مقدمه
درد بهعنوان یک تجربه حسی و احساسی ناخوشایند ناشی از آسیب بافتی است [1]. در برخی موارد درد بهعنوان یک مکانیسم دفاعی ضروری در نظر گرفته میشود. درد را میتوان به 2 نوع اصلی تقسیم کرد: درد حاد و مزمن. درد حاد برای جلوگیری از قرار گرفتن مجدد ارگانیسم در معرض آسیبها تعریف میشود، درحالیکه درد مزمن درنتیجه تغییرات پاتولوژیک باعث ناراحتی افراد مبتلا میشود [2]. درد با تحریک گیرندههای درد شروع میشود، طوری که فیبرهای پوستی قادر به تشخیص محرکهای محیطی از طریق حسگرهای مولکولی خود که در پایانههای عصبی مرتب شدهاند، هستند و علائم را به سمت شاخ پشتی نخاع منتقل میکنند [3].
درد مزمن دردی است که در اکثر روزها، برای حداقل 3 تا 6 ماه پایدار میماند [4]، این درد میتواند پیشرفت کرده و یا بهطور متناوب اتفاق بیفتد. درد مزمن توسط 50 درصد از سالمندان جامعه و در بیش از 80 درصد از سالمندان ساکن خانه سالمندان گزارش شده است. انتظار میرود این درصدها باتوجهبه رشد تصاعدی جمعیت سالمندان طی 3 دهه آینده افزایش یابد [5]. درد مزمن سومین مشکل اصلی سلامت جهانی و شایعترین علت ناتوانیهای طولانیمدت است [6].
عوامل خطر زیادی برای درد مزمن وجود دارد که شامل عوامل اجتماعیجمعیتشناختی، روانشناختی، بالینی و بیولوژیکی است [7]. درک عوامل خطر و مستعدکننده درد مزمن، امکان تشخیص رویکردهای پیشگیری و مدیریت خاص درد مزمن را فراهم میکند [8]. در یک مطالعه کوهورت در سوئد، درد مزمن در 38/5 درصد نمونهها گزارش شد و در بین زنان و سالمندان بالای 85 سال درد مزمن شایعتر بود و میزان بروز سالانه، 5/4 درصد برآورد شد [9]. در مطالعهای دیگر شیوع درد مزمن در سالمندان 58/2 درصد بود و با جنسیت و وجود بیماریهای مزمن ارتباط معنیداری داشت و شدت درد در زنان کمتحرک، بیشتر بود [10].
یکی از مشکلات مزمن شایع در دوره سالمندی که استقلال و کیفیت زندگی سالمندان را تهدید میکند، اختلالات شناختی است [11] که شامل اختلال در یادگیری، حافظه، احساس، ادراک و حل مسائل است [12]. ابتلا به بیماریهای مزمن، بهخصوص ابتلا به اختلال شناختی از عوامل مؤثر ناتوانی در انجام فعالیتهای روزانه زندگی و فعالیتهای ابزاری زندگی است [13]. وجود اختلالات شناختی و ابتلا به بیماریهای مزمن همزمان در سالمندان، بیشترین نقش را در ایجاد ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره زندگی دارد [14]. در مطالعات مشابه دیگر، سالمندانی که بیماریهای مزمن را تجربه میکردند، بهطور معنیداری ناتوانی بیشتری داشتهاند [15].
تحقیقات نشان داده اند مهمترین بیماریهای روانی سالمندان به ترتیب شامل اختلالات افسردگی، اختلالات شناختی، حالت ترس، اعتیاد و خودکشی است. افسردگی بهعنوان یکی از معمولترین مسائل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی شناخته میشود که بهداشت روانی و جسمانی سالمندان را به خطر میاندازد. این امر یکی از علل رایج ناتوانی در سالمندان محسوب میشود که شیوع آن روبه افزایش است [16]. اکثر افراد بالای 60 سال به دلیل ابتلا به بیماریهای مزمن، در اثر یک فقدان، مستعد ابتلا به افسردگی هستند. ویژگی مهم افسردگی، تغییر خلق است [17] که میتواند به ناتوانی در فعالیتهای روزمره زندگی سالمند منجر شود [18].
یکی دیگر از مشکلات تأثیرگذار بر کیفیت زندگی سالمندان مشکل خواب است، بهطوریکه بعد از سردرد و اختلالات گوارشی در رتبه سوم مشکلات سالمندان قرار دارد [19]. همچنین براساس مطالعهای، مشکلات شایع پزشکی دوران سالمندی مانند دیابت، هایپرتنشن، نارسایی کلیه، بیماریهای تنفسی مانند آسم، اختلالات ایمنی، ریفلاکس گاستروازوفاژیال، دمانس، درد، افسردگی و اضطراب با اختلالات خواب همراه هستند [20].
در اغلب موارد درد مزمن با اختلالات روانشناختی مانند افسردگی و اضطراب، اختلالات شناختی و اختلال خواب همراه است [3]. شناسایی عوامل خطر مرتبط با درد مزمن مهم است، زیرا میتواند مداخلات پیشگیرانه را هدف قرار دهد و مدیریت بالینی را بهبود بخشد. در میان جمعیت عمومی، عوامل مرتبط با درد مزمن نسبتاً ثابت بوده و عبارتاند از: سن، جنسیت زن، طبقه اجتماعی پایین، وضعیت اجتماعیاقتصادی، مشخصات درد (شدت درد و تعداد محلهای درد)، عوامل روانی (اضطراب، افسردگی)، بیماریهای همراه و عوامل ژنتیکی [7].
باتوجهبه شیوع بالای درد مزمن در سالمندان ایرانی [21، 22] و تأثیرات گسترده آن بر جنبههای مختلف سلامت، مطالعات اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بهمنظور تدوین برنامههای درمانی و استراتژیهای پیشگیری درد مزمن لازم است عوامل مختلف مرتبط با درد مزمن در سالمندان مورد شناسایی قرار گیرد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی عوامل مرتبط با درد مزمن در سالمندان شهر امیرکلا انجام شد.
روش مطالعه
این مطالعه توصیفیتحلیلی و مقطعی بخشی از فاز دوم کوهورت سلامت سالمندان شهر امیرکلا (AHAP) است که با مشارکت کلیه افراد سالمند 60 سال و بالاتر در شمال ایران انجام شد [23]. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر 1675 نفر سالمندان شهر امیرکلا بود. معیارهای ورود به مطالعه: داشتن سن 60 سال و بالاتر و اقامت در شهر امیرکلا. معیارهای خروج: اختلال شناختی، عدم توانایی در پاسخگویی به سؤالات و ناقص بودن پرونده.
سالمندان برحسب وجود یا عدم وجود درد مزمن به 2 گروه تقسیم شده و ازنظر فاکتورهای مؤثر برآن شامل مشخصات جمعیتشناختی، وضعیت شناختی، علائم افسردگی، کیفیت خواب، فرتوتی و تعدا بیماریهای مزمن همزمان مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه پس از ارائه توضیحات اولیه و اخذ رضایت، افراد وارد مطالعه شدند. اطلاعات فردی شامل سن، جنس، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، شغل، میزان رضایت از درآمد و استفاده از داروهای خوابآور بود.
ابزار مطالعه
جمعآوری اطلاعات در این مطالعه ازطریق پرسشنامههای زیر انجام شد.
پرسشنامه کیفیت خواب پتسبرگ(PSQI)
یک پرسشنامه استاندارد و دارای 19 سؤال است که در طیف لیکرت 4 درجهای از صفر تا 3 نمرهگذاری شده است. این پرسشنامه دارای 7 زیرمقیاساست: کیفیت ذهنی خواب، تأخیر در به خواب رفتن، مدتزمان خواب، میزان بازدهی خواب، اختلالات خواب، استفاده از داروهای خوابآور و اختلالات عملکردی روزانه. در هر مقیاس نمره صفر تا 3 بهصورت نبود مشکل خواب نمره صفر، مشکل خواب متوسط نمره 1، مشکل خواب جدی نمره 2 و مشکل خواب بسیار جدی نمره 3 تعریف میشود. کسب نمره بالاتر از 5 در کل پرسشنامه به معنی کیفیت خواب ضعیف است و هرچه نمره بالاتر باشد کیفیت خواب، پایینتر است. اعتبار درونی و پایایی این پرسشنامه توسط بویس و همکاران به ترتیب 0/83 و 0/85 به دست آمده است [24]. روایی و پایایی نسخه فارسی این پرسشنامه در مطالعه فرحی مقدم و همکاران با آلفای کرونباخ 0/77، با حساسیت 94 و ویژگی 72 درصد در نقطه برش (کات آف) 6 مشخص شد [25].
وجود درد مزمن عضلانیاسکلتی و محل آن، با استفاده پرسشنامهای مورد بررسی قرار گرفت. از افراد سالمند پرسش شد که آیا در طی 6 ماه گذشته، درد در هریک از قسمتهای دستها، مچ دست، آرنج، شانهها، صورت، فک، گردن، مفاصل ران، زانوها، مچ پاها، پاها و پشت داشتهاند که به مدت 3 ماه یا بیشتر طول کشیده باشد.
پرسشنامه استاندارد افسردگی سالمندی (GDS)
با استفاده از پرسشنامه استاندارد افسردگی سالمندی (GDS) وجود افسردگی در سالمندان مورد بررسی قرار گرفت. این پرسشنامه شامل 15 سؤال میباشد که براساس امتیاز حاصله میتوان بیماران را به چند دسته تقسیم کرد. نمره صفر تا 4 نرمال، 5 تا 8 بهعنوان افسردگی خفیف، نمره 9 تا 11 بهعنوان افسردگی متوسط و نمره 12 تا 15 بهعنوان افسردگی شدید طبقهبندی میشود [26]. در ایران ملکوتی و همکاران ضریب آلفا و پایایی آن را بهترتیب 0/96 و 0/85 گزارش کردهاند. این پرسشنامه از پایایی و اعتبار مطلوبی برای استفاده در مطالعات همهگیرشناسی و بالینی، بهویژه در مناطق شهری برخوردار است [27].
مقیاس فرتوتی FRAIL
مقیاس FRAIL برای اندازهگیری فرتوتی در سالمندان استفاده شد. این پرسشنامه شامل 5 گویه برای ارزیابی فرد ازنظر داشتن انرژی کافی برای انجام فعالیت، توانایی بالا رفتن از پله، توانایی راه رفتن بدون کمک، شناسایی سایر بیماریها در سالمندان و کاهش وزن ناخواسته در 6 ماه اخیر است. هر آیتم با استفاده از صفر یا 1 نمرهگذاری شد (فقدان انرژی کافی برای انجام فعالیتها=1؛ انرژی کافی= صفر). افرادی که نمره 3 یا بیشتر کسب کردهاند بهعنوان فرتوت شناخته میشوند و افرادی که 1 یا 2 نمره را کسب کردهاند در مزحله پیش از فرتوتی قرار میگیرند [28]. در مطالعه القحطانی و ناصر اعتبار درونی و پایایی این پرسشنامه به ترتیب 0/77 و 0/79 بود [29]. همچنین روایی و پایایی نسخه فارسی این پرسشنامه در مطالعه توان و اسداللهی تعیین شد و پایایی این پرسشنامه ازطریق روش آلفای کرونباخ، بالای 70 صدم به دست آمد [30].
مقیاس استاندارد فعالیت بدنی برای سالمندان (PASE)
میزان فعالیت بدنی در سالمندان با استفاده از مقیاس استاندارد فعالیت بدنی برای سالمندان (PASE) ارزیابی شد. امتیاز این پرسشنامه از صفر تا 400 یا بیشتر متغیر است و نمرات بالاتر نشاندهنده فعالیت بدنی بیشتر است. در این مطالعه امتیاز کمتر از 150 بهعنوان فعالیت بدنی کم در نظر گرفته شد. روایی و پایایی نسخه فارسی این پرسشنامه در مطالعه کیکاوسی آرانی و همکاران تعیین شد که پایایی آن 0/79 به دست آمده است [31].
آزمون کوتاهشده شناختی (MMSE)
وضعیت شناختی با آزمون کوتاهشده شناختی (MMSE) به دست آمد. حداکثر و حداقل نمره برای پرسشنامه به ترتیب 30 و صفر بود. براساس پرسشنامه، فرد عادی با نمره 25 یا بیشتر تعریف شد. نمرات 21 تا 24 بهعنوان اختلال خفیف، نمرات 10 تا 20 متوسط و نمره 9 یا کمتر بهعنوان اختلال شناختی شدید در نظر گرفته شده است. این پرسشنامه در نقطه برش 21، فروغان و همکاران هنجاریابی شد که حساسیت 90 درصد و ویژگی 84 درصد به دست آمد. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون 0/78 به دست آمد [32]. همچنین روایی و پایایی این پرسشنامه توسط سیدیان و همکاران مورد بررسی قرار گرفت و به دلیل سطح سواد پایینتر سالمندان در کشور ما، نقطه برش 22 در نظر گرفته شد [33].
دادههای مطالعه توسط نرمافزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از تستهای آماری کایاسکوئر برای دادههای کیفی، تی تست مستقل برای مقایسه میانگین متغیرهای کمی در بین 2 گروه با و بدون درد مزمن مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. برای تعیین نقش متغیرهای تأثیرگذار بر درد مزمن از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده شد و مقدار P کمتر از 0/05 بهعنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها
این پژوهش با مشارکت 1675 نفر از سالمندان شهر امیرکلا انجام شد. بیشتر آنها مرد، متأهل، بیسواد و خانهدار بودند. ازنظر ناتوانی اکثریت سالمندان (76/52 درصد) در وضعیت پیش از ناتوانی و یا ناتوان بودند. درد مزمن بهطور معنیداری در زنان غیرمتأهل، افراد دارای سطح تحصیلات پایینتر، سالمندان تنها، زنان خانهدار، افراد با عدم رضایت از درآمد، افراد ناتوان، استفاده کنندگان از داروهای خوابآور، افراد با کیفیت بد خواب و با علائم افسردگی بیشتر بود (
جدول شماره 1).

در این مطالعه میانگین سن، نمره افسردگی، نمره کیفیت خواب و تعداد بیماریهای مزمن بهطور معنیداری در گروه با درد مزمن بیشتر و امتیاز فعالیت فیزیکی و وضعیت شناختی بهطور معنیداری کمتر از افراد بدون درد مزمن بوده است (
جدول شماره 2).

بررسی نقش متغیرهای تأثیرگذار بر روی درد مزمن با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک چند متغیره مدل اینتر نشان داد متغیرهای تعداد بیماری مزمن هر فرد، وجود علائم افسردگی و اختلال کیفیت خواب بیشترین تأثیر را در درد مزمن داشتند (
جدول شماره 3).

میانگین نمره اختلال کیفیت خواب هم در زنان و هم در مردان سالمندی که درد مزمن داشتند و داروی خوابآور مصرف میکردند بیشتر بود که این بیشتر بودن میانگین نمره اختلال کیفیت خواب برحسب جنس معنیدار است (
تصویر شماره 1).