مقدمه
سالمندی دورانی است که ویژگیهای خاصی دارد. یکی از این ویژگیها کاهش نسبی قوای جسمی است. با افزایش سن، نیروهای جسمی کاهش پیدا میکند و فرد سالمند دچار تغییراتی در پوست، قلب و گردش خون، دستگاه گوارش و دستگاه عصبی میشود. میتوان گفت غیر از سن زمانی، معیار دیگری نیز میتواند به تعریف سالمندی کمک کند؛ این معیار عبارت است از دگرگونی جسمی و زیستی. با وجود موارد استثنایی، پیری جسمی بهتدریج حاصل میشود و تعیین لحظهای که شخص از نظر جسمی پیر میشود، غالباً قراردادی است. پیرشدن جسمی تصوری را که ما از خود داریم، تغییر میدهد و به دیگران پیام میدهد که باید رفتار خود را با ما عوض کنند. در هر صورت رسیدن به پیری با تغییرات جسمی به ویژه کاهش قدرت بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و کاهش قدرت بدنی و سرعت واکنش در برابر محرکها همراه است .
فرایند پیرشدن با تغییرات شناختی، ساختمانی مغز، اجتماعی و نیز نزول عملکرد تمام سیستمهای بدن اعمّ از قلبی، عروقی، تنفسی، تناسلی، ادراری، غددی، ایمنی و دیگر دستگاهها همراه است. علاوه بر این، پیری همانند بلوغ با تغییراتی در اندامها (شکل ظاهری آنها) و نیز تغییراتی مربوط به تغذیه بافتها مشخص میشود. آشکارترین تغییرات در این سطح بیشک تغییراتی است که در زمینه اعضای بیرونی همچون پوست و مو به وقوع میپیوندد. واقعیت این است که این افراد، تواناییهای بسیاری دارند که به تناسب سن میتوانند از آنها استفاده کنند. از طرفی مشاهده میشود در برخی موارد در جامعه با سالمندان برخورد مناسبی نمیشود. یکی از رنجبارترین مشکلاتی که کمتر به آن توجه شده، مسئله سوء رفتار با سالمندان است که به عنوان یکی از پنهانترین اشکال خشونت در خانواده و جامعه، بسیاری از سالمندان در جوامع مختلف آن را تجربه میکنند. اینگونه موارد در مطالعه هروی کریموی که در سال1390 در سطح شهر تهران انجام دادهاند، کاملاً مشخص است
[1]. نتیجه این مطالعه نشان داده است در جامعه میزان زیادی سوءرفتار به سالمندان وجود دارد. همچنین در پژوهش محبی آمده است در شهرستانهایی مانند دزفول و کلاله نیز سوءرفتار به سالمندان وجود دارد
[2]. این سوءرفتارها عموماً ناشی از نگرش به سالمند و سالمندی است و وجود چنین نگرشهایی در رفتارهای افراد مختلف شکل میگیرد و به تبع خود بیاحترامی به سالمند و برخورد نامناسب با او را ایجاد میکند. در صورتی که فرد سالمند کولهباری از تجربه و کمال و پختگی دارد و منبع فکر و اندیشه برای نسل جوان است.
یکی از مسائل عصر کنونی فاصله میان نسل جوان با سالمندان است. مخالفت سالمندان با نسل جدید به صورت بدبینی و تحقیر و گاه دشمنی است و مخالفت جوانان با سالمندان به صورت مقاومت در برابر امر و نهی آنهاست. همچنین کودکان نیز گاهی حس خوبی به پیری و دوران سالمندی ندارند و دوست ندارند پیر شوند. بچههای خردسال، بزرگسالان را افراد وابسته، ناسالم، غمگین، تنها و بیکار میدانند و دایره ارتباطیشان در حد پدربزرگ و مادربزرگ است
[3]. این ادراک از سالمندی عموماً ناشی از نگرشی است که درباره سالمندان به صورت ناخواسته ترویج میشود. ادراک یادشده معمولاً مانند بسیاری از مفاهیم دیگر از سالها قبل و حتی در سنین کودکی شکل میگیرد و مفهومی کاملاً وابسته به فرهنگ، احساسات و ارزشهای افراد است. از این رو تصورات قالبی جامعه و نگرش به سالمندان میتواند بر زندگی آنان تأثیر گذارد. عموماً رسانهها و به ویژه کتابهای درسی این تصورات را در ذهن کودکان ایجاد میکنند. از این رو، با توجه به افزایش جمعیت سالمند در کشور و تأثیری که نگرشهای اجتماعی روی زندگی سالمندان دارد، این مقاله به دنبال بررسی تصویری است که کتابهای درسی دوره ابتدایی از ویژگیهای جسمانی سالمندان ارائه میدهد.
علاوه بر تغییراتی که در بُعد جسمانی در دوره سالمندی اتفاق میافتد، ویژگی روانی و اجتماعی سالمندان نیز دچار تغییراتی میشود. از این رو سالمندی سه بُعد جسمانی، روانی و اجتماعی دارد که در این پژوهش فقط درباره بعد جسمانی سالمندی مطالعه شده است. درباره سالمندی و نگرش به آن پژوهشهای زیادی انجام شده است. آسایش و همکاران «وضعیت نگرش پزشکان عمومی نسبت به پدیده سالمندی با استفاده از پرسشنامه کوگان» را با روش مطالعه مقطعی بررسی کردهاند. نتایج مطالعه آنان نشان داده است بین سن و سابقه کاری با نمره نگرش به سالمندی ارتباط معنیداری وجود نداشته است. همچنین دریافتند فقط نیمی از پزشکان عمومی نگرش نسبتاً مطلوبی به سالمندان داشتند و نگرش منفی با تأثیر بر رفتارهای افراد میتواند سبب اختلال در ارائه خدمت سلامت شود
[4].
مطالعه ثناگو با عنوان «نگرش مردم نسبت به سالمندان در استان گلستان» مطالعهای توصیفیتحلیلی است که با روش پیمایش انجام شده است. این مطالعه مشخص کرده است بین متغیر سن، قومیت و تحصیلات با چگونگی نگرش به سالمندی ارتباط معنیداری وجود دارد و افراد با تحصیلات زیاد بیشترین نگرش منفی به سالمندان را دارند. بیشترین نگرش منفی بین نوجوانان و جوانان و دانشگاهیان است و برای ایجاد تحول اساسی در نگرش این افراد، مسئولان باید اقدامات اساسی انجام دهند
[5]. ریاحی و همکاران در مطالعه خود «نگرش دانشجویان پزشکی نسبت به سالمندان پس از گذراندن واحد طب سالمندی» را بررسی کردهاند. این پژوهش به روش مطالعه توصیفی است. نتایج این پژوهش نشان داده است نقش آموزش در ارتقای نگرش افراد به سالمندان مثبت است و ایجاد فرصتهای بیشتر برای دانشجویان پزشکی و غنیسازی محتوای آموزشی برای ارتقای نگرش مثبت به سالمندان و مراقبت از آنها مؤثر است
[6].
مطالعه قمری زارع و همکاران
[7] مطالعه دیگری است که به بررسی "نگرش مربیان و دانشجویان پرستاری اراک به مراقبت از سالمندان"پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که مربیان نگرش موافق تری نسبت به مراقبت از سالمندان در مقایسه با دانشجویان داشتند. مطالعه همدانیزاده و همکاران «نگرش پرستاران نسبت به ارائه مراقبتهای جسمی از بیماران سالمند» را با روش توصیفیمقطعی پرداخته است. یافتهها در این بررسی نشان داده است پرستاران به ارائه مراقبتهای جسمی از بیماران سالمند نگرش خنثی داشتند و بین سن و علائق کاری واحدهای مورد پژوهش با نوع نگرش آنها به ارائه مراقبتهای جسمی از بیماران سالمند، رابطه معناداری وجود داشت. در نتیجه برنامهریزی وسیع برای ارتقای نگرش پرستاران شاغل و مداخلات برای تقویت نگرش آنها ضروری است
[8].
در مطالعات خارجی نیز نگرش به سالمندی بررسی شده است. برای مثال براکمطالعهای با عنوان «نگرشها و شناخت خردسالان نسبت به افراد سالمند» در سال 2-1981 روی کودکان 4 تا 7 سال انجام داد و به این نتیجه رسید که آنها، بزرگسالان را افراد غمگین، تنها و بیکار میدانند، بزرگسالانی را که اطلاعات زیادی دارند، معلم میدانند و افراد پیر را از روی فیزیک بدنشان میشناسند. کودکان، پدربزرگها و مادربزرگهایشان را افراد فعالی میدانند و دیدگاه مثبتی به آنها دارند. همچنین تصاویر نشانگر اشتیاق افراد سالمند برای انجام کار داخل خانه بود تا خارج از خانه. نتیجه دیگر اینکه دو سوم کودکان دوست ندارند پیر شوند. همچنین تماس کودکان با سالمندان به جز پدربزرگها و مادربزرگهایشان محدود و در محیطهای کاری و مدارس بود.
نتایج پژوهش بارت با عنوان «برداشت جنسیتی از سالمندی: بررسی در خصوص دانشجویان دانشگاه» نشان داده است هر دو جنس، تصویر مثبتتری از زنان سالمند دارند تا مردان؛ اگرچه نگرش آنها از سالمندی به این صورت است که در زنان سالمندی زودتر و در سنین کمتری شروع میشود. علاوه بر این، زنان در مقایسه با مردان شروع سالمندی را دیرتر گزارش کردهاند و زنان نگرشهای مطلوبتری به سالمندان دارند. اما زنان اضطراب سالمندی بیشتری را در مقایسه با مردان بیان کردهاند
[9]. پیچر در مطالعهای با عنوان «فرزندخوانده و پدربزرگ (یا مادربزرگ) آنها: دیدگاه سه نسل» چگونگی برخورد با والدین فرزندخواندهها و پاسخدادن آنها به پدربزرگ و مادربزرگها را بررسی میکند و زندگی خانوادههای دارای فرزندخوانده را از منظر سه نسل توضیح میدهد. این مطالعه نتیجه گرفت پدربزرگ یا مادربزرگ مهم هستند، نه تنها از نظر حمایت عملی و کاربردی، بلکه از نظر نقش نمادینشان. پیشنهاد شده است مفهوم پدربزرگ و مادربزرگ که مایه خوشی و سرگرمی بوده و در فرهنگ انگلیسی معاصر گسترش یافته است، آنها را مورد تأیید و مقبول معرفی کند
[10].
با وجود اینکه درباره سالمندی و به ویژه نگرش به سالمندی پژوهشهای زیادی انجام شده است، مطالعاتی که محتوای کتابهای درسی از نظر نوع نگاه به سالمندی را بررسی کرده باشند، انجام نشده است. مطالعاتی که محتوای کتابهای درسی را تحلیل کرده باشند، اکثراً مؤلفههایی همچون دینورزی، حقوق بشر و هوش هیجانی را بررسی کردهاند و تاکنون مطالعهای درباره سالمندی در کتب دوره ابتدایی در کشور انجام نشده است. همچنین هر کدام از این بررسی ها فقط کتابهای یک سال را تحلیل کردهاند؛ در صورتی که این پژوهش کتابهای دوره بعد از انقلاب اسلامی یعنی 37 سال را تحلیل کرده است. تنها مطالعهای که جهتگیری جنسیتی را مدنظر قرار داده، پژوهش مرزوقی است که با هدف «تحلیل محتوای کیفی کتابهای درسی دوره ابتدایی از منظر جهتگیری جنسیتی» در کتابهای هدیههای آسمان، مطالعات اجتماعی و فارسی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد زنان معمولاً در نقش افرادی احساسی و زیردست و مردان با ویژگیهای شخصیتی خردمحور و دستوردهنده ظاهر شدهاند
[11]. این پژوهش از این منظر پژوهشی جدید و اولین پژوهشی است که در کشور انجام میشود.
پژوهش حاضر با وجود اینکه سالمندی را پدیدهای چندبعدی میداند و ابعادی جسمانی، روانی و اجتماعی برای آن قائل است، به نمود سالمندی در کتابهای درسی از منظر جسمانی پرداخته است. از این رو، نحوه تصویرشدن وضعیت فیزیکی سالمندان در کتابهای درسی را از نظر چگونگی تصویرشدن صورت، وضعیت ظاهری موی سر، حالت قامت، توان جسمانی، وضعیت سلامت یا بیماری و استفاده از وسایل کمکی سالمندان را در کتابهای درسی بررسی کرده است.
روش مطالعه
مطالعه حاضر پژوهشی توصیفی است که با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی کتابهای درسی مقطع ابتدایی از سال 1357(بعد از انقلاب اسلامی) تا 1394 است. از میان سالهای یادشده، 1358، 1365، 1375، 1385 و 1394 سالهایی بودهاند که تغییراتی در کتابهای درسی به وجود آمده بود و به همین دلیل برای نمونه انتخاب شدهاند. مقوله اصلی در این پژوهش سالمندی است که خود به چند زیرمقوله وضعیت فیزیکی صورت، وضعیت ظاهری موی سر، حالت قامت، وضعیت موی صورت، وضعیت قد در مقایسه با دیگران، توان جسمانی ، میزان وابستگی جسمانی و وضعیت سلامت جسمانی تفکیک شده و به صورت نظری و عملیاتی تعریف شده است (جدول شماره 1).
واحد زمینه در این پژوهش متنهای درسی است و از این رو هر درس یک واحد زمینه است. واحد تحلیل تصاویر و مضامین مرتبط با مقولههای گفته شده است. روش جمعآوری دادهها از طریق چکلیستی بود که بر اساس تعریف عملیاتی مقولات یادشده و بهرهگرفتن از بخشی از چکلیست دانوسکی تدوین شده است
[12]. پایایی چکلیست از طریق ضریب فلیس و با استفاده از چهار ارزیاب که 33 موضوع را بررسی کردهاند، انجام شد و مقدار آن 73 درصد بود. این مقاله در کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به تأیید رسیده است .
یافتهها
در این مطالعه 112 کتاب درسی با عناوین فارسی، تعلیمات دینی، هنر، ریاضی، تعلیمات اجتماعی، قرآن، علوم، هدیههای آسمان و تفکر و پژوهش در مقاطع اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم (سال ششم از مهرماه 1391 به نظام آموزشی اضافه شده است) بررسی شد. بیشترین مفاهیم مرتبط با وضعیت جسمانی سالمندان در کتابهای سال سوم و پنجم و کمترین در سال ششم و چهارم بوده است. بیشترین مفاهیم به ترتیب مربوط به کتاب فارسی و تعلیمات اجتماعی و کمترین به ترتیب مربوط به درس هنر و علوم بود.
بیشترین مفاهیم مربوط به سال 1394 و کمترین مربوط به سال 1358 است. نوع محتوای دروس همانگونه که در جدول شماره 3 دیده میشود، به صورت 24 مورد متن، 51 مورد تصویر و 67 مورد متن و تصویر بررسی شده است، یعنی در کل 118 تصویر و 91 متن بررسی شده است.
در بخش تصاویر از 253 شخصیت تصویری بررسیشده، 161 مورد سالمند بوده است. یعنی حدود 63/3 درصد از تصاویر در طراحی خود از چهره سالمند استفاده کردهاند. در 19291 واژه بررسیشده، 453 بار واژههای مرتبط با سالمند تکرار شده است، یعنی تنها 2/3 درصد از واژههای مرتبط با سالمندان در متن استفاده شده است. در کل دروس بررسیشده (127 مورد درس دارای عنوان) تنها دو درس با عنوان پدربزرگ و هدیه به پدربزرگ و 2 درس درباره والدین دیده شد.
تصویر وضعیت سالمندان در کتابهای درسی از منظر جسمانی
در کتابهای بررسیشده بیشتر سالمندان افرادی با چینوچروک (1/52درصد)، موی خاکستری یا سفید (44/4درصد) دارای قامتی صاف (57درصد) تصویر شدهاند. بیشتر سالمندان (43درصد) توان جسمانی زیاد داشتند و از نظر جسمانی مستقل (72/5درصد) بودند. سالمندان عموماً سالم (73/2درصد) و تنها در 14/1درصد از سالمندان با عینک نشان داده شدهاند. در (64/1درصد) از تصاویر سالمندان بدون استفاده از هیچ وسیله کمکی تصویر شدهاند (جدول شماره 2).
روند تغییرات چگونگی تصویرشدن وضعیت جسمانی سالمندان در کتابهای درسی
برای بررسی تغییراتی که در نحوه تصویرشدن سالمندان در کتابهای درسی در سالهای مطالعهشده ایجاد شده است، مقاطعی که کتابهای درسی تغییر کردهاند، بررسی شده است.
تغییرات وضعیت صورت
اگر بخواهیم تغییرات جسمانی سالمندان را در چهار مقطع ذکرشده بررسی کنیم، میتوان ابراز کرد با توجه به جدول شماره 3 بیشترین نمود در چینوچروک صورت تصاویر سالمندان در سال 1394و کمترین در سال 1358 دیده شده است. به دلیل اینکه کتابهای متأخرتر تصویرها را واضحتر دیدهاند، موارد نامشخص در دورههای اول بیشتر بوده است.
تغییرات وضعیت موی سر
روند تغییرات ظاهری موی سر بر اساس جدول شماره 4 نشاندهنده سفیدشدن بیشتر موی سالمندان در سالهای اخیر بوده است . هر چه از سالهای 58 به 94 نزدیکتر شدهایم، موی سر سالمندان بیشتر سفید تصویر شده است.
تغییرات حالت قد
درباره حالت قد سالمندان بر اساس جدول شماره 5 میتوان گفت خمیدهبودن قامت سالمندان از سال 1358 تا سال 1394 بیشتر به تصویر کشیده شده است.
تغییرات مربوط به توان جسمانی
همانطور که در جدول شماره 6 نشان داده شده است، هرچه به سالهای اخیر نزدیک شدهایم، تصویری که از توان جسمانی سالمندان ارائه شده، تصویری است که سالمندان را با توان جسمانی زیاد ترسیم کرده است.
تغییرات وابستگی جسمانی
بر اساس جدول شماره 7 تصویری که از وضعیت وابستگی جسمانی در کتابهای درسی ارائه شده، در سالهای مختلف متفاوت بوده است. اما در کل روند به تصویرکشیدن سالمندان به صورت مستقل و غیروابسته است. به عبارت دیگر هرچه به سالهای اخیر نزدیکتر شدهایم، تصویری مستقلتر از سالمندان ارائه شده است.
تغییرات از نظر وضعیت سلامت یا بیماری
بر اساس جدول شماره 8، میتوان بیان کرد بیماربودن سالمندان بیشتر در سالهای 1358و 1385 به تصویر کشیده شده و در سال 1394 کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. به بیان دیگر، در سالهای اخیر سالمندان کمتر به صورت فرد بیمار در کتابهای درسی تصویر شدهاند.
تغییرات مربوط به استفاده از وسایل کمکی
همانطور که در جدول شماره 9 نشان داده شده است، در کتابهای درسی در همه سالها عموماً سالمندان بدون استفاده از هیچ وسیله کمکیای تصویر شدهاند، اما هرچه به سالهای اخیر نزدیکتر شدهایم، سالمندانی که از وسایل کمکی استفاده میکنند، در کتابهای درسی بیشتر دیده میشوند.
بحث
نتایج این پژوهش نشان داد آنچه از وضعیت جسمانی سالمندان در کتابهای درسی دوره ابتدایی بعد از انقلاب تصویر میشود، در کل تصویری مثبت بوده که متناسب با واقعیت سالمندی است. در این کتابها تصویری که از سالمندان ارائه میشود، افرادی هستند که عموماً توان جسمانی زیادی دارند و وابستگیشان به افراد دیگر اندک است. به عبارت دیگر، سالمندی که در کتابهای درسی تصویر میشود، فردی است که با وجود سالمندی، قوای جسمانی لازم را برای رتق و فتق کارهای خود دارد و میران وابستگیاش اندک است. این در حالی است که تصویری که از وضعیت ظاهری سالمند نشان میدهد، فردی است که نشانگان سالخوردگی را دارد؛ یعنی این افراد عموماً با موی خاکستری یا سفید و با صورتهای دارای چینوچروک و گاهی قامتهای ناصاف تصویر میشوند که اتفاقاً واقعیت این دوره از زندگی است، زیرا انتظار میرود فرد سالمند در این دوره از نظر ظاهری ویژگیهایی را داشته باشد که نشاندهنده سالخوردگی است.
نکته جالب توجه در این پژوهش آن است که تصویری که از وضعیت ظاهری سالمند ارائه میشود، در سالهای اولیه بعد از انقلاب با سالهای اخیر تفاوت بسیاری دارد. به این معنا که تصاویر سالهای اولیه بعد از انقلاب از سالمند، تصویری است که عموماً از فردی میانسال یا به زبان دیگر سالمند جوان ارائه میشود و هر چه به سالهای اخیر نزدیکتر میشویم، این تصویر به تصویر سالمند میانسال و سالخورده نزدیک میشود. به نظر میرسد این تصویر با واقعیت سالمندی در کشور تناسب بیشتری دارد و به نوعی همخوان است، زیرا امید به زندگی از حدود پنجاه و چند سال در سالهای آغازین بعد از انقلاب به بیش از هفتاد سال در سالهای اخیر رسیده و طبیعی است که سالمند امروز به لحاظ فیزیک و نشانگان ظاهری تفاوتی جدی با سالمند آن دوران داشته باشد.
در کل نتایج این پژوهش نشان میدهد ریشه سویههای منفی به سالمندی را که برخی پژوهشهای انجامشده در کشور نشان دادهاند، آسایش و همکاران، ثناگو، ریاحی و همکاران، قمری زارع و همکاران، همدانی زاده و همکاران
[8-4] باید در جای دیگری جستوجو کرد. به بیان دیگر، سویههای گاهی منفی که به سالمندی وجود دارد، احتمالاً در اموری غیر از کتابهای درسی یا در فرهنگ جامعه ریشه دارد. از این رو مناسب است سالمندی از منظری فرهنگی نیز مطاله شود.
نتیجهگیری نهایی
به طور کلی تصویری که از سالمند در کتابهای درسی ارائه میشود، تصویری مثبت و متناسب با وضعیت جسمانی در سالمند است. با وجود این، در برخی کتابها تصاویر و مضامینی نامتناسب با سالمندی دیده میشود. برخی از مهمترین آنها عبارتند از: درس «عاشق کتاب» در کتاب فارسی بخوانیم سال 1394 که در آن سالمندی که نقش فروشنده را دارد، از برگههای کتاب قیف درست میکند و محصولاتش را درون قیف میریزد و کودکی که از او خرید میکند، این قیف را باز میکند و داستان آن یک برگ از کتاب را میخواند و علاقهمند میشود بقیه داستان را بخواند. نزد فروشنده میرود تا بقیه کتاب را از او بگیرد و بخواند ولی فروشنده ممانعت میکند.
در همان کتاب در درسی با عنوان «سرودی برای پاکی»، داستان سالمندی روایت میشود که رفتگر است و شغل خود را ارزشمند میداند و از مردم شکایت دارد که شأنی برای او و شغلش قائل نیستند. کتاب فارسی بخوانیم سال 1385 در درسی با عنوان «کودک باهوش»، داستان پیرمرد باغبانی را تعریف میکند که فردی میخواهد او را فریب دهد و کودکی باهوش فرد سالمند را راهنمایی میکند. در کتاب فارسی سال 1375 در درسی با عنوان «پسر هوشیار» سالمندی الاغش را گم میکند و از همه سراغش را میگیرد. کودکی مشخصات الاغ را با توجه به آثار راهرفتن الاغ بیان میکند و میگوید الاغ را ندیده است. پیرمرد عصبانی میشود و نزد قاضی میروند و هوش و ذکاوت کودک ثابت میشود. وجود چنین مضامینی در کتابهای درسی که نقش بسیار مهم و اساسی در شکلگیری نگرش کودکان به سالمندان دارد، میتواند باعث شکلگیری نگرش منفی به سالمندان شود. از این رو حذف مضامین اینچنینی ضروری است.
محدودیتهای این پژوهش عبارت بود از: در دسترسنبودن آرشیو کامل کتابهای درسی، در دسترسنبودن بانک اطلاعات اینترنتی از کتابهای درسی، آگاهینداشتن کارشناسان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از روند تغییرات اساسی در کتابهای درسی در سالهای مختلف و اجازهندادن کارشناسان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای امانتگرفتن کتابهای درسی. با توجه به اینکه کتابهای درسی تصویری طبیعی و متناسب با ویژگیهای سالمندی از سالمندان ارائه میکند و سببشناسی نگرشهای نامتناسب با سالمندی که بسیاری از پژوهشها به آن ارجاع دادهاند، دیگر منابع کودکان و نوجوانان از جمله کتابهای قصه، رمانها و تلویزیون باید از نظر نوع نگاه به سالمندی بررسی شود. پیشنهاد میشود مضامین درسهای «عاشق کتاب» و «سرودی برای پاکی» در کتاب فارسی بخوانیم سال 1394، «کودک باهوش» فارسی بخوانیم سال 1385، «پسر هوشیار» کتاب فارسی سال 1375 متناسب با شأن اجتماعی سالمندان بازنگری شوند.
تشکر و قدردانی
در پایان از استاد فرزانه و فرهیخته جناب آقای دکتر میرطاهر موسوی که نویسندگان را به استادان محترم سازمان پژوهش معرفی کردند و همچنین از استادان محترم سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی جناب آقای مهندس قریشی و آقای دکتر ابوالفضل بختیاری که امکان استفاده از آرشیو کتابهای درسی را برای این پژوهش فراهم کردند و اطلاعاتی درباره تغییرات کتابهای درسی در اختیار نویسندگان قرار دادند، تشکر و قدردانی میشود. این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد زهرا افتخاری است.
References
- Heravi Karimoei M, Reje N, Foroughan M, Montazeri A. [Elderly abuse rates within family among members of senior social clubs in Tehran (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2012; 6(4):37-50.
- Mohebbi L, Zahednejad S, Javadi Pour S, Saki A. [Domestic elder abuse in rural area of Dezful, Iran and its relation with their quality of life (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2016; 10(4):50-9.
- Lee Burke J. Young children’s attitudes and perceptions of older adults. The International Journal of Aging and Human Development. 1982; 14(3):205-22. [DOI:10.2190/4J7N-RG79-HJQR-FLDN]
- Asayesh H, Qorbani M, Parvaresh Masoud M, Rahmani Anarki H, Ansari H, Mansourian M, et al. [General practitioner attitude toward elders: Using Kogan’s attitudes questionnaire (Persian)]. Iranian Journal of Diabetes and Metabolism. 2014; 13(6):479-86.
- Sanagoo A, Bazyar A, Chehrehgosha M, Gharanjic S, Noroozi M, Pakravan far S, et al. [People Attitude toward Elderly in Golestan Province, 2009 (Persian)]. Journal of Research Development in Nursing & Midwifery. 2012; 8(2):24-9.
- Riahi F, Izadi-mazidi M, Khajedin N, Norouzi S. [Does education of geriatric medicine effect on the medical students’ attitude toward elderlies and their care? (Persian)]. Iranian Journal of Medical Education. 2014; 14(7):651-2.
- Purfarzad Z, Ghamari zadre Z, Farmahini farahani M, Ghorbani M. [Teachers and student nurses’ attitudes towards caring for older adults in Arak, 2012 (Persian)]. Journal of Clinical Nursing and Midwifery. 2014; 3(2):46-56.
- Hamadanizadeh F, Mtahedyan Tabrizi E, Sarhangi F, Zighaymat F. [Nurses' attitude care of old patients (Persian)]. Kowsar Medical Journal. 2008; 13(3):253-8.
- Barrett AE, Von Rohr C. Gendered perceptions of aging: An examination of college students. The International Journal of Aging and Human Development. 2008; 67(4):359–86. [DOI:10.2190/AG.67.4.d]
- Pitcher D. Adopted children and their grandparents: Views from three generations. Adoption & Fostering. 2009; 33(1):56–67. [DOI:10.1177/030857590903300106]
- Marzouk R., Mansory C. [Qualitative content analysis of elementary textbooks based on gender orientation (Persian)]. Women in Development & Politics Magazine. 2016; 13(4):469-85. [DOI:10.22059/jwdp.2015.58131]
- Dnaowski J. The portrayal of older characters in popular children’s books: A content analysis from 2000 to 2010 [MA thesis]. Provo: Brigham Young University; 2011.
پیوست 1. صفحه کدگذاری شخصیت سالمند
نام کتاب : ------------------------------------------------------------
عنوان درس : --------------------------------------------------------
سال انتشار : -----------------------------------------------------------
نام شخصیت : ---------------------------------------------------------------------------
سن تقویمی :
سالمند جوان (64-55 ) ------- سالمند میانسال (74-65)-------- سالمند پیر بیش از 75 ------
جنس: مرد -------- زن --------
نژاد : انسان-------- غیرانسان-------
نقش شخصیت: کلی --------- جزئی --------
سطح فعالیت : خیلی فعال ------ فعال ------ غیر فعال -------- نامشخص ------
وضعیت سلامت : خوب ---------- دارای محدودیت جزئی ------------- ضعیف -------
نقش اولیه: شوهر / زن --------- والدین ------- مادربزرگ و پدربزرگ ------ دوست ------ همکار ------ رئیس ------ آدم بد(شرور) ----- معلم ----- نامشخص ----- موارد دیگر------
خصوصیات جسمانی :
دارای چین و چروک زیاد ----- دارای چین و چروک محدود ----- فاقد چین و چروک ---- نامشخص ----زشت ------- ظاهر متوسط --------- جذاب ---------
موی سفید یا خاکستری ---- تاحدی خاکستری -----موی سیاه / بور ------ نامشخص ------
تاس یا بی مو ------ پرمو -----نامشخص -------
دارای موی صورت ( ریش یا سبیل ) ----- سفید یا خاکستری ------ مرتب ------ ژولیده ------
بیدندان یا دارای دندان خراب --------- دارای دندان ----------- نامشخص ---------
عینکی /دارای عینک تهاستکانی ----- سمعک -------- عضلات افتاده (مانند سینه آویزان)--------
قوز بیش از حد ------ استفاده از وسایل کمکی جسمانی ------ وسایل کمکی دیگر ---------
خصوصیات شخصیتی (روان شناختی) :
مورد تمسخر واقعشده --- باهوش /خردمند -----شاد/ راضی ---- غمگین ---- خشمگین یا بدخلق یا عبوس ---- با محبت / روحیه مراقبتکننده------- شوخ ----- فضول ------ تنها یا منزوی ------ خرفت یا دیوانه ---- غیر عادی یا عجیب ---- دوستانه ---- بیش از حد مهربان ---- فراموشکار---- ناامید ---- مرد / زن کثیف ---- موارد دیگر ----
ارزیابی کلی (براساس توصیف فیزیکی و شخصیتی):
مثبت ----- خنثی ----- منفی -----