اهداف: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفیتحلیلی از نوع همبستگی است که با هدف کلی تعیین خودکار آمدی و فشار مراقبتی و بررسی ارتباط آنها در مراقبین عضو خانواده سالمندان مبتلا به آلزایمر مقیم در منزل شهر تهران، در سال 1384 انجام پذیرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه 81 نفر از مراقبین عضو انجمن آلزایمر ایران بودند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه مشتمل بر اطلاعات فردی؛ سنجش خود کار آمدی و فشار مراقبتی مراقبین عضو خانواده بود.
یافتهها: یافتهها نشان داد اکثریت واحدهای مورد مطالعه را زنان 60 درصد، با نسبت همسری 56 درصد، متاهل 64 درصد، در سطح تحصیلات سیکل 39 درصد، خانهدار 55 درصد که با سالمند تحت مراقبت در یک خانه به سر میبرند (52درصد) تشکیل میداد. 45 درصد این واحدها برای ارائه مراقبت آموزش رسمی نداشتند و 53 درصد نیز از ارایه مراقبت به سالمند خود راضی بودند این در حالی بود که 36 درصد آنان سلامت خود را بد ارزیابی نموده و 35درصد نیز مدعی ابتلا به اختلالات روان بودند. مهمترین نیاز مراقبتی مراقبین را نیاز به آموزش تشکیل دادته و از نظر آنان اولین اولویت مراقبتدهی به سالمندانشان حمایت و مراقبت روحی و روانی، و به ترتیب در درجات بعدی حمام دادن و رعایت نظافت بیمار قرار داشت. میانگین خودکارآمدی 66.96 (106-29) و فشار مراقبتی 39.43 (65-17) محاسبه شد. این دو متغیر با هیچیک از متغیرهای منظور در مشخصات فردی مرتبط نبود و بین دو متغیر همبستگی معنیدار 0.539 با P=0.01 برقرار بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی و فشار مراقبتی مفاهیمی کاملا فردی بوده و به برآورد و ادراک کلی فرد از خود بستگی دارد. از سوی دیگر اگر چه مراقبت از سالمند مبتلا به آلزایمر امری استرسآور محسوب میشود. لیکن ارزیابی مراقبین از این استرس به گونهای نیست که مراقبین، آن را غیر قابل رویارویی تعبیر کنند. بهطوریکه میانگین در حد متوسط فشار مراقبتی و ارتباط مثبت آن با احساس خودکارآمدی نشاندهنده تعبیر بالنسبه مثبت مراقبین از استرس مراقبت میباشد. یافتههای این مطالعه با یافته سایر محققین در حوزه مراقبت همخوان بود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |