1- گروه آموزشی گفتاردرمانی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- گروه آموزشی گفتاردرمانی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، fa.yadegari@uswr.ac.ir
3- گروه آموزشی آمار زیستی و اپیدمیولوژی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
چکیده: (145 مشاهده)
اهداف: سالمندی طبیعی با افتهایی در حوزه های جسمانی، حسی، روانیحرکتی و شناختی همراه است. این گونه کاهش های طبیعی هر گاه با بیماری مزمنی همچون آفازی ناشی از سکتۀ مغزی همراه گردد می تواند کیفیت زندگی فرد را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد.هدف این مطالعه بررسی و مقایسه کیفیت زندگی سالمندان ایرانی مبتلا به سکتۀ مغزی در شدتهای مختلف آفازی بود.
مواد و روشها: مطالعۀ حاضر به صورت مقطعی در سال 1401-1402 با مشارکت 56 فرد فارسی زبان دارای آفازی 60 سال به بالا انجام شد که با بسته آزمون تشخیصی زبانپریشی فارسی نسخۀ غربالگری بالینی (P-DAB-1) در سه شدت خفیف (21 نفر)، متوسط (14 نفر) و شدید (21 نفر) دستهبندی شدند. شرکتکنندگان عمدتاً از شهر تهران و تعدادی کمی از شهرهای شیراز، کرمان و آمل به شیوۀ نمونهگیری غیرِاحتمالی انتخاب شدند. سپس مقیاس کیفیت زندگی در سکته و آفازی (SAQOL-39) توسط افراد دارای آفازی تکمیل گردید. جهت تحلیل دادهها، ابتدا از آزمونهای آماری توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار برای خلاصهسازی و توصیف ویژگیهای اصلی دادهها استفاده شد. برای تعیین نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیرو-ویلک بهره گرفته شد. جهت بررسی تفاوتهای بین گروهها، آزمون آنووای یکطرفه بهکار رفت و برای شناسایی گروههای متفاوت از آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. برای بررسی تأثیر گروه سنی و مدت زمان گذشته از سکته مغزی بر کیفیت زندگی بیماران، از تحلیل کواریانس (ANCOVA) استفاده گردید. متغیرهای گروههای سنی و مدت زمان گذشته از سکته به عنوان متغیرهای مستقل و نمره کیفیت زندگی به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شدند. همچنین، برای بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون بهرهمند شدیم. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 انجام شد و سطح معناداری برای تمامی آزمونها 0/05 و برای ضریب همبستگی 0/001 لحاظ گردید.
یافتهها: 30 مرد و 26 زن با میانگین سنی 68/61 (دامنۀ سنی 90-60 سال)، میانگین مدت زمان گذشته از سکته 18/ 30 ماه (دامنۀ 120-1 ماه) در مطالعه حاضر شرکت کردند. بین آفازی شدید و خفیف در نمرۀ کل کیفیت زندگی و خردهمقیاس ارتباطیِ SAQOL-39، همچنین میان آفازی متوسط و شدید در خردهمقیاس فیزیکی تفاوت معنادار مشاهده شد (0/05>p)، اما در خردهمقیاس روانی- اجتماعی و انرژی تفاوت معنادار وجود نداشت (0/05<p). و سن (0/466=p) و زمان گذشته از سکته (0/209=p) تأثیر معناداری بر کیفیت زندگی نداشتند. بین بعد ارتباطی با نمرۀ شدت آفازی همبستگی قوی و مستقیم (0/001>p، 0/51=r) وجود داشت و در مورد کل ابزار (0/001>p، 0/37=r)، ابعاد روانی اجتماعی(0/001>p، 0/36=r)، فیزیکی و انرژی (0/001>p، 0/23=r)، نیز ارتباط مستقیم ضعیف تا متوسط بود.
نتیجهگیری: با افزایش شدت آفازی، نمرۀ کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به سکتۀ مغزی کاهش مییابد. این نتایج اهمیت توجه به شدت بیماری را در ارزیابی کیفیت زندگی سالمندان مد نظر قرار میدهد و میتواند راهنمایی برای مداخلات درمانی و حمایتی باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
گفتاردرمانی دریافت: 1403/9/6 | پذیرش: 1403/10/24