اهداف: ارائه یک مدل رگرسیونی برای تبیین سلامت روانی و جسمی سالمندان بر اساس محل اقامت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر بر پایه همبستگی در 250 نفر از جامعه سالمندان 60 سال و بالاتر زن و مرد مقیم منزل و خانه سالمندان شهر تهران انجام شد. با توجه به اینکه حداقل حجم نمونه برای مطالعات همبستگی 100 و بیشترین تعداد موردنیاز برای آزمون همخوانی مجذور کای 200 نفر توصیه شده با احتساب افت نمونه بر پایه طرح نمونهبرداری چند مرحله ای بصورت تصادفی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک و SF-36 توسط پرسشگران آموزش دیده انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: میانگین گروه سالمندانی که دارای درآمد ناکافی هستند در هر سه نمره سلامت جسمی، روانی و کلی به گونه معناداری کمتر از گروه سالمندان با درآمد کافی است. سالمندانی که در خانه سالمندان اقامت دارند نسبت به سالمندانی که در خانه شخصی، با خانواده و به گونه کلی به غیر از خانه سالمندان زندگی میکنند از سلامت جسمی و سلامت کلی کمتری برخوردارند. اما میانگین سلامت روانی در هر دو گروه با یکدیگر برابر است. سالمندان متأهل نسبت به سالمندانی که مجرد، بیوه یا مطلقه هستند در هر سه مؤلفه سلامت کلی، جسمی و روانی وضعیت مناسبتری دارند. با افزایش میزان تحصیلات وضعیت سلامت جسمی و روانی مناسبتر و بیشتر است. سالمندانی که به نحوی از فرد یا افراد دیگری مراقبت میکنند نسبت به آنهایی که در این شرایط قرار ندارند از لحاظ سلامت جسمی در وضعیت مناسبتری قرار دارند و میانگین آنها در این دو مؤلفه بزرگتر از گروهی است که مراقبت از کسی را بر عهده ندارند. این مطلب در مورد سالمندانی که تحت مراقبت قرار دارند معکوس است. بدینترتیب که سالمندانی که تحت مراقبت فرد یا افرادی قرار دارند از لحاظ سلامت جسمی و نمره کل سلامتی از افرادی که تحت مراقبت قرار ندارند به گونه معناداری کمتر است.
نتیجهگیری: متغیرهای دموگرافیک هم ارز دیگر متغیرهای جسمی و روانی میتوانند وضعیت سلامت سالمندان را پیشبینی کنند. برای دستیابی به سالمندی موفق در آینده سیاستگذاران میتوانند روی متغیرهای پیشبینیکننده سلامت سالمندان متمرکز شوند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |