جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای عاطفه منفی

مجتبی حبیبی، مریم حناساب‌زاده،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

اهداف: پژوهش حاضر به‌منظور بررسی اثربخشی هنردرمانی مبتنی‌بر ذهن آگاهی به‌عنوان مداخله گروهی جدید در روان‌درمانی بر کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و نیز افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه انجام شده است.
مواد و روش‌ها: ۱۷ نفر از زنان یائسه ۴۷ تا ۶۰ سال، در یک طرح تجربی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه، از طریق نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه به‌ترتیب به ۹ و ۸ نفر تقسیم شدند و به نسخه کوتاه مقیاس اضطراب، افسردگی، استرس و نیز پرسش‌نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. گروه آزمایش، ۱۰ هفته هنردرمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی را دریافت کردند و یک ماه پس از مداخله، هر دو گروه دوباره با همان ابزارها ارزیابی و داده‌ها با تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. 
یافته‌ها: اجرای هنر درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی در مورد گروه آزمایش موجب کاهش افسردگی و استرس و افزایش کیفیت زندگی آن‌ها شد؛ ولی اثر معناداری روی اضطراب نداشت. 
نتیجه‌گیری: هنردرمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی به‌عنوان یک روش جدید که ترکیبی از درمان‌های روان‌شناختی و هنردرمانی است، در بهبود افسردگی و کیفیت زندگی جمعیت زنان یائسه مؤثر است. با توجه به سودمندی این روش، استفاده گسترده از این روش در چنین جمعی تهایی پیشنهاد می‌گردد.

اعظم محمدی، محمدحسین عبداللهی، ربابه نوری، هادی هاشمی رزینی، مهناز شاهقلیان،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی پیش‌بینی بهزیستی روان‌شناختی براساس نارسایی‌های شناختی و عاطفه منفی با نقش میانجی‌گر خودکارآمدی مقابله‌ای و حمایت اجتماعی در سالمندان بود. 
مواد و روش ها: این تحقیق به لحاظ روش از نوع همبستگی بود و به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه‌گیری‌شده در مدل مفهومی پیشنهادی، از الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش را ۴۵۰ سالمند (۲۴۷ نفر سالمند مرد، ۹ / ۵۴ درصد و ۲۰۳ سالمند زن، ۴۵/۱ درصد) تشکیل داده بودند. دامنه سنی بین ۶۰ تا ۸۰ سال به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ملاک‌های ورود و خروج و متغیرهای جمعیت‌شناختی، از‌جمله سن، وضعیت تأهل و تعداد فرزندان، میزان تحصیلات و سطح درآمد و نیز سابقه ابتلا به برخی از بیماری‌های جسمانی در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش‌نامه بهزیستی روان‌شناختی ریف، پرسش‌نامه عاطفه مثبت و منفی، آزمون بررسی حالت روانی مختصر، مقیاس خودکارآمدی مقابله‌ای و مقیاس حمایت اجتماعی. برازش مدل مفروضه ازطریق مدل‌یابی معادلات ساختاری و با نرم‌افزار لیزرل برآورد شد. تخمین روابط واسطه‌ای در الگوی مفروضه نیز به کمک تحلیل بوت استرپ مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی شرکت‌کنندگان مردان ۶۶/۳۴ سال با انحراف معیار ۵/۳۴ و در زنان ۶۵/۵۷سال با انحراف معیار ۶/۰۸ بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حاکی از برازش مطلوب مدل بود. نتایج نشان داد هر ۴ مسیر واسطه‌ای در این پژوهش معنادار بودند. نارسایی شناختی با ضرایب استاندارد ۰/۵۷-، ۰/۶۰- و ۰/۲۷- به ترتیب بر حمایت اجتماعی، خودکارآمدی مقابله‌ای و بهزیستی روان‌شناختی تأثیر داشته است. عاطفه منفی نیز با ضرایب ۰/۲۸-، ۰/۳۴- و ۰/۱۱- به ترتیب بر حمایت اجتماعی، خودکارآمدی مقابله‌ای و بهزیستی روان‌شناختی تأثیر‌گذار بوده است. اثر خودکارآمدی مقابله‌ای بر بهزیستی روان‌شناختی دارای ضریب استاندارد ۰/۱۵ و اثر حمایت اجتماعی بر بهزیستی روان‌شناختی دارای ضریب استاندارد ۰/۵۷ بود. 
نتیجه گیری: یافته‌های پژوهش حاضر، اهمیت خودکارآمدی مقابله‌ای و حمایت اجتماعی را در ارتقای بهزیستی روان‌شناختی و متعاقب آن پیشگیری از بروز پیامدهای ناگوار ناشی از نارسایی‌های شناختی در سالمندان برجسته کرد. در این راستا، تدوین راهبردهای جامع و کاربردی به منظور تقویت منابع درونی و بیرونی افراد سالمند درزمینه ارتقای سلامت سالمندی توصیه می‌شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb