مقدمه
سالمندی بهعنوان یک پدیده طبیعی، شناختی و گریزناپذیر به شمار میآید [1]. سالمندی موضوعی است که دنیای مدرن با شدت یافتن آن مواجه است و از منظر اجتماعی اهمیت فراوانی دارد [2، 3]. سالمندان ازجمله آسیبپذیرترین اقشار در بحرانهای مختلف هستند [4]. فشارهای ناشی از صنعتیشدن جامعه که باعث جدایی عاطفی و روانی سالمندان میشود، آنها را در معرض خطر فزایندهای قرار داده است. عدم توجه به جنبههای اجتماعی سالمندان باعث افزایش آسیبپذیری جسمی، روانی و آسیبهای اجتماعی شده است [5، 6] . در جوامع سنتی به سبب اقتدار، قدرت، ثروت و حیثیت اجتماعی که سالمندان داشتند، قادر به ایفای نقشهای کلیدی در خانواده بودند، اما تحولات اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، آموزشی و خانوادگی اخیر، باعث کاهش موقعیت سالمندان شده است [7].
ازطرفیگر افزایش تعداد سالمندان در ایران از دیگر کشورها نیز پیشی گرفته است. پیشبینی میشود درصد سالمندان ایران تا سال 1404، به 10 درصد و تا سال 1429 به بیش از 30 درصد ساختار جمعیت سالخوردگی برسد [8]. در همین راستا، اتحادیه اروپا سال 2012 را «سال بینالمللی سالمندی» نامگذاری کرد تا اهمیت برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب برای بهبود زندگی سالمندان با ضرورت و تمرکز بیشتری مورد توجه قرار گیرد [9]. جمعیت جهان رو به سالمندی است و درنتیجه افزایش بیماریهای مزمن، نیاز به مراقبت طولانیمدت زیاد شده است. بنابراین مسئله سالمندی علاوهبر یک چالش ملی، یک چالش جهانی است و توجه به این مسئله از اولویتهای پژوهش در کل دنیا بهخصوص ایران به شمار میآید.
با افزایش سن، احتمال اقامت افراد سالمند در سرای سالمندان افزایش مییابد [10]. انتقال سالمندان به سرای سالمندان در ایران سیر صعودی دارد. آمارها نشان میدهد فرزندان بالغ بیشتری با انتقال والدین به سرای سالمندان مواجه خواهند شد [11] در ادبیات پژوهش، انتقال به سرای سالمندان، بهعنوان اساسیترین نقل مکان تأثیرگذار بر سالمندان شناخته شده است [12]. دلایلی وجود دارد که سالمندان به مراقبت طولانیمدت یا مقطعی و کوتاهمدت نیاز پیدا میکنند [13] و یکی از این دلایل، فرزندانی هستند که مکرراً والدین خود را به طرق مختلف مورد آزار و اذیت قرار میدهند [14]. معمولاً زمانی یک والد به سرای سالمندان سپرده میشود که سلامت او به حدی کاهش یافته است و به مراقبت 24 ساعته نیازمند است [15]. همچنین ناتوانی خانواده و اطرفیان در مراقب از سالمند [16-18]، وارد شدن آسیب جسمی به مراقبین [19-21]، محدودیت منابع مالی جهت مراقبت و نگهداری سالمند [20-23] از دلایل انتقال والد به سرای سالمند محسوب میشود که عزت نفس سالمند نیز تضعیف میشود، شادی آنها در هم میشکند و روحیه آنها به هم میریزد [24، 25].
برای فرزندانی که اعتقادات مذهبی قویتری دارند، علاوهبر احساس گناه انتقال والدین به سرای سالمندان احساس بسیار ناراحتکننده، سرپیچی از دستور خدا و عدم رعایت اخلاقیات دینی و مذهبی است. تحقیقات در این حیطه مشخص کرده است که ورود به سرای سالمندان میتواند یکی از انتقالهای بسیار دشوار زندگی هم ازنظر عملی و هم ازنظر احساسی باشد [26]. یافتههای پژوهش نشان میدهد انتقال والد به سرای سالمندان با احساسات متناقض مانند گناه، خشم، غم و اندوه، تسکین، دشواری و تعارض در تصمیمگیری به انتقال، فشار تصمیمگیری اجباری، ترس از عدم رسیدگی به سالمندی و در مورد همسران احساس از دست دادن قوی و جدایی برای فرزندان ایجاد میکند [26-34]. بسیاری از مراقبین این انتقال والد را با احساس شرمندگی توصیف میکنند و خواست قلبی آنها نبوده است [35]. این اضطراب و احساس گناه تجربهشده از یک احساس فردی ناشی میشود که در مراحل اولیه انتقال یا بهدلیل عدم آگاهی نسبت به سازگاری با این انتقال خارج از کنترل است [26].
هنگامی که در جامعه افراد به هر دلیلی مجبور میشوند برخلاف آداب و رسوم دین و سنتهای قومی عمل کنند، ازیکسو دچار احساس گناه و عذاب وجدان میشوند و ازسویدیگر از طرف افراد دیگر جامعه مورد سردی، طرد شدن و گاهی اوقات بازخواست قرار میگیرند [35]. باتوجهبه آمارهای موجود و چالشهایی که فرزندان این سالمندان تجربه میکنند، ضرورت دارد ابعاد فرایند سازگاری با انتقال والدین مورد پژوهش قرار گیرد. بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی فرایند سازگاری با انتقال والد به سرای سالمندان است.
روش مطالعه
این پژوهش با روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینهای تجدیدنظرشده کوربین و استراوس (2008) انجام شد [36]. مشارکتکنندگان پژوهش شامل افرادی بود که والد خود را به سرای سالمندان سپرده بودند. نمونهگیری در این پژوهش با روش هدفمند انجام گرفت و تا حد اشباع نظری دادهها ادامه پیدا کرد و تعداد 13 نفر پس از احراز شرایط ورود به پژوهش و رضایت شخصی مورد مصاحبه قرار گرفتند.
ملاکهای ورود شامل این موارد بود: از زمان انتقال والد به سرای سالمندان حداقل 2 سال گذشته باشد، مشارکتکنندگان باید خود مسئولیت امر انتقال والد به سرای سالمندان را برعهده میداشتند، از حداقل توانایی شناختی و تحصیلی برای انجام مصاحبه برخوردار باشند و با شرکت در پژوهش موافق باشند (
جدول شماره 1).

روش اصلی جمعآوری داده در پژوهش حاضر، مصاحبه از نوع نیمهساختاریافته بود. در این پژوهش مصاحبهها بهدلیل قوانین سازمان بهزیستی استان لرستان و خوزستان و عدم علاقه مصاحبهشوندگان به دیدار حضوری، بهصورت تلفنی انجام شد. در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. بعد از هماهنگیهای لازم با سازمان بهزیستی استان و کسب مجوز از این بخش و نیز مراجعه به سرای سالمندان صدیق و سرای سالمندان صالحین تحت نظر آن مرکز و جلب همکاری آن مراکز، هماهنگیهای لازم توسط کارمندان سراهای سالمندان با فرزندان سالمندان ساکن در مرکز انجام شد و افرادی که تمایل به همکاری در پژوهش داشتند توسط مرکز برای انجام مصاحبه به پژوهشگر معرفی شدند. افرادی که اعلام همکاری کرده بودند و شرایط ذکرشده برای مشارکت را دارا بودند، بهعنوان نمونه اولیه انتخاب شدند.
پس از تدوین سؤالهای مصاحبه، جلسات مصاحبه نیمهساختاری عمیق توسط پژوهشگر بهصورت تلفنی انجام شد. به این ترتیب که با هماهنگی وقت از قبل، برای مصاحبه با مشارکتکنندگان تماس گرفته میشد. ابتدا توضیحاتی درباره پژوهش و اهداف آن ارائه شد و برای جلب همکاری بیشتر آنها، هدیهای برای هر کدام از مشارکتکنندگان در نظر گرفته شد. همچنین از لحاظ محرمانه ماندن اطلاعات، به آنا اطمینان داده شد و نیز رضایتنامه کتبی به خواست پژوهشگر توسط کارکنان مرکز سرای سالمندان در اختیار مشارکتکنندگان قرار گرفت تا امضاء کنند و بهصورت شفاهی در اول هر مصاحبه رضایت خود برای شرکت در پژوهش و ضبط صدا را اعلام کردند. با هر مصاحبهشونده برای 1 ساعت مصاحبه از قبل هماهنگ میشد. بخش اول مصاحبه جهت آشنایی، برقراری رابطه مشاورهای، اعتمادسازی اختصاص مییافت و در بخش دوم سؤالات از قبل تدوینشده برای مصاحبه پرسیده میشد.
براساس نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادههای مصاحبههای ابتدایی، مشارکتکنندگان بعدی انتخاب میشدند. درنهایت هنگامی که گردآوری دادهها به اشباع رسید، یعنی اطلاعات جدید همان تکرار اطلاعات قبلی بود، فرایند مصاحبه و گردآوری دادهها متوقف شد. بهمنظور افزایش تنوع و غلظت مفهومی بیشتر نظریه، با دو مشارکتکننده دیگر نیز پس از رسیدن به حالت اشباع مصاحبهها ادامه یافت.
سؤالات مصاحبه با سؤالات کلی و باز آغاز میشد. مثلاً «شما چطور با انتقال والدتان به سرای سالمندان کنار آمدید؟» و تدریجاً بر «درک، معنا و تجربه فرزندان سالمندان انتقال دادهشده به سرای سالمندان از فرایند سازگاری » متمرکز میشد و با سؤالات پیگیرانه ادامه مییافت. در صورت نیاز از سؤالات کاوشی مانند «مثل چی»، «یعنی اینکه»، «لطفاً بیشتر توضیح دهید؟»، یا «لطفاً یک مثال بزنید» استفاده میشد. قالب کلی سؤالات بر مبنای مدل نظریه زمینهای طراحی شد تا عوامل علّی و زمینهای، راهبردهای عملی و پیامدهای اقدام برای سازگاری پس از انتقال والد به سرای سالمندان را دربر گیرد.
مصاحبه باتوجهبه میزان همکاری و شرایط مشارکتکننده ممکن بود زمان (1 ساعت) کمتر یا بیشتری طول بکشد. پژوهشگر پس از پایان هر مصاحبه آن را مورد نقد و بررسی قرار داده، نقاط مبهم را تشخیص داده و مواردی را که باید در مصاحبه بعدی مورد توجه قرار دهد، مشخص میکرد.
در این پژوهش مصاحبههایی که بهوسیله ضبط دیجیتالی ثبت شده بودند، بهمنظور تحلیل و بررسی رونویسی شدند. شیوه تحلیل از چند مرحله تشکیل شد. در مرحله اول پس از رونویسی از مصاحبهها، به هر مصاحبه یک بار دیگر گوش داده شد تا دوباره پاسخهای شرکتکنندهها مرور شود. سپس برای باردوم هم به مصاحبهها گوش داده شد تا خطبهخط، صفحههای رونویسیشده چک شود و صحت متنهای رونویسیشده تأیید گردد و از صحبتهای مشارکتکنندگان چیزی از قلم نیفتاده باشد. مرحله دوم تحلیل با کار کدگذاری براساس دستورالعملهای روش شناسی توسعهیافته توسط پژوهشگران کیفی [37] صورت گرفت. تمامی این مصاحبهها با دست کدگذاری شدهاند.
کدگذاری باز شامل مرحلههای خرد کردن، مفهومپردازی، مقایسهکردن و مقولهبندی دادهها میشود. کدگذاری محوری به چگونگی تلاقی مقولهها با یکدیگر و به نحوه اتصال آنها نظر دارد. بهعبارتی مقولههای عمده استخراجشده در مرحله کدگذاری باز باید بتوانند در قالب یک مدل نظری، منطقی، انتزاعی و تحلیلی در قالب شرایط، استراتژیها و پیامدها، حول پدیده مورد بررسی به هم مرتبط و متصل شوند.
برای بررسی قابلیت اعتماد به دادهها، از چهار معیار باورپذیری، اطمینانپذیری، تأییدپذیری و انتقالپذیری استفاده شد [38]. برای افزایش معیار باورپذیری، از اختصاص وقت کافی برای گردآوری دادهها، درگیری طولانیمدت با دادهها و ایجاد رابطه صمیمانه با مشارکتکنندگان استفاده شد. به منظور معیار اطمینانپذیری، دادههای این پژوهش در اختیار سه پژوهشگر کیفی خارج از پژوهش قرار داده شد. سپس کدگذاری و تحلیل دادهها بهصورت جداگانه انجام گرفت. ارزیابی این سه پژوهشگر با نتایج پژوهش حاضر شباهت زیادی داشت. تأییدپذیری از طریق همخوانی دو فرد مستقل راجع به دقت، ارتباط و معنی دادهها سنجیده میشود و از طریق پرهیز از تعصب و مشخصکردن قواعد تصمیمگیری در تفسیر و تقلیل دادهها میسر شد. برای اطمینان از حصول معیار انتقالپذیری، در انتخاب مشارکتکنندگان ملاکهای مشابه و متنوع جغرافیایی [39] در نظر گرفته شد تا یافتههای این پژوهش انعکاسی از بافت واقعی و گروههای مشابه باشد و کاربرد داشته باشد.
یافتهها
به دنبال تبیین فرایند سازگاری با انتقال والدین به سرای سالمندان، پدیده «مسیری چالشبرانگیز و تصمیمی مصلحتآمیز در جهت آرامش و ثبات» شکل گرفت. این پدیده به شکل اختصاصی فرایند سازگاری با انتقال والدین به سرای سالمندان را تبیین میکند. الگوی کلی بهدستآمده در این پژوهش شامل 64 کد اولیه که در مراحل کدگذاری موجب رسیدن به 19 مؤلفه یا کد محوری شد.
جدول شماره 2 کدهای اولیه و کدهای محوری را نشان میدهد.
شرایط علی
شرایط علی مقولههای مربوط به شرایطی که بر مقوله محوری تأثیر میگذارند را شامل میشود که عبارتاند از:
ناتوانی مراقبان در تأمین نیازهای والد سالمند
ناتوانی خانواده در مراقبت مناسب و فراهم کردن نیازهای اولیه برای سالمندان، برای خیلی از خانوادههای نسل جدید که به اصطلاح نسل ساندویجی گفته میشوند، به دلایل مختلف رخ میدهد. باتوجهبه اینکه مراقبان باید مراقبت مناسب و برطرف کردن نیازهای اولیه سالمند را اولویت قرار دهند. این ناتوانی، از دلایل اصلی تصمیم برای انتقال والد به سرای سالمندان است.
مشارکتکننده شماره 2 بیان کرد «کسی هم نبود که ازش پذیرایی کنه. وایسه تو خونه و ازش نگهداری کنه. من صبحها ساعت 7 که میخواستم برم سر کار میومدم اول به ایشون نگاه میکردم. بهشون سر میزدم ببینم زنده است یا نه. اتفاقی براش نیفتاده باشه. در طول روز چندین بار بهش سر میزدم».
ادراک فرزند از رنج مستمر والد
ادراک فرزند از رنج مستمر والد میتواند بسیار متنوع باشد و به عوامل مختلفی ارتباط داشته باشد. برخی از فرزندان ممکن است ناراحتیها و احساسات والد خود را بهطور مستقیم احساس کنند، این امر میتواند به آنان احساس اضطراب، نگرانی و ناراحتی بیشتری را القا کند و باعث شود احساس ناراحتی دو چندان و ناامیدی داشته باشد.
مشارکتکننده شماره 1 بیان کرد «این ۶ ماهی که تو خونه بود من میدونم چه زجری کشید.»
شرایط زمینهای
شرایط زمینهای فضا را برای تصمیمگیری در جهت انتقال والد به سرای سالمندان فراهم میکنند.
موانع فرهنگی و شرعی
گاهی مراقبین با سختی مراقب از والد کنار آمدهاند و آن را پذیرفتهاند، ولی عواملی دیگر مانند عوامل فرهنگی و شرعی، مانعی برای نگهداری و مراقبت از سالمندان میشود.
مشارکتکننده شماره 12 بیان کرد «فکر کن، مثلاً خانمم میشستش، خانمم میگفت برای رضای خدا دارم این کارو میکنم، برای حاکم شرع گفتم، گفت: اشکال داره، بالاخره این زن اون مرد، دخترش که نیست».
مشارکتکننده شماره 9 بیان کرد: «چون مادر من خان و خانزاده بود گاهاً الان هست که فامیل بگه چرا این کارو کردید میگن که این خانی (خانزاده) بود بردتیش.»
دلبستگی ناایمن فرزند
دلبستگی عاطفی فرزند با والد یعنی ارتباط عاطفی و صمیمی بین والد و فرزند که احساس اعتماد، امنیت و عشق را در هر دو طرف ایجاد میکند. فرزندانی که یکی از والدین خود را در کودکی از دست میدهد، احتمالاً دچار اختلال در دلبستگی میشوند. دلبستگی ناایمن میتواند انتقال والد دیگر به سرای سالمندان را تسهیل کند.
مشارکتکننده شماره 3 بیان کرد «برای خودمونم خیلی سخت بود. ناراحتم. خیلی ناراحتم بودیم. ولی خب مثلاً من خودم کلاس ۵ بودم که دیگه مادرمو ندیدم.»
محدودیتهای جسمی، روانی و مالی
سلامت جسمی برای سالمندان بسیار مهم است، زیرا با افزایش سن، بدن متأثر از تغییرات فیزیولوژیکی میشود که میتواند به مشکلات جدی سلامتی منجر شود.
مشارکتکننده شماره 4 بیان کرد «زمان شرایط جنگی یه مدتی رفت جبهه. اونجا یه مشکلی براش ایجاد شد. موج گرفتگی براش پیش اومد.»
سلامت روانی را حتی میتوان مهمتر از سلامتی جسمانی دانست، تاآنجاکه خیلی از مصاحبهشوندگان اعتقاد دارند اگر والد فقط مشکل جسمانی داشت او را به سرای سالمندان انتقال نمیدادند.
مشارکتکننده شماره 12 بیان کرد «پدر کنترل عقلشو از دست داد. من اون موقع شاغل بودم. بلانسبت نمیدونست رو قالی میره دستشویی یا جای مناسب نباشه و این چیزا نمیدونست چه خبره.»
شرایط مداخلهگر
در ادامه عواملی که ازنظر فرزندان سالمندان انتقالدادهشده به سرای سالمندان به تشدید مشکلات منجر شدهاند یا به نحوی موجبات تغییر را فراهم کردند بیان میشود.
رفتارهای نامتعارف و ناسازگار والد
حس شرمساری و سرافکندگی به سبب رفتارهای نامتعارف والد احساسات منفی هستند که به سبب انجام رفتارها یا سخنان والد که خارج از عرف، به دور از انتظار و نامطلوب هستند، بهوجود میآیند. این احساسات معمولاً با احساس ناراحتی، استرس، اضطراب و ناکامی همراه هستند.
مشارکتکننده شماره 7 بیان کرد «وقتی میرفت دستشویی مثلاً بدون دمپایی میرفت دستشویی. میومد میشست پیش زنای همسایه مثلاً یه زنی میومد رد میشد میگفت که یه پفکی واسه من میخری، درست نیست این حرف و بزنم معذرت میخوام زن عموم اینا چند بار تعریف کردن که این زنا که میان میشینن در حیاط میزاره در گوششون بهشون میگه لباس زیر ندارم یا مثلاً نظافت ندارم. واقعاً در حد دیوانهوار تا آدم براش پیش نیاد نمیفهمه.»
آسیبدیدگی ناشی از مراقبت
مراقبان سالمند با مشکلات و محدودیتهای جسمی مواجه هستند، بهطوریکه مراقبت از والد سالمند را برای آنها دشوار یا ناممکن میسازد.
شرکتکننده شماره 10 بیان کرد «حداقل من حتی به خاطر اینکه پدر زیاد توی پلهها بغل کردم و کول گرفتم دیسک کمر گرفتم».
مشارکتکننده شماره 12 بیان کرد «چون خودم عمل باز انجام داده بودم، خانمم دیسک کمر داشت، بعد دیگه واقعاً یه مقدار برامون سخت بود. جابهجا کردن، آوردیم سالمندان و مشکلات خودم و خانومم باعث تصمیمگیری شد.»
عدم مسئولیتپذیری همشیرها در مراقبت
هنگامی والد سالمند در انجام کارهای روزمره وابسته اطرافیان و بهخصوص فرزندان میشوند، فرزندان در خیلی از مواقع یا آنطور که مطلوب است مسئولیت مراقبت و نگهداری را نمیپذیرند و ممکن است دیگر همشیرها از زیر بار این مراقبت و نگهداری شانه خالی کنند.
مشارکتکننده شماره 6 بیان کرد «در یک کلام اگه بگم مشکلات و بخوام بگم عدم همکاری خواهر برادران و اینکه تنها بودم، مثلاً وقتی نوبتشون میرسید باید زنگ میزدی که به زور بیان مادر و ببرن دیدم همش با اکراه و اجباره.»
اتفاقنظر اعضای خانواده جهت انتقال
وقتی اکثر اعضای خانواده یا همه جهت انتقال موافقت داشته باشند، تصمیم به انتقال والد با آرامش خاطر و اطمینان بیشتری صورت میگیرد.
مشارکتکننده شماره 4 بیان کرد «این تصمیم با خانواده با عموها با عمهها صحبت کردم تصمیم گرفتیم ما کلاً خانوادهمون چهار نفره و یه دونه داداشم دارم. میشه گفت به خاطر اون شرایطی که ایجاد شده بود. اون شرایط بابام تقریباً میشه گفت همهمون از خدامون بود حتی خود بابام چون شرایطی طوری بود که کسی نمیتونست واقعاً ازش نگهداری کنه.»
رضایت والد سالمند جهت انتقال
گاهی اوقات به سبب شرایطی که پیش میآید، خود والد سالمند این تصمیم را میگیرد و به مراقبین اعلام میکند.
مشارکتکننده شماره 1 بیان کرد «به یه جا رسید که خودش گفت یه جایی هست که این سن بالاها رو میذارن. من حقیقت ناراحت شدم گفتم نه پدر اصلاً اسم اینو نیار.»
ترس از عدم پذیرش و رسیدگی به والد سالمند
یکی از عوامل مداخلهگر در انتقال والد به سرای سالمندان، ترس و نگرانی فرزند بابت عدم پذیرش سالمند در سرای سالمندان یا عدم مراقبت و توجه کافی مراقبان سرای سالمندان به والدشان است.
مشارکتکننده شماره 1 بیان کرد «حرف مردم یه طرف این دغدغه خودم به یه طرف پرسیدم اینکه پذیرشش نکنند یه طرف دیدم.»
دشواری و تعارض در انتقال والد سالمند
تعارض فرزند و دشواری در تصمیمگیری زمانی رخ میدهد که انتخاب بین گزینههای مختلف دشوار و پرتنش شود.
مشارکتکننده شماره 10 بیان کرد «تصمیم خیلی سختیه .واقعاً به اجبار بود از روی خواست خودمون نبود. در یک دوراهی خیلی بدی گیر کرده بودیم. واقعاً بین اینکه من خودم زجر بکشم از نبود پدر یا اینکه پدرم توی خونه بمونه و حالا اون وضعیت بهداشتی اسفبار رو تجربه کنه و اذیت بشه گیر کرده بودیم و واقعاً از اجبار بود. میگم بیشتر از اینکه به خودم فکر کنم به پدر فکر کردم.»
استراتژیهای عمل و تعاملها
عمل/تعاملهای راهبردی کنشهای با منظور و عمدیانه (عامدانه) که برای حل یک مسئله صورت میگیرند:
اطمینان از حفظ و بهبود سلامت والد
یکی از استراتژیهایی فرزندان در انتقال والد به سرای سالمندان، رسیدن به این باور بود که کیفیت خدمات، مراقبت و نگهداری از سالمندان و والد در سرای سالمندان به نسبت از خانه شخصی بهتر است.
مشارکتکننده شماره 1 بیان کرد «ما میگفتیم پرستارها اونجا کارشون همینه و اینجور افراد رو بهتر و بیشتر درک میکنند و بیشتر ازشون مراقبت میکنند. احتمالاً رسیدگی بهتری میشه و اینها و اینکه ناخواسته گاهاً ممکن بود که ناراحتش کنیم و اینها خدایی نکرده میگفتیم خب اونجا باشه بهتره.»
تأیید انتقال از جانب دیگران
زمانی که یک متخصص و یا اطرافیان و بستگان به فرزند این پیام را میدهند که انتقال والدش به سرای سالمندان کار درستی است، اطمینان خاطر فرزند از این تصمیم بیشتر میشود.
مشارکتکننده شماره 1 بیان کرد «دیگه آشناها و این فامیلا گفتن که بیارید بزارش سرای سالمندان کسی نبود که بخواد مخالفت کنه خودشون حتی چون شرایط و میدونستن استقبال هم کردن و اونا ما رو راهنمایی کردن.»
التزام به حفظ روابط مستمر با سالمند
استراتژی دیگری که مراقبین جهت بهبود فرایند سازگاری با انتقال والد و مقابله با مداخلهگرهای منفی استفاده میکنند، ضرورت حفظ رابطه عاطفی و ملاقات مستمر سالمند است.
مشارکتکننده شماره 2 بیان کرد «سالمندان جای بدی نیست. اینا فقط از لحاظ عاطفی نیاز به عاطفه و سر زدن دارند. اینا فقط از لحاظ عاطفی نباید ترکشون کنی. باید بهشون سر بزنی. بهشون محبت کنی که احساس نکنند که فراموششون کردی.»
باخودگویی مثبت مراقب
وقتی یک شخص در مورد کاری که میخواهد بکند یا تصمیمگیری کند، به ابعاد روشن و سازنده آن توجه میکند، باخودگویی مثبت گفته میشود. مثلاً وقتی فرزندی در ذهن خود به این نتیجه میرسد که واقعاً توانایی مراقبت از والدش را ندارد و برای او بهتر است که در جای مناسبتری باشد، این باخودگویی، تسهیلکننده فرایند تصمیمگیری است.
مشارکتکننده شماره 1 بیان کرد «اگر نمیبردیمش شاید الان پدر دور از جون از بین رفته بود. به علت چی؟ به علت زخم بستر. شاید حالا از بین رفته بود. چون ما نمیدونستیم، واقف نبودیم به این کاری که باید بکنیم تشک مواج بندازیم پماد بمالیم قرص بخوره به وقت آمپول بزنیم.»
تصویر شماره 1 شرایط علی، زمینهای و مداخلهگر، مدل مسیری چالش برانگیز و تصمیمی مصلحت آمیز در جهت آرامش و ثبات را نشان میدهد و در ادامه تعاملها و پیامدها بیان میشود: