مقدمه
طی سالهای اخیر، توسعه اجتماعیـاقتصادی، کاهش باروری و افزایش امید به زندگی، تغییرات قابلملاحظهای را در ساختار جمعیت جهان ایجاد کرده است [
1]، بهطوریکه انتظار میرود وزن جمعیت از گروههای سنی جوان به گروههای سنی بالا منتقل شود. در عصر حاضر جمعیت بسیاری از کشورها به سمت سالمندی پیش میرود و انتظار است در آینده سایر کشورها نیز این پدیده را تجربه کنند. بنابراین میتوان گفت سالمندی جمعیت، پدیده جهانی و فراگیر است [
2]. مطابق با پیشبینی سازمان بهداشت جهانی در سال 2018 جمعیت افراد 60 سال به بالا در جهان طی سالهای 2015 تا 2050، 2 برابر شده و از 12 درصد به 22 درصد خواهد رسید [
3]. در ایران نیز باتوجهبه آمارهای جمعیتی گزارششده در سال 1395، پیشبینی میشود جمعیت بالای 60 سال کشور در سال 1429 به 24 درصد برسد [
4]. بدین ترتیب، نقش سالمندان و اهمیت اجتماعی آنان در جامعه از هر زمان دیگری پررنگتر خواهد شد [
5،
6] و به دنبال آن مدیریت راهبردی «موج سالمندی» در دهه آینده اهمیت بسزایی پیدا میکند. ازاینرو انتخاب نقشه راه صحیح در برخورد با این پدیده جمعیتی به کشور کمک خواهد کرد تا از مشکلات احتمالی ناشی از آن بهدرستی عبور کند [
7].
پس از پایان ﻣﻴﺎﻧﺴﺎلی و شروع دوره ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی، با گذشت سالها ﺗﻼش، بهخصوص درمورد ﻣﺸﺎﻏﻞ ﻏﻴﺮآزاد ﻛﻪ معمولاً افراد در یک سازمان کاری یا نهادی مشغول به کار بودهاند، بازنشستگی رخ میدهد [
8, 9]. پدیدهای که بهصورت عبور از نقشی دیگر و آغاز مرحله جدیدی از زندگی تعریف شده، در عصر حاضر با پیشرفتهای اجتماعیـصنعتی اهمیت ویژهای پیدا کرده و در زندگی هر فرد بهعنوان یک رخداد تنشزای مهم به شمار میرود [
5،
6،
10-
12].
ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻲ و ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی بهعنوان مرحله خاصی از زندگی انسان عمدتاً با یکدیگر در ارتباط هستند و دارای ﺗﻘﺎرن زﻣﺎنی میباشند [
6,
8, 9]. این همزمانی ﺑﺮای اغلب ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ و ﺗﺤﻮﻻتی در اﺑﻌﺎد روانی، ﺟﺴمی، اجتماعی، اقتصادی، معنوی و سبک زندگی فرد همراه است [
5،
6،
9،
10،
13]. در این زمان از ﻧﺸﺎﻧﻪهایی که افراد ﺑﻪ اﺷﻜﺎل گوناگون تجربه میکنند، بهعنوان سندرم بازنشستگی یاد میشود. علائم آن میتواند شامل ﭘﻮچی و بیهدفی اﺣﺘﻤﺎلی، اﺣﺴﺎس ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن ﺧﻂ رﺳﻴﺪن، ﻧﮕﺮانی، ﺗﺮس از ﻃﺮد ﺷﺪن، افسردگی، اضطراب، نارضایتی و از دست دادن عزت نفس باشد [
6،
9،
13].
بنابراین محققان، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪهایی جهت حفظ و بهبود ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮمی بازنشستگانی که در حال نزدیک شدن به ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی هستند یا در آینده نزدیک به آن میرسند را ضروری میدانند [
9]. در بعضی مطالعات تأثیر مثبت یادگیری بر سلامتی و بهزیستی افراد نشان داده شده است. به همین دلیل دانشگاهها میتوانند نقش اصلی را در سلامت عمومی فردی و اجتماعی فراگیران نسل سوم (افراد بزرگسال در محدوده سنی 50 تا 75 سال که دارای مسئولیت شغلی منظم یا خانوادگی نیستند)، از طریق ارتباط مؤثرتر با آنان ایفا کنند [
14, 15]. بهمنظور تعلیموتربیت بزرگسالان مدلهای متنوعی ارائه شده که مدل آندراگوژی معروفترین آنهاست. آندراگوژی از دیدگاه نولز، دانش و هنر آموزش بزرگسالان است. بهعبارتدیگر هرگونه فعالیت هدایتشده حرفهای که هدف آن تغییر شخص بزرگسال باشد [
16]. این مدل مبتنی بر مشارکت و انگیزه یادگیرندگان، نیازمحور و تجربهگرا است که بر دو فرض استوار میباشد:
1. یادگیرندگان بزرگسال دیدگاه روشنی از نیازهای خود دارند.
2. تنها زمانی یادگیری معنیدار برای بزرگسالان اتفاق میافتد که تجربیات زندگیشان بتواند در آموزشهایی که دریافت میکنند، گنجانده شود.
فناوریهای یادگیری آندراگوژی راه حلی واقعی برای مسئله آموزش مادامالعمر ایجاد میکند و بهعبارتی آن را هنر پرورش استعدادهای فردی میدانند که دارای شش اصل نیاز به دانستن، خودپنداره فراگیران، تجربه فراگیران، آمادگی برای یادگیری، تمایل به یادگیری و انگیزه برای یادگیری میباشد [
17].
دانشگاه نسل سوم، یکی از سازمانهای پیشرو در زمینه یادگیری بزرگسالان میباشد [
18] که منشأ آن را میتوان در قوانینی که توسط دولت فرانسه در سال 1968 تصویب شده و در زمان دانمارک نوزدهم و با ایده دانشگاه مردمی جستوجو کرد. اولین مرکز برای سالمندان به نام دانشگاه نسل سوم (U3A) در فرانسه در سال 1973 به ابتکار پیر والاس، استاد حقوق بینالملل و جامعهشناسی تأسیس شد که هدف آن بهینهسازی شرایط زندگی برای آنان و ایجاد فرصتهایی برای توسعه همه جانبه بود [
19, 20]. منظور از اصطلاح دانشگاه در اینجا گردآمدن افرادی همفکر است که به تدریس تمایل دارند و افرادی که میخواهند با سازماندهی آنها در گروههای آموزشی به یادگیری ادامه دهند [
21]. این دانشگاهها که بهعنوان یک ابتکار بینالمللی در واکنش به تغییرات سریع اجتماعیـجمعیتی در جوامع ایجاد شدند [
22]، با مجموعهای از فعالیتهای آموزشی، یکی از موفقترین ارائهدهندگان آموزش به بزرگسالان هستند و در سراسر دنیا در جهت بهبود کیفیت زندگی آنان بهعنوان هدف اصلی تلاش میکنند [
14،
22-
25].
همچنین این نهادهای مهم، پذیرش خود، رشد شخصی و استقلال را بهعنوان دیگر اهداف خود دنبال میکنند [
14،
24]. نتایج مطالعات نیز پیشرفت در انواع ابعاد جسمی، اجتماعی و روانی افراد شرکتکننده در برنامههای این دانشگاهها را نشان داده است. تمرکز اصلی آنها آموزش به افراد سالمند به اصطلاح در «سن سوم» یا «محدوده سالهای بین بازنشستگی و آغاز محدودیتهای ناشی از سن» است تا این افراد بتوانند روند سالمندی را بهعنوان یک مرحله مثبت در زندگیشان پشت سر بگذرانند [
23, 24].
به دنبال افزایش جمعیت سالمندان، عمر طولانیتر آنان نسبت به گذشته و تأثیر مشکلات دوران بازنشستگی بر سلامت روان و کیفیت زندگی افراد در میان خانواده و جامعه، اقدام در جهت بهبود شرایط زندگی سالمندان بعد از بازنشستگی و فراهم آوردن محیطی جهت پرداختن آنها به فعالیتهای موردعلاقه لازم و ضروری به نظر میرسد [
12،
26]. بنابراین بهدلیل عدم گسترش این دانشگاهها در کشور ما و ایجاد زمینهای جهت پژوهشهای مرتبط با این موضوع، مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل تسهیلگر و موانع در گرایش سالمندان به دانشگاههای نسل سوم انجام شد.
روش مطالعه
مطالعه حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا با رویکرد مرسوم است که هدف آن تفسیر محتوای دادههای متنی با استفاده از فرایند طبقهبندی نظاممند، کدگذاری و تعیین درونمایهها یا الگوها میباشد. پژوهش کیفی بهمنظور بررسی مشکلات پیچیده و وابسته به بستر با رویکردی عمیق و تأکید بر درک تجارب انسان به کار میرود [
27]. درست در مکانی که افراد موردنظر در آنجا به سر میبرند یا آن را انتخاب میکنند که تجربیاتشان آنجا رخ دهد، یعنی عرصه واقعی بروز پدیدهها [
28]. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 19 نفر از اعضای کانون بازنشستگان شهر شهرکرد و افراد معرفیشده توسط مشارکتکنندگان انتخاب شدند ﮐﻪ ﺣﺪاﻗﻞ 1 ﺳﺎل از بازنشستگی آنها ﮔﺬﺷﺘﻪ بود و ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺗﻨﻮع ﺟﻨﺴﯿﺖ و ﺳﻄﺢ ﺗﺤﺼﯿﻼت را دارا بودند. علاوهبراین سواد خواندن و نوشتن، تمایل به شرکت در مصاحبهها و توانایی برقراری ارتباط کلامی مناسب در بین آنها وﺟﻮد داشت.
از دیگر معیارهای ورود سالمندان به پژوهش رضایت آگاهانه جهت شرکت در مطالعه، علاقه به صحبت کردن، توانایی انتقال تجربیات به دیگران و همکاری مطلوب افراد با محقق بود. اختلالات شنوایی، گفتاری و روانپزشکی نیز باتوجهبه گفته سالمند یا اطرافیان وی ازجمله معیارهای خروج فرد از مطالعه قرار گرفت. نمونهگیری باتوجهبه اهداف پژوهش، تا اشباع دادهها انجام شد. اشباع دادهها زمانی ایجاد میشود که توسعه مفهوم بهخوبی انجام شده باشد و ادامه مصاحبه هیچ داده جدیدی به دادههای قبلی اضافه نکند [
29]. علاوهبراین دادهها با روش ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ انفرادی عمیق و ﻧﯿﻤﻪﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ بهصورت حضوری با رعایت فاصله فیزیکی (در زمان شیوع بیماری کووید-19) در مکانهایی که افراد شرکتکننده میتوانستند بهمنظور مصاحبه عمیق مشارکت کنند، به دست آمد.
در این پژوهش ﺳؤاﻻت ﻣﻮردﭘﺮﺳﺶ براساس نظرات تیم ناظر بر پژوهش تنظیم و در ﻗﺎﻟﺐ راهنمای ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮔﻨﺠﺎﻧﯿﺪه شدند. ﻣﺪتزﻣﺎن ﻣﺼﺎﺣﺒﻪها باتوجهبه ﺷﺮایﻂ ﺷﺮﮐﺖﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ازجمله توانایی و حوصله سالمندان جهت گفتوگو از 30 تا 80 دقیقه بودند. مصاحبهها ﺑﺎ ﺳؤال ﮐﻠﯽ و ﺑﺎز «ﻟﻄﻔﺎً ﺑﺮاﻣﻮن ﺗﻌﺮیﻒ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ در ﻃﻮل یﮏ روز به چه مشغول هستید و چه کارهایی انجام میدهید» آغاز شد. ﺳﭙﺲ، ﺑﻪﺗﺪریﺞ ﺳؤاﻻت ﺑﺮ درک ﻣﻌﻨﺎی اوقات فراغت در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان بازنشسته و نگاه آﻧﺎن ﺑﻪ انجام فعالیتهای ﺟﺪیﺪ و آموزش ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ شد. بعد از آن محقق با ارائه توضیحاتی در مورد دانشگاههای نسل سوم و نحوه فعالیتهای آنها، دیدگاه و تمایل سالمندان نسبت این دانشگاهها را سؤال پرسید و در ادامه از آنان خواسته شد درمورد مهمترین موانع و عوامل تسهیلگر جهت گرایش سالمندان به دانشگاههای نسل سوم و ضرورت تأسیس آنها در جامعه توضیحاتی ارائه دهند. در ﺻﻮرت لزوم از ﺳؤاﻻت ﮐﺎوﺷﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ «ﻣﺜﻼً چی»، «یعنی چی»، « لطفاًً یک ﻣﺜﺎل ﺑﺰﻧﯿﺪ» یا «لطفاً ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﻮﺿﯿﺢ دهید» نیز استفاده شد. ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺳؤاﻻت ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ مصاحبه و گردآوری دادهها ﺗﻐﯿﯿﺮ یافت، بهطوریکه ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪ ﻧﻮع ﭘﺎﺳﺦ ﻣﺸﺎرﮐﺖﮐﻨﻨﺪه و مد نظر قرار دادن ﺳؤاﻻت اﺻﻠﯽ ﭘﮋوهش ﺑﻪﻃﻮر ﻓﺮدی بازنگری شدند.
تجزیهوتحلیل دادهها براساس روش تجزیهوتحلیل محتوا با رویکرد مرسوم انجام شد. ﻣﺘﻦ ﭘﯿﺎدهﺷﺪه ﻣﺼﺎﺣﺒﻪها ﭘﺲ از ﭼﻨﺪیﻦ ﺑﺎر ﻣﺮور ﺑﻪ واﺣﺪهای ﻣﻌﻨﺎیﯽ ﺗﺸﮑﯿﻞدهنده و ﮐﻮﭼﮏﺗﺮیﻦ واﺣﺪهای ﻣﻌنیدار (کد) ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪند. استخراج کدها از متون مصاحبه توسط استاد و دانشجو بهطور مستقل و توسط نرمافزار MAXQDA نسخه 10 انجام شد. ﺳﭙﺲ ﮐﺪها ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ شدند ﺗﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﺸﺎﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎیﯽ در زیﺮﻃﺒﻘﺎت و ﻃﺒﻘﺎت اﺻﻠﯽ ﺟﺎیﮕﺰیﻦ ﺷﻮﻧﺪ و درﻧﻬﺎیﺖ ﻣﺤﻘﻖ و ﻣﺸﺎرﮐﺖﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﺑﻪ اﺷﺘﺮاک ﻣﻌﻨﺎیﯽ درﺑﺎره ﻃﺒﻘﺎت رسیدند. ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت و ﻓﺮایﻨﺪ تحلیل ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺘﻨﺎوب و ﻣﻮازی انجام شد، بهطوریکه ﺑﻌﺪ از اﻧﺠﺎم هر ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، دادهها ﭘﯿﺎده و ﺗﺠﺰیﻪوﺗﺤﻠﯿﻞ شدند. بهمنظور ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺻﺤﺖ دادهها نیز از ﻣﻌﯿﺎرهای ﻣﻘﺒﻮﻟﯿﺖ، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻋﺘﻤﺎد، ﺗﺄیﯿﺪﭘﺬیﺮی و اﻧﺘﻘﺎلﭘﺬیﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻘﺒﻮﻟﯿﺖ دادهها، ضمن درﮔﯿﺮی ﻣﺪاوم ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع و دادهها، ﻣﺘﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪها، ﮐﺪهای اﺳﺘﺨﺮاجﺷﺪه و زیﺮﻃﺒﻘﺎت ﺑﺎ ﺗﻌﺪادی از ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﺳﻼﻣﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی و شرکتکنندگان درمیان گذاشته شد تا میزان موافقت آنان با یافتههای پژوهشگر مورد بررسی قرار گیرد. ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﺄیﯿﺪﭘﺬیﺮی یﺎﻓﺘﻪها ﻧﯿﺰ ﮐﻠﯿﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖهای ﺻﻮرتﮔﺮﻓﺘﻪ ﺛﺒﺖ ﺷﺪند و ﮔﺰارﺷﯽ از ﻓﺮآیﻨﺪ ﺗﺤﻘﯿﻖ اراﺋﻪ ﮔﺮدیﺪ، بهطوریکه سایر محققین قادر به پیگیری کار باشند و این فرایند موجب اطمینان از عدم هر گونه سوگیری شود. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﻗﺎﺑﻞﭘﺬیﺮش و ﻗﺎﺑﻞاﻋﺘﻤﺎد ﺑﻮدن دادههای ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه از روش ﺑﺎزﻧﮕﺮی ﻧﺎﻇﺮیﻦ استفاده شد، بهطوریکه یکی از متخصصین در زمینه مطالعات کیفی به مقایسه نتایج پرداخت تا یافتهها ﺣﺎﺻﻞ دادههای ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. علاوهبراین جهت انتقالپذیری، در نمونهگیری حداکثر تنوعپذیری صورت گرفت و پاسخهای شرکتکنندگان در مصاحبهها با یافتههای مطالعات مشابه مقایسه شد.
یافتهها
بهطورکلی در این پژوهش 19 نفر بازنشسته (10مرد و 9 زن) با میانگین سنی 63/47 سال (حداقل 54 سال و حداکثر 78 سال) شرکت کردند. سایر ویژگیهای جمعیتشناختی مربوط به شرکتکنندگان، در
جدول شماره 1 ارائه شده است.

پس از خواندن دقیق مصاحبهها و جدا کردن واحدهای مفهومی مطالعه کیفی حاضر که با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد، تعداد 364 کد اولیه به دست آمد. با تجزیهوتحلیل دادهها و مقایسه مداوم، کدها در 14 طبقه فرعی و 2 طبقه اصلی «موانع موجود در گرایش سالمندان به دانشگاه» و «عوامل تسهیلگر در گرایش سالمندان به دانشگاه » قرار گرفتند که رویکرد سالمندان به دانشگاههای نسل سوم را نشان داد (
جدول شماره 2).

در ادامه هریک از این طبقهها همراه با حیطههای مربوطه توضیح داده شدهاند.
موانع موجود در گرایش سالمندان به دانشگاه
باتوجهبه نتایج پژوهش، موانع موجود در گرایش سالمندان به دانشگاه، یکی از طبقات اصلی و مهمی بود که محدودیتهایی را برای حضور سالمندان در دانشگاههای نسل سوم ایجاد میکرد. این طبقه به عواملی اشاره دارد که با وجود آنها از دیدگاه سالمندان استفاده و شرکت در برنامههای دانشگاهها امکانپذیر نیست.
-یکی از زیرطبقات بهدستآمده از این طبقه اصلی تغییر فرآیند یادگیری با افزایش سن بود. سخت بودن فرآیند آموزش به سالمندان و محدودیتهای دوران سالمندی مانند وضعیت جسمانی، تمرکز و حوصله افراد هنگام آموزش از نکات مهمی هستند که باید به آنها توجه کرد.
در این مورد شرکتکننده شماره 6 بیان میکند: « یک مشکل هست اینکه وقتی سن میره بالا... مقداری اتوماتیکوار بیحوصلهتر میشیم... ممکنه بعد از 10 دقیقه دیگه تمرکز نداشته باشه و اون آموزشی که باید بگیره را نمیگیره.»
-باتوجهبه یافتهها، مسافت و حملو نقل یکی دیگر از زیرطبقات بهدستآمده از این طبقه اصلی گزارش شد. این زیرطبقه به یک مفهوم کلی اشاره دارد که میزان و درجه دسترسی به دانشگاه را مشخص میکند. تردد سالمندان توسط سیستم حملونقل دانشگاه با هزینه مناسب یا رایگان میتواند استقبال سالمندان از دانشگاه را امکانپذیر کند.
شرکتکننده شماره 6 عنوان میکند: «مثلاً یک نفر میخواد بره پارک از در خونه میاد بیرون چند قدم میره میرسه به پارک ... اما برای دانشگاه چهار قدم نیست باید یک مسیری را برود و لازمه یکسری امکانات قرار داده بشه ... .»
-وجود نداشتن اعتماد اجتماعی یکی دیگر از موانع موجود در گرایش سالمندان به دانشگاهها بود. زمانبر بودن، عدم امکانات، هزینهبر بودن و عدم رعایت اصول صحیح و مدیریت کارآمد از مهمترین مفاهیمی بودند که در این زیرطبقه به آنها اشاره شد و مانع تأسیس دانشگاهها ازنظر سالمندان میشوند.
شرکتکننده شماره 1 در این مورد عنوان میکند: « گاهی اوقات یه ایدهها و حرفایی هستن خیلی قشنگن اما عملیاتی شدنشون خیلی سخته. من که بعید میدونم این نکتهای که میگی به عمر ماها و نسل ماها جواب بده... .»
-براساس یافتهها، مشکلات اقتصادیـاجتماعی بهعنوان زیرطبقه دیگر استخراجشده در این مطالعه بود. ضرورت توجه به وضعیت اقتصادی بازنشستگان جزء اولویتهای جامعه محسوب میشود، چراکه مشکلات اقتصادی در زندگی افراد دارای اهمیت بسیاری است و دغدغههای اجتماعی و خانوادگی را به دنبال میآورد.
شرکتکننده شماره 1 در این خصوص عنوان میکند: «اگر شخصی به یه مرحلهای برسه که تو مسائل یومیش مونده باشه، وامش مونده باشه، قسطش مونده باشه به قوله دیگ دانشگاه رفتنش چه مفهومی داره... .»
-نتایج حاصل از مطالعه نشان داد، نداشتن فرصت کافی یکی دیگر از موانع موجود در گرایش سالمندان به دانشگاهها میباشد. علیرغم علاقه و اشتیاق سالمندان به برنامههای دانشگاه، بهدلیل مشغلههای مختلف زندگی بهویژه تلاش برای کسب درآمد بیشتر، فرصت کافی بهمنظور شرکت در کلاسها برای آنها فراهم نمیشود.
در این رابطه شرکتکننده شماره 2 بیان میکند: «والا من باتوجهبه اینکه الان مشغلههای تو خونم زیاده و درگیرخونه و اینا هستم فکر میکنم وقت کم میارم ... .»
-وجود ناتوانیها در دوره سالمندی، باتوجهبه یافتهها بهعنوان زیرطبقه دیگری از این طبقه اصلی گزارش شد. رفتهرفته با افزایش سن، ایجاد تغییرات فیزیولوژیک و بیماریها، روحیات و حوصله افراد سالمند تغییر مییابد و توانایی آنها جهت انجام فعالیتهای موردعلاقه در زندگی رو به کاهش میرود که این امر میتواند بر میزان استقبال آنها از دانشگاههای نسل سوم اثرگذار باشد.
در این رابطه شرکتکننده شماره 13 عنوان میکند: « ... به هر صورت بایستی همون زیر ساخت اولیه که حالا سلامت جسم و فکر هست در درجه اول باشن تا اون بتونه ادامه پیدا کنه.. .»
-نتایج حاصل از مطالعه، دغدغه داشتن برای جوانان را بهعنوان مانع دیگری جهت گرایش سالمندان به دانشگاههای نسل سوم نشان داد. دغدغه خانوادهها برای شغل و وضعیت زندگی فرزندان یکی از مسائل مهمی است که در زندگی با آن مواجه هستند.
در این رابطه شرکتکننده شماره 4 بیان میکند: «اینکه شما فرمودید بازنشست شدین و بچهها بزرگ شدن... بزرگ ازلحاظ جسمی و سنی شدن (با قاطعیت)... اما بیکار.. کنج خونه.. چقد هزینههای مالی جسمی کردن، دانشگاه را به انتها رسوندن، الان نشستن تو خونه ... .»
عوامل تسهیلگر در گرایش سالمندان به دانشگاه
عوامل تسهیلگر در گرایش سالمندان به دانشگاه، یکی دیگر از طبقات اصلی و عامل مهمی جهت حضور سالمندان و استفاده از فضای دانشگاهها توسط آنان گزارش شد. این طبقه به فراهمسازی عواملی ویژه سالمندان اشاره دارد که میتواند موجب استقبال آنان از دانشگاههای نسل سوم شود و با جلب رضایت، کارکرد مطلوب آنان را در محیط دانشگاه فراهم آورد و درنهایت به مقبولیت اجتماعی و حضور فعالانه این گروه از جامعه منجر شود.
-یکی از زیرطبقات مرتبط با این طبقه اصلی، وجود رفاه و آسایش در زندگی بود. دغدغه نداشتن فراگیران، سلامت جسم و روان، احساس امنیت خاطر و آرامش در زندگی بهعنوان یکی از عوامل مهم تسهیلکننده حضور سالمندان در دانشگاههای نسل سوم شناخته میشود.
شرکتکننده شماره 2 در این رابطه بیان میکند: «اون معلمی میتونه از این موقعیتا و از این فعالیتها که به هر صورت اگهه، در نظر گرفته براشون، استفاده کنه که تأمین باشه زندگیش.»
-نداشتن مسئولیت و هزینه یکی دیگر از موضوعات موردتأکید افراد در گرایش به دانشگاه بود. باتوجهبه دغدغههای زندگی افراد و مشکلات اقتصادی در جامعه امروزی عدم مسئولیت و متعادل بودن هزینهها برای سالمندان از اهمیت خاصی برخوردار است.
در این مورد شرکتکننده شماره 8 بیان میکند: «حالا میگم اگه برا ماام راه بیفته جوریام باشه هزینههاش که بتونیم از پس هزینهها بربیایم.. پرداخت کنیم، خیلی عالیه.»
-زیرطبقه استخراجشده دیگر از این طبقه اصلی، وجود حمایت و امتیازات ویژه بود. بیشک ریشهیابی مشکلات بازنشستگان و حمایت از آنها در امور مختلف زندگی (جسمی، روانی، معیشتی_ اقتصادی) زمینه شرکت و استقبال سالمندان از دانشگاههای نسل سوم را فراهم میکند.
شرکتکننده شماره 5 عنوان میکند: «ببین فرد بازنشسته نیاز به یک حمایت روحی داره و من فکر میکنم تأمین این حمایت روحی از طریق همین مراکز آموزشی یا دانشگاههای نسل سومه یعنی میان فرد بازنشسته را آموزش میدن یا حمایتش میکنن تا اون حرفه و علاقه اش را دنبال کنه.. .»
-افزایش سطح آگاهی و فرهنگ، یکی دیگر از عوامل تسهیلگر در گرایش سالمندان به دانشگاه، گزارش شد. بهروز بودن، یادگیری مهارت، توانایی بهتر اندیشیدن و تفکر، پیشرفت و علمآموزی بدون وجود محدودیت سنی از مواردی بودند که افراد شرکتکننده به آن تأکید داشتند و فراهم شدن چنین شرایطی برای فراگیران به استقبال آنها از دانشگاهها منجر میشود.
شرکتکننده شماره 5 بیان میکند: «خیلی علاقمندم تو این کلاسا شرکت کنم. آموزشهای لازم رو ببینم... مثلاً برای مسافرت خارج از کشور آدم یه سری اطلاعاتی را باید داشته باشه... که وقتی رفت اونجا مشکلی براش ایجاد نشه... .»
-براساس نتایج زیرطبقه دیگر این طبقه اصلی، بومیسازی دانشگاه و برنامهها بود. در مرحله اول اجرای این طرح بهصورت آزمایشی و پی بردن به نقاط قوت و ضعف آن و سپس فراهم آوردن امکانات لازم و بومیسازی دانشگاهها با دیدگاه، نیازها و ارزشهای سالمندان مهمترین اقداماتی هستند که در جهت تأسیس دانشگاههای نسل سوم باید برداشته شوند.
شرکتکننده شماره 1 بیان میکند: «اگر ایدش از اونجاس باید بتونن شرایط بومی، اقلیمی و وضعیت ما با اونها را وفق بدن.. از همون امکاناتی که اونا دارن استفاده بکنن.»
-مشارکت بازنشستههای توانمند در برنامهها یکی از عوامل تسهیلگر و دارای اهمیت در بین شرکتکنندگان بود. بهکارگیری سالمندان با تجربه و دارای مهارت کافی، استفاده از پیشنهادات و توانمندیهای آنان بهمنظور آموزش، حس اعتمادبهنفس و استقلال را در سالمندان القا میکند و یک اصل ضروری در گرایش آنها به دانشگاههای نسل سوم محسوب میشود.
در این خصوص شرکتکننده شماره 19 بیان کرد: «... تجربهام در خیلی از کشورا اهمیت داره. اینه که از خود بازنشستهها هم میتونن بهعنوان مدرس هم بهعنوان کارآموز استفاده بشه... .»
-اهمیت تفاوت نگاه یا علایق افراد، زیرطبقه دیگر این طبقه اصلی شناخته شد. استقبال از دانشگاههای نسل سوم و تمایل به آنها تا حدود زیادی به اراده، نگرش و نحوه تفکر افراد جامعه، محیط زندگی، تمایلات و ارزشهای فردی بستگی دارد.
شرکتکننده شماره 3 در این رابطه بیان میکند: «بستگی میکنه به افراد جامعه که زندگی میکنن.. بینش اون مردمی که اطرافش هستن.. بینش اون محیطی که هستن.»
بحث
در این پژوهش، مهمترین موانع موجود در گرایش سالمندان به دانشگاهها، نبود اعتماد اجتماعی، قابلاجرا نبودن طرح، عدم تأثیر بر کیفیت زندگی افراد و مشکلات اقتصادی اجتماعی بودند. فرآیند یادگیری سالمندان نیز همانند گذشته نیست و در ابعاد جسمی و روانی دچار ناتوانیهایی شدند که شاید قادر به شرکت در کلاسها و برنامهها نباشند. ازطرفی با در نظر گرفتن مسافت، احتمال دغدغه بودن نحوه رفتوآمد نیز برای آنها به وجود میآید. علاوهبراین افراد در دوران بازنشستگی فرصت بیشتری را به اعضای خانواده خود و مشغلههای فرزندان اختصاص میدهند که این شرایط بر روال معمول زندگی آنها اثرگذار است.
