مقدمه
پدیده سالمندی، پایداری رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای توسعهیافته و پس از آن در کشورهای در حال توسعه، بهویژه ایران را با نگرانیهایی جدی روبهرو خواهد کرد [1]. بر اساس پیشبینیهای بخش جمعیت سازمان ملل، جمعیت سالمندان جهان از 350 میلیون نفر در سال 1975به یک میلیارد و صد میلیون نفر در سال 2025 خواهد رسید و این میزان رشد در کشورهای در حال توسعه آسیایی با نزدیکشدن به سنین سالمندی بیشتر نمایان خواهد شد [2].
طبق این گزارش، نادیدهگرفتن پدیده رو به افزایش جمعیت سالمندی میتواند، مشکلات بسیاری را پیشروی جوامع مختلف از جمله جامعه ایران به وجود آورد [3]. از این رو توجه به مسائل پیش روی این گروه سنی و تلاش برای حل مشکلات آنها بهویژه در زمینههای برخورداری از رفاه اجتماعی، از ضروریات هر جامعهای است [4].
رفاه اجتماعی باعث ایجاد احساس امنیت، آرامش و اطمینان همهجانبه در حال و آینده انسانهاست و از اساسیترین نیازهای اجتماعی است که افراد جامعه، بهویژه سالمندان باید از آن برخوردار باشند [5]. رفاه اجتماعی بر دو جنبه ذهنی و عینی دلالت دارد [6]. اجزای عینی، رفاه سطح زندگی نامیده میشوند [7] که عبارتند از قدرت خرید و توانایی در کسب تسهیلات و امکانات زندگی افراد [8].
در گذشته رفاه تنها بر وضعیت اقتصادی افراد تأکید داشت، اما جنبش بیانگرهای اجتماعی در دهه 1960، رفاه را مفهومی چندبُعدی معرفی کرد و علاوه بر درآمد ابعادی نظیر سلامت، آموزش، مسکن و امکانات محیطی را به این مفهوم افزود [9]. بنابراین، وضعیت یک جامعه را نباید تنها از طریق درآمد ملی، بلکه باید مجموعهای از شاخصها دانست. به این علت که افزایش درآمد لزوماً به رشد اقتصادی بیشتر، ارتقای بهزیستی و استانداردهای زندگی بالاتر برای اعضای جامعه منتهی نمیشود [8].
استانداردهای زندگی نوع خاصی از رفاه و از مشخصههای رفاه عینی است و معمولاً به عنوان رفاه اقتصادی یا رفاه مادی شناخته میشود [11 ،10]. به عبارتی استانداردهای زندگی به معنای دیدگاه افراد به موقعیتهای مالی زندگی است [12] و بر جنبههای مالی زندگی مانند، مالکیت بر اشیا و منابع درآمدی و داراییها تأکید دارد [13]. استانداردهای زندگی مفهومی چالش برانگیز است و بحثها و تعاریف مختلفی درباره آن وجود دارد [11]. یک تعریف جامعتر از استانداردهای زندگی به وسیله پیتر تاونسند ارائه شده است و علاوه بر درآمد و داراییهای اشخاص، بر آنچه مردم مصرف میکنند، امکانات دردسترس اشخاص، تواناییهای آنها برای شرکت در اوقات فراغت و مشارکت اجتماعیشان تأکید دارد [15 ،14].
از آنچه پیشتر بیان شد چنین برمیآید که تعریف واحدی برای استانداردهای زندگی وجود ندارد و در پژوهشهای مختلف بسته به هدف و گروه سنی و جامعه مدنظر، این مفهوم دستخوش تغییراتی میشود. نهتنها تعریف واحدی برای این مفهوم وجود ندارد، بلکه درباره شیوه سنجش آن نیز با رویکردهای مختلفی مواجه هستیم. از این رو در طول زمان شاخصهای متعددی برای سنجش این مفهوم معرفی شده است [16]. در دهههای گذشته از شاخصهایی نظیر درآمد، ثروت و منابع اقتصادی برای سنجش استانداردهای زندگی استفاده میشد [17]. همچنین مرور پژوهشها نشان میدهد شاخص درآمد، به دفعات برای سنجش این مفهوم استفاده شده است، اما در دهههای بعد مشخص شد این شاخص منعکسکننده دیگر داراییها و منابع مالی نیست و خواستههای متفاوت افراد را در نظر نمیگیرد.
از طرفی درباره گزارش میزان درآمد افراد با رضایت و صداقت پاسخدهندگان همراه نیست. بنابراین، از اهمیت این شاخص برای نشاندادن تمامی عوامل سازنده یک زندگی خوب کاسته شد [19 ،18]. جنسن و همکاران در نیوزیلند یک روش اندازهگیری دیگر به کار بردند که بخش مادی زندگی افراد به همراه داراییها و منابعی مصرفی را مدنظر قرار میداد و معمولاً از آن به عنوان رفاه فردی یاد میشود [11].
سازمان ملل نیز برای اندازهگیری استانداردهای زندگی شاخصهای متعددی از جمله تولید ناخالص داخلی، اشتغال، امید به زندگی، آموزش، امکانات تفریحی و دردسترسبودن امکاناتی مانند کتابخانه و غیره را در نظر میگیرد [20]. سازمان ملل استانداردهای زندگی را به عنوان تحولی تجربی مبنی بر تحولات عمده توسعه و سیاستهایی همچون میزان مشارکت مردم در نظر دارد [21].
این تعاریف و روشهای اندازهگیری استانداردهای زندگی در کشورهای مختلف با تغییرات سطوح فرهنگی و متناسب با اهداف در سیر زمان تغییر میکنند [22 ،13]. به علاوه اولویتهای مرتبط با جنبههای مهم استانداردهای زندگی برای گروههای سنی مختلف، متفاوت و بهویژه در میان سالمندان چالشبرانگیز است [24 ،23]. به این علت که سن این گروه، خواستهها و نیازهای آنها از لحاظ کیفی با نسل جوان متفاوت است و در طیف متفاوتتری از شرایط اقتصادی در مقایسه با افراد جوان یا افراد مشغول به کار قرار دارند [23]. به علاوه افراد جوانتر یا افراد مشغول در فعالیتها و مشاغل اجتماعی رفاه بیشتری دارند، اما سالمندی، دوره ای است که استانداردهای زندگی افراد در آن کاهش می یابد [27-25].
در مطالعات مختلف نیز ثابت شده است استانداردهای زندگی همبستگی مثبت و معناداری با طبقه اقتصادیاجتماعی دارد. از طرفی نابرابری استانداردهای زندگی در طبقات اقتصادیاجتماعی مختلف کاملاً مشهود است و این نابرابری در استانداردهای زندگی پس از بازنشستگی همچنان برقرار و در سالمندان افزایش مییابد [30-28]. از آنجا که سطح رفاه سالمندان یکی از موضوعات مهم است [13] و آمارهایی که به طور مداوم در Family Resources Survey درباره وضعیت اقتصادی و رفاه سالمندان منتشر میشود، حاکی از آن است که خانوادههای سالمند رفاه و وضعیت اقتصادی کمتری نسبت به خانوادههای جوانتر و افراد مشغول به کار دارند [31].
بنابراین توجه و تمرکز بر وضعیت استانداردهای زندگی به عنوان مشخصه اصلی رفاه عینی این گروه سنی احساس میشود. از این رو سؤال پیش روی این تحقیق، مربوط به چگونگی تعریف استانداردهای زندگی جامعه سالمندان و نحوه سنجش آن است [32]. با توجه به اینکه استانداردهای زندگی به عنوان یکی از شاخصههای اصلی رفاه اجتماعی در هر جامعهای محسوب میشود و در جامعه ایران نیز هنوز ابزار استانداردی برای سنجش این مفهوم معرفی نشده است، این مطالعه اولین تلاش برای ساخت ابزار استانداردهای زندگی در ایران است و در جمعیت سالمندان میتواند به عنوان ابزاری کارا و مناسب برای توسعه دانش سیاستهای اجتماعی، ارزشیابی مداخلات رفاه اجتماعی و نیز سیاستگذاری در زمینه بهبود ارائه خدمات اجتماعی در حوزه سالمندان به شمار آید. بنابراین، پژوهش حاضر ساخت پرسشنامهای کوتاه و معتبر بر اساس مبانی نظری و تجربی موجود و بررسی روایی و پایایی آن را هدف خود قرار داده است.
روش مطالعه
این مطالعه، یک مطالعه ابزارسازی و روششناختی است که جامعه مطالعهشده در آن تمام سالمندان بیش از 60 سال شهر تهران در سال 1395 است. نمونهگیری به شیوه طبقهای از بین سالمندان بیش از 60 سال شهر تهران صورت گرفت؛ به این ترتیب که طبق مطالعه فیروزآبادی و جاجرمی مناطق 22گانه شهر تهران بر اساس شاخصهای نرخ اشتغال، هزینه ناخالص خانوار، اشتغال زنان، نسبت شاغلان به کل و نرخ رشد خانوار به سه پهنه پایین (شامل مناطق 19، 18 ،17، 16، 10، 9)، متوسط (شامل مناطق 21 ،20 ،15 ،14 ،13 ،11 ،8 ،7) و بالا (شامل مناطق 22 ،6 ،5 ،4 ،3 ،2 ،1) تقسیمبندی شد [33]. حجم نمونه مطالعه با توجه به مطالعه مقدماتی انجامشده برای 18 نفر، (0/47) و با درنظرگرفتن توان 90 درصد و سطح اطمینان 95 درصد و 10 درصد ریزش حجم نمونه در فرمول عمومی کوکران برابر 47 نفر به دست آمد.
با توجه به اینکه در مطالعه حاضر، نمونههای مدنظر از سه طبقه اقتصادیاجتماعی بالا، متوسط و پایین انتخاب شدند، تعداد نهایی حجم نمونه معادل 150 نفر در نظر گرفته شد. سپس به صورت تصادفی از هر پهنه دو منطقه و در هر منطقه به تصادف یک محله برگزیده شد و در هر محله تعداد 25 سالمند با توجه به معیارهای ورود و خروج به صورت دردسترس و عموماً در محلهای تجمع سالمندان مانند پارکها و فضای عمومی محلات انتخاب شدند؛ به طوری که در پهنه اقتصادیاجتماعی پایین مناطق 10 و 16 شامل محلههای نازیآباد و نواب صفوی انتخاب شد، در پهنه متوسط مناطق 7 و 15 شامل محلههای هفتتیر و مطهری و درنهایت در پهنه اقتصادیاجتماعی بالا مناطق 2 و 5 شامل محلههای پونک و مرزداران انتخاب شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بیش از 60 سال، توانایی ذهنی و ادراکی برای پاسخگویی، رضایت به شرکت در مطالعه و معیار خروج از مطالعه نیز تکمیلنکردن پرسشنامهها به طور کامل بود.
روش کار به این صورت بود که که ابتدا بر اساس مبانی نظری موجود از جمله بانک جهانی و سازمان ملل مفهوم استانداردهای زندگی مطالعه شد؛ به طوری که در پایان این مرحله مفهوم استانداردهای زندگی و ابعاد مختلف آن احصا شد. سپس با مرور مبانی تجربی این حوزه و بر اساس مبانی نظری مخزن اولیه گویهها متشکل از 9 پرسشنامه، استانداردهای زندگی تدوین شد. این مخزن 45 سؤال در ابعاد آموزش، مسکن، تأمین اجتماعی، سطح درآمد، اوقات فراغت، تغذیه و امکانات زندگی دارد. در ادامه به منظور ارزیابی روایی محتوای پرسشنامه، از 10 نفر از متخصصان حوزههای سالمندی، رفاه اجتماعی، مددکاری اجتماعی، جامعهشناسی، اقتصاد سلامت، پزشکی اجتماعی و نظام سلامت خواسته شد تا میزان تناسب هریک از پرسشها با فرهنگ فعلی جامعه ایران را بر اساس مقیاس ضروری، مفید اما غیرضروری و غیرضروری تعیین کنند. پس از دریافت نظرات کارشناسان با استفاده از فرمول زیر نسبت روایی محتوا محاسبه شد.
در این فرمول منظور ازCVR نسبت روایی محتوا، nE تعداد متخصصانی است که پرسش را ضروری میدانند و N تعداد کل کارشناسان است. سپس اعداد بهدستآمده با جدول لاوشه انطباق داده شد و پرسشهایی که CVR بیشتر از 59/0 داشتند باقی ماندند. بنابراین 9 سؤال به دلیل نگرفتن CVR قابل قبول حذف شدند و درمجموع 36 سؤال باقی ماند، سپس با استفاده از میانگین CVR شاخص روایی محتوا محاسبه شد.
در مرحله بعد به منظور ارزیابی روایی سازه پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. در مطالعه حاضر تحلیل عاملی انجامشده با استفاده از چرخش واریماکس انجام شد. در این مرحله از 36 سؤال مرحله قبلی 13 سؤال به دلیل کیفیبودن سطوح متغیرها در تحلیل عاملی وارد نشد و با 23 سؤال باقیمانده انجام شد.
ابزار گردآوری دادهها، علاوه بر پرسشنامه استانداردهای زندگی سالمندان که نتیجه مطالعه حاضر است، از چکلیست اطلاعات جمعیتشناختی نیز استفاده شده است. در این چکلیست متغیرهایی مانند جنس، سن، وضعیت تأهل و منطقه شهرداری محل سکونت از سالمند پرسیده شد.
سپس دادهها با استفاده از نسخه 22 نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. برای ارزیابی پایایی در این مطالعه از دو روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و دونیمهسازی با استفاده از ضریب گاتمن استفاده شد. همچنین آمارههای کایزر-مهیر-اوکلین و کرویت بارتلت نیز برای انجام تحلیل عاملی به کار برده شد.
یافتهها
پس از تجزیهوتحلیلهای مربوط به ارزیابی روایی محتوا، 9 سؤال از مجموع 45 سؤال پرسشنامه به دلیل CVR پایین، حذف شدند که شامل سؤالات مربوط به داشتن پارکینگ، تعداد پارکینگهای اختصاصی، داشتن استخر، داشتن ویلا یا باغ، تعداد روزهای تعطیلی در ماه، هزینه فعالیتهای فوقبرنامه در طول مسافرت، خریدن طلا و جواهر، دفعات مراجعه برای خرید طلا و جواهر در طول سال و دفعات تعویض خودرو در طول سال بودند. در پایان با حذف سؤالات اشارهشده، CVI 0/85 برآورد شد.
برای ارزیابی روایی سازه و پایایی پرسشنامه با 150 سالمند مصاحبه شد. میانگین سنی شرکتکنندگان 63/74 سال با انحراف معیار 2/99 بود. جدول شماره 1 مشخصات شرکتکنندگان را از نظر، جنس و وضعیت تأهل نشان میدهد.
نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای ارزیابی روایی سازه پرسشنامه انجام شد که بر اساس آزمون کفایت نمونهگیری کایزر-مهیر-اوکلین که مقدار آن برابر 0/853 بود، دادههای مطالعه قابل تقلیل به تعدادی عامل زیربنایی و بنیادی هستند. برای انجام تحلیل عاملی، سؤالات کیفی (مشتمل بر 13 سؤال) از مجموعه 36 سؤال حذف و تحلیل عاملی با 23 سؤال اجرا شد.
در این مرحله نیز 6 سؤال شامل (هزینه مسکن، مدت زمان آخرین مسافرت، نوع محل اقامت در طول مسافرت، میانگین هزینه آخرین مهمانی، میانگین هزینه غذاهای بیرونی و قیمت وسیله نقلیه) به دلیل اینکه پاسخگویی به این سؤالات منوط به پاسخ سؤال پیشین آن بود (بله/خیر) و بیشتر به آن سؤالات، پاسخ خیر داده بودند و این سؤالات پاسخ نداشتند، از مطالعه حذف شدند. در نهایت تحلیل عاملی پرسشنامه با 17 سؤال انجام شد. همچنین نتایج آزمون کرویت بارتلت (1358/34) که در سطح خطای کمتر از 0/01 معنیدار است، نشان میدهد ماتریس همبستگی بین متغیرها، ماتریس همانی نیست؛ یعنی از یک طرف، بین متغیرهای داخل هر مؤلفه همبستگی زیادی وجود دارد و از طرف دیگر بین متغیرهای یک مؤلفه با متغیرهای مؤلفههای دیگر همبستگی زیادی وجود ندارد. جدول شماره 2 کل واریانس تبیینشده با مؤلفههای استانداردهای زندگی را نشان میدهد.
بر اساس جدول شماره 2، درصد تجمعی 3 عامل اول برابر 56/86 درصد است. به بیان دیگر، 14 مؤلفه دیگر تنها 43/14 درصد از تغییرات استانداردهای زندگی را تبیین میکنند. برای دستهبندی سؤالات در بین مؤلفهها از ماتریس عاملی چرخشیافته استفاده شد.
بر اساس نتایج جدول شماره 3، سؤالات مربوط به سطح تحصیلات، طبقه اقتصادیاجتماعی محله مسکونی، سطح درآمدی، تأمین هزینهها در شرایط ناگوار، کفایت درآمدی برای نیازهای اساسی، توانایی خرید وسایل مورد علاقه، تفریح و مسافرتهای داخل کشور، تفریح و مسافرتهای خارج کشور، دفعات مهمانیدادن، دفعات بیرون از خانه غذا خوردن، و وضعیت اشتغال، در عامل اول به نام تسهیلات زندگی قرار گرفتند. همچنین سؤالات مربوط به مساحت مسکن، تعداد اتاقهای منزل، سن بنای مسکونی و نوع مالکیت مسکن، در عامل دوم به نام وضعیت مسکن قرار گرفتند. در نهایت، سؤالات مربوط به میانگین هزینههای زندگی و بعد خانوار، در عامل سوم به نام مخارج خانوار جاگذاری شدند.
برای ارزیابی پایایی پرسشنامه از دو روش همسانی درونی و روش دونیمهکردن استفاده شد. نتایج پایایی به روش همسانی درونی نشان داد آلفای کل پرسشنامه 0/859 است. علاوه بر این نتایج پایایی به روش دونیمکردن نشان میدهد ضریب گاتمن کل پرسشنامه 0/848 است که مقدار قابل قبولی است (جدول شماره 4).
بحث
استانداردهای زندگی از مهمترین مشخصههای رفاه عینی است که توجه و تمرکز بر آن در همه گروههای سنی، بهویژه سالمندان بسیار حائز اهمیت است. مرور پژوهشهای گذشته نشان میدهد متأسفانه تحقیقی روی این شاخص اصلی رفاه عینی در ایران صورت نگرفته است و این مطالعه اولین تلاش برای ساخت ابزار استانداردهای زندگی در جامعه سالمندان ایرانی است. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه طراحی ابزاری برای سنجش این مفهوم بوده است.
در این مطالعه با بهرهگیری از مطالعات کیفی و پرسشنامههای خارجی دیگر کشورها، حوزهها و عوامل مدنظر کشف شدند و سپس پرسشنامه مذکور بر اساس انطباق فرهنگی و با نظر افراد مجرب و متخصصان بومیسازی شد. ابعاد این پرسشنامه شامل آموزش، مسکن، وضعیت اقتصادی و اوقات فراغت بود. اما در بعضی کشورها هنوز از منابع مادی و درآمدی برای ارزیابی سطح استانداردهای زندگی استفاده میکنند؛ مثلاً تاونسند معتقد است که در انگلستان برای ارزیابی سطح استانداردهای زندگی بازنشستگان، مردان و زنان سالمند بر میزان سطوح درآمدی آنها تمرکز شده است و با نزولیشدن سطح درآمد سطح استانداردهای زندگی نیز پایین میآید [34]. اما در کشوری مانند نیوزیلند برای ارزیابی سطح استانداردهای زندگی، ابعادی مانند سلامت، مسکن، تغذیه مناسب، و طبق نظریه مازلو، برخورداری از نیازهای اساسی مانند خوراک، پوشاک و احترام به خود و دیگران، آزادانه زندگیکردن را نیز ملاک قرار میدهند [13]. بنابراین ابعاد مدنظر برای سنجش این مفهوم از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است.
نتایج حاصل از بررسیای که به منظور تعیین پایایی و روایی (اعتماد و اعتبار علمی) پرسشنامه استانداردهای زندگی انجام گرفت، حاکی از پایایی مطلوب و روایی مناسب پرسشنامه برای استفاده در جامعه سالمندان ایرانی است. درباره روایی پرسشنامه، مطابق با بسیاری از تحقیقات انجامگرفته از روشهای روایی محتوا و روایی سازه به شیوه تحلیل عاملی برای بررسی انسجام درونی استفاده شد.
برای تعیین اعتبار محتوای پرسشنامه، چنانکه متداول است در بیشتر مطالعات از پانل متخصصان استفاده میشود و در این مطالعه نیز برای انجام اعتبار محتوا از پانل متخصصان استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد به طور کلی این پرسشنامه را با ضریب روایی 0/85 بیشتر متخصصان حوزه ذیربط تأیید میکنند. این نتایج میتواند حاکی از این باشد که تمام گزینههای این پرسشنامه بهخوبی طراحی شده است و روایی محتوای زیادی دارد. متخصصان روانسنجی، همبستگی بین خردهآزمونهای یک آزمون با یکدیگر را دلیل انسجام درونی و روایی سازه یک آزمون قلمداد میکنند [35].
ضریب پایایی دو نیمهی این پرسشنامه 848/0 و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 859/0 به دست آمد که از پایایی این ابزار حکایت دارد. پژوهشگران ضریب پایایی بیشتر از 0/7 را به عنوان سطح قابل قبول پایایی مطرح کردهاند [36]. در این مطالعه پرسشنامه فراهمآمده برای استفاده در جامعه سالمندان دیگر شهرهای کشورمان، پایایی و روایی نسبتا مناسبی دارد.
نتیجهگیری نهایی
تعداد نهایی سؤالات پرسشنامه 17 سؤال و ابعاد این پرسشنامه شامل آموزش، مسکن، وضعیت اقتصادی و اوقات فراغت است. همچنین پرسشنامه استانداردهای زندگی خصوصیات روانسنجی مناسب، پایایی و روایی مطلوبی دارد و ساختار کلی سؤالها تأیید میشود. بنابراین میتوان از این پرسشنامه به عنوان یک ابزار مناسب برای ارزشیابی استانداردهای زندگی در جامعه سالمندان استفاده کرد. با توجه به اهمیت این گروه سنی و بررسی مسائل مربوط به آنان در جامعه ایران، پیشنهاد میشود، پژوهشهای گستردهتری در این زمینه صورت گیرد. همچنین پیشنهاد میشود درباره موضوع حاضر در دیگر شهرهای ایران و در دیگر گروههای سنی، به دلیل تفاوتهای فرهنگی، زبانی و همچنین سطح زندگی و غیره مطالعات بیشتری انجام شود.
از محدودیت پژوهش حاضر میتوان حجم نمونه نسبتاً پایین و نیز کمبودن تعداد سؤالات پرسشنامه را ذکر کرد که اگر تعداد سؤالات پرسشنامه بیشتر شود روایی و پایایی بیشتری را میتوان گزارش داد. همچنین در این مطالعه ابعاد پرسشنامه مذکور شامل آموزش، مسکن، وضعیت اقتصادی و اوقات فراغت در نظر گرفته شد، اما برخی از منابع بُعد سلامت را در نیز در نظر گرفتهاند، که میتوان آن را یکی از محدودیتهای پژوهش در نظر گرفت. از آنجا که در این تحقیق از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده است، در تعمیم نتایج آن باید جانب احتیاط رعایت شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله اصول 31 گانه اخلاق در پژوهش (شامل رضایت آگاهانه شرکتکنندگان، محرمانه ماندن اطلاعات شرکتکنندگان، توضیح کامل اهداف پژوهش، اختیار در پاسخگویی به سوالات و ملاحظات اجتماعی و فرهنگی) را رعایت کرده و دارای کد اخلاق از کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به شماره IR.USWR.REC.1395.245 است.
حامی مالی
این مقاله از پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد مینا جهانپور در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران گرفته شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: مینا جهانپور، سید حسین محققی کمال، حمیرا سجادی، مهدی باسخا؛ روششناسی: سید حسین محققی کمال، سمانه حسینزاده، مهدی باسخا؛ تحلیل: مینا جهانپور، سمانه حسینزاده؛ نگارش و ویراستاری: مینا جهانپور، سید حسین محققی کمال، مهدی باسخا.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Well DN. Accounting for the effect of health on economic growth. The Quarterly Journal of Economics. 2007; 122(3):1265-306. [DOI:10.1162/qjec.122.3.1265]
Moradi Z, Nouri MF, Mohammadi M, Esfandnia F, Taovsi P, Esfandnia A. Evaluation of stress factors among the elderly in the nursing homes for the elderly (Eram and Mother) in Kermanshah, in 2015. Journal of Medicine and Life. 2015; 8(3):146-50. [PMID] [PMCID]
Rezvani MR, Mansourian H, Ahmadabadi H, Ahmadabadi F, Parvai Sh.H. [An assessment on factors affecting the quality of life of elderly in rural regions (Case study: Neishabour City) (Persian)]. Rural Research. 2013; 4(2):301-26. [(DOI):10.22059/JRUR.2013.35647]
Behbahani S. Urban city for all (The Iranian society of aging). 2008; 202:36-7.
HezarJarribi J, Safari Shali R. [Social welfare and factors affecting this case study in Tehran (Persian)]. Quarterly Journal of Research and Urban Planning. 2011; 2(5):1-22.
Christoph B, Noll HH. Subjective well-being in the European ::union:: during the 90s. Social Indicators Research. 2003; 64(3), 521-46. [DOI:10.1023/A:1025983431755]
MasoudAsl E. Social welfare system in the world (Comparative Study). Tehran: Islamic Consultative Research Center; 2009.
Mousavi MT, MohaqeqiKamal SH, Vameghi M, Rafiey H, Sahaf R, Mohammadi MA, et al. [Dimensions, Components and indicators of social welfare in elderly: Looking for a composite index (Persian)]. Social Welfare Quarterly. 2016; 16(60):173-201.
Waddell S. Lessons from the healthy cities movement for social indicator development. Social Indicators Research. 1995; 34(2): 213-35. [DOI:/10.1007/BF01079197]
Felce D. Defining and applying the concept of quality of life. Journal of Intellectual Disability Research (JIDR). 1997; 41(Pt 2): 126-35. [PMID]
Jensen J, Spittal M, Crichton S, Sathiyandra S, Krishnan V. Direct measurement of living standards: The New Zealand ELSI scale. Wellington: Ministry of Social Development; 2002.
Spiers NA, Matthews RJ, Barker GA, Jagger C, Hancock RM. Standard of living in the retirement survey: A predictor of six-year functional limitation onset and mortality in women, but not in men from ages 55–69 years. Disability and Rehabilitation. 2005; 27(23):1415-23. [DOI:10.1080/09638280500164347]
Graham SE. The relationship between standard of living and quality of life for older New Zealanders [MSc. Thesis]. Wellington: Massey University; 2015.
Halleröd B. Sour grapes: Relative deprivation, adaptive preferences and the measurement of poverty. Journal of Social Policy. 2006;35(3):90-371.
Jensen J, Krishnan V, Spittal M, Sathiyandra S. New Zealand living standards: Their measurement and variation, with an application to policy. Social Policy Journal of New Zealand. 2003; 20:72-97.
Whiteford P, Kennedy S. Incomes and living standards of older people: A comparative analysis. London: The Stationery Office/(TSO); 1995.
Macintyre S, McKay L, Der G, Hiscock R. Socio-economic position and health: What you observe depends on how you measure it. Journal of Public Health. 2003; 25(4):288-94. [PMID]
Pfoertner T-K, Andress H-J, Janssen C. Income or living standard and health in Germany: Different ways of measurement of relative poverty with regard to self-rated health. International Journal of Public Health. 2011; 56(4):373-84. [PMID] [DOI:10.1007/s00038-010-0154-3]
Saunders P, Naidoo Y, Griffiths M. Towards new indicators of disadvantage: Deprivation and social exclusion in Australia. Australian Journal of Social Issues. 2008; 43(2):175-94. [DOI:10.1002/j.1839-4655.2008.tb00097.x]
Easterlin RA. The worldwide standard of living since 1800. The Journal of Economic Perspectives. 2000; 14(1):26-7. [DOI:10.1257/jep.14.1.7]
Malik K. Human development report 2014: Sustaining human progress. NewYork: United Nations Human Development Program (UNDP); 2014.
De Vogli R. Status syndrome: How your social standing directly affects your health and life expectancy. BMJ. 2004; 329(7462):408.
Breheny M, Stephens C, Henricksen A, Stevenson B, Carter K, Alpass F. Measuring living standards of older people using Sen’s Capability Approach: Development and validation of the LSCAPE-24 (Living Standards Capabilities for Elders) and LSCAPE-6. Ageing and Society. 2016; 1:1-26. [DOI: 10.1017/S0144686X14001160]
Grundy E, Holt G. The socioeconomic status of older adults: How should we measure it in studies of health inequalities. Journal of Epidemiology & Community Health. 2001; 55(12):895-904. [DOI:10.1136/jech.55.12.895] [PMCID] [PMID]
Johnson P, Falkingham J. Ageing and economic welfare. London: Sage Publications; 1992.
Walker A. Towards a political economy of old age: Ageing and Society. Cambridge: Cambridge University Press (CUP); 1993; 1(01):73-94.
Dilnot A, Disney R, Johnson P, Whitehouse E. Pensions policy in the UK: An economic analysis. London: Institute for Fiscal Studies (IFS) Reports; 1994.
Marmot M. Understanding social inequalities in health. Perspectives in Biology and Medicine. 2003; 46(3):S9-23. [PMID]
Marmot M. The status syndrome: How social standing affects our health and longevity. New York: Henry Holt and Co.; 2004.
Marmot M, Allen J, Goldblatt P, Boyce T, McNeish D, Grady M, et al. Fair society, healthy lives: Strategic review of health inequalities in England post-2010. London: The Marmot Review; 2010.
Semmence J, White A, Wilkie-Jones C, Butt N, Brown S. Family resources survey: Great Britain 1998-99. London: The Stationery Office; 2000.
Berthoud R, Blekesaune M, Hancock R. Are poor pensioners deprived. Colchester: Institute for Social and Economic Research, University of Essex; 2006.
Firoozabadi A, Imani Jajarmi H. [Social capital and socio-economic development in Tehran's 22 municipal districts (Persian)]. Social Welfare. 2007; 6(23):197-224.
Bond J, Corner L. Quality of life and older people. [SH Mohaqeqi Kamal, Persian trans.]. Tehran: Dengue Publishing; 2010.
Test MA, Greenberg JS, Long JD, Brekke JS, Burke SS. Construct validity of a measure of subjective satisfaction with life of adults with serious mental illness. Psychiatric Services. 2005; 56(3):292-300.
Tagharrobi Z, Taghsrrobi L, SHarifi K, Sooki Z. [Psychometric evaluation of the Life Satisfaction Index-Z (LSI-Z) in an Iranian elderly sample (Persian)]. 2011; 10(1):5-13.