مقدمه
آندروپوز اصطلاح رایجتر برای یائسگی در مردان با سنین بالاست که تغییرات مربوط به سن و کاهش سطح هورمون مردانه را توصیف میکند. یائسگی در مردان اغلب وابسته به هیپوگنادیسم است که منجر به کاهش سطح تستوسترون میشود [
1]. تقریباً 30 درصد از مردان در سنین بالای 50 سال علائم یائسگی ناشی از پایین بودن تستوسترون را تجربه میکنند و بیشترین شیوع را در سنین بالاتر میتوان مشاهده کرد [
2]. شیوع درجات متوسط تا شدید آندروپوز در ایران نزدیک به 68 درصد گزارش شده است [
3].
علائم یائسگی مردان میتواند از یک فرد به فرد دیگر متفاوت باشد. یائسگی مردان میتواند باعث مشکلات جسمی، جنسی و روانی شود که این علائم با افزایش سن بدتر میشوند. برای مثال بعضی اوقات تستوسترون پایین باعث بیخوابی یا افزایش خوابآلودگی میشود. تغییر در عملکرد جنسی ممکن است شامل کاهش میل جنسی، اختلال در نعوظ، کاهش نعوظ، کوچکتر شدن بیضهها و ناباروری باشد. تغییرات بدنی مختلفی مثل افزایش چربی بدن، کاهش حجم عضلات و قدرت و کاهش تراکم استخوان ممکن است همراه با آندروپوز رخ دهند [
4]. تستوسترون پایین میتواند منجر به کاهش انگیزه یا اعتمادبهنفس شود. ممکن است فرد احساس ناراحتی یا افسردگی کند [
1].
بزرگترین مشکل در مدیریت و یا درمان یائسگی مردان ممکن است صحبت کردن با پزشک درمورد علائم آن باشد [
5]. بسیاری از مردان برای گفتوگو در مورد مباحث جنسی با پزشکان خود مشکل دارند و یا خجالت میکشند. بر همین اساس اکثر مردان سعی میکنند علائم خود را بدون درمان مدیریت کنند و ترجیح میدهند در موارد بروز علائم شدید که زندگی روزمره آنها را مختل کرده، به پزشک مراجعه کنند [
6]. از طرفی هم بسیاری از علائم مرتبط با یائسگی مردان نیز بخشی طبیعی از کهولت سن در مردان محسوب میشوند و ممکن است با درمان برگشتپذیر نباشند [
7]. متداولترین نوع درمان علائم یائسگی مردان، انتخاب سالمتر شیوه زندگی است [
8].
مردان نمیتوانند تولید تستوسترون طبیعی خود را تقویت کنند. برخی راهکارها میتوانند تا حدودی در تسکین علائم مبتلایان به آندروپوز تأثیر داشته باشند [
2]. بهطورکلی مشکلات بهداشتی که ممکن است باعث علائم و عوارض در فرد سالمند شود از عوارض جانبی دارو گرفته تا اختلال نعوظ و سایر مشکلات جنسی باید شناسایی و یا درمان شود [
9]. مطالعه ابوطالبی و همکاران نشان داد که 1 ماه پس از جلسات آموزشی در مورد اندروپوز و نحوه رویارویی با آن، میزان دانش و نگرش سالمندان مبتلا نسبت به آندروپوز تغییر کرده و باعث شناخت بیشتر و درنهایت بهبود روند کنترل و یا درمان این سندرم شده است [
6]. در مطالعات خارج از ایران نیز کیفیت زندگی جنسی ضعیف و یا متوسطی برای مبتلایان به اندروپوز گزارش شده است [
10, 11]. همچنین آنان اظهار کردند که با شناخت عوامل مؤثر بر زندگی جنسی مردان سالمند مبتلابه آندروپوز، بهبود وضعیت رابطه جنسی، ایجاد فضای صمیمت و رسیدن به لذت جنسی با قبول تغییرات مربوط به سالمندی، دور از دسترس نیست [
12].
مشکل عمدهای که امروزه جامعه با آن مواجه است، کمبود اطلاعات درمورد یائسگی مردانه و اعتقادات و نگرشهای غلط نسبت به این موضوع بهویژه در میان خانوادهها است. مسلماً افزایش سن، تغییراتی در عملکرد افراد ایجاد میکند، اما این به این معنا نیست که روابط زناشویی باید به دست فراموشی سپرده شود [
3،
5]. با وجود افزایش تقاضا برای ارائه برنامههای سلامت درزمینه آندروپوز در بسیاری از کشورهای دنیا، اطلاعات همهگیرشناسی دراینرابطه در ایران کم است [
5،
12]. بهخصوص اینکه اغلب مطالعات موجود بر روی مسائل جنسی سالمندان بحث عمیق و خاصی نداشتهاند [
12-
14]. بنابراین باتوجهبه مطالب گفتهشده و در راستای آگاهی از وضعیت موجود، این پژوهش کیفی با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جنسی سالمندان مبتلا به نشانگان آندروپوز، طراحی و انجام شد. سؤالات اصلی این پژوهش عبارت بودند از:
عوارض یائسگی مردانه چه تأثیری بر شما و زندگی جنسیتان گذاشته یا میگذارد؟
چه عوامل یا کارهایی موجب بهبود یا مانع بهبود عوارض یائسگی مردانه در شما شده است یا خواهد شد؟
روش مطالعه
روش و طرح مطالعه
این تحقیق کیفی بهصورت توصیفی در سال 1401 (2022)انجام شد.
محیط پژوهش و شرکتکنندگان
در مطالعه حاضر به منظور دسترسی آسان به سالمندان مبتلابه نشانگان آندروپوز و رعایت تنوع اجتماعی و تحصیلی، به روش نمونهگیری هدفمند، شرکتکنندگان از میان مردان سالمندی که به 5 مرکز بهداشتی مناطق مختلف شهر مشهد (شماره 1، شماره 2، شماره 3، مرکز ثامن و شماره 5 ) مراجعه کرده و حائز معیارهای ورود به پژوهش ازجمله ابتلا به آندروپوز بودند، انتخاب شدند. مشهد یکی از کلان شهرهای ایران و از قطبهای گردشگری مذهبی به شمار میآید. معیارهای ورود به مطالعه کیفی عبارت بودند از: مرد بودن با سن 60 سال و بالاتر، سکونت در شهر مشهد حداقل در 1 سال اخیر، داشتن ملیت ایرانی، داشتن پرونده مرتبط با سلامت در مراکز بهداشت شهر مشهد و ثبت اطلاعات، رضایت آگاهانه به منظور شرکت در مصاحبه، ابتلا به نشانگان آندروپوز با درجات متوسط یا شدید با استفاده از پرسشنامه «خودارزیابی نشانگان آندروپوز مردان ایرانی» [
15] و سطوح پایین و بالای نمرات کیفیت زندگی جنسی (با استفاده از پرسشنامه «کیفیت زندگی جنسی در مردان ایرانی» [
16]. عدم همکاری لازم و یا عدم تمایل شرکتکنندگان به ادامه در هریک از مراحل پژوهش، معیارهای خروج از مطالعه را تشکیل میداد.
روش گردآوری دادهها
روش جمعآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود. سؤالات به فرایند مصاحبه و پاسخهای هر فرد بستگی داشت. پس از انتخاب شرکتکنندگان، برقراری ارتباط و بازگوکردن هدف مطالعه، روش مصاحبه برای آنها توضیح داده میشد. تعداد مشارکتکنندگان از ابتدا مشخص نبود و نمونهگیری تا اشباع دادهها ادامه یافت که درنهایت به 14 نفر رسید. مدتزمان هر مصاحبه بین 20 تا 45 بود و بهطور کلی بین 5 تا 10 سؤال از هریک از شرکتکنندگان پرسیده شد. فرآیند سؤالات به فرآیند مصاحبه و پاسخهای هر فرد بستگی داشت. بهعنوان مثال، سؤالات بدین صورت آغاز شد که «درباره یائسگی مردان و عوارض آن چیزی شنیدهاید؟» یا «درمورد عوارض یائسگی مردانه در خود و چگونگی برخورد شما با آنها توضیح دهید». پس از سؤالات ابتدایی و جمعآوری اطلاعات اولیه، سؤالات پیگیری براساس هر مورد یا موضوع پرسیده میشد، مانند «چه چیزهایی موجب بهبود یا مانع بهبود این وضعیت در زندگی جنسیتان شده است یا خواهد شد؟». هدف از طرح این سؤالات رسیدن به عمق بیشتر اطلاعات مشارکتکنندگان بود. جلسات مصاحبه با سؤال «اگر درباره مسائل گفتهشده موردی وجود دارد که دربارهاش صحبت نکردیم یا لازم میدونید بگویید» خاتمه مییافت. مصاحبهها ضبط و سپس روی کاغذ پیاده شد.
تجزیهوتحلیل دادهها
در مطالعه حاضر پس از تجزیهوتحلیل هر مصاحبه، مصاحبه بعدی انجام شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از رویکرد تحلیل محتوای قراردادی و روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی (با روش پیشنهادی گرانهایم و لاندمن) استفاده شد [
17]. بدین ترتیب که ابتدا مصاحبهها پیاده میشد، متن آن بهصورت کلی خوانده میشد و واحدهای معنی و کدهای اولیه استخراج میشد. سپس کدهای اولیه طبقهبندی و محتوای نهفته در دادهها کشف میشد. در این مطالعه هر مصاحبه ضبطشده، بلافاصله بعد از هر مصاحبه کلمهبهکلمه آن مکتوب میشد. سپس چندین نوبت از روی نسخه نوشتهشده برای آشنایی با دادهها و تشخیص واحدهای معنایی خوانده میشد. فرایند تجزیهوتحلیل با خلاصه کردن واحدهای معنایی و تبدیل آنها به کدها، زیرطبقات، طبقات و درونمایهها با رعایت قوانین معتبر انجام شد. ضمناً در تفسیر دادهها محتواهای آشکار و پنهان هر دو مدنظر قرار میگرفتند. برای مدیریت تحلیل دادهها از نرمافزار MAXQDA، استفاده شد.
اعتبار دادهها
استراتژیهایی که جهت اطمینان از صحت دادهای حاصل از این مطالعه به کار برده شد، شامل 4 معیار گوبا و لینکلن (قابلیت اعتبار، قابلیت اعتماد، قابلیت تاییدو قابلیت انتقال) بود.
اعتبار
شامل فعالیتهایی است که احتمال حصول دادههای معتبر را افزایش میدهد. جهت بررسی این معیار، رونوشتی از مصاحبه و گزارش پژوهش (یافتهها) در اختیار شرکتکنندگان قرار داده میشد تا میزان موافقت آنان با یافتههایهای پژوهشگر مورد بررسی قرار گیرد. علاوهبراین، متن مصاحبهها همراه با کدها و طبقات استخراجشده توسط اساتید راهنما مورد بررسی قرار گرفت.
قابلیت اعتماد
به پایداری دادهها در طول زمان و در شرایط مختلف اشاره میکند و معادل پایایی در تحقیقات کمی است. برای حصول این معیار در پژوهش حاضر، دادهها به یکی از پژوهشگران متخصص درزمینه مطالعات کیفی داده شد، سپس به مقایسه نتایج آنها با نتایج پژوهشگر پرداخته شد. درنهایت کدها و یا طبقهبندیهایی که نیاز به بازنگری جدی داشتند، مورد بررسی مجدد قرار میگرفت.
قابلیت تأیید
جهت قابلیت تأیید پژوهشگر سعی کرد تا تمام مراحل تحقیق (جمعآوری دادهها، شکلگیری مفاهیم، اصلاح و ادغام مفاهیم) را بهصورت روشن مکتوب کند، بهطوریکه سایر محققین نیز قادر به پیگیری کار باشند و این فرایند موجب اطمینان از عدم هرگونه سوگیری شود. همچنین تلاش برای کسب نظرات دیگران در این زمینه از عوامل دیگر تضمینکننده قابلیت تأیید است.
جهت اطمینان از «قابیلت انتقالپذیری»، با انتقال یافتههای پژوهش به برخی از افراد همسان با شرکتکنندگان (ازنظر سطح تحصیلات و شرایط سنی) و دریافت تأیید از جانب آنان، از انتقالپذیری یافتههای این پژوهش اطمینان حاصل شد.
یافته ها
مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر شامل 14 سالمند مبتلابه نشانگان آندروپوز، 2 نفر از همسران آنان و 2 نفر متخصص در حوزه سالمندی بود. میانگین سنی سالمندان شرکتکننده 70 سال با تحصیلات ابتدایی (8 نفر)، راهنمایی (3 نفر)، دیپلم (1 نفر ) و بیسواد (2 نفر) بود. در
جدول شماره 1 برخی مشخصات فردیاجتماعی مشارکتکنندگان در این مطالعه ارائه شده است.
با تکرار خوانش هریک از مصاحبهها و استخراج کدهای اولیه، زیرطبقات و طبقات و درنهایت درونمایه اصلی استخراج شد. نحوه استخراج درونمایههای اصلی از طبقات و زیرطبقات در
جدول شماره 2، نشان داده شده است.
درونمایه ناتوانی جنسی درکشده
این درونمایه حاکی از توصیفات و تجارب مشارکتکنندگان است که خود از طبقات اصلی اختلال ارگانیک، افول جنسی، باورهای ناتوانی جنسی، ادراکات منفی از زندگی جنسی و تعارض نقش جنسی تشکیل شده است. تحلیل دادهها در مطالعه حاضر نشان داد مردان سالمند شرکتکننده در پژوهش انواعی از ناتوانی جنسی درکشده را داشتند. براساس نتایج حاصله از مصاحبه با مشارکتکنندگان انواعی از ناتوانیهای جنسی عبارت بودند از: علائم و نشانههای آندروپوز، بیماریهای مزمن، کاهش جذابیت رابطه جنسی، طبیعی دانستن کاهش میل جنسی، ناتوانی در برقراری رابطه جنسی، مشکل در روابط جنسی، ترس از برقراری رابطه جنسی، عدم رضایت از زندگی جنسی، باور عدم کنترل بر کیفیت زندگی جنسی و اختلال نقش.
طبقه اختلالات ارگانیک
این طبقه خود از دو زیرطبقه تشکیل شده است که شامل علائم و نشانههای آندروپوز و بیماریهای مزمن میباشد.
زیرطبقه علائم و نشانههای آندروپوز
برخی از مشارکتکنندگان از تأثیر علائم و نشانههای آندروپوز بر رابطه جنسی صحبت میکردند بهعنوان مثال احساس عدم انرژی، عدم شور و شعف گذشته، کاهش قدرت عضلانی، خوابآلودگی و کاهش قدرت نعوظ ازجمله علائم و نشانههای روانی، رفتاری، جسمی و جنسی مردان سالمند مشارکتکننده در پژوهش بودند. ضمن اینکه برخی متخصصان نیز بروز علائمی مانند عدم کشش نسبت به جنس مخالف، انزوا، خستگی، افسردگی و حتی پرخاشگری را نیز بر اثر پیشرفت آندروپوز را بر زندگی جنسی این مردان قابل پیشبینی و محتمل دانستند.
مرد سالمند مشارکتکننده: «هم آخر شب خوابم میگیره هم اول صبح که خوابآلودم باز، حوصله شم نیست، پیریه دیگه زورمون هم اگه کمتر شده بخاطر پیریه».
یکی از متخصصان مشارکتکننده نیز گفت: «سندروم آندروپوز باعث میشه کیفیت زندگی جنسی افراد کمتر بشه. شامل علائمی هست که در افراد سنین بالا به وجود میان. این علائم با کاهش نعوذ، کاهش آمیزش نشون میده».
یا در جای دیگری ادامه داد «طبق مشاورههایی که غیررسمی یا رسمی داشتهام. میان پیشمن، متوجه میشم چون نسبت به جنس مخالف همسر یا پارتنر کمتر کشیده میشن، افسرده، منزوی و پرخاشگر گاهی میشن. درنتیجه ناتوانی در رابطه جنسیشون بیشتر هم میشه و یک سیکل معیوب به وجود میاد. اینها مجدداً خسته و منزوی میشن و ناتوان در مسائل جنسیشون. گاهی برای حل موضوع نعوذ رو به مصرف تریاک هم میارن که اوایل مصرف اگرچه مشکل رو برطرف میکنه، اما تحمل دارویی که پیشبیاد خودش یه معضل میشه غیرقابل درمان».
زیرطبقه بیماریهای مزمن
مشارکتکنندگان بیماریها یا اختلالات مختلفی را بهعنوان عامل مؤثر بر زندگی جنسی خود مطرح کردند که در ادامه به صحبتهای آنان در این زمینه اشاره میشود.
مثلاً مرد سالمند مشارکتکننده: «ما خلاص هستیم. ما قند داروم، قند داروم. فنر داروم. من از مسائل جنسی خلاص هستوم. خانومم مریض هست. ما هیچ (رابطه جنسی) نداروم».
مشارکتکننده دیگری گفت: «من یائسگی ندارم ولی در اثر بعضی بیماریها ممکنه نتونیم رابطه داشته باشیم».
«من خودم زانو درد دارم و برام مشکله (برقراری رابطه جنسی). خانومم جوونتر هست و مشکل بیماری نداره شکرخدا».
یکی دیگر از همسران مشارکتکننده «خودش میگه اگه غذا خوب باشه بیدار باشم و کمرم درد نکنه خوبه (رابطه جنسی)».
طبقه افول جنسی
این طبقه با روند استقرا از دو زیرطبقه ظهور یافته است که شامل کاهش جذابیت رابطه جنسی و طبیعی دانستن کاهش میل جنسی میباشد.
زیرطبقه کاهش جذابیت جنسی
عدم جستوجو یا پیگیری درمان توسط مردان سالمند مبتل به آندروپوز گاهی اوقات بهدلیل نادیده گرفتن نیاز جنسی خودشان است.
مرد سالمند مشارکتکننده: «من از مسائل جنسی خلاص هستوم. خانومم مریض هست. ما هیچ (رابطه جنسی) نداروم. وقتی نشه چه فایده. چرا به زور قرص و دوا باشه. باید طبیعی باشه اما اونم که نیست».
گاهی اوقات مردان سالمند از عدم تحریک یا لزوم تحریککنندگی همسر خود شکایت میکردند.
مرد سالمند مشارکتکننده: «مشکلی ندارم من در این مسائل....... البته وظیفه همسر من هست. اینکه در معرض دیدن قرار بده بدن خودشو رو تا فرد با دیدن تحریک بشه».
یکی از همسران مشارکتکننده: «همسرم سی، چهل روز یکبار هم طرفم نمیاد، اصلاً سراغ ما رو نمیگیره».
گاهی هم بهعلت یائسگی زن (همسر)، مردان مرتب با واکنش پس زدن روبهرو میشوند. درنتیجه رابطه جنسی، جذابیتش را برای او از دست میدهد. مرد سالمند مشارکتکننده «زنم میره تو اتاق بخودش میپیچه پاهاش رو از بیست جا میبنده. با مانتو میخوابه اصلاً..... نه غذا دارم نه همخوابی دارم. خودش یائسه اس. شب که میخوابه از مچ پاش رو میپوشونه. میره کنار بخاری تا سرش رو هشت مدل میپوشونه. منم نمیخوام دیگه.... یکطرفه که نمیشه (رابطه جنسی) دوطرفه میشه!».
زیرطبقه طبیعی دانستن کاهش میل جنسی
یکی از مفاهیم اصلی بهدستآمده مطالعه حاضر، نگرش به کاهش میل جنسی بهعنوان جزء طبیعی و یا حتی اجباری در طول زندگی بود که خواه یا ناخواه فرا میرسد. در مطالعه حاضر، برخی مردان سالمند کاهش میل جنس را طبیعی و دورهای از زندگی در پیری میدانستند.
شرکتکننده: «این خواسته خداونده باید آن را قبول کرد و روال طبیعی زندگی را دنبال کرد». یعنی این موضوع جزئی از زندگی آنها خواهد بود و امری عادی و فطری و خدادادی است. البته در مقابل، مردان سالمندی هم بودند که از شنیدن و اطلاق یائسگی به مردان اظهار تعجب کرده و حتی آن را باور نمیکردند و شوخی میپنداشتند.
مشارکتکننده: «یائسگی مردها (با تعجب و صدای بلند). مگه مردا هم یائسه میشن (با تعجب). شوخی میکنید! یعنی پیرها همهشون همین جوری میشن».
طبقه باورهای ناتوانی
این طبقه خود از دو زیرطبقه مشکل در روابط جنسی و ترس از برقراری رابطه جنسی تشکیل شد.
زیرطبقه ناتوانی در برقراری رابطه جنسی
شدت ناتوانی در برقراری رابطه جنسی نیز ازجمله مواردیست که میتواند موجب عدم توجه مردان سالمند به درمان شود، بهطوریکه اگر این اختلال همیشگی نباشد، لزومی هم برای درمانش نمیبینند.
همسر مشارکتکننده: «تنبلی میکنه دکتر نمیره، چون گاهی اوقات مشکل بدنی داره همیشه هم نیست».
زیرطبقه ترس از برقراری رابطه جنسی
تعدادی از مشارکتکنندگان در حوزه زندگی جنسی خود دارای استرس و دغدغههای فکری بودند از این قبیل که «آیا من توان باردار کردن رو هنوز دارم؟» «آیا بعد رابطه جنسی احساس ضعف به سراغم خواهد آمد؟» «آیا خوردن قرص موجب سکته میشود؟» برای زنان مشارکتکننده (همسران) نیز ترس از احتمال بارداری ناخواسته به دنبال عدم رعایت مسائل پیشگیری اهمیت داشت.
یکی از مردان سالمند مشارکتکننده «میخوام اما از ضعفش میترسم». «اصلاً قرص نمیخورم چون میگن ضرر داره. نمیدونم». «من میلی و رابطه جنسیای ندارم الان دیگه اصلاً. یعنی اگر هم دارم نمیخوام الان. بعدش سستی داره نخوت داره. همچین چشمها یه کم بد میبینه تار میبینه. فایده نداره اصلاً. شهوت انگیختن به رغبت یعنی خون خود را ریختن».
طبقه ادراکات منفی از زندگی جنسی
این طبقه شامل زیرطبقات عدم رضایت از زندگی جنسی و باور عدم کنترل بر کیفیت زندگی جنسی میباشد.
زیرطبقه عدم رضایت از زندگی جنسی
در اکثر اوقات وقتی درمورد کیفیت زندگی جنسی از مردان سالمند مبتلابه آندروپوز سؤال میشد، آنها بحث رضایتمندی از مسائل جنسی بهطور عام و رابطه جنسی بهطور خاص را مطرح میکردند و بر این باور بودند که هر وقت بخواهند رابطه جنسی با همسر خود برقرار کنند معمولاً درخواست آنها رد نمیشود و بنابراین از این منظر رضایت داشتند. همچنین کم بودن احتمالی روابط جنسی خود را ناشی از عدم توانایی یا خواست خودشان ارزیابی میکردند و حتی در موارد امتناع یا بیمیلی همسر خود بهدلیل داشتن بیماری حق قائل میشدند. یکی از مشارکتکنندگان در این رابطه چنین نظر داد «من رضایت دارم و زندگانیمون خوبه. رابطمون رو بگم که تقریباً ماهی یبار یا بیشتر است. تا دو نفر هم راضی نباشن نمیشه (رابطه جنسی) داشت. خانومم هم مشکلی نداره بنده خدا هر وقت بهش گفتم».
«از عیال و رابطه جنسی راضیام. سن که بالا میره طرفین هر دو میلشون کم میشه. همسرم میل داره هر دو هفته اما زودتر نه. رابطه جنسی ما طبیعیه. عرض کنم خدمت شما که زیادی بخوای بری خوب نیست، اما برنامهای که من دارم مناسبه هر دو هفته. ضعف و ناراحتی هم ندارم. انسان استراحت کنه بدنیست. شنیدم از دیگران که بیحس میشیم اما من برنامه داشتم همیشه توی زندگیم».
زیرطبقه باور عدم کنترل بر کیفیت زندگی جنسی
براساس تحلیل ادراکات مشارکتکنندگان، باور کنترل رفتاری مبین کنترل فرد بر روی وضعیت و کیفیت زندگی جنسی میباشد. براساس نتایج حاصل از مصاحبهها، باور اکثر مشارکتکنندهها مبین این بود که موقعیت مکانی مراکز بهداشتی و سایر مراکز ارائهدهنده خدمات تخصصی، محدودیت زمانی در ارائه خدمات دولتی (در شیفت صبح) و همچنین بار مالی برخی خدمات باعث سختتر شدن حفظ یا بهبود وضعیت کیفیت زندگی جنسی برای آنها شده است. یکی از مشارکتکنندگان شاغل گفته بود «اینکه آدم واقعاً بتونه در مسائل جنسیش هم سؤال بپرسه یا مراقبت کنه مهمه! اون موقعی که من باید برم مرکز بهداشت پیشپزشک یا مشاور صبحه. وقتیه که من سرکارم. برام خیلی مشکله بخوام برم این مراکز. پیشدکتر خصوصی هم که نمیتونم برم».
مشارکتکننده دیگری گفت: «بچهها یه روز هستند دو روز نیستند. من چطوری برم کجا باید برم یاد ندارم».
دررابطهبا دوری و متفرقه بودن مراکز ارائهدهنده خدمت یکی از مشارکتکنندگان گفت «رفتوم دکتر گفت نکن. گفت ضعیف هستی. از جنسی ضعیف هستی. از اسپرم ضعیف هستی. دکتر جنسی بود. گفت آزمایش بده. گفتند برم فلان جا. یه بار برم آزمایشگاه، یبار نتیجه بگیرم، باز دوباره نوبت دکتر».
یکی از متخصصان هم از نبود مراکز تخصصی در سطح استان و حتی کشور شکایت داشت: «حالا بر فرض سطح تستوسترون خونشون رو هم چک کردند، کجا براشون تزریق میکنند؟ کسی نیست. متخصصی نداریم که نظارت داشته باشه به این برنامهها !».
یکی دیگر از مشارکتکنندگان درزمینه هزینه داشتند تأمین مواد غذایی گفته بود «میگن میخوای تقویت بشی ماهی بخور، فلان چیزو بخور، میوه بخور، اینا خودش هزینه زیاد داره. آدم نمیتونه سالی یه بارم ماهی بخوره، همین طور میگن پشت سر هم! (با تاسف)».
طبقه تعارض نقش جنسی
این طبقه دارای یک زیرطبقه شامل اختلال در نقش میباشد که به شرح زیر است:
زیرطبقه اختلال نقش
براساس اظهارات شرکتکنندگان یکی از زیردستههای حمایت، ایجاد اختلال در نقش تعیین شد. گروهی از مشارکتکنندگان تغییرات روحی نظیر تحریکپذیری، افسردگی، عدم تعادل خُلقوخوی ناشی از یائسگی را علت اختلال نقش در روابط با همسر و فرزندان ذکر کردند.
شرکتکننده «یه مرد دچار استرس میشه که با از دست دادن توان و قدرت جنسی از چشم زنش بیوفته و دوره بدی براش به وجود بیاد».
درونمایه احساس و تجربه زندگی غیرجنسی
این درونمایه از طبقات فقدان صمیمیت جنسی و حس آزادی از نقش جنسی تشکیل شده است.
طبقه فقدان صمیمیت جنسی
این طبقه خود به زیرطبقاتی همچون افت ارتباطات بین فردی، سازگاری همسران، نگرانی، استرس و عدم آرامش زنان یائسه (همسران) و نارضایتی از عدم همکاری اشاره میکند.
زیرطبقه افت ارتباطات بینفردی
اکثر شرکتکنندگان عقیده داشتند که عواملی مثل فعالیتهای اجتماعی و معاشرت با دیگران به افزایش کیفیت رابطه جنسی و کیفیت زندگی جنسی کمک میکند و باعث میشود احساس بهتری داشته باشند.
یکی از همسران شرکتکننده: «وقتایی که خودش دلش خوشه، با دوستاش بگو بخندی داره توی خونه هم اخلاقش بهتره، سراغمون رو بیشتر میگیره برا رابطه (جنسی)، سرحالتره».
زیرطبقه سازگاری همسران
همسران مردان سالمند اظهار کردند که این دوران، یک مرحله جدید از زندگی بدون مسئولیت بچهداری چه برای مرد و چه برای زن است و حالا با کاهش میل مرد به رابطه جنسی و نخواستن فرزند بیشتر فرصت بیشتری جهت انجام فعالیتهای دلخواه خود دارند.
شرکتکننده (از همسران مردان سالمند): «حالا که بچه هم نمیخوایم که بخوایم بریم دنبال دوا درمونش. کارای دیگهای هم داریم. جوون که بودیم خوب بود. الان باید فکر چیزای دیگه باشیم، کارای عاقبت بخیری».
زیرطبقه استرس و عدم آرامش زنان یائسه (همسران)
نگرانی زنان برخی از سالمندان مشارکتکننده تغییرات خُلقی خود نظیر عصبانیت را ناشی از یائسگی زنانه خودشان میدانستند. برخی از همسران شرکتکنندگان در این پژوهش نگران عوارض یائسگی خود بودند. از دست دادن انرژی و توان رابطه جنسی مناسب را از مضرات دوره یائسگی میدانستند. این مسئله برای آنان استرس زیادی ایجاد کرده و نیاز آنها را به حمایت بیشتر میکرد.
شرکتکننده: « زنان یائسه آرامش ندارند. دلهره عوارض پا درد، کمر درد، داغ شدن پاها و احتمال حاملگی بدون اینکه بخواهیم هست».
زیرطبقه نارضایتی از عدم همکاری
در اکثر اوقات وقتی درمورد کیفیت زندگی جنسی از مردان سالمند مبتل به آندروپوز سؤال میشد آنها بحث رضایتمندی از مسائل جنسی بهطور عام و رابطه جنسی بهطور خاص را مطرح میکردند و بر این باور بودند که هر وقت بخواهند رابطه جنسی با همسر خود برقرار کنند، معمولاً درخواست آنها رد نمیشود و بنابراین از این منظر رضایت داشتند. همچنین کم بودن احتمالی روابط جنسی خود را ناشی از عدم توانایی یا خواست خودشان ارزیابی میکردند و حتی در موارد امتناع یا بیمیلی همسر خود بهدلیل داشتن بیماری حق قائل میشدند. یکی از مشارکتکنندگان در این رابطه چنین نظر داد «من رضایت دارم و زندگانیمون خوبه. رابطمون رو بگم که تقریباً ماهی یبار یا بیشتر است. تا دو نفر هم راضی نباشن نمیشه (رابطه جنسی) داشت. خانومم هم مشکلی نداره بنده خدا هر وقت بهش گفتم».
«از عیال و رابطه جنسی راضیام. سن که بالا میره طرفین هر دو میل شون کم میشه. همسرم میل داره هر دو هفته اما زودتر نه. رابطه جنسی ما طبیعیه. عرض کنم خدمت شما که زیادی بخوای بری خوب نیست اما برنامهای که من دارم مناسبه هر دو هفته. ضعف و ناراحتی هم ندارم. انسان استراحت کنه بد نیست. شنیدم از دیگران که بیحس میشیم اما من برنامه داشتم همیشه توی زندگیم».
البته در یک مورد مرد سالمند مشارکتکننده عدم رضایت از همسر خود را دررابطهبا مسائل جنسی مطرح کرد و انتظار دیگری از او داشت «من اگر از خانمم نزدیکی نخوام یکبار جلو نمیاد. رضایت دارم اما زنم ضعیفه و منو عصبانی میکنه. رابطهمون سرده. 4 ماهه اون میره اون اتاق و من این اتاق. من رضایت ندارم از خانومم. راضی نیستم ازش. زنم میره تو اتاق بخودش میپیچه پاهاش رو از بیست جا میبنده. با مانتو میخوابه اصلاً».
طبقه حس آزادی از نقش جنسی
این طبقه از زیرطبقه ایجاد فرصت جدید زندگی تشکیل شده است.
زیرطبقه ایجاد فرصتهای جدید زندگی
چند نفر از مردان سالمند دوره کاهش میل جنسی را بهعنوان فرصتی برای انجام سایر تفریحات و یا تکالیف دینی مدنظر داشتند.
مشارکتکننده: «زمان استراحته حالا دیگه. حالا وقت نزدیک شدن به خدا هست و مسافرتهای زیارتی».
«اینکه آدم بتونه ورزش کنه، پیادهروی کنه، غذای خوب بخوره خوبه. درسته برای بالابردن توان جنسیمون میگین اما برای زندگیمون هم بهتره که ازین به بعد وقت بیشتری هم داریم».
درونمایه تمایل به داشتن زندگی جنسی فعال
این درونمایه طبقات حس برتری مردانه و انتظار از درمان را دربردارد.
طبقه حس برتری مردانه
این طبقه خود از زیرطبقات نگرشهای یکجانبه و مردسالارانه و نیز باور هنجاری عدم یائسگی مردان تشکیل شده است.
زیرطبقه نگرشهای یکجانبه/مردسالارانه
گاهی بیتوجهی به نیاز جنسی زن عامل بیتوجهی مردان سالمند به درمان آندروپوز یا بهبود کیفیت زندگی جنسی است.
مشارکتکنندهای از همسران مردان سالمند مبتلابه آندروپوز میگفت: «زمانی که نیاز دارم (رابطه جنسی) سراغش میرم، میگه خستهام. میلی هم ندارم و تا دو سه ماه حتی یادش میره. یه دکتر هم نمیره ببینن چشه. اصلاً انگار نه انگار که مشکلی هست. منو حساب نمیکنه که گاهی نیاز دارم».
در بعضی مواقع مردان داشتن مشکل را انکار میکنند و به امید رفع خودبهخودی مشکل سراغ درمان نمیروند.
سالمند مشارکتکننده: «مشغله مون زیاده. کارمون که کم بشه این مشکل هم حل میشه. اینا که مشکل نیست».
گاهی مردان سالمند مشکلات و مسائل زندگی جنسی خود و همسرشان را حریم خصوصی میدانند و برای مطرح کردن آنها نزد متخصص یا مشاور ناپسند میدانند.
یکی از همسران مشارکتکننده: «درمانگاه که رفتیم گفتند بعضی داروهای اعصابش رو زناشوییش اثر داره و خواستند راهنماییش کنند، اما نخواست گوش بده و یا چیزی بگه از مسائل زندگیمون».
گاهی هم درمان را توأم با عوارض میبینند و از ادامه آن خودداری میکنند.
یکی از همسران مشارکتکننده: «همین قرصایی که دکتر براش داده، میبینم نمیخوره. بهش میگم چرا نمیخوری میگه ضرر داره واسه من. خیلیا زیاد که قرص خوردن سکته کردن، مضره».
زیرطبقه باورهنجاری عدم یائسگی مردان
براساس تجربیات برخی مردان سالمند مشارکتکننده مردان هیچگاه یائسه نمیشوند و یائسگی پدیدهای متعلق به زنان است.
مشارکتکننده: «من توان دارم همیشه. زنان موقع پیریشون یائسه میشن نه ماها».
طبقه انتظار از درمان
این طبقه خود از زیرطبقات اصلاح اختلال نعوظ و حل مشکل جنسی تشکیل شده است.
زیرطبقه اصلاح اختلال نعوظ
انتظار برخی از مشارکتکنندگان از درمان اصلاح عدم نعوظ میباشد. مرد سالمند مشارکتکننده: «اونجا که میرم سراغش، نمیتونم نزدیکی کنم. بازی میکنم اما نمیشه. خانوم هم نزدیکی میخواد نه فقط بازی. چکار باید بکنیم. کی میدونه. الان چندسالی میشه».
زیرطبقه حل مشکل جنسی
انتظار برخی از درمان فقط اصلاح اختلال نعوذ نیست، بلکه حل مشکل جنسی است. حتی اگر اختلال نعوذ بهصورت فیزیکی حل شود، مشکل جنسی همچنان پابرجاست.
همسر مشارکتکننده: «دکتر یه دارویی داد واسهاش گفت قبل نزدیکی بخوره. وقتی اثر کرد انجام بدیم همون موقع. اما یکی دوبار که خورد و نعوذ داشت سریع میخواست انجام بده تمومش کنه بدون آمادگی. منم گفتم نمیخوام. دردش بیشتر اذیت میکنه. یه کاری باید کرد این مشکل حل بشه عجله نکنه منم درد نکشم».
بحث
تحلیلهای انجامشده بخش کیفی مطالعه، علائم و نشانهها و ابتلاء به بیماریهای مزمن را در دسته اختلالات ارگانیک قرار داده است که همراه با طبقات دیگری همچون افول جنسی، باورهای ناتوانی، ادراکات منفی از زندگی جنسی و تعارض نقش جنسی مؤلفه ناتوانی جسمی درکشده را در تبیین کیفیت زندگی جنسی مردان سالمند مبتلابه آندروپوز تشکیل میدهد. این بدان معنی است که مردان سالمند با ابتلاء به عوارض آندروپوز و بیماریهای مرتبط با آن، نوعی ناتوانی جسمی را تجربه و درک کرده و یا خواهند کرد. هرچند اطلاعات زیادی از وضعیت کیفیت زندگی جنسی آنان به تفکیک نوع بیماری یا اختلال در دست نیست. این دسته از بیماران ازنظر سنی هم همگون نبودند. بنابراین جامعه آماری در مطالعات این حوزه از بیماریها، به سالمندان اختصاص ندارد. اینگونه بیماریهای مزمن علاوهبر مشکلات جسمی ناشی از عوارض بیماری مانند تغییرات عروقی و به دنبال آن اختلال تدریجی در نعوظ، در حیطههای مربوط به روان و رفتار عاطفی هم دارای علائم و نشانههای متعددی هستند که میتوانند جنبههای جنسی کیفیت زندگی این بیماران را تحت تأثیر خود قرار دهد.
دررابطهبا سایر مؤلفههای اصلی تبیینکننده کیفیت زندگی جنسی، تحلیلهای انجامشده مطرحکننده موضوع دیگری ازجمله احساس و تجربه زندگی غیرجنسی نیز بود. در این راستا مشاهده شد که فقدان صمیمیت جنسی و حس آزادی از نقش جنسی تشکیلدهنده این مؤلفه هستند. بنابر نظرسنجی که مجله پزشکی نیوانگلند انجام داده است. حدود 77 درصد از افراد از این جمعیت بیان کردهاند که در سنین سالمندی، هیچگونه رابطه جنسی حتی در طول 1 سال هم ندارند. نتایج کمی این پژوهش هم نشان میدهد 48 درصد از مردان حداقل 1 بار هم در هفته به دنبال رابطه جنسی نبودهاند.
در توجیه بروز و شیوع اینگونه رفتارهای غیرجنسی باید گفت باتوجهبه اینکه در ذهن بسیاری از افراد، بـارداری ثمــره رابطــه جنــسی اســت، زمــانی کــه مثلاً در سنین یائسگی زنان، بــارداری روی نمیدهد، رابطه جنسی بهصورت یـک رابطـه بیحاصـل دلسردکننده تدریجاً در ذهن افراد نقش میبندد و پس از مدتی، زوجین سالمند به این نتیجه میرسند کـه رابطـه جنـسی آنها زمانی ست که به بارداری دست یابند. به همین خاطر فراموش میکنند که رابطـه جنـسی آنها، پاسـخ بـه نیـاز طبیعیشان نیز است [
17] و بدینگونه نوعی زندگی غیرجنسی را حس و تجربه میکنند. باتوجهبه اینکه امروزه مردان حتی در سنین سالمندی جهت تأمین نیازهای مالی مشغلههای کاری نیز دارند و بنابر ضرورت زمان در منزل بودن آنان که به استراحت و خواب تعلق میگیرد، فرد نمیتواند به رابطه جنسی فکر کند. این در حالیست که همسر وی نیز قادر به دستیابی به نیازهای جنسی خود نبوده و بهطور مرتب تمایلات جنسی خود در زندگی را سرکوب و آن را انکار میکند.
دررابطهبا مؤلفههای اصلی تبیینکننده کیفیت زندگی جنسی، تحلیلهای انجامشده حاکی از درونمایه تمایل به داشتن زندگی جنسی فعال نیز بودهاند. این درونمایه نشان میدهد انتظار مردان از درمان کردن نعوظ و مشکل جنسی خود از یک سو و داشتن حس مردانه مبنی بر داشتن همیشگی قوای جنسی، آنان را متمایل به داشتن زندگی فعال جنسی نگه میدارد. بسیاری از مردان بالای 70 سال همچنان مایل به مقاربت جنسی هستند. مطالعهای توسط شبسای و همکاران بر روی تعداد زیادی از مردان انجام شد که نشان داد اختلال نعوظ خود انگیزه کافی جهت جستوجوی درمان ایجاد نمیکند، بلکه خواستن یک ارتباط جنسی فعال که اختلال نعوظ آن را مختل میکند عامل جستوجوی درمان است [
18]. غربالگری مشکلات جنسی در مراکز بهداشتی توسط متخصصان میتواند بهعنوان خط اول درمان مفید واقع شود. سپس جهت تکمیل خدمات تخصصی مشکلات جنسی، ارائه آن در قالب خدمات مناسب تیمی متشکل از آندرولوژیست، ارولوژیست، روانشناس، روانپزشک و سکستراپیست پیشنهاد میشود تا افراد نیازمند به آنها ارجاع داده شوند.
محدودیتهای مطالعه
دشواری در جلب رضایت برخی سالمندان مبتلابه علائم و نشانههای آندروپوز و همسران آنها برای شرکت در پژوهش و پاسخ به سؤالات پرسشنامهها از محدودیتهای پژوهش بود. برخی از آنان انجام چنین پژوهشهایی را عاری از هرگونه منفعت و مزیت برای خود میدانستند.
محدودیت های پژوهش
باتوجهبه این که نمونههای این مطالعه از سالمندان فعال و ساکن در جامعه که به مراکز بهداشتی شهرمراجعه کردند، انتخاب شدند، بنابراین نمیتوان بهطور قطعی نتایج مطالعه حاضر را به تمام سالمندان جامعه از جمله سالمندان خیلی پیر، موارد بستری در بیمارستان و یا ساکن خانه سالمندان تعمیم داد. همچنین خستگی احتمالی و یا وضعیت جسمی، روحی و روانی مربوط به سنین سالمندی افراد هنگام مصاحبهها نیز میتواند بر اعتبار دادههای جمعآوریشده در این پژوهش، تأثیرگذار بوده باشد.
پیشنهادات و کاربردهای عملی
ضمن آنکه این پژوهش میتواند دستمایه سایر مطالعات در آینده قرارگیرد، پیشنهاد میشود مطالعات کیفی بیشتری پیرامون اهمیت و تأثیرات آندروپوز بر زندگی جنسی مردان از دیدگاههای همسران و متخصصان حوزه سالمندی در شهرها، روستاها و جوامع مختلف صورت گیرد. بهعلاوه این شناخت، تغییر یا تصحیح دیدگاه افراد، خانوادهها و جامعه نسبت به این موضوع، میتواند بهعنوان یک هدف کاربردی مدنظر برنامهریزان، رسانهها، سازمان بهزیستی و سازمانهای ذیربط سالمندان قرار گیرد.
نتیجهگیری نهایی
باتوجهبه شیوع بالای علائم و نشانههای آندروپوز در سالمندان ایرانی متخصصان، پژوهشگران و مسئولین مربوطه بایستی تمرکز بیشتری بر برنامههای مراقبتی دوران آندروپوز داشته باشند. همچنین نتیجه مصاحبههای عمیق با سالمندان مبتلابه نشانگان آندروپوز بیانکننده مؤلفههایی است که میتواند با مطرح شدن و موردتوجه قرار دادن آنها (شامل ناتوانی جنسی درکشده، حس و تجربه زندگی غیرجنسی و تمایل به زندگی جنسی فعال)، مسئولین و پژوهشگران را در تسهیل برنامهریزیهای مناسب این حوزه یاری دهد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، هدف از انجام مصاحبهها و روش ثبت و حذف آنها برای شرکتکنندگان به وضوح توضیح داده میشد و به هریک از آنها اطمینان داده شد که میتوانند در هر مرحلهای که بخواهند تحقیق را ترک کنند. درنهایت، پژوهشگر تلاش کرد تا هویت شرکتکنندگان و سایر اطلاعات را بهطور کاملاً محرمانه حفظ کند و دردسترس دیگران قرار ندهد. کد اخلاق این پژوهش با شمارهIR.TBZMED.REC.1400.015در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی تبریز شده است.
حامی مالی
این مقاله حاصل بخشی از پایاننامه مقطع دکترای سالمندشناسی مجتبی محمدی گروه آموزشی سلامت سالمندی، دانشکده بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی تبریز است
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از سالمندان شرکتکننده در پژوهش حاضر و همچنین از اساتید دانشکده و کلیه مسئولین مراکز بهداشت شهر مشهد که اجرای این مطالعه را ممکن ساختند، تشکر و سپاسگذاری میشود.