مقدمه
بیتردید، خانواده از مهمترین نهادهای اجتماعی و از میراثهای ملی و اسلامی ماست که وظیفه داریم ضمن سالم نگهداشتن آن، برای افزایش توانمندیها و کارکردهایش درون جامعه بکوشیم. با وجود تغییرات فراوان که در این عرصه رخ داده، به ویژه تغییراتی که بر اثر مدرنیته ایجاد شده است، هنوز هم خانواده در تشکیل شخصیت نسل بعد تأثیر عمیق و بیرقیبی دارد. اکثر تحقیقات حکایت از آن دارد که نحوه تعامل و ارتباطات بین اعضای خانواده، تأثیر عمیقی بر سرنوشت جامعه در سالهای بعد از آن میگذارد.
مشارکت در نهادهای مدنی از جمله موضوعاتی است که در علوم اجتماعی با نام سرمایه اجتماعی شناخته میشود. سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه بهعنوان منبعی با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا میشود. سرمایه اجتماعی از میزان ارتباط، اعتماد متقابل و همبستگی افراد به یکدیگر در جامعه کوچک یا بزرگ پدید میآید. سرمایه اجتماعی دو جزء مهم دارد: اعتماد و پیوند. هرچه این همبستگی و اعتماد بیشتر باشد، دلبستگی، دلسوزی، گذشت و اعتماد بین همنوعان، همشهریان، همکاران سازمانی یا اعضای خانواده بیشتر خواهد شد. این سرمایه در توفیق جوامعی که از آن بهرهمندند، مؤثرتر از سرمایههای اقتصادی، طبیعی و انسانی است.
امروزه سرمایه اجتماعی نقش مهمتری از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا میکند. در غیاب سرمایه اجتماعی سرمایههای دیگر اثربخشی خود را از دست میدهند. بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار میشود. اگرچه در ادبیات سرمایه اجتماعی، بر نقش خانوادهها در ساخت سرمایه اجتماعی تأکید کافی نمیشود و به جای آن بیشازحد بر میزان مشارکت افراد و حضور در انجمنهای داوطلبانه تأکید میشود؛ برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی زندگی خانوادگی را سنگ بنای سرمایه اجتماعی معرفی کردهاند
[1]. از جمله پوتنام معتقد است خانواده اساسیترین شکل سرمایه اجتماعی است
[2]. بوردیو خانواده را اساسیترین شکل انتقال سرمایه اجتماعی میداند و همینطور فوکویاما معتقد است خانوادهها منابع مهم سرمایه اجتماعی در همهجا هستند. این ویژگیها میتواند بین افراد خانواده، سازمان، جامعه یا ملت و بین افراد ملل مختلف جهان ارتباط برقرار کند.
خانواده بهمثابه مجموعهای از سرمایه اجتماعی انباشتهشده، بازتولیدشده و توزیعشده است که در آن اعضا مانند بازیگران مهم در تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی نقش دارند و والدین در این رویکرد ظرفیت عظیمی را برای توسعه و تحقق اهداف جامعه در دسترس قرار میدهند. سرمایه اجتماعی خانواده سرمایه مستقلی است که ارتباط تنگاتنگی با دیگر سرمایههای مهم جامعه دارد؛ از این رو تقویت و تحکیم خانواده و بازگشت اخلاق به آن وظیفه همگان است که باعث ارتقای سرمایههای مهم جامعه میشود. بر اساس اسنادی که مسئولان جامعه منتشر کردهاند و نتایج تحقیقات اعلامشده، خانواده دستخوش بحرانهایی شده است. برای مثال طلاق به بیشترین نرخ خود در سالهای اخیر رسیده و ستیزهها در روابط خانوادگی بین والدین و فرزندان اوج گرفته است. ما قصد داریم با بررسی مقایسهای بین دو گروه، معین کنیم که حضور سالمند میتواند به افزایش سرمایه اجتماعی منجر شود یا نه و آیا این سرمایه اجتماعی در کاهش مسائل عدیده اخلاقی که پیشتر ذکر شد، مؤثر است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، در این تحقیق به مقایسۀ بین دو گروه اقدام شد.
رایجترین کارکردی که به سرمایه اجتماعی منسوب میشود، این است که سرمایه اجتماعی سرچشمه منافعی است که از طریق شبکهها که بهمراتب فراتر از خانواده خود کودک است، عاید میشوند. این تعریف به تعریف بوردیو که پشتیبانی والدین از پرورش فرزندان را یکی از سرچشمههای سرمایه فرهنگی میداند، بسیار نزدیک است. سرمایه اجتماعی در بحث شغلیابی و تحرک اجتماعی از طریق نردبان شغلی و موفقیت در کسبوکار، مکرراً مطرح میشود
[3]. سرمایه اجتماعی خانوادگی، شکل مهمی از سرمایه اجتماعی خانواده است که بهترتیب از کمیت و کیفیت روابط بین والدین و فرزندان ایجاد میشود. از نظر کلمن سرمایه اجتماعی درون خانواده از روابط بین والدین و بچهها و اگر خانواده شامل اعضای دیگری باشد، برقرار میشود. میزان سرمایه اجتماعی موجود در خانواده هم به حضور والدین در خانه و هم به میزان توجه آنها به فرزندان بستگی دارد. البته، حتی اگر والدین در خانه حضور داشته باشند، ولی رابطه قوی بین فرزندان و والدین برقرار نباشد، باز هم خانواده فاقد سرمایه اجتماعی خواهد بود. در واقع، سرمایه اجتماعی درون خانواده همان روابط قوی و مثبت بین والدین و فرزندان است که میتوان بر حسب میزان علاقه و میزان صمیمیت بین والدین و فرزندان سنجیده شود. در این میان ویژگیهای ساختاری خانواده، بهطور گستردهای سرمایه اجتماعی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا باعث میشود فرصت کنش متقابل بین افراد (بین والدین و فرزندان) ایجاد شود و فراوانی و دوام برخی از کنشها شکل گیرد
[4]. جنبه ساختاری خانواده شامل حضور والدین در خانه، اندازه خانواده، تعداد فرزندان، جنس، فاصله خواهر و برادر و شرایط تربیتی میشود. خانوادههای دو والدینی امکان بیشتری برای حمایت اجتماعی، کنترل اجتماعی، ایجاد آگاهی در فرزندان خود دارند، همچنین دسترسی بیشتری به منابع بیرون از خانه خواهند داشت.
از نظر کلمن، غیبت والدین کمبودی ساختاری در سرمایه اجتماعی خانواده است و برجستهترین مصداق آن خانوادههای تکسرپرست است. البته خانواده هستهای که در آن یک نفر یا هر دو بیرون از خانه کار میکنند نیز میتواند به لحاظ ساختاری ناقص باشد. همچنین تعداد فرزندان میتواند شاخص تعیینکنندهای در میزان وقت و انرژیای باشد که والدین به فرزندان خود اختصاص میدهند. فاصله بین بچهها نیز این استدلال را تأیید میکند. کلمن بر اهمیت سرمایه اجتماعی بیرونی خانواده تأکید میکند و آن را مربوط به شبکه خانواده در اجتماع و رابطه آن با دیگر نهادهای اجتماع و اعضای جامعه از قبیل سازمانهای اجتماعی، دوستان و همسایگان و غیره میداند.
سرمایه اجتماعی خانواده را میتوان در جامعه دربرگیرنده روابط اجتماعی که میان پدر و مادر در فروبستگیای که به کمک این ساختار روابط به وجود میآید و همچنین در شبکه ارتباطات پدر و مادر با نهادهای جامعه یافت. کلمن سرمایه اجتماعی موجود در خانواده را به این دلیل مهم میداند که روابط حاکم بر جامعه بر رفتار والدین تأثیرگذار است. همچنین میزان ارتباط والدین با نهادهای موجود در جامعه باعث میشود سرمایه اجتماعی درون جامعه نیز در آفرینش سرمایه انسانی تأثیر بگذارد. با گسترش دامنه تعاملات و ارتباط با شبکههای اجتماعی (دوستان، آشنایان، همسایگان، نهادها و سازمانها) بهتدریج احتمال عضویت فرد در این شبکهها افزایش مییابد و از آنجایی که هر شبکه مجموعهای از منابع بالقوه را به همراه میآورد، فراوانی و شدت پیوندهای شبکهای بالقوه سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد
[5].
کهنسالی و مشکلات آن زاییده تمدن صنعتی است که در تمام جوامع توسعهیافته و پیشرفته، روزگار کهنسالی را بهصورت بدترین بخش زندگی انسان درآورده است. همین روزگار تیره و توأم با ادبار، سالها بیش سیمون دوبووار، نویسنده پرآوازه فرانسه را به نوشتن کتاب دوجلدی با عنوان «کهنسالی» تشویق کرد. نگاه دوبووار به پدیده کهنسالی اگرچه جهانشمول و واقعگرایانه است، نمیتواند دربرگیرنده مسائل و مشکلات نوظهور برای کهنسالان و جوامعی سنتی مانند جامعه ما باشد؛ اما در اثر او وجهی مشترک برای پیران سراسر جهان میتوان یافت و آن این است که بشر هرچه بیشتر صنعتیتر، توسعهیافتهتر و پیشرفتهتر میشود، به همان میزان از توجهاش به احوال کهنسالان کاسته میشود. هرچند در روستاها و شهرهای کمجمعیت و حتی شهرهای بزرگی که فرهنگ ملی در مقابل عادات و رسوم مهاجم وابسته ننشسته است، کهنسالان هنوز عزیزند. پیران نهتنها در خانه و در بین خویشاوندان خویش گرامی هستند، بلکه جامعه نیز حرمت آنها را نگه میدارد. کهنسالان در جامعه ایرانی همواره برکت، خِرد و عقل پخته جامعه تلقی میشوند.
با مرور سوابق تحقیقات پیشین درباره سالمندان، مشخص است اغلب آنها بیشتر به تبعیضها و محرومیتهایی که در جامعه و خانواده بر سالمندان تحمیل میشود متمرکز شدهاند. آنها در بسیاری از تحقیقات، به وضعیت سلامت روحی و روانی، انزوا و تنهایی و همچنین از نظر پزشکی و درمانی سالمندان بهعنوان یک مسئله اجتماعی پرداختهاند، ولی در این تحقیق علاوه بر ذکر این مسائل، بر جنبههای مثبت نقشآفرینی حضور سالمندان از جمله نقش بهرهمندی از تجربه و تقویت روابط عاطفی و احساسی بین اعضای خانواده نیز تمرکز شده است. این پژوهش سعی دارد با ارائه راهکارهای ایجابی از ظرفیت این گروه اجتماعی به ارتقای سرمایههای اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک کند. در خصوص پیشینه تحقیق منبع مستقلی در این موضوع یافت نشد. اما از منابع غیرمستقل که مرتبط با این تحقیق هستند و از نظر محتوا به محتوای تحقیق سرمایه اجتماعی خانوادگی بسیار نزدیک هستند، منابعی وجود دارد که به آنها اشاره شده است.
جدیدترین تحقیق در زمینه سرمایه اجتماعی خانوادگی را سید مهدی اعتمادی فرد و همکارانش انجام دادهاند. او در تحقیقی با عنوان «تأثیر سرمایه اجتماعی خانوادگی بر انحرافات اجتماعی» که در سال 1394 انجام داده است، سازوکارهای اجتماعی مربوط به بعد خانوادگی سرمایه اجتماعی و میزان تأثیر آن بر میزان انحرافات اجتماعی موجود در جامعه را بررسی کرده است. روش تحقیق او تحلیل ثانویه است. او از دادههای پیمایش ملی با 16 هزار نمونه که در سال 1389 انجام شده، استفاده کرده و این دادهها را با اطلاعات ثبتشده در آمارهای ثبتشده در خصوص انحرافات از نهادهای رسمی وزارت کشور شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاونت پیشگیری از جرم در قوه قضاییه و نیروی انتظامی مقایسه کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از معناداری تأثیر سرمایه اجتماعی خانوادگی بر میزان کلی انحرافات اجتماعی در استانهای کشور است.
کوروش غلامی کوتنایی و یدالله قربان نژاد شهرودی در تحقیقی با عنوان «بررسی سرمایه اجتماعی خانواده بر اعتیاد جوانان قائمشهر» در سال 1393، رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و اعتیاد به مواد مخدر را بررسی کردند. روش تحقیق پیمایش است و 400 نفر از جوانان شهر بهصورت تصادفی انتخاب شدند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی خانواده و اعتیاد به مواد مخدر رابطه معناداری وجود دارد. بیشترین قدرت تبیینکنندگی به یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی خانوادگی یعنی بعد شناختی درونخانوادگی مربوط است.
فرضیه اصلی تحقیق: به نظر میرسد سرمایه اجتماعی خانوادگی در بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند متفاوت است.
فرضیههای فرعی شامل پنج فرضیه میشود: 1. به نظر میرسد سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند متفاوت است؛ 2. به نظر میرسد سرمایه اجتماعی ساختاری درون خانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند متفاوت است؛ 3. به نظر میرسد سرمایه اجتماعی شناختی برونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند متفاوت است؛ 4. به نظر میرسد سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند متفاوت است؛ 5. به نظر میرسد بین انواع سرمایه اجتماعی (شناختی/ساختاری) بر حسب متغیرهای جمعیت شناختی نظیر جنسیت، گروههای سنی، تحصیلات، تعداد فرزندان، وضعیت اشتغال همسر و پایگاه اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد.
این پژوهش سعی دارد به این مسئله بپردازد که حضور یا حضور نداشتن سالمند درون خانواده تا چه حد میتواند بر افزایش سرمایه اجتماعی خانوادگی و بهتبع آن کاهش مسائل عدیده اخلاقی جامعه تأثیر بگذارد. هدف اصلی این تحقیق شناخت و مقایسه سرمایه اجتماعی خانوادگی و ابعاد آن بین دو گروه خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند است.
روش مطالعه
روش استفادهشده در این پژوهش «پیمایش» است. از آنجا که این پژوهش به صورت پیمایشی انجام میشود، مناسبترین فن، مصاحبه با استفاده از ابزار پرسشنامه است. پژوهش حاضر از منظری کار توصیفی از نوع مقایسهای است و باید دو نمونه مجزا از خانوادهها بررسی شوند. در این پژوهش برای اندازهگیری متغیرها و گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. مراحل انجام ایجاد پرسشنامه به این نحو تکمیل شد که ابتدا گویههایی طبق چارچوب نظری کلمن در سرمایه اجتماعی خانوادگی در ابعاد درونی و بیرونی و همین طور در بعد ساختاری و شناختی ساخته شد. این گویهها به همراه چارچوب نظری به سه تن از استادانی که قبلاً سابقه کار بر روی سرمایه اجتماعی خانوادگی داشتند از طریق ایمیل ارسال شد. هر سه پس از بازبینی گویهها پیشنهادها و اصلاحاتی را در زمینه سؤالات ارائه کردند. این اصلاحات اعمال و پرسشنامه نهایی آماده شد. پرسشنامه محققساخته از دو قسمت تشکیل شده است: پرسشهای جمعیتشناختی از قبیل سن، جنسیت، درآمد و پرسشهای نگرشی و رفتاری. در واقع نظرخواهی از استادان محترم صرفاً در خصوص پرسشهای نگرشی و رفتاری انجام شد. هیئت داوران در مورخ 96/2/27 در محل مرکز پرند دانشگاه پیام نور این تحقیق را ارزیابی کردند و نمره 25/17 از 18 ثبت شد.
جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال و بیشتر از آن در خانوارهای شهر قم هستند که بر اساس سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران 889583 ذکر شده است. دلیل انتخاب شهر قم برای جامعه آماری، این است که نگارنده خود از شهروندان قمی است و برحسب علاقهمندی شخصی و همچنین به دلیل داشتن دسترسی راحتتر و شناخت مناسبتر از بافت شهری، این شهر را انتخاب کرد. در این پژوهش از شیوه نمونهگیری خوشهای و تصادفی ساده استفاده شد. نمونهگیری خوشهای زمانی به کار میرود که فهرستی از همه اعضای جمعیت وجود نداشته باشد. در این مواقع ابتدا از گروهها یا خوشهها نمونهگیری میشود و سپس از هریک از خوشههای انتخابشده، عنصرها انتخاب میشوند
[6]. سپس از نمونهگیری تصادفی استفاده میشود که این نمونهگیری مبنا و معیاری است که بر اساس آن درباره همه روشهای دیگر قضاوت میشود. در این پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد
[7].
این پژوهش با توجه به تعداد مناطق موجود در شهر قم که چهار منطقه است، انجام شد. این مناطق با توجه به ملاکهای عرفی، اجتماعی و اقتصادی در سه طبقه پایینشهر، متوسط و بالای شهر دستهبندی شدند. در مرحله بعد، از هر منطقه خیابانی بهصورت تصادفی ساده (قرعهکشی) انتخاب شد و درنهایت، با توجه به تشابه حدودی اندازه جمعیت هر منطقه، از یک یا دو بلوک در مناطق انتخابشده، 100 پاسخگو بهصورت تصادفی تحت مطالعه قرار گرفتند. چهار منطقه قم برای کار انتخاب شد و در هر منطقه 100 پرسشنامه توزیع و پاسخ داده شد که 400 پرسشنامه را دربرمیگرفت؛ البته در خصوص اینکه این دو گروه تقریباً تعداد برابر داشته باشند، یعنی حدود 200 نفر از هر گروه، در جمعآوری پرسشنامهها ابتدا سؤال شد سالمند دارند یا خیر. بعد از اینکه نمونههای بدون سالمند به حدود 200 نفر پاسخگو رسید، در ادامه تنها سرپرست خانوارهایی که اعلام می کردند سالمند در منزل حضور دارد، پرسشنامه را کامل میکردند. در این پژوهش واحد مشاهده فرد و واحد تحلیل «خانواده» است؛ اطلاعات از افراد به دست میآید و درنهایت به عموم شهروندان قمی تعمیم داده میشود.
چارچوب نظری استفادهشده در این تحقیق بر اساس نظر کلمن است. کلمن به طور خاص به سرمایه اجتماعی خانواده، میپردازد. رواج و اصلاح سرمایه اجتماعی خانواده و بررسی تجربی و عملیاتی این مفهوم اولین بار در نظریات او شکل گرفت. کلمن خانواده را کلاف قدیمی سرمایه اجتماعی میدانست و اصلیترین تعریف او بر حسب اهمیت آن برای رشد شناختی فرزندان است؛ هنجارها، شبکههای اجتماعی و روابط بین بزرگسالان و کودکان که برای رشد شناختی و اجتماعی کودکان ارزشمند است. سرمایه اجتماعی هم در خانواده و هم در خارج از خانواده و در داخل اجتماع وجود دارد
[8].
بدین ترتیب کلمن سرمایه اجتماعی خانواده را در دو بعد درونی و بیرونی در نظر میگیرد. سرمایه اجتماعی درونی خانواده را روابطی میداند که بین بچهها و والدین آنها برقرار است و آن را با چند عامل مرتبط میداند که عبارتند از: حضور والدین در خانه، تعداد فرزندان، ترکیب اعضای متفاوت والدین و رابطه قوی بین والدین و فرزندان. وقتی رابطه والدین با فرزند قوی باشد، والدین میتوانند علاقه، احساس و تعهدشان را به فرزند منتقل کنند. در واقع این رابطه مثبت و قوی به حدی در اجتماعیشدن کودک مؤثر است که او اهداف والدین را درونی میکند. از همین رو کلمن رابطه قوی بین والدین و فرزند را سرمایه اجتماعی بسیار مهمی برای رشد کودک میداند. از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی درونی خانواده، همان روابط متقابل مثبت و قوی بین والدین و فرزندان است، زیرا حتی اگر والدین در خانه حضور داشته باشند، ولی رابطه قوی بین فرزندان و والدین وجود نداشته باشد، باز هم فاقد سرمایه اجتماعی خانواده است. در عین حال غیبت والدین را کمبودی ساختاری در خانواده میداند که باعث کاهش تعاملات میشود و مهمترین نقش خود را در بعد سرمایه اجتماعی بیرونی خانواده نشان میدهد، زیرا باعث کاهش ارتباطات با دوستان، آشنایان، همسایگان و مدرسه فرزندان میشود
[9].
کلمن، سرمایه اجتماعی بیرونی خانواده را نیز مهم میداند و آن را شامل شبکه روابط اجتماعی خانواده در اجتماع و روابط با خویشان، دوستان و غیره و نیز رابطه با نهادها و مشارکت در آنها میداند. بدیهی است نهاد خانواده مانند مجموعهای بسته عمل نمیکند و نمیتواند بدون تأثیر از منابع و نهادهای اجتماعی اطراف خود باشد. بدین ترتیب، خانواده پس از تأثیر گرفتن از نهادهای مختلف اجتماعی و افرادی که با آنها در ارتباط است، این تأثیرات را به درون خانواده میبرد و فرزندان را نیز متأثر خواهد کرد
[8]. نظرات دیگر اندیشمندان این حوزه بر مبنای نظریه کلمن و در راستای گسترش و تعمق آن هست. بدین ترتیب، در این پژوهش بر اساس نظریه کلمن به مفهوم سرمایه اجتماعی خانواده را بررسی میکنیم.
کلمن سرمایه اجتماعی خانواده را در دو بعد درون و برونخانوادگی در نظر میگیرد. هر یک از این ابعاد در قالب دو مؤلفه ساختاری و شناختی تعریف میشوند؛ یعنی دو مؤلفه سرمایه اجتماعی شناختی درونخانواده، برونخانواده و دو مؤلفه سرمایه اجتماعی ساختاری درونخانواده، برونخانواده که در اینجا تعاریف عملیاتی شرح داده میشود.
برای تعریف عملیاتی سرمایه اجتماعی ساختاری درونی خانواده این مؤلفه با 14 گویه سنجیده میشود که عبارتنداز: 1. اعضای خانواده ما روزانه زمان زیادی را صرف تماشای فیلم و سریالهای تلویزیون میکنند؛ 2. در خانواده ما از بین نظرات موجود، همیشه نظری که درستتر است، انتخاب میشود؛ 3. فرزندانم به حرفهای من گوش نمیکنند؛ 4. فرزندانم وقتی به خانه میآیند، فقط با گوشی و کامپیوتر مشغول هستند و بازی میکنند؛ 5. فرزندانم درباره مشکلات و مسائل جاری زندگی خود با من صبحت نمیکنند؛ 6. فرزندانم بهندرت با یکدیگر سازش دارند؛ 7. روابط بسیار صمیمانهای با همسرم دارم؛ 8. در خانواده ما افراد بهراحتی نیازهایشان را با یکدیگر در میان میگذارند؛ 9. فرزندانم برای نظرات من ارزش و احترامی قائل نیستند؛ 10. من و همسرم با مشارکت و توافق یکدیگر پول و درآمد خانواده را خرج میکنیم؛ 11. در خانه ما همه برای انجام کارهای روزمره خانه باهم همکاری میکنند؛ 12. فرزندانم رابطه بسیار خوبی با والدین من دارند؛ 13. هنگامیکه مشکلی برایم پیش بیاید، میتوانم روی کمک اقوامم حساب کنم؛ 14. دوست ندارم زودبهزود به دیدار اقوام و فامیل برویم.
برای تعریف عملیاتی سرمایه اجتماعی شناختی درونی خانواده این مؤلفه از 12 گویه استفاده شد که عبارتند از: 1. از مشکلات اعضای خانواده بهخوبی اطلاع دارم؛ 2. در خانواده ما هر کس نظری داشته باشد، بهراحتی میتواند حرفش را بزند؛ 3. اگر زمانی مشکلی داشته باشم، اعضای خانوادهام به من کمک خواهند کرد؛ 4. در خانواده فرزندانم با من احساس نزدیکی میکنند؛ 5. درباره مشکلاتم میتوانم بهراحتی با والدینم صحبت کنم؛ 6. اعضای خانواده ما کاملاً به هم اعتماد دارند؛ 7. اعضای خانواده ما در برآوردهکردن خواستههای یکدیگر مصمم هستند؛ 8. اگر چند روز در مسافرت باشم، همسرم برای من دلتنگ میشود؛ 9. من به پدر و مادرم اعتماد کامل دارم؛ 10. اگر مسئلهای برایم پیش بیاید، بهراحتی میتوانم با همسرم درباره آن صحبت کنم؛ 11. سعی میکنم برای مشکلات فرزندانم راهحلهای مختلفی بیابم؛ 12. در خانواده ما نظرات عضو بزرگتر ارجحیت دارد و بیشتر گوش داده میشود.
برای تعریف عملیاتی سرمایه اجتماعی ساختاری بیرونی خانواده این مؤلفه با 8 گویه سنجیده شد که عبارتند از: 1. با اقوام مادری رفتوآمد خیلی زیادی داریم؛ 2. اقوام و فامیل چندان به ما سر نمیزنند؛ 3. در عزاداریها، جشنها یا مراسم مذهبی دیگر زیاد شرکت میکنیم؛ 4. ما با دوستان خانوادگی زیادی رفتوآمد داریم؛ 5. در مناسبتهای مختلف بیشتر اقوام و خویشاوندان در منزل ما جمع میشوند؛ 6. در عید نوروز بیشتر اقوام ابتدا به خانه ما میآیند، بعد به منزل دیگران میروند؛ 7. هر وقت همسایههایمان را میبینم، باهم احوالپرسی میکنیم؛ 8. زمان زیادی را با دوستانم میگذرانم.
تعریف عملیاتی سرمایه اجتماعی ساختاری درون خانواده این مؤلفه با 11 گویه سنجیده شد که عبارتند از: 1. به داشتن فامیلهایی که الان داریم، افتخار میکنیم؛ 2. فکر میکنیم همه اقوام و خویشاوندان ما قابل اعتماد هستند؛ 3. همسایههای ما احترام ویژهای برای خانواده ما قائل هستند؛ 4. همه خویشاوندان و اقوام خانواده ما را قابل اعتماد میدانند؛ 5. اقوام ما برای حل مشکلات یکدیگر همکاری و همفکری خوبی دارند؛ 6. به دوستان فرزندانم اعتماد زیادی ندارم؛ 7. والدین بسیاری از دوستان فرزندانم را نمیشناسم؛ 8. فکر میکنم در مقایسه با دیگران من دوستان بسیار کمی دارم؛ 9. در مقایسه با دیگران، ما قوموخویش بسیار خوبی داریم؛ 10. در زمان سختیهای خانواده ما، هیچ وقت اقوام و فامیل، کمکی به ما نکردهاند؛11. ترجیح میدهم با اقوام و فامیل زیاد صمیمی نشوم.
در این مطالعه، برای سنجش اعتمادپذیری طیفهای بهکاررفته، از ضریب آلفای کرونباخ در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون (آزمون نهایی) استفاده شد. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازهگیری که خصیصههای مختلف را اندازهگیری میکند، به کار میرود. طبق قاعده تجربی، آلفای کرونباخ باید حداقل 0/7 یا بزرگتر باشد تا مقیاس مدنظر پایایی داشته باشد. برای اطمینان از روایی محتوی سؤالات و گویههای مورد سنجش برای مفاهیم استفادهشده تحقیق، پرسشنامه اولیه در جمعیت پژوهش آزموده شد تا نواقص احتمالی پرسشنامه که میتوانست از نامفهوم بودن سؤالات، ترتیب نامناسب سؤالات و طولانی بودن پرسشنامه و غیره باشد، برطرف شود. همچنین از کارشناسان و محققان خواسته شد مشکلات احتمالی پرسشنامه را در مقابل هر گویه و سؤال متذکر شوند. گویههایی که برای سنجش متغیرها ساخته شده بود، به دلیل نظر کارشناسان و استادان تجدید نظر کلی شد و پرسشنامه اولیه پس از حذف و اصلاح سؤالات و گویهها، نهایی شد.
میزان آلفای کرونباخ برای هریک از شاخصهای پژوهش محاسبه شد و با توجه به اینکه همه این ضرایب در آزمون نهایی بزرگتر از 0/7 هستند، پذیرفتهشده بود و این موضوع نشاندهنده همبستگی درونی بین متغیرها برای سنجش مفاهیم مدنظر است
[10]. بدین ترتیب میتوان گفت تحقیق قابلیت اعتماد و پایایی لازم را دارد. پس از تکمیل پرسشنامه، پرسشنامهها کدگذاری شدند. سطح سنجش متغیرها (اسمی، ترتیبی، فاصلهای یا نسبی) مشخص شد. به متغیرهایی که سطح سنجش اسمی یا ترتیبی دارند، کدهایی بهصورت قراردادی دادیم. پس از کدگذاری سؤالات، کدها وارد نرمافزار شدند و عملیات محاسبات روی آنها انجام شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Spss استفاده شد. در بخش یافتههای توصیفی آمارههای توصیفی، آمارههایی چون کمترین میزان، بیشترین میزان، میانگین، واریانس، انحراف معیار بهکار رفتهاند و در بخش یافتههای تبیینی آمارههایی چون مقایسه میانگین دو گروه مستقل، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافتهها
بخش نخست، شامل تحلیل توصیفی اطلاعات گردآوریشده در خصوص موضوع تحقیق است که در آن، یافتهها درباره گویهها و متغیرهای تحقیق مربوط به متغیرها، توصیف میشوند. در ادامه یافتههای تحلیلی پژوهش بررسی شده است. در این قسمت با توجه به تبدیل شاخصهای پژوهش به مقیاس نسبی، با در نظر داشتن دیگر پیشفرضهای آماری، با استفاده از آزمونهای مربوطه، به ارزیابی مقایسهای وضعیت سرمایه اجتماعی درون و برون خانوادگی متغیر وابسته تحقیق پرداخته خواهد شد.
برای سنجش میزان سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی از 12 گویه استفاده شد که پاسخها به هر یک از سؤالها گزارش شد (جدول شماره 1). در ادامه، پس از تجمیع و ترکیب پاسخها، شاخص وضعیت متغیر سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند گزارش شد (جدول شماره 2). یافتههای تحقیق در رابطه با سنجش میزان سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی نشان میدهد بر اساس دستهبندی این جدول، بیشتر پاسخگویان سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی بالایی دارند، به صورتی که میتوان گفت 92 درصد خانوادههای دارای سالمند و 87 درصد خانوادههای بدون سالمند سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی مطلوبی داشتهاند.
یافتهها در زمینه سنجش سرمایه اجتماعی ساختاری درونخانوادگی بیانگر آن است که برحسب گویههای مذکور و دستهبندی پیشگفته، هر دو نوع خانواده عمدتاً میزان متوسطی از سرمایه اجتماعی ساختاری درونخانوادگی داشتند؛ اگرچه در گروه سرمایه اجتماعی زیاد، وضعیت خانوادههای دارای سالمند کمی بهتر بوده است. شاخصهای آماری نشان میدهد خانوادههایی که در حال حاضر در منزل خود سالمند داشتهاند، اندکی وضعیت بهتری در سرمایه اجتماعی ساختاری درونخانوادگی داشتهاند.
یافتههای تحقیق در رابطه با سنجش سرمایه اجتماعی شناختی برون خانوادگی نشان میدهد 62درصد سرپرستان بررسیشده که در منزل خود سالمند داشتهاند و 87 درصد سرپرستانی که سالمند نداشتهاند، مقادیر متوسطی از سرمایه اجتماعی شناختی برونخانوادگی داشتهاند. این تفاوت درصد در بازه سرمایه اجتماعی حد بالا به نفع خانوادههای دارای سالمند است؛ به صورتی که از بین خانوادههای بررسیشده، 36 درصد خانوادههای دارای سالمند و 12 درصد خانوادههای بدون سالمند سرمایه اجتماعی بالا داشتند.
مشاهده وضعیت کلی دو گروه برحسب میانگین نشان میدهد خانوادههای دارای سالمند نمره میانگین بیشتری دارند. به بیان دیگر، برحسب بازه صفر تا صد، میانگین خانوادههایی که گفته بودند در منزل خود سالمند دارند، سه نمره بیشتر از خانوادههای بدون سالمند بود. یافتههای تحقیق در رابطه با سنجش وضعیت سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی، حکایت از آن دارد که 52 درصد خانوارهای دارای سالمند و 77 درصد خانوارهای بدون سالمند میزان متوسطی از سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی داشتند؛ اما در دسته سرمایه اجتماعی بالا، باز هم خانوادههای دارای سالمند رتبه بهتری کسب کردند. بدینصورت که 44 درصد خانوادههای دارای سالمند و 12درصد خانوادههای بدون سالمند سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی بالایی داشتند. همچنین، 4 درصد خانوادههای دارای سالمند و 2 درصد خانوادههای بدون سالمند رتبه پایینی در وضعیت متغیر مذکور داشتند. درمجموع، وجود میانگین 61 درصد برای شاخص سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی خانوادههای دارای سالمند و میانگین 57 درصد برای خانوادههای بدون سالمند نشان از وضعیت بهتر خانوادههای دارای سالمند دارد که البته برای بررسی معنادار بودن آن از آزمونهای آماری مناسب استفاده شد.
یافتههای استنباطی تحقیق در رابطه با آزمون تفاوت سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن متغیر سالمند نشان میدهد تفاوت معناداری بین دو نوع خانواده در متغیر مذکور وجود ندارد (جدول شماره 3). به بیان دیگر، اگرچه اندکی تفاوت در میانگین به نفع خانوادههای بدون سالمند مشاهده شد، با توجه به سطح معناداری آزمون که بیشتر از حد قابلقبول (وجود میزان خطای بیش از 0/05) است، نمیتوان گفت خانوارهایی که سالمند داشتهاند، در مقایسه با خانوارهای بدون سالمند سرمایه اجتماعی درونخانوادگی کمتر یا بیشتری دارند. بر این اساس، فرضیه مذکور مبنی بر وجود تفاوت معنادار در سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند تأیید نمیشود.
یافتههای تحلیلی در آزمون تفاوت سرمایه اجتماعی ساختاری درون خانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن متغیر سالمند نشان میدهد با توجه به سطح معناداری (Sig.<0/05)، در سطح اطمینان 95 درصد میتوان گفت تفاوت معناداری بین دو نوع خانواده در متغیر مذکور وجود دارد و میتوان نتیجه مشاهدهشده در گروه را به جامعه آماری تعمیم داد (جدول شماره 4). به بیان دیگر، این تفاوت به نفع گروه اول یعنی خانوادههای دارای سالمند است؛ بنابراین، فرضیه مذکور مبنی بر وجود تفاوت معنادار در سرمایه اجتماعی ساختاری درونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند تأیید میشود.
یافتههای تحقیق نشان میدهد به لحاظ آماری با توجه به سطح معناداری (Sig.<0/05) و مشاهده میزان خطای کمتر از حد مجاز، تفاوت معناداری بین دو گروه از خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند برحسب متغیر سرمایه اجتماعی شناختی برونخانوادگی وجود دارد (جدول شماره 5). بر این اساس، میتوان گفت میزان سرمایه اجتماعی شناختی برونخانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن سالمند متفاوت است و یکی از انواع خانوادههای دارا یا بدون سالمند، سرمایه اجتماعی شناختی بیشتری دارند. با توجه به مشاهده چهار نمره اختلاف به نفع خانوادههای دارای سالمند، یافته مذکور دلالت بر تأیید فرضیه تحقیق دارد.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه تفاوت سرمایه اجتماعی ساختاری برون خانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن سالمند نشان میدهد بین دو گروه از خانوادهها تفاوت معناداری وجود دارد (جدول شماره 6). به بیان دیگر، با توجه به مشاهده سطح معناداری (Sig.<0/05)، میتوان گفت مقدار آزمون، مطمئن و قابلتعمیم است. همچنین با مراجعه به شاخصهای آماری ارائهشده در بخش قبل، باید گفت تفاوت در میزان سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی خانوادههای بدون سالمند، حدود پنج نمره بیشتر از خانوادههای دارای سالمند است. این نتیجه، مؤید وجود تفاوت معنادار در سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی دو نوع خانواده است.
بحث
هدف اصلی این تحقیق این است که با بررسی مقایسهای بین دو گروه ازخانوادهها، نشان دهیم آیا حضور سالمند درون خانواده میتواند باعث افزایش سرمایه اجتماعی خانوادگی شود یا خیر. یافتهها حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی، بین دو گروه خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی بین سرمایه اجتماعی ساختاری درونی و بیرونی و شناختی بیرونی خانواده دو گروه تفاوتی معنادار دیده میشود.
یافتههای تحقیق در خصوص آزمون تفاوت سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن سالمند نشان داد تفاوت معناداری بین دو نوع خانواده در خصوص حضور سالمند وجود ندارد. به بیان دیگر، اگرچه اندکی تفاوت در میانگین به نفع خانوادههای بدون سالمند مشاهده شد، با توجه به سطح معناداری، نمیتوان گفت خانوارهایی که سالمند داشتند در مقایسه با خانوارهای بدون سالمند، سرمایه اجتماعی درونخانوادگی کمتر یا بیشتری داشتند. بر این اساس، فرضیه مبنی بر وجود تفاوت معنادار در سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند تأیید نشد. همچنین در پژوهشهای فاضل و همکاران
[11]، غلامی و قربان نژاد
[12]، نوابخش و واحدی
[12] تا حدودی به نتیجه مذکور اشاره شده است .
یافتههای تحلیلی در آزمون تفاوت سرمایه اجتماعی ساختاری درون خانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن سالمند نشان داد فرضیه مبنی بر وجود تفاوت معنادار در سرمایه اجتماعی ساختاری درونخانوادگی بین خانوادههای دارای سالمند و بدون سالمند تأیید میشود. در پژوهش نوابخش و واحدی نیز به اهمیت سرمایه اجتماعی درون خانواده پرداخته شد که بیشترین قدرت تعیینکننده در ناهنجاریهای رفتاری را دارد، اما در این پژوهش با تمرکز روی خانوادههای سالمند و بدون سالمند به بعد ساختاری درون خانواده پرداخته شد.
یافتههای تحلیلی در آزمون تفاوت سرمایه اجتماعی شناختی برونخانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن سالمند متفاوت است و یکی از انواع خانوادههای دارا یا بدون سالمند سرمایه اجتماعی شناختی بیشتری دارند. چهار نمره اختلاف به نفع خانوادههای دارای سالمند بر تأیید فرضیه تحقیق دلالت دارد. طبق نظر کلمن، سرمایه اجتماعی بیرون خانواده مربوط به شبکه خانواده در اجتماع و رابطه آن با دیگر نهادها و اعضای اجتماع است. او همچنین اهمیت آن را در فروبستگی بین نسلی میداند که با این ساختار روابط ایجاد میشود و این فروبستگی بین نسلی، سرمایه مهم والدین برای رشد شناختی فرزندان محسوب میشود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه تفاوت سرمایه اجتماعی ساختاری برون خانوادگی برحسب داشتن یا نداشتن سالمند نشان داد بین دو گروه از خانوادهها تفاوت معناداری وجود دارد. این نتیجه، مؤید وجود تفاوت معنادار در سرمایه اجتماعی ساختاری برونخانوادگی دو نوع خانواده مذکور است.
حضور سالمند یا نبود سالمند چه تأثیراتی بر سرمایه اجتماعی خانوادگی دارد؟ به اعتقاد کلمن، سرمایه اجتماعی درون خانواده زمانی وجود دارد که والدین وقتشان را با فرزندانشان میگذرانند. امروزه تا حدودی به علت تبدیل خانوادههای هستهای به خانوادههای گسترده باعث شده است حضور سالمند بهعنوان عنصر مهم اجتماعی در خانوادهها کمرنگ باشد. پیشرفت سبک زندگی، گرایش به سوی مدرنیته، افزایش سطح تحصیلات فرزندان، اشتغال اعضای خانواده و ایجاد زندگی ماشینی باعث شده است جایگاه سالمند در خانواده دگرگون شود. جایگاه سالمند بهعنوان فرد با تجربه و ریشسفید، در گذشته به رونق سرمایه اجتماعی خانوادگی کمک زیادی میکرد؛ اما امروزه این نقش از سبک زندگی مدرن انسانها جدا و زندگی و مشارکت دو نسل متفاوت در کنار هم تا حدی غیرممکن شده است.
یکی از یافتههای پیشبینینشدنی در این تحقیق، این است که در بعد سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی تفاوت معناداری بین گروههای سنی مختلف مشاهده نشد. به بیان دیگر، خانوادههای دارای سالمند جدای از اینکه سن پاسخگو چقدر بوده است، تفاوتی در میزان سرمایه اجتماعی شناختی درونخانوادگی نداشتهاند، اما بین خانوادههای بدون سالمند هر چه گروه سنی پاسخگویان بیشتر میشود، سرمایه اجتماعی شناختی درون خانوادگی نیز افزایش مییابد و این تفاوت معنادار نیز بوده است. دلیل این موضوع میتواند این باشد که با توجه به افزایش سن پاسخگویان به مرور زمان بر تجربه آنها افزوده شده است .
نتیجهگیری نهایی
در این پژوهش به دنبال مقایسه و بررسی این مسئله بودیم که حضور یا نبود سالمند تا چه میزان بر افزایش سرمایه اجتماعی خانوادگی و کاهش مسائل عدیده اخلاقی جامعه تأثیر دارد. نتایج و یافتههای این پژوهش نشان داد حضور سالمند در خانوادههای قمی تا حد زیادی در ارتباط خانواده با اقوام، خویشاوندان و حتی همسایگان و همفکری، اعتماد و مشارکت با آنها تأثیر دارد. بنابراین فرزندان قمی در این ارتباط علاوه بر داشتن سرمایه اجتماعی بیشتر از تعاملات مثبت و قوی همراه با اعتماد، صمیمیت و حمایت از سوی والدین نیز بهرهمند میشوند.
در میان تحقیقات فراوانی که در اکثر دانشگاهها انجام شده و میشود، انجام تحقیقی که به موضوع سالمندان میپردازد، یکی از نقاط قوت این تحقیق است. از نقاط ضعف این تحقیق میتوان به این موضوع اشاره کرد که هدف این تحقیق مقایسه سرمایه اجتماعی خانوادگی بین دو گروه خانواده است؛ گروهی که در میانشان سالمند حضور دارد و گروهی که در میانشان سالمند حضور ندارد. بدیهی است پیداکردن و مقایسه دو گروه از نظر همسانی که صرفاً در حضور و نبود سالمند متفاوت باشند، بسیار مشکل و تقریباً غیرممکن است، زیرا اکثر خانوادهها به غیر از حضور و نبود سالمند تفاوتهای بسیار دارند.
پیشنهاد میشود دولتها با حمایت از سالمندان و رفع نیازهای آنها اعمّ از خدمات درمانی و هزینههای دارویی، حمایتهای اقتصادی، ایجاد زمینهها و فراهمکردن شرایط برای رفع اوقات فراغت سالمندان و مشارکتهای اجتماعی، شرایط را برای حضور سالمند در کنار فرزندان و افزایش سرمایه اجتماعی خانوادگی و کاهش بحرانها فراهم کنند. از آنجایی که بسیاری از پژوهشگران به اطلاعات و آمار در این زمینه دسترسی ندارند، پیشنهاد میشود دولتها، سیاستگذاران و برنامهریزان اجتماعی با در اختیار قراردادن آمار و اطلاعات لازم به پژوهشگران، این شرایط را برای کار آنها فراهم کنند. نتایج اولیه این تحقیق در بعد شناختی سرمایه اجتماعی تأیید نشد؛ این موضوع میتواند تحقیقی در ادامه این پژوهش باشد و به این موضوع بپردازد که چرا با وجود اینکه حضور سالمند در ابعاد دیگر تحقیق باعث افزایش سرمایه اجتماعی خانوادگی میشود، در این مورد بهخصوص کاهش نشان میدهد.
تشکر و قدردانی
از سرکار خانم دکتر صداقتزادگان و سرکار خانم دکتر دانش، به دلیل سعه صدر و رهنمودهای دلسوزانهشان در تهیه این تحقیق تشکر و قدردانی میکنم. این مقاله از پایاننامه حسین باقری گرفته شده است.