دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1403 )                   جلد 19 شماره 4 صفحات 543-524 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Joghataei F, Mohaqeqi Kamal S H, Basakha M, Goharinejad S, Sanee N, Rafiey H et al . Well-being in Older Adults: Scoping Review of Concept, Components and Indicators. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2025; 19 (4) :524-543
URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2699-fa.html
جغتایی فائزه، محققی کمال سید حسین، باسخا مهدی، گوهری نژاد سلیمه، صنیعی نادیا، رفیعی حسن و همکاران.. ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های به‌زیستن سالمندان: یک مرور حیطه‌ای. سالمند: مجله سالمندی ایران. 1403; 19 (4) :524-543

URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2699-fa.html


1- مرکز تحقیقات سالمندی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- مرکز تحقیقات سالمندی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، hosseinmohaqeq@gmail.com
3- گروه مدیریت رفاه اجتماعی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
4- مرکز تحقیقات طب پیشگیری و سلامت جمعیت، پژوهشکده پیشگیری از آسیب های اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
5- گروه بهداشت عمومی، دانشکده علوم پزشکی اسدآباد، اسدآباد، ایران.
متن کامل [PDF 9306 kb]   (853 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1866 مشاهده)
متن کامل:   (123 مشاهده)
مقدمه
با گذشت 2 دهه از قرن بیست‌و‌یکم، روند سالخورده شدن جوامع که از آن با عنوان انقلاب جمعیتی یاد می‌شود در سراسر جهان قابل‌مشاهده است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که نسبت جمعیت سالمند جهان در دهه‌های پیش‌رو به‌طور قابل‌توجهی افزایش خواهد داشت و تا سال 2050 به 21/1 درصد می‌رسد [1]. همانند سایر کشورهای جهان، جمعیت سالمندان ایران نیز در دهه‌های اخیر افزایش قابل‌توجهی داشته است. در سال 1335 جمعیت ایران حدود 19 میلیون نفر بود که کمتر از 1/2 میلیون نفر آن را سالمندان تشکیل می‌دادند، در‌حالی‌که در سال 1395 از حدود 80 میلیون نفر جمعیت کشور، جمعیت سالمندان با افزایشی 6 برابری، به بالای 7/4 میلیون نفر رسیده است [2]. با این روند پیش‌بینی می‌شود تا سال 1430 جمعیت بالای 60 سال ایران به حدود 28 میلیون نفر برسد که این رقم حدود 30 درصد از کل جمعیت خواهد بود [3].    
سالخوردگی جمعیت در‌عین‌حال که دستاورد بزرگی است، می‌تواند به‌عنوان چالش نیز در نظر گرفته شود، چرا‌که به‌زیستن و رفاه سالمندان، معضلی اساسی پیش‌روی برنامه‌ریزان حوزه اجتماعی است و در این رابطه طی 2 دهه اخیر سیاست‌گذاری‌هایی در سطح جهانی و ملی انجام شده است [4]. مسئله به‌زیستن سالمندان، از‌جمله اولویت‌هایی بود که در اجلاس جهانی مادرید مطرح شد [5]. همچنین در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2000 بر یکسری از اصول بنیادین، ازجمله حفظ بالاترین سطح به‌زیستن جسمانی، روانی و عاطفی به‌عنوان حقوق اولیه افراد سالمند تأکید شد تا توسط حکومت‌ها در برنامه‌های ملی لحاظ شود [6].
علی‌رغم پرکاربرد بودن مفهوم به‌زیستن در بسیاری از گزارش‌های بین‌المللی و مطالعات حوزه سالمندی، تعریف این مفهوم و انتخاب ابعاد و بیانگرهای آن به دلیل نداشتن مبنای نظری همواره با ابهاماتی همراه بوده است [7]. علت این ابهامات را باید در کاربرد وسیع واژه به‌زیستن جست‌وجو کرد که برای شرایط و مقاصد متفاوتی از دامنه‌های اقتصادی، اجتماعی و روان‌شناختی گرفته تا تمام دامنه‌های دیگری که زندگی انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد به کار گرفته شده است [8,]. 
به لحاظ سیر تاریخی، ایده به‌زیستن از 2 سنت فلسفی سرچشمه می‌گیرد. سنت بنتامی که لذت‌جویانه، ذهنی و فردی بوده و در ساده‌ترین شکل به معنای داشتن احساسات مثبت، رضایت‌بخش و مبتنی بر تجربیات ذهنی افراد از زندگی است و سنت ارسطوئی که سعادت‌جویانه، عینی و عقلانی بوده و دربرگیرنده فرایندی از مثمر ثمر بودن و شکوفایی قابلیت‌های انسان در نتیجه زیست بهتر است [9]. دوگانه لذت‌جویی ‌فردگرایانه در مقابل هدفمندی عقل‌گرایانه زمینه‌ساز بحث‌های بسیاری در به‌زیستن شده است. در‌حالی‌که در برخی مطالعات، به‌زیستن با رویکرد تجربه عواطف مثبت و منفی و ابعاد روان‌شناختی که نزدیک به حوزه سلامت است، مورد بررسی قرار گرفته، در منابع دیگر، به‌زیستن به‌عنوان وضعیتی شناخته‌ شده که در آن نیازهای افراد ارضا شده و حس هدفمندی فرد برآورده می‌شود. برخی محققین این حوزه نیز به‌زیستن را از سطح عوامل عینی و ذهنی فردی فراتر برده، چارچوب مفهومی طراحی کرده‌اند که دربرگیرنده وضعیتی برآمده از سطوح خانواده، اجتماع محلی و جامعه، همچنین دامنه‌ای از عوامل مرتبط با محیط‌، جغرافیا و نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است [10, 11].
سنجش و اندازه‌گیری به‌زیستن طی سال‌های پس از جنگ جهانی دوم عمدتاً معطوف به وضعیت اقتصادی و با استفاده از درآمد ناخالص ملی بود که از این دوره به‌عنوان موج اول به‌زیستن یاد می‌شود. پس از دهه 60 میلادی به دنبال ظهور جنبش بیانگرهای اجتماعی و اقداماتی که سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه سازمان ملل انجام داد، موج دوم به‌زیستن شکل گرفت که منجر به استفاده از بیانگرهای به‌زیستن ذهنی در دهه 90 میلادی شد. از این زمان به بعد تأثیرات مثبت جنبه‌های اجتماعی زندگی، مانند تعاملات اجتماعی و روابط صمیمانه در سنجش به‌زیستن مورد توجه قرار گرفت و به‌تدریج شاخص‌های ترکیبی نیز تدوین شدند [9].
با‌توجه‌به اینکه آگاهی و دانش نسبت به ابعاد، مفاهیم و بیانگرهای به‌زیستن نقشی مهم در سیاست‌گذاری‌های حوزه سالمندی و رصد وضعیت دارد، این پرسش دارای اهمیت است که بدانیم به‌زیستن با چه رویکردی شکل گرفته و از چه مؤلفه‌ها و بیانگرهایی تشکیل شده است؟ بنابراین مطالعه حاضر با این پرسش محوری انجام شده است: در مطالعات موجود، به‌زیستن سالمندان با چه رویکردهایی بررسی شده و چه ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌هایی برای آن در نظر گرفته شده است؟. این مطالعه درصدد است با بررسی جامعی از ادبیات مربوطه، شکاف مطالعاتی موجود را بشناساند و نقشه راهی برای مطالعات آینده به‌زیستن حوزه سالمندان ترسیم شود. 

روش مطالعه
این مطالعه با هدف بررسی کلیه تحقیقات انجام‌شده در‌رابطه‌با به‌زیستن سالمندان و ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های آن، به روش مرور حیطه‌ای یا اسکوپینگ و براساس پروتکل آرکسی و اومالی (2005) انجام شده است [12]. مرور حیطه‌ای یکی از روش‌های متداول در سنتز شواهد است و با هدف به تصویر کشیدن ماهیت و وسعت پژوهش‌های انجام‌شده در یک زمینه خاص، شناسایی انواع شواهد در دسترس، شناسایی شکاف مطالعاتی در ادبیات ‌مورد بحث و روشن کردن مفاهیم کلیدی یا تعاریف در ادبیات مربوطه انجام می‌شود [13-15]. 
پروتکل آرکسی و اومالی شامل 6 مرحله تعیین و تدقیق سؤال پژوهش، جست‌وجو و شناسایی مطالعات، انتخاب مطالعات مرتبط برای مرور از بین مطالعات اولیه، استخراج داده‌ها به‌صورت نمودار و جدول، جمع‌آوری، خلاصه‌سازی و گزارش یافته‌ها و مشاوره با صاحب‌نظران (اختیاری) است [12]. در این راستا، سؤال پژوهش حاضر عبارت است از «مطالعات موجود، به‌زیستن سالمندان را با چه رویکردهایی بررسی کرده و چه ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌هایی برای آن در نظر گرفته‌اند؟». جست‌وجو برای شناسایی مطالعات مرتبط، در بازه زمانی سال‌های 1380 الی 1401 خورشیدی و 2000 الی 2023 میلادی در پایگاه‌های اطلاعاتی انگلیسی پابمد، گوگل‌اسکالر، وب‌آوساینس، پروکوئست، اسکوپوس و پایگاه‌های فارسی مانند پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مگیران، ایرانداک، پورتال جامع علوم انسانی و نورمگز با استفاده از کلیدواژه‌های موردتوافق گروه تحقیق که به انگلیسی Social Welfare, Wellbeing ، being-Well, Welfare،Elderly, Seniors, Aged و به فارسی بهزیستی، به‌زیستن، رفاه، سالمندان، سالخورده، پیر و کهنسال بودند انجام شد. استراتژی جست‌وجو در پایگاه‌های داده انگلیسی‌زبان در جدول شماره 1 نشان داده شده است.


همچنین گزارش‌های سازمانی، مانند گزارش سازمان بهداشت جهانی، سازمان ملل متحد و سازمان‌های وابسته مانند مرکز آمار ایران، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان بهزیستی کشور (دبیرخانه شورای ملی سالمندی) در سایت‌های مرتبط جست‌وجو شدند.
 در مرحله جست‌وجوی دستی، وب‌سایت مجلات تخصصی مانند رفاه اجتماعی، سالمند، سالمند‌شناسی، سلامت سالمندان و فهرست منابع مقالات مرتبط مورد بررسی قرار گرفتند. 
کلیه مطالعات کمی یا کیفی، گزارش‌های سازمانی و اسناد سیاستی دولتی که طی دوره زمانی 1380 الی 1401 یا 2000 الی 2023 به بررسی به‌زیستن یا رفاه و ابعاد گوناگون آن در گروه سنی سالمندان پرداخته و این ابعاد را در مطالعه‌شان مشخص کرده‌اند در این مطالعه وارد شدند و مطالعاتی که دسترسی کامل به آن‌ها امکان‌پذیر نبود، به زبانی به‌جز زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده یا مطالعاتی که خارج از محدوده زمانی مورد‌نظر به چاپ رسیده بودند از مطالعه خارج شدند. 
2 نفر از نویسندگان وظیفه بررسی و غربالگری مطالعات را طی یک فرایند 3 مرحله‌ای برعهده داشتند. در مرحله اول، 6133 مقاله انگلیسی (پابمد=1855، اسکوپوس=1599، وب‌آوساینس=1613، گوگل‌اسکالر=47، پرو کوئست=1019)، 8623 مقاله فارسی از پایگاه‌های داده و 29 مطالعه از جست‌وجوی دستی و فهرست منابع یافت شد. مقالات تکراری انگلیسی با استفاده از نرم‌افزار اندنوت (1676 مقاله تکراری) و مقالات تکراری فارسی به‌صورت دستی حذف شدند. در مرحله دوم با استفاده از معیارهای ورود، با بررسی عنوان و در صورت لزوم چکیده مقالات، در گام اول 1724 مطالعه و در گام دوم 12975 مطالعه از این تحقیق خارج شدند. در این مرحله مقالات به 3 دسته 1.کاملاً مرتبط؛ 2. تا حدی مرتبط؛ 3. بی‌ارتباط تقسیم‌بندی شدند و چنانچه مطالعه‌ای توسط هر دو ارزیاب کاملاً مرتبط یا بی‌ارتباط شناخته می‌شد، وارد مرحله بعدی شده یا حذف می‌‌شد، ولی در خصوص مطالعاتی که تا حدی مرتبط شناخته می‌شدند یا بین ارزیابان تفاوت نظر در موارد 1 و 3 وجود داشت، نظرات و استدلال‌ها به اشتراک گذاشته می‌شد و در صورت عدم توافق از ارزیاب سوم نظرخواهی انجام شد. 
در مرحله سوم و آخر، 25 مطالعه که کاملاً مرتبط با به‌زیستن و ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های آن بودند، جهت استخراج داده‌ها در جدول انتخاب شدند. نمودار انتخاب مطالعات در تصویر شماره 1 نشان داده شده است.

دسته‌بندی داده‌های مطالعه حاضر در نرم‌افزار اکسل بر‌اساس ابعاد اصلی انجام شد. در جدول استخراج مقالات به اطلاعات اولیه‌ای از قبیل عنوان مطالعه و مشخصات نویسندگان، سال انتشار، محل انجام مطالعه، تعداد نمونه (در صورت ذکر تعداد)، روش انجام مطالعه و ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های مورد‌اشاره به‌زیستن یا رفاه اشاره شده است. این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با کد IR.USWR.REC.1401.064 به تصویب رسیده است.

یافته‌ها
در این مطالعه از 14756 مقاله به‌دست‌آمده از پایگاه‌های داده و 29 مطالعه حاصل از جست‌وجوی دستی و فهرست منابع، درنهایت 25 مورد معیارهای ورود را داشتند و بررسی شدند (جدول شماره 2).








از‌نظر پراکندگی جغرافیایی 4 مطالعه معادل 16 درصد در کشور آمریکا انجام شده است، 9 مطالعه معادل 36 درصد در آسیا، 9 مطالعه معادل 36 درصد در اروپا و 2 مطالعه معادل 8 درصد در اقیانوسیه (نیوزیلند). 1 مطالعه هم مربوط به شاخص به‌زیستن سالمندان در سطح جهانی بود که در 96 کشور جهان بررسی شده است.
از‌نظر روش انجام مطالعه‌، 5 مطالعه معادل20 درصد به روش پیمایش، 9 مطالعه معادل 36 درصد از نوع مطالعه ثانویه و استفاده از داده‌های موجود، 4 مطالعه معادل 16 درصد به روش کیفی، یعنی مصاحبه، مشاهده و پدیدارشناسی، 4 مطالعه معادل 16 درصد به روش ساخت شاخص ترکیبی و 2 مطالعه به روش چندگانه، یعنی ترکیبی از پیمایش، مطالعه ثانویه و کیفی به انجام رسیده بود. یک مطالعه نیز طولی بود که در طول مدت 4 سال بر روی گروهی از سالمندان اجرا شده است (تصویر شماره 2) [16].


ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های به‌زیستن سالمندان
به‌زیستن پدیده‌ای چندوجهی است که با اندازه‌گیری طیف گسترده‌ای از معیارهای عینی و ذهنی سنجیده می‌شود [41]. در یافته‌های مطالعه حاضر این مفهوم، گاه با رویکرد ذهنی، گاه رویکرد عینی و گاهی با رویکرد ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است. در 12 مطالعه معادل 48 درصد، به‌زیستن با رویکرد ترکیبی، در 8 مطالعه معادل 32 درصد با رویکرد ذهنی و در 5 مطالعه معادل 20 درصد با رویکرد عینی سنجش شده است. در رویکرد عینی، بُعد سلامت سالمندان با 88 بیانگر از 239 بیانگر عینی، دارای بیشترین فراوانی بود. پس از آن به ترتیب، وضعیت اجتماعی سالمندان با 56 بیانگر، وضعیت محیط زندگی سالمندان با 31 بیانگر، وضعیت اقتصادی سالمند با 35 بیانگر و در‌نهایت توانمندسازی و منابع در دسترس سالمندان با 29 بیانگر قرار می‌گیرند. 
در رویکرد ذهنی، با‌توجه‌به چارچوب مفهومی به‌زیستن ذهنی ارائه‌شده توسط سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه سازمان ملل متحد [16] 3 بعد ارزشیابانه، لذت‌جویانه و سعادت‌جویانه در نظر گرفته شد. به‌زیستن ذهنی به‌صورت کلی با 59 بیانگر، در بعد ارزشیابانه با 17 بیانگر، در بعد لذت‌جویانه با 16 بیانگر و در بعد سعادت‌جویانه با 26 بیانگر مورد اشاره قرار گرفته است. 
ابعاد و بیانگرهای مطالعات در جدول شماره 3 و 4 نمایش داده شده است. 








بحث
هدف مطالعه حاضر، استخراج مفهوم به‌زیستن و رویکردها، بیانگرها و مؤلفه‌های در نظر گرفته‌شده برای آن در مطالعات سالمندی است. بدین منظور نتایج 25 مطالعه در بازه زمانی 2000 الی 2023 و 1380 الی 1401، مورد استفاده قرار گرفت. از مجموع یافته‌ها نتیجه گرفته می‌شود که به دنبال گسترش مطالعات مربوط به به‌زیستن سالمندان از سال 2000 به این‌سو این مفهوم با 2 رویکرد ذهنی و عینی مورد توجه و سنجش قرار گرفته و به‌تدریج برای جوامع و بسترهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی شاخص‌ها و بیانگرهای متفاوتی استفاده شده است. در‌عین‌حال که ابعاد اصلی به‌زیستن، یعنی سلامت، به‌زیستن ذهنی، ارتباطات اجتماعی، وضعیت اقتصادی، توانمندی‌ها و محیط زندگی در مطالعات گوناگون نسبتاً ثابت بوده، اما مؤلفه‌ها یا بیانگرهای مورد‌استفاده برای این ابعاد بسته به شرایط اقتصادی و بستر اجتماعی و فرهنگی مورد‌مطالعه تفاوت دارد.  
براساس یافته‌های این تحقیق، تعریف مفهوم به‌زیستن در 14 مطالعه معادل 56 درصد، صرفاً باز‌تکرار همان ابعاد یا بیانگرهای مطالعه بوده و در 5 مطالعه نیز تعریفی ارائه نشده است. براساس جمع‌بندی تعاریف مطالعات باقی‌مانده، می‌توان مفهوم به‌زیستن را به معنای وضعیتی دانست که هم ناظر بر برآورده شدن نیازهای مادی و غیرمادی فرد است و هم به چگونگی عملکرد وی در محیط اجتماعی و به فعلیت رساندن قابلیت‌های او مربوط است. 
جمع‌بندی یافته‌ها حاکی از آن است که در رایج‌ترین رویکرد به به‌زیستن سالمندان، ابعاد عینی و ذهنی یعنی رویکرد ترکیبی توأمان در نظر گرفته شده‌اند، سایر محققین نیز بر این باورند که به‌زیستن سازه‌ای چند‌بعدی ست که برای گروه‌های جمعیتی مختلف و زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گوناگون با سطوح و ابعاد متفاوتی باید مورد سنجش قرار گیرد [43-46]. 
اصلی‌ترین ابعادی که برای به‌زیستن سالمندان در یافته‌های این مطالعه در نظر گرفته شده، سلامت، به‌زیستن ذهنی، وضعیت اجتماعی، محیط زندگی و اوقات فراغت، وضعیت اقتصادی و منابع و توانمندی‌های سالمندان است. انتخاب این ابعاد و بیانگرها و مؤلفه‌های ذیل آن، براساس دسته‌بندی که در برخی مطالعات ارائه شده بود، انجام گرفته است [21، 23، 24، 34-36]. 
سلامت و فعالیت جسمانی در دوران سالمندی، بعدی از به‌زیستن است که بیشترین مؤلفه و بیانگر را داشته و در 15 مطالعه یا به عبارتی در 60 درصد مطالعات بدان اشاره شده است. از‌آنجایی‌که سالمندی فرایندی بیولوژیک همراه با کاهش تدریجی ظرفیت‌های جسمانی و ذهنی و افزایش خطر ابتلا به بیماری‌ها به شمار می‌رود، بدیهی است که سالم بودن، نداشتن بیماری مزمن و ناتوانی خاص، استقلال در انجام فعالیت‌های روزانه و تحرک کافی، از‌جمله بیانگرها و مؤلفه‌های در اولویت سالمندان باشد. این یافته همسو با نظریه فعالیت است که بر‌اساس آن فعالیت، نقشی محوری در احساس رضایت و آرامش سالمندان ایجاد کرده و سالمندی موفق معادل سالمندی فعال شمرده می‌شود [4748]. یافته‌های این تحقیق، سلامت را عمدتاً به‌صورت کلی و در معنای سلامت جسمانی و استقلال در انجام امور روزمره در نظر گرفته‌اند، البته در 2 مطالعه در آمریکا و یک مطالعه در سوئد به بیانگرهای متنوعی، مانند چاقی سالمندان، سلامت روان، سلامت دهان و دندان، دسترسی به خدمات نظام سلامت، کاهش موانع استفاده از مراقبت‌های پزشکی، ریسک‌های رفتاری و سلامت، غربالگری سرطان، مصرف سیگار، پوشش بیمه سلامت و پرداخت از جیب هزینه‌های سلامت اشاره شده است [38، 39]. در 2 مطالعه مربوط به ایران صرفاً سلامت جسمانی و بیمه تکمیلی مد نظر قرار گرفته [27، 34]، در‌حالی‌که نتایج برخی مطالعات حاکی از شیوع حدود 11 درصدی مصرف سیگار [49]، شیوع حدود 21 درصدی چاقی [50]، پرداخت حدود 50 درصدی کل هزینه‌های نسخه‌های سالمندان به‌صورت پرداخت از جیب و غیرقابل‌پرداخت بودن 36 درصد نسخه‌ها [51]، همچنین بدون دندان بودن تقریباً 50 درصد سالمندان ایرانی است [52]. بنابراین به نظر می‌رسد دامنه گسترده‌تری از بیانگرهای سلامت در مطالعات آتی باید بررسی شوند. 
در دوران سالمندی، به دنبال بازنشستگی که پایان حضور و فعالیت موظف شغلی در جامعه است، ارتباطات اجتماعی فرد سالمند محدود می‌شوند. به همین دلیل مشارکت و عضویت در فعالیت‌ها و شبکه‌های اجتماعی جهت جبران روابط و منابع اجتماعی از‌دست‌رفته و پیشگیری از انزوای دوران سالمندی اهمیت می‌یابد [53]. این یافته همسو با نظریه عدم تعهد است که بر‌اساس آن، سالمندان سطح فعالیت خود را کاهش داده و کمتر با جامعه تعامل می‌کنند، در‌عین‌حال، جامعه نیز سالمندان را از قید مسئولیت‌های شغلی و خانوادگی رها می‌‌کند و کمتر از پیش، امتیازات را به سالمند عرضه می‌دارد [47]. در 12 مطالعه یا 48 درصد از یافته‌های این تحقیق به بیانگرها و مؤلفه‌های گوناگونی در‌رابطه‌با زیست اجتماعی سالمندان اشاره شده است که از‌جمله پرکاربردترین آن‌ها مشارکت اجتماعی، شبکه‌های اجتماعی و ارتباطات با خانواده، فرزندان و بستگان بوده است. نکته قابل‌توجه در‌رابطه‌با انتخاب بیانگرهای بعد اجتماعی آن است که عوامل فرهنگی و هنجاری هر جامعه مدنظر قرار گیرند، به‌عنوان مثال در جوامع آسیایی، ارتباطات خانوادگی و حضور و حمایت فرزندان اهمیت بیشتری نسبت به جوامع غربی دارد [54]. مطالعات دیگر نیز تأثیر حمایت اجتماعی دریافت‌شده از سوی خانواده بر رضایت از زندگی و سلامت عمومی سالمند را تایید کرده‌اند [55، 56]. همچنین تأثیر شبکه‌های اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تنهایی و انزوا بر رضایت از زندگی سالمندان و سلامت جسمی و روانی آنان در دیگر مطالعات مورد توجه قرار گرفته است [55، 56]. 
وضعیت اقتصادی سالمندی بعدی دیگری است که از‌جمله ابعاد مهم به‌زیستن سالمندان خصوصاً در کشورهای در‌حالتوسعه است، به‌صورت‌کلی سالمندان به دلیل بازنشستگی، افت وضعیت سلامت و مرگ همسر (عمدتاً در زنان)، در معرض آسیب‌پذیری اقتصادی قرار دارند. در 12 مطالعه معادل 48 درصد از یافته‌های این تحقیق، بیانگرهای اقتصادی، از قبیل درآمد، وضعیت اقتصادی و فقر دوران سالمندی مورد اشاره قرار گرفته است که از آن جمله 2 مطالعه در ایران است، اما تنها در 1 مطالعه به نابرابری اشاره شده است [25]، در‌حالی‌که با‌توجه‌به نابرابری‌های بین سالمندان و سایر گروه‌های جمعیتی (در‌زمینه دسترسی به امکانات شغلی و خدمات مالی مانند انواع وام‌ها)، همچنین نابرابری‌های موجود بین خود گروه سالمندان (در زمینه‌های جنسیت، سکونت در شهر یا روستا و پوشش درآمد بازنشستگی)، [57] این موضوع باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در بعد اقتصادی، توجه به مسئله جنسیت حائز اهمیت است که در هیچ‌یک از مطالعات بدان توجهی نشده است. زنان سالمند، امید زندگی و احتمال تجرد بیش از مردان دارند. یافته‌های کلیدی گزارش دپارتمان مسائل اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در سال 2022 حاکی از آن است که زنان سالمند به دلیل مشارکت کمتر در بازار کار رسمی، درآمد کمتر و نابرابری در وظایف مراقبتی با سطوح بالاتری از فقر مواجه هستند. به‌نحوی‌که چهره فقر سالمندی، زنانه شده است [58]. 
در یافته‌های 9 مطالعه معادل36 درصد این تحقیق، به بیانگرها و مؤلفه‌هایی از محیط زندگی، عمدتاً مربوط به ویژگی‌های مسکن، خدمات حمل‌و‌نقل و امکانات اوقات فراغت در‌رابطه‌با به‌زیستن سالمندان اشاره شده است. علت اهمیت محیط در به‌زیستن سالمندان این است که در این گروه جمعیتی، صرفاً توجه به افزایش امید زندگی و طول عمر سالم آن‌ها کافی نیست، بلکه سالمندی فعال و پویا که به امکانات، خدمات و زیرساخت‌های محیط زندگی سالمند بستگی دارد باید مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، سازمان بهداشت جهانی در سال 2007 چندین حوزه اصلی را در ارتباط با ساختار، خدمات و سیاست‌گذاری‌های محیط زندگی سالمندان معرفی کرده است [59]، از‌جمله دسترسی سالمند به اماکن عمومی و فضای اطراف محل زندگی، دسترسی مناسب به حمل‌و‌نقل عمومی به‌صورتی‌که امکان مشارکت اجتماعی و شهروندی سالمندان فراهم شده و از تنهایی و انزوای سالمند پیشگیری شود و دسترسی به مسکن متناسب با زندگی سالمند به‌عنوان یک کالای چندوجهی که بر وضعیت سلامت، امنیت و مشارکت اجتماعی سالمند تأثیر می‌گذارد. همچنین در ارتباط بودن با افراد دیگر و دسترسی به اطلاعات و داشتن رسانه‌های متنوع در اختیار سالمند به‌صورتی‌که اطلاعات مرتبط به‌آسانی برای افراد سالمند در شرایط مختلف در دسترس باشد. 
منابع در اختیار و توانمندی‌های سالمند، بعد دیگری از به‌زیستن سالمندان است که ذیل آن بیانگرها و مؤلفه‌هایی، مانند میانگین تحصیلات و اشتغال قرار می‌گیرد که هم منجر به توانمندسازی فردی شده هم در‌رابطه‌با سایر ابعاد به‌زیستن سالمند نقش قابلیت‌ساز دارند. در این تحقیق، در یافته‌های 9 مطالعه معادل 36 درصد، بیانگرها و مؤلفه‌های مرتبط با منابع در اختیار سالمند مد نظر قرار گرفته است. آموزش و یادگیری موجب افزایش کیفیت زندگی و زمینه‌ساز مشارکت سالمندان در جامعه می‌شوند و به آنان اجازه می‌دهد تا خود را با تغییرات محیطی در زمینه‌های فناوری، سبک زندگی، امور مالی و سلامت سازگار کنند. در اکثر مطالعات این تحقیق صرفاً به آموزش، نرخ باسوادی و میانگین تحصیلات اشاره شده، در‌حالی‌که سرعت بالای تغییرات فناورانه در دهه‌های اخیر به صورتی بوده که صرف داشتن سواد یا حتی تحصیلات دانشگاهی، کافی به نظر نمی‌رسد و باید آموزش مادام‌العمر مهارت‌ها و دانش مدنظر قرارگیرد تا منجر به افزایش خود‌بسندگی و استراتژی‌های سازگاری با محیط شود [60]. در این راستا، نتایج یک تحقیق رضایت از زندگی، اعتماد‌به‌نفس، احساس بهتر نسبت به خود، توانایی سازگاری، افزایش ارتباط اجتماعی و سلامت بهتر را به‌عنوان پیامدهای یادگیری رسمی و غیررسمی در سالمندان دانسته است [61] در مطالعه دیگری با اشاره به عدم ارتباط بین وضعیت اقتصادی و وضعیت سلامتی و پذیرش تکنولوژی در سالمندان، پیشنهاد شده همه گروه‌های سالمندان به‌عنوان گروه هدف برای ارتقای توانمندی استفاده از ابزارهای تکنولوژی‌های اطلاعات و ارتباطات در نظر گرفته شوند [62].
در کنار ابعاد عینی به‌زیستن که برای مدت طولانی در ادبیات حوزه رفاه و به‌زیستن حاکم بوده، از دهه 70 میلادی به بعد تجربه شخصی و ارزیابی فرد از زندگی، تبدیل به یکی از محورهای اصلی مفهوم به‌زیستن شد [63]. از‌آنجایی‌که با افزایش سن، سلامت و کارکردهای فرد کاهش یافته و در کنار آن ساختار خانوادگی دچار تغییراتی می‌شود و ارتباطات اجتماعی، شبکه‌های اجتماعی و ارتباط با فرزندان و بستگان کاهش می‌یابد، رضایت از زندگی و عواطف مثبت و منفی تجربه‌شده توسط سالمند اهمیت خاصی می‌یابد [63]. 15 مطالعه از 25 مطالعه معادل60 درصد یافته‌های این تحقیق، ابعاد ذهنی به‌زیستن را بررسی کرده‌اند. در 3 مطالعه‌ای که در آسایشگاه سالمندان به انجام رسید، به‌زیستن ذهنی صرفاً به ادراک و تجربه فرد از زندگی‌اش تقلیل داده شده [22، 29، 40]، در‌حالی‌که در سایر مطالعات، برای به‌زیستن ذهنی 3 بعد اصلی به‌زیستن عاطفی (هدونیک)، به‌زیستن شناختی (یودومونیک) و به‌زیستن ارزیابانه به‌تنهایی یا در کنار هم بررسی شده‌اند. در برخی مطالعات افسردگی و خودکشی ذیل به‌زیستن ذهنی معرفی شده است. در‌حالی‌که این بیانگرها مربوط به سلامت روان هستند و این مفاهیم به‌جای یکدیگر استفاده شده‌اند. در مطالعات مربوط به ایران، بیانگرها و مؤلفه‌های رضایت از محل زندگی، شادی، انرژی احساسی، احساس مستقل بودن و دوری از تنهایی برای به‌زیستن ذهنی در نظر گرفته شده است [27، 29، 34]، در‌حالی‌که به نظر می‌رسد استفاده از 3 بعد عاطفی، شناختی و ارزیابانه که در اکثر مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است، مناسب‌تر است. با تغییراتی که طی دهه‌های اخیر در ساختار خانواده و ارزش‌های جامعه صورت گرفته، احساس تنهایی و تأثیر آن بر رضایت از زندگی به‌تدریج سهم مؤثرتری در به‌زیستن سالمندان خواهد داشت که در روندهای آتی باید مورد مطالعه قرار گیرد. 
لاپلازا و همکاران (2013)، به‌زیستن را ذیل پاردایمی کلان مطرح کردند و چارچوب مفهومی آن را با مدلی ارائه دادند که در آن ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌های به‌زیستن در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماع محلی و جامعه به تفکیک نمایش داده شده است [11]. با‌توجه‌به اینکه بیانگرها و مؤلفه‌های به‌زیستن سالمندان طبق یافته‌های این مطالعه، با سطوح مدل لاپلازا و همکاران قابل‌مقایسه و ارائه است (ابعاد به‌زیستن این مطالعه بین سطوح فوق‌الذکرهم‌پوشانی دارند)، مدل این مطالعه برای به‌زیستن سالمندان در تصویر شماره 3 نمایش داده شده است.


نتیجه‌گیری نهایی
براساس نتایج این تحقیق، مفهوم به‌زیستن در مطالعات سالمندی به‌صورت واحدی تعریف نشده، رویکردی مورد‌اجماع نسبت به آن وجود نداشته و دامنه وسیعی از ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌ها را در‌بر می‌گیرد. علی‌رغم این گستردگی و تنوع، عمده مطالعات، رویکرد عینی و ذهنی به‌زیستن را در کنار هم در نظر گرفته‌اند که از تجمیع این ابعاد، بیانگرها و مؤلفه‌ها می‌توان یک چارچوب مفهومی برای به‌زیستن سالمندان در نظر گرفت که در آن سطوح فردی، خانوادگی، اجتماع محلی و جامعه تفکیک شده باشند و بتوان برای هر‌یک بر‌اساس بستر فرهنگی و شرایط اقتصادی‌اجتماعی جامعه مبدأ، بیانگرهایی را لحاظ کرد. همچنین با‌توجه‌به ماهیت فرایندی به‌زیستن، باید روند تغییرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژیک جوامع رصد شده و بیانگرهای به‌زیستن سالمندان با‌توجه‌به این روند، تطابق یابند. با در نظر داشتن چنین دیدگاهی است که می‌توان طی دهه‌های پیش‌رو، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مؤثری در حوزه سالمندی داشت. براین‌اساس، توصیه می‌شود دبیرخانه شورای ملی سالمندی کشور و اداره سلامت سالمندی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به پایش ابعاد اصلی به‌زیستن سالمندان ایرانی و روند تغییرات آن اقدامات لازم را در نظر گیرند. 
با‌توجه‌به وابستگی مفهوم و ابعاد به‌زیستن به زمینه و بستر اجتماعی هدف، برای مطالعات آتی پیشنهاد می‌شود جهت تطابق مدل به‌زیستن سالمندان ارائه‌شده در این مطالعه با جامعه ایران، مطالعات کیفی برای بررسی مفهوم و ابعاد آن انجام و از دیدگاه سالمندان و متخصصین حوزه‌های مرتبط بهره گرفته شود. 
در این مطالعه، تمامی مراحل استخراج داده از‌جمله جست‌وجو، غربالگری، ارزیابی کیفیت و استخراج داده توسط حداقل 2 محقق انجام شده و برای جست‌وجوی مطالعات در پایگاه‌های داده و انتخاب کلیدواژه‌های مناسب از همکاری متخصص اطلاع‌رسانی پزشکی بهره گرفته شد. از‌جمله محدودیت‌های این مطالعه این است که به دلیل عدم مرزبندی شفاف بین مفاهیم رفاه، به‌زیستن، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی، در بسیاری از موارد، این مفاهیم به‌جای یکدیگر به کار رفته‌اند، بنابراین محدودسازی کلیدواژه‌ها به به‌زیستن و رفاه در این تحقیق ممکن است منجر به حذف برخی مطالعات شده باشد. از محدودیت دیگر این مطالعه می‌توان به عدم امکان جست‌و‌جوی ترکیبی در پایگاه‌های داده فارسی‌زبان و عدم بازیابی مقالات مرتبط هنگام استفاده از عملگرها اشاره کرد که ممکن است منجر به از دست رفتن تعدادی از مقالات شده باشد. جهت جبران این محدودیت، دامنه وسیعی از جست‌وجو در نظر گرفته شد و بررسی کلیه یافته‌ها به‌صورت دستی انجام گرفت که با‌توجه‌به تعداد بالای مقالات، مدت‌زمان زیادی برای انجام دقیق این مرحله صرف شد.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این تحقیق با داشتن کد اخلاق شماره IR.USWR.REC.1401.064 از کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی انجام شده است.

حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایان نامه دکتری فائزه جغتایی است که توسط گروه مدیریت بهزیستی، دانشکده علوم تربیتی و رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تایید شده است.

مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان در اجرا و نگارش مقاله حاضر مشارکت یکسان داشته اند. 

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
از همکاران محترم مرکز تحقیقات سالمندی بابت انجام فرایندهای مربوط به تصویب طرح پژوهشی سپاس‌گزاری می‌شود.
 
References
1.United Nations. World population ageing 2013. New York: United Nations; 2013. [Link]
2.Beladi Mousavi S. [The situation of the elderly in Iran (Persian)]. Tehran: Statistical Centre of Iran; 2017. [Link]

3.Planning and Budget Organization. [National document for the elderly of the country (Persian)]. Tehran: Secretariat of the National Council of the Elderly; 2020. [Link]

4.Bar-Tur L. Fostering well-being in the elderly: Translating theories on positive aging to practical approaches. Frontiers in Medicine. 2021; 8:517226. [DOI:10.3389/fmed.2021.517226]

5.United Nations. Madrid plan of action and its implementation [Internet]. 2002 [Update 2002 April 16]. Available from: [Link]

6.Stanley M, Cheek J. Well-being and older people: A review of the literature. Canadian Journal of Occupational Therapy. 2003; 70(1):51-9. [DOI:10.1177/000841740307000107]

7.Dodge R, P. Daly A, Huyton J, D. Sanders L. APD, Jan Huyton, Lalage D. The challenge of defining wellbeing. International Journal of Wellbeing. 2012; 2(3):222-35. [DOI:10.5502/ijw.v2i3.4]

8.King P. Ewas working paper series: The concept of wellbeing and its application in a study of ageing in aotearoa new zealand. Wellington: Family Centre Social Policy Research Unit; 2007. [Link]

9.Oman S. Understanding well-being data: Improving social and cultural policy, practice and research. London: Springer Nature; 2021. [DOI:10.1007/978-3-030-72937-0]

10.Kim ES, Tkatch R, Martin D, MacLeod S, Sandy L, Yeh C. Resilient aging: Psychological well-being and social well-being as targets for the promotion of healthy aging. Gerontology and Geriatric Medicine. 2021; 7:23337214211002951. [DOI:10.1177/23337214211002951]

11.La Placa V, McNaught A, Knight A. Discourse on wellbeing in research and practice. International Journal of Wellbeing. 2013; 3(1):116-25. [DOI:10.5502/ijw.v3i1.7]

12.Arksey H, O'Malley L. Scoping studies: Towards a methodological framework. International Journal of Social Research Methodology. 2005; 8(1):19-32. [DOI:10.1080/1364557032000119616]

13.Peters MD, Marnie C, Tricco AC, Pollock D, Munn Z, Alexander L, et al. Updated methodological guidance for the conduct of scoping reviews. JBI Evidence Synthesis. 2020; 18(10):2119-26. [DOI:10.11124/JBIES-20-00167]

14.Mosadeghrad AM, Esfahani P, Afshari M. [Strategies to improve hospital efficiency in Iran: A scoping review (Persian)]. Payesh. 2016; 1(18):7-21. [Link]

15.Peters MD, Godfrey CM, Khalil H, McInerney P, Parker D, Soares CB. Guidance for conducting systematic scoping reviews. JBI Evidence Implementation. 2015; 13(3):141-6. [DOI:10.1097/XEB.0000000000000050]

16.World Health Organization (WHO). Measurement of and target-setting for well-being: An initiative by the WHO regional office for Europe: Second meeting of the expert group: Paris, France, 25-26 June 2012. Geneva: World Health Organization; 2013. [Link]

17.Banks J, Blundell R, Emmerson C, Oldfield Z. State pensions and the well-being of the elderly in the UK. London: Institute for Fiscal Studies; 2006. [Link]

18.King P. The concept of wellbeing and its application in a study of ageing in Aotearoa New Zealand. Enhancing Wellbeing in an Ageing Society (EWAS); 2007. [Link]

19.Koopman-Boyden PG, van der Pas S, Cameron MP. Wellbeing-social connectedness and economic standard of living among 65-84 year olds in New Zealand-2007. Enhancing Wellbeing in an Ageing Society (EWAS); 2007. [Link]

20.Karasawa M, Curhan KB, Markus HR, Kitayama SS, Love GD, Radler BT, et al. Cultural perspectives on aging and well-being: A comparison of Japan and the United States. The International Journal of Aging and Human Development. 2011; 73(1):73-98. [DOI:10.2190/AG.73.1.d]

21.Kaneda T, Lee M, Pollard K. SCL/PRB index of well-being in older populations. Washington: Population Reference Bureau; 2011. [Link]

22.Svensson AM, Mårtensson LB, Hellström Muhli UH. Well-being dialogue: Elderly women’s subjective sense of well-being from their course of life perspective. International Journal of Qualitative Studies on Health and Well-being. 2012; 7(1):19207. [DOI:10.3402/qhw.v7i0.19207]

23.Cruz-Martínez G, Cerev G. The global agewatch index. In: Gu D, Dupre M, editors. Encyclopedia of gerontology and population aging. Berlin: Springer; 2019. [DOI:10.1007/978-3-319-69892-2_229-1]

24.Mousavi MT, Mohaqeqi Kamal H, Vameghi M, Rafiey H, Sahaf R, Mohammadi MA, et al. [Dimensions, components and indicators of social welfare in elderly: Looking for a composite index (Persian)]. Social Welfare. 2016; 16(60):173-201. [Link]

25.Burtless G. Trends in the well-being of the aged and their prospects through 2030. Forum for Health Economics and Policy. 2015; 18(2):97-118. [DOI:10.1515/fhep-2015-0039]

26.Steptoe A, Deaton A, Stone AA. Subjective wellbeing, health, and ageing. The Lancet. 2015; 385(9968):640-8. [DOI:10.1016/S0140-6736(13)61489-0]

27.Mousavi M, Rafiey H, Sahaf R, Mohammadi MA, Vameghi M, Mohaqeqi H, et al. How do Iranian elderly people conceptualize social welfare? A content analysis study. Middle East Journal of Family Medicine. 2018; 7(10):63. [DOI:10.5742/MEWFM.2018.93312]

28.Wettstein M, Schilling OK, Reidick O, Wahl HW. Four-year stability, change, and multidirectionality of well-being in very-old age. Psychology and Aging. 2015; 30(3):500-16. [DOI:10.1037/pag0000037]

29.Iman MT, Shirdel E. The experience of emotional well-being of the elderly people residing in nursing homes: A phenomenological study. Journal of Qualitative Research in Health Sciences. 2020; 6(3):277-95. [Link]

30.Ladusingh L, Ngangbam S. Domains and determinants of well-being of older adults in India. Journal of Cross-Cultural Gerontology. 2016; 31:89-111. [DOI:10.1007/s10823-016-9279-z]

31.Pothisiri W, Quashie NT. Preparations for old age and well-being in later life in Thailand: Gender matters? Journal of Applied Gerontology. 2018; 37(6):783-810. [DOI:10.1177/0733464816649281]

32.Hüse L, Huszti É, Toldi A, Takács P. Elements of the elderly’s subjective well-being-An international comparison focusing on the member countries of the Visegrad group. Kontakt. 2016; 18(3):e184-93. [DOI:10.1016/j.kontakt.2016.07.005]

33.Frolova EA, Malanina VA. Social wellbeing of elderly people in Russia. SHS Web of Conferences; 2016; 28: 01038. [DOI:10.1051/shsconf/20162801038]

34.Mohaqeqi Kamal SH, Alamdari SM, Basakha M, Zanjari N, Harouni GG. Measuring social well-being among the older adults: Introducing a composite index. Advances in Gerontology. 2024; 37(3):187-97. [PMID]

35.Age Uk. Index of wellbeing in later life [Internet]. 2017 [Updated 2024 November 1]. Available from: [Link]

36.Rachmad SH, Tantriana A. IAOS 2018-The measurement of well-being index of older people in Indonesia, Tantriana, S.H. Rachmad, A. Tantriana. 2018. Paper presented in: IAOS-OECD 2018 conference; 21 September 2018; Paris, France. [Link]

37.Moreno-Agostino D, de la Torre-Luque A, de la Fuente J, Lara E, Martín-María N, Moneta MV, et al. Determinants of subjective wellbeing trajectories in older adults: A growth mixture modeling approach. Journal of Happiness Studies. 2021; 22:709-26. [DOI:10.1007/s10902-020-00248-2]

38.Statistics FIFoA-R, editor Older Americans 2008: Key indicators of well-being. Washington: Federal Interagency Forum on Aging Related Statistics; 2008. [Link]

39.Fritzell J, Lennartsson C, Zaidi A. Trends and inequality in the new active ageing and well-being index of the oldest old: A case study of Sweden. Journal of Population Ageing. 2021; 14(1):5-22. [DOI:10.1007/s12062-020-09264-9]

40.Aryati S, Khoiruluswati NM, Christianawati A. The meaning of elderly welfare at Budi Dharma nursing home in Yogyakarta. Earth and Environmental Science. 2020; 451:012042. [DOI:10.1088/1755-1315/451/1/012042]

41.Forgeard MJ, Jayawickreme E, Kern ML, Seligman ME. Doing the right thing: Measuring wellbeing for public policy. International Journal of Wellbeing. 2011; 1(1):79-106. [DOI:10.5502/ijw.v1i1.15]

42.Help Age International. Global agewatch insight: The right to health for older people, the right to be counted. London: Help Age International; 2018. [Link]

43.Diener E, Suh E. Measuring quality of life: Economic, social, and subjective indicators. Social Indicators Research. 1997; 40:189-216. [DOI:10.1023/A:1006859511756]

44.McNaught A, Knight A. Defining wellbeing: Understanding wellbeing: An introduction for students and practitioners of health and social care. Bloxham: Scion Publishing; 2011. [Link]

45.Pollard EL, Lee PD. Child well-being: A systematic review of the literature. Social Indicators Research. 2003; 61:59-78. [DOI:10.1023/A:1021284215801]

46.Stiglitz JE, Sen A, Fitoussi JP. Report by the commission on the measurement of economic performance and social progress. Paris: Commission on the Measurement of Economic Performance and Social Progress; 2009. [Link]

47.Ameri G, Govari F, Nazari T, Rashidinejad M, Afsharzadeh P. [The adult age theories and definitions (Persian)]. Hayat. 2002; 8(1):4-13. [Link]

48.Sharafi M, Fadakar Davarani MM, Tohidi Nik H, Farvahari A, Borhaninejad VR. [Facilitating and inhibiting factors of social participation in the elderly based on health-promoting behaviors: A cross-sectional study (Persian)]. Salmand. 2022; 17(3):304-21. [DOI:10.32598/sija.2022.1116.7]

49.Vatankhah S, Naghdi S, Ghiasvand H, Armoon B, Ahounabr E. Current cigarette smoking among Iranian elders; what are the prevalence, inequality and socioeconomic determinants? An analysis on Iranian rural and urban income-expenditure survey 2017. Journal of Addictive Diseases. 2020; 38(3):257-62. [DOI:10.1080/10550887.2020.1747932]

50.Vaisi-Raygani A, Mohammadi M, Jalali R, Ghobadi A, Salari N. The prevalence of obesity in older adults in Iran: A systematic review and meta-analysis. BMC Geriatrics. 2019; 19(37):1-9.[DOI:10.1186/s12877-019-1396-4]

51.Zarif-Yeganeh M, Kargar M, Rashidian A, Jafarzadeh Kohneloo A, Gholami K. Out of pocket payment and affordability of medication for geriatric patients in Tehran, Iran. Iranian Journal of Public Health. 2019; 48(6):1124-32. [PMID] [PMCID]

52.Rabiei M, Masoudi Rad H, Homaie Rad E, Ashourizadeh S. Dental status of the Iranian elderly: A systematic review and meta-analysis. Journal of Investigative and Clinical Dentistry. 2019; 10(4):e12459. [DOI:10.1111/jicd.12459]

53.Zhao L, Wu L. The association between social participation and loneliness of the Chinese older adults over time-The mediating effect of social support. International Journal of Environmental Research and Public Health. 2022; 19(2):815. [DOI:10.3390/ijerph19020815]

54.Jayawardhana T, Anuththara S, Nimnadi T, Karadanaarachchi R, Jayathilaka R, Galappaththi K. Asian ageing: The relationship between the elderly population and economic growth in the Asian context. Plos One. 2023; 18(4):e0284895. [DOI:10.1371/journal.pone.0284895]

55.Goll JC, Charlesworth G, Scior K, Stott J. Barriers to social participation among lonely older adults: The influence of social fears and identity. Plos One. 2015; 10(2):e0116664. [DOI:10.1371/journal.pone.0116664]

56.Rochelle TL. Social participation, loneliness and well-being among older adults in Hong Kong: A longitudinal examination. Psychology, Health & Medicine. 2023; 28(10):2927-37. [DOI:10.1080/13548506.2022.2058028]

57.United Nations. Economic Inequalities in Old Age. New York: United Nations; 2015. [Link]

58.Marta Roig DM. Global Dialogue for Social Development Branch Division for Inclusive Social Development. New York: United Nations Department of Economic and Social Affairs; 2022.

59.World Health Organization (WHO). Global age-friendly cities: A guide [Internet]. 2007 [Updated 2007 October 5]. Available from: [Link]

60.Boulton-Lewis GM. Education and learning for the elderly: Why, how, what. Educational Gerontology,. 2010; 36(3):213-28.[DOI:10.1080/03601270903182877]

61.Dench S, Regan J. Learning in later life: Motivation and impact. Nottingham: Department for Education and Employment; 2000. [Link]

62.Basakha M, Mohaqeqi Kamal H, Pashazadeh H. [Acceptance of information and communication technology by the elderly people living in Tehran (Persian)]. Salmand. 2019; 13(5):550-63. [DOI:10.32598/SIJA.13.Special-Issue.550]

63.Rajan SI, Devi A, Samanta T, Sunitha S. Antecedents of subjective wellbeing among older adults in Kerala. In: Samanta T, editor. Cross-cultural and cross-disciplinary perspectives in social gerontology. Berlin: Springer; 2017. [DOI:10.1007/978-981-10-1654-7_8]
نوع مطالعه: مقاله مروری | موضوع مقاله: رفاه اجتماعی
دریافت: 1402/6/27 | پذیرش: 1402/11/14 | انتشار: 1403/10/12

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb