مقدمه
سالخوردگی جمعیت بهعنوان مهمترین چالش جمعیتی و یکی از عناصر اصلی و تعیینکننده تغییرات اجتماعی در نیمه اول قرن بیستویکم میباشد. در سال 2018 برای اولین بار در تاریخ، تعداد افراد بالای 65 سال، بیشتر از کودکان زیر 5 سال شدند. امروزه، احتمال زنده ماندن افراد 60 و70 ساله تا سنین 80 و 90 و حتی 100 سالگی، نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است. سالخوردگی جمعیت نهتنها درحالحاضر یکی از قدرتمندترین عوامل ایجاد تغییرات اجتماعی است، بلکه در آینده نیز بر قدرت و نفوذ آن افزوده خواهد شد. بنابراین، نیمه اول قرن بیستویکم مهمترین دوره تاریخ تحولات سالمندی جمعیت است [
1].
جمعیتهای سالمند در 3 دسته طبقهبندی شدهاند: دسته اول، جوامع درحال سالخوردگی هستند. این جوامع بین 7 تا 14 درصد از جمعیتشان را سالمندان 65 ساله و بیشتر تشکیل میدهند (مانند کشورهای ایران و ترکیه). دسته دوم، جوامع سالخورده هستند. این جوامع بین 15 تا 21 درصد از جمعیتشان را سالمندان 65 ساله و بالاتر تشکیل میدهند (مانند کشورهای آمریکا و استرالیا). دسته سوم جوامع فراسالخورده هستند. بیشتر از 21 درصد از جمعیت این گروه را سالمندان 65 ساله و بالاتر تشکیل میدهد (مانند کشورهای ژاپن و آلمان) [
2].
بر مبنای گزارش بخش جمعیت سازمان ملل، نسبت جمعیت سالمندان 65 ساله و بالاتر و 60 ساله و بالاتر در جهان که در سال 1950 بهترتیب 5 و 8 درصد بود، در سال 2021 به 10 و 14 درصد رسیده است. البته پیشبینی شد این نسبتها برای کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا تا سال 2050 بیش از 2 برابر افزایش یابد و همچنین این افزایش برای سالمندان 80 سال به بالا بیشتر است. روند و سرعت افزایشی جمعیت سالمندان در ایران چشمگیرتر از سطح جهانی است. طی 70 سال گذشته نسبت سالمندی جمعیت در ایران در سطح پایینتری نسبت به متوسط جهانی قرار داشته است، این نسبت که همسطح کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بوده است از دهه 2010 به بعد نسبت به کشورهای منطقه پیشی گرفته است و از دهه 2040 نیز نسبت به متوسط جهانی پیشی خواهد گرفت. بهعبارتدیگر، سالخوردگی جمعیت ایران از دهه1420ه.ش (2040م) به بعد بهوقوع خواهد پیوست [
3-5].
ازاینرو، جمعیت آینده بهمراتب سالخوردهتر از گذشته و آنچه تاکنون تجربه کردهایم، خواهد بود. بنابراین، کشورهای آسیایی از جمله ایران، درحالی قرن بیستویکم را آغاز کردند که با افزایش نسبتهای سالمندی جمعیت مواجه شدند. باتوجهبه رشد سریع جمعیت سالمند، بسیاری از دولتهای آسیایی درباره کیفیت زندگی شهروندان در دوران سالمندی ابراز نگرانی کردهاند و به همین سبب، مسائل مختلف مرتبط با سالمندی مانند بحران در صندوقهای بازنشستگی و مشارکت در بازار کار در کانون توجه این دولتها قرار گرفته است. همچنین بسیاری از این دولتها نگران تأمین نیازهای جمعیت سالمند درحالرشد خود هستند [
6].
سالمندی جمعیت نشانگر مهمی از دستاوردها و موفقیتهای بزرگ بشری است، اما افزایش تعداد و سهم جمعیت سالمندان بهعنوان دغدغه و چالشی اساسی هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای درحالتوسعه محسوب میشود. کاهش سهم جمعیت در سنین فعالیت، فشارهای مالی، ورشکستگی سیستمهای پرداخت بازنشستگی و مراقبت بهداشتی و سلامت که از منابع عمومی تأمین میشوند، رشد کُندتر و حتی کاهش رشد اقتصادی، مواجهه ناعادلانه فرزندان در برابر سالمندان، سقوط بازارهای مالی، نمونههایی از نگرانیها و چالشهای مرتبط با سالمندی جمعیت هستند [
7].
ازاینرو، سالخوردگی جمعیت نهتنها تمام گروههای سنی و جنسیتی در کشورهای مختلف را متأثر میسازد، بلکه ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی را نیز دستخوش تغییر خواهد کرد [
3]. هر کشوری تلاش میکند تا سیاستها و برنامههای خود را به سمت سالمندی خوب پیش ببرد و چشماندازی از سالمندی فعال و موفق را برای حال و آینده خود داشته باشد. ازآنجاکه جمعیت ایران نیز در مسیر گذار سنی از جوانی به سالخوردگی جمعیت است، اهمیت و توجه به سالمندان در سیاستها و برنامههای رفاهی و توسعهای بهطور فزایندهای در حال افزایش است. باتوجهبه اهمیت تغییراتی که سالخوردگی جمعیت در جامعه ایران در سطوح خُرد و کلان ایجاد خواهد کرد، مطالعه پیشرو با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی بهدنبال شناخت مسائل و چالشهای سالمندی جمعیت ایران، پیشرانها و سناریوهای مواجهه با آن است.
آیندهپژوهی، فرایندی نظاممند، مشارکتی و گردآورنده ادراکات آینده است که چشماندازی میانمدت تا بلندمدت را با هدف اتخاذ تصمیمهای روزآمد و بسیج اقدامات مشترک بنا میسازد [
8]. این رویکرد، مبتنی بر سناریونویسی است. سناریوها، تصاویر منسجم از رخدادهای ممکن در آینده است که شامل موارد متعدد هستند. سناریوهای مختلف درواقع همان آیندههای محتمل هستند که براساس وقوع رخدادهای مختلف و کنش بازیگران میتوانند محقق شوند. سناریوپردازی، متداولترین روش در آیندهپژوهی است و با مبانی این دانش که از آیندههای ممکن، محتمل و مطلوب سخن میگوید منطبق است [
9]. هدف از آیندهپژوهی فقط پژوهش و مطالعه آینده یا تدوین سناریوهای جذاب نیست، بلکه هدف مهمتر، مشارکت و درگیری بازیگران کلیدی [
10] و شکلگیری اجماع بین تصمیمگیرندگان اصلی میباشد که بن مارتین آن را «عنصر حیاتی آیندهنگاری» میداند [
11].
مطالعات متعددی در دنیا سناریوهای پیش روی سالمندی جمعیت را بررسی کردهاند. برای مثال در کشور آمریکا آینده سالمندی در محیط هوشمند توسط کیلر بررسی شده است و چهار سناریو پیشنهاد شده است که شامل سناریوی «قدرتمند در دهه 90 زندگی» همراه با انتخاب بیشتر تکنولوژی و انسجام بالای اجتماعی سالمندان است. سناریوی دوم با نام «بهخوبی تجهیزشده» شامل انتخاب پایین تکنولوژی توسط افراد اما با انسجام بالای اجتماعی است. سناریوی سوم «زندگی و مرگ آزادانه» است که انسجام پایین اجتماعی اما انتخاب بالای تکنولوژی را نشان میدهد و نهایتاً سناریوی چهارم، «آشیانه پایانی» شامل انسجام پایین اجتماعی و انتخاب فردی پایین تکنولوژی است. هرکدام از این سناریوها پیامدها و سیاستگذاریهای مختص به خود را دارند [
12]. در مطالعهای دیگر در انگلستان در چهار سناریوی مربوط به نوع زندگی سالمندان در آینده به سناریوهای «خانههای بههم تنیده»، «خانههای تنها»، «فراخوان جمعی» و «پناهگاههای غیررسمی» اشاره شده است که بر دو محور مراقبتهای دولتی و مشارکت تکنولوژیهای مراقبتی بنا شده است [
13]. در مطالعهای در استرالیا آیندههای بدیل و انتخابهای سیاستگذاری برای آینده سالخوردگی جمعیت براساس مدل تحلیل علی-لایهای شرگولد پیشنهاد کرده است که سیاستگذاریهای دولت میتواند به شکلهای هزینه-منفعت، مسئله-محور، سیاست-محور و چشم انداز-محور باشد [
14].
در ایران نیز مطالعاتی با رویکرد آیندهپژوهی در حوزه سالمندی انجام شده است. در پژوهشی که رضوانی و پدرام انجام دادند آیندههای بدیل سالمندی جمعیت در ایران بهصورت علی-لایهای بررسی شده است که ایدئولوژی و استعارههای بنیادی سالمندی بررسی و نقد شده و درنهایت «سالمندی بهزیست» بهعنوان آشکارترین لایه بدیل و سرزندگی بهعنوان استعارهای بدیل پیشنهاد شده است [
15]. در بررسی آینده سالمندی ایران که ادیب روشن و همکاران انجام دادند، در میان 12 الگوی ذهنی استخراجشده، مدل موفق سالمندی در حوزه ورزش معرفی شده است [
16]. درکل در مطالعات داخلی به ابعاد خاصی از سالمندی جمعیت مانند ورزش و یا مراقبت و سلامت سالمندان اشاره شده و یا پیشبینی جمعیتشناختی سالمندان در کشور بررسی شده است و چالشهای سالمندی جمعیت در آینده به روش سناریوپردازی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
باتوجهبه اینکه مطالعات آیندهپژوهی در زمره مطالعات کاربردی هستند نتایج آن در حوزه سیاستگذاری سالمندان بسیار کمککننده خواهد بود. اولویتبندی مسائل و چالشهای حیطه سالمندان میتواند با ترسیم چشماندازی از آینده به سیاستگذاری مناسب و توزیع منابع و صرفهجویی مالی کمک کرده، زمینهای بهرهبرداری از فرصتها و ظرفیتهای سالمندی جمعیت و تعدیل مسائل و چالشهای سالمندی جمعیت را فراهم کند. بدینترتیب هدف از این مطالعه، آیندهپژوهی مسائل و چالشهای سالمندی جمعیت ایران در 3 دهه آینده (1400 تا 1430) است که مسائل و چالشهای اولویتدار سالمندان در 3 دهه آینده بررسی شده و سپس شناسایی نیروهای پیشران و پیامدهای سالمندی جمعیت، طراحی سناریوهای محتمل و تعیین سناریوی مطلوب وضعیت سالمندی جمعیت صورت گرفته است.
روش مطالعه
رویکرد این مطالعه آیندهپژوهی به روش سناریونویسی است. تحقیقات آیندهپژوهی از لحاظ دستهبندی بر مبنای هدف، کاربردی است، زیرا باهدف بررسی و شناخت مسائل و چالشهای سالمندی جمعیت ایران انجام شده است. ازاینرو، برای شناخت وضع موجود کشور، اَبَرروندها و چالشهای احتمالی پیشرو پایش محیطی شده و اطلاعات از منابع مختلف جمعآوری شدند. سپس اطلاعات حاصله باتوجهبه گامهایی که در ادامه بیان میشود و با روشهای رایج در آیندهپژوهی [
17، 18] همچون تحلیل اثرات متقابل، دلفی و سناریوپردازی مورد تحلیل قرار گرفت. هدف از روششناسی آیندهپژوهی، کشف، خلق و بررسی نظاممند آیندههای ممکن و آینده مطلوب برای بهبود بخشیدن به تصمیمات کنونی است [
10]. روشهای مختلفی در آیندهپژوهی وجود دارد که تلاش میکند تا آیندههای ممکن و باورپذیر پیشرو را تا حدودی شناسایی و ترسیم کند. درمیان روشهای مختلف آیندهپژوهی، زمانی از سناریوپردازی استفاده میشود که ابهام و عدم قطعیت درمورد موضوع موردمطالعه بالا باشد [
19]. درمورد موضوع موردمطالعه باتوجهبه افق زمانی بلندمدت پژوهش (تا سال 1430) از روش سناریوپردازی استفاده شده است. درواقع، شناخت مسائل و چالشهای مرتبط با آینده، غربالگری آنها توسط متخصصین، مشخص کردن اثرگذارترین متغیرها، بدیلها و حالتهای مختلف آنها در کنار هم تصویری از آینده ارائه میدهند.
گامهای اجرای پژوهش
گامهای انجام پژوهش حاضر برگرفته از گامهای پیشنهادی پیتر شوارتز [
20] در کتاب هنر دورنگری است که برای تقویت این روش، از تکنیکهایی مانند تحلیل ساختاری و تحلیل بالانس اثرات متقابل در گامهای سوم و چهارم پژوهش استفاده شد.
گام اول، شناسایی و ساماندهی مسائل آینده
مهمترین مرحله، آیندهپژوهی شناسایی چالشهای سالمندی جمعیت ایران و مسائل آینده از طریق پایش محیطی است که پایش محیطی از مسیر بررسی دادههای پیمایشهای ملی، مرور اسناد بالادستی، مرور جامع مطالعات انجامشده، مرور چالشهای کشورهای منتخب مواجههشده با سالخوردگی جمعیت و کارگروه متخصصین انجام شد تا ابرروندهای موجود استخراج و عوامل نوظهور شناسایی شوند. پس از اینکه حجم قابلتوجهی از مسائلی شناسایی شدند در راستای نظمدهی و تجمیع یافتهها، دستهبندی کیفی مسائل انجام شد. روش استفاده برای شناسایی مسائل سالمندی در کشور ایران مطالعه مرور حیطهای بوده است که در این روش مطالعات مختلف تجربی و غیرتجربی بهطور همزمان بررسی میشوند. در این مطالعه، دادههای بهدستآمده از مرور، کدگذاری و طبقهبندی میشود و سپس در یک جمعبندی کلی (سنتزشده) در قالب نمودار یا ماتریس عرضه میگردد. در انجام مرور جامع از مراحل آرکسی و همکاران [
21] استفاده شد.
در این مطالعه، از پایگاههای اطلاعاتی پابمد، وبآوساینس، اسکوپوس، مگیران کلیدواژه سالمند به فارسی و کلیدواژههای Senior, Ageing, Aging, Older adults, Older people, Elderly, Seniors, retire* همراه با عملگرهای OR, AND با کشور ایران و بازه زمانی 2010 تا 2022 (1389 تا 1401) جستوجو شده است.
در جستوجوی اولیه، تعداد 5539 مقاله به دست آمد که پس از حذف موارد تکراری و عناوین غیرمرتبط، 801 مقاله در حوزه سالمندی ایران انتخاب شد. در غربالگری اولیه و مطالعه چکیده مقالات، 196 مقاله بهدلیل مرتبطنبودن با موضوع مطالعه حذف شد و درنهایت، 605 مقاله انتخاب و در بررسی چالشهای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. برای طبقهبندی و دستهبندی چالشها از روش آنالیز (STEEPV) استفاده شد (S-اجتماعی، T-فناوری و علم، E-اقتصادی، E-محیط زیست، P-سیاسی و V-ارزشها و فرهنگ). طبقهبندی و تحلیل به این شیوه جامع است و مانند چکلیستی عمل میکند که این اطمینان خاطر را به پژوهشگر و تصمیمگیرندگان میدهد که تمام ابعاد موضوع موردپژوهش را در نظر گرفتهاند. این روش در دهه 90 و اوایل قرن 21 بهعنوان روشی موفق برای شناسایی مسائل بلندمدت در بریتانیا شناخته شد. موضوعی که تا امروز نیز همانگونه است. استفاده از این روش در برنامههای آیندهنگری نیز رواج دارد [
22]. نتایج تحلیل STEEPV سندی است که به مدیران کمک میکند تا چالشهای مربوط به آینده در هر حوزه را بشناسند. در پژوهش حاضر باتوجهبه اینکه سالمندی ارتباط بسیار تنگاتنگی با جمعیت دارد، بنابراین یک طبقه مجزا برای چالشهای جمعیتی نیز درنظرگرفته شد.
گام دوم، رتبهبندی مسائل
در این مرحله مسائل مستخرج مرحله قبل با رجوع به کارگروه خبرگان اولویتبندی شدند. در این راستا نظر خبرگان حوزههای سالمندی که درمورد میزان اهمیت و عدم قطعیت رخداد هر مسئله گردآوری شد و درنهایت مسائل و چالشها اولویتبندی شدند. ابتدا لیستی از خبرگان حوزه سالمندی با رویکردهای اجتماعی، اقتصادی، بالینی و مدیریتی/سیاستگذاری سالمندی بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تلاش شد از تمام حوزههای مرتبط و همچنین حوزههای اجرایی و دانشگاهی صاحبنظران حضور داشته باشد. چکلیست چالشهای برگزیده براساس لیست تهیهشده خبرگان و پس از اخذ رضایت و تمایل به حضور در مطالعه برای 30 نفر ارسال شد که نهایتاً 22 نفر پاسخ را ارسال کردند. از آنها خواسته شد تا میزان اهمیت هر متغیر را در آینده (30 سال آتی) سالمندی ایران از 1 تا 10 شمارهگذاری کنند و همچنین درمورد عدم قطعیت هر متغیر نیز از 1 تا 10 امتیاز بدهند. درنهایت با استفاده از امتیازی که به اهمیت و عدم قطعیت رخداد هر متغیر داده شده بود، اولویتبندی چالشها برای ورود به گام سوم مشخص شدند. درخصوص عدم قطعیت، هرچه نمره و امتیاز بیشتر و به 10 نزدیکتر باشد، به معنای عدم قطعیت زیاد و نمره کمتر به معنای عدم قطعیت کمتر مسئله است. از منظر میزان اهمیت هر مسئله و چالش نسبت به سایر مسائل، نمره (0) یعنی اینکه مسئله اهمیتی نخواهد داشت، نمره 5 به معنای میزان اهمیت مسئله/چالش در حد متوسط و نمره 10 به معنای اهمیت زیاد آن مسئله/چالش نسبت به سایر چالشهای بیانشده در هرکدام از بازههای زمانی مورد بررسی میباشد.
گام سوم، شناسایی اثرگذارترین متغیرها
پس از رتبهبندی مسائل براساس معیارهای اهمیت و عدم قطعیت، اثرگذارترین متغیرها برای تحلیل ساختار انتخاب شدند. به همین منظور، چالشهای با اولویت بالا که در مرحله قبل برگزیده شدند وارد ماتریس اثرات مستقیم شدند و این ماتریس برای تکمیل مجدد نزد کارگروه متخصصین ارسال شد. در این ماتریس، اثر مستقیم دوبهدوی متغیرها بر یکدیگر بررسی شد. درصورتیکه متغیر اول بر دوم بهصورت مستقیم اثری نگذارد، عدد (0) و درصورتیکه متغیر اول بر متغیر دوم اثر کمی بگذارد عدد 1 و اگر شدّت اثر متغیر اول بر دوم متوسط باشد عدد 2 و اگر شدّت اثر متغیر اول بر دوم زیاد باشد عدد 3 داده میشود. درنهایت ماتریسی که اجماع بر آن صورت گرفته است وارد نرمافزار میکمک، نسخه 6.1.2 شد تا تحلیل و بررسی شود. در این پژوهش محققان نتایج روش میک مک را با روش دیمتل نیز مقایسه کردند. این روش توسط گابوس و فونتلا
معرفی شد که از آن نیز برای بررسی روابط دوبهدوی متغیرها و اولویتبندی آنها در یک سیستم استفاده میشود [
23]. در روش دیمتل برای رتبهبندی از اثرگذاری خالص هر متغیر که اختلاف بین اثرگذاری کل و تأثیرپذیری کل برای آن متغیر است، استفاده میشود. درنهایت خبرگان با مقایسه نتایج این روشها متغیرهای کلیدی اثرگذار بر آینده سالمندی ایران را شناسایی کردند.
گام چهارم، سناریوپردازی
با مشخص شدن اثرگذارترین متغیرها، درنهایت ساخت سناریوها با طی کردن این مراحل انجام شد: شناسایی بدیلهای(حالتهای) مختلف هر عامل بر اساس نظر کارگروه خبرگان، تشکیل ماتریس بالانس اثرات متقابل برای عوامل کلیدی با در نظر گرفتن بدیلهای هر عامل و تکمیل آن توسط تیم متخصص، تحلیل نتایج کارگروه با نرمافزار سناریوویزارد نسخه 4.3، ارزیابی نتایج تحلیل نرمافزار و ساخت اولیه سناریوها، برگزاری کارگروه نهایی سناریوسازی و درنهایت نگارش و تقویت سناریوهای نهایی.
تصویر شماره 1، فرایند پژوهش را بهصورت خلاصه نمایش میدهد.
فرایند تحلیل دادهها
برای تحلیل ساختاری ماتریس اثرات مستقیم پژوهش از روش میکمک توسط نرمافزاری با همین عنوان استفاده شد. این ماتریس که یک ماتریس n*n است ماتریس اثرات مستقیم نامیده میشود و در آن، n تعداد متغیرهای اثرگذار بر آینده است که کاندید متغیر کلیدی میباشند. در این ماتریس هر درایه mij نمایانگر میزان تأثیر متغیر i بر متغیر j است و مقدار آن بسته به میزان تأثیر، میتواند 0، 1، 2، 3 یا P باشد. عدد 0 نمایانگر عدم وجود رابطه مستقیم، عدد 1 بیانگر اثر ضعیف، عدد 2 بیانگر اثر متوسط و عدد 3 بیانگر اثر شدید یا قوی است. P نیز بیانگر این است که از نظر خبرگان مورد بررسی اثر دو متغیر بر یکدیگر احتمالی است، یعنی دو متغیر ممکن است بر یکدیگر اثر داشته باشند یا نداشته باشند. سپس با استفاده از روشهای مستقیم یا غیرمستقیم میتوان میزان تأثیر را مشخص کرد. در روش مستقیم، تأثیر مستقیم متغیر K بر دیگر متغیرها، حاصل جمع تمامی مقادیر سطر K از ماتریس m است و تأثیرپذیری متغیر K از سایر متغیرها حاصل جمع مقادیر ستون K است. سپس با تعیین جمع سطری و ستونی متغیرها، رتبهبندی σDM و σIM برای هر متغیر به دست میآید. پس از این مرحله به کمک روش میکمک اثرات غیرمستقیم را شناسایی و اگر به جای محاسبه مستقیم رتبههای تأثیر و وابستگی از ماتریس M آنها را از ماتریس Ma محاسبه کنیم که در آن a یک عدد صحیح کوچک است، اثرات غیرمستقیم استخراج میگردد. در این مطالعه از روش دیمتل نیز برای رتبهبندی و مقایسه آن با سایر روشها بهره گرفته شد. در روش دیمتل جمع سطری ماتریس آثار مستقیم (IKM) و غیر مستقیم (IKMa)، اثرگذاری کل هر متغیر و جمع ستونی ماتریس آثار مستقیم (DKM) و غیر مستقیم (DKMa)، تاثیرپذیری کل نامیده میشود. در نهایت برای رتبه بندی از اثرگذاری خالص (NIK) هر متغیر که اختلاف بین اثرگذاری کل و تاثیر پذیری کل برای آن متغیر است، استفاده میشود. نتایج حاصل از سه روش در
جدول شماره 1 آمده است.
در مرحله نهایی پژوهش در راستای بررسی سناریوها، تعداد کل سناریوهای ممکن در این مرحله برابر حاصلضرب تعداد بدیلهای هر عدم قطعیت کلیدی میباشد که با بالا رفتن تعداد عدم قطعیتهای کلیدی یا بدیلهای هر متغیر، تعداد سناریوها بهصورت نمایی افزایش مییابند. این تعداد سناریوهای ممکن دارای ارزش یکسانی نیستند، بنابراین نرمافزار سناریو ویزارد با محاسبات پیچیده، امکان استخراج سناریوهای با سازگاری و انطباق بالا را برای محقق فراهم میکند. مطابق روششناسی بالانس اثرات متقابل [
24، 25]، در این مطالعه برای انتخاب سناریوی مناسب، نمره ناسازگاری و همچنین مجموع تأثیرات مربوط به سناریوها محاسبه و استخراج شدند.
یافتهها
در گام اول مطالعه که پیشتر توضیح داده شد، براساس پایش محیطی بهعملآمده، از طریق مرور چالشها و سیاستهای سالمندی در کشورهای منتخب، مرور اسناد سیاستی، مرور حیطهای مطالعات و پژوهشهای انجامشده و تحلیل ثانویه دادههای سرشماریها و پیمایشهای ملّی، مسائل و چالشهای سالمندی جمعیت شناسایی شدند. برایناساس، استخر مسائل و چالشهای سالمندی شامل 192 مورد به دست آمد. این تعداد پس از غربالگری اولیه (حذف موارد همپوشی و بازطبقهبندی مسائل و چالشها) به 114 مورد کاهش یافت که در 8 حوزه طبقهبندی شدند. بیشترین مسائل و چالشهای شناساییشده مربوط به حوزه اقتصادی، اجتماعی و سپس حوزههای سلامت بوده است. پس از شناسایی و ساماندهی مسائل و چالشهای سالمندی، با رجوع به کارگروه خبرگان امتیازبندی و اولویتبندی آنها انجام شد. از کارگروه خبرگان خواسته شد تا میزان اهمیت و عدم قطعیت هر کدام از مسائل و چالشها را در 3 بازه زمانی 1400-1410، 1410-1420 و 1420-1430 در دامنه (0) تا (10) امتیاز دهند. بهطورکلی، توزیع چالشهای اولویتدار به تفکیک حوزههای موضوعی نشان داد که در بازه زمانی 1400-1410 بیشترین چالشهای سالمندی مربوط به حوزه سلامت است، اما با گذر زمان از اهمیت مسائل و چالشهای مرتبط با سلامت کاسته میشود و درمقابل، مسائل و چالشهای اقتصادی سالمندی افزایش مییابد. چنانکه حدود چهارپنجم چالشهای اولویتدار سالمندی برای بازه زمانی 1420-1430، مربوط به مسائل و چالشهای اقتصادی سالمندی بوده است (
تصویر شماره 2).
برای مثال بهطور جزئیتر برای دوره زمانی 1420-1430 تعداد 30 چالش حائز میانگین نمره بالای 7 در هر دو معیار عدم قطعیت و میزان اهمیت شدند (
جدول شماره 2). مهمترین چالشهای سالمندی در این بازه زمانی، شامل افزایش هزینههای مصرفی بهداشت و درمان و توانبخشی در سطوح خرد و کلان، بحران و ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، افزایش نرخ فقر در سالمندان و افزایش تضاد و نابرابری طبقاتی در میان سالمندان است. پس از اولویتبندی مسائل و چالشها براساس معیار نمره بالای 7 در دو بُعد میزان اهمیت و عدم قطعیت، متغیرهایی که گوشه بالا سمت راست در
تصویر شماره 3 قرار دارند، بهعنوان اثرگذارترین متغیرها برای تحلیل ساختاری یا ماتریس اثرات برگزیده شدند.
مجدداً این 30 چالش بررسی شدند و برای ساخت ماتریس اثرات مستقیم و تحلیل اثرات متقابل در 17 طبقه قرار گرفتند. سپس پرسشنامه ماتریس اثرات متقابل 17*17 توسط خبرگان که در مرحله قبل مشارکت داشتند تکمیل گردید.
پس از جمعآوری نظرات خبرگان، برای اینکه اجماع نظرات خبرگان گرفته شود، از مُد هر درایه ماتریس، ماتریس اثرات مستقیم نهایی تهیه شد. براساس نتایج، 4 متغیر محیط زندگی، امنیت شغلی، پایگاه دادهای، فناوری و دانش روز کنار گذاشته شدند و در نهایت، 13 مورد شامل پوشش همگانی بیمه و مستمری سالمندان، مشارکت اقتصادی و بازارکار، مدیریت و حکمرانی سالمندان، مشارکت اجتماعی، توزیع رفاه، نیروی متخصص حوزه سالمندی، هزینههای مصرفی بهداشت و درمان، پوشش و کیفیت خدمات سلامت، باروری و بُعد خانواده، ارتباط بین نسلی، صندوقهای بازنشستگی، کیفیت زندگی و سبک زندگی بهعنوان متغیرهای کلیدی در شکلدهی به آینده سالمندی ایران انتخاب و وارد نرمافزار میکمک شدند.
تصویر شماره 4 خروجی نرمافزار میکمک را نشان میدهد. متغیرهایی که در گوشه بالا سمت چپ نمودار قراردارند اثرگذاری بیشتری بر سایر متغیرها دارند و درنتیجه بهعنوان پیشران نقش پررنگتری بر آینده سالمندی ایران خواهند داشت. همانطورکه در این تصویر مشخص است، متغیرهای مدیریت و حکمرانی حوزه سالمندی، صندوقهای بازنشستگی، هزینه مصرفی در حوزه سلامت، توزیع رفاه، باروری و بُعد خانوار و پوشش بیمه متغیرهای تأثیرگذار و تعیینکننده شناسایی شدند. در ناحیه شمال شرقی نمودار تنها متغیر مشارکت اقتصادی قرار دارد که متغیر ریسک است. متغیرهای سبک زندگی، کیفیت زندگی سالمندان، ارتباط بیننسلی و مشارکت اجتماعی متغیرهای نتیجه و خروجی سیستم هستند که تحتتأثیر متغیرهای پیشران قرار دارند. کیفیت خدمات به سالمندان و نیروی متخصص در حوزه سالمندی، در ناحیه جنوبغربی نمودار قرار دارد. همچنین نیروی متخصص در حوزه سالمندی را میتوان جزء متغیرهای سطوح ثانویه در نظر گرفت.
نتایج حاصل از بهکارگیری روشهای اثرات مستقیم، غیرمستقیم و دیمتل نشان داد در تمام روشها متغیر «مدیریت و حکمرانی» اثرگذارترین است (
جدول شماره 1).
«صندوقهای بازنشستگی» در روش میکمک با اثرات مستقیم و غیرمستقیم در رتبه دوم از لحاظ اثرگذاری قرار دارد، درحالیکه «باروری و بُعد خانوار» در روش دیمتل که خالص اثرگذاری را نشان میدهد در رتبه دوم قرار دارد.
«مشارکت اقتصادی سالمندان» در روش میکمک با اثرات مستقیم و غیرمستقیم در جایگاه سوم اثرگذاری قرار دارد، درحالیکه این متغیر در روش دیمتل اثرپذیر محسوب میشود.
«هزینههای مصرفی سلامت» در روشهای مستقیم و غیرمستقیم میکمک بهترتیب در رتبههای سوم و چهارم قرار دارد، درحالیکه در روش دیمتل در رتبه ششم قرار دارد.
«نیروی متخصص در حوزه سالمندی» که در روش میکمک در ناحیه جنوبغربی قرار دارد یعنی جزء متغیرهای سطح ثانویه محسوب میشد که نشان از اثرگذاری بیشتر آن نسبت به اثرپذیری است، با روش دیمتل در رتبه سوم قرار دارد. در تمامی روشها «کیفیت زندگی» و «مشارکت اجتماعی» (تنهایی و انزوا) جزء اثرپذیرترینها بودند.
در
تصویر شماره 5 روابط مستقیم بین متغیرهای کلیدی ترسیم شده است که وجود یا عدم وجود، شدّت روابط بین متغیرها و جهت اثرگذاری آنها را نشان میدهد. برایناساس «کیفیت زندگی» یکی از متغیرهایی است که از اغلب متغیرها اثر میپذیرد و در مقابل، «حکمرانی» بر اغلب متغیرها اثر میگذارد. درنهایت برای تحلیل نتایج بهدستآمده کارگروه خبرگان تشکیل و باتوجهبه خروجیهای نرمافزار میکمک و روش دیمتل خبرگان اثرگذارترین متغیرها برای ورود به سناریو ویزارد را انتخاب کردند.
این متغیرها بدین قرار است:
1. مدیریت و حکمرانی حوزه سالمندی، 2. صندوقهای بازنشستگی، 3. مشارکت اقتصادی و بازار کار، 4. توزیع رفاه، 5. باروری و بُعد خانوار، 6. هزینههای مصرفی سلامت و 7. پوشش بیمه و مستمری.
این متغیرها بهعنوان تعیینکنندههای اصلی یا پیشرانها محسوب میشوند. در ادامه کار برای جلوگیری از پیچیده شدن تحلیلها، دو عامل هزینههای مصرفی سلامت و پوشش مستمری و بیمه با مفهوم توزیع رفاه ترکیب شدند. ازاینرو، 5 عامل کلیدی که بهعنوان پیشرانها شناسایی شدند بر روی سایر متغیرها، که بهعنوان متغیرهای نتیجه (پیامد) و خروجی سیستم قلمداد میشوند (شامل نیروی متخصص در حوزه سالمندی، ارتباط بیننسلی، مشارکت اجتماعی و نهایتاً سبک زندگی و کیفیت زندگی سالمندان) تأثیر میگذارند.
بدیلهای مختلفی برای این 5 عامل کلیدی بهعنوان پیشرانها در شکلدهی آینده سالمندی ایران، طی 3 دهه آینده قابلتصور است که برای برنامهریزی بسیار با اهمیت میباشند. بنابراین تعریف بدیلهای مختلف برای تحلیل دقیق شرایط پیشرو الزامی است. در این زمینه، 3 بدیل برای هر پیشران و درمجموع 15 حالت و بدیل مختلف برای 5 عامل کلیدی درنظر گرفته شد، سپس میزان مطلوبیت هر حالت (بدیل) نیز تعیین گردید.
جدول شماره 3، بدیلهای مختلف و میزان مطلوبیت هر بدیل برای عوامل اثرگذار (پیشرانها) را نشان میدهد.
سپس ماتریس 15×15 در تعیین متغیرهای کلیدی، تهیه و در اختیار تیم متخصصین و خبرگان قرار گرفت. آنها به این سؤال که «اگر هریک از وضعیتهای 15گانه اتفاق بیفتد چه تأثیری بر وقوع یا عدم وقوع سایر وضعیتها خواهد داشت؟» به این صورت پاسخ دادند: بسته به اینکه وضعیت اول، i (متغیر در سطر)، بر وضعیت دیگری j (متغیر در ستون) اثر تقویتکننده، بدون اثر یا محدودکننده دارد، با درج ارقامی بین 3- تا 3 ماتریس را تکمیل کردند. بعد از تکمیل ماتریس مُد اعداد بهعنوان ماتریس ورودی در نرمافزار سناریو ویزارد به کارگرفته شد. از ترکیب تعداد حالتهای 5 متغیر کلیدی، ترکیب یا سناریو ممکن شکل گرفت. باتوجهبه اینکه سناریوهای ممکن دارای ارزش یکسانی نیستند، بنابراین نرمافزار سناریو ویزارد با محاسبات پیچیده، امکان استخراج سناریوهای با سازگاری و انطباق بالا را فراهم میکند.
مطابق روششناسی بالانس اثرات متقابل (ویمر-ژل، 2006 و 2009 ) [
24، 25]، نمره ناسازگاری و همچنین مجموع تأثیرات مربوط به سناریوها استخراج شدند تا سناریو مناسب انتخاب شود. براساس نتایج، از بین 243 سناریو برای 5 پیشران مورداشاره که آیندههای ممکن سالمندی جمعیت در ایران را نشان میدهند، تعداد 8 سناریو انتخاب شدند؛ 3 سناریو دارای توصیفگرهای ناسازگاری (0) هستند که درواقع بیشترین میزان سازگاری را دارند و قویترین سناریوها محسوب میشوند. سناریوهای با ناسازگاری (1)، دو سناریو، سناریوهای با ناسازگاری (2)، دو سناریو و سناریوهای با ناسازگاری (3)، یک سناریو میباشند. ازاینرو، در ادامه سناریوهای با ناسازگاری (0) بهعنوان سناریوهای قوی گزارش میشوند.
پس از مشخص شدن سناریوهای باورکردنی و سناریوهای قوی (دارای سازگاری بالا)، نوبت به تعیین وضعیت مطلوبیت سناریوهای منتخب میرسد. پیشتر در هنگام تعیین بدیلهای متغیرهای کلیدی، برای هر حالت میزان مطلوبیت را مشخص کردیم. میزان مطلوبیت هر سناریو براساس مجموع مطلوبیتهای حاصل از هر جزء یا مؤلفه در سناریو مشخص شده است. در بین سناریوها موارد نزدیک به هم وجود دارند که اختلاف آنها تنها یک عنصر است و میتوانند ازنظر مفهومی خانواده سناریو تشکیل دهند. گزینش دو یا چند سناریو تحتعنوان یک خانواده موضوعی کیفی و مبتنی بر نظر کارشناسان است. برایناساس، تعداد 8 سناریو درنهایت به 4 خانواده سناریو تبدیل شدند. برای مثال، سناریوهای4، 5 و 8 در سطح بینابین، سناریوهای 3 و 7 در سطح مطلوب و همچنین سناریوهای 1 و 6 در سطح بینابین بسیار به یکدیگر شباهت دارند، بنابراین آنها بهعنوان یک خانواده در نظر گرفته شدند. ازاینرو، تعداد 8 سناریو به 4 خانواده سناریو کاهش یافت (
جدول شماره 4).
یکی دیگر از کارهایی که هنگام توسعه سناریوها ضرورت دارد، نامگذاری سناریوها است. برخلاف مرحله انجام محاسبات برای مشخص شدن سازگاری سناریوها که فرایندی کاملاً کمّی است، نامگذاری سناریوها مرحلهای کاملاً کیفی و تفسیری است. نامگذاری میتوانند به شناخت تفکیکی سناریوها و برقراری ارتباط مناسبتر با آنها کمک کنند. در این پژوهش نامگذاری سناریوها براساس وضعیت چندمتغیر در کنارهم و وضعیت کلی سناریوها صورت گرفته است. در این راستا، همانطورکه در
جدول شماره 1 مشخص است وضعیت تمام متغیرها در سناریوی 1 بهجز باروری در سطح بینابین است و در سناریوی 6 نیز وضعیت تمام متغیرها در سطح بینابین بوده است. بدین ترتیب این دو سناریو با عنوان «سناریو تاریکـ روشن سالمندی» نامگذاری شد.
در سناریو 2 تمام متغیرها در وضعیت نامطلوب قرار دارند، بنابراین این سناریو بهعنوان «سناریو سالمندی مخاطرهآمیز» نامگذاری شد. سناریوهای 4، 5 و 8 که وضعیت بینابینی اما روبه مطلوب را برای سالمندی جمعیت ایران در 3 دهه آتی ترسیم میکنند، بهعنوان «سناریو سپیدهدم سالمندی» نامگذاری شد. در این سناریو، صندوقهای بازنشستگی، مشارکت در بازار کار و سطح باروری در وضعیت مطلوبی قرار دارند و تاحدودی امید به بهبود وضعیت سالمندان در 3 دهه آتی هست. در سناریو شماره 7 همه متغیرهای در وضعیت مطلوب و در سناریو شماره 3 بهجز نرخ باروری که در سطح جانشینی هست، سایر متغیرها در سطح مطلوب هستند، ازاینرو این خانواده سناریو با عنوان «سناریو سالمندی سعادتمند» نامگذاری شدند. در این سناریو، وضعیت متغیرهای کلیدی سالمندی جمعیت در وضعیتی مطلوب و ایدهآل قرار دارند. بدین ترتیب، برای ترسیم آینده سالمندی جمعیت، 4 سناریو با عناوین سالمندی سعادتمند، سپیدهدم سالمندی، تاریک روشن سالمندی و سالمندی مخاطرهآمیز انتخاب شدند.
بحث
باتوجهبه نتایج این پژوهش، پیشرانهای آینده سالمندی جمعیت در ایران شامل 1. مدیریت و حکمرانی حوزه سالمندی، 2. صندوقهای بازنشستگی، 3. مشارکت اقتصادی و بازار کار، 4. توزیع رفاه، 5. باروری و بُعد خانوار، 6. هزینههای مصرفی سلامت و 7. پوشش بیمه و مستمری میباشند که براساس این پیشرانها سناریوهای 4 گانه سالمندی طراحی شد. سالمندی مخاطرهآمیز و سالمندی سعادتمند دو سناریوی بدبینانه و خوشبینانه آینده سالخوردگی جمعیت هستند و دو سناریوی تاریک-روشن و سپیدهدمسالمندی وضعیت بینابینی هستند که اولی به سوی سالمندی مخاطرهآمیز و دومی به سوی سالمندیسعادتمند است.
سالمندی مخاطرهآمیز، سناریوی نامطلوب و بدبینانه به آینده سالمندی جمعیت در ایران است. این سناریو آینده پر از ریسک و مخاطرات چندگانه را برای سالمندان به تصویر میکشد. در این سناریو پیشبینی میشود با ورود نسل بیشزایی به دوران سالمندی، نابرابری طبقاتی بین سالمندان در طول زمان افزایش و نرخ فقر بین سالمندان به بیش از 25 درصد (نرخ فعلی فقر سالمندان) [
26] افزایش خواهد یافت. تعداد سالمندان فقیر بهدلیل نداشتن شغل پایدار و امنیت شغلی در طول دوران زندگی و همچنین مشاغل بدون پوشش بیمهای بازنشستگی و از طرف دیگر عدم استفاده کشور از فرصت پنجره جمعیتی افزایش خواهد یافت [
6].
سیستم حکمرانی در این سناریو بهصورت جزیرهای عمل کرده و ناکارآمد است. مدیریت مالی در حوزه سالمندی ضعیف است و ضعف در هماهنگی بین متولیان حوزه سالمندی در سطوح مختلف مشاهده میشود و فعالیتهای موازی و مضاعف سازمانها، به اتلاف منابع، همپوشانی و تداخل در امور و ساختارهای نظام تأمین اجتماعی منجر میشود. در این سناریو بهدلیل عدم اصلاحات در پرداختی صندوقهای بازنشستگی با ورشکستگی این صندوقها روبهرو هستیم. نرخ پشتیبانی صندوقهای بازنشستگی مانند تأمین اجتماعی کاهش یافته و فشار زیادی به دولت برای پرداخت کسری بودجه صندوقها وارد شده است که بدهی دولت به صندوقها افزایش مییابد [
27].
در این سناریو باتوجهبه اینکه دولت نتوانسته است از فرصت پنجره جمعیتی استفاده کند با یک بازار خسته روبهرو هستیم [
6]. سالمندان مهارت و ذخیره مالی خوبی برای بازگشت مجدد به بازار کار را ندارند و نمیتوانند کمکی به پویایی اقتصاد جامعه کنند. در این سناریو، نسبت وابستگی سنی سالمندان به جمعیت در سنین فعالیت 31 میباشد؛ یعنی به ازای هر 100 نفر جمعیت در سنین فعالیت حدود 31 سالمند 65 ساله و بالاتر در جامعه وجود دارد. در این سناریو میزان باروری در طول زمان کمتر از سطح جانشینی بوده است که تداوم آن به رشد منفی جمعیت و شتاب سالخوردگی جمعیت منجر خواهد شد [
28]. بهدلیل عدم تمایل به ازدواج و فرزندآوری در طول زندگی، با نسلی از سالمندان روبه رو خواهیم شد که تجربه بیشتری از تجرد قطعی، بیفرزندی و در نتیجه عدم دریافت حمایتهای غیررسمی دارند.
در مجموع، در این سناریو با سالمندان غیرسالم، غیرفعال و ناآگاه به سواد تکنولوژی روز مواجه هستیم که تنهایی، فردگرایی، انزوا و ناامیدی بیشتری را تجربه خواهند کرد. این سناریو همراستا با سناریوهای مطرحشده در سایر مطالعات است که به آشیانه پایانی اشاره دارد [
12]. همچنین در سناریوی سالمندی مخاطرهآمیز توجهی به نظریههایی مانند نظریه استمرار نشده است؛ افراد در صورتی با موفقیت سالمند میشوند که عادتها، علایق، سبک زندگی، روابط و ترجیحات قبلی را در دوران سالمندی ادامه دهند. نتایج مطالعات طولی، بیانگر این است که خصوصیات دوران میانسالی، پیامدهای دوران سالمندی را قویاً پیشبینی میکند [
29]. این نظریه بیان میکند که نحوه سازگاری فرد با دوران جوانی و میانسالی، الگوهای کلی سازگاری وی با دوران سالمندی را نیز پیشبینی میکند. پس در سیاستگذاری نیاز است به کل دوران زندگی توجه شود.
سناریوی تاریکـروشن سالمندی اشاره به وضعیت بینابینی (نه مطلوب و نه نامطلوب) برای سالمندان دارد. استعاره تاریکـ روشن به این دلیل انتخاب شده است که در زمان تاریک روشن هوا و یا به اصطلاح زمان گرگ و میش، شروع تاریکی در شب است، درحالیکه آسمان معمولاً روشن و آبی است روی میدهد. در این وضعیت بسیاری از مشکلات ازجمله تصادفات رخ میدهد. بنابراین، وضعیت تاریکـروشن سالمندی در صورت عدم ارتقاء عوامل مؤثر در رسیدن به یک سالمندی خوب، میتواند آبستن رخداد مسائل و چالشهای متعددی باشد. در این سناریو، توزیع رفاه در میان سالمندان در حد متوسط است. در این سناریو مدیرت و حکمرانی حوزه سالمندی هنوز به بلوغ خود که نتیجه آن مدیریت آیندهنگر و هوشمندانه میباشد، نرسیده است و یک حکمرانی مسئلهمحور وجود دارد که باتوجهبه رخداد مسائل سالمندان در زمانه خود شروع به تصمیمگیری و سیاستگذاری میکند. مدیریت امور سالمندان هنوز محافظهکارانه و بدون پذیرش اصلاحات رفاهی است. صندوقهای بازنشستگی در این سناریو بهصورت کجدار و مریز و براساس سیستم سنتی تأمین مالی فعلی (DB) به حیات خود ادامه میدهند [
30]. سناریوی سپیده دم سالمندی نیز مانند سناریوی تاریکـ روشن سالمندی است با این تفاوت که بهدلیل اصلاحاتی که در وضعیت صندوقهای بازنشستگی انجام و برای ایجاد مشارکت مولد در بازار تلاشهایی توسط حکمرانی مسئلهمحور انجام شده است؛ روزنههای امید مشاهده شده است و بهجای وضعیت تاریک-روشن که به سمت سالمندی مخاطرهآمیز در حرکت است، با این اقدامات این سناریو به سمت سالمندی سعادتمند پیش میرود. سناریوهای بینابینی هم راستا با سایر مطالعات هستند که به سیاستگذاریهای هزینه-منفعت و مسئلهمحور در آینده سالخوردگی جمعیت اشاره کردهاند [
14].
در سناریو سالمندی سعادتمند، شاهد نوعی سالمندی موفق، فعال و سالم هستیم که در چارچوب آن سالمندان در فاز سالخوردگی جمعیت (دهه 1420 به بعد)، زندگی سعادتمند، فعال و سالمی را تجربه میکنند. در این سناریو تلاش شده است تا برابری و عدالت در رفاه و خدمات بین سالمندان طبقات مختلف جامعه و همچنین بین سالمندان استانهای محروم و توسعهیافته برقرار شود و با گسترش هدفمند بیمههای حمایتی برای سالمندان فقیر، نرخ فقر سالمندان به زیر 20 درصد کاهش یابد [
26]. در این سناریو دولت در راستای ایجاد «جامعهای برای همه سنین»، تلاش کرده برابری رفاهی بین سالمندان و جوانان مشاهده شود. مهمترین عامل سعادتمندی در این سناریو پوشش همگانی مستمری است که تلاش میشود بین 90 تا 100 درصد سالمندان (با مشارکت یا بدون مشارکت در بیمه) در دوران سالمندی، مستمری سالمندی دریافت کنند. حکمرانی حوزه سالمندی در این سناریو هوشمندانه است، منابع مالی به درستی مدیریت شده و بین متولیان امر سالمندی در سطوح مختلف هماهنگی ایجاد شده است. ساختار نظام تأمین اجتماعی اصلاح و چندلایه شده، تداخل امور سالمندی کمتر مشاهده میشود و مرز بین حوزههای بیمهای و حمایتی در نظام تأمین اجتماعی نیز مشخص شده است [
31]. در این سناریو با اصلاح سیستم پرداختی سنتی در صندوقهای بازنشستگی پیش از فاز سالمندی جمعیت، تعادل بین دریافتکننده و پرداختکننده برقرار شده است [
30]. سن بازنشستگی افزایش تدریجی یافته و شاغلان بیشتری در جامعه بیمه شدهاند، بازنشستگی پیش از موعد دارای قواعد مشخص و سختگیرانهتری شده است.
در این سناریو بازار کار یک بازار مولد و پویا است. برای کاهش نیروی کار جایگزین از طریق کاهش بازنشستگی پیش از موعد و افزایش تدریجی سن بازنشستگی برنامهریزی شده است. همچنین سازوکارهایی در نظر گرفتهشده تا سالمندان جوان نیز شرایط ورود مجدد به بازار کار برایشان ایجاد شود و بتوانند بدون تبعیض سنی به پویایی اقتصاد کشور کمک کنند. در سناریوی سالمندی سعادتمند، میزان باروری کل بین 1/2 تا 5/2 فرزند به ازای هر زن میباشد [
32]. این سناریو همراستا با سناریوی «بهزیست» در سایر مطالعات است [
15]. در مدلهای مربوط به سالمندی خوب نیز مانند سالمندی فعال تعیینکنندههای متنوعی از سوی فرد، خانواده و اجتماع احاطهگر رسیدن به چشمانداز مدل است. ازجمله عوامل سالمندی فعال عبارتاند از: سلامت و خدمات اجتماعی، عوامل اقتصادی و اجتماعی، محیط فیزیکی، عوامل فردی و رفتاری [
33]. رسیدن به سالمندی سعادتمند نیازمند توجه به تمام متغیرهای پیشران برای رسیدن به کیفیت زندگی بالای سالمندان در آینده است. در انتها، باتوجهبه یافتههای این مطالعه برای هریک از پیشرانهای سالمندی سعادتمند، پیشنهادات سیاستگذاری متعددی قابل ارائه است که در
تصویر شماره 6 مهمترین موارد آن مشاهده میگردد.
نتیجهگیری نهایی
سالمندی سعادتمند، ترسیم سناریوی مطلوب برای آینده سالمندی ایران در برابر سناریوی نامطلوب یعنی سالمندی مخاطرهآمیز است. سالخوردگی جمعیت در ایران در دهه 1420 با ورود نسل بیشزایی به سنین سالمندی رخ خواهد داد و چالشهایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و سلامت بهدنبال خواهد داشت. ازاینرو، تحقق سناریوی سالمندی سعادتمند نیازمند اعمال سیاستگذاریهای مناسب و همراستا در هر 5 عامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی سالمندان شامل حکمرانی، توزیع رفاه، مشارکت در بازار کار، صندوقهای بازنشستگی و نرخ باروری است. رویکرد سیاستی جامع و همهجانبه به همه ابعاد سالمندی سعادتمند ضرورتی اجتنابناپذیر برای آینده سالمندی در ایران است.
تحقق این سناریو نیازمند یک حکمرانی هوشمند با نگاهی آیندهبین است تا بتواند تمام عواملی که در شکلگیری یک سالمندی سعادتمند نقش دارند را از اکنون بهخوبی مدیریت کند و الزامات و زیرساختها را برای تحقق آن فراهم کند. در این مطالعه تلاش شد چالشهای سالخوردگی جمعیت و پیشرانهای رسیدن به وضعیت مطلوب بررسی گردد. باتوجهبه محدودیت ماهیت مطالعه حاضر در بازه زمانی بلندمدت و در نظر گرفتن کل جمعیت سالمندان بدون لحاظ کردن تفاوتهای استانی و تفکیک شهری و روستایی پیشنهاد میگردد در مطالعات آتی از سایر روشهای آیندهپژوهی در بازههای زمانی میانمدت و کوتاهمدت به تفکیک استانی و یا سالمندان شهری و روستایی استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه در کمیته اخلاق در پژوهش معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با کد اخلاق (IR.USWR.REC.1401.178) تصویب شده است و کدهای مرتبط در طرح رعایت شده است
حامی مالی
حامی مالی این پژوهش مؤسسه رحمان بود.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و روششناسی: نسیبه زنجری و سیده زهرا کلانتری بنادکی؛ تحلیل کمی و کیفی: نسیبه زنجری، سیده زهرا کلانتری بنادکی و رسول صادقی؛ نظارت و اجرای پروژه: نسیبه زنجری؛ مرور پیشینه، منابع، تهیه پیشنویس و خوانش نسخه نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان در این مقاله تعارض منافع وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
نگارندگان مقاله از مؤسسه رحمان و متخصصان حوزه سالمندی که در این مطالعه همراهی کردند، تشکر و قدردانی میکنند.