دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1392 )                   جلد 8 شماره 4 صفحات 40-32 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه علوم پزشکی کرمان
2- مرکز تحقیقات مدل‌سازی در سلامت، پژوهشکده آینده‌پژوهی در سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران. ، ahaghdoost@gmail.com
3- مرکز تحقیقات مسایل اجتماعی و روانی سالمندان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران
چکیده:   (19118 مشاهده)

اهداف: باتوجه‌به افزایش جمعیت سالمندان در کشور، این مطالعه با هدف تعیین میزان ناتوانی سالمندان و عوامل مرتبط با آن، به‌منظور برنامه‌ریزی برای پیشگیری از ناتوانی و کاهش عوارض آن در افراد سالمند درنظر گرفته شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش به روش مقطعی و توصیفی‌تحلیلی بر روی ۳۰۰ نفر از سالمندان ۶۰ سال و بیشتر از ۶۰ سال شهر اصفهان، به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، در هشت منطقه از مناطق چهارده‌گانۀ شهر انجام شد. روش گردآوری داده‌ها ازطریق مراجعه به در منازل افراد سالمند و مصاحبه با آنان بوده است. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسش‌نامه‌ای مشتمل بر دو بخش بود که بخش اول دربارۀ مشخصات دموگرافیکی، اقتصادی‌اجتماعی، ابتلا به بیماری‌ها و نیاز‌های سالمندان تحت مطالعه و بخش دوم، پرسش‌نامۀ استاندارد WHODASI از منابع سازمان بهداشت جهانی بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه‌وتحلیل شدند.

یافته‌ها: میانگین سِنی کل افراد موضوع مطالعه، ۷۱/۴ سال و میانه و نمای سن آنان ۷۰ سال بود. در میان سالمندان تحتِ مطالعه، ۱۵/۷درصد بدون ناتوانی بودند و بیشتر آن‌ها، یعنی ۳۳/۳درصد، میزان ناتوانی‌شان کم بود. درمقابل، بیشترین میزان بدون ناتوانی، یعنی ۶۳/۳درصد، بدون درنظرگرفتن افراد شاغل، مربوط به حیطۀ سازش و زندگی با مردم بود. این درحالی است که بیشترین میزان ناتوانی خیلی شدید در حیطۀ تحرک و جابه‌جایی، ۳۲/۷درصد و پس از آن، در حیطۀ وظایف روزمره، ۲۵/۳درصد دیده شد. با افزایش سن، نمرۀ ناتوانی زیاد (۰/۴=r) شد و با افزایش درآمد، نمرۀ ناتوانی (۰/۳-=r) کاهش معنادار نشان داد. همچنین، زنان، بیوه‌ها، کسانی که با سایر افراد غیر از خانوادۀ خود زندگی می‌کردند، بی‌سوادان و کارگران، به‌طور معناداری ناتوانی بیشتری داشتند. ازنظر عوامل اختلالات و بیماری‌ها، شدت ناتوانی در این دسته از بیماری‌های زیر بود: بیماری‌‌های اسکلتی عضلانی، بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، اختلال تکلم، سکتۀ مغزی، نداشتن تعادل، آلزایمر، پارکینسون و اختلالات شناختی و حافظه؛ به‌طوری‌که میانگین نمرۀ ناتوانی از ۱۰۰ به‌طور تقریبی، در مبتلایان به بیماری‌‌های عضلانی‌اسکلتی ۲/۷ برابر، آلزایمر ۲/۶ برابر، پارکینسون ۲/۷ برابر، بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، اختلال تکلم، سکتۀ مغزی، اختلال شناخت و حافظه و نیز نداشتن تعادل، دو برابر شد.

نتیجه‌گیری: باتوجه‌به اینکه سن از عوامل مؤثر بر ناتوانی بود، لازم است تدابیری برای به‌تعویق‌انداختن ناتوانی در سنین بیشتر و نیز ارائۀ خدمات توان‌بخشی برای حفظ استقلال و بهبود عملکرد افراد سالمند، به‌خصوص زنان سالمند صورت گیرد. براساس نتایج این مطالعه، به‌نظر می‌رسد عمده‌ترین بیماری‌هایی که در سالمندان ایجاد ناتوانی می‌کنند، اختلالات عضلانی‌اسکلتی و افسردگی هستند که دراین‌راستا، لازم است امکانات تشخیص زودرس و درمان و خدمات بازتوانی برای سالمندان فراهم شود.

واژه‌های کلیدی: سالمند، عوامل خطر، ناتوانی
متن کامل [PDF 278 kb]   (4789 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1392/4/7 | پذیرش: 1392/8/29 | انتشار: 1392/10/11

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.