جدول شماره 5، توزیع تعداد سطوح مختلف سبک زندگی در سالمندان 2 کشور را نشان میدهد.
بیشتر سالمندان در ایران و عراق به ترتیب 74/9 درصد و 58/9 درصد سبک زندگی سالم در حد متوسط داشتند.
برای تعیین عوامل پیشگوییکننده سبک زندگی و تعیین مدل نهایی در هریک از 2 کشور ایران و عراق از مدل رگرسیون خطی چندگانه به روش پسرو استفاده شد. در این روش ابتدا همه متغیرها وارد مدل میشوند و سپس منطبق با یک الگوریتم، متغیرهای دارای کمترین همبستگی جزئی با پاسخ، از مدل خارج میشوند تا درنهایت، بتوان با این شیوه به بهترین مدل دست پیدا کرد. نتایج برازش 2 مدل رگرسیونی در جدولهای شماره 6 و 7 آمده است.
ضمناً علاوه بر نتایج مربوط به ضرایب رگرسیونی و وضعیت معنادار شدن آنها، اندازه اثر نیز گزارش شده است. مقادیر اندازه اثر 0/01، 0/06 و 0/14 به ترتیب به عنوان اندازه اثرهای کوچک، متوسط و بزرگ تعریف شدهاند [18]. مقدار بیشتر اندازه اثر نشاندهنده قدرت پیشگوییکنندگی بیشتر آن متغیر است.
یافتههای جدولهای شماره 6 و 7 نشان میدهد در سالمندان ایرانی متغیرهای سن، خودارزیابی سلامت، سوءمصرف موادمخدر، رضایت از درآمد، رضایت شغلی، تأهل و همراهان زندگی دارای رابطه معنادار با سبک زندگی سالم هستند. در سالمندان عراقی متغیرهای سن، جنس، خودارزیابی سلامت، مصرف سیگار، رضایت از درآمد و همراهان زندگی رابطه معنادار با سبک زندگی سالم دارند.
بر اساس اندازه اثرهای گزارششده در مدل مربوط به ایران، بالاترین نقش پیشگوییکنندگی را متغیر موادمخدر دارد، اما در عراق بالاترین تأثیر مربوط به رضایت از درآمد است. همچنین بر اساس نتایج، ضریب تعیین تعدیلشده مدل رگرسیونی در ایران و عراق به ترتیب 25 درصد و 37 درصد بود و به این مفهوم است که در ایران این مدل قادر است تنها 25 درصد تغییرات پاسخ (نمره سبک زندگی سالم) را تبیین کند، اما در عراق 37 درصد تغییرات نمره سبک زندگی سالم توسط مدل ارائهشده قابل تبیین و پیشگویی است.
بحث
فرایندهای اجتماعی اقتصادی بر سبک زندگی تأثیر میگذارد و سبک زندگی سالمندان تحت تأثیر تفاوت جوامع قرار دارد [6]. مطالعه حاضر که با هدف مقایسه وضعیت سبک زندگی سالم در سالمندان ساکن در ایران و عراق انجام شد، نشان داد در ایران، شهر مشهد، میانگین نمرات سبک زندگی سالمندان، با توجه به نقاط برش پرسشنامه، در سطح متوسطی قرار داشت. حدود 75 درصد سالمندان، سطح متوسطی از سبک زندگی سالم داشتند و سطح زندگی نیم درصد آنان نامطلوب بود. این یافتهها با مطالعات زیادی، ازجمله زارعی و همکاران (سبزوار)، بابک و همکاران (اصفهان)، محمدی و همکاران (تهران) و کاوه و همکاران (شیراز) همخوانی داشته [5، 13، 19، 20]، اما در عین حال با مطالعات محمودی (ساری)، فلوئل (توکیو) و اسدی بروجنی همراستا نبود [8, 21, 22].
این یافتهها نشان میدهد در بیشتر شهرهای مطالعهشده در ایران، سالمندان سبک زندگی متوسطی دارند. تفاوت عمده در درصد سالمندانی است که سبک زندگی آنها، مطلوب گزارش شده است. در مطالعه حاضر، حدود 25 درصد سالمندان سبک زندگی سالم در حد مطلوب داشتند. در مطالعاتی که در زمینه سبک زندگی سالمندان در شهرهای ساری، شیراز و اصفهان انجام شده، نتایج همین گونه است، اما مطالعاتی که در کلانشهر تهران انجام شده، درصد سطح مطلوب سبک زندگی سالمندان پایینتر گزارش شده که بر وضعیت بهتر سبک زندگی سالمندان در شهرستانها نسبت به تهران دلالت دارد [5، 8، 19].
در عراق، شهر نجف نیز میانگین نمرات سبک زندگی سالم سالمندان با توجه به نقاط برش پرسشنامه، در سطح متوسطی قرار داشت و بیشتر سالمندان (59 درصد)، سبک زندگی سالم متوسطی داشتند و سطح زندگی نامطلوب گزارش نشد. اگرچه مطالعه مشابهی در عراق جهت مقایسه نتایج یافت نشد، اما این نتایج با بسیاری مطالعات مشابه در ایران، ازجمله بابک و همکاران (اصفهان)، زارعی و همکاران (سبزوار)، محمدی و همکاران (تهران) و کاوه و همکاران (شیراز) مطابقت دارد [6، 13، 19، 20]. نکته متفاوت، اما قابل ملاحظه، درصد سالمندان عراقی بود که سطح سبک زندگی سالم آنها در حد مطلوب بود که 41 درصد گزارش شد.
در مقایسه سبک زندگی سالم بین سالمندان کشورهای ایران و عراق، اگرچه نمره سبک زندگی سالم سالمندان ایرانی، از نظر آماری، به طور معناداری پایینتر از سالمندان عراقی بود، اما بر اساس اندازه اثر گزارششده (0/009)، این تفاوت از لحاظ بزرگی قابلتوجه نبوده و میتوان معنادار شدن این اختلاف را ناشی از حجم بالای نمونه دانست. البته در مقایسه حیطههای سبک زندگی سالم، نتایج نشان داد سالمندان عراقی به جز در حیطه ورزش و سرگرمی و روابط بینفردی و اجتماعی در تمام ابعاد دیگر سبک زندگی، نمرات بهتری نسبت به سالمندان در ایران کسب کردند. نتایج مطالعه دهداری در ایران نشان داد سالمندان در سطح بالایی در معرض سوءتغذیه شدید قرار دارند که نیازمند توجه بیشتر به این گروه سنی است [23].
شاید از همین روست که سالمندان ایرانی در حیطه تغذیه نتوانستهاند وضعیت مطلوبتری را در مقایسه با عراق داشته باشند. در رابطه با حیطه مدیریت استرس، اگرچه میدانیم زخمهای روانی و عاطفی جنگ در عراق بسیار زیاد است و هزاران نفر به کمکهای بهداشت روان نیاز دارند، اما سلامت روان جزء کلیدی بسیاری از پروژههای پزشکان بدون مرز در کشور عراق است و تیمهایی از پزشکان، روانشناسان و مشاوران واجد شرایط هستند که مراقبتهای حیاتی و حمایت از موارد متوسط و شدید، ازجمله سندروم استرس پس از سانحه، افسردگی، اسکیزوفرنی و اضطراب شدید را برای افراد جامعه عراق ارائه میکنند [24].
از همین رو انتظار میرود سالمندان در عراق نیز تحت تأثیر این گونه خدمات قرار گرفته باشند. از طرف دیگر، سالمندان ایرانی نسبت به سالمندان عراقی در حیطه ورزش و سرگرمی به طور معناداری نمرات بالاتری داشتند. بنابر اظهارات پژوهشگران نزدیک به 74 درصد سالمندان در ایران ورزش میکنند و 60 درصد از اوقات فراغت خود راضی هستند و نیمی از آنان دستگاههای بدنسازی در پارکها را کافی و مناسب میدانستند. شاید علت کسب نمرات بهتر سالمندان ایرانی در حیطه ورزش و سرگرمی را میتوان به این مسئله مرتبط دانست[25].
همچنین اگرچه تفاوت معناداری به لحاظ آماری بین 2 کشور عراق و ایران در حیطه روابط بینفردی و اجتماعی وجود نداشت، اما علت کسب نمرات بالاتر سالمندان ایرانی در این حیطه را شاید بتوان به این یافته در مطالعات مداح مربوط دانست که دید و بازدید از اقوام و آشنایان از فعالیتهای رایج اوقات فراغت در سالمندان ایرانی نسبت به سایر کشورهاست [26].
یافتهها نشان داد در ایران متغیرهای سن، خودارزیابی سلامت، سوءمصرف موادمخدر، رضایت از درآمد، رضایت شغلی، داشتن همسر و همراهان زندگی قادرند میانگین نمرات سبک زندگی را تبیین یا پیشبینی کنند. این مدل در ایران تنها قادر است 25 درصد از تغییرات نمره سبک زندگی کل را تبیین کند که متوسط محسوب میشود. در عراق نیز متغیرهای سن، جنس، خودارزیابی سلامت، مصرف سیگار، رضایت از درآمد و همراهان زندگی، تبیینکننده میانگین نمرات سبک زندگی بودند که 37 درصد از تغییرات نمره سبک زندگی توسط مدل ارائهشده قابل تبیین و پیشگویی است که متوسط است. در برخی مطالعاتی که در ایران انجام شده، عوامل تأثیرگذار دیگری نیز بر سبک زندگی مؤثر گزارش شده است.
محمدی و همکاران در مطالعه خود متغیرهایی مانند سن، تحصیلات، بیماری مزمن، تأهل، همراهان زندگی و منطقه سکونت را به عنوان عوامل پیشبینیکننده معرفی کردهاند [13]. در مطالعه اسدی نیز سبک زندگی سالمندان با جنس، تحصیلات، سطح درآمد، وضعیت تأهل، ترتیب زندگی، وضعیت مسکن و سن ارتباط معناداری داشته است [22].
بر اساس اندازه اثرهای گزارششده در مدل رگرسیون، در ایران بالاترین نقش پیشگوییکنندگی را متغیر موادمخدر ایفا میکند به نحوی که متوسط نمره سبک زندگی در سالمندان ایرانی که موادمخدر مصرف میکنند 12/5 نمره پایینتر از سالمندان ایرانی است که موادمخدر مصرف نمیکنند، اما در عراق بالاترین تأثیر مربوط به رضایت درآمد است، به طوری که متوسط نمره سبک زندگی سالم در سالمندان عراقی که از درآمد خود راضی هستند،7/26 نمره بالاتر از سالمندانی است که از درآمد خود راضی نیستند. این نتایج با توجه به تفاوتهای موجود در 2 کشور از نظر این متغیرها، مخصوصاً متغیر رضایت از درآمد که در سالمندان عراقی، سطح مطلوبتری دارد، منطقی به نظر میرسد.
در بررسی رابطه بین متغیر وضعیت همراهان زندگی و سبک زندگی، نتایج نشان داد متغیر همراهان زندگی بر سبک زندگی سالمندان در هر 2 کشور ایران و عراق تأثیر معناداری داشته است، به طوری که در هر 2 کشور ایران و عراق سالمندانی که با همسر و فرزندان خود زندگی میکنند، میانگین نمرات سبک زندگی بهتری داشتهاند. در کشور عراق، نمرات افرادی که با همسر و فرزندانش زندگی میکند، 13/40 نمره و در ایران 17/53 نمره بیشتر از افرادی است که با بستگان خود زندگی میکنند.
این یافتهها با مطالعات محمودی و همکاران و بابک و همکاران کاملاً همخوانی دارد [6، 8] که این امر با توجه به وضعیت فرهنگی ایران و عراق قابل توجیه است و حمایتهای فرزندان از والدین و ارتباط نزدیک با آنان میتواند دلیل افزایش نمرات کلی سبک زندگی باشد؛ بنابراین باید سیاستگذاریهای دولت به سمتی پیش رود که سازمانهایی، مانند وزارت رفاه و امور اجتماعی و سازمانهای حمایتی، مانند بهزیستی، حمایتهای مالی ویژهای از این افراد داشته باشند تا خانوادههایی که از نظر مالی قادر به نگهداری از سالمند نیستند به این امر تشویق شده و همه سالمندان بتوانند از فواید زندگی همراه خانواده منفعت ببرند [14].
نتایج پژوهش حاضر نشان داد در عراق میانگین نمرات سبک زندگی در افراد بیسواد 18/95 نمره پایینتر از سالمندانی است که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند. سطح بالاتر تحصیلات فواید متعددی بر سلامت، ازجمله تأثیر روانی، اجتماعی و رفتاری دارد. افراد با سطح تحصیلات بالاتر با احتمال کمتری خود را در معرض خطرات سلامت قرار میدهند؛ بنابراین سواد عمومی در کنار سواد سلامت باید از طریق رسانههای صوتی و تصویری، افزایش داده شود تا بر سبک زندگی سالمندان اثرگذاری داشته باشد [8].
از محدودیتهای مطالعه حاضر میتوان به خودگزارشی بودن پرسشنامههای تحقیق اشاره کرد که ممکن است بر صحت دادهها تأثیرگذار باشد. برای کاهش اثرات منفی، سعی شد با تماسهای متعدد و توضیح سؤالات احتمالی واحدهای پژوهش و جایگزین کردن افرادی که پرسشنامهها را ناقص تکمیل کردهاند، احتمال خطای دادهها را کاهش داد. همچنین به دلیل اینکه یافتههای این تحقیق، محدود به سالمندان شهرهای مشهد و نجف بوده است؛ بنابراین باید در تعمیم نتایج به هریک از کشورهای مطالعهشده، محتاطانه عمل کرد.
نتایج حاصل از این مطالعه میتواند با شناسایی عوامل مهم پیش بینیکننده به اولویتیابی برنامهها در زمینه سبک زندگی سالم افراد سالمند به مدیران، برنامهریزان و مشاوران خانواده کمک کند. همچنین علاوه بر کاربرد نتایج در مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، به مدیران در سایر سازمانهای مرتبط با سلامت در واحدهایی مانند شهرداریها برای برنامهریزی برای افزایش وسایل ورزشی برای کمک به فعالیت سالمندان، مخصوصاً در کشور عراق مفید خواهد بود.
با توجه به اینکه مطالعه حاضر روی سبک زندگی سالم سالمندان شهر نجف در عراق و مشهد در ایران انجام شده است، برای تعمیمپذیری بیشتر نتایج پیشنهاد میشود مطالعات وسیعتری بین سایر شهرهای 2 کشور تکرار شود تا نتایج و شواهدی قطعیتری از سبک زندگی سالم سالمندان و عوامل تأثیرگذار بر آن فراهم شود.
نتیجهگیری نهایی
یافتههای پژوهش نشان داد نمره سبک زندگی سالم سالمندان در 2 کشور عراق و ایران در حد متوسط بوده و بین 2 کشور، تفاوت معنادار، اما کماهمیت وجود دارد. عوامل سن، خودارزیابی سلامت، رضایت از درآمد و همراهان زندگی، در هر 2 کشور رابطه معنادار با سبک زندگی سالم داشتند. بالاترین نقش پیشگوییکنندگی را متغیر موادمخدر و رضایت از درآمد، به ترتیب در ایران و عراق داشتند. هر 2 کشور، به خصوص ایران، نیاز به توجهات دقیقتری در برنامهریزیهای سیاستگذاران در حوزه سبک زندگی سالم در دوره سالمندی، مخصوصاً در حیطههای پیشگیری، تغذیه سالم و مدیریت استرس دارند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد با کد رهگیری 991493 است. برای رعایت ملاحظات اخلاقی، علاوه بر تکمیل فرم رضایت آگاهانه توسط مشارکتکنندگان در پژوهش، به آنها درباره محرمانه بودن اطلاعات اطمینان داده شد و بر همین اساس به هریک از پرسشنامهها کد داده شد. پژوهش حاضر کد اخلاق به شماره IR.MUMS.NURSE.REC.1399.107 دارد.
حامی مالی
معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی مشهد حامی مالی این تحقیق بوده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: محمود بخشی، اکرم قنبری مقدم؛ روششناسی: محمود بخشی، صادق محسن الگیماوی، اکرم قنبری مقدم؛ جمعآوری دادهها: محمود بخشی، صادق محسن الگیماوی، حسنین الخالدی؛ تحقیق و بررسی، نگارش و ویراستاری مقاله: همه نویسندگان؛ تحلیل دادهها: محمود بخشی، وحید قوامی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان مقاله از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی مشهد، افراد شرکتکننده در پژوهش و نیز همه پرسنل مراکز بهداشتی و درمانی مطالعهشده تشکر میکنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |