اهداف: در میان عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، فرهنگ و قومیت در تعریف نیازهای بهداشتی اقشار مختلف جمعیتی نقشی کلیدی دارد. هدف از انجام این پژوهش شناسائی و مقایسه وضعیت فعالیت های اجتماعی و نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان ایرانی، سوئدی و ایرانی مهاجر مقیم کشور سوئد بوده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر مقطعی واز نوع توصیفی-تحلیلی است. شهر تهران در ایران و شهر استکهلم در سوئد به عنوان محیط پژوهش انتخاب گردید. جمعیت مورد بررسی سالمندان ایرانی مقیم منزل ساکن ایران و سوئد (مهاجرین ایرانی مقیم سوئد) و سالمندان سوئدی مقیم منزل ساکن سوئد بودند که توانایی برقراری ارتباط و پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه را داشته ومایل به شرکت در مطالعه بودند. 825 سالمند ایرانی به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای با رعایت نسبت جنسی از مناطق مختلف شهر تهران، 305 سالمند سوئدی و نیز 101 سالمندایرانی مقیم سوئد از طریق اداره آمار شهر استکهلم وارد مطالعه شدند. ابزار چمعآوری دادهها، پرسشنامه "بررسی نیازها و سلامت اجتماعی" بود که توسط محققان این مطالعه و در هشت محور مختلف ساخته شد. روایی صوری و محتوائی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحبنظران حوزه سالمندی و گروه هدف و پایائی آن با محاسبه آلفای کرونباخ و روش آزمون-باز آزمون ارزیابی شد. در تحلیل آماری دادهها از روشهای برآورد و رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این مطالعه شامل نتایج حاصل از ارزیابی وضعیت فعالیتهای اجتماعی و نحوه گذران اوقات فراغت و مقایسه این ابعاد در سالمندان ساکن منزل در دو کشور ایران و سوئد بود. آزمودنیها در هر سه گروه به دامنه سنی 60 تا 77 سال تعلق داشته و عمدتا متأهل بودند. نتایج نشان داد که به رغم اشتراکات بسیار، فراوانی و نوع فعالیتهای اجتماعی و ایام فراغت در سه گروه فوق به دلیل تفاوتهای فرهنگی و محیطی مختلف است. عواملی مانند گسترش شهرنشینی، کمبود تسهیلات، عدم آشنایی یا توجه به شیوه زندگی سالم سبب شده است که میزان رضایت شهروندان سالمند ایرانی از روابط اجتماعی و نحوه گذران ایام فراغت از سالمندان سوئدی کمتر باشد. از سوی دیگر، توجه به بعد معنوی سلامت در سالمندان ایرانی قویتر بوده وبا سالمندان سوئدی اختلاف معنیدار دارد در حالی که در مورد فعالیتهای گروهی این رابطه کماکان معنی دار ولی معکوس میشود (P=0/000). همچنین، توجه ناکافی به تحرک فیزیکی و ورزش، خصوصا در زنان سالمند ایرانی از نکاتی است که باید مورد عنایت برنامه ریزان و سیاست گذاران عرصه بهداشت کشور قرار گیرد.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده در این پژوهش بر لزوم انجام نیاز سنجی با رویکرد فرهنگی با استفاده از ابزارهای مناسب معتبر و پایا تاکید دارد. ابزار ساخته شده در روند انجام این مطالعه که اعتبار و پایایی آن به اثبات رسید میتواند در بررسی سیستمها و خدمات بهداشتی-مراقبتی درون فرهنگی و میان فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |