دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1395 )                   جلد 11 شماره 1 صفحات 79-72 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


1- گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. ، behpajooh@ut.ac.ir
2- گروه روا‌نشناسی بالینی، واحد علوم و تحقیقات، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
چکیده:   (13849 مشاهده)

اهداف: در دهه‌های اخیر به‌دلیل کاهش زادوولد، ارتقای بهداشت و اجرای برنامه‌های پیشگیرانه و افزایش امید به زندگی، جمعیت افراد سالمند در کشورهای گوناگون افزایش یافته است به‌گونه‌ای‌که از این پدیده، به‌عنوان خاکستری‌شدن جمعیت یا سالمندی اجباری یاد می‌شود. بررسی پیشینه موجود نشان می‌دهد بیشتر اوقات افراد سالمند با بیماری‌های جسمانی و مشکلات روانی گوناگونی مانند: مشکلات حرکتی، دردهای مزمن، اختلال در خواب، گوشه‌گیری و افسردگی روبه‌رو می‌شوند. ازاین‌رو، ضرورت دارد بخش عمده‌ای از منابع و خدمات بهداشتی و درمانی هر جامعه‌ای به افراد سالمند اختصاص یابد و به نیازها و مشکلات آنان بیشتر توجه ‌شود. ازاین‌رو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه کیفیت خواب با میزان افسردگی در افراد مقیم‌ در خانه‌های سالمندان سه ناحیه شهر تهران در سال 1392 بود.
مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع طرح‌های توصیفی-تحلیلی بود که جامعه آماری آن را تمامی افراد مقیم خانه‌های سالمندان زیرپوشش سازمان بهزیستی استان تهران تشکیل می‌دادند. نمونه‌های موردمطالعه 90 نفر سالمند بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای با رعایت نسبت از سه ناحیه شمال، مرکز و جنوب‌ شهر تهران و با درنظرگرفتن میزان هوشیاری، توانایی پاسخ‌گویی و تمایل به شرکت در مطالعه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها، از دو پرسش‌نامه‌ مقیاس کیفیت خواب پیتزبرگ و مقیاس افسردگی سالمندان استفاده شد و سپس داده‌های به‌دست‌آمده با روش آماری آزمون رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: 60درصد آزمودنی‌های این پژوهش را زنان سالمند تشکیل می‌داد. نتایج به‌دست‌آمده در خانه‌های سالمندان سه ناحیۀ شهر تهران به‌طوریکسان نشان داد که رابطه معناداری بین کیفیت خواب افراد سالمند با میزان افسردگی آنان وجود دارد. این رابطه در مورد کیفیت خواب به‌صورت معکوس (0/001>P) معنادار بود و با ابعاد اختلال‌های خواب، مصرف داروهای خواب‌آور و اختلال در عملکرد روزانه با افسردگی به‌طورمستقیم (0/001>P) رابطه معناداری را نشان داد.
نتیجه‌گیری: یک ارتباط علّی دوطرفه بین افسردگی و اختلال در ‌خواب وجود دارد، به‌طوری‌که بی‌خوابی می‌تواند به افسردگی منجر شود و بالعکس. اگر نشانه‌های افسردگی درمان نشود، به‌مرور بر کیفیت خواب تأثیر منفی می‌گذارد و به‌طورکلی اختلال در ‌خواب با خلق افسرده و کیفیت زندگی پایین ارتباط متقابل دارد. ازاین‌رو، به‌منظور بالابردن کیفیت خواب و کاهش میزان افسردگی افراد مقیم خانه‌های سالمندان، لزوم برگزاری برنامه‌های مراقبت‌ ویژه در دوران سالمندی تأکید می‌شود. همچنین پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده، ارتباط بین خواب، سبک زندگی و رفتار روزانه در افراد سالمند مورد بررسی قرار گیرد. از محدودیت‌های تحقیق حاضر می‌توان به عدم‌تعمیم نتایج به تمام جامعه سالمندان به‌دلیل محدودبودن مطالعه در سه ناحیه شهر تهران، اشاره کرد. همچنین به‌دلیل کنترل‌نکردن متغیرهایی مانند: تحصیلات و شرایط اقتصادی افراد سالمند، ممکن است تعمیم‌پذیری یافته‌ها محدود شود. درپایان، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده ارتباط بین کیفیت خواب، سبک زندگی و برنامه روزانه در خانه‌های افراد سالمند موردبررسی قرار گیرد.

متن کامل [PDF 4197 kb]   (6154 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی
دریافت: 1394/9/15 | پذیرش: 1394/11/29 | انتشار: 1395/1/13

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.