اهداف: افزایش آزار سالمندان در کشورهای درحالتوسعه از جمله ایران، به مشکلی بهداشتی تبدیل خواهد شد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مداخله مددکاری اجتماعی با رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش تجربه آزار سالمندان بود.
مواد و روشها: 29 سالمند در دو گروه مداخله (14=n) و کنترل (15=n) شرکت کردند. سالمندان و خانواده در قالب یک کارآزمایی بالینی از شهریورماه تا دیماه 1393 وارد پژوهش شدند و بهصورت تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، مداخله 5 جلسهای مددکاری اجتماعی را با رویکرد شناختی-رفتاری مبتنیبر خانواده دریافت کردند. پرسشنامه «سوءرفتار نسبت به سالمندان در خانواده» برای ارزیابی سالمندآزاری در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بهکارگرفته رفت. از تحلیل واریانس با اندازههای مکرر و آزمون ویلکاکسون برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: همه شرکتکنندگان، تجربه حداقل یک نوع آزار را گزارش کردند و 75/9درصد آنها فرزندان خود را بهعنوان «آزارگر» معرفی کردند. تحلیل واریانس با اندازههای مکرر نشان داد که مددکاری اجتماعی شناختی-رفتاری مبتنیبر خانواده در کاهش نمره کل سالمندآزاری مؤثر بوده است. آزمون ویلکاکسون کاهش معناداری را در خردهمقیاسهای غفلت مراقبتی (0/01=P)، سوءرفتار روانشناختی (0/003=P)، سوءرفتار مالی (0/01=P)، سلب اختیار (0/005=P) و غفلت مالی (0/02=P) گروه مداخله نشان داد. درحالی که مداخله در مورد سوءرفتار جسمی (0/31=P) اثربخش نبوده است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مددکاری اجتماعی شناختی-رفتاری مبتنی بر خانواده بر کاهش آزار سالمندان مؤثر است. برای پژوهشهای بعدی پیشنهاد میشود پژوهش مشابه با نمونه بزرگتر و پیگیری 3 و 6 ماهه انجام گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |