اهداف: پیر شدن یک تجربه شخصی و اجتماعی است. این تجربیات می تواند برای عده ای خوشحال کننده و برای عدهای دیگر غمانگیز و ملالت بار باشد. جهت تصمیمگیری و برنامهریزی مشکلات این گروه، درنتیجه بهبود کیفیت زندگی سالمندان باید شناخت دقیقی از مشکلات آنها داشته باشیم.
مواد و روشها: این مطالعه به روش مقطعی و توصیفیتحلیلی در کانون جهاندیدگان شهر شیراز در سال 1386 انجام شده است. جامعه مورد پژوهش در این تحقیق 400 زن سالمند 79–60 سال بود که از این تعداد 232 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی لیپاد با دو بخش کیفیت زندگی اصلی و کیفیت زندگی تسهیل کننده استفاده شد. دادهها با آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، تی تست و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافته ها نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار بین میانگین کیفیت زندگی (در هر دو بخش و در کل) با وضعیت تاهل میباشد (P<0/05) بهطوری که کیفیت زندگی زنان سالمند در کل در افراد ازدواج نکرده از وضعیت بهتری نسبت به سایرین برخوردار بود و کیفیت زندگی در سالمندان متارکه کرده یا طلاق گرفته و بیوه از کمترین سطح برخوردار بود. بین هر دو بخش کیفیت زندگی همچنین کیفیت زندگی درکل با سطح تحصیلات رابطه وجود داشت هرچند تنها در بخش کیفیت زندگی اصلی رابطه معنیداری مشاهده گردید (P=0/047). بین کیفیت زندگی (کیفیت زندگی اصلی و در کل) با سن زنان سالمند رابطه معنیداری یافت شد (P<0/05) به طوری که با افزایش سن میانگین کیفیت زندگی کاهش می یافت. همچنین بین کیفیت زندگی (هر دو بخش کیفیت زندگی و در کل) با میزان درآمد زنان سالمند رابطه معنی داری و مسقیم یافت شد (P<0/05). بین میانگین کیفیت زندگی (در هر دو بعد و در کل) و ابتلا به بیماریهای مزمن نیز تفاوت معنیداری مشاهده گردید (P<0/05).
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این پژوهش بیانگر تاثیر برخی فاکتورها مانند بیماریها، سطح تحصیلات وضعیت تأهل، سن، درآمد و شغل بر کیفیت زندگی زنان سالمند میباشد بنابراین استراتژِیها باید در جهت متغیرهای مذکور برای طراحی و حل مشکلات فعلی و آینده سالمندان هدایت گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |