امروزه به دلیل افزایش سن امید به زندگی، دورۀ سالمندی به اپیدمی جهانی تبدیل شده است. این دوره با کاهش توان افراد برای زندگی مستقل و کاهش کیفیت زندگی خوب مرتبط است
[1]. علاوه بر این، به سبب پیشرفتها در علم بهداشت و پزشکی در قرن گذشته، به طور عمومی امید به زندگی و نیز تعداد افراد مسن افزایش یافته است
[2]. سالمندی و بازنشستگی دوره فرسودگی و پایان کار و تلاش نیست، بلکه دورهای است که سالمند باید از اوقات فراغت بیشتر خود به بهترین نحو استفاده کند و تجربیات ارزنده خود را به نسل جوان انتقال دهد
[3]. سالمندی با ضایعات چشمگیری در بافتهای گوناگون بدن همراه است و این باعث کاهش چشمگیری در اندازه و قدرت عضلانی میشود
[4].
جمعیت سالمندان در سراسر جهان به طور چشمگیری روبهافزایش است. برآوردهای اخیر نشان میدهد تا سال 2050 جمعیت بزرگسالان (بیشتر از 60 سال) جهان از 650 میلیون به 2 میلیارد خواهد رسید. این گرایش، چالشهای ویژه سلامتی را نشان میدهد که شامل کمک به بزرگسالان به منظور حفظ یا بهبود فعالیت جسمانی، استقلال و کیفیت زندگی میشود. توده عضله اسکلتی بعد از 50 سالگی، به ازای هر سال 1 تا 2 درصد کاهش مییابد. این فرایند عموماً تحلیل عضلانی نامیده میشود و کاهش قدرت عضله را در پی دارد. مهمتر اینکه سارکوپنیا عاملی کلیدی در کمک به سستی،کاهش تحرک و استقلال عملکردی، کاهش کیفیت زندگی، کاهش ثبات، افزایش خطر افتادن و مرگومیر در سالمندان است
[8-5].
آمادگی جسمانی مجموعهای از مشخصهها یا ویژگیهایی است که افراد دارند یا به دست میآورند و مرتبط با توانایی اجرای فعالیت جسمانی هستند
[9]. آمادگی جسمانی مطلوب، نقش مهمی در تندرستی افراد جامعه ایفا میکند. بیشتر مواقع، بیماریها و ناراحتیهای جسمانی و روانی افراد، نتیجه زندگی ماشینی، فقر حرکتی و آمادگی جسمانی کم آنهاست
[3].
افزایش سن، عموماً با کاهشی پیشرونده در فعالیت جسمانی همراه است و آمادگی عملکردی مفهومی است که توانایی سالمند برای اجرای فعالیتهای جسمانی زندگی روزمره را با سهولت نسبی منعکس میکند. ثابت شده است کاهش مرتبط با سن آمادگی عملکردی که شامل قدرت عضلانی، انعطافپذیری، تعادل، چابکی، سرعت گامبرداشتن و آمادگی قلبیتنفسی میشود، به طور منفی کیفیت زندگی را مؤثر میکند. برای مثال، کاهش مرتبط با سن در قدرت عضله دلیل عمده ناتوانی جسمانی در افراد بزرگسال است و کاهش قدرت عضلانی و تعادل ضعیف، عوامل خطرزای عمده برای افتادنها هستند. علاوه بر این، اختلال در انعطافپذیری مفصل میتواند به طور منفی توانایی اجرای فعالیتهای مراقبت از خود مانند حمامکردن و لباسپوشیدن را تحت تأثیر قرار دهد. برای سالها تصور بر این بود که کاهش اجرا در این عوامل، طبیعی و پیامد ضروری افزایش سن است. به هر حال، مطالعات پیشین نشان میدهد کاهش، بیشتر به سطوح فعالیت جسمانی در طول زندگی وابسته است تا سن
[11 ،10 ،2].
تعادل، فرایند حفظ وضعیت مرکز ثقل بدن به طور عمودی روی سطح اتکاست و به بازخوردهای سریع و مداوم از ساختارهای بینایی، دهلیزی و تنیحسی و سپس اجرای اعمال عصبیعضلانی روان و هماهنگشده متکی است
[12]. برای سالمندان، حفظ تحرک و تعادل برای مستقلماندن و برای کاهش خطر شیوع مرض و مرگومیر ضروری است. به هر حال، توانایی حفظ تعادل شخص به صورت ایستا و پویا پیشبینیکننده کلیدی افتادنها و نشانگر عملکرد بزرگسالان است
[13]. کاهش تعادل میتواند به افتادن و پیامدهای وخیم مرتبط با آن منجر شود
[2]. حفظ وضعیت عمودی تکلیفی پیچیده است و به نگهداری مرکز ثقل شخص روی سطح اتکای بسیار کوچکی نیازمند است. به منظور حفظ این وضعیت، به سازوکارهای عصبیعضلانی بسیار پیچیدهای نیاز است. همچنان که سازوکارهای کنترلی با افزایش سن و بیماری کیفیتشان را از دست میدهند، تعادل به شکل افزایندهای کم میشود و به افزایش استعداد به افتادنها منجر میشود [
14 ،
12].
انعطافپذیری، توانایی حرکت مفصل در سراسر دامنۀ کامل حرکتی آن است و برای اجرای ورزشی و توانایی انجام فعالیتهای زندگی روزمره مهم است. کاهش آن میتواند خطر مشکلات درد پایین پشت را افزایش دهد. در نتیجه، حفظ انعطافپذیری همۀ مفاصل حرکت را تسهیل میکند. در مقابل، هنگامیکه فعالیتی ساختارهای مفصلی را فراتر از دامنه حرکتی کوتاهشده مفصل حرکت دهد، ممکن است به آسیب بافت منجر شود
[9 ،6 ،2]. دامنه حرکتی خوب در دوران سالمندی بسیار مهم است. به دلیل کاهش انعطافپذیری، سالمندان تحرک را از دست میدهند و ممکن است قادر به اجرای تکالیف روزمره مانند خمشدن به جلو یا چرخیدن نباشند. پیرشدن قابلیت کشش بافت نرم را کاهش میدهد و به انعطافپذیری کمتر در هر دو جنس منجر میشود
[6]. توسعه و حفظ سطح مناسبی از انعطافپذیری موضوع مهمی در همه برنامههای افزایشدهندۀ تندرستی است و با افزایش سن، مهمتر نیز میشود
[12]. بنابراین، ارزیابی انعطافپذیری بخش مهمی از آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی است، زیرا انعطافپذیری ناکافی اجرای فعالیتهای زندگی روزمره را کاهش میدهد
[9].
بیشتر مطالعات نشان دادهاند انعطافپذیری یا کاهش دامنه حرکتی مفصل و تعادل، با افزایش سن کاهش مییابد و این کاهش با سوء عملکرد جسمانی و کاهشی در وضعیت تندرستی مرتبط است. همچنین انعطافپذیری زنان در مقایسه با مردان بهتراست
[15 ،6]. با این حال، چون سطح فعالیت جسمانی و سبک زندگی میتواند این عوامل را تحت تأثیر قرار دهد، این احتمال وجود دارد که مقدار این دو عامل در جوامع مختلف متفاوت باشد. به دلیل ارتباط کاهش اجرای فعالیتهای زندگی روزمره با انعطافپذیری ناکافی، ارزیابی انعطافپذیری ضروری است. مثلاً انعطافپذیری ضعیف پایین پشت و مفصل لگن، ممکن است به توسعۀ درد عضلانی پایین پشت کمک کند
[16 ،9]. با توجه به نقش مهم تعادل و انعطافپذیری در سالمندان برای انجام کارهای روزمره به نحو مطلوب و استقلال عملکردی، هدف مطالعه حاضر بررسی و مقایسۀ این دو بعد از عوامل آمادگی جسمانی در زنان و مردان سالمند 60 تا 79 سال شهرستان خرمآباد و ارائه راهکارهای مناسب برای تقویت آنهاست.
روش مطالعه
این مطالعه توصیفیمقایسهای به روش مقطعی در سال 1393 در خرمآباد انجام شد. جامعۀپژوهش آن را سالمندان در محدودۀ سنی 60 تا 79 تشکیل میدادند. بر این اساس، 140 سالمند برای نمونه آماری به صورت در دسترس انتخاب شدند و داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنیها در چهار گروه (35 مرد و 35 زن در دامنه سنی 60 تا 69 و 35 مرد و 35 زن در دامنه سنی 70 تا 79) بررسی شدند. روش انتخاب نمونهها به این صورت بود که پژوهشگر با حضور در مناطق مختلف شهر خرمآباد درباره وجود افراد در دامنه سنی مدنظر جویا میشد. کسانی که تمایل به انجام آزمون داشتند، ثبتنام میشدند و از آنها آزمونهای مدنظر گرفته میشد. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: قرارداشتن در محدودۀ سنی 60 تا 79 سال، تمایل به شرکت در پژوهش، نداشتن معلولیت جسمیحرکتی، نداشتن بیماریهای عصبیِ شناختی یا روانشناختی بر اساس نظر اعضای خانواده سالمند، نداشتن سابقه شکستگی در چند ماه قبل از مطالعه و نداشتن هر گونه بیماری و عارضۀ دیگر به نحوی که آنها را از انجام درست آزمونها منع میکرد.
معیارهای خروج عبارت بودند از: داشتن خطای زیاد در حین اجرای آزمونها و نداشتن توانایی کافی برای انجام آزمونها. از نقاط قوت این مطالعه این بود که تمام آزمونها با نظارت آزمونگر انجام میشد و با توجه به اینکه تمام آزمودنیها در منزل خودشان آزمونها را انجام میدادند، از نظر شرایط انجام آزمون، وضعیت روحیروانی و انگیزه وضعیت مناسبی داشتند و حتی فرصت کافی برای انجام آزمونها را داشتند. کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد این مطالعه را تأیید کرده است. ابتدا پژوهشگر، آزمون مدنظر را انجام میداد، سپس هرکدام از آزمودنیها یکبار به صورت آزمایشی آن را انجام میدادند. بعد از انجامدادن صحیح آزمون، آزمودنی شروع به انجامدادن حرکات کششی ویژه میکرد و سپس آزمون انجام میشد. هر آزمودنی سهبار آزمونهای ویژه را انجام میداد و میانگین آنها به عنوان نمره آزمودنی ثبت میشد. بین ساعت 16 و 18 عصر (زمان اندازهگیری فصل بهار بود) از همه آزمودنیها آزمونهای تعادل و انعطافپذیری گرفته میشد.
نتایج آزمون کلموگروف-اسمیرنف نشان داد دادهها توزیع طبیعی دارند؛ بنابراین برای تحلیل آنها از آزمونهای پارامتریک استفاده شد. برای بررسی اختلاف احتمالی بین دو گروه زنان و مردان و نیز زنان و مردان در دو دامنۀ سنی 60 تا 69 سال و 70 تا 79 سال از آزمون T برای نمونههای مستقل استفاده شد. برای بررسی مقدار کاهش از دامنۀ سنی 60 تا 69 سال تا دامنۀ سنی 70 تا 79 سال نیز از درصد تغییرات استفاده شد. اختلاف معنادار آماری نیز در سطح 0/05>P تعیین شد.
یافتهها
در این مطالعه 140 سالمند ساکن شهر خرمآباد شامل 70 مرد و 70 زن بررسی شدند. نتایج آمارهای توصیفی و استنباطی به ترتیب در جداول شماره 1 و 2 آورده شده است. نتایج نشان داد بین تعادل و انعطافپذیری زنان و مردان در دامنههای سنی 60 تا 69 سال و 70 تا 79 سال اختلاف معناداری وجود دارد (0/05<P)؛ بین تعادل و انعطافپذیری مردان در دامنه سنی 60 تا 69 سال و 70 تا 79 سال اختلاف معناداری وجود دارد (0/05<P)؛ بین تعادل و انعطافپذیری زنان در دامنه سنی 60 تا 69 سال و 70 تا 79 سال اختلاف معناداری وجود دارد (0/05<P). همچنین از 60 تا 79 سالگی، تعادل و انعطافپذیری در هر دوی مردان و زنان کاهش پیش رونده را نشان داد و میزان کاهش در زنان بیشتر از مردان بود (15/79- در برابر 14/55- درصد برای تعادل و 17/79- در برابر 12/63- درصد برای انعطافپذیری). برای محاسبه درصد تغییرات با استفاده از میانگین در هر دامنه سنی، از فرمول زیر استفاده شد.
بحث
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسۀ تعادل و انعطافپذیری مردان و زنان سالمند در دامنۀ سنی 60 تا 79 سال بود. یافتههای تحقیق نشان داد بین تعادل و انعطافپذیری مردان و زنان در دامنۀ سنی 60 تا 79 سال اختلاف معناداری وجود دارد و از 60 تا 79 سالگی تعادل و انعطافپذیری کاهش مییابند و این کاهش در زنان بیشتر از مردان است.
بهخوبی نشان داده شده است فرایند افزایش سن انسان، از بلوغ تا پیری، با کاهشی معنادار در عملکرد و اجرای عصبیعضلانی مرتبط است. ویژگی این نقصان، کاهش اجتنابناپذیر در تودۀ عضلۀ اسکلتی و کاهش قدرت مرتبط با آن است که حتی در بزرگسالان سالم نیز اتفاق میافتد
[17 ،5]. به نظر میرسد کاهش اجتنابناپذیر در تودۀ عضله و در نتیجه کاهش قدرت عضلانی با افزایش سن میتواند کمتربودن تعادل و انعطافپذیری افراد در دامنۀ سنی 79-70 سال را در مقایسه با دامنۀ سنی 69-60 سال توجیه کند
[18 ،17 ،5]. درباره نقش قدرت عضلانی در بهبود تعادل و انعطافپذیری در افراد سالمند راما و همکاران در مطالعهای نشان دادند تمرین قدرتی برای دو روز در هفته برای شش ماه یا یک سال در مقایسه با تمرین هوازی برای مدت مشابه، تعادل و انعطافپذیری را به طور معناداری افزایش داده است
[19]. همچنین بیرد و همکاران در مطالعهای نشان دادند تمرین مقاومتی در سالمندان میتواند قدرت و تعادل را به طور معناداری افزایش دهد [
18]. به این دلیل است که افزایش توده و قدرت عضله هدف مهمی در پزشکی توانبخشی، سارکوپنیا و حمایتکردن در برابر فعالیت جسمانی نداشتن در افراد سالمند در نظر گرفته شده است
[20].
تعادل میتواند با دامنۀ وسیعی از بیماریها، آسیبها یا شرایط دهلیزی یا عصبشناختی، قدرت، بینایی، حس عمقی، انعطافپذیری و مخاطرات محیطی تحت تأثیر قرار گیرد
[21 ،2]. به علاوه، کاهشهای مرتبط با سن در تصویربرداری وضعیت بدنی پویای کامپیوتری، در متون و شواهد بهخوبی اثبات شده است
[21]. نتایج مطالعه حاضر نشان داد تعادل با افزایش سن از 60 تا 79 سالگی کاهش مییابد و این کاهش در زنان بیشتر از مردان است. موافق با نتایج مطالعۀ حاضر، ایورسون و همکاران در بررسی تعادل مردان و زنان 20 تا 69 سال با دستگاه نمرهدهی خطای تعادل نشان دادند با افزایش سن از 20 تا 69 سالگی، تعادل کاهش مییابد و این کاهش نیز در زنان بیشتر از مردان است
[21]. این اختلاف در تعادل بین مردان و زنان شاید با میزان فعالیت جسمانی و نوع فعالیت جسمانی مردان و زنان در جامعه قابل توجیه باشد. با افزایش سن، حرکتکردن افراد کند میشود و ثبات و تعادل در خلال راه رفتن و دیگر فعالیتها را مؤثر میکند که به افزایش خطر افتادنها و شکستگیهای پیایند در سالمندان کمک میکند
[21]. دالی و همکاران نشان دادند سن (زمانبندی) و میزان (بزرگی) کاهش در تعادل و سرعت گامبرداشتن برای زنان و مردان مشابه است و تعادل در سنی زودتر از سرعت گامبرداشتن (70-60 سال در برابر +70 سال) در هر دو جنس خراب میشود
[22].
پیشتر در متون نشان داده شد کاهش توانایی تعادل چندبعدی است و میتواند به دلیل تخریب دستگاههای حسی بینایی و دهلیزی، تخریب حس عمقی یا اختلال پردازش مرکزی یا ترکیبی از این عوامل باشد. تاکنون مطالعات چندی نشان دادهاند قدرت اندام پایینی عامل مشترکی مرتبط با اختلال تعادل در افتادنهای بزرگسالان است
[23]. برای مثال، لورد و همکاران دریافتند قدرت دورسیفلکشن مچ پا یکی از سه متغیری بود که به طور معناداری بین افراد سالمندی که هیچ یا یکبار سابقۀ افتادن داشتند با آنهایی که سابقۀ چندین افتادن را داشتند، تمایز قائل شد
[23].
پژوهشگرانی که رابطه قدرت اندام پایینی و تعادل را بررسی کردهاند، دریافتهاند که قدرت عضلات دورسیفلکسور مهمتر از عضلات پلانتارفلکسور است. همچنین، این مطالعات نشان میدهند رابطهای قوی بین قدرت اندام پایینی و توانایی برای کنترل وضعیت بدن وجود دارد
[23]. ضعف قدرت عضلانی، توان اندامهای پایینی، تعادل و کنترل وضعیت بدن و توانایی راه رفتن، از جمله عوامل مهم در افتادن هنگام راه رفتن هستند و با روند کهولت به طور پیشروندهای ضعیف میشوند
[6]. نتایج راجع به تعادل بیانگر این است که در هر دامنۀ سنی، تعادل مردان بهتر از زنان است و تفاوت در قدرت عضلات اندام پایینی شاید بتواند اختلاف در دو جنس و نیز بین دو دامنۀ سنی در مردان و زنان را توجیه کند.
با توجه به اینکه تعادل معیوب با افزایش خطر افتادنها، ناتوانی و حتی کاهش بقا مرتبط است، این یافتهها اطلاعات مفیدی برای زمان بهینه، به منظور مداخلهکردن با توجه به سبک زندگی هدفمند و استراتژیهای ورزشی برای بهینهکردن تعادل در سالمندان فراهم میکند
[22]. برای مثال، لی و همکاران در بررسی اثر حرکات تقویت کننده خوب تجویزشده بر قدرت اندام پایینی و تعادل مردان و زنان 65 تا 82 سال، نشان دادند این حرکات باعث بهبود قدرت اندام پایینی میشود که به نوبۀ خود تعادل را نیز بهبود بخشیده است
[24]. به هر حال، برنامههای موفق برای بهبود تعادل و در نتیجه کاهش خطر افتادن عبارتند از: تمرین تعادل، تمرین قدرتی با شدت متوسط به مدت 90 دقیقه در هفته و پیادهروی با شدت متوسط در حدود یک ساعت در هفته
[2].
انعطافپذیری جزوی ضروری از توانایی انجام فعالیتهای زندگی روزمره است
[25 ،19]. از کیفیتهای جسمانی گوناگون، قدرت، استقامت هوازی، تعادل و انعطافپذیری، مستقیم با سلامتی بزرگسالان مرتبط هستند. از سن 60 سالگی، به ازای هر دهه 8 تا 10 سانتیمتر از انعطافپذیری بخش پایینی پشت و مفصل ران کاسته میشود
[25]. نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد از 60 تا 79 سالگی انعطافپذیری در زنان و مردان کاهش مییابد و میزان این کاهش در زنان بیشتر از مردان است. استاتوکوستاس و همکاران در بررسی انعطافپذیری زنان و مردان 55 تا 86 سال نشان دادند مفصل ران زنان در مقایسه با مردان به طور معناداری بیشتر تا میشود. اما هر دوی آنها کاهش مرتبط با سن معناداری در تا شدن مفصل ران داشتند
[26]. کاهش انعطافپذیری مشاهدهشده در آزمودنیهای مطالعۀ حاضر (از دهۀ هفتم تا دهۀ هشتم) احتمالاً با آسیب زیاد مفاصل، استخوانها و عضلات، همچنین کاهش قابلیت عملکردی مرتبط است
[19]، زیرا با افزایش سن فعالیت جسمانی افراد کاهش و توانایی آنها برای انجام حرکات با دامنۀ کامل نیز کاهش مییابد. در مطالعات نشان داده شده است انجام تمرینات مقاومتی در سالمندان به دلیل انجام حرکات با دامنه کامل، میتواند انعطافپذیری آنها را افزایش دهد
[19].
انعطافپذیری مفصل ممکن است در طول عمر کاهش یابد؛ این موضوع به طور بالقوه عملکرد طبیعی روزمره را متأثر میکند. مشخص است انعطافپذیری بالاتنه برای فعالیتهایی مانند لباس پوشیدن و دسترسی به اشیای مهم است، در حالی که انعطافپذیری پایینتنه برای حفظ الگوهای طبیعی راهرفتن و فعالیتهایی شامل خمشدن و دسترسی به اشیای مهم است
[26].
انعطافپذیری خوب، سلامتی عضلات و مفاصل را ارتقا میدهد. متخصصان پزشکیورزشی معتقدند بسیاری از آسیبها و مشکلات عضلانیاسکلتی، به ویژه در افراد بالغ، به کمبود انعطافپذیری مربوط میشود. گاهی اوقات در زندگی روزمره، باید حرکات سریع و شدیدی را انجام دهیم که به آن عادت نداریم. بنابراین نیروی ناگهانی واردکردن به عضلات سفت، فراتر از دامنۀ حرکتی طبیعی آن، به آسیب منجر میشود
[6]. این موضوع، اهمیت حفظ و افزایش انعطافپذیری تمام مفاصل را نشان میدهد و چون با افزایش سن، کاهش انعطافپذیری به طور طبیعی رخ میدهد، به ویژه سالمندان باید توجه بیشتری به مسئله انعطافپذیری داشته باشند.
با توجه به تفاوتهای جنسی، بیشترین مطالعات نشان میدهند زنان در مقایسه با مردان در همه سنین انعطافپذیری بیشتری دارند
[6]. علت تفاوت نتایج مطالعه حاضر شاید به دلیل فعالیتهای روزمره افراد مطالعۀ حاضر باشد که به طور فعال در فعالیتهای زندگی روزمره شرکت داشتند و حتی مردان در مقایسه با زنان به طور طبیعی فعالیت بیشتری داشتند. میزان کاهش در انعطافپذیری با افزایش سن وابسته به بخش اندازهگیریشده بدن، وضعیت تمرینی نمونۀ مورد مطالعه و جمعیت مطالعهشده متفاوت خواهد بود
[26]. کاهش در انعطافپذیری ممکن است با افزایش سن ضرورتاً به علت کاهش کشسانی عضله و تخریب غضروف، لیگامنت، تاندون، مایع سینوویال و بافت عضله و تاحدودی به دلیل کاهش فعالیت به وجود بیاید
[26 ،25].
پژوهشگران زیادی بهبودهای معناداری در تعدادی از عوامل آمادگی عملکردی بعد از مداخله ورزشی مثلاً در قدرت، انعطافپذیری، تعادل پویا و هماهنگی عضلانی را نشان دادهاند. بنابراین ورزش منظم به ویژه برای یک دوره زمانی طولانیمدت برای افراد سالمند به منظور بهبود آمادگی عملکردی مهم است و ضروری است برای بهبود آمادگی عملکردی کلی سهبار در هفته تمرین ورزشی انجام شود
[10]. برنامه انعطافپذیری باید همۀ مفاصل را با هدف حفظ دامنۀ حرکتی طبیعیشان، درگیر کند. برای این هدف تمرینات تایچی، یوگا و تمرینات منظم ورزشی پیشنهاد میشود. همچنین این پیشنهادها برای برنامههای انعطافپذیری وجود دارد: انجام حرکات کششی در خلال بخشهای گرمکردن و سردکردن جلسه ورزشی، انجام کشش در پس از جلسه تمرینی به علت گرمبودن عضله، ترجیحاً انجام حرکات کششی ایستا و آهسته
[2].
با توجه به محدودیتهای حرکتی و عملکردی افراد سالمند، به استفاده از تمرینهای ساده با ایمنی زیاد و خستگی کم توجه شده است. از این رو پیشنهاد میشود برای افزایش دانش و آگاهی افراد جامعه و به ویژه سالمندان، از طریق رسانههای مختلف اقدامات جدیتری انجام گیرد و متخصصان ورزشی به آموزش مربیان ورزشی اقدام کنند و با توجه به نیازهای ویژه سالمندان برای توسعۀ انعطافپذیری به اجرای تمرینات ویژه بپردازند. انجام تحقیقات معین در خصوص موانع شرکت مردان و زنان در فعالیتهای ورزشی منظم و ارائه راهکارهایی برای رفع این معضل نیز ضروری است
[2]. بنابراین با توجه به این تغییرات در سالمندان، نقش مربیان آمادگی جسمانی در فراهمکردن برنامههای مناسب برای ارتقا و حفظ تندرستی افراد سالمند بسیار مهم خواهد بود
[2].
اهداف اصلی برنامههای آمادگی برای افراد سالمند باید برای کمک به بهبود وضعیت عملکردی، حفظ سلامتی جسمانی و بهزیستی و کمک به پیرشدن سالم آنها باشد. این بر توانایی برای حفظ وضعیت زندگی مستقل و جلوگیری از ناتوانی دلالت دارد. برای این منظور برنامۀ ورزشی چند مؤلفهای که ظرفیت زیادی برای اثر بر اندازههای اجرای عملکردی دارد؛ همچنین خودداری از اجرای برنامههای با هزینۀ زیاد پیشنهاد میشود
[27 ،19]. سالمندان باید برای شرکت در چنین برنامههایی که به توسعۀ استقامت قلبیتنفسی، قدرت و استقامت عضلانی، انعطافپذیری عضلانی، چابکی، تعادل و هماهنگی حرکتی کمک میکنند، تشویق شوند
[27 ،6].
نتیجهگیری نهایی
در راستای نتایج مطالعۀ حاضر و با توجه به کاهش تعادل و انعطافپذیری در مردان و زنان از 60 تا 79 سالگی و نیز سرعت بیشتر این کاهش ها در زنان، انجام تمرینات و حرکات ورزشی ویژه برای ارتقا و حفظ این عوامل ضروری به نظر میرسد. زنان در مقایسه با مردان باید توجه بیشتری به عوامل تعادل و انعطافپذیری داشته باشند. شرکت منظم در فعالیت جسمانی برای بهدستآوردن مزیتهای جسمانی و روانشناختی در سالمندان پیشنهاد میشود و حرکات با تحمل وزن عمدتاً میتوانند تعادل و انعطافپذیری را افزایش دهند. با این حال، تمرین قدرتی هم میتواند با بهبود قدرت، توان عضلانی، مکانیک راه رفتن و سرعت راه رفتن در سالمندان به بهبود تعادل و در نتیجه کاهش افتادنها کمک کند. همچنین، انجام حرکات کششی منظم در خلال تمرینات مقاومتی خوب طراحیشده، میتواند انعطافپذیری را افزایش دهد. برنامههای عمومی فعالیت جسمانی همچنین برنامههای ورزشی ویژۀ افزایش دامنۀ حرکتی مفصل، میتواند انعطافپذیری در افراد سالمند را بهبود دهد. بنابراین برای داشتن زندگی سالم، فعالیت جسمانی و ورزش در طول عمر پیشنهاد میشود و این پیام برای افراد سالمند بسیار مهم است.
از محدودیتهای این مطالعه شاید تعداد کم نمونهها و آزمونهای انجام شده باشد که البته با توجه به توانایی پژوهشگر این تعداد انتخاب شدند. پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی تعداد آزمودنیها بیشتر و نیز آزمونهای بیشتری انجام شود.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از تمامی آزمودنیهای مطالعه حاضر به دلیل شرکت در مطالعه و همکاری بسیار خوب با پژوهشگر، سپاسگزاری میشود. این مقاله نتیجه پایاننامه کارشناسی ارشد رضا معتمدی است که با هزینه شخصی انجام شده است.