اهداف: مطالعه پارامترهای فضایی-زمانی و تغییرات آنها در گامبرداری ناشی از تکلیف دوگانه، بررسی تقارن در عملکرد پای راست و چپ و مطالعه تغییرپذیری در این پارامترها کمتر موردتوجه محققان قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی تغییرات رخداده در پارامترهای فضایی-زمانی گامبرداری بهعلت همزمانی آن با تکلیف دوگانه شناختی در سالمندان مبتلا به ضعف تعادلی بود.
مواد و روشها: داوطلبان شرکت در این پژوهش، شامل 30 سالمند مبتلا به ضعف تعادلی بودند که سن بالای 70 سال داشتند که از طریق آزمونهای برگ و MMSE انتخاب شدند. افرادی که در آزمون برگ نمره پایینتر از 52 داشتند، در این مطالعه شرکت کردند و افرادی که در آزمون MMSE نمره پایینتر از 23 کسب کردند، از این مطالعه خارج شدند. پس از آشنایی با نحوه اندازهگیری و کسب رضایتنامه کتبی، شرکتکنندگان در دو وضعیت، راهرفتن طبیعی و راهرفتن با تکلیف دوگانه شناختی، یک مسیر 12 متری را طی کردند. پارامترهای فضایی-زمانی از طریق دوربینهای ویکون ثبت شد. سپس با استفاده از نرمافزار پلیگن متغیرهای کادنس، سرعت راهرفتن، طول استپ، طول استراید، زمان استپ و استراید، زمان استنس و نوسان، زمان حمایت یک پا و حمایت دو پا، جداشدن پای مخالف، تماس پای مخالف با زمین و زمان جداشدن پنجه، برحسب درصدی از طول چرخه راهرفتن استخراج شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات با روش اندازهگیری مکرر و با سطح معنیداری 0/05>P انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد از میان یارامترهای موردبررسی، متغیرهای کادنس و سرعت راهرفتن در راهرفتن با اجرای تکلیف دوگانه نسبت به راهرفتن عادی کاهش معنیداری یافت. باوجوداین زمان استپ، زمان استراید، زمان حمایت دوگانه، زمان حمایت یک پا، مدت زمان استقرار و نوسان در راهرفتن با تکلیف دوگانه نسبت به راهرفتن عادی کاهش معنیداری نشان داد (0/05>P). شاخص عدمتقارن در راهرفتن همراه تکلیف دوگانه نسبت به راهرفتن عادی در پارامترهای کادنس، زمان استراید و طول استراید، افزایش معنیداری داشت و در بقیه پارامترها اختلاف معنیدار نبود. نتایج نشان داد تغییرپذیری پارامترهای گامبرداری از یک گام به گام بعدی در راهرفتن با اجرای تکلیف دوگانه نسبت به راهرفتن عادی تغییر معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد در راهرفتن با اجرای تکلیف دوگانه نسبت به راهرفتن عادی، زمان اتکای دوگانه و زمان استقرار افزایش و نیز سرعت گامبرداری کاهش مییابد که باتوجهبه پیشینه تحقیقات، این عوامل با افزایش بیثباتی و درنتیجه افزایش خطر سقوط ارتباط دارد. بنابراین در سالمندان مبتلا به ضعف تعادلی، اجرای تکلیف دوگانه همزمان با راهرفتن میتواند خطر سقوط را افزایش دهد. باتوجهبه افزایش عدمتقارن در راهرفتن با تکلیف دوگانه، بهنظر میرسد هماهنگی و تقارن دوجانبه حساسیت زیادی به تکلیف شناختی همزمان داشته باشد. این عدمتقارن در عملکرد بین پاها بهعنوان خطر سقوط شناخته شده است. ازاینرو، باتوجهبه نتایج بیانشده میتوان نتیجه گرفت که راهرفتن در سالمندان مبتلا به ضعف تعادلی به عملکرد شناختی بیشتری نیاز دارد و انجام تکلیف همزمان شناختی، موجب تداخل در منابع توجهی و درنتیجه تغییر در الگوی راه فتن میشود. بنابراین پیشنهاد میشود که سالمندان مبتلا به ضعف تعادلی که با خطر سقوط بیشتری مواجه هستند، از توجه به تکالیف همزمان شناختی در حین راهرفتن خودداری و فقط بر راهرفتن تمرکز کنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |