اهداف: افسردگی و اختلال شناختی از مشکلات شایع سالمندان است که هر دو مشکل موجب افت کارایی، افت کیفیت زندگی و افزایش مرگ و میر میشود. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین افسردگی و سلامت شناختی در سالمندان جامعه است.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت مقطعی مقایسهای انجام شد. در این پژوهش از پرسشنامه بررسی سلامت شناختی اماماسای و پرسشنامه مقیاس افسردگی سالمندان برای بررسی سلامت شناختی و افسردگی 120 سالمند شرکتکننده در مطالعه استفاده شد. پس از آن ضمن بررسی شیوع اختلال افسردگی و سلامت شناختی بر اساس مشخصات دموگرافیک سالمندان، با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، ارتباط بین افسردگی و سلامت شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که در سطح معنیداری 0/01 ارتباط معنیداری بین افسردگی و اختلال شناختی وجود دارد و این نتایج با یافتههای مطالعات قبلی همخوانی دارد.
نتیجهگیری: ارتباط بین افسردگی و سلامت شناختی ریشه در نظریه تغییرات شناختی وابسته به سن قطعه پیشانی دارد. مسیر قشری، استریاتومی، پالیدمی، تالاموسی و قشری قویا با عملکردهای شناختی اجرایی قطعه پیشانی در ارتباط است. در افراد افسرده دچار ناکارآمدی میشود. نتیجه کاربردی که از این مطالعه و با کمک مطالعات آتی مداخلهای میتوان گرفت این است که توانبخشی شناختی میتواند به عنوان درمانی برای افسردگی سالمندان مطرح شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |