مقدمه
سالخوردگی جمعیت یکی از چالشهای مهم حوزه سلامت در دهههای اخیر بوده است. پیشبینی میشود جمعیت بالای 60 سال جهان از 10 درصد در سال 2000 به 21 درصد در سال 2050 افزایش یابد. همچنین تا سال 2050 حدود 21/7 درصد جمعیت ایران را سالمندان تشکیل خواهند داد [
1].
پدیده سالمندی ابعاد جسمانی، اجتماعیاقتصادی، خانوادگی، عصب روانشناختی و روانشناختی را دگرگون میکند.در بعد مشکلات روانشناختی میتوان به احساس تنهایی، کمحوصلگی، عصبانیت، احساس پوچی، دلهره و نگرانی، مشکلات خواب، خستگی و کوفتگی [
2]، مشکلات حافظه و شناخت [
3]، نشانگان افت روحیه [
4]، افسردگی و اضطراب [
5] و تجربه سوگ [
6] اشاره کرد.
مفهوم سوگ نوعاً به واکنشهای پیچیده متعددی اشاره دارد که پس از تجربه جدایی و از دست دادنهای مهم و بهویژه پس از فقدان و مرگ عزیز تجربه میشوند [
7]. سوگ تجربهای جهانشمول و واکنش بهنجار به فقدان به حساب میآید [
8]. سوگ بر حوزههای جسمی، عاطفی، رفتاری، شناختی، اجتماعی و معنوی فرد تأثیر میگذارد [
9].
ماهیت سالمندی به گونهای است که افراد با از دست دادنهای بزرگ و تجربه سوگ مواجه میشوند [
6]. فقدانها در افراد سالمند فقط به مرگ محدود نمیشود، بلکه شامل مواردی از قبیل عملکرد جسمانی، استقلال، بیماری، کاهش مشارکت اجتماعی، پایان روابط، بازنشستگی و از دست دادن خود است [
10].
سوگ و فقدان، تجربهای کاملاً روانی و درونی است و نیازمند بررسی بر مبنای بازخوردهای فرد تجربهکننده. تجربه فقدانهای مختلف نظیر جنگ، مهاجرت و غیره فراتر از واقعیت بیرونی، به منزله تجربهای روانی و تأثیر آن بر زندگی فرد، موضوعی است که کاملاً به تجربه بیواسطه شخص متکی است [
11].
در یک پژوهش مرور نظاممند نویسندگان اگرچه به این نتیجه رسیدند که در مطالعات منتشرشده تا زمان تدوین آن گزارش، «توصیف سوگ» به طیف وسیعی از پاسخها و تجربیات اشاره داشته است، اما هیچیک از آنها تعریف عینی، جامع و مانعی از «مفهوم سوگ» را ارائه نکردهاند. متداولترین اصطلاحات جانشین برای «سوگ»، 2 واژه «داغدیدگی» و «سوگواری» بودهاند که بدون اینکه هیچیک از این اصطلاحات بهوضوح تعریف شده باشند، بهجای یکدیگر و نیز بهجای واژه «سوگ» به کار رفتهاند. از ترکیب واژه سوگ با کلمات دیگر استفاده شده تا تنوعی از تجارب مرتبط با سوگ مانند «فرایند سوگ»، «واکنش به سوگ»، «سوگ بدون عارضه یا عادی» و «سوگ حاد»، «سوگ مزمن» و سوگ موسوم به سوگ «پیشبین» را دربر بگیرد. در بیشتر مطالعات نویسندگان بر فقدان ناشی از مرگ عزیز، تمرکز کردهاند [
12].
اگرچه مطالعات متعددی با هدف توصیف سوگ انجام شده و نظریههایی برای درک این مفهوم تدوین شده است، اما هرگز درمورد یک تعریف نظری یا تجربی، حتی بین نویسندگان یک رشته، اتفاقنظر وجود نداشته است [
7]. بدیهی است که ایجاد زبان مشترک میان افراد حرفهای در گرو تبیین درست پدیدهها است [
13]. مشکلاتی نظیر مبهم بودن مفاهیم، یکی از موانع اصلی تولید دانش و درنتیجه پیشرفت علمی به شمار میروند [
14،
15] و این کاستی درمورد مفهوم سوگ نیز مشهود است.
روش مطالعه
این مطالعه بهمنظور واضحسازی، تعریف و تعیین ویژگیها و مشخصات مفهوم سوگ در سالمندان بهصورت مروری با استفاده از رویکرد واکر و آوانت انجام شد. روش واکر و آوانت با سادهسازی مفهوم موردنظر، آن را واضح کرده و درک آن را آسان میکند. مراحل تجزیهوتحلیل مفهوم به روش واکر و آوانت شامل انتخاب مفهوم، تعیین هدف تحلیل مفهوم، شناسایی موارد استفاده از مفهوم، تعیین ویژگیهای تعریفکننده مفهوم، شناسایی یک مورد الگویی، شناسایی موارد مرزی، مرتبط و مخالف ، شناسایی پیشایندها و پیامدها و تعریف ارجاعات تجربی است [
16].
بهمنظور دسترسی به مطالعات مرتبط با سوگ در سالمندان به جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی شامل ساینسدایرکت، اسکوپوس، سایک اینفو، پابمد، وبآوساینسو امبیس با استفاده از کلمات کلیدیGrief, Mourn, Bereavement, old, old*,eld*, geriatric* aging, age*, “later life” senior, nonagenarian, octogenarian, centenarian. در چکیده و عنوان پرداخته شد. استراتژی جستوجو در پایگاههای پابمد، اسکوپوس و وبآوساینس در
جدول شماره 1 آمده است.
![](./files/site1/images/00000000000/2/%D8%AC1.jpg)
همچنین نشریات بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی از ابتدای انتشار تا 30 ژانویه 2023 بررسی شدند. در این مطالعه استراتژی جستوجو، غربالگری و انتخاب دادهها براساس معیارهای راهنمای پریسما انجام شد. بدینترتیب در مرحله اول، جستوجو و بازیابی مقالات صورت گرفت. در مرحله بعد 2 نفر از محققان بعد از حذف مقالات تکراری، بهطورمستقل عناوین و چکیده مقالات را بررسی کردند. چنانچه اختلاف نظری بین محققان درخصوص ورود مقاله به مطالعه وجود داشت، بهمنظور جلوگیری از خطر تعصب برای مطالعات خاص، ابتدا با بحث و گفتوگو و در برخی موارد با مشارکت و نظر نفر سوم، توافق نهایی حاصل شد و سپس متن کامل تمام مطالعاتی که معیار ورود به مطالعه را داشتند، بازیابی شد. براساس معیارهای ورود، مقالات دارای متن کامل انگلیسی با اشاره به تعریف، نتایج، ویژگیها و پیامدهای مفهوم سوگ را بررسی کرده بودند ارزیابی شدند. مطالعاتی که به زبانهایی غیر از انگلیسی منتشر شدهاند، مقالات منتشرشده در قالب چکیده، چکیده کنفرانس، پروتکل و نامه به سردبیر از مطالعه حذف شدند. در مرحله اول جستوجو 5963 عنوان مقاله به دست آمد. پس از حذف مقالات تکراری 4507 مقاله باقی ماند و 792 مقاله پس از بررسی عنوان و چکیده مقالات به دست آمد (
تصویر شماره 1) و پس از بررسی متن کامل 236 مقاله و بعد از غربالگری، 34 مقاله وارد مطالعه شدند (
جدول شماره 2).
![](./files/site1/images/00000000000/2/%D8%AA1.jpg)
![](./files/site1/images/00000000000/2/%D8%AC2%DB%8C.jpg)
متن کامل مقالات منتخب، پس از تأیید ازنظر واجد شرایط بودن، با استفاده از چکلیست استروب و کسپ وارد مطالعه شدند. چکلیست کسپ به پژوهشگر در بررسی پژوهشهای کیفی کمک میکند و 3 حیطه را مورد بررسی قرار میدهد: آیا نتایج پژوهش معتبر است؟ نتایج پژوهش چیست؟ و در چه حیطهای کمککننده خواهد بود؟ این ابزار شامل 10سؤال است. پاسخ به هر سؤال با کلمات بله، خیر و نمیتوان گفت صورت میگیرد. 2 سؤال ابتدایی آن بهسرعت پاسخ داده میشود و درصورتیکه پاسخ آنها بله باشد، بدان معنی است که ارزش بررسی مقاله با 8 سؤال دیگر وجود دارد [
17]. این سؤالات دربرگیرنده موارد مهمی درمورد کیفیت پژوهش هستند. 2 سؤال ابتدایی مهم شامل بیان واضح هدف پژوهش و روششناسی مناسب آن است. سؤالات بعدی در این حیطهها هستند: طراحی متناسب با اهداف، استراتژی مناسب برای دستیابی به اهداف، جمعآوری دادهها، ارتباط بین پژوهشگر و شرکتکنندگان در پژوهش، مسائل اخلاقی، صحت تحلیل دادهها، بیان واضح یافتهها و اعتبار پژوهش.
در چکلیست استروب نیز 22 گویه موردتوجه قرار گرفته است که تمام بخشهای مطالعات از عنوان و خلاصه تا بحث را مورد بررسی قرار میدهد [
18]. مقالاتی که از 22 آیتم موجود در چکلسیت حداقل در 20 آیتم تأیید شدند، وارد مطالعه شدند. سپس دادههای استخراجشده در مقالات با نرمافزار مکس کیودیا نسخه 2020 تحلیل شدند. باتوجهبه نتایج مرحله مقدماتی جستوجو، پروتکل این مطالعه در سایت پروسپرو بارگذاری شد و شماره پروتکل CRD42023390336 از سایت پروسپرو به این مطالعه اختصاص داده شد.
انتخاب مفهوم
در گام اول علت انتخاب مفهوم سوگ، شیوع این تجربه در دوران سالمندی است [
6]. از دیگر دلایل انتخاب این مفهوم این است که بررسی مطالعات نشان میدهد تعاریف ارائهشده برای سوگ از انسجام مفهومی کافی برخوردار نیستند و بسیاری از آنها با مشکل عدم مفهومسازی مناسب باتوجهبه جمعیت موردمطالعه مواجه است [
7]. همچنین درمورد مفهومسازی سوگ در سالمندان و ویژگیهای آن پژوهش تجربی قابلاعتنایی صورت نگرفته است. بنابراین تلاش برای مفهومسازی و شناسایی و توصیف سازههای آن را میتوان گام ضروری نخست برای درک بهتر این پدیده و فراهمسازی ملزومات اساسی برای ارائه یک تعریف علمی کارآمد از تجربه سوگ که راهگشای بررسیهای عینی آن در جمعیت هدف باشد، دانست.
اهداف تحلیل مفهوم
دلایل زیادی برای انجام تحلیل مفهوم ذکر شده است. هدف آن بیشتر کردن قدرت اکتشافی مفهوم ازطریق بررسی ساختارهای درونی یک مفهوم مبهم و شناسایی اجزای تشکیلدهنده آن [
13] و همچنین شفافسازی مفاهیم پرکاربرد و متمایز کردن یک مفهوم از مفاهیم مشابه و فراهم کردن اساسی برای توسعه مفهوم است [
16]. اگرچه مطالعات متعددی با هدف توصیف سوگ انجام شده و نظریههایی برای درک این مفهوم تدوین شده است، اما توافق یکسانی در تعریف این مفهوم به دست نیامده است و در خصوص معنای سوگ در متون مربوطه ابهام وجود دارد [
7]. بنابراین مطالعه حاضر در تلاش برای واضحسازی مفهوم سوگ در سالمندان با استفاده از رویکرد واکر و آوانت برای کاهش ابهامات و یکپارچگی معنایی است.
یافتهها
کاربردهای مفهوم
واکر و آوانت استدلال میکنند که به تصویر کشیدن نمای کلی کاربردهای مفهوم بررسیشده، درکی غنیتر از مفهوم و اعتباربخشی به ویژگیهای تعریفشده را امکانپذیر میکند [
13]. سوگ بنابر تعریف ارائهشده در پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، به احساس ذهنیای که از مرگ عزیزان پدید میآید اطلاق میشود [
18].
سوگ، سوگواری و داغدیدگی را میتوان درواقع مفاهیمی مجزا دانست با ویژگیهایی کاملاً متفاوت که البته با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند [
19-
21]. مفهوم سوگ نوعاً به واکنشهای پیچیده متعددی اشاره دارد که پس از تجربه جدایی یا از دست دادن هر چیز مهم علیالخصوص پس از فقدان و مرگ عزیز تجربه میشوند [
7]. سوگواری تجلی بیرونی و ابراز احساسات، رفتار و افکاری است که افراد پس از رویارویی با فقدان تجربه خواهند کرد [
22]. در طی این فرایند داغدار با «رها کردن دلبستگی به فرد متوفی»، «رها شدن تدریجی از غم و افسردگی» و گام برداشتن به سوی رفتار «طبیعی»، «حرکت به سوی زندگی» را تجربه میکند [
23]. داغدیدگی نیز اشاره به حالت عاطفی فرد در مواجهه با از دست دادن شخص موردعلاقه به علت مرگ دارد [
18].
برای درک بهتر تجربه سوگ باید آن را از افسردگی نیز متمایز کرد. هرچند علائم سوگ و حمله افسردگی تمامعیار، همپوشانی دارند، اما افسردگی با سوگ تفاوت دارد. اغلب افراد داغدیده غمگینی شدیدی را تجربه میکنند، اما فقط معدودی از آنها واجد ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای دوره افسردگی اساسی هستند. سوگ، تجربه پیچیدهای است که در آن، هیجانات مثبت در کنار هیجانات منفی تجربه میشوند. تألمات سوگ وابسته به محرک هستند و با یادآوریهای درونی و بیرونی متوفی ارتباط دارند. این حالت متفاوت با افسردگی است که نافذتر و در آن تصدیق خویشتن و تجربه احساسات مثبت دشوارتر است. دوره افسردگی اساسی معمولاً پایدار بوده و در صورت عدم درمان با ضعف عملکرد شغلی، اجتماعی، کارکرد مرضی روانایمنی و سایر تغییرات نورو بیولوژیک همراه است [
18] همچنین افراد افسرده معمولاً عزت نفس پایینتری دارند و بیشتر احساس گناه میکنند [
6].
ویژگیهای مشخص کننده مفهوم
ویژگیهای مفهوم بهعنوان «مشخصاتی که بهکرات هنگام تفسیر و توضیح یک مفهوم به کار میروند» تعریف شده است [
15]. این ویژگیها تصویر واضحی از مفهوم ارائه میدهند. باتوجهبه تجزیهوتحلیل عمیق انجامشده از مقالات مربوطه، مفهوم سوگ را میتوان دربرگیرنده 5 ویژگی دانست:
1. پدیدهای منحصربهفرد: به این معنی که سوگ پدیدهای است پیچیده که متفاوت با هر چیز دیگری است و شرایطی را ایجاد میکند که دیگران قادر به درک آن نیستند و نمیتوان آن را در قالب کلمات توصیف کرد [
24-
26].
2. تجربه هیجانی منفی: به این معنا که از دست دادن، تجربهای است که منجر به احساساتی همچون غم، خشم، اندوه، بیقراری، شوک، ناامیدی، عصبانیت، آشفتگی، ناباوری، بدبینی و پریشانی میشود [
24،
27-
39].
3. آزردگی فیزیولوژیک: به این معنا که پس از فقدان، فرد علائمی نظیر کاهش اشتها، کاهش خواب، کمبود انرژی و کاهش وزن را تجربه میکند [
29,
30,
33,
34,
40].
4. تجربه احساس تنهایی بدان معنا که از دست دادنهای معنادار ارتباطی در سن سالمندی، فرد را بیش از جوانترها در معرض احساس تنهایی قرار میدهد [
27,
29,
30,
32,
36,
40,
41].
5. از دست دادن معناهای قبلی که براساس آن فقدانهای مهم باعث میشوند تا افراد آنچه برایشان معنادار است و اینکه کجا و چگونه معنا در زندگیشان تجربه میشود را از دست بدهند. در این شرایط درک و نگرشِ فرد از دنیا و خودش بهطور جدی زیر سؤال میرود. باورها و فرضهایی که پیشتر فرد را قادر میساخت تا بتواند امور را پیشبینی و به شکل مؤثر عمل کند، دیگر قادر نیستند فرد را راهنمایی کنند. این وضعیتِ برهم خوردن تعادل و بیثباتی معناها در سالمندی، بهطور آشکاری با اضطراب و فشار روانی همراه میشود [
37،
40].
ساخت مدل
مورد مدل (نمونه)
آقای «ن»، 75 ساله که 3 سال است همسرش را از دست داده است، میگوید: «بعد فوت همسرم خیلی حالم بد بود و داغون شدم. آخه من و خانمم خیلی با هم خوب بودیم. هنوزم تو فکرش هستم و تو ذهنم هستش و هنوزم خاطراتش یادمه. وقتی یاد خاطرات با اون میافتم خیلی ناراحت میشم. ای کاش بود. خانمم برای من صاحاب بود. الآن من بیصاحاب شدم. تکوتنها زندگی میکنم. قبلاً نگاهم به زندگی مثبت بود، اما الآن از دنیا نفرت دارم. این دنیا اصلاً ارزش زندگی کردن نداره.»
تعریف موارد اضافی
تعریف موارد اضافی، روشی فرعی برای محدود کردن تعریف ویژگیها در تجزیهوتحلیل مفهوم است. این موارد شامل موارد مرتبط، مرزی و مخالف هستند [
13].
مورد مرتبط
خانم «م»، 62 ساله، که بهخاطر نداشتن فرزند دختر احساس تنهایی میکند میگوید: «همهش فکرای بد میآد تو سرم. فکر میکنم به اینکه هیچکس بهم اهمیت نمیده، کسی به فکرم نیست. خیلی حس بدیه. آینده بچهها، مشکلات، حتی خودم که دختر ندارم و تنهام. همیشه میگم خدایا من اگه واقعاً مریض بشم کسی رو ندارم به من برسه، اگه یه دختر داشتم همراه و مراقبم بود خیالم راحتتر بود."
مورد مرزی
خانم «س»، 63 ساله، که 2 سال است همسرش را از دست داده است، میگوید: «من همسرم را خیلی دوست داشتم. همسرم یک انسان بود. فهمیده بود. ما با هم دوست بودیم، زن و شوهر نبودیم. تمام این سالها هیچی از هم قایم نکردیم. با هم روراست بودیم. درد و دل میکردیم و با هم پارک می آمدیم. بعد فوتش 6 ماه شب و روز گریه میکردم و داروی ضدافسردگی میخوردم. من مشیت الهی را قبول دارم. زمانی که همسرم تو آیسییو بود و فوت کرد. من دیدم که پرده را کشیدند. فهمیدم خبریه و گفتند چرا داخل آمدی؟ پرستار گفت خانم خیلی تلاش کردیم، اما متأسفانه فوت کرد و گفت چی میخوای؟ گفتم هیچی فقط یک ذره آب بده. دستام را بلند کردم و گفتم راضی به رضای تو و میدونم تو هیچوقت بد بندههات رو نمیخوای. تو هر شری یک خیری هست.»
مورد مخالف
خانم «م»، 66 ساله، که 5 سال است همسرش را از دست داده است، میگوید: «بعد فوت همسرم شروع به مستقل شدن کردم. باشگاه رفتم، کلاس ایروبیک و رقص نوشتم و سرم رو گرم کردم و یک مدت رفتم آرایشگاه دوستم. بهش گفتم پول نمیخوام فقط میخوام کمکت کنم تا سرگرم بشم. خیلی اهل مطالعه هستم. همسنهای من کامپیوتر بلد نیستند. دوست دارم بلد باشم. با تکنولوژی روز کار کنم و مستقل باشم. حتی خیلیها بلد نیستند با دستگاه خودپرداز کار کنند.»
پیشایندها
پیشایندها، امور و وقایعی هستند که قبل از رخداد مصداق، روی میدهند یا از قبل وجود دارند [
13]. در این پژوهش، پیشایندهای تجربه سوگ به 4 دسته تقسیم شدهاند: الف) از دست دادن عزیزان، شامل تجربههایی نظیر مرگ همسر، مرگ والدین، مرگ فرزند، مرگ نوه، مرگ خواهر و برادر، سقط جنین و مرگ نوزاد، مرگ دوست و مرگهای ناگهانی عزیزان [
24,
25,
27-
30,
32,
34,
36-
40,
42-
52]، ب) طلاق همسر [
41]: مواردی هستند که بر پیشایند سوگ مؤثر هستند. ج) از دست دادن حیوان خانگی شامل سگ و گربه [
31,
53]. د) از دست دادن سلامتی، شامل ابتلا به بیماری مزمن و ابتلا به بیماریهای جسمانی در سالمندان [
55].
پیامدها
پیامدها نتایجی هستند که به دنبال وقوع مصداق رخ میدهند [
15]. در این پژوهش پیامدهای سوگ به 4 دسته پیامد سلامتی، پیامد اجتماعی، پیامد مالی و ترمیمپذیری تقسیم میشوند.
الف) پیامد سلامتی: این پیامد به 2 بخش پیامد جسمانی و پیامد روانشناختی روان تقسیم میشود.
پیامد جسمانی: به بیماریهای جسمی، نظیر مشکلات قلبیعروقی حاد و مزمن، بیماریهای مزمن، فشارخون بالا، سکته قلبی و جراحی قلب بعد از مرگ عزیز [
29،
30] اشاره دارد.
پیامد روانشناختی: به بروز اختلالاتی همچون افسردگی و اضطراب پس از دست دادنهای معنادار مه منجر به کاهش اعتمادبهنفس، سرزنش خود، احساس بیکفایتی، احساس رها شدن، احساس درماندگی و احساس گناه در فرد سالمند [
3،
31،
33،
38،
45] اشاره دارد.
ب) پیامد اجتماعی: به این معنا است که از دست دادن عزیز در سالمندی موجب از دست دادن حامی و مراقب، از دست دادن ارتباط خاص، از دست دادن حمایت عاطفی و نداشتن همصحبت و انزوای اجتماعی میشود [
27,
47,
52,
56].
ج) پیامد مالی: از دست دادن همسر برای زنان سالمند موجب ناتوانی در پرداخت صورتحسابها، احساس سربار بودن و نگرانی از تأمین هزینههای زندگی میشود [
27,
32,
33,
37].
د) ترمیمپذیری: شامل 2 طبقه اصلی رشد پس از فقدان و زندگی کارآمد است. رشد پس از فقدان: شامل تجربه رشد خود، رشد شخصی یا خودسازی، تعالی خود، کشف خود، احساس جدید استقلال اجتماعی و کنترل شخصی است [
37,
40]؛ زندگی کارآمد که شامل 3 زیرطبقه است:
کسب نقشها و مهارتهای جدید: شامل موارد یادگیری مهارتهای جدید و به عهده گرفتن نقشهای جدید، آموختن مهارتهای جدید موردنیاز برای تغییر زندگی، یادگیری روش جایگزین برای حل مشکل، تسلط بر نقش و مسئولیتهای جدید [
32,
34,
45].
مشارکت در فعالیتهای معنادار اجتماعی: شامل فعال شدن بهصورت داوطلبانه در مدارس، انجمنهای خیریه و سایر گروههای اجتماعی، کمک به دیگران برای سازگاری با مرگ همسر، مشاوره دادن به زنان بیوه و مشارکت در فعالیتهای نوعدوستانه [
32,
39,
48].
معنای مثبت جدید: شامل موارد جستوجوی معنای مثبت در از دست دادن فرزند، باور به حکمت خدا در از دست دادن عزیز، از دست دادن فرزند بهعنوان تحقق تقدیر الهی، امتحان صبر توسط خداوند و گذر از آزمایش الهی [
25,
35,
47].
![](./files/site1/images/00000000000/2/%D8%AA2.jpg)
ارجاعات تجربی
آخرین مرحله در تجزیهوتحلیل مفهوم سوگ، تعریف ارجاعات تجربی برای ویژگیهای تعریفی مفهوم است. ارجاعات تجربی خصوصیات قابلتشخیص مفهوم هستند که ظهورشان نشانه وجود خود مفهوم است و هدف از تعریف آنها تسهیل اندازهگیری و شناسایی مفهوم و کمک به تولید ابزارهای تحقیقاتی است [
16].
با مرور متون انجامشده دریافتیم در یک تقسیمبندی کلی پرسشنامههای سنجش سوگ را میتوان در 2 دسته طبقهبندی کرد: گروه نخست شامل پرسشنامههایی هستند که واکنشهای سوگ را در جمعیتهای عادی میسنجند و گروه دوم شامل آنهایی که در جمعیتهای خاص کاربرد دارند. از پرسشنامههای گروه اول میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
پرسشنامه سوگ تگزاس، پرسشنامه تجربه سوگ، مقیاس اندازهگیری سوگ، آیتمهای مرکزی داغدیدگی، پرسشنامه پدیدارشناسی داغدیدگی و چکلیست واکنشهای سوگ هوگان.
اما گروه دوم پرسشنامهها همانگونه که پیش از این اشاره شد آنهایی هستند که تجربه سوگ را در جمعیتهای خاص مورد سنجش قرار میدهند و به شرح ذیل هستند:
برای نمونه شاخص حل سوگ، مقیاس تداوم پیوندها و مقیاس پاسخ به داغدیدگی که هر 3 سوگ ناشی از مرگ همسر را میسنجند. برخی دیگر همانند پرسشنامه سوگ مراقب و مقیاس پیشبینانه سوگ درماندگی روانشناختی مراقبان بیماران در حال احتضار را میسنجند؛ پرسشنامه فقدان که سوگ ناشی از فقدان مهارتها، از دست دادن سلامتی و تواناییهای شناختی را میسنجد؛ مقیاس سوگ پیشتولدی که شدت سوگ را در مادرانی که جنین خود را پیش از تولد از دست دادهاند مورد بررسی قرار میدهد و مقیاس سوگ پیچیده برای ارزیابی دستهای متمایز از علائم ایجاد شده است که اختلال عملکرد طولانیمدت را پیشبینی میکند.
درمورد ساخت ابزار این مسئله مورد توافق متخصصان ابزارسازی است که محتواهای مربوط به ابزار بایستی بهطور مستقیم از افرادی که مرجع آن ابزار هستند، استخراج شود [
57]. ابزارهای یادشده یا براساس تجربیات بالینی مداخلهگرها (خدمتدهندگان) و یا مبانی موجود در ادبیات پژوهش ساخته شدهاند و هیچکدام منتج از تجربه زیسته مشارکتکنندگان نیست. همچنین ابزاری که بهصورت اختصاصی این تجربه را در سالمندان ارزیابی کند وجود ندارد.
به نظر میرسد عدم وجود ابزاری معتبر برای اندازهگیری و سنجش سوگ در سالمندان تا حدی به نبود تعریف مفهومی واضحی از سوگ مربوط است.
بحث
هدف این پژوهش، ارائه تعریفی جامع و مشخص از مفهوم سوگ در سالمندان و مشخص کردن ویژگیهای آن با استفاده از رویکرد واکر و آوانت بود. 5 ویژگی اصلی حاصل از تحلیل دادهها استخراج شد که عبارتاند از: پدیدهای منحصربهفرد، تجربه هیجانی منفی، آزردگی فیزیولوژیک، تجربه احساس تنهایی و از دست دادن معناهای قبلی.
ویژگی نخست: سوگ به عنوان «پدیدهای منحصربهفرد» اشاره به آن دارد که از دست دادن عزیزان تلخترین و خاصترین اتفاق زندگی سالمند است و با هیچ تجربه دیگر فرد، ازجمله سایر از دست دادنهایش، شباهتی ندارد [
25،
29]. همچنین فرد بهراحتی قادر به اشتراکگذاری تجربه خود با دیگران نبوده و دیگران نیز قادر به درک وسعت و عمق تجربه فردی که آن را مطرح میکند نیستند [
24-
26]. به نظر میرسد پیام اصلی این ویژگی آن است که دیگران بهراحتی قادر به درک تجربه رنجیدگی فرد نیستند و نمیتوان آن را در قالب کلمات و جملات با دیگران به اشتراک گذاشت.
دومین ویژگی سوگ «تجربه هیجانی منفی» است. تجربههای احساسی ناخوشایند و دردناک همچون غم، خشم، اندوه، بیقراری، شوک، ناامیدی، عصبانیت، آشفتگی، ناباوری، بدبینی، پریشانی دارد [
27-
39]. همچنین مطالعات نشان میدهد سالمندان در مواجهه با فقدان، احساساتی همچون غم، خشم، اندوه، بیقراری، شوک، ناامیدی، عصبانیت، آشفتگی، ناباوری، بدبینی و پریشانی را تجربه میکنند [
24،
27-
39]. برایناساس میتوان سوگ را شرایط عاطفی بسیار آزاردهندهای تعریف کرد که ممکن است منشأ بسیاری از حالات نامتعادل روانی در سالمندان باشد.
سومین ویژگی سوگ بهعنوان آزردگی فیزیولوژیک حاکی از تجربه تغییرات منفی در وضعیت زیستشناختی افراد است. مطالعات نشان دادند تجربه از دستدادنهای مهم میتواند به کاهش اشتها، کاهش خواب، کمبود انرژی و کاهش وزن منجر شود [
29،
30،
33،
34،
40].
چهارمین ویژگی سوگ، تجربه احساس تنهایی است. این تجربه زمانی اتفاق میافتد که شبکه روابط اجتماعی فرد به شکل قابلتوجهی دچار نقص کیفی است. مروری بر مطالعات نشان داده است از دست دادن همسر، زوال سلامتی و کاهش شبکه اجتماعی، ازجمله عواملی هستند که بر احساس تنهایی در سالمندان اثر میگذارند [
38, 39].
آخرین ویژگی سوگ، از دست دادن معناهای قبلی است. تجربه سوگ و از دست دادنها، باورها و فرضیات پیشین افراد درمورد دنیا و خودشان را درهم ریخته و فرد را در وضعیت آشفتگی و دگرگونی روانشناختی قرار میدهد [
40]. بحرانهای زندگی، فرضیات کلی و جهانشمول افراد را به چالش میکشد. رویدادهای بحرانزا، شامل تجارب تهدیدکننده و پیشبینینشده در زندگی یا درزمینه سلامتی فرد یا عزیزان، منزلت و موقعیت اجتماعی و امکانات اقتصادی فرد است. درواقع شرایط بحرانزا باعث برانگیخته شدن اطلاعات جدیدی میشوند که با فرضیاتِ پیشینِ افراد درمورد هستی و جریان امور بهشدت ناسازگار بوده و سامانه ذهنی فرد را برای پیشبینی و معنا دادن به امور به هم میریزند.
همچنین مطالعه حاضر نشان داده است پیشایندهای سوگ در سالمندان شامل از دست دادن عزیزان، از دست دادن سلامتی، مرگ حیوانات خانگی و طلاق از همسر هستند [
24,
25,
27-
30, 31,
33,
38,
44]. مرگ اعضای خانواده و دوستان در سنین سالمندی موجب از دست دادن حمایت اجتماعی و روابط معنادار سالمند میشود. براساس نتایج مطالعات، مرگ همسر، مرگ والدین، مرگ فرزند، مرگ خواهر و برادر، مرگ دوست [
24,
25,
27-
30,
32,
34,
36-
40,
42-
52] از پیشایندهای مؤثر بر سوگ هستند.
با فرارسیدن ایام سالمندی توان و نیروی بدن کاهش یافته و فرد دیگر قادر نیست همانند ایام جوانی به فعالیتهای موردعلاقه یا موردنیاز بپردازد و این از دست دادن سلامتی برای فرد سالمند یک فقدان محسوب میشود و همچنین ابتلا به بیماری مزمن، ابتلا به بیماریهای جسمانی در سالمندان [
55] بهعنوان پیشایندها میتواند نقش زمینهساز مؤثر بر سوگ سالمندان داشته باشند. در مطالعات مذکور از دست دادن حیوانات خانگی ممکن است احساس غم و اندوهی مانند فقدان فرد عزیز را در سالمند به وجود بیاورد. معمولاً در افراد سالمند که تنها زندگی میکنند حیوان خانگی نقش حامی عاطفی و پر کردن تنهایی را دارد و کنار آمدن با این فقدان میتواند سخت باشد [
53]. تجربه طلاق در دوره سالمندی و زمانی که همسر و رابطه با او نقش حمایتی بسیار مهمی برای فرد ایفا میکند، میتواند منجر به تجربه هیجانات ناخوشایند و بسیار آزاردهندهای شود [
41].
این مطالعه پیامدهایی را نیز برای سوگ سالمندی استخراج کرده است. این پیامدها شامل پیامد سلامتی، پیامد اجتماعی، پیامد مالی و ترمیمپذیری بود. پیامد سلامتی: حکایت از آن داد که تجربه از دست دادنهای بزرگ میتواند منجر به تجربه مشکلات یا اختلالات روانتنی در سالمند شده و شرایط جسمی این افراد را سختتر کند. همچنین پیامدهای منفی و اصلی در از دست دادنهای بزرگ آشفتگیهای روانشناختی است که به طرق مختلف ظاهر میشوند. تجربه احساساتی همچون غم، خشم، اندوه، بیقراری و افسردگی از این دست است. پیامد اجتماعی: تجربه از دست دادنها موجب میشود فرد دیگر در نگاه جامعه و اطرافیان محترم نباشد. همچنین از دست دادن عزیزان موجب میشود فرد روابط اجتماعی معنادار خود را از دست داده و احساس تنهایی کند [
27،
28،
40]. پیامد مالی: از دست دادن همسر اغلب برای زنان سالمند موجب ناتوانی در پرداخت هزینهها، احساس سربار بودن و نگرانی از تأمین هزینههای زندگی میشود [
27].
ترمیمپذیری: ظرفیتی برای سازگاری مثبت، توانایی حفظ و به دست آوردن مجدد سلامت روان، علیرغم تجربه بحران و سختیهاست. از مهمترین پیامدهای سوگ، میتواند تجربه رشد بعد از اتفاقات و بحرانها باشد. همچنین پس از تجربه سوگ، برعهده گرفتن نقشهای جدید و یادگیری مهارتهای تازه موردنیاز برای تغییر زندگی، میتواند راهبردی کارآمد برای سازگاری با از دست دادنها باشد. فعال شدن بهصورت داوطلبانه در انجمنهای خیریه و سایر گروههای اجتماعی، کمک به دیگران برای سازگاری با سوگ ناشی از مرگ عزیز و مشارکت در فعالیتهای نوعدوستانه اقداماتی است که افراد برای سازگاری با سوگ انجام میدهند. بعد از تجربه بحران ممکن است فرد دیدگاه جدیدی به خود بهعنوان یک فرد در ارتباط با جهان و هستی دست یابد. همچنین بحرانهای زندگی میتواند نقطه آغاز فرایند معناسازی باشد. فرایندی که نهایتاً به کشف و ساختِ معناهای جدید منتهی میشود.
نتیجهگیری نهایی
در تلاش برای ارائه یک تعریف کاری مبتنی بر تحلیل مفهوم براساس مرور ادبیات مربوط موجود درزمینه سالمندی، سوگ در سالمندان پدیدهای است منحصربهفرد که دارای مؤلفههای اصلی تجربه احساس تنهایی، تجربه هیجانی منفی، آزردگی فیزیولوژیک و از دست دادن معناهای قبلی است. این پدیده متأثر از تجارب قبلی از دست دادن عزیزان (مرگ اعضای خانواده، مرگ دوستان)، از دست دادن سلامتی، از دست دادن حیوانات خانگی و طلاق از همسر است و میتواند منجر به پیامد سلامتی، پیامد اجتماعی، پیامد مالی و ترمیمپذیری بشود.
یافتههای این مطالعه بینشی نظری با رویکردی کاربردی را درمورد مفهوم سوگ در سالمندان فراهم آورده است، ازجمله کاربران اصلی این مفهوم شاغلین حرفهای در تیم مراقبت و توانبخشی سالمندان شامل مشاوران، روانشناسان، روانپزشکان، مددکاران، روانپرستاران سالمندی و نیز پژوهشگران در این حوزه هستند.
علی رغم تلاشهای نویسندگان برای دستیابی به مقالات، عدم دسترسی به نسخه کامل تعداد معدودی مقاله از محدودیتهای این پژوهش بود.
در پایان باتوجهبه افزایش تعداد سالمندان، پیشنهاد میشود مطالعات بیشتری درزمینه مفهوم سوگ و تعریف عملیاتی آن در جامعه و فرهنگ ایرانی انجام شود. با انجام مطالعات گستردهتر در این زمینه و شناخت بیشتر این مفهوم، میتوان به شناخت بیشتر موضوعات مطرح در سلامتی سالمندان پرداخت. همچنین برای سنجش و ارزیابی مفهوم سوگ در سالمندان توصیه میشود ابزاری متناسب با بافتار اجتماعیفرهنگی توسعه یابد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با کد (IR.USWR.REC.1400.258) تصویب شد.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از رساله دکتری رویا مرسا تائید شده توسط گروه مشاوره، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله به یک اندازه مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
1.
Goli M, Maddah SB, Dalvandi A, Hosseini MA, Rahgozar M. [The relationship between successful aging and spiritual health of the elderly (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatric Nursing. 2017; 4(5):16-21. [DOI:10.21859/ijpn-04053]
2.
Kaldi A, Akbari Kamrani AA, Foroghan M. [Physical, social & mental problems of elderly in District 13 of Tehran (Persian)]. Social Welfare. Social Welfare Quarterly. 2005; 4(14):233-49. [Link]
3.
Rahmani F, Marsa R, Khanjani M S, Marsa S, Shahrivar K. [Recognition discriminability and response bias in the Shiraz Verbal Learning Test among older people with amnestic mild cognitive impairment, alzheimer’s disease, and memory normal (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2023; 18(2):284-303. [DOI:10.32598/sija.2022.2390.3]
4.
Marsa R, Bahmani B, Barekati S. [Demoralization syndrome in elderly people living in nursing homes, community-dwelling elderly people and those receiving day care services from rehabilitation centers (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2020; 14(4):436-49. [DOI:10.32598/sija.13.10.490]
5.
Marsa R, Younesi S J, Barekati S, Ramshini M, Ghyasi H. [A comparative study on stress, anxiety and depression between nursing-home elderly residents and home-dwelling elderly people (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2020; 15(2):176-87. [DOI:10.32598/sija.13.10.500]
6.
Bonanno GA, Wortman CB, Nesse RM. Prospective patterns of resilience and maladjustment during widowhood. Psychology and Aging. 2004; 19(2):260-71. [DOI:10.1037/0882-7974.19.2.260] [PMID]
7.
Bailley SE, Dunham K, Kral MJ. Factor structure of the grief experience questionnaire (GEQ). Death Studies. 2000; 24(8):721-38. [DOI:10.1080/074811800750036596] [PMID]
8.
McCarthy JR. Young people’s experiences of loss and bereavment. New York: McGraw-Hill Education; 2006. [Link]
9.
Corr CA. Enhancing the concept of disenfranchised grief. OMEGA-Journal of Death and Dying. 1999; 38(1):1-20 [DOI:10.2190/LD26-42A6-1EAV-3MDN]
10.
Scrutton S. Bereavement and grief: Supporting older people through loss. London: Taylor & Francis Ltd; 1995. [Link]
11.
Rafii M, Skandari H, Borjali A, Farokhi N. [Investigation on experienced losses in the life story of young people living in Tehran: A phenomenological study (Persian)]. Counseling Culture and Psycotherapy. 2019; 10(37):63-98. [DOI:10.22054/qccpc.2019.28112.1707]
12.
Katz S, Florian V. A comprehensive theoretical model of psychological reaction to loss. The International Journal of Psychiatry in Medicine. 1987; 16(4):325-45. [DOI:10.2190/YGRX-AA2B-XUY5-F7DL] [PMID]
13.
Avant W. Strategies for theory construction in nursing. London:Pearson; 2014. [Link]
14.
Rodgers BL, Cowles KV. The concept of grief: An analysis of classical and contemporary thought. Death Studies. 1991; 15(5):443-58. [DOI:10.1080/07481189108252771]
15.
Boldt C, Grill E, Bartholomeyczik S, Brach M, Rauch A, Eriks-Hoogland I, et al. Combined application of the International Classification of Functioning, Disability and Health and the NANDA-International Taxonomy II. Journal of Advanced Nursing. 2010; 66(8):1885-98. [DOI:10.1111/j.1365-2648.2010.05359.x]
16.
Powers BA, Knapp TR. Dictionary of nursing theory and research. New York: Springer Publishing Company; 2010. [Link]
17.
Singh J. Critical appraisal skills programme. Journal of pharmacology and Pharmacotherapeutics. 2013; 4(1):76-7. [DOI:10.4103/0976-500X.107697]
18.
von Elm E, Altman DG, Egger M, Pocock SJ, Gøtzsche PC, Vandenbroucke JP, et al. The Strengthening the Reporting of Observational Studies in Epidemiology (STROBE) Statement: Guidelines for reporting observational studies. International Journal of Surgery. 2014; 12(12):1495-9. [DOI:10.1016/j.ijsu.2014.07.013] [PMID]
19.
Rodgers BL, Knafl KA. Concept development in nursing: Foundations. techniques, and applications. Saunders Philadelphia, PA; 2000. [Link]
20.
BJ S. Sadock’s synopsis of psychiatry: Behavioral sciences [F. Rezaee, Persian trans.]. Tehran: Arjmand pub; 2015. [Link]
21.
Cowles KV, Rodgers BL. The concept of grief: A foundation for nursing research and practice. Research in Nursing & Health. 1991; 14(2):119-27. [DOI:10.1002/nur.4770140206] [PMID]
22.
Corr CA. Bereavement, grief, and mourning in death-related literature for children. Omega-Journal of Death and Dying. 2004; 48(4):337-63. [DOI:10.2190/0RUK-J18N-9400-BHAV]
23.
Bocchino GP. Community college grief counseling services: A national survey of grief counseling services for counselors at community colleges in the United States [PhD dissertation]. New York: University of Rochester; 2009. [Link]
24.
Malkinson R, Bar-Tur L. Long term bereavement processes of older parents: The three phases of grief. OMEGA-Journal of Death and Dying. 2005; 50(2):103-29. [DOI:10.2190/W346-UP8T-RER6-BBD1]
25.
Safa A, Adib-Hajbaghery M, Rezaei M, Araban M. The meaning of losing a child in older adults: A qualitative study. BMC Geriatrics. 2021; 21(1):652. [DOI:10.1186/s12877-021-02609-9] [PMID] [PMCID]
26.
Smart LS. Old losses: A retrospective study of miscarriage and infant death 1926-1955. Journal of Women & Aging. 2003; 15(1):71-91. [DOI:10.1300/J074v15n01_06] [PMID]
27.
Motsoeneng M, Modise MA. Grieving widows’ lived experiences in a rural South African setting. Journal of Psychology in Africa. 2020; 30(3):264-7. [DOI:10.1080/14330237.2020.1767935]
28.
Holm AL, Severinsson E, Berland AK. The meaning of bereavement following spousal loss: A Qualitative study of the experiences of older adults. Sage Open. 2019; 9(4):2158244019894273. [DOI:10.1177/2158244019894273]
29.
Stern K, Williams GM, Prados M. Grief reactions in later life. American Journal of Psychiatry. 1951;108(4):289-94. [DOI:10.1176/ajp.108.4.289] [PMID]
30.
Costello J, Kendrick K. Grief and older people: The making or breaking of emotional bonds following partner loss in later life. Journal of Advanced Nursing. 2000; 32(6):1374-82. [DOI:10.1046/j.1365-2648.2000.01625.x] [PMID]
31.
Wilson DM, Underwood L, Carr E, Gross DP, Kane M, Miciak M, et al. Older women’s experiences of companion animal death: Impacts on well-being and aging-in-place. BMC Geriatrics. 2021; 21(1):470. [DOI:10.1186/s12877-021-02410-8] [PMID] [PMCID]
32.
Rodgers LS. Meaning of bereavement among older African American widows. Geriatric Nursing. 2004; 25(1):10-6. [DOI:10.1016/j.gerinurse.2003.11.012] [PMID]
33.
Wright PM. Parental bereavement in older age: A scoping review. Illness, Crisis & Loss. 2022; 30(3):531-71. [DOI:10.1177/1054137321995811]
34.
Naef R, Ward R, Mahrer-Imhof R, Grande G. Characteristics of the bereavement experience of older persons after spousal loss: An integrative review. International Journal of Nursing Studies. 2013; 50(8):1108-21. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2012.11.026] [PMID]
35.
Ang CS. Life will never be the same: Experiences of grief and loss among older adults. Current Psychology. 2023; 42(15):12975-87. [DOI:10.1007/s12144-021-02595-6]
36.
Lekalakala-Mokgele E. Death and dying: Elderly persons’ experiences of grief over the loss of family members. South African Family Practice. 2018; 60(5):151-4. [DOI:10.4102/safp.v60i5.4924]
37.
Smith ME, Nunley BL, Kerr PL, Galligan H. Elders’ experiences of the death of an adult child. Issues in Mental Health Nursing. 2011; 32(9):568-74. [DOI:10.3109/01612840.2011.576802] [PMID]
38.
Damianakis T, Marziali E. Older adults’ response to the loss of a spouse: The function of spirituality in understanding the grieving process. Aging & Mental Health. 2012; 16(1):57-66. [DOI:10.1080/13607863.2011.609531] [PMID]
39.
Chan WCH, Chan CL. Acceptance of spousal death: The factor of time in bereaved older adults’ search for meaning. Death Studies. 2011; 35(2):147-62. [DOI:10.1080/07481187.2010.535387] [PMID]
40.
Fry P. Spousal loss in late life: A 1-year follow-up of perceived changes in life meaning and psychosocial functioning following bereavement. Journal of Personal & Interpersonal Loss. 1998; 3(4):369-91. [DOI:10.1080/10811449808409711]
41.
Pilkington FB. Grieving a loss: The lived experience for elders residing in an institution. Nursing Science Quarterly. 2005; 18(3):233-42. [DOI:10.1177/0894318405277525] [PMID]
42.
Norris FH, Murrell SA. Older adult family stress and adaptation before and after bereavement. Journal of Gerontology. 1987; 42(6):606-12. [DOI:10.1093/geronj/42.6.606] [PMID]
43.
Grimby A. Aspects of quality of life in old age: Studies on life events, bereavement and health. Scandinavian Journal of Occupational Therapy. 1995; 2(1):40. [DOI:10.3109/11038129509106797]
44.
Byrne GJ, Raphael B. The psychological symptoms of conjugal bereavement in elderly men over the first 13 months. International Journal of Geriatric Psychiatry. 1997; 12(2):241-51. [PMID]
45.
Shih SN, Turale S, Shih FJ, Tsai JC. Religiosity influences on bereavement adjustments of older widows in Taiwan. Journal of Clinical Nursing. 2010; 19(5‐6):856-66. [DOI:10.1111/j.1365-2702.2009.02947.x] [PMID]
46.
Schladitz K, Löbner M, Stein J, Weyerer S, Werle J, Wagner M, et al. Grief and loss in old age: Exploration of the association between grief and depression. Journal of Affective Disorders. 2021; 283:285-92. [DOI:10.1016/j.jad.2021.02.008] [PMID]
47.
Manyedi ME, Koen M, Greeff M. Experiences of widowhood and beliefs about the mourning process of the Batswana people. Health SA Gesondheid. 2003; 8(4):69-87. [DOI:10.4102/hsag.v8i4.146]
48.
Kim SH. The influence of finding meaning and worldview of accepting death on anger among bereaved older spouses. Aging and Mental Health. 2009; 13(1):38-45.[DOI:10.1080/13607860802154457] [PMID]
49.
Ott CH, Lueger RJ, Kelber ST, Prigerson HG. Spousal bereavement in older adults: Common, resilient, and chronic grief with defining characteristics. The Journal of Nervous and Mental Disease. 2007; 195(4):332-41. [DOI:10.1097/01.nmd.0000243890.93992.1e] [PMID]
50.
Moore AR. Older poor parents who lost an adult child to AIDS in Togo, West Africa: A qualitative study. Omega. 2008; 56(3):289-304. [DOI:10.2190/OM.56.3.e] [PMID]
51.
Tourjeman K, Doron I, Cohen M. Losing a grandchild: The mourning experience of grandparents in Israel. Death Studies. 2015; 39(8):491-9. [DOI:10.1080/07481187.2014.970298] [PMID]
52.
Wilson SC, Supiano KP. Experiences of veterans’ widows following conjugal bereavement: A qualitative analysis. Journal of Women & Aging. 2011; 23(1):77-93. [DOI:10.1080/08952841.2011.540479] [PMID]
53.
Rémillard LW, Meehan MP, Kelton DF, Coe JB. Exploring the grief experience among callers to a pet loss support hotline. Anthrozoös. 2017; 30(1):149-61. [Link]
54.
McKenna H. Nursing theories and models. London: Routledge; 1997. [DOI:10.4324/9780203135440]
55.
Dark L, Balandin S, Clemson L. Communicating about loss: Experiences of older Australian adults with cerebral palsy and complex communication needs. Communication Disorders Quarterly. 2011; 32(3):176-89. [DOI:10.1177/1525740109353936]
56.
Statz TL, Kobayashi LC, Finlay JM. ‘Losing the illusion of control and predictability of life’: Experiences of grief and loss among ageing US adults during the COVID-19 pandemic. Ageing & Society. 2023; 43(12):2821-44. [DOI:10.1017/S0144686X21001872]
57.
Doward LC, Meads DM, Thorsen H. Requirements for quality of life instruments in clinical research. Value in Health.2004; 7 (Suppl 1):S13-6. [DOI:10.1111/j.1524-4733.2004.7s104.x] [PMID]
58.
Pan H, Hu R. Grief experience patterns among older adults in Rural China: A latent profile analysis. OMEGA. 2021; 83(4):898-913. [PMID]
59.
Bourgeois-Guérin V, Millette V, Lachance J. Communication and silence surrounding the experience of bereavement of older adults living in seniors' residences. Journal of Humanistic Psychology. 2021. [DOI:10.1177/0022167821995352]