مقدمه
سالمندی پدیدهای است که به وسیله تغییرات بیولوژی، فیزیولوژی، بیوشیمی و آناتومی در سلولهای بدن ایجاد میشود. این تغییرات بهمرور زمان بر عملکرد سلولها اثر میگذارد و از لحاظ سنی عبور از سن ۶۰سالگی است [1].
برآوردها حاکی از آن است که تا سال 2030 میلادی، جمعیت سالمندان در دنیا از 9 درصد به 16 درصد و در ایران از 5/6 به 17/5 درصد افزایش خواهد یافت [2].
سالمندی دارای تبعات مختلفی در ابعاد جسمانی، اجتماعی اقتصادی، خانوادگی و روانشناختی است. در بررسی مشکلات روانشناختی سالمندان، احساس تنهایی [3]، کمحوصلگی، عصبانیت، احساس پوچی، دلهره و نگرانی، بیخوابی، خستگی و کوفتگی از عمدهترین این مشکلات است [4-6]. همچنین ورود به سرای سالمندان پیامدهای روانی را برمیانگیزاند. زندگی در آسایشگاه با فقدان روابط نزدیک و معنادار با اعضای خانواده، احساس تنهایی، احساس طرد شدن، احساس بیکفایتی و بیارزشی، فقدان معنا و عدم تسلط بر امور زندگی همراه است و از انگیزه سالمند برای تلاش کردن میکاهد. این امر موجب میشود سالمند خود را منفعل و ناتوان دریابد [3، 7-9]. درنتیجه این مسائل منجر به هیجانات منفی مثل غم، اضطراب، عزت نفس پایین و انزوای اجتماعی و یأس در سالمند میشود و افسردگی پیامد مهم و جدی اینگونه عواطف است [10].
افسردگی اختلالی است که بر عملکرد شخص تأثیر نامطلوبی میگذارد و موجب پریشانی میشود [11]. افسردگی در افراد سالمند شایعتر از کل جمعیت است و در مطالعات مختلف میزان شیوع افسردگی در سالخوردگان از 25 تا 50 درصد گزارش شده است. افسردگی در افراد مسن، خوب تشخیص داده نمیشود و به قدر کافی نیز درمان نمیشود [12]. افسردگی در سالخوردگان ممکن است به این دلیل کمتر شناسایی شود که بیش از افسردگی جوانترها، خود را با شکایات جسمی نشان میدهد [13]. همچنین افسردگی در بیمارستانها و خانههای سالمندان شایعتر است [14، 15].
اضطراب مسئله شایع دوره سالمندی است. این دوره مملو از انواع احساس کمبودها و ناتوانیهاست.سالمندان به علت کاهش اعتماد به نفس، نقصان فعالیت و تحرک، از دست دادن دوستان و نزدیکان، کاهش استقلال مادی و جسمانی و ابتلا به بیماریهای مزمن، در معرض اضطراب بیشتری قرار دارند [16].
استرس، تأثیر بالقوه تا شدیدی بر سلامت افراد بزرگسال دارد و موجب فشار روانی در آنها میشود. به علت طول عمر بالاتر افراد سالمند، قرار گرفتن در معرض استرسورها و فشارهای مختلف زندگی هم بیشتر است؛ درنتیجه این افراد استرس بیشتری را تحمل میکنند و سالمندان با یکسری فقدانهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی روبهرو میشوند که استرسزا نامیده میشوند [17].
پالازولو بیان کرد اضطراب و افسردگی سالمندان در نتیجه عواملی از جمله درد، ضعف، مصرف دارو، فقدان روابط اجتماعی یا حمایت عاطفی در نتیجه مرگ همسر یا انزوا و دوری از دیگران، ناتوانی کارکردی، احساس تنهایی و نگرانی درباره مرگ است. همچنین مسائل مالی و وجود بیماریهای روانی یا تجربه تروماتیک قبلی ترس و اضطراب در سالمندان را افزایش میدهد و میتواند اختلالات اضطراب و افسردگی را فعال کند [18]. علیزاده و همکاران در مطالعهای عنوان کردند که 10/9 درصد سالمندان، همیشه یا اکثر اوقات اختلالات اضطراب و افسردگی شدیدی داشتند و حدود نیمی از سالمندان (46/5 درصد)، از نظر اختلالات اضطراب و افسردگی، در حد متوسطی قرار داشتند و میزان اختلالات اضطراب و افسردگی زنان بیشتر از مردان بود [19]. همچنین بابازاده و همکاران نشان دادند که اضطراب، افسردگی و استرس در میان سالمندان ساکن آسایشگاه شایع است [20-24]. غفاری و همکاران در مطالعهای اظهار کردند بررسی وضعیت افسردگی و اضطراب و استرس سالمندان در شهر تهران، نشاندهنده شیوع این عوامل در این گروه است [25].
مباشری و همکاران در پژوهشی عنوان کردند که 64/9 درصد افراد به افسردگی خفیف، 15/8 درصد به افسردگی متوسط، 15/8 درصد فاقد علامت و فقط 3/5 درصد دارای افسردگی شدید بودند [26]. سهرابی و همکاران در سال 1387 در شهر شاهرود، گزارش کردند سالمندان مقیم منزل، به میزان 56 درصد دچار افسردگی خفیف، 31 درصد افسردگی متوسط و 11 درصد افسردگی شدید هستند [27].
بیشتر سالمندان اقامت در منزل را به رفتن به آسایشگاه ترجیح میدهند و تمایل دارند تا نیازهایشان را با اخذ خدمات مبتنی بر جامعه مرتفع کنند [28]. مطالعات متعدد مزایای حضور سالمندان را در محیط خانواده خاطر نشان میکنند؛ درواقع افراد سالمندی که در محیط خانه زندگی میکنند به دلیل مراودههای اجتماعی صمیمانهتر و مسئولیت زندگی روزمره بیشتر، نسبت به ساکنین سرای سالمندان از امید به زندگی و احساس ارزشمندی و کارآمدی بیشتری برخوردارند [8]. همچنین سالمندانی که ساکن منزل هستند از سطح سلامت عمومی بالاتری برخوردارند [29، 30].
در این راستا با توجه به افزایش جمعیت سالمندی و اهمیت دوره سالمندی به عنوان عامل برانگیزاننده مشکلات سلامت روان و نقش تأثیرگذار محیط زندگی سالمندان بر جنبههای مختلف سلامت روان آنان و اینکه مطالعاتی که با تکیه بر مقایسه محل سکونت سالمندان و تأثیر آن بر اضطراب، افسردگی و استرس سالمندان صورت گرفته باشد بسیار اندک است، در این پژوهش سعی شده اضطراب، افسردگی و استرس سالمندان با توجه به محل زندگی آنان بررسی شود و پژوهشگران درصدد یافتن پاسخ این سوال باشند: آیا تفاوتی بین استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن در سرای سالمندان و سالمندان ساکن در منزل وجود دارد؟.
روش مطالعه
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی مقایسهای به صورت مقطعی است. جامعه موردمطالعه شامل سالمندان ساکن آسایشگاههای شهر تهران و سالمندان ساکن در منزل شهر تهران در سال 1396 بوده است. پس از دریافت کد اخلاقی (IR.USWR.REC.1396.369) از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و اخذ مجوزهای لازم، بر اساس گزارش سازمان بهزیستی استان تهران تعداد سالمندان ساکن آسایشگاههای شبانهروزی شهر تهران 506 نفر اعلام شدند که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران، تعداد حجم نمونه 218 نفر به دست آمد و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 218 سالمند ساکن آسایشگاه و معادل این تعداد با توجه به متغیر سن و جنس 218 سالمند ساکن منزل انتخاب شدند [31]. بر اساس طرح پژوهش این مطالعه که شامل دو جمعیت آماری سالمندان ساکن آسایشگاه شبانهروزی و سالمندان ساکن منزل است، از بین هریک از جمعیتهای مذکور نمونهگیری شد.
نمونهگیری از بین سالمندان ساکن آسایشگاههای شبانهروزی شهر تهران بر اساس روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انجام شد. همچنین در نمونهگیری از بین سالمندان ساکن منزل با استفاده از روش تصادفی خوشهای چهار پارک عمومی در چهار سمت جغرافیایی اصلی تهران انتخاب و سپس در هر پارک به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف سالمندانی که واجد معیارهای شمول و مایل به همکاری بودند انتخاب شدند.
ملاکهای ورود در انتخاب افراد عبارت بودند از قرار داشتن در دامنه سنی 60 تا 80 سال، توانایی صحبت کردن، علاقه به همکاری با مصاحبهگر و ملاکهای خروج نیز عبارت بودند از داشتن اختلالات شدید و ناتوانکننده جسمیحرکتی، مشکلات شدید ذهن و مغز نظیر پارکینسون و دمانس و ناتوانی در انجام امور شخصی که فرد را نیازمند پرستار دائمی کند. به منظور اطمینان از عدم وجود مشکل شناختی از آزمون کوتاهشده شناختی فروغان استفاده شد[32].
پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی، شامل مشخصات جمعیتشناختی برای بررسی متغیرهایی از جمله سن، جنس، تحصیلات، وضعیت استقرار و پرسشنامه DASS-21 استفاده شد. این ابزار برای بررسی میزان افسردگی و اضطراب و استرس است. مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) در سال ۱۹۹۵ توسط لاویبوند و لاویبوند تهیه شد و فرم کوتاهشده آن در ایران توسط صاحبی، اصغری و سالاری در 1384 اعتباریابی شد. در این مقیاس سه عامل افسردگی، اضطراب و استرس توسط هفت سؤال متفاوت مورد ارزیابی قرار میگیرند. مادههای زیرمقیاس افسردگی: 3، 5، 10، 13، 16، 17، 21. مادههای زیرمقیاس اضطراب: 2، 4، 7، 9، 15، 19، 20. مادههای زیرمقیاس استرس: 1، 6، 8، 11، 12، 14، 18. آزمودنی باید پـس از خوانـدن هـر عبـارت، شدت (فراوانی) علامت مطرحشده در آن عبارت را که در طول هفته گذشته تجربه کرده است با استفاده از یک مقیاس ۴ درجهای (بین صفر تا 3) درجهبندی کند. صاحبی و همکاران به منظور ارزیابی ویژگیهای روانسنجی این مقیاس، آن را بر روی یک نمونه غیربالینی 1070نفری اجرا کردند. پایایی این مقیاس توسط آلفای کرونباخ برای خردهمقیاسهای افسردگی، اضطراب و استرس در حد قابل قبولی به ترتیب 0/77 برای افسردگی، 0/79 برای اضطراب و برای استرس 0/78 به دست آمد. همبستگی مقیاس افسردگی این آزمون با تست افسردگی بک 0/78، همبستگی مقیاس اضطراب نیز با آزمون زونگ 0/67 و همبستگی میان مقیاس استرس با آزمون تنیدگی ادراکشده 0/49 بود [33].
مقیاسها در یک جلسه و در پارکها و آسایشگاهها به وسیله مصاحبه رودررو با هریک از آزمودنیها توسط پژوهشگران تکمیل شد. در مواردی که برای آزمودنیها ابهامی جهت پاسخدهی وجود داشت، توسط محقق مربوطه ابهام رفع میشد. به آزمودنیها تذکر داده شد که جوابی درست یا غلط برای سؤالات و آیتمهای مقیاسها وجود ندارد، بنابراین تنها بر اساس نظر شخصی خودشان اولین پاسخی را که به ذهنشان میرسد، ابراز دارند. کلیه آزمودنیها در ابتدا در مورد میزان تحصیلات و تخصص محقق و اهداف و ویژگیهای پژوهش اطلاعات کافی دریافت و در صورت تمایل، در پژوهش شرکت میکردند همچنین به آزمودنیها اطمینان داده شد که افراد هر وقت که بخواهند، میتوانند از پژوهش خارج شوند، نسبت به شرکت در پژوهش هیچ اصرار و اجباری در کار نیست و نام و هویت و اطلاعات افراد محرمانه باقی خواهند ماند. در پایان دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS – نسخه 20 برای محاسبه شاخصهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تی مستقل) پردازش شد.
یافتهها
در این پژوهش 436 سالمند 60 تا 80ساله (218 نفر ساکن منز ل با میانگین سنی 6/68 سال و 218 نفر ساکن آسایشگاه با میانگین سن 1/72 سال) مشارکت کردند. اطلاعات جمعیتشناختی هریک آزمودنیها در جداول شماره 1 و 2 که در ادامه میآید ارائه شده است.
در جدول شماره 3 همانطور که مشاهده میشود میانگین و انحراف معیار استرس، اضطراب و افسردگی در سالمندان ساکن آسایشگاه 37/11±75/34 و درسالمندان ساکن منزل 5/64±26/68 است. همچنین مقدار تی برابر با 12/899 است و مقدار sig. برابر با 000/0 است. چون میزان sig. از مقدار 0/05 کوچکتر است پس میتوان نتیجه گرفت بین استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن منزل و ساکن آسایشگاه از نظر آماری اختلاف معنیداری وجود دارد.
بحث
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن در سرای سالمندان و سالمندان ساکن در منزل انجام شد. یافتهها حاکی از وجود تفاوت معنادار در بین دو گروه مقایسه بوده است. میانگین استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن آسایشگاه 37/75 و سالمندان ساکن منزل 26/68 گزارش شد که بیانگر این است که استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن آسایشگاه بیش از سالمندان ساکن منزل است.
این یافته را میتوان به معنی ارتباط وضعیت محل سکونت سالمندان با وضعیت اضطراب، استرس و افسردگی در آنها دانست. یافتههای این پژوهش همسو با مطالعات قبلی است که حاکی از این است که استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن آسایشگاه در مقایسه با استرس، اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن منزل از میانگین بالاتر است [19، 20، 22-25، 27، 34، 35].
در عین حال یافتههای این مطالعه همسو با مطالعه لی است که نشان میدهد محیط زنـدگی سـالمندان، عاملی بـسیار مهـم و تأثیرگـذار در سـلامت و طـول عمـر آنـان نیز هست [36].
پرسش اصلی این است که تفاوتهای یافتهشده در بین دو گروه این پژوهش را به چه عواملی میتوان نسبت داد؟ به نظر میرسد که متغیرهای روانی اجتماعی موجود در بافت زندگی مرتبط با محل سکونت نظیر احساس تعلق و پذیرفته شدن، احساس مفید و مؤثر بودن، مراودههای اجتماعی صمیمانهتر و مسئولیت بیشتر در زندگی روزمره، احساس حمایت شدن و دارا بودن نقشهای اجتماعی مثبت و مفید در ارتباط با همسر، فرزند، داماد و عروس و نوههای سالمندان ساکن خانواده و هر احساس ارزشمندی که زمینهساز افزایش عزت نفس و امید بیشتر به زندگی در سالمندان ساکن منزل بشود در ایجاد تفاوت مشاهدهشده در بین دو گروه سهم بسزایی ایفا کرده است.
نتایج پژوهشهای پیشین، از وضعیت سلامت روان بهتر سالمندان ساکن خانه نسبت به سالمندان ساکن سرای سالمندان حکایت دارد [2، 37]. برای این تفاوت نیز دلایل متعددی پیشنهاد شده است.
نصیری و همکاران به عهده گرفتن نقشهایی در خانواده و مشارکت در اجتماع و روابط اجتماعی، احساس خودکفایی و توانمندی بیشتر و حرمت خود و شادکامی مطلوبتر را دلیل وضعیت بهتر سالمندان مقیم خانواده نسبت به سالمندان مقیم مراکز شبانهروزی میدانند. رضایی و منوچهری نیز مراودات اجتماعی بهتر، وضعیت عاطفی و احساس محترم بودن بیشتر را به عنوان پارامترهای مثبت زندگی سالمندان در خانواده معرفی کردهاند.
علاوه بر آنچه در بخش مربوط به مزیتهای حضور در خانه بیان شد مطالعاتی نیز وجود دارد که به تأثیر منفی حضور سالمندان در آسایشگاه پرداخته است. میتوان به یافتههای وارتمن [38] که به کمبود افراد نزدیک و صمیمی در دسترس، احساس انزوا و تنهایی، از دست دادن همسر، از دست دادن استقلال فردی در سالمندان ساکن آسایشگاه، یافتههای زامیت و فیورینی [15] درباره کاهش توان عملکرد، عدم فعالیت جسمی حرکتی، رویارویی اجتنابناپذیر با روند مرگ و مردن، یافتههای وینینگام [39] در زمینه تجربه مکرر فقدانهای اجتماعی و نارساییها در شبکه حمایت اجتماعی و یافتههای اشرو پاکیوت [40]، درباره از دست دادن تسلط بر زندگی، ناتوانی در تصمیمگیری و انتخابهای مستقل که موجب میشود سالمندان در این شرایط خود را ناتوان، منفعل وکاملاً وابسته ارزیابی کنند، اشاره کرد که میتوانند بخشی از تفاوتهای مشاهدهشده در بین این دو گروه را تبیین کنند.
درواقع همانطور که لی [41] بیان کرده است، اکثر ساکنان دائمی سرای سالمندان، این مکان را جایی میدانند که باید وقتشان بیهوده بگذرد و منتظر مرگ باشند.
به نظر میرسد متغیرهایی همچون دور بودن از خانه به عنوان محلی که یادآور خاطرات گذشته است، احساس طرد شدن از سوی فرزندان، کمبود توجه و محبت دریافتشده از سوی عزیزان، احساس حسرت ناشی از این ایده که گذشته و آنچه در ارتباط با خانواده و فرزندان انجام دادهاند نفعی به حال امروزشان نداشته است و تبعات محدودکننده ناشی از کاهش و یا از دست دادن نسبی سلامت جسمی و افزایش وابستگی به دیگران برای انجام امور فردی را میتوان از جمله عوامل مؤثر بر شکلگیری تفاوتهای یافتهشده بیان کرد.
درواقع سهم مهمی از این تفاوت متأثر از عدم بهرهمندی سالمندان ساکن آسایشگاه از مزایای حضور در محیط خانواده است که آنها را نسبت به مشکلات روانشناختی آسیبپذیرتر میکند. بدین ترتیب محرومیت از حضور در خانواده و از دست دادن روابط مفید و مؤثر با دوستان و نزدیکان موجب کاهش روابط صمیمی، حمایتهای مادی و روانی سالمندان میشود.در واقع سالمندان آسایشگاه را نمادی از انزوا و طرد اجتماعی میدانند و تا آخر عمر نمیتوانند با آن خو گرفته و همیشه منتظر اتفاق خاصی هستند تا به خانواده برگردند. از آنسو، حضور سالمندان در منزل و بهرهمندی از بافت روانی، اجتماعی و عاطفی فعال که در آن احساسهای کارآمد بودن، محترم بودن و متعلق بودن به طور روزمره تأیید میشوند از عوامل مؤثر بر شکلگیری تفاوتهای یافتهشده است.
نتیجهگیرینهایی
پژوهش حاضر نشان داد میانگین استرس، اضطراب و افسردگی در سالمندان ساکن آسایشگاه بیشتر از سالمندان ساکن منزل است.
بنابراین ﭘﻴـﺸﻨﻬﺎد ﻣــیشود سیاستگذاران، کارگزاران و همچنین تشکلهای غیردولتی در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰیهای آﻳﻨﺪه برای جلوگیری از انتقال سالمندان به آسایشگاهها و افزایش رضایت سالمندان از زندگی و دوران سالمندی، انواع مدلهای مراقبت مبتنی بر جامعه، نظیر مراکز نگهداری و توانبخشی روزانه، خدمات مراقبت در منزل، بیمههای تکمیلی برای سالمندان، حمایت اقتصادی و اجتماعی از مراقبان خانوادگی، انجام مراقبتهای دورهای رایگان در خانههای بهداشت و مراکز سلامت، ایجاد سیستم خدمات درمانی در منزل، مناسبسازی فضاهای عمومی برای مستقل و فعال بودن سالمندان، ایجاد تسهیلات لازم جهت بهرهگیری از خدمات و تجربیات مفید سالمندان در جامعه، گسترش آموزش سالمندان در چارچوب تعلیمات مستمر در زندگی، ایجاد امکانات رفاهی تفریحی و ایجاد انجمن سالمندان را مدنظر قرار دهند.
همچنین فراهم آوردن شرایط حضور سالمندان در مراکز و مکانهای آموزشی (مهدکودکها، مدارس و دانشگاهها) و فرهنگی و تفریحی (کتابخانهها، موزهها و غیره)، به منظور ایجاد تقویت ارتباط میاننسلی و ایجاد نگرش مثبت نسبت به سالمندان در میان کودکان و نوجوانان و جوانان و استفاده از سالمندان به عنوان مشورتدهنده و یا هر نقش حمایتی و هدایتی متناسب با تواناییها و علایقشان در این مراکز و ایجاد فرصت حضور و استفاده سالمندان ساکن آسایشگاهها از مراکز روزانه توانبخشی سالمندان که فرصت مناسبی را برای آنان جهت توسعه تحرک بدنی، مراودات اجتماعی و تنوع در گذران ایام روزانه ایجاد میکند، میتواند نقش مؤثری در بهبود احساس کفایت و کارآمدی و تقویت اعتمادبهنفس و باز یابی استعدادهای سالمندان ایفا کند.
همچنین خانههای سالمندان میتوانند برای کاهش اضطراب، استرس و افسردگی و ایجاد فضای شادتر از خدمات توانبخـشی روانـی، شـامل گروهدرمانیهای روانشناختی مثل خاطرهگویی و معنادرمانی و غیره، کلاسهای آموزشی حـل مسئله و تقویت حافظه، خدمات مربـوط بـه بهبـود برنامـههـای اوقات فراغت، ازجملـه بـازیهـای گروهـی، ورزش، تـورهـای سـیاحتی زیارتی، خـدمات اجتمـاعی و مـددکاری استفاده کنند. از سوی دیگر لزوم توجه به دایر کردن مراکز خدمات روزانه سالمندان با توجه به افزایش جمعیت سالمندی در ایران امری ضروری است.
با توجه به اینکه این پژوهش در میان سالمندان شهر تهران انجام شد، پیشنهاد میشود این پژوهش در میان سالمندان شهرهای دیگر و همچنین با متغیرهای روانشناختی دیگر هم انجام شود.
از محدودیتهای پژوهش حاضر این بود که نمونه موردبررسی این مطالعه شامل، جمعیتهای سالمند دارای نیازهای ویژه نظیر افراد مبتلا به دمانس، مشکلات جسمی حرکتی شدید، آلزایمر و پارکینسون نبوده است و همچنین برخی از آسایشگاههای شبانهروزی امکان مصاحبه با سالمندان را فراهم نکردند، بنابراین تعمیم یافتهها باید با احتیاط انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش نتیجه طرح تحقیقاتی مصوب کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با کد رهگیری 1834 است. همچنین این مطالعه با کد اخلاقی IR.USWR.REC.1396.369 از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و مجوزهای لازم از سازمان بهزیستی شهر تهران را اخذ کرد.
حامی مالی
این پژوهش نتیجه طرح تحقیقاتی مصوب کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با کد رهگیری 1834 بوده است.
مشارکت نویسندگان
این پژوهش نتیجه طرح تحقیقاتی مصوب کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با کد رهگیری 1834 بوده است.
اند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان هیچ تعارض منافعی بین آنها وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از مساعدتهای شایسته سازمان بهزیستی استان تهران در صدور مجوزهای لازم، از سراهای سالمندان به خاطر کمکهای شایستهشان در دسترسی به نمونهها، و نیز از کلیه سالمندان شرکتکننده در این مطالعه کمال تشکر را داریم.
References
World Health Organization. International Classification of Functioning, disability and health (ICF). Geneva: World Health Organization; 2001.
Hemmati Alamdarlou G, Dehshiri G, Shojaie S, Hakimi Rad E. [Health and loneliness status of the elderly living in nursing homes versus those living with their families (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2008; 3(2):557-64. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-90-en.html
Heravi Karimloo M, Anoosheh M, Foroughan M, Sheykhi MT, Hajizadeh E, Seyed Bagher Maddah MS, et al. [Loneliness from the perspectives of elderly people: A phenomenological study (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2008; 2(4):410-20. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-53-en.html
Barekati S, Bahmani B, Naghiyaaee M, Afrasiabi M, Marsa R. The effectiveness of cognitive-existential group therapy on reducing existential anxiety in the elderly. Middle East Journal of Family Medicine. 2017; 15(8):75-83. [DOI:10.5742/MEWFM.2017.93059]
Kaldi A, Akbari Kamrani AA, Aliakbari KA, Foroghan M. Physical, social & mental problems of elderly in district 13 of Tehran. Social Welfare Quarterly. 2005; 4(14):233-49. http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-1902-en.html
Marsa R, Bahmani B, Naghiyaee M, Barekati S. The effectiveness of cognitive-existential group therapy on reducing demoralization in the elderly. Middle East Journal of Family Medicine. 2017; 15(10):42-49. [DOI:10.5742/MEWFM.2017.93136]
Brody CM, Semel VG. Strategies for therapy with the elderly: Living with hope and meaning, 2th Edition. New York City: Springer; 2005.
Elahi T, Khosravi R, Rashidi Rashtabadi S, Akhavan A. [Hopefulness and mental disorders in the elderly (Persian)]. Journal of Advances in Medical and Biomedical Research. 2014; 22(92):119-25. http://zums.ac.ir/journal/article-1-2684-en.html
Rezayi S, Manouchehri M. [Comparison of mental disorders between home owner residents and nurse homes elders (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2008; 3(1):16-25. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-79-fa.html
Bastami F, Salahshoori A, Shirani F, Mohtashami A, Sharafkhani N. Risk factors of depression on the elderly: A review study. Journal of Gerontology (JOGE). 2016; 1(2):54-65. [DOI:10.18869/acadpub.joge.1.2.54]
Bahram ME, Pourvaghar MJ, Akkasheh G. The effect of eight weeks Pilates training on reducing depression among elderly male; retired workmen. Journal of Geriatric Nursing. 2014; 1(2):31-42. http://jgn.medilam.ac.ir/article-1-75-fa.html
McCarthy-Zelaya I. Depression in older adults in nursing homes: A review of the literature [BS. thesis]. Portland: Portland State University; 2016. [DOI:10.15760/honors.259]
Sadock V, Sadock BJ. Synopsis of psychiatry: Behavioral sciences [F. Rezai Persian trans]. Tehran: Arjmand; 2016. https://b2n.ir/071212
Mulsant BH, Ganguli M. Epidemiology and diagnosis of depression in late life. The Journal of Clinical Psychiatry. 1999; 60(Suppl. 20):9-15. [PMID]
Zammit P, Fiorini A. Depressive illness in institutionalised older people in Malta. Malta Medical Journal. 2015; 27(3):22-5. https://www.um.edu.mt/library/oar/handle/123456789/5668
Chop W. Social aspect of aging. In: Farrell G, Miller WC, edirors. Nursing Care of Older Person. Philadelphia: McGraw Hill Company; 2001.
Chokkanathan S. Resources, stressors and psychological distress among older adults in Chennai, India. Social Science & Medicine. 2009; 68(2):243-50. [DOI:10.1016/j.socscimed.2008.10.008] [PMID]
Palazzolo J. Depression, anxiety and elderly. Annals of Depression and Anxiety. 2015; 2(3):1049. https://austinpublishinggroup.com/depression-anxiety/fulltext/depression-v2-id1049.php
Alizadeh M, Hoseini M, Shojaeizadeh D, Rahimi A, Arshinchi M, Rohani H. [Assessing anxiety, depression and psychological wellbeing status of urban elderly under represent of Tehran metropolitan city (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2012; 7(3):66-73. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-445-en.html
Ahmed D, El Shair IH, Taher E, Zyada F. Prevalence and predictors of depression and anxiety among the elderly population living in geriatric homes in Cairo, Egypt. The Journal of the Egyptian Public Health Association. 2014; 89(3):127-35. [DOI:10.1097/01.EPX.0000455729.66131.49] [PMID]
Babazadeh T, Sarkhoshi R, Bahadori F, Moradi F, Shariat F, Sherizadeh Y. Prevalence of depression, anxiety and stress disorders in elderly people residing in Khoy, Iran (2014-2015). Journal of Analytical Research in Clinical Medicine. 2016; 4(2):122-8. [DOI:10.15171/jarcm.2016.020]
Demirkıran F, Okyay P, Oner H, Yildirim B. Comparison of satisfaction levels regarding living conditions, depression and dependency among two elderly groups, one in nursing home and the other at home: A community-based, cross-sectional analytic study. American International Journal of Social Science. 2013; 2(2):29-37. https://aijssnet.com/journals/Vol_2_No_2_March_2013/4.pdf
Schumacher J, Zedlick D, Frenzel G. [Depressive mood and cognitive impairment in results of old age nursing homes (German)]. Zeitschrift fur Gerontologie und Geriatrie. 1997; 30(1):46-53. [PMID]
Yazdkhasti F. [A study on cognitive and depressive disorders in the elderly and their correlation with each other (Persian)]. Advances in Cognitive Science. 2010; 11(4):12-7. http://icssjournal.ir/article-1-67-en.html
Ghafari M, Sharifirad GR, Zanjani S, Hassanzadeh A. [Stress, anxiety and depression levels among elderly referrals to Tehran Elderly Club (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2012; 7(2):53-9. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-626-en.html
Mobasheri M, Moezy M. [The prevalence of depression among the elderly population of Shaystegan and Jahandidegan nursing homes in Shahrekord (Persian)]. Journal of Shahrekord University of Medical Sciences. 2010; 12(2):89-94. http://journal.skums.ac.ir/article-1-362-en.html
Sohrabi MB, Zolfaghari P, Mehdizade F, Aghayan SM, Ghasemian-Aghmashhadi M, Shariati Z, et al. [Evaluation and comparison of cognitive state and depression in elderly admitted in sanitarium with elderly sited in personal home (Persian)]. Journal of Knowledge & Health. 2008; 3(2):27-31. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=86544
Halter J, Ouslander J, Tinetti M, Studenski S, High K, Asthana S. Hazzard’s geriatric medicine and gerontology. New York: McGraw-Hill; 2009.
Hemmati Alamdarlou G, Dehshiri G, Shojaee S, Hakimi Rad E. Comparison of loneliness and public health in older people residing in homes and nursing homes in the North of Tehran. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2008; 3(2):557-64. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-90-en.html
Pasha G, Safarzade S, Mashak R. [Comparison of public health and social support in older people residing at home and nursing homes (Persian)]. Khanevade Pajouhi. 2006; 3(1):503-17. http://jfr.sbu.ac.ir/article/view/37
Haider Ali H. Statistical inference in behavioral research. Tehran: Samt; 2014.
Bakhtiyari F, Foroughan M, Fakhrzadeh H, Nazari N, Najafi B, Alizadeh M, et al. [Validation of the Persian version of Abbreviated Mental Test (AMT) in elderly residents of Kahrizak charity foundation (Persian)]. Iranian Journal of Diabetes and Lipid Disorders. 2014; 13(6):487-94. http://ijdld.tums.ac.ir/article-1-5271-en.html
Sahebi A, Asghari MJ, Salari RS. Validation of Depression Anxiety and Stress Scale (DASS-21) for an Iranian population. Journal of Developmental Psychology: Iranian Psychologists. 2005; 1(4):36-54. http://jip.azad.ac.ir/article_512443_en.html
Mann AH, Graham N, Ashby D. Psychiatric illness in residential homes for the elderly: A survey in one London borough. Age and Ageing. 1984; 13(5):257-65. [DOI:10.1093/ageing/13.5.257] [PMID]
Safavi S. [Comparing quality of life, social support and depression among elderly living at home and nursing home residents (Persian)]. Journal of Geriatric Nursing. 2015; 1(3):34-46. http://jgn.medilam.ac.ir/article-1-100-en.html
Lee DT. Transition to residential care: Experiences of elderly Chinese people in Hong Kong. Journal of Advanced Nursing. 1999; 30(5):1118-26. [DOI:10.1046/j.1365-2648.1999.01196.x] [PMID]
Kang YS, Kim ES, Gu MO, Eun Y. A study on the health status and the needs of health-related services of female elderly in an urban-rural combined city. Journal of Korean Public Health Nursing. 2003; 17(1):47-57. https://www.koreascience.or.kr/article/JAKO200302612928994.page
Wurtman JJ. Depression and weight gain: The serotonin connection. Journal of Affective Disorders. 1993; 29(2-3):183-92. [DOI:10.1016/0165-0327(93)90032-F] [PMID]
Winningham RG, Pike NL. A cognitive intervention to enhance institutionalized older adults’ social support networks and decrease loneliness. Aging & Mental Health. 2007; 11(6):716-21. [DOI:10.1080/13607860701366228] [PMID]
Asher SR, Paquette JA. Loneliness and peer relations in childhood. Current Directions in Psychological Science. 2003; 12(3):75-8. [DOI:10.1111/1467-8721.01233]
Lee DT. Residential care placement: Perceptions among elderly Chinese people in Hong Kong. Journal of Advanced Nursing. 1997; 26(3):602-7. [DOI:10.1046/j.1365-2648.1997.t01-22-00999.x] [PMID]