مقدمه
امروزه به دلیل افزایش جمعیت سالمندان به دنبال کاهش موالید، بهبود وضعیت بهداشت، افزایش امید به زندگی و کاهش مرگومیر، سالمندی به یک پدیده مهم جهانی تبدیل شده است [
1]. طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، تعداد سالمندان در کشورهای آسیای جنوب غربی (ازجمله ایران) در سال 2000 حدود 7 درصد کل جمعیت بوده و این رقم تا سال 2030 به 15 درصد خواهد رسید [
2].
طبق پیشبینیهای سازمان بهداشت جهانی، تقریباً 75 درصد سالمندان جهان تا سال 2050 در کشورهای درحالتوسعه زندگی خواهند کرد [
3, 4]. آسیبپذیری یک مفهوم گسترده در ارزیابیهای جامع سالمندی است که هدف آن ارائه چشمانداز بالینی و علمی در قالب ارائه یک مراقبت واحد است که برخلاف ارزیابیهای عملکردی انفرادی و جداگانه سعی دارد تا نتایج کاهش در تغییرات فیزیولوژیک را نیز همراه با پدیده سالمندی ارزیابی کند و پیامدهای آن را بدون توجه به علل آن توصیف کند [
5].
در سنین سالمندی سیستمهای بدن در برخی از ذخیرههای هومئوستاتیک خود دچار کاهش میشوند که اگر این کاهش از یک حد آستانه (حدوداً 30 درصد) بیشتر شود، مکانیسمهای احیا در بدن نمیتوانند هومئوستاز بدن را حفظ کنند [
6] و درنتیجه فرد دچار آسیبپذیری در نظام فیزیولوژیک بدن میشود. سندرم آسیبپذیری که در چند دهه اخیر واژهای متداول و شناختهشده در حوزه طب سالمندی و سالمندشناسی شده است، ترکیبی از سارکوپنیا، سوءتغذیه، التهاب مزمن، فعالیت بدنی کم و خستگی است که توأم با تغییراتی در سیستمهای فیزیولوژیک مواردی مانند سقوط، دلیریوم و ناتوانی را افزایش میدهد و منجر به نتایج نامطلوبی در وضعیت سلامت، از قبیل انواع ناتوانیها، کاهش کارکرد، افت کیفیت زندگی، بستری شدنهای مکرر، افزایش نیاز به بستری در آسایشگاه و حتی مرگ میشود [
7, 8].
مطالعات انجامشده نقش عوامل متعددی را در ایجاد آسیبپذیری نشان دادهاند: عوامل اجتماعی، مانند فقر، تنها زندگی کردن و سطح تحصیلات پایین؛ عوامل روانشناختی ازجمله افسردگی، مشکلات تغذیهای، مانند سوءتغذیه، چنددارویی، ابتلا به بیماریها (سرطان، دمانس، اختلالات اندوکرینی) و کم بودن فعالیت فیزیکی [
6].
با وجود تنوع تعاریف و معیارهای تشخیصی آسیبپذیری، میزان بروز جهانی سندرم آسیبپذیری در میان افراد مسن 60 سال به بالا 43/4 نفر در هر 1000 نفر در سال تخمین زده شده است. علاوهبراین، شیوع آن در سراسر جهان از 4 تا 59/1 درصد در افراد بالای 65 سال است که بسته به معیارهای تشخیصی مورداستفاده برای آسیبپذیری، متفاوت است [
9]. طبق مرور سیستماتیک و متاآنالیز تای لینتو و همکاران در سال 2022 شیوع آسیبپذیری در سالمندان مجرد 21/5 درصد و درسالمندان متأهل 9 درصد است [
10].
