مقدمه
با افزایش میانگین سن و رشد جمعیت سالمند، انتظار میرود رفتهرفته بر شیوع بیماریهای مزمن افزوده شود [1]. ایران، یکی از سریعترین نرخهای رشد جمعیت سالمندان در جهان را داشته و سهم جمعیت بالای 65 سال در ایران از 4/2 درصد در سال 1368 به 6.4 درصد در سال 1398 رسیده است [2].
با در نظر گرفتن این تغییرات جمعیتی، نیازهای خاص دوره سالمندی، بهویژه نیازهای بهداشتی و درمانی اهمیت بیشتری دارد [3]. با در نظر گرفتن رشد جمعیت سالمندان در ایران و پیشبینی افزایش آن در دهههای آتی [4 ،2]، بحث استفاده از امکانات بهداشتی و درمانی و هزینههای آن به شدت افزایش خواهد یافت. این موضوع زمانی بیشتر اهمیت مییابد که مشاهده میشود در حال حاضر بیماریهای مزمن مهمترین علت مرگومیر در ایران به شمار میرود [5].
پژوهشهای مختلفی پیرامون شیوع بیماریهای مزمن در میان سالمندان انجام گرفته و بحث تکثیر بیماریها یا بیماری مزمن چندگانه یا داشتن همزمان دو یا بیش از دو بیماری مزمن مطرح شده است. این موضوع فشار بر منابع نظام سلامت را شدت بخشیده و مراجعه به سیستم سلامت و مصارف بهداشتی و درمانی را افزایش خواهد داد [6].
بر اساس یک مطالعه در استان فارس، 82.3 درصد از سالمندان حداقل به یک بیماری مزمن مبتلا بودهاند [7]. نرخ شیوع بیماری چندگانه در جمعیت عمومی استان گلستان در حدود 19/8 درصد گزارش شده است [8]؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که با توجه به رشد جمعیت سالمند در ایران، شیوع بیماری چندگانه افزایش یافته و نیازهای بهداشتی و درمانی نیز در ایران رو به فزونی خواهد گذاشت. علاوه بر آثار مخرب اقتصادی، شیوع بالای بیماری چندگانه اغلب با احتمال مرگومیر بیشتر همراه بوده [9] و عملکرد و کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار میدهد [10]، اما همچنان جای خالی مطالعهای که شیوع انواع بیماریهای مزمن در میان سالمندان را مطالعه کند، احساس میشود.
یکی دیگر از موضوعاتی که در شیوع بیماریها، بهویژه انواع مزمن آن مد نظر بوده، نقش عوامل اجتماعی-اقتصادی است. هرچند مطالعات نسبتاً گستردهای در جهان پیرامون عوامل اجتماعی-اقتصادی مرگومیرها انجام شده [15-11] ، اما توجه به این عوامل در شیوع بیماریها بسیار محدود بوده [19-16] و بررسی این موضوع در میان سالمندان در ایران تاکنون مورد توجه نبوده است.
مطالعاتی که در این حوزه انجام شده، تنها به بررسی عوامل اجتماعی-اقتصادی خاص روی برخی از بیماریهای مزمن پرداخته و این رابطه میان عوامل اجتماعی-اقتصادی و شیوع بیماری چندگانه مورد توجه نبوده و مهمتر اینکه جامعه سالمندان ایران در این مطالعات چندان مورد توجه نبوده است. مطالعات انجامشده در جمعیت عمومی در مناطق مختلف ایران نشان میدهد که عوامل اجتماعی-اقتصادی نیز بهطور معناداری در این میان از اهمیت برخوردار بودهاند [20 ،8].
تأثیر جنبههای مختلف و مجرد وضعیت اجتماعی-اقتصادی افراد بر سلامت آنان بررسی شده که نشان میدهد وضعیت زناشویی، سطح تحصیلات، سطح درآمد و نابرابری درآمد ازجمله مهمترین و تأثیرگذارترین متغیرها در این میان بوده، اما باید در نظر داشت که امکان مقایسه مطالعات مختلفی که در این زمینه انجام گرفته است نیز وجود ندارد [23-21 ،17]، چراکه این مطالعات در مناطق مختلف انجام شده و شاخص مورد استفاده، گروههای سنی مورد مطالعه و تعریف بیماریها و نحوه انتساب آن بسیار متفاوت بوده است.
با توجه به مطالب بالا، در این مطالعه سعی شده با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از سالمندان شهر تهران، شیوع انواع بیماریهای مزمن و نیز شیوع تکثر بیماریهای مزمن در میان آنان محاسبه شود. سپس نرخ شیوع انواع بیماریها بر اساس وضعیت اجتماعی-اقتصادی اعضای نمونه طبقهبندی و شیوع انواع این بیماریها در میان گروههای مختلف بررسی شده است.
روش مطالعه
مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی است که جامعه آماری آن را سالمندان شهر تهران در سال 1398 تشکیل میدهند. معیارهای ورود به مطالعه، تابعیت ایرانی، داشتن سن بالای شصت سال و سکونت در منزل بوده است. معیار خروج از مطالعه عدم درک صحیح سؤالات و ارائه پاسخهای نامناسب بود. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران با در نظر گرفتن فاصله اطمینان آماری 95 درصد، ضریب دقت (d) q=0/03 و P=0/5، برابر با 1067 نفر برآورد شد که با در نظر گرفتن نوع نمونهگیری، اثر طرح معادل 20 درصد به حجم نمونه اضافه شده و حجم نهایی آن به 1280 نفر افزایش یافت.
ابزار جمعآوری اطلاعاتِ این مطالعه، پرسشنامه محققساخته بود. این پرسشنامه که به صورت چکلیست تهیه شده بود شامل سؤالاتی در رابطه با ویژگیهای جمعیتشناختی (سن، جنسیت، وضعیت تحصیلات، تأهل و اسلوب زندگی)، وضعیت سلامت (وضعیت سلامت خودگزارشی، نام بیماریهایی که توسط پزشک تشخیص داده شده، مصرف دارو و استفاده از وسایل کمکی و وضعیت اقتصادی (درآمد خانواده، وضعیت اشتغال و مالکیت مسکن، متراژ واحد مسکونی، داشتن بیمههای پایه، اجتماعی و مکمل) بود. روایی صوری این پرسشنامه توسط پنج متخصص حوزههای سالمندی، رفاه اجتماعی و سلامت مورد تأیید قرار گرفته و پیش از اجرای آن بین پانزده سالمند شهر تهران به صورت پایلوت اجرا و تغییرات جزئی در آن اعمال شد.
با توجه به هدف پژوهش و اهمیت وضعیت اجتماعی-اقتصادی سالمندان با استفاده از اطلاعات مربوط به وضعیت تحصیلات، سطح درآمد، مساحت محل سکونت و داشتن بیمههای پایه و تکمیلی سالمندان متغیری ترکیبی در نظر گرفته شد. برای محاسبه این متغیر ترکیبی، ابتدا نمره استاندارد هرکدام از این متغیرها محاسبه و میانگین این نمرات به عنوان نمره استاندارد وضعیت اجتماعی-اقتصادی در نظر گرفته شد [24].
با توجه به اینکه داشتن بیمه (پایه و مکمل) دو متغیر موهومی بودند و لحاظ کردن آنها بهصورت مستقل و جداگانه باعث ایجاد تورش در متغیر اجتماعی-اقتصادی میشد، با ترکیب این دو متغیر، متغیری سه وضعیتی (شامل بدون بیمه، دارای بیمه پایه، دارای بیمه پایه و تکمیلی) ایجاد و در محاسبه نهایی لحاظ شد. نمره استاندارد وضعیت اجتماعی-اقتصادی برای سالمندان در بازه 6/74- و 5/77 به دست آمد که با تبدیل این بازه به صورت دهک، طبقات اجتماعی-اقتصادی برای آنان تشکیل شد. سالمندانی که نمره استاندارد آنان در سه دهک پایینی این نمره استاندارد قرار داشت، به عنوان طبقه اجتماعی-اقتصادی پایین، چهار دهک میانی به عنوان طبقه متوسط و سه دهک بالایی نیز به عنوان طبقه بالا در نظر گرفته شد و از تحلیلهای مربوطه استفاده شد.
برای دستهبندی بیماریهای مزمن از نسخه 11 دستهبندی بینالمللی بیماریها و همینطور مطالعات انجامشده پیرامون بیماریهای دوران سالمندی استفاده شده است. یک بیماری زمانی به عنوان بیماری مزمن طبقهبندی میشود که یک یا چند مورد از خصوصیات زیر را داشته باشد: اول اینکه این بیماری دائمی باشد. دوم اینکه بیماری ناشی از تغییر آسیبشناختی غیرقابل برگشت ایجاد شده باشد و درنهایت اینکه نیازمند مراقبت طولانیمدت یا توانبخشی باشد [25].
پس از استخراج بیماری مزمن مرتبط با دوران سالمندی و تهیه چکلیست مرتبط با آن، این چکلیست مورد ارزیابی پنج نفر از خبرگان حوزه سالمندشناسی و سلامت و رفاه اجتماعی نیز قرار گرفت. درنهایت شانزده دسته بیماری مزمن در لیست نهایی قرار گرفت. در مطالعه حاضر به منظور شناسایی بیماریهای مزمن میان سالمندان به خوداظهاری آنان اکتفا شده است. با توجه به محدودیتهایی که خوداظهاری میتواند داشته باشد، در پرسش از سالمندان ملاک وجود بیماری، تشخیص پزشک و استفاده از دارو یا تجهیزات بهداشتی و درمانی توسط سالمندان مد نظر قرار گرفته است. مطالعات مختلف نشان دادهاند که میان خوداظهاری بیماریها با ثبت آنها در پروندههای پزشکی افراد توافق بالایی وجود داشته است [30-26].
از اینرو، تعیین داشتن بیماری در سالمندان بر اساس تشخیص پزشک یا تأیید آزمایشهای تشخیصی برای بیماریهای مختلف بر اساس اظهار سالمندان بوده است. سؤالات بخش بیماریها به این صورت طراحی شده که بیماریهایی که توسط پزشک و آزمایشهای پزشکی تشخیص داده شدهاند را از میان بیماریهای موجود در چکلیست انتخاب کنند.
اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش از تمام 22 منطقه شهر تهران انتخاب شدند. ابتدا با در نظر گرفتن توزیع جمعیت سالمند هر منطقه [31]، حجم نمونه به نسبت تعداد سالمندان در هر منطقه تعیین شد (
جدول شماره 1).
در مرحله بعد از هر منطقه، دو محله تصادفی انتخاب شد. برای اطمینان از حداکثر تنوع در نمونهها، نمونهگیری از درِ منازل (29 درصد)، بوستانها (48 درصد) و کانون سالمندان سرای محلات (23 درصد) انجام شد. با مراجعه به سرای محلات، محلههای مورد نظر با هماهنگی دبیر کانون سالمندان مربوطه و پرسیدن اطلاعات در رابطه با سالمندان ساکن در منطقه، با آنها تماس و در منزل یا مکانی که برای آنان مناسب بود، پرسشنامه تکمیل شد.
با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، ارائه معرفینامه، توضیح در رابطه با اهداف مطالعه و سؤالات پرسشنامه و کسب رضایت آگاهانه از پاسخگویان، پرسشنامهها با استفاده از مصاحبه چهره به چهره توسط پرسشگران آموزشدیده تکمیل شد. برای بررسی میزان شیوع بیماریهای مزمن بین سالمندان از فراوانی و درصد شیوع استفاده و آزمون همگنی کای دو نیز با استفاده از نسخه 21 نرمافزار SPSS در سطح معناداری کمتر از 0.05 انجام شد.
یافتهها
با توجه به اینکه پرسشنامه پژوهش به صورت الکترونیک طراحی شده و پاسخ به تمام پرسشها در این پلتفرم الزامی در نظر گرفته شد، ریزشی در تعداد اعضای نمونه رخ نداد و اطلاعات تمام پرسششوندگان به طور کامل گردآوری و وارد پژوهش شد. دامنه سنی پرسششوندگان در پژوهش 60 تا 95 سال (با میانگین 0.22±70.9) بوده است. بیشترین فراوانی در نمونه پژوهش از نظر متغیرهای جمعیتشناختی نیز شامل مردان با 50.1 درصد، افراد متأهل دارای همسر با 70.2 درصد و سالمندان دارای مدرک ابتدایی راهنمایی با 37.4 درصد فراوانی بودهاند.
از نظر وضعیت اشتغال، بخش عمده سالمندان، بازنشسته (40.3 درصد) یا خانهدار (34.5 درصد) بودهاند. درآمد دو تا سه میلیون تومانی، پرتکرارترین سطح درآمد میان سالمندان شهر تهران بوده است. نیمرخ سالمندان شهر تهران از نظر متغیرهای اجتماعی جمعیتی در
جدول شماره 2 گزارش شده است.
از میان نمونههای مورد مطالعه، 6/3 درصد از سالمندان هیچیک از بیماریهای مزمن را گزارش نکرده و 93.7 درصد حداقل یک بیماری مزمن داشتهاند. برای محاسبه شیوع بیماریهای مزمن چندگانه میان سالمندان، داشتن دو و بیش از دو بیماری مزمن ملاک قرار گرفت. بر این اساس نرخ شیوع بیماریهای مزمن چندگانه در میان سالمندان برابر با 79/8 درصد بوده است.
برای بررسی وضعیت بیماریهای مزمن چندگانه در گروههای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی مختلف، شیوع آن به تفکیک گروههای مختلف نیز محاسبه و گزارش شد. بر اساس نتایج
جدول شماره 2 مشاهده میشود که شیوع بیماری چندگانه در میان زنان بیشتر از مردان بوده و این نرخ با افزایش سن سالمندان افزایش یافته است. از نظر وضعیت تأهل سالمندان نیز مشاهده میشود که شیوع بیماری چندگانه در سالمندان هرگز ازدواجنکرده کمترین و در میان سالمندان بیوه، بیشترین نرخ را داشته است. آموزش نیز متغیری بود که گروهبندی سالمندان بر اساس آن به نتایج متفاوت در شیوع بیماری چندگانه منجر شده است.
بر اساس این طبقهبندی، شیوع متکثر بیماریهای مزمن در سالمندانی که سطح تحصیلات بالاتری داشتهاند، کمتر بوده است. در میان سالمندان با وضعیت اشتغال متفاوت نیز شیوع بیماری چندگانه بهطور معناداری متفاوت بوده و این نرخ در میان سالمندان خانهدار و سالمندان بازنشسته بالاتر از سالمندان بیکار یا شاغل بوده است. آخرین متغیری که برای گروهبندی سالمندان استفاده شده، سطح درآمد خانوار است. سالمندان با درآمد پایین (کمتر از یک میلیون تومان در ماه) کمترین (74/1 درصد) و سالمندان با درآمد متوسط به پایین ( بین یک تا دو میلیون تومان در ماه) بیشترین (84/6 درصد) میزان شیوع بیماری چندگانه را به خود اختصاص دادهاند.
نگاهی به وضعیت شیوع بیماریهای مزمن در این طبقهبندی نشان میدهد که به نظر میرسد بیماریهای مزمن از نرخ شیوع بالاتری در طبقات متوسط درآمدی برخوردار بوده است. بررسی معناداری تفاوت نرخ شیوع بیماری چندگانه میان گروههای مختلف با استفاده از آزمون همگنی کای دو ارزیابی شده است.
در میان سالمندان نمونه، پرفشاری خون (با نرخ شیوع 40/2 درصد)، بیماریهای اسکلتی عضلانی (با نرخ شیوع 40/4) و چربی خون بالا (با نرخ شیوع 32/4 درصد) شایعترین بیماریهای مزمن سالمندان در شهر تهران بودهاند. سرطان و بیماریهای چشم نیز به ترتیب با 2/3 درصد و 9 درصد پایینترین میزان شیوع را به خود اختصاص دادهاند.
جدول شماره 2 شیوع انواع بیماریهای مزمن میان سالمندان شهر تهران را نمایش میدهد.
در کنار بررسی وضعیت شیوع بیماریهای مزمن میان سالمندان، این شیوع در میان گروههای مختلف اجتماعی-اقتصادی نیز بررسی شده است. بر اساس متغیر ترکیبی وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شیوع بیماریهای مختلف در میان سه طبقه پایین، متوسط و بالا محاسبه شد. معناداری تفاوت شیوع بیماریها در میان این گروهها نیز بر اساس آزمون همگنی کای دو بررسی شده و نتایج آن در
جدول شماره 3 مشاهده میشود.
آزمون همگنی نشان میدهد که شیوع برخی از بیماریهای مزمن میان طبقات مختلف اجتماعی-اقتصادی تفاوت معناداری دارد. پرفشاری خون، بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت، چربی بالای خون، بیماریهای اعصاب و روان و بیماریهای چشم، ازجمله بیماریهایی بودهاند که احتمال ابتلا به آنها میان طبقات اجتماعی-اقتصادی تفاوت معناداری داشته است.
در میان بیماریهای مزمنی که تفاوت معناداری بین طبقات مختلف داشتهاند، کمترین میزان شیوع متعلق به طبقه بالای اجتماعی-اقتصادی بوده است. طبقه اجتماعی-اقتصادی بالا در برخی از بیماریهای مزمن مانند بیماریهای گوارشی و تنفسی شیوع بالاتری نسبت به سایر طبقات داشته، اما تفاوت این شیوع بین طبقات معنادار نبوده است.
بررسی شیوع بیماریهای مزمن نشان میدهد که بیشترین میزان شیوع پرفشاری خون، چربی خون بالا و بیماریهای اعصاب و روان مربوط به طبقه متوسط اجتماعی-اقتصادی بوده است. تفاوت شیوع چربی خون بالا در این طبقه در مقایسه با سایر طبقات اجتماعی قابل تأمل است. در طرف مقابل بیماریهای فلبی-عروقی، دیابت و بیماریهای چشم نیز نرخ شیوع بالاتری میان طبقه اجتماعی پایین جامعه داشته که تفاوت نرخ شیوع در بیماریهای قلبی-عروقی و دیابت قابل توجه بوده است.
علاوه بر بررسی وضعیت بیماریهای مزمن میان طبقات مختلف اجتماعی، نداشتن هیچیک از بیماریهای مزمن نیز مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که سالم بودن سالمندان نیز در ارتباط با وضعیت اجتماعی-اقتصادی آنان بوده و سالمندان طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا نسبت به دو طبقه دیگر سالمتر بودهاند.
بحث
نتایج بهدستآمده از پژوهش را میتوان در سه قالب کلی مورد بحث قرار داد. اول اینکه نرخ شیوع متکثر بیماریهای مزمن در میان سالمندان شهر تهران در حدود 79.8 درصد بوده است. این رقم در مقایسه با نتایج بهدستآمده از مطالعه حسینی و دیگران و توتونچی و دیگران قابل مقایسه است [33 ،32]. مشاهده میشود که نرخ شیوع بیماری چندگانه سالمندان در این مطالعه در حد میانی مطالعه حسینی و همکاران (با نرخ 83 درصد) و مطالعه توتونچی و دیگران (با نرخ 78 درصد) قرار دارد.
مقایسه نرخ شیوع بیماری چندگانه در میان سالمندان ایران و سایر کشورهای جهان نیز نشان میدهد که وضعیت سالمندان در ایران بسیار نامطلوبتر از وضعیت کشورهای توسعهیافته است. در میان مطالعات خارجی نیز وضعیت با توجه به تعاریف بیماریها و گستره جمعیتی متفاوت بوده است. به عنوان مثال، مارنگونی و دیگران نرخ شیوع بیماری چندگانه در میان سالمندان سوئد را در حدود 55 درصد برآورد کردهاند که بسیار پایینتر از نرخهای گزارششده برای ایران است [34]. مهمترین دلایل تفاوت میان نرخهای شیوع را میتوان در تعریف مطالعات از بیماریهای مزمن، تفاوت در نظامهای بهداشتی و درمانی (در سهولت مراجعه و تشخیص بیماریها) و تفاوتهای اجتماعی-اقتصادی دانست.
بخش دوم یافتههای پژوهش مربوط به شیوع انواع بیماریهای مزمن در میان سالمندان بود. بر اساس مطالعه حاضر، پرفشاری خون، بیماریهای اسکلتی عضلانی و چربی خون بالا، بیشترین شیوع و سرطان، آلزایمر و بیماریهای چشم کمترین میزان شیوع را داشتهاند. بر اساس مطالعه حسینی و همکاران [32]، شایعترین بیماریهای سالمندان شامل بیماریهای قلبی-عروقی (29.6 درصد)، بیماریهای گوارشی (28/5 درصد) و پرفشاری خون (23.9 درصد) بوده است. پیمان و دیگران نیز با استفاده از اطلاعات 121 سالمند شهر ایلام بیماریهای شایع در میان آنان را بیماریهای قلبی-عروقی، پرفشاری خون و چربی خون بالا به ترتیب با نرخهای شیوع 53، 36/8 و 17/4 درصد گزارش کردهاند [35].
توتونچی نیز مهمترین بیماریهای شایع میان سالمندان تحت پوشش کمیته امداد تهران را آرتروز، اولسر و پرفشاری خون گزارش کرده است [33]. نتایج مطالعات خارجی نیز تا حدود زیادی مشابه یافتههای پژوهش حاضر است. مارنگونی و دیگران در مطالعه خود مشاهده کردند که فشار خون بالا (38 درصد)، بیماریها روانی (21 درصد) و بیماریهای قلبی (18 درصد) از بالاترین میزان شیوع در میان سالمندان برخوردار بودهاند [34].
لیو و دیگران نیز در مطالعه سالمندان شهر پکن نشان دادند که شایعترین بیماریهای مزمن این گروه جمعیتی در شهر پکن، پرفشاری خون (62/6 درصد)، مشکلات قلبیعروقی (28/4 درصد)، دیابت (16.8 درصد) و مشکلات بینایی (16/7 درصد) بوده است [36].
آخرین بخش از یافتههای پژوهش حاضر را میتوان توزیع ناهمگن بیماریهای مزمن در میان گروههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی دانست. بر اساس یافتههای بهدستآمده از سالمندان شهر تهران میتوان مشاهده کرد که شیوع متکثر بیماریهای مزمن تحت تأثیر متغیرهای مختلفی مانند جنسیت، سن، وضعیت زناشویی، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال و سطح درآمد بوده است. این یافتهها با نتایج مطالعات علی محمدیان و دیگران، احمدی و دیگران، مقصودی و دیگران، مارنگونی و دیگران و لیو و دیگران همسو بوده است [36 ،34 ،20 ،8 ،7].
هرچند برخی از مطالعات از معنادار نبودن متغیر جنسیت در شیوع بیماری چندگانه حکایت داشته است [36]. اغلب این مطالعات سطح پایین وضعیت اجتماعی-اقتصادی را همراه با شیوع بالاتر بیماریهای مزمن متکثر دانستهاند. دادهها و تحلیل صورت گرفته در مطالعه حاضر نیز مؤید این مدعا بوده است [36 ،34 ،8].
نتیجهگیری نهایی
مطالعه حاضر به منظور تهیه شواهد تجربی بیشتر و جزئیتر، ارتباط میان انواع بیماریهای مزمن میان سالمندان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی، آنان را مورد آزمون قرار داد. نتایج نشان میدهد که هر چند شیوع بیماری چندگانه میان طبقات اجتماعی-اقتصادی متفاوت است، اما شیوع هرکدام از انواع بیماریها میان سالمندان طبقات اجتماعی متفاوت بوده است. سالمندانی که به طبقه بالای اجتماعی-اقتصادی تعلق داشتهاند، در برخی از بیماریهای مزمن مانند بیماریهای گوارشی و بیماریهای تنفسی شیوع بالاتری نسبت به سایر طبقات داشتهاند، اما بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت و بیماریهای چشم بالاترین شیوع را بین سالمندان طبقه اجتماعی-اقتصادی پایین نشان میدهد.
شیوع برخی از بیماریهای مزمن (پرفشاری خون، چربی خون بالا و بیماریهای اعصاب و روان) نیز میان طبقات اجتماعی-اقتصادی متوسط بالا بوده و این بیماریها را مختص سالمندان این طبقه نشان داده است؛ بنابراین الگوی شیوع برخی از بیماریهای مزمن را میتوان تحتتأثیر سبک زندگی افراد و وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان دانست، اما علیرغم توزیع متفاوت انواع بیماریهای مزمن میان طبقات مختلف اجتماعی سالمندان، توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که سالم بودن سالمندان نیز در ارتباط با وضعیت اجتماعی-اقتصادی آنان بوده و سالمندان طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا نسبت به دو طبقه دیگر سالمتر بودهاند.
به عبارت دیگر، با اطمینان بیشتری میتوان بیان کرد که وضعیت اجتماعی-اقتصادی نقش مهمی در سالم بودن سالمندان دارد، اما نمیتوان نقش این متغیر در ابتلا به انواع بیماریهای مزمن را یکسان در نظر گرفت. درنتیجه پژوهشها و سیاستگذاریها در زمینه کنترل بیماریهای مزمن در سالمندان باید بر اساس توجه به نابرابریهای موجود در وضعیت اجتماعی-اقتصادی طراحی و اجرا شود.
انجام مطالعه حاضر همراه با محدودیتهایی بوده است که مهمترین آن را میتوان اتکا به خوداظهاری سالمندان پیرامون بیماریهای مزمن دانست. هرچند بیان شد که توافق بالایی میان وضعیت واقعی سلامت و پروندههای سلامت سالمندان وجود دارد، اما اتکای صرف به خوداظهاری را باید یک محدودیت به شمار آورد.
به علاوه با توجه به محدودیتها و مشکلات اجرایی که در انتخاب افراد سالمند از درِ منزل وجود داشت، نمونهگیری به سایر مراکز اجتماع سالمندان مانند بوستانها و سرای محلات نیز گسترش یافت. با توجه به اینکه بسیاری از سالمندان که بیماریهای مزمن حرکتی دارند و امکان حضور در محیطهای اجتماعی را ندارند، ممکن است نمونههای این مطالعه دربرگیرنده آن بخش از سالمندان نبوده باشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در مطالعه حاضر، رضایت آگاهانه از پاسخگویان کسب شده و پژوهش دارای تأییدیه کمیته اخلاق با کد IR.USWR.REC.1398.068 بوده است.
حامی مالی
تأمین مالی این پژوهش توسط معاونت محترم تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و طی قرارداد شماره 2322/ت/98 انجام گرفته و هیچگونه شرطی مبنی بر حذف یا عدم انتشار یافتههایی که از نظر حمایتکننده پژوهش مطلوب نیست، در قرارداد وجود نداشته است.
مشارکت نویسندگان
کلیه مراحل تحقیق شامل مفهومسازی، روششناسی، بررسی، نگارش و تأیید نهایی توسط سید حسین محققی کمال و مهدی بسخا انجام شده است. تأمین مالی، سید حسین محققی کمال.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، گروه گردآوری اطلاعات و تمام سالمندان مشارکتکننده در پژوهش قدردانی میکنند.