جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای مشارکت

مریم احمدی، فرحناز محمدی شاهبلاغی، محمدعلی حسینی، ‎ مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه: مشارکت خانواده در مراقبت به­ویژه در مورد بیماران سالمند بستری از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. لذا برای برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی طرح‌هایی که مشارکت خانواده در مراقبت را افزایش می‌دهد، نیاز به درک عمیق فرایند آن است. لذا مطالعه حاضر با هدف کشف فرایند مشارکت دادن خانواده در مراقبت از سالمند بستری انجام گرفته است.
موارد و روش‌ها: بر اساس مطالعه کیفی گراندد تئوری، تجارب ۲۲ نفر از افراد درگیر در مشارکت (۱۳پرستار،۵ نفر از اعضای خانواده، ۴ بیمار سالمند بستری) از سه بیمارستان دولتی در شهر‌های کرمانشاه و تهران بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴، از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید. نمونه‌گیری به صورت نظری تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. داده‌ها بر اساس رویکرد استراوس و کوربین ۲۰۱۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: تجزیه‌و ‌تحلیل داده‌های به‌دست امده منجر به پیدایش ۱۱ طبقه و ۴۴ زیرطبقه شد.  عوامل زمینه‌ای در این فرایند " بستر بیمارستانی نامساعد مشارکت خانواده"، "صلاحیت حرفه‌ای ناکافی پرستاران برای مشارکت"، "پیچیدگی مراقبت از بیمار سالمند" و ظرفیت خانواده برای مشارکت" می‌باشند.  مشارکت‌کنندگان در این فرایند از راهبرد‌های " جلب ناکافی خانواده ‏برای مشارکت در مراقبت "، " توانمند‌سازی نسبی خانواده برای مشارکت در مراقبت"،" واگذاری برنامه‌ریزی نشده امور مراقبتی به خانواده "،" تلاش خانواده برای شراکت در مراقبت" و  " مواجهه با  تلاش خانواده برای مشارکت"  استفاده‌ می‌نمایند که پیامد‌های " نگرانی پرستاران ازایمنی و کیفیت مراقبت خانواده"و " تعلیق خانواده بین درماندگی و توانمندی" را به‌دنبال دارد. از یکپارچه‌سازی و ادغام مفاهیم به‌دست‌آمده مفهوم مرکزی " مشارکت غیر ساختاریافته خانواده در مراقبت" به دست آمد که سایر طبقات را می‌توان با آن توضیح داد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر با افزایش درک پرستاران از عوامل زمینه‌ای مؤثر، انواع کنش‌ها و واکنش‌های پرستاران در زمینه مشارکت دادن خانواده و پیامدهای متعاقب آن، زمینه­ را برای انجام تحقیقات بیشتر، طراحی برنامه‌های مداخله‌ای و تدوین سیاست های بیمارستانی در  این مورد فراهم نموده تا موجب ارتقای همکاری با خانواده‌ها گردد.

شیرزاد مرادی، حسین فکرآزاد، میرطاهر موسوی، ملیحه عرشی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

اهداف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و ابعاد آن (مشارکت نهادی و مشارکت غیرنهادی) با کیفیت زندگی و ابعاد آن در میان سالمندان عضو کانون‌های سالمندی شهر تهران می باشد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سالمندان عضو کانون‌های سالمندی شهر تهران می‌باشد که از میان آن‌ها، ۲۰۰ نفر از سالمندان ۶۰ سال به بالا را از میان کانون‌های سالمندی مناطق ۱، ۱۲ و ۲۰ را به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای و تصادفی ساده انتخاب نموده و ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه کیفیت زندگی لیپاد، پرسش‌نامه محقق ساخته مشارکت اجتماعی و چک لیست اطلاعات دموگرافیک را در میان جامعه نمونه به اجرا درآورده و اطلاعات کسب شده را با استفاده از روش‌های آماری ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و آزمون های کولموگروف-اسمیرنف، F و T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: مقایسه میانگین نمره کیفیت زندگی (P>۰/۰۵) و مشارکت اجتماعی (P>۰/۰۵) در میان مردان و زنان سالمند تفاوت آماری معناداری را نشان نداد. همچنین ضریب همبستگی مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی (r=۰/۷۷۸) رابطه معناداری بین دو متغیر را نشان داد. با استفاده از آزمون رگرسون (Radj=۰/۶۳)، مشخص گردید که ۶۳درصد تغرات متغیر کیفیت زندگی توسط متغیرهای این پژوهش قابل پیش بینی است.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاکی از معنادار بودن رابطه بین مشارکت اجتماعی و ابعاد آن با کیفیت زندگی سالمندان می‌باشد و مشارکت غیرنهادی در میان سالمندان غلبه بیشتری دارد.


کریم ایوبی آواز، شهریار پروانه، احمدعلی اکبری‌کامرانی، ویلیام میلر، پوریا رضا سلطانی، ستاره قهاری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

اهداف: مشارکت اجتماعی از اجزای مهم سلامت در فرایند سالمندی و به‌عنوان بخشی از زندگی و یکی از اجزای کلیدی عملکرد به‌شمار می‌رود که باعث بهبود سلامت فیزیکی و روانی سالمندان می‌شود. این احتمال وجود دارد که استفاده از وسیله کمک تحرکی روی مشارکت اجتماعی سالمندان تأثیر گذارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه وضعیت مشارکت اجتماعی سالمندان دارای وسیله کمک تحرکی با سالمندان بدون وسیله کمک تحرکی در شهر تهران است.

مواد و روش‌ها: در این پژوهش مقطعی، سالمندان بدون وسیله کمک‌تحرکی با سالمندانی که از وسیله کمک‌تحرکی استفاده می‌کنند، از نظر سطح مشارکت اجتماعی مقایسه شدند. ۷۹ سالمند (۳۹ زن و ۴۰ مرد) ۶۰ سال و بالاتر به روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب و پرسشنامه‌های عادات زندگی، ارزیابی مختصر شناختی و پرسش‌نامه اطلاعات فردی را تکمیل شدند. به‌منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات برای داده‌های پیوسته دارای توزیع طبیعی از آزمون‌های تی و آنوا و برای داده‌های گسسته یا با توزیع غیرطبیعی از آزمون‌های کروسکال‌والیس و من-ویتنی استفاده گردید.

یافته‌ها: براساس نتایج تحقیق، سالمندانی که از وسیله کمک‌تحرکی استفاده می‌کردند، مشارکت اجتماعی کمتری در مقایسه با سالمندان بدون وسیله کمک‌تحرکی داشتند (P<۰/۰۵). سالمندان گروه سنی ۷۴-۶۰ سال سطح مشارکت اجتماعی بالاتری نسبت به گروه سالمندان ۸۹-۷۵ سال داشتند (P<۰/۰۵). از نظر جنسیت و وضعیت تأهل بین سالمندان استفاده‌کننده از وسیله کمک‌تحرکی و بدون وسیله کمک‌تحرکی تفاوتی از نظر سطح مشارکت اجتماعی دیده نشد (P<۰/۰۵).

نتیجه‌گیری: نوع وسیله کمک‌تحرکی روی مشارکت اجتماعی سالمندان تأثیر می‌گذارد.  نتایج نشان می‌دهد  سالمندان با توانایی فیزیکی بالاتر، مشارکت بهتری دارند. سالمندان دارای وسیله کمک‌تحرکی برای مشارکت با محدودیت‌هایی در جامعه روبه‌رو هستند که لازم است گروه توانبخشی به بهبود مشارکت فرد در جامعه توجه بیشتری نمایند.


حمیدرضا زنده طلب، زهره ونکی، ربابه معماریان،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

اهداف: مراکز سلامت به لحاظ مراقبتی و آموزشی از سالمندان سالم خود در مراقبت‌های سالمندی غافل می‌شوند. این مطالعه کیفی با هدف استانداردسازی مراقبت سالمندی سالم به انجام رسید.
مواد و روش ها: این تحقیق عملکردی مشارکتی از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ با مشارکت یازده مراقب سلامت، ۵۴ سالمند و ۵۴ عضو خانواده در مرکز بهداشت مطهری مشهد انجام شد. میانگین سنی مراقبین سلامت ۲/۷±‌۳۲/۴ سال و میانگین سابقه کاری ۸/۳ سال بود. میانگین سنی سالمندان نیز ۳/۹±‌۶۴/۳ سال بود. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه سروکووال، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و یادداشت‌برداری عرصه بود. پس از شناسایی مشکلات از طریق مصاحبه با هشت نفر از پرسنل و نوزده سالمند، جلسات بحث‌های گروهی برای طراحی برنامه برگزار شد. پس از اجرای برنامه‌های تغییر مجدداً سی مصاحبه با مشارکت‌کنندگان انجام گرفت و مقایسه قبل و بعد از برنامه‌های تغییر انجام و ارزشیابی شد. برای تحلیل محتوای کیفی از روش توصیف واقعیت و برای تحلیل داده‌های کمّی از آمار توصیفی و آزمون آماری تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: برایند مطالعه حاضر مدل مراقبتی پویا بود که توانست با اصلاح نگرش و مهارت‌ها و توانمندسازی پرسنل سبب بهبود مراقبت‌های سالمندی سالم در محیط مرکز بهداشت شود. میانگین نمره کلی کیفیت خدمات از نظر سالمندان و خانواده‌ها در مرحله قبل از مداخله به ترتیب ۹/۴۶±۶۳/۰۲ و ۹/۰۵±‌۶۱/۸۳ بود. این مقادیر در مرحله بعد از مداخله به ۱۴/۷۵±‌۱۳۰/۰۹ و ۱۳/۵۶±‌۱۲۲/۵۶ رسید که از نظر آماری تفاوت معنی‌دار بود (۰/۰۰۱=P).
نتیجه گیری: مدل پویا با ویژگی‌هایی همچون مراقبتِ فعال، مشارکتی، مستمر، جامع و حمایتی سبب ارتقای کیفیت خدمات سالمندی شد؛ بنابراین این مدل می‌تواند در سایر مراکز خدمات سلامت به کار رود.

الهام سادات میرلوحی، ماهرخ کشوری، عیسی محمدی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: سقوط در سالمندان یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی است و منجر به وابستگی، کاهش خود‌کارآمدی، افسردگی، کاهش کیفیت زندگی و تحمیل هزینه به فرد، خانواده و جامعه می‌شود. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تأثیر به‌کارگیری مدل مراقبت مشارکتی بر «ترس ازسقوط و دفعات وقوع» آن انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه پژوهشی نیمه‌تجربی است. نمونه‌ها ۷۲ سالمند (با میانگین سن ۷/۴۷‌±‌۷۱/۳۴) مراجعه‌کننده به مراکز جامع خدمات سلامت شهراصفهان در سال ۹۸بودند و با روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (دوازده هفته در برنامه مراقبت مشارکتی شرکت کردند) و گروه کنترل (دو جلسه آموزشی۶۰دقیقه‌ای) تقسیم شدند.جمع‌آوری داده‌ها با تکمیل پرسش‌نامه‌های اطلاعات جمعیت‌شناختی‌، استاندارد سنجش نمره ترس از سقوط، توسط سالمندان در سه مرحله قبل، بلافاصله وسه ماه بعد انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۵ و آزمون‌های کای‌اسکوئر، من‌ویتنی، تی مستقل وآنالیز واریانس با تکرار مشاهدات، انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات ترس از سقوط، در گروه آزمایش بین سه زمان، اختلاف معنادار داشت (P<۰/۰۵). آزمون تعقیبی LSD نشان داد که در گروه آزمایش میانگین نمره ترس از سقوط، بلافاصله بعد از مداخله به طور معناداری کمتر از قبل از مداخله و سه ماه بعد از مداخله، کمتر از بلافاصله بعد از مداخله بود (P<۰/۰۰۱).
نتیجه گیری: مطابق نتایج اجرای مدل مراقبت مشارکتی باعث کاهش ترس و پیشگیری از سقوط سالمندان شد. بنابراین توصیه می‌شود از این الگو جهت آموزش بیماران و خانواده‌های آن‌ها استفاده شود.

راضیه امینی، فرحناز محمدی شاهبلاغی، کیان نوروزی تبریزی، آمنه ستاره فروزان،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: مشارکت اجتماعی در سالمندان یکی از عوامل کلیدی در مباحث سالمندی فعال است. مشارکت اجتماعی سالمندان تحت تأثیر مجموعه‌ای از عوامل زمینه‌ای قرار می‌گیرد. مطالعه حاضر با هدف تبیین عوامل تسهیلگر و موانع مشارکت اجتماعی سالمندان مقیم جامعه انجام گرفته است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد گراندد تئوری است. جامعه مورد‌مطالعه را سالمندان مقیم جامعه تشکیل می‌ دادند که توانایی برقراری ارتباط مؤثر و تمایل به مشارکت در تحقیق را دارا بودند. جمع‌آوری اطلاعات با روش مصاحبه عمیق نیمه‌ساختارمند انجام شد. نمونه‌گیری در شروع به صورت هدفمند و در ادامه به صورت نظری تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. درمجموع با ۱۵مشارکت‌کننده مصاحبه شد. مصاحبه با هر مشارکت‌کننده در‌مجموع ۴۵ تا ۶۰ دقیقه به طول انجامید ( هر جلسه ۲۰ الی ۳۰ دقیقه). جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تجزیه و تحلیل اشتراوس و کوربین ۲۰۱۵ استفاده شد.
یافته ها: سه مقوله اصلی مستخرج از این مطالعه عبارت‌اند از: سالمند مشارکت‌طلب، خانواده مشارکت‌پرور و ظرفیت جامعه برای مشارکت اجتماعی سالمند. هریک از طبقات اصلی دارای زیر‌مقوله‌هایی هستند که درمجموع برای سه مقوله یازده، زیرمقوله پدیدار شد. 
نتیجه گیری: تسهیل مشارکت اجتماعی در سالمندان، متأثر از عملکرد فرد، خانواده و جامعه به صورت هم‌زمان است و لازم است که در این زمینه‌ها برنامه‌ریزی مناسب انجام پذیرد. فراهم کردن عوامل تسهیل‌کننده جهت توسعه مشارکت اجتماعی در سالمندان می‌تواند حرکت به سمت سالمندی فعال را تسهیل کند.

آ حمیدرضا زنده طلب، زهره ونکی، ربابه معمایان،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: در مراقبت‌های سالمندی که در مراکز سلامت اجرا می‌شود، سالمندان سالم مورد غفلت مراقبتی و آموزشی واقع می‌شوند. این مطالعه کیفی با هدف استانداردسازی مراقبت سالمندی سالم به انجام رسید.
مواد و روش ها: این تحقیق عملکردی مشارکتی از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ با مشارکت یازده مراقب سلامت، ۵۴ سالمند و ۵۴ عضو خانواده در مرکز بهداشت مطهری مشهد به انجام رسید. میانگین سنی مراقبین سلامت ۲/۷±‌ ۳۲/۴سال و میانگین سابقه کاری ۸/۳ سال بود. میانگین سنی سالمندان ۳/۹±‌۶۴/۳سال بود. ابزار گردآوروی داده‌ها، پرسش‌نامه سروکووال، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و یادداشت‌برداری عرصه بود. پس از شناسایی مشکلات از طریق مصاحبه با هشت پرسنل و نوزده سالمند، جلسات بحث‌ گروهی برای طراحی برنامه برگزار شد. پس از اجرای برنامه‌‌های تغییر، مجدداً سی مصاحبه با مشارکت‌کنندگان انجام شد. مقایسه قبل و بعد از برنامه‌های تغییر، انجام و درنهایت ارزشیابی شدند. برای تحلیل محتوی کیفی از روش توصیف واقعیت و جهت تحلیل داده‌های کمّی از آمار توصیفی و آزمون آماری تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: برآیند مطالعه حاضر مدل مراقبتی پویا بود که توانست با اصلاح نگرش، مهارت‌ها و توانمندسازی پرسنل سبب بهبود مراقبت‌های سالمندی سالم در محیط مرکز بهداشت شود. میانگین نمره کلی کیفیت خدمات از نظر سالمندان و خانواده‌ها در مرحله قبل از آزمایش به ترتیب ۹/۴۶±‌۶۳/۰۲و ۹/۰۵±‌۶۱/۸۳بود. این مقادیر در مرحله بعد از آزمایش به ۱۴/۷۵±‌۱۳۰/۰۹و ۱۳/۵۶±‌۱۲۲/۶۵رسید که از نظر آماری تفاوت معنا‌دار بود (۰/۰۰۱=P).
نتیجه گیری: مدل پویا با ویژگی‌هایی همچون مراقبتِ فعال، مشارکتی، مستمر، جامع و حمایتی سبب ارتقای کیفیت خدمات سالمندی شد؛ بنابراین این مدل می‌تواند در سایر مراکز خدمات سلامت به کار رود.

مینا شرفی، محمد مهدی فداکار داورانی، حمیدرضا توحیدی نیک، آرش فروهری، وحیدرضا برهانی نژاد،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: مشارکت اجتماعی به‌عنوان یک عامل تعیین‌کننده برای ارتقای سلامت و رفاه در نظر گرفته می‌شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین  عوامل تسهیل‌کننده و بازدارنده مشارکت اجتماعی سالمندان شهر کرمان در فعالیت‌های سلامت‌محور انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی‌تحلیلی از نوع مقطعی است که بر ۲۷۶ سالمند بالای ۶۰ سال در مناطق مختلف شهر کرمان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. در ایـن پـژوهش، سـالمندان بـه پرسش‌نامه‌های مشخصات فردی و پرسش‌نامه مشارکت اجتماعی طرح بررسی سـلامت جامعه کانادا و پرسش‌نامه فعالیت‌های سلامت‌محور پاسخ دادند. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه ۲۶ و آزمون‌های آماری توصیفی و تحلیل از‌جمله رگرسیون تک‌متغیره و چندمتغیره انجام شد. 
یافته‌ها: میانگین نمره مشارکت اجتماعی سالمندان ۴/۰۱±۶/۷۱ گزارش شد. از بین موانع مشارکت اجتماعی بیماری‌ها و مشکلات سلامتی (۵۰/۳ درصد)، هزینه‌ها (۳۹/۱ درصد)، مشکلات رفت‌وآمد (۳۱/۱درصد)، بی‌حوصلگی (۲۹/۳ درصد) و کووید-۱۹ (۲۸/۲ درصد) به ترتیب مهم‌ترین موانع مشارکت اجتماعی سالمندان هستند. سالمندان با سن پایین‌تر (۰/۰۰۱>P)،  سالمندان مجرد (۰/۰۰۱>P)، دارای تحصیلات دانشگاهی (۰/۰۰۱>P) و با تعداد فرزندان کمتر (۰/۰۰۱=P) به‌طور معناداری مشارکت اجتماعی بهتری داشتند. یافته‌های حاصل از رگرسیون چندمتغیره حاکی از این بود که از بین حیطه‌های فعالیت‌های سلامت‌محور، ورزش و تندرستی (۰/۰۳۳=P)، پیشگیری از بیماری‌ها (۰/۰۰۲=P) و سلامت جسمانی (۰/۰۰۱>P) تأثیر مثبتی بر میزان مشارکت اجتماعی سالمندان داشت.
نتیجه گیری: طبق یافته‌های پژوهش حاضر عوامل متعددی بر میزان مشارکت اجتماعی سالمندان تأثیر‌گذار است. در‌این‌بین، برنامه‌ریزی به‌منظور مدیریت بیماری‌ها، افزایش درآمد و رفع مشکلات رفت‌وآمدی سالمندان با در ‌نظر گرفتن سایر عوامل مرتبط برای بهبود وضعیت مشارکت اجتماعی سالمندان پیشنهاد می‌شود.

اکبر عزیزی زین الحاجلو، عبدالرسول صفاییان، حیدر ندریان، مینا هاشمی‌پرست، محمدباقر علیزاده اقدم، حسین مطلبی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: انزوای اجتماعی سالمندان یکی از نگرانی‌های عمده جهانی است که پیامدهای منفی گسترده‌ای دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی خصوصیات روان‌سنجی نسخه فارسی مقیاس‌های گسست اجتماعی و انزوای ادراک‌شده در سالمندان ایرانی انجام شد.
مواد و روش ها: فرایند ترجمه، طبق پروتکل استاندارد سازمان بهداشت جهانی، بعد از اخذ مجوز از طراحان مقیاس‌ها انجام شد. اعتبار صوری و محتوا در پنل خبرگان ارزیابی شد. سازگاری درونی، پایایی و روایی سازه به ترتیب با آلفای کرونباخ، آزمون و باز‌آزمون و تحلیل همبستگی ارزیابی شد. روایی محتوا با محاسبه نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا ارزیابی شد. روایی سازه و ساختار عاملی، با استفاده از تحلیل عاملی و مدل‌سازی معادلات ساختاری در ۳۹۰ نفر سالمند ۶۰ سال یا بالاتر ساکن شهر تبریز بررسی شد. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۶ و AMOS نسخه ۲۴ انجام شد. 
یافته ها: نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوای مقیاس گسست اجتماعی (۰/۹۸=CVR و ۰/۹۱=CVI) و انزوای ادراک‌شده (۰/۹۱=CVR و ۰/۹۶=CVI) بود. آلفای کرونباخ نسخه فارسی مقیاس‌های گسست اجتماعی (۰/۶۴) و انزوای ادراک‌شده (۰/۷۶) نشانگر ثبات درونی قابل‌قبول بود. تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس، نشان‌دهنده شکل‌گیری عامل‌های جدیدی برای هر ۲ مقیاس بود. عوامل‌ مقیاس گسست اجتماعی از ۲ عامل نسخه اصلی به ۳ عامل و عوامل‌ مقیاس انزوای ادراک‌شده از ۲ عامل نسخه اصلی به ۴ عامل در نسخه فارسی تغییر یافت. تحلیل عاملی تأییدی و مدل‌سازی معادلات ساختاری، ساختار ۳ عاملی مقیاس گسست اجتماعی ( RMSEA= ۰/۰۵۰,GFI=۰/۹۵۱  ,CFI=۰/۹۵۰  و ۰/۹۵۵=TLI) و ساختار ۴ عاملی مقیاس انزوای ادراک‌شده (  ۰/۹۵۵=GFI= ۰/۹۵۵, RMSEA=۰/۰۴۵,   CFI  )  TLI=۰/۹۵۰ را تأیید ‌کرد.
نتیجه گیری: اگرچه، ساختار ابعاد به‌دست‌آمده در نسخه فارسی مقیاس‌ها با ساختار نسخه اصلی مقیاس‌ها متفاوت بود، اما نتایج مطالعه نشان‌دهنده قابلیت اعتماد و پایایی نسخه فارسی مقیاس‌های گسست اجتماعی و انزوای ادراک‌شده برای استفاده در سالمندان ایرانی است.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb