاکنون مطالعات انجامشده درزمینه اثربخشی درمان مرور زندگی بر سلامت روان سالمندان ایرانی نشان داده است که درمان مرور زندگی میتواند در بهبود وضعیت شناختی [
23]، کاهش درد مزمن [
24]، معناجویی [
25]، افزایش بهزیستی روانشناختی و امید به زندگی [
26]، کاهش اضطراب مرگ و افزایش رضایت از زندگی [
27]، کاهش افسردگی و افزایش رضایت از زندگی [
28]، کاهش احساس تنهایی، افزایش سازگاری اجتماعی و انسجام و یکپارچگی [
29] مؤثر باشد.
در مطالعات خارجی هم پژوهشهایی در مورد اثربخشی درمان مرور زندگی بر شادکامی و سلامت روان سالمندان انجام شده است که نتایج نشاندهنده اثربخشی درمان مرور زندگی بر کاهش سطح افسردگی و علائم افسردگی [
21،
30]، کاهش اضطراب و علائم افسردگی [
31]، رضایت از زندگی و احساس شادکامی [
32]، افزایش بهزیستی روانشناختی و عزت نفس [
17]، استقلال [
20]، بهبود شاخصهای سلامت روان مثبت مانند پذیرش خود و رشد شخصی، روابط با دیگران، رضایت از روابط، بهزیستی فعلی، عاطفه مثبت، معنای زندگی، رضایت زندگی و عزت نفس [
33] و افزایش یادآوری خاطرات و عملکرد خوب حافظه [
34] بوده است.
باتوجهبه اهمیت پدیده سالمندی جمعیت و مشکلات روانشناختی سالمندان و ازآنجاکه سالمندی دوران حساسی از زندگی انسان است، توجه به مسائل و نیازهای این دوره از زندگی یک ضرورت اجتماعی است. ازاینرو، شناسایی راههای دستیابی به ارتقای سلامت و شادکامی در سالمندان اهمیت بسزایی دارد. از سوی دیگر، باتوجهبه این که دستیابی به خودشکوفایی در هرم مزلو، بالاترین سطح رفع نیاز انسان است [
16] و تاکنون تحقیقات انجامشده به نقش این متغیر در احساس خوشبختی و راههای رسیدن به آن در سالمندان عنایت چندانی نداشتهاند، تحقیق حاضر میتواند خلأهای موجود را تا حدودی پر کند. سؤالی که تحقیق حاضر درپی یافتن پاسخ آن است، این است که «آیا درمان مرور زندگی بر میزان شادکامی و خودشکوفایی سالمندان تأثیر دارد».
روش مطالعه
طرح پژوهش و شرکتکنندگان
باتوجهبه داوطلبانه بودن شرکت افراد در گروههای درمانی و از طرف دیگر تصادفی گمارده شدن آنها در گروههای آزمایشی و کنترل، روش استفادهشده در پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه سالمندان مرد و زن بالای 60 سال ساکن شهر تهران در سال 1401 بود.
نمونهگیری در این پژوهش با مراجعه به مراکز توانبخشی روزانه سالمندان در تهران انجام شد. به این ترتیب که ابتدا فهرستی از مراکز توانبخشی روزانه سالمندان در شهر تهران تهیه و سپس از بین مراکز توانبخشی، یک مرکز بهصورت تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد باتوجهبه پرونده سالمندان این مرکز، براساس فهرست سالمندانی که دارای شرایط و معیار ورود به مطالعه بودند و تمایل به همکاری داشتند، مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند انتخاب و بعد از اجرای پرسشنامههای پژوهش در دو گروه آزمایش (11 نفر) و گروه کنترل (11 نفر) بهطور تصادفی گمارش شدند. تعداد نمونه با استفاده از اطلاعات بهدستآمده در مطالعه صدری دمیرچی و همکاران [
26] و براساس
فرمول شماره 1 در هر گروه 11نفر برآورد شد که در آن احتمال خطای نوع اول
و توان آزمون
بوده است.
پس از انتخاب نمونههای موردنظر، این افراد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند.
ملاکهای ورود و خروج پژوهش
ملاکهای ورود به این پژوهش عبارتاند از:
-داشتن حداقل سن 60 سال،
-شرکت نداشتن همزمان در برنامههای درمان روانشناختی دیگر در زمان پژوهش،
-عدم ابتلا به اختلالات شناختی ازجمله دمانس و آلزایمر (اخذ نمره 8 و بالاتر از آزمون کوتاه شناختی)،
-نداشتن مشکل شنوایی یا اختلال در تکلم،
-عدم ابتلا به بیماریهای جسمی شدید براساس اظهارات سالمند یا همراه وی،
-داشتن توانایی جسمی لازم برای حضور و نشستن در جلسات،
-عدم استفاده آزمودنی از داروهای اعصاب و روان در زمان اجرای پژوهش.
ملاکهای خروج:
-غیبت بیش از 1 جلسه به هر دلیل،
-تکمیل ناقص پرسشنامهها.
ابزار
پرسشنامه شادکامی آکسفورد
آرگایل و همکاران روایی این پرسشنامه را مطلوب ارزیابی کردند و همسانی درونی آن را با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0/90 گزارش کردند [
35]. در ایران علیپور و نوربالا پرسشنامه شادکامی آکسفورد را ترجمه و هنجاریابی کردند و درستی برگردان آن را 8 متخصص تأیید کرده است. روایی صوری پرسشنامه نیز مورد بررسی 10 متخصص (روانشناس و روانپزشک) قرار گرفته و تأیید شده است. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه بر روی 110 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی و شاهد تهران بررسی شده و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 0/98 و به روش تنصیف 0/92 و اعتبار بازآزمایی پس از 3 هفته 0/79 به دست آمده است [
36].
این پرسشنامه در مطالعات متعدد انجامشده در داخل کشور بر روی سالمندان مورد استفاده قرار گرفته است، ازجمله در مطالعه مکبریان و همکاران به منظور سنجش روایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد در قشر سالمندان، از روش روایی محتوایی و صوری استفاده شد و روایی آن تأیید شد و ضریب پایایی خردهمقیاسها نیز به روش محاسبه آلفای کرونباخ در دامنهای بین 0/73 تا 0/78 به دست آمد [
37].
پرسشنامه شکوفایی (پرما)
در سال 2013، باتلر و کرن ابزار نیمرخ پرما را ساختند و روایی آن را از طریق روایی محتوا، روایی همگرا و واگرا و تحلیل عاملی تأییدی بررسی کردند. پایایی این ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0/94 تأیید شده است [
38]. در سال 1398، پایون و همکاران روایی و پایایی پرسشنامه پرما را در بین سالمندان ایرانی ارزیابی کردند و ضریب کل آلفای کرونباخ 0/921 و ضریب همبستگی فرم نهایی پرسشنامه بین دو نیمه را 0/840 به دست آوردهاند. پایایی آن با استفاده از روش آزمون بازآزمون، ضریب همبستگی اسپیرمن وضریب همبستگی درونردهای بهترتیب 0/729 و 0/694 گزارش شده است [
39].
آزمون کوتاه شناختی
هادکینسون این آزمون را در سال 1972 برای ارزیابی شناختی در سالمندان ساخته است که شامل 10 سؤال و دارای 10 امتیاز میباشد. (هر سؤال 1 امتیاز) و اجرای آن 3 دقیقه طول میکشد. نقطه برش 7-8 از 10بهعنوان نقطه تفکیک وضعیت شناختی بهنجار و نابهنجار ارزیابی شده است. ارزیابی ساختار درونی و اعتبار آزمون کوتاه شناختی حساسیت را 0/81 و ویژگی را 0/84 نشان داد [
40]. فروغان و همکاران هنجاریابی این آزمون را در سالمندان ایرانی انجام دادند و روایی افتراقی آن را برای تشخیص افراد بدون اختلال شناختی و با اختلال شناختی در نقطه برش 8 مناسب ارزیابی کردهاند [
41]. از این آزمون برای ارزیابی شرایط ورود مشارکتکنندگان استفاده شد.
ساختار جلسات درمان مرور زندگی
طرح درمانی این پژوهش براساس فرایند درمان مرور زندگی هایت و وبستر (1995) در 6 جلسه گروه درمانی 60 تا 90 دقیقهای است.
جلسه اول بر دوران کودکی؛
جلسه دوم بر دوران نوجوانی؛
جلسه سوم بر دوران جوانی؛
جلسه چهارم بر دوران میانسالی؛
جلسه پنجم بر دوران کهنسالی؛
جلسه ششم بر خلاصه، ارزیابی و جمعبندی فرد تمرکز دارد [
42].
روش اجرا
پس از دریافت مجوزهای لازم به مرکز توانبخشی روزانه سالمندان منتخب مراجعه و اهداف مطالعه برای مسئولین تشریح و اجازه نمونهگیری از آنان کسب شد. سپس از سالمندان مراجعهکننده به این مرکز براساس فهرست موجود دعوت به عمل آمد و اهداف مطالعه و کدهای اخلاقی مرتبط برای آنان توضیح و از داوطلبین ثبت نام به عمل آمد. در ابتدا پرسشنامه آزمون کوتاه شناختی به منظور اطمینان از عدم ابتلای آزمودنیها به اختلالات شناختی در بین همه داوطلبین اجرا شد و افرادی که از این آزمون نمره 7 و کمتر به دست آوردند، وارد مطالعه نشدند.
پس از انجام نمونهگیری، 1 جلسه پیشآزمون بر روی همه افراد انتخابشده انجام شد و آزمودنیها به سؤالات پرسشنامههای شادکامی آکسفورد و شکوفایی پاسخ دادند. بعد از اجرای پیشآزمون، مشارکتکنندگان بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند و سپس جلسات براساس فرآیند درمان مرور زندگی هایت و وبستر در قالب 6 جلسه 60 تا 90 دقیقهای بر روی افراد گروه آزمایش اجرا شد. بلافاصله بعد از اتمام جلسات مرور زندگی، مجدداً پرسشنامه شکوفایی و شادکامی آکسفورد به منظور سنجش میزان شادکامی و شکوفایی سالمندان در هر دو گروه تکمیل شد.
پرسشنامهها 1 ماه پس از اتمام جلسات مداخله نیز مجدداً برای هر دو گروه اجرا شد تا پایداری اثر مورد ارزیابی قرار گیرد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزار آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. در این راستا در بخش آمار توصیفی، میانگین و انحرافمعیار و سایر شاخصهای مرتبط متغیرها و در بخش آمار استنباطی نیز باتوجهبه سطح سنجش متغیرها و همچنین اهداف مطالعه از آزمونهای مرتبط ازجمله تی مستقل، تی زوجی، آزمون اندازههای مکرر و تحلیل کوواریانس استفاده شد. به منظور رعایت اخلاق پژوهش، 2 جلسه خاطره درمانی برای گروه کنترل پس از آخرین اجرای پرسشنامهها برگزار شد.
یافته ها
براساس یافتههای مطالعه و باتوجهبه اینکه بین دو گروه آزمایش و کنترل براساس متغیرهای کنترلشده (سن، جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و وضعیت اشتغال)، تفاوت آماری معناداری وجود نداشت؛ بنابراین میتوان گفت که این دو گروه همتا بودهاند و تفاوتهای احتمالی میتواند ناشی از مداخله باشد. در این راستا میانگین سنی و انحرافمعیار در گروه آزمایش 9/09±74/09 با حداقل سن 64 سال و حداکثر 90 سال بود. درگروه کنترل حداقل سن 61 سال و حداکثر90 سال و میانگین و انحرافمعیار 45/27±68/8 سال بود. اگرچه میانگین سن در بین گروه آزمایش بیشتر است، اما براساس آزمون تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (0/870=P).
علاوهبراین در
جدول شماره 1 دو گروه براساس متغیرهای زمینهای و باتوجهبه سطح سنجش متغیر، براساس آزمون کایاسکوئر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایج نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین دو گروه باتوجهبه جنسیت (0/231=P؛ میزان تحصیلات (0/563=P)؛ وضعیت تأهل (0/303=P) و وضعیت اشتغال (0/112=P) وجود ندارد.
در
جدول شماره 2 میانگین و انحرافمعیار نمره شادکامی و مؤلفههایش در گروههای کنترل و آزمایش در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ارائه شده است.
پس از بررسی و تأیید نرمال بودن دادهها، نتایج آزمون گرین هاوس گیسر بیانگر تفاوت معنادار بین میانگین نمرات شادکامی در 3 مرحله ارزیابی بود. بدین صورت که پس از اجرای مداخله، میانگین نمره شادکامی در گروه آزمایش در مقایسه با مرحله پیشآزمون بهصورت معناداری افزایش پیدا کرد و باتوجهبه اینکه تفاوت خاصی در میانگین نمره شادکادمی در گروه کنترل در مرحله پسآزمون مشاهده نشد، میتوان گفت این تغییرات ناشی از اجرای مداخله بوده و بنابراین این روش درمانی در افزایش شادکامی سالمندان اثربخش است. همین نتایج مجدداً در مرحله پیگیری نیز تکرار شد.
در
جدول شماره 3 میانگین و انحرافمعیار متغیر شکوفایی و مؤلفههایش در گروههای کنترل و آزمایش در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری مشاهده میشود.
پس از بررسی و تأیید نرمال بودن دادهها، نتایج آزمون اندازهگیری مکرر بیانگر تفاوت معنادار بین میانگین نمرات شکوفایی در 3 مرحله ارزیابی بود؛ بدین صورت که پس از اجرای مداخله، میانگین نمره شکوفایی در گروه آزمایش در مقایسه با مرحله پیشآزمون بهصورت معناداری افزایش پیدا کرد و باتوجهبه اینکه تفاوت خاصی در میانگین نمره شکوفایی در گروه کنترل در مرحله پسآزمون مشاهده نشد، میتوان گفت این تغییرات ناشی از اجرای مداخله بوده و بنابراین این روش درمانی در افزایش شکوفایی سالمندان اثربخش است. در مرحله پیگیری اگرچه میانگین نمرات شکوفایی در گروه آزمایش نسبت به مرحله پسآزمون کاهش پیدا کرد، اما همچنان میانگین بهدستآمده تفاوت معناداری با میانگین نمرات گروه کنترل داشت.
در
جدول شماره 4 میانگین و انحرافمعیار متغیرهای عواطف منفی، سلامت جسمی، شادی و تنهایی در گروههای کنترل و آزمایش در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری گزارش شده است.
بحث
هدف اولیه این مطالعه استفاده از روش مرور زندگی برای دستیابی به اهداف روانشناسی مثبت بود. اکثر تحقیقات تأثیر مرور زندگی بر افسردگی را در افراد مسن مورد مطالعه قرار دادهاند، درحالیکه هدف روانشناسی مثبتگرا تمرکز بر احساسات مثبت است که به رشد و شکوفایی افراد بهعنوان یک فرد کمک میکند [
43]. در مطالعه حاضر، از مرور زندگی در یک جمعیت غیربالینی برای ارزیابی اینکه آیا میتوان این مداخله را برای افزایش سطح شادی و شکوفایی شرکتکنندگان به کار برد یا خیر، استفاده شد.
مرحله مداخله برای آزمودنیهای گروه آزمایش با مرور وقایع گذشته باتوجهبه مراحل رشد یعنی کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و هم اکنون آغاز شد. هنگام مرور و یادآوری رویدادهای گذشته، آزمودنیها تجربیاتی را به اشتراک میگذاشتند که برای آنها خوشایند و ناخوشایند بود. باتوجهبه این که از طریق درمان مرور زندگی، افراد ممکن است هم بر روی رویدادهای مثبت و هم منفی تمرکز کنند، بنابراین میتوانند بهطور منسجم تجربیات خود را متعادل کنند [
17]. وقتی فرد تجربیات کمتر خوشایند زندگی را منتقل میکند، نقش درمانگر این است که رویداد را دوباره چارچوب بندی کند تا فرد بتواند جنبههای مثبت آن را نیز ببیند و پذیرای آن شود.
در این مطالعه، نمونهها در پایان مداخله، تغییراتی را در فرآیند ارزیابی مجدد نشان دادند. 1 ماه پس از مداخله، برای تعیین اینکه آیا اثرات مداخله در گروه آزمایش ادامه دارد یا خیر، مرحله پیگیری اجرا شد. میانگین نمره بهدستآمده در این مرحله نشان داد که آزمودنیها چند هفته پس از مداخله توانستهاند همان سطح شکوفایی و شادکامی را حفظ کنند. در توجیه این افزایش و حفظ نتایج در مرحله پیگیری میتوان گفت که درمان مرور زندگی شامل یک فرآیند نوستالژیک است که به محافظت از هویت فرد کمک میکند، تسلط بر زندگی را افزایش میدهد و پیوندهای رابطهای را تقویت میکند و به فرد کمک میکند تا به رفاه روانی دست یابد [
44]. این مداخله ظرفیتهایی پر از بینش در مورد ادراک شرکتکنندگان از زندگی خود ایجاد کرد. شرکتکنندگان در مورد تجربیات خوب و بد و رویدادهایی که در طول زندگیشان رخ داده و بر باورها، اصول و ارزشها تأثیر گذاشته است، بحث کردند. همانطورکه مداخله در طول هفتهها پیشرفت میکرد و شرکتکنندگان با یکدیگر راحتتر میشدند، آنها با صراحت بیشتری در مورد گذشته خود، وضعیت فعلی و امیدهای خود به آینده صحبت میکردند. در پایان مداخله مرور زندگی، شرکتکنندهها در این فرآیند از یکدیگر حمایت کردند و گفتگوهای غنی درباره زندگیشان را تسهیل کردند. موضوعات جلسه هفتگی مرور زندگی در طول عمر پیشرفت کردند.
این پروتکل اجازه میدهد تا زمانی که شرکتکنندگان در مورد موضوعات هفتگی بحث میکنند، مضامینی که در طول مکالمات هفتگی اجرا میشوند، شناسایی شوند. بهعنوان مثال موضوعات دوران کودکی و نوجوانی، بحثهایی را در مورد ضرر و زیان در زندگی خود و اثرات این زیانها به دوران کودکی و نوجوانی خود مطرح کردند. شرکتکنندگان در مورد تفاوتهای آشنایی از زمانی که بزرگ شدند تاکنون صحبت کردند و توصیههایی به نوجوانان امروزی درمورد درسهایی که در طول سالها آموختهاند، ارائه کردند. در حین اشتراکگذاری داستانهایی از دوران بزرگسالیشان، استراتژیهای غلبه بر ترسها در موقعیتهایی که شرکتکنندگان در طول زندگی با آنها مواجه میشوند، مانند تکیه بر عزیزان و خانواده، مشترک بود. همچنین شرکتکنندگان گزارش کردند که از جلسات لذت بردهاند و دوستان و روابط جدید پیدا کردهاند. چندین نظر در طول جلسه حاکی از احساس پذیرش و حل تعارضات گذشته بود.
براساس یافتههای بهدستآمده از تجزیهوتحلیل دادهها، میتوان نتیجه گرفت که درمان مرور زندگی میتواند سطح شادی و شکوفایی شرکتکنندگان در پژوهش را افزایش دهد. در تببین تأیید نتیجه فوق میتوان گفت که فرآیند مرور زندگی راهی برای فراهم کردن مسیری برای یکپارچهسازی کامل تجربیات گذشته تعریف میکند که امکان انطباق و ایجاد معنای بدیع در زندگی آن شخص را فراهم میکند؛ علاوهبراین فرایند مرور زندگی در میان افراد مسنتر بهدلیل بینش بیشتر آنها از مرگومیر خود یا زمانی در زندگیشان (بازنشستگی) که نیاز به رفع حسرت و بیمعنی (بیحوصلگی) به معنادار شدن تجربیات زندگیشان را ممکن میسازد، معمول است. حس شخصی و معنای درونی چرخه زندگی ممکن است توسط کسانی که تقریباً آن را کامل کردهاند، با وضوح بیشتری ارزیابی شود. بازنگری تجارب زندگی به افراد فرصتی میدهد تا درک خود را از تاریخچه شخصی خود بازنگری کنند و درک خود را گسترش دهند که مستقیماً بر احساسات آنها تأثیر میگذارد [
45]. همچنین در تبیین افزایش شادکامی میتوان گفت که درمان مرور زندگی شامل یک فرایند نوستالژیک است که به محافظت از هویت فرد کمک میکند، تسلط بر زندگی فرد را افزایش میدهد و پیوندهای رابطهای را تقویت میکند، بنابراین به فرد کمک میکند تا به رفاه روانی دست یابد [
44].
علاوهبراین میتوان گفت که درمان گروهی مرور زندگی به برآورده شدن نیاز اساسی تعلق کمک میکند و پذیرش خود را تقویت میکند. برآورده کردن این نیازها، امکان بیان خود و آزادی برای توسعه توان خلاقانه بیشتر در فرایند خودشکوفایی را میسر میسازد [
46]. همچنین این درمان به فرد سالمند اجازه میدهد تا هویت شخصی و هدف زندگی خود را تأمل و ارزیابی کند و هرگونه پشیمانی و درگیری حلنشده را درک کند. همچنین ساختار مرور زندگی این امکان را برای افراد فراهم میکند تا اشکال منفی یادآوری، مانند تلخی و نشخوار فکری را کاهش دهد، درحالیکه یادآوری مثبت را تشویق میکند. درنتیجه باعث بهبود احساسات میشود و هدف از آن به دست آوردن یک دیدگاه منسجم و متعادل از زندگی گذشته فرد میباشد [
47].
نتایج پژوهش حاضر با پژوهش رفعت عالم و الگیلانی که از درمان مرور زندگی بر رضایت از زندگی و احساس شادکامی در افراد مسن استفاده کردند، همخوانی داشت [
32]. همچنین با نتایج پژوهش مرادی و همکاران [
29]، آسوده و همکاران [
25]، چوبفروشزاده و همکاران [
28]، کارمیاتی و همکاران [
17]، لالیتا و ردی [
34] و کیساری و همکاران [
33] همسو میباشد، اما در مغایرت با نتایج بهدستآمده با پژوهش حاضر، پژوهش وایت میباشد که میتواند ناشی از آگاهی شرکتکنندگان از خاتمه مطالعه باشد [
44]. همچنین با پژوهش گیلتینان و جنیس همسو نمیباشد که احتمالاً بهدلیل تعداد کم شرکتکنندگان میباشد [
46].
محدودیت ها و پیشنهادات
البته، این مطالعه دارای محدودیتهای متعددی نیز بود، ازجمله اینکه نمونه مطالعه ما تنها از 1 مرکز روزانه انتخاب شد که تعمیمیافتهها را محدود میکند. همچنین این مطالعه شامل یک نمونه از سالمندانی بود که مراجع مراکز روزانه سالمندان بودند و نتایج آن ممکن است منعکسکننده جمعیت عمومی سالمندان ساکن در محیطهای دیگر از جمله سراهای سالمندان نباشد.
محدودیت دیگر، کوتاهمدت بودن پیگیری (فقط تا 1 ماه) است. پیشنهاد میشود انجام یک مطالعه پیگیری طولانیمدت در آینده انجام شود که بتواند اثرات پایدارتر مداخله مرور زندگی را بررسی کند. همچنین پیشنهاد میشود این مداخله در میان افراد مسن با ویژگیهای مختلف ازجمله اینکه بر روی جمعیتهای بالینی انجام و نتایج با جمعیت غیربالینی مقایسه شود. مراکز خدمات بهداشتی و درمانی میتوانند این مداخله را بهعنوان بخشی از برنامهشان برای بهبود سلامت روانی افراد سالمند بازنشسته اعمال کنند.
نتیجهگیری
این مطالعه اطلاعات مهمی را درمورد نیاز سالمندان به مشارکت اجتماعی، حلوفصل تجربیات گذشته و یافتن معنا در موقعیتهای کنونی نشان داد. درنهایت، نتایج بهدستآمده از این مطالعه به نظر میرسد میتواند بهعنوان پایهای محکم برای مطالعات گستردهتر، غیرمعمول و کمی باشد، زیرا اطلاعات غنی موجود در داستانهای زندگی ارائهشده مملو از مواد آموزشی بالقوه برای تحقیقات نسبی بعدی و برای همه افراد زنده است که درنهایت مراحل مرور زندگی را طی خواهند کرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله برگرفته از طرح تحقیقاتی با کد اخلاق (IR.USWR.REC.1400.255) از سامانه پژوهان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی میباشد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد ناصح محمدی صفا در گروه مشاوره دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی میباشد. این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از سالمندان و کارکنان مرکز روزانه سالمندان شهر تهران که در اجرای پژوهش حاضر، همکاری کردند، تشکر و قدردانی میشود.