مقدمه
در ایران، با توجه به افزایش سریع تعداد سالمندان و فراهم نبودن امکانات زیربنایی برای ارائه خدمات به این گروه، تمام زیرمجموعهها و سازمانهای دخیل در فعالیتهای سلامتمحور، باید رویکرد سالمندی سالم را به عنوان یک هدف استراتژیک در نظر گرفته و با اجرای برنامههای جامعهمحور سعی کنند سالمندان را تا حد ممکن سالم و فعال نگه دارند [1].
هماکنون در مراکز سلامت کشور برنامه مراقبتهای ادغامیافته سالمندی در حال اجرا است [2]. این استراتژی توسط سازمان بهداشت جهانی برای کشورهای منطقه مدیترانه شرقی در نظر گرفته شده و برنامه عملی آن بر اساس سه اصل؛ مشارکتِ سالمندان در فرایند توسعه، تقویت سلامت جسمی و روانی آنان و تأمین محیطهای حامی و توانمندکننده سالمندان تدوین شده است [3].
این برنامه برای پزشکان و غیرپزشکان طراحی شده و در آن از حداقل عوامل خطر و نشانههای بالینی برای شناسایی زودرس بیماری، درمان مناسب و ارجاع به موقع استفاده میشود. سالمندان از نظر اختلالات فشار خون، بیماریهای قلبی-عروقی، اختلالات تغذیهای، دیابت، اختلالات بینایی و شنوایی، افسردگی و اختلال خواب، پوکی استخوان، بیاختیاری ادراری، سل، دمانس، سقوط و تعادل و ایمنسازی ارزیابی میشوند. وزن و سنگینیِ مراقبتهای ادغامیافته سالمندی بیشتر به سمت سالمندان بیمار بوده و سالمندان سالم مورد غفلت مراقبتی و آموزشی واقع میشوند [2].
در بسیاری از مراکز به واسطه حجم کاری بالا و کمبود پرسنل آموزشدیده، یک رویکرد انفعالی در قبالِ سالمندان سالم که در این برنامه به عنوان سالمندان بدون مشکل طبقهبندی شدهاند، به چشم میخورد [4]. رویکرد جامعه و بهویژه سازمانهای متولی سلامت نظیر مراکز بهداشت به این گروه از سالمندانِ بدون مشکل حائز اهمیت است. با اجرای مراقبتهای جامعهمحور و حفظ و ارتقای سطح سلامت سالمندان میتوان از بارِ هزینهها و بیماریها در جامعه کاست و کیفیت و رضایت زندگی آنان را ارتقا داد [5].
برنامههای جامعهمحورِ سالمندی سالم، چنین چشماندازی را دنبال میکنند. بیشتر مطالعات انجامشده روی مقوله سالمندی در ایران، بر جنبههای خاصی از سالمندی نظیر مشارکت اجتماعی، سوءرفتار، توانمندسازی در بیماریهای مزمن، سبک زندگی، کیفیت زندگی، تغذیه، استقلال، تنهایی، فعالیت فیزیکی و مواردی از این دست تأکید داشته و کمتر به مقوله سالمندی سالم و مراقبتهای مربوط به آن وارد شدهاند [15-7]؛ بنابراین مطالعه حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه میتوان با توجه به شرایط موجود، خدمات سالمندی سالم در مراکز بهداشت را ارتقا داد؟
روش مطالعه
مطالعه حاضر بخشی از یک مطالعه کیفی با رویکرد تحقیق عملکردی مشارکتی است که از آبان 1395 تا اسفند 1397 در مرکز جامع خدمات سلامت شهید مطهری مشهد به انجام رسید. مشارکتکنندگان، یازده نفر از پرسنل مرکز بهداشت مطهری مشهد، 114 سالمند مراجعهکننده به مرکز فوق و خانوادههایشان بودند. جمعیت تحت پوشش مرکز مطهری در زمان مطالعه، نزدیک به پنجاه هزار نفر بود که سیزده هزار نفر از آنان را سالمندان تشکیل میدادند.
با مطالعه پروندههای ثبتشده در مرکز، مشخص شد که 550 سالمند پرونده بهداشتی دارند. با اعلان فراخوان در مرکز بهداشت، مسجد محل و اطلاعرسانی از طریق رابطین بهداشت، 130 نفر برای شرکت در پژوهش به مرکز مراجعه و ثبت نام کردند. طی دو سال انجام مطالعه، شانزده نفر از مشارکتکنندگان از مطالعه خارج و درنهایت، پژوهش با 114 نفر (54 نفر گروه آزمایش و شصت نفر گروه کنترل) به انجام رسید. معیار ورود به مطالعه برای سالمندان در ابتدا دارا بودن سن 70-60 سال، داشتن شرایط مناسب جسمی و روانی برای انجام مصاحبه و نبودن در برنامه مراقبت ویژه سالمندی بود.
معیار ورود عضو خانواده داشتن سالمند بالای شصت سال و تمایل به شرکت در مطالعه بود. از آنجا که تغییر قرار بود در محیط کاری مرکز بهداشت انجام شود؛ بنابراین تمام کارکنان مرکز به عنوان واحد پژوهش وارد مطالعه شدند. برای رضایتمندی سالمندان و خانوادهها از پرسشنامه سروکووال جهت سنجش کیفیت خدمات و جمعآوری دادههای کیفی برای کسب اطمینان از اعتبار اطلاعات، از سه شیوه مصاحبه، یادداشتبرداری میدانی و بحث گروهی متمرکز استفاده شد.
پس از کسب رضایت آگاهانه و قبل از انجام مصاحبه، هدف مطالعه برای مشارکتکنندگان بیان شد. زمان و مکان مصاحبه نیز بر اساس توافق طرفین و با نظر مشارکتکنندگان تعیین و اجازه ضبط مصاحبه اخذ شد. سپس مصاحبهها کلمه به کلمه رونویسی و تایپ شده و پژوهشگر آنها را در چند نوبت گوش داده و متن تایپشده را مرور کرد. در سراسر فرایند جمعآوری و تحلیل دادهها، هرگونه تأمل و جرقههای ذهنی مرتبط با دادهها که به ذهن محقق رسید، یادداشت و برای مصاحبههای بعدی از آنها استفاده شد.
پس از تایپ و پیادهسازی متن مصاحبهها روی کاغذ، دادهها و زیرمجموعه دادهها استخراج شدند. مصاحبهها بسته به تمایل مشارکتکنندگان در بازه زمانی 60-30 دقیقه، به صورت انفرادی و در محلی خلوت و آرام که مورد تأیید مشارکتکنندگان بود، انجام شدند. بر اساس مراحل تحقیق عملکردی، برنامه ارتقای سالمندی سالم در چهار فاز؛ جمعآوری اطلاعات اولیه و بررسی وضع موجود (تبیین و تأیید مشکل)، طراحی برنامههای تغییر، اجرای برنامههای تغییر و ارزشیابی بعد از تغییر انجام شد.
فاز اول
در این مرحله 27 مصاحبه با پرسنل، سالمندان و اعضای خانواده انجام شد. همه مصاحبهها مجدداً به مشارکتکنندگان جهت تأیید ارائه شدند. پس از تأیید، مشکلات استخراج و با برگزاری جلسات بحث گروهی متمرکز اولویتبندی شدند. از یادداشتبرداری میدانی و پرسشنامه سروکووال جهت سنجش کیفیت خدمات ارائهشده نیز جهت تأیید مشکلات استفاده شد. برای تأیید اعتبار یا مقبولیت دادههای کیفی از شیوه انعکاس بازبینی توسط مشارکتکنندگان و برای تأیید تصدیق یا اعتماد دادهها از روش بازبینی توسط همکار استفاده شد.
برای تأیید یافتههای کیفی، از فرم 22 سؤالی پرسشنامه سروکووال استفاده شد. این پرسشنامه استاندارد توسط پارسو پاراسورامان در سال 1985 تدوین شده است. ابزار فوق شکاف کیفیت را در پنج بُعد فیزیکی یا ملموس، اعتماد و اطمینان، پاسخگویی، تضمین و همدلی اندازه میگیرد. سؤالات بر اساس مقیاس لیکرت پنج درجهای نمرهگذاری شده و دامنه نمرات 110-22 بوده و کسب امتیاز 66 بیانگر حد متوسط کیفیت خدمات است.
ابعاد فیزیکی، اطمینان و پاسخگویی با چهار سؤال و ابعاد تضمین و همدلی با پنج سوال سنجیده میشوند. نمره یک نشاندهنده وضعیت خیلی بد و نمره پنج نشاندهنده وضعیت عالی در هریک از اجزای ابعاد پنجگانه است؛ بنابراین دامنه نمرات ابعاد فیزیکی، اطمینان و پاسخگویی 20-4 و دامنه نمرات ابعاد تضمین و همدلی 25-5 است [17 ،16]. روایی و پایایی این پرسشنامه توسط حیدرنیا و همکاران تأیید شده است [18]. این پرسشنامه بهطور جداگانه توسط سالمندان و خانوادهها تکمیل شد.
در گام بعد برای دستیابی به مشکلات برنامه سالمندی سالم از نظر مشارکتکنندگان، تلفیقسازی دادههای کمّی و دادههای کیفی حاصل از مصاحبه با پرسنل، سالمندان، خانوادهها و یادداشتبرداری در عرصه انجام و 24 مشکل تعیین و جهت تأیید به مشارکتکنندگان انعکاس داده شدند. پس از تأیید مشکلات، طی یک جلسه بحث گروهی مشکلات اولویتبندی شدند.
مشکلات اصلی عدم اجرای برنامه سالمندی سالم در مرکز بهداشت عبارت بودند از: روشن نبودن مفهوم سالمندی سالم برای پرسنل، فقدان ساختار مناسب برای برنامه سالمندی سالم، عدم توانمندی پرسنل در اجرای برنامه سالمندی سالم. سپس طی یک جلسه بحث گروهی، مشکلات اولویتبندیشده مورد تأیید مشارکتکنندگان قرار گرفته و راهحلهای پیشنهادی از آنان دریافت شد. راهحلها بر اساس فوریت، توافق اکثریت، قابلیت اجرایی، اسناد بالادستی سالمندی و آمادگی تیم تحقیق اولویتبندی شدند.
فاز دوم
در این مرحله برنامههای تغییر برای پرسنل، سالمندان و خانوادهها طراحی شد. سیکلهای تغییر شامل اصلاح و بهسازی فضای فیزیکی و تجهیزات، کارگاههای توانمندسازی پرسنل، تهیه و طراحی پرونده مراقبت از سالمند سالم و طراحی برنامههای بازدید منزل بود.
فاز سوم
در این مرحله برنامههای طراحیشده ارتقای سالمندی سالم اجرا شدند. سیکل بهسازی فضای فیزیکی سه ماه، سیکل توانمندسازی پرسنل هفت ماه، سیکل طراحی پرونده مراقبت شش ماه و سیکل بازدید منزل 5/4 ماه به طول انجامید. برنامه سالمندی سالم دو روز در هفته در شیفتهای عصر در محل مرکز بهداشت اجرا میشد. پرسنل به مدت چهار ماه بر اساس پرونده مراقبتی طراحی و با سالمندان سالم و خانوادهها کار شد. برنامههای آموزشی را بر اساس مبانی ششگانه سالمندی سالم (تغذیه، فعالیت فیزیکی، ارتباطات، عدم مصرف مواد، سقوط و افتادن و محیط فیزیکی) به مددجویان سالمند ارائه کردند. سپس با توجه به بازخوردها، ایرادات پرونده اصلاح و فرم نهایی تهیه شد. پرسنل دو ماه دیگر با فرمت نهایی پرونده مراقبتی کار کرده و سپس ارزشیابی نهایی انجام گرفت.
فاز چهارم
در این مرحله با استفاده از روشهای کمّی و کیفی پس از اجرای برنامههای تغییر، اطلاعات جمعآوریشده با اطلاعات قبلی مقایسه شدند.
یافتهها
در این مطالعه هشت مراقب سلامت، یک پزشک، یک منشی، یک نیروی خدماتی همراه با 54 سالمندان سالم و خانواده آنها شرکت داشتند. میانگین سنی مراقبین سلامت 2/7±32/4 سال و میانگین سابقه کاری 8/3 سال بود. میانگین سنی سالمندان، 3/9±64/3 سال بود.
نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکتکنندگان که در جدول شماره 1 آمده، نشان داد عدم رضایت سالمندان و خانوادهها به رضایتمندی آنان، مقررات محوری به مراقبت سازماندهی شده، عدم آگاهی از سالمندی سالم، به شناخت سالمند سالم و ارزیابی نیازهای او، عدم آموزش به سالمندان سالم به برنامه منظم آموزشی بر اساس نیازهای سالمند، عدم توانمندی پرسنل به توانایی و مهارت پرسنل در کار با سالمند سالم، عدم ارتباط با خانوادهها به مشارکت خانواده در مراقبت از سالمند سالم، تغییر پیدا کرد.
علاوه بر تغییرات کیفی، نمره کلی و ابعاد پنجگانه پرسشنامه سروکووال (جدول شماره 2) نشان داد شکاف کیفیت در مرحله بعد از تغییرات، نسبت به قبل، کاهش معنادار داشته است (0/001=P) که به معنی بهبود کیفیت خدمات است.
بحث
مطالعه حاضر با هدف کلی ارتقای کیفیت مراقبت سالمندی سالم به انجام رسید. مشارکتکنندگان معتقد بودند که مراقبت سالمندی سالم، باید به صورت مدون، تخصصی، دقیق، توأم با آموزش و همراه با مشارکت فعال سالمندان و خانوادهها، انجام شود. از دیدگاه مشارکتکنندگان، این موقعیت از طریق فرایندهای توانمندسازی پرسنل، اصلاح ساختار و فضای فیزیکی و استانداردسازی مراقبت از سالمند سالم، قابل دستیابی بوده و به وسیله شاخصهایی چون رضایتمندیِ سالمندان و خانوادهها، اعتماد و اطمینان، مشارکت در مراقبت، افزایش آگاهی، اختیار و استقلال حرفهای، پاسخگویی، مسئولیتپذیری و انجام مراقبت سازماندهی شده، قابلیت شناسایی و اندازهگیری دارد.
ارائه باکیفیت مراقبتهای سالمندی سالم، از دغدغههای سیاستگذاران و مجریان برنامههای مراقبت سالمندی بوده و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن، راهنمایی برای ارائه راهکارهای مناسب، به منظور ارتقای کیفیت اینگونه مراقبتها است. وِنکاتاپورام و همکاران خدمات باکیفیت سالمندی را یک حق طبیعی و فرایندی در راستای عدالت در سلامت ارزیابی میکنند [19].
در مطالعه یاسُبانت برنامهها و سیاستهای سالمندی محدودیت داشته و بهطور مؤثر اجرا نمیشوند، وی دارا بودن یک سیاست جامعِ مبتنی بر شواهد برای سالمندی سالم را یک نیاز فوری قلمداد میکند [20]. در همین راستا، سوا و همکاران یک دستورالعمل متمرکز بر سالمندی سالم، برای سیاست بهداشت عمومی را یک اولویت و ضرورت میدانند [21]. بیشتر مدلهای مراقبت از سالمندان برای محیطهای درمانی و بیمارستانی طراحی شدهاند. «مدل بهبود مراقبت پرستاران از سالمندان سیستم سلامت» مدلی است که منابع و حمایتهای فنی را برای سیستمهای بیمارستانی پیشنهاد میکند تا از این طریق شواهدی جهت حرکت پرستاری سالمندان از سطح دانش به سمت عملکرد ایجاد شود [22].
اجزای اصلی این مدل عبارتاند از: اصول راهنما، رهبری، ساختارهای سازمانی، محیط فیزیکی، رویکردهای بیمار و خانوادهمحور، عملکردهای حساس به سالمندی، صلاحیت کسانی که با سالمندان کار میکنند، منابع و فرایندهای بینرشته ای [23]. برخی از یافتههای مطالعه عملکردی حاضر مشابه اجزای مدل بهبود مراقبت پرستاران از سالمندان سیستم سلامت است. مواردی همچون نقش و اهمیت محیط فیزیکی و ساختارهای سازمانی در ارائه مراقبت باکیفیت به سالمندان سالم، توانمند بودن پرسنلی که با سالمند کار میکنند، مشارکت دادن خانواده در مراقبتها، رویکرد همکاری و بهرهگیری از سایر تخصصهای موجود در مرکز بهداشت، ازجمله این شباهتها است.
علاوه بر مدل بهبود مراقبت پرستاران از سالمندان سیستم سلامت، مدلهای دیگری نیز برای مراقبت از سالمندان طراحی شدهاند، ازجمله پرستار منبع سالمندانو برنامه زندگی سالمندان بیمارستان. به طور کلی هدف اصلی این مدلها جلوگیری از ایجاد و گسترش عوارض در سالمندان بستری در بیمارستانها است. این مدلها بر ارتباطات بینرشتهای در مراقبت سالمندان تأکید داشته و داشتن یک برنامهریزی مدون برای ترخیص هرچه سریعتر سالمند از بیمارستان را ضروری میدانند [25 ،24].
وجه تمایز اصلی مدل مراقبت سالمندی پویا که برآیند نهایی تحقیق عملکردی حاضر بود، با مدلهای مراقبتی ذکر شده است که این مدل برای سالمندان سالم و غیربیمار طراحی شده و سعی دارد. با آموزش اصول و پایههای سالمندی سالم، سلامت سالمندان را حفظ و ارتقا دهد. این رویکرد با توانمندسازی مراقبان سلامت و آموزش سالمندان و خانوادهها امکانپذیر بوده و یک رویکرد «مراقبت مشارکتی جامعهمحور» دارد.
این رویکرد مطابق با توصیه سازمان بهداشت جهانی مبنی بر ضرورت مراقبتهای بهداشتی اولیه و پیشگیری سطح اول است که هدف اصلی آن جلوگیری از بروز بیماریها و رکن اصلی اجرایی آن آموزش سلامت است. در مدل مراقبت پویای سالمندی سالم سعی شد که خدمات سالمندی در مرکز مطهری واجد مشخصات جامع و کامل بودن، هماهنگ ارائه شدن، در دسترس و با کیفیت بودن باشد.
نتایج حاصل از مصاحبه با پرسنل مشارکتکننده نشان داد که یکی از علل اصلی عدم اجرای برنامه مراقبت سالمندی سالم، روشن نبودن مفهوم سالمندی سالم برای پرسنل است. مطالعات مختلف، جنبههای متفاوتی را برای سالمندی سالم مطرح کردهاند.
در مطالعه متاسنتز سانگ و کانگ، پنج مفهوم توانایی انجام کار به طور مستقل، فقدان علائم بیماری یا مدیریت این علائم، سازگاری و پذیرش توأم با خوشبینی، ارتباط و پیوستگی با دیگران و داشتن انرژی کافی را به عنوان مضامین سلامت از نظر سالمندان گزارش میکند [26]. اسدی نوقابی و همکاران نیز در مطالعه آنالیز مفهوم سلامت از نظر سالمندان، رسیدن به یک تعریف روشن و واضح از وضعیت سلامت سالمندان را پیشنیاز ضروری برای ارائه خدمات و مراقبتهای مناسب برای این گروه سنی دانستند [27].
همانگونه که مشاهده میشود از دیدگاه این مطالعات، ابعاد مختلفی برای سالمندی سالم ذکر شده است. علت احتمالی این تفاوت، شاید اختلاف در فرهنگِ واحدهای پژوهش و نیز سطح و گستردگی خدمات ارائهشده توسط سیستمهای بهداشتی و اجتماعی در ممالک مختلف به گروه سالمندان باشد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مفهوم سالمندی سالم وابسته به فرهنگ و میزان توسعهیافتگی جامعه بوده و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
در این مطالعه یکی از عوامل بازدارنده مراقبت سالمندی سالم، نبودِ تجهیزات و ساختار فیزیکی مناسب برای ارائه مراقبت از سالمندان بود. وجود فضای فیزیکی مناسب با ایجاد دیدگاه مثبت در دریافتکنندگان و ارائهدهندگان خدمات میتواند نقش مؤثری در ارتقای کیفیت خدمات داشته باشد [28]. از این نظر، محیط فیزیکی بسیاری از مراکز بهداشتی مناسب نبوده و حس خوبی در مراجعان به وجود نمیآورد. در همین راستا مطالعه صافی و همکاران نشان داد که از نظر 325 دریافتکننده خدمات در مراکز بهداشتی شمال تهران، بیشترین شکاف کیفیت، مربوط به فضای فیزیکی و ملموس است [29].
نتایج مطالعه معتقد و همکاران نیز تأیید کرد که در چهار مرکز بهداشتی و درمانی واقع در غرب تهران شکاف کیفیت در همه ابعاد پنجگانه پرسشنامه سروکووال وجود دارد [17]. برنامه آزمایش توانست کیفیت شکاف بین ادراک و انتظار سالمندان از خدمات ارائهشده در مرکز را بهطور قابل ملاحظهای کاهش داده و باعث بهبود و ارتقای مراقبتهای سالمندی سالم شود. یکی دیگر از نتایج مثبت اصلاح ساختار فیزیکی این بود که با ایجاد تغییرات عینی و محسوس پرسنل به این باور رسیدند که امکان ایجاد تغییر وجود دارد و با کاهش مقاومت، آماده شرکت در طراحی اجرا و ارزشیابی سایر سیکلهای تغییر شدند.
یکی از عوامل مؤثر بر کیفیت مراقبتهای سالمندی سالم، آموزش مناسب و توانمندسازی نیروی انسانی است. مشارکتکنندگان در مطالعه حاضر، قبل از آغاز پژوهش، هیچگونه آموزش رسمی در خصوص مراقبت از سالمند سالم دریافت نکرده بودند. مطالعه جعفری و همکاران نشان داد ارتقای یادگیری سازمانی، یکی از راهکارهای اصلی توانمندسازی کارکنان بهداشتی است [30].
توانمندسازی موجب میشود کارکنان با فراگیری دانش، مهارت و انگیزه بتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند. در مطالعه حاضر، توانمندسازی پرسنل از طریق بازآموزی و یادگیریِ مطالبِ مربوط به سالمندی سالم، در واقع نوعی استراتژی تغییر بود که طی آن ابتدا آموزش پرسنل توسعه یافت و سپس سالمندان و خانوادهها از طریق پرسنل توانمند شدند. برای پرسنل مرکز بهداشت، سالمندی سالم یک نوع چالش بود و پرسنل به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با این چالش به یادگیری مهارتهای جدید نیاز دارند.
در این راستا، بحثهای گروهی متمرکز و کارگاههای توانمندسازی بر این پایهها استوار بود که برای ایجاد برنامه سالمندی سالم در مرکز مطهری چه چیزی باید بهبود داده شود؟ چگونه باید بهبود داده شود؟ چه نتایجی به واسطه بهبود مد نظر است؟ فرایند بهبود چگونه باید اجرا شود؟ پیامدهای بهبود چه مواردی هستند؟
یکی از مفاهیم مطالعه حاضر، پاسخگویی بود. پرسنل در ابتدا پاسخگویی مناسبی در قِبال نیازهای سالمندان سالم و خانوادههای آنان نداشتند. همسو با نتایج مطالعه حاضر مبنی بر پاسخگویی نامناسب پرسنل و سیستم سلامت در برابر مددجویان، مطالعه طراحی و همکاران نشان داد که در مراکز بهداشتی شهرستان خرمآباد از نظر کیفیت خدمات، بیشترین شکاف کیفیت مربوط به بُعد پاسخگویی بود [31]. تحلیل پرسشنامه سروکووال نشان داد که نمره پاسخگویی از 11/10 در مرحله قبل از آزمایش به 13/25 در مرحله بعد از آزمایش رسیده که بیانگر افزایش قابلتوجه در این بُعد از کیفیت خدمات است.
طبقه پدیدآمده دیگر در مطالعه حاضر، مسئولیتپذیری در برابر سالمند سالم و خانوادهها بود. ارتقای سلامت، فرایندی است که طی آن افراد، گروهها و جوامع برای حل مشکلات بهداشتی خود توانمند میشوند. یکی از ارکان اصلی ارتقای سلامت، مسئولیتپذیری در برابر سلامت است. طبعاً این مسئولیت در درجه اول متوجه خود فرد است، اما با یک نگاه کلنگر و در نظر گرفتن این نکته که حفظ و توسعه سلامت از مهمترین وظایف مراکز و پرسنل بهداشتی است، میتوان به این نتیجه رسید که پرسنل ارائهدهنده خدمات در برابر سالمندان دریافتکننده خدمت دارای مسئولیت هستند. مسئولیتِ ارائه مراقبتِ باکیفیت، مسئولیتِ استمرار و تدام مراقبتها، مسئولیتِ آموزش و یادگیری سالمندان، جنبههایی از این مفهوم به شمار میآیند.
در این راستا، نصیریپور و همکاران در مطالعه خود، میزان مسئولیتپذیری کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان نور را در حد متوسط به بالا گزارش کردند [32]. بیکزاد و همکاران نیز در مطالعه خود رابطه مثبت بین مسئولیتپذیری و رضایت شغلی در بین پرستاران گزارش کردند. این مطالعه روی 316 پرستار در تبریز انجام شد و نویسندگان مسئولیتپذیری را شاخص مناسبی برای پیشگویی عملکرد در بسیاری از مشاغل دانسته و بیان میکنند که هر اندازه پرستاران از روحیه مسئولیتپذیری برخوردار باشند، به همان اندازه در تأمین سلامت و رفاه مددجویانی که عهدهدار خدمترسانی به آنها هستند، کارآمدتر خواهند بود و خشنودی از کار را کسب خواهد کرد [33].
یکی دیگر از مفاهیم پدیدآمده در مطالعه حاضر، استقلال در برنامهریزی در ارائه مراقبت به سالمند سالم بود. این مفهوم برآمده از انجام سازماندهی مراقبتی توسط پرسنل، بهکارگیری استاندارد مراقبتی توسط پرسنل و انجام کار علمی و تخصصی با سالمند سالم است. اِسکار در یک مطالعه کیفی در نروژ با استفاده از بحث گروهی متمرکز و مصاحبههای عمیق با یازده پرستار، با 2 تا 3 سال سابقه کار، چهار مضمون داشتن نگاه کلان و جامع، شناخت بیمار، آگاهی از دانستههای خود و جرأت داشتن را به عنوان مولفههای اسقلال در محیط کار گزارش کرد [34].
همراستا با مفهوم نگاه کلان و جامع ذکرشده در مطالعه اِسکار، در تحقیق عملکردی حاضر نیز برخورداری از یک نگاه کلان نسبت به سالمندی جزو ضروریات زیرساختی برنامه مراقبت بود [34]. شاید بتوان ادعا کرد که یکی از علل عدم اجرای برنامه سالمندی سالم در مراقبتهای ادغامیافته، فقدان همین نگرش کلان و گسترده است. نگاه نارسایی که باعث میشود، برنامه مراقبتی فقط به سالمندان بیمار و مشکلدار محدود باشد.
جنبه دیگر برخورداری برنامه مراقبت پویا از نگاه کلان، این مسئله است که برنامه مراقبت فقط متوجه به شخص سالمند نبوده و قسمتی از مراقبت باید متوجه خانوادهها شود. در صورتی که قبل از اجرای تحقیق عملکردی، خانوادهها مشارکتی در زمینه مراقبت از سالمند خود نداشتند. از سوی دیگر، نگاه کلان برنامه مراقبتی این نکته را متذکر می شود که نباید منتظر بیمار شدن سالمندان بود، تا به آنها ارائه خدمت کرد، بلکه وظیفه اصلی مرکز بهداشت به عنوان یک سیستم آن است که با برنامههای آموزشی حداقل سالمندان را به افرادی مستقل و سالم تبدیل کند.
اوشُدی و همکاران در یک مطالعه فنومنولوژی طی 48 مصاحبه نیمهساختارمند با پرستاران، عملکرد مستقل، کار تیمی، داشتن آگاهی و مهارت حرفهای، درگیر بودن در فرایند استقلال، موانع پیرامون استقلال و لزوم حمایت از توسعه استقلال به عنوان مضامین بهدستآمده از مطالعه گزارش کردند. نویسندگان استقلال را یک مفهوم کلیدی در نقشهای مراقبتی پرستار معرفی کردهاند [35]. برخی از یافتههای مطالعه عملکردی حاضر نظیر کار تیمی و مشارکتمحور در مراقبت سالمندی سالم، ارتقای سطح دانش، انگیزش و عملکرد پرسنل به عنوان پیش نیاز اصلی توانمندسازی آنان و انجام بازدیدهای منزل بهطور مستقل، با نتایج مطالعه اوشُدی همسو است.
نتیجهگیری نهایی
هدف نهایی مطالعه حاضر، ارتقای کیفیت مراقبت سالمندی سالم، از طریق تحقیق عملکردی مشارکتی بود. در این خصوص به نظر میرسد مشکل اصلی پرسنل مرکز بهداشت، عدم توانمندی و نداشتن یک مدل اجرایی مشخص، برای کار با سالمندان سالم و خانوادهها بود. با آموزش کارگاهی مفهوم سالمندی سالم و ابعاد آن، سطح دانش و آگاهی پرسنل در این زمینه ارتقا پیدا کرده و به تدریج نگرش آنان نیز اصلاح و جهت کار با سالمند دارای انگیزه مناسب شدند.
در همین راستا، پرسنل ارتباطات خود با سالمندان و خانوادهها را بهبود بخشیده و موفق به جلب مشارکت آنان برای شرکت در برنامههای سالمندی سالم شدند. پرونده مراقبت از سالمند سالم به تدریج و طی کار عملی با سالمندان توسط پرسنل طراحی شد و به عنوان یک راهنما و استاندارد کاری در نظر گرفته شد. با ارائه خدمات باکیفیت، پاسخگویی و ایجاد حس احترام، به تدریج اعتماد بین پرسنل با سالمندان و خانوادهها ایجاد و زمینه مناسب برای اجرای برنامههای بازدید منزل فراهم شد.
این برنامهها به استمرار و تداوم برنامه سالمندی سالم کمک کرده و به تصمیمات مراقبتی مبتنی بر شواهد و مستندات عینی یاری رساندند. برآیند نهایی این تغییرات، رضایتمندی سالمندان سالم، خانوادهها و همینطور خود پرسنل بود. برنامه مراقبت پویا توانست با ویژگیهای جامع، مستمر، حمایتی، فعال و مشارکتمحور بودن، توانست کیفیت مراقبت ادغامیافته در راستای سالمندی سالم در مرکز بهداشت مطهری مشهد را ارتقا دهد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این مطالعه همه اصول اخلاقی رعایت شده است. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند و اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این تحقیق با حمایت و تأیید معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از کلیه سالمندان و خانوادههای آنان و نیز کادر مرکز بهداشت مطهری که در این مطالعه مشارکت داشتند، تشکر و قدردانی میکنند.