همچنین بدر و همکاران سال 2022 در مطالعه مروری سیستماتیک شیوع آسیبپذیری سالمندی براساس سطح درآمد در کشورهای پردرآمد را 8/2 و در کشورهای کمدرآمد 12/3 درصد عنوان کردند [
11]. در مطالعات انجامشده در ایران، شیوع آسیبپذیری در مطالعه امیرکلا با مقیاس آسیبپذیری 33/4 درصد [
12]، در مطالعهای در جنوب غربی ایران با مقیاس شاخص آسیبپذیری تجمیع کمبودها 14/3 درصد [
13]، در مطالعات شمال غربی ایران با شاخص آسیبپذیری تیلبرگ 46/7 درصد (جامعه روستایی) [
14] و 45/3 درصد (جامعه شهری) [
15] گزارش شده است. در مطالعه سعیدیمهر و همکاران در خوزستان شیوع آسیبپذیری میان زنان سالمند، فاقد حمایت اجتماعی، دارای تحصیلات کمتر، دارای سابقه افسردگی، با سابقه مصرف 5 دارو و بالاتر، سابقه بستری و سالمندانی که تنها زندگی میکردند بیشتر گزارش شده است (0/001>P) [
13].
باتوجهبه نوپایی علوم سالمندی در کشور ما، بهویژه در مبحث آسیبپذیری که بیشتر مسئله جوامع دارای طول عمر بالاست، مطالعات محدودی در ایران درزمینه شیوع و عوامل مرتبط با آسیبپذیری انجام شده است. در طی بررسیهای تیم تحقیق، مطالعهای که شیوع آسیبپذیری را در سالمندان مقیم جامعه در شهر تهران انجام داده باشد، یافت نشد. این مطالعه بهمنظور تعیین میزان شیوع آسیبپذیری و عوامل مرتبط با آن در سالمندان تحت پوشش مراکز بهداشتیدرمانی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی که بیش از یکسوم (حدود 38 درصد) مناطق شهر تهران را شامل میشود، انجام شده است.
روش مطالعه
پژوهش حاضر بهصورت مقطعی در سالمندان بالای 60 سال تحت پوشش مراکز بهداشتیدرمانی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی در سال 1401 انجام شده است. برای برآورد شیوع آسیبپذیری با اطمینان 95 درصد و سطح خطای 0/05 و باتوجهبه مطالعه مشابه [
12] که شیوع را 33/4 درصد گزارش کرده است و همچنین محاسبه اثر طرح برابر با 1/12 به تعداد 383 نمونه نیاز است. نمونهگیری به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انجام شد، مراکز تحت پوشش شامل 1. شبکه بهداشت و درمان شمال (با 78 مرکز خدمات جامع و پایگاه سلامت) 2. شبکه بهداشت و درمان شرق (با 73 مرکز خدمات جامع و پایگاه سلامت) 3. شبکه بهداشت و درمان شمیرانات (با 23 مرکز خدمات جامع و پایگاه سلامت) بودند. در مرحله اول نمونهگیری ابتدا 10 درصد از مراکز هر منطقه بهعنوان خوشههای موردبررسی انتخاب شدند که از مراکز بهداشت و درمان شمال، شرق و شمیرانات به ترتیب 8، 8 و 3 خوشه (مراکز خدمات جامع و پایگاه سلامت) بهصورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد نمونه انتخابی در هر خوشه 20 تا 21 نفر بود. برای انتخاب سالمندان در هر خوشه، از فهرست اسامی افراد بالای 60 سال دارای پرونده خانوار در مراکز جامع خدمات سلامت در سامانه سیب با استفاده از جدول اعداد تصادفی استفاده شد.
معیارهای ورود داشتن سن بالای 60 سال فقدان اختلال شناختی کسب نمره بالاتر از 8 آزمون کوتاه شناختی [
16]، توانایی برقراری ارتباط و پاسخ به سؤالات پرسشنامه بود و معیار خروج تکمیل ناقص پرسشنامهها بود. در هر مرکز ابتدا با هماهنگی با مسئول مرکز و کارشناس مربوطه از سالمندان انتخابشده از فهرست افراد بالای 60 سال تحت پوشش، به تعداد 2 برابر موردنیاز و با تماس تلفنی برای زمان مشخصی دعوت شد. در صورت عدم تمایل سالمند به همکاری، شماره ردیف بعدی جایگزین میشد. برای کلیه افراد شرکتکننده ابتدا اهداف مطالعه توضیح داده میشد و به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات آنها محرمانه بوده و فقط برای مقاصد پژوهشی مورد استفاده قرار میگیرد. سپس برای اطمینان از فقدان اختلال شناختی، آزمون کوتاه شناختی توسط محقق انجام شد و افراد دارای امتیاز 8 و بالاتر وارد مطالعه شدند. در مرحله بعد پرسشنامه آسیبپذیری تیلبرگ نیز با پرسش از سالمند و توسط محقق تکمیل شد. طراحی نسخه اصلی و روایی اولیه شاخص آسیبپذیری تیلبرگ توسط گوبنز و همکارانش در سال 2010 در دانشگاه تیلبرگ هلند انجام گرفت [
17].
مازوچی و همکاران در سال 1397 این پرسشنامه را در سالمندان شهر کاشان اعتباریابی کردند. برای تعیین روایی سازه از روایی همگرا و روایی همزمان بین ابزار تیلبرگ با ابزارهای پرسشنامه فعالیتهای ابزاری روزمره زندگی، آزمون کوتاه شناختی، پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی، پرسشنامه عملکرد فیزیکی بارتل استفاده کردند. برای این ابزار دقت 88 وحساسیت 95 و ویژگی 86 درصد و نقطه برش 4/5 تعیین شده است. سطح زیر منحنی راک نیز 0/922 بود. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب کودر ریچاردسون 0/70 در ایران به دست آمده است. پرسشنامه تیلبرگ از 2 قسمت A و B به شرح زیر تشکیل شده است:
قسمت A شامل 10 سؤال درباره تعیینکنندههای آسیبپذیری ازجمله سن، جنس، میزان تحصیلات، میزان درآمد، وضعیت تأهل، وقایع ناگوار سال گذشته، بیماریهای همراه، رضایت از محیط زندگی و سبک زندگی است. قسمت B شامل 15 سؤال که اجزای اصلی آسیبپذیری در 3 حیطه (جسمی، روانی و اجتماع) را میسنجد. نمرهدهی براساس قسمت B است. به همه سؤالات امتیاز صفر یا 1 داده شد. امتیازبندی آسیبپذیری تیلبرگ از صفر تا 15 بود و نقطه برش این شاخص 4/5 است و نمره 4/5 و بالاتر از آن، آسیبپذیر محسوب خواهد شد [
18]. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 انجام شد. فراوانی نسبی وجود آسیبپذیری در سالمندان محاسبه شد. برای بررسی ارتباط بین شیوع آسیبپذیری با جنس، وضعیت تأهل، قومیت و وضعیت تحصیل و وضعیت درآمد از آزمون کایاسکوئر و برای بررسی ارتباط با سن سالمندان، آزمون تی مستقل استفاده شد. برای بررسی ارتباط تصادف و طلاق با آسیبپذیری از آزمون دقیق فیشر استفاده شد و همچنین برای بررسی چندمتغیره ارتباط عوامل موردبررسی با آسیبپذیری از آزمون رگرسیون لجستیک نیز استفاده شد. سطح معنیداری برای کلیه آزمونها، کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد سلامت سالمندی است که در کمیته اخلاق دانشکده بهداشت و ایمنی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی با کد اخلاق IR.SBMU.PHNS.REC.1400.110 تصویب شده است.
یافتهها
در این پژوهش 383 سالمند مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین سنی سالمندان در این مطالعه 68/20 با انحراف معیار 6/30 سال بود. 64 سالمند (16/70 درصد) تنها زندگی میکردند. مشخصات جمعیتشناختی شرکتکنندگان و توزیع آسیبپذیری در
جدول شماره 1 گزارش شده است.

آزمون تی مستقل ارتباط بین سن و آسیبپذیری را معنیدار نشان داد. بهطوریکه با افزایش سن آسیبپذیری در سالمندان افزایش یافته است (0/003>P). طبق یافتههای
جدول شماره 1 آسیبپذیری دارای ارتباط معناداری با نداشتن همسر (P=0/001)، سطح تحصیلات پایین (P=0/036)، سطح درآمد پایین (0/012=P)، سبک زندگی ناسالم (0/001>P)، ابتلا به چند بیماری (0/001>P) و عدم رضایت از محیط زندگی (0/001>P) بوده است. همچنین وقوع آسیبپذیری با بعضی رخدادهای استرسزا در زندگی سالمند نیز ارتباط معنیداری داشت که توزیع فراوانی و معنیداری تفاوت آن در گروههای آسیبپذیر و غیرآسیبپذیر به تفکیک در
جدول شماره 2 آورده شده است.

مطابق
جدول شماره 2 بیشترین شیوع آسیبپذیری در تجربه رویدادهای استرسزا مربوط به ابتلای فرد به یک بیماری جدی (75/50 درصد) بود و کمترین شیوع آسیبپذیری در تجربه رویداد طلاق (45/50 درصد) بود. نتایج مندرج در
جدول شماره 2 نشان داد در بین رویدادهای استرسزا موارد فوت فامیل درجه 1، ابتلای خود سالمند به بیماری جدی، ابتلای فامیل درجه 1 به بیماری جدی و وقوع جرم با آسیبپذیری ارتباط معناداری وجود داشت (0/001>P).
برای بررسی ارتباط عوامل موردبررسی با شانس آسیبپذیری از مدلسازی رگرسیون لجستیک استفاده شد (
جدول شماره 3).

متغیرهای ابتلا به چند بیماری (OR=1/754 و P=0/034)، عدم رضایت از شرایط محیط زندگی (OR=2/035 و P=0/032)، ابتلای فرد به بیماری جدی (OR=3/279 و 0/001=P)، داشتن سبک زندگی ناسالم و همچنین داشتن سبک زندگی نه سالم نه ناسالم نسبت به داشتن سبک زندگی سالم (OR=11/610 و 005/P=0) (OR=3/115 و P=0/001) اثر معنیداری بر افزایش شانس آسیبپذیری داشتند. همچنین به ازای هر سال بالا رفتن سن (OR=1/061 و P=0/005) شانس آسیبپذیری 0/06 افزایش مییابد.
بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع آسیبپذیری و عوامل مرتبط با آن در سالمندان تحت پوشش مراکز بهداشتیدرمانی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی بر روی 383 سالمند در سال 1401 انجام شده است. میزان شیوع آسیبپذیری بهدستآمده در این مطالعه در سالمندان 40/50 درصد است. انتخاب ابزار به علت تفاوت ابعاد مورد اندازهگیری ابزارها در شیوع بهدستآمده نقش دارد.
اگرچه میزان آسیبپذیری در مطالعه امیرکلا با مقیاس آسیبپذیری 33/4 درصد [
12]، در مطالعهای جنوب غربی ایران با مقیاس شاخص آسیبپذیری تجمیع کمبودها 14/3 درصد [
13] بود، نتایج این مطالعه با مطالعه شمال غربی ایران که از همین ابزار استفاده کرده همخوانی دارد. به علت بالاتر بودن سطح خدمات مراقبت سلامت در تهران، اختلاف مختصر شیوع آسیبپذیری بهدستآمده قابلتوجیه است. در سایر کشورها شیوع آسیبپذیری در میان جمعیت سالمندان ساکن در جامعه در جنوب آسیا (هند، سریلانکا) 22/5 درصد در آسیای غربی (عربستان سعودی، ترکیه) 24/6 درصد، در جنوب شرق آسیا (اندونزی، مالزی، سنگاپور، تایلند، ویتنام) 11/3 درصد و در آسیای شرقی (چین، ژاپن) 7/8 درصد است [
10].
اگرچه تفاوتهای ابزارهای اندازهگیری و نوع جمعیت موردمطالعه در مطالعات مختلف آمار شیوع متنوعی را به دست میدهد، اما تفاوت شیوع در مطالعه حاضر نسبت به مطالعات دنیا قابلتوجه بوده و نیازمند توجه بیشتر است. در مطالعات کشورها و شهرهای مختلف میزان ارتباط متغیرهای جمعیتشناختی با آسیبپذیری متفاوت است. نتایج حاصل از مطالعه حاضر در بین متغیرهای جمعیتشناختی سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، میزان درآمد، سبک زندگی، ابتلا به چند بیماری، رضایت از شرایط محیط زندگی و در بین رویداد استرسزا موارد فوت فامیل درجه 1، ابتلای خود سالمند به بیماری جدی، ابتلای فامیل درجه 1 به بیماری جدی و جرم با آسیبپذیری ارتباط معناداری بوده است. اما در آنالیز رگرسیون لجستیک و در حضور سایر عوامل متغیرهای وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، میزان درآمد و ابتلای فامیل درجه 1 به بیماری جدی ارتباط معنادار نبود. در بررسی شیوع آسیبپذیری در 2 جنس، زنان بیشتر از مردان آسیبپذیر بودند که براساس نتایج آزمون رگرسیون لجستیک در
جدول شماره 3 ابتلا به آسیبپذیری در مردان با نسبت شانس 0/627 و برابر فاصله اطمینان 1/051-0/374 ازنظر آماری معنادار نبود که با مطالعه لکسی همسو است [
19].
درحالیکه این تفاوت در مطالعات روبی یو [
20]، سینکلر و همکاران [
21] ، موسوی [
14]، خدامرادی [
15] و طلایی بورا [
12] معنیدار بود و در مطالعه جعفریان شیوع آسیبپذیری در مردان بیشتر از زنان بود [
22]. تنوع این رابطه در مطالعات مذکور قابلتوجه است، اگرچه بررسی ارتباط جنس با آسیبپذیری ممکن است متأثر از عوامل مخدوشگر دیگری، مثل امید به زندگی بالاتر زنان باشد و نیاز به حذف اثر عوامل دیگر در تحلیل رگرسیونی لازم به نظر میرسد. نتایج نشان داد بین آسیبپذیری و وضعیت تأهل ارتباط معنیداری وجود دارد. در افراد متأهل (در حال زندگی با همسر) شیوع آسیبپذیری نسبت به افراد بدون همسر پایینتر است.
این ارتباط در مطالعه مروری نظاممند تای لینتو و همکاران نیز گزارش شده است. طوریکه شیوع آسیبپذیری را در سالمندان مجرد 21/5 درصد و در سالمندان متأهل 9 درصد گزارش کردند [
10]. این ارتباط از 2 جنبه قابلتوجیه است: اول اینکه سالمندان متأهل به احتمال بیشتری از خود مراقبت کرده و کمتر دچار آسیبپذیری میشوند و دوم اینکه سالمندانی که در رده سنی بالاتر هستند و بیشتر مستعد آسیبپذیری هستند، احتمال بیشتری دارد که همسر خود را از دست داده باشند.
ارتباط آسیبپذیری با سن نیز در این مطالعه همچون مطالعات موسوی، طلایی بورا و جعفریان معنیدار بود [
14]. همچنین آسیبپذیری با سطح تحصیلات شرکتکنندگان نیز ارتباط معنیدار داشت به این مفهوم که با افزایش سطح سواد، آسیبپذیری در سالمندان مورد بررسی کمتر مشاهده شد. این ارتباط که در مطالعه خدامرادی و طلای بورا نیز مشاهده شد [
15] میتواند ناشی از بالاتر بودن سطح آگاهی و استفاده بیشتر از مراقبتهای سلامت در سالمندان با سطح تحصیلات بالاتر باشد. البته در مطالعه موسوی و سعیدی مهر [
13] بین تحصیلات و آسیبپذیری ارتباط معنیدار مشاهده نشد. در مطالعه حاضر شیوع آسیبپذیری در افراد با سطح درآمد پایین و افراد دارای سبک زندگی ناسالم و کسانی که مبتلا به چند بیماری بودند نیز بهطور معنیداری بیشتر بود. آنچه در مطالعات بینالمللی نیز تأیید شده است [
23]. آنچه مسلم است وجود تنوع زیاد در ابزارهای ارزیابی آسیبپذیری که هرکدام جنبههای خاصی از این سندرم را مهمتر میدانند، سبب تفاوتهای شیوع آن در مطالعات شده است. فقدان یک تعریف عملیاتی واحد جهانی، اندازهگیری آن را مشکل کرده و نسبت بالایی از افراد سالمند، خیلی دیر جهت ارزیابی جامع سالمندی مراجعه میکنند، یعنی زمانی که چرخه معیوب آسیبپذیری به «ناتوانی» توسعه یافته و بازگشت فرد آسیبپذیر به سلامتی بسیار سخت میشود [
18].
ازاینرو اهمیت آگاهسازی کارکنان نظام بهداشت و درمان از سندرم آسیبپذیری و روشهای ارزیابی آن بیش از پیش شفاف میشود. اگرچه در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شده، اما چون از سالمندان برای حضور در مراکز جامع سلامت دعوت میشد و سالمندان آسیبپذیر به احتمال کمتری مراجعه میکردند (به دلیل افت توانایی راه رفتن یا حتی مشکلات شناختی، افسردگی و یا حتی نداشتن حمایت اجتماعی)، احتمالاً شیوع بهدستآمده از مقدار واقعی کمی کمتر تخمین زده شده است. حذف افراد دارای اختلال شناختی بهعنوان یک معیار ورود نیز احتمالاً به این تخمینِ کمترِ شیوع، دامن زده است.
اگرچه برای ارزیابی شیوع آسیبپذیری بهتر است از روش تشخیصی استاندارد، مثل ارزیابی جامع سالمندی استفاده شود، اما به دلیل محدودیت دسترسی به تیم حرفهای مذکور از ابزار چندبعدی تیلبرگ که تخمین قابلقبولی از آسیبپذیری به دست میدهد [
23]، استفاده شده است. برای برآورد آمار واقعی شیوع آسیبپذیری در سالمندان مقیم جامعه ایرانی، بسنده کردن به مطالعات کوچک و محدود منطقهای مثل آنچه در این مطالعه در دسترس محققان قرار داشت، قطعاً کافی نیست و مسلماً نیاز به حجم نمونه بزرگتر و متنوعتری است. پیشنهاد میشود باتوجهبه اهمیت سندرم آسیبپذیری و پیامدهای آن، مطالعات جامعتری که در سطح کشوری به بررسی شیوع و تعیین کنندههای بیشتری نیز بپردازند، انجام شود تا بتوان به آمارهای دقیقتری در مطالعات مداخلات مراقبتهای سالمندان استناد کرد.
نتیجهگیری نهایی
مطالعه حاضر در یک نمونه تصادفی از سالمندان تحت پوشش مراکز جامع سلامت دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی شیوع آسیبپذیری را 40/50 درصد با استفاده از ابزار چندبعدی تیلبرگ به دست آورده است که در مقایسه با مطالعات مشابه قابلتوجه بوده است. شیوع آسیبپذیری در این مطالعه با متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، میزان درآمد، سبک زندگی، ابتلا به چند بیماری، رضایت از شرایط محیط زندگی و در بین رویداد استرسزا با موارد فوت فامیل درجه 1، ابتلای خود سالمند به بیماری جدی، ابتلای فامیل درجه 1 به بیماری جدی و جرم ارتباط معناداری داشته است.
باتوجهبه پیامدهای نامطلوب سندرم آسیبپذیری از قبیل افت شدید کارکرد، انتقال به مراکز نگهداری سالمندان و مرگومیر که هزینههای بسیاری بر نظام مراقبت و درمان کشور وارد میکند، آسیبپذیری بیش از گذشته نیازمند توجه جدی برنامهریزی و مطالعه بیشتر است. انجام چنین مطالعاتی در سطح کوچک و براورد نسبی شیوع میتواند توجه محققان و دستاندرکاران حوزه سلامت سالمندان را به موضوع مهم آسیبپذیری بیش از پیش جلب کرده و سبب طراحی مطالعات جامعتر، افزایش آگاهی پرسنل بهداشتیدرمانی و توجه بیشتر به لزوم انجام غربالگری و اقدامات پیشگیرانه در این زمینه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در جهت پیروی از اصول اخلاقی پژوهش، برای هر سالمند ابتدا هدف از تحقیق و مراحل آن بهطور کامل و شفاف توضیح داده شد و رضایت آنان برای شرکت در مطالعه حاصل شد. این مطالعه در کمیته اخلاق دانشکده بهداشت و ایمنی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی با کد اخلاق IR.SBMU.PHNS.REC.1400.110 تصویب شده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در نگارش بخشهای این مقاله مشارکت یکسان داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تضاد منافع ندارد.