مطالعات در کشورهای مختلف مثل لهستان، مالت، انگلستان پیرامون دانشگاههای نسل سوم نشان داد عواملی مانند دور بودن محوطههای دانشگاهی از مراکز مسکونی، مشکلات مربوط به حملونقل و رفتوآمد موانع اصلی گرایش سالمندان به دانشگاهها میباشند [
18،
25،
30]. در ایران نیز دسترسی و استانداردسازی حملونقل درونشهری بهعنوان فعالیتهای موردتأکید سالمندان معرفی شدند [
31،
32]. همسو با این مطالعات، در مطالعه حاضر مسافت و حملونقل بهعنوان یکی از مشکلات و موانع گرایش به دانشگاهها از جانب شرکتکنندگان معرفی شد.
علاوهبراین جذب افراد برتر جامعه، تعصبات قوی جنسیتی، اجتماعی، قومی، نژادی و سنی در دانشگاههای کشورهای مختلف گزارش شد [
23،
24،
33-
36]. عدم وجود اعتماد، نبود زیرساخت و بستر مناسب و عدم حمایت مالی نیز از مهمترین مشکلات جهت دستیابی به اهداف دانشگاههای نسل سوم در دانشگاههای علوم پزشکی بودند [
37]. در همین راستا به عدم اعتماد اجتماعی در جامعه ایرانی میتوان اشاره کرد و اینکه از دیدگاه مصاحبهشوندگان، احتمالاً دانشگاهها به افراد خاصی اختصاص مییابند. باوجوداین پژوهش دیگری، دریافت کمکهای مالی جهت اداره و سازماندهی بهتر و استفاده همگان از دانشگاهها را عنوان کرد [
26] که با نتایج پژوهش حاضر همخوانی نداشت. در این مطالعه افراد شرکتکننده اظهار کردند که دانشگاهها و امکانات آنها به افرادی تعلق میگیرد که شرایط خاصی داشته باشند مثلاً توانایی مالی بیشتر، نژاد یا قومیت خاص در بعضی موارد که از دیدگاه آنها روابط بین افراد بر چارچوبها و ضوابط درون جامعه اولویت دارد.
همچنین رضایت از زندگی، احساس خودکارآمدی، استفاده از فرصتها و کشف پتانسیلهای درونی، بهبود وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی در فراگیران دانشگاههای نسل سوم نشان داده شد [
19،
38-
40] که ناهمسو با این مطالعات، شرکتکنندگان پژوهش حاضر بیان کردند دانشگاه نسل سوم و برنامههای آنها بر کیفیت زندگی افراد تأثیری ندارد. دلیل آن میتواند نبود اعتماد اجتماعی، مشکلات اقتصادیـاجتماعی و دغدغههای افراد در زندگی باشد.
باتوجهبه افزایش سن افراد و تغییرات فیزیولوژیک بدن [
41]، لازم است خدمات و طراحی فضاهای شهری و خدمات فرهنگی و بهداشتی به شکلی ارائه شود که افراد سالمند بدون وابستگی یا با دریافت حداقل کمک از دیگران، بتوانند از این امکانات بهرهمند شوند [
42] و ازطرفی وضعیت سلامتی در مطالعات یکی از موانع آموزش افراد در دانشگاهها شناخته شد [
25،
30]. علاوهبراین همه اطلاعات و مطالب را نمیتوان به شیوه یکسان آموزش داد، به همین دلیل هر محتوایی باتوجهبه اینکه در چه سطحی از سطوح یادگیری قرار گرفته باشد، مستلزم استفاده از شیوه آموزشی مخصوص به خود است. همچنین عوامل گوناگونی نظیر نوع یادگیری، محتوا، محیط، فراگیر و شرایط در انتخاب راهبردهای آموزشی مؤثر هستند [
43]. در همین راستا، شرکتکنندگان مطالعه حاضر به وجود ناتوانیها در دوران سالمندی و تغییر فرآیند یادگیری با افزایش سن اشاره کردند.
نظرسنجی انجمن بینالمللی دانشگاههای نسل سوم در سال 2006 نیز نشان داد ازجمله دلایل عدم تمدید عضویت در دانشگاهها هزینه (10 درصد) و مراقبت از خانواده (19 درصد) میباشد [
25] که همسو با مطالعه ما، مصاحبهشوندگان بیان کردند بهدلیل مشکلات اقتصادی و دغدغه داشتن برای فرزندان و جوانانشان نمیتوانند در برنامههای دانشگاه شرکت کنند.
ازطرفدیگر در این پژوهش با عوامل تسهیلگر روبهرو هستیم که با فراهم آمدن هرکدام از این عوامل میتوان میزان استقبال و گرایش افراد سالمند به دانشگاههای نسل سوم را افزایش دهیم. برنامههای متنوع این دانشگاهها زمانی برای سالمندان مفید و کاربردی است که نیازهای اولیه آنها تأمین شوند و در زندگی از رفاه و شرایط مطلوب جسمانی برخوردار باشند. نداشتن هزینه و مسئولیت، حمایت از جنبههای گوناگون (بعد روانی، جسمانی و مالی)، در نظر گرفتن امتیازات ویژه مانند ایجاد اشتغال و کسب درآمد از مهارتی که سالمند در دانشگاه نسل سوم فراگرفته، میتواند در میزان استقبال سالمندان مؤثر باشد. علاوهبراین مشارکت فراگیران در آموزش مطالب به افزایش آگاهی و مهارتهای آنان کمک میکند. بومیسازی دانشگاهها مطابق با فرهنگ، اقلیم، دیدگاه و سبک زندگی افراد نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
دسترسی به بودجه و حمایت دولتهای محلی، استفاده رایگان فراگیران از برنامههای دانشگاهها یا گاهاً پرداخت هزینههای کم توسط آنان [
18،
26،
44] از عوامل تسهیلگری بودند که در مطالعات به آنها اشاره شد و همراستا با نتایج مطالعه حاضر شرکتکنندگان به نداشتن مسئولیت و هزینه برای خود اشاره کردند، اما امروزه شرکتکنندگان در فرانسه و بلژیک بیشتر از گذشته برای خدمات آموزش بزرگسالان هزینه پرداخت میکنند که بهنوبهخود ممکن است بر تغییرات برنامه درسی اثر بگذارد [
26]. نتیجه این مطالعه با پژوهش ما مغایرت داشت، چراکه افراد شرکتکننده بهدلیل مشکلات و دغدغههای اقتصادی قادر به پرداخت هزینه برای دانشگاه نیستند.
سالمندان زمانی در فضاهای شهری حضور مییابند که مطمئن باشند فضا پاسخگوی نیازهای مختلف جسمی و روحیـروانی آنان است [
45]. به همین دلیل حمایت از برگزاری دورههای مختلف، پشتیبانی افراد در ابعاد روانی و مالی و اقدامات خیریه [
20،
22،
26] از عوامل گرایش سالمندان به دانشگاههای نسل سوم محسوب م شوند که با نتایج ما نیز همراستا بود.
در ایتالیا برخورداری از فناوری اطلاعات و ارتباطات بالاتر بین فراگیران U3A مشاهده شد [
46] و در اسپانیا و کراسنیک کسب دانش و مهارتهای جدید، فعال کردن ذهن، یادگیری برای لذت [
22،
47] و توسعه مهارتهای موردنیاز [
20] از انگیزههای سالمندان جهت استفاده از برنامههای دانشگاههای نسل سوم بود که با نتایج پژوهش ما نیز همخوانی داشت. در این رابطه نولز نظریهپرداز و پیشگام آموزش بزرگسال، یکی از ویژگیهای مهم و بارز آموزشدهندگان بزرگسال را انگیزه و علاقه بیان میکند که با وجود سختی کار، این انگیزه بسیار قوی است و بیشتر از جنس مادی نمیباشد و آنچه این انگیزه را قویتر میکند، مشوقهای بیرونی و درونی است [
43].
مشارکت سالمندان در آموزش، مشاوره، مدیریت و شکلگیری برنامههای دانشگاههای نسل سوم چین، فنلاند و بریتانیا [
15،
25] و استفاده از دانش و تجربیات آنها در لهستان [
44] گزارش شد که با یافتههای مطالعه ما همراستا بود. در این زمینه تئوری «یادگیری خود راهبر» بیان میکند که یادگیرندگان، مسئولیت شناسایی نیازهای آموزشی خود، برنامهریزی و اجرای آن را برعهده میگیرند و با ابتکار خود جهت دستیابی به اهداف یادگیری تلاش و فعالیت میکنند. این افراد دارای یادگیری هدفمند و معنیداری هستند و باتوجهبه انگیزهی بالا در آنها یادگیریشان از تداوم و پایداری بیشتری برخوردار است [
43]، اما پژوهشی در مالت نشان داد U3A علیرغم کارکردهای مثبت، مبتنی بر مدلهای سنتی آموزشی است که آموزش را بهعنوان جریان یکطرفه اطلاعات از آموزشدهندگان به فراگیران میداند [
48] و با نتیجه مطالعه ما مغایرت داشت، چراکه مصاحبهشوندگان میخواهند جهت استفاده از تجربیاتشان، افزایش اعتمادبهنفس، احساس لذت و پیشگیری از افسردگی در برنامهها و تدریس در دانشگاه مشارکت داشته و فعال باشند.
احتمال علاقه به یادگیری مطالب ابتدایی در بین فراگیران [
19] و فعالیتهای مرتبط با زمینهی شغلی موردعلاقه [
49] از عواملی جهت گرایش سالمندان به U3Aها بودند که همراستا با نتایج مطالعه ما به اهمیت تفاوت نگاه یا علایق افراد اشاره شد.
در این رابطه میتوان به آندراگوژی که هنر و علم آموزش بزرگسالان و مبتنی بر مشارکت یادگیرندگان است، اشاره کرد که بهعنوان یک الگوی آموزشی بر تجربهها، انگیزهها، نیازها، سبکها و الگوهای یادگیری و انتظارات یادگیرندگان تأکید دارد. با تکیه بر همین اصول، آندراگوژی یک مدل فراگیر برای یادگیری بزرگسالان محسوب میشود و با تمرکز بر توسعه فرآیندی در آموزش و یادگیری، از یادگیرندگان بزرگسال نیز حمایت و تشویق میکند [
17].
نتیجهگیری نهایی
دررابطهبا دانشگاههای نسل سوم با موانعی روبهرو هستیم که نبود اعتماد اجتماعی، قابلاجرا نبودن طرح، عدم تأثیر آن بر کیفیت زندگی افراد، مشکلات اقتصادی-اجتماعی، تغییر فرآیند یادگیری، مسافت و حملونقل مهمترین آنها را شامل میشد. بنابراین جهت گرایش افراد به این دانشگاهها رفاه و آسایش نسبی در زندگی، شرایط مطلوب جسمانی و حمایت از افراد ضرورت دارد و لازم است کارگروهی از متخصصین و صاحبنظران جهت فراهم نمودن زیرساختهای موردنیاز و تدوین، بازنگری و نظارت بر اجرای قوانین دانشگاهها تشکیل شود تا با برنامهریزی و سازماندهی مناسب در جهت رفع موانع و ایجاد دانشگاههای نسل سوم بر پایه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی از دیدگاه سالمندان اقدام شود و بتوانیم در جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی سالمندان گام مؤثری برداریم. رسانههای جمعی نیز با تبلیغ، اطلاعرسانی و بیان اهداف و برنامههای دانشگاههای نسل سوم میتوانند در میزان آگاهی، مهارتها و فرهنگ افراد تأثیرگذار باشند. نکته مهم دیگر بومیسازی دانشگاهها مطابق با فرهنگ، اقلیم، علایق، سبک زندگی و تمایلات افراد است که ضروری به نظر میرسد با اجرای آزمایشی این طرح و پی بردن به نقاط قوت و ضعف آن، امکانات لازم را همانند دانشگاههای نسل سوم در سایر کشورها برای سالمندان فراهم کنند.
کاربردهای نظری و عملی
باتوجهبه اینکه تحقیقات مشابه در این زمینه در ایران صورت نگرفته است و مطالعات انجامشده پیرامون دانشگاههای نسل سوم با رویکرد کیفی نیستند، بنابراین نتایج این تحقیق را میتوان بهعنوان نتایج جدید محسوب کرد. بنابراین پیشنهاد میشود جهت تأیید و تکمیل یافتههای پژوهش حاضر، مطالعات آینده در مناطق دیگر و با روشهای تحقیق کمی یا هر دو رویکرد کمی و کیفی صورت گیرد تا جنبههای دیگری که ممکن است باتوجهبه محدودیت مکان موردتحقیق و یا موارد فرهنگی خاص این منطقه، قابلکشف و ارزیابی نباشند، به دست آیند. علاوهبراین لازم است کارگروهی از متخصصین و صاحبنظران جهت فراهم نمودن زیرساختهای موردنیاز و تدوین، بازنگری و نظارت بر اجرای قوانین دانشگاههای نسل سوم تشکیل شود تا با برنامهریزی و سازماندهی مناسب، موانع گرایش به دانشگاهها از منظر سالمندان و انتظارات آنها در این رابطه مورد توجه و بررسی قرار گیرد. همچنین بهمنظور فرهنگسازی، آگاهی و ایجاد نگرش صحیح سالمندان از چنین برنامههایی ضروری است اهمیت دانشگاهها، برنامهها و اهدافشان از طریق رسانههای جمعی و تبلیغات مؤثر در جامعه صورت گیرد.
از محدودیتهای مطالعه نیز میتوان به وجود مشابهات قومی، فرهنگی و جغرافیایی افراد سالمند شرکتکننده در پژوهش اشاره کرد. افراد با پیشینه قومی، موقعیت جغرافیایی و اجتماعی متفاوت احتمالاً نگرشهای متفاوتی نسبت به دانشگاههای نسل سوم خواهند داشت. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪ سالمند بودن گروه هدف در این پژوهش، بیحوصلگی و ﺧﺴﺘﮕﯽ اﻓﺮاد در جریان مصاحبه پیش میآمد که پژوهشگر سعی کرد تمامی اطلاعات موردنیاز را در یک مصاحبه دریافت کند. در مواردی نیز با وجود توضیحات لازم پیرامون موضوع موردمطالعه و هدف از اجرای آن، ﻋﺪم ﺗﻤﺎیﻞ و همکاری ﺑﺮﺧﯽ اﻓﺮاد ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ در ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ضبط شدن صدایشان از دیگر محدودیتهای پژوهش حاضر به شمار میروند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بابل تأیید و با کد اخلاق IR.MUBABOL.HRI.REC.1400.018 تصویب شده است.
حامی مالی
مطالعه حاضر برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد سارا مغاره دهکردی در رشته سلامت سالمندی در کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بابل میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همراهی سالمندان محترم و دانشگاه علوم پزشکی بابل در انجام این پژوهش تقدیر و تشکر میکنند.
References
1.
Mahmoudzadeh H, Aghayari Hir T, Hatami D. [Study and analysis of the elderly population of the Iran (Persian)]. Geographical Researches. 2022; 37(1):111-25. [Link]
2.
Dindar Farkoosh J, Kazemi Poursabet S, Ansari H. Foresight of the aging process of Iran’s population in different regions and demographic groups until 1420. Future Studies of Management. 2022; 32(128):103-22. [Link]
3.
WHO. Ageing and health. Geneva: WHO; 2024. [Link]
4.
Khodamoradi A, Hassanipour S, Daryabeigi Khotbesara R, Ahmadi B. [The trend of population aging and planning of health services for the elderly: A review study (Persian)]. Journal of Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences. 2018; 6(3):81-95. [Link]
5.
Firozeh M, khaledian Z. [Identifying physical health status and its association with depression among retired staffs of Bojnourd education department (Persian)]. Journal of Geriatric Nursing. 2015; 1(3):104-13. [Link]
6.
Sum S, Mahmoodi Y, Tirgar A. [Retirement syndrome among Babol city retirees (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2015; 10(3):100-9. [Link]
7.
Rezvani Khaledi F, Pedram A. [Alternative futures of population ageing in Iran with causal layered analysis (Persian)]. Interdisciplinary Studies on Strategic Knowledge. 2020; 3(12):373-404. [Link]
8.
Gheibizadeh M, Pourghane P, Mosaffa khomami H, Heidari F, Atrkar Roushan Z. [The relationship between stressors and coping strategies employed by retired elderly (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatric Nursing. 2017; 4(5):36-43. [DOI:10.21859/ijpn-04056]
9.
Golparvar M, Bozorgmehri K, Kazemi MS. [Integrative relationship between retirement syndromes components with general health symptoms among retired adults (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2011; 6(2):15-25. [Link]
10.
Rashidi M, Ebadi A, Fathi Ashtiani A, Nobahar M, Haji Amini Z. [Investigating the relationship between demographic factors and quality of life and health in retired nurses (Persian)]. Health Research Journal. 2017; 2(4):269-77. [Link]
11.
Reisi A, Fathi Ashtiani A, Salimi SH, Rabie M. [Considering the general health of retired high rank police officers and providing some solutions to reduce their psychological problem during retirement (Persian)]. Journal of Police Medicine. 2017; 5(5):351-60. [DOI:10.30505/5.5.351]
12.
Yektatalab S, Zeraati S, Hazratti M, Najafi S. The effect of psychoeducational intervention on retirement syndrome among retired nurses: A field trial. Online Journal of Health and Allied Sciences. 2017; 16(4):8. [Link]
13.
Saputra AT, Rahmawati D, Kaloh AP. The relationship between self-esteem and retirement syndrome among Angkasa Pura's former upper managerial retirees in facing retirement. IOSR Journal of Humanities and Social Science (IOSR-JHSS). 2020; 25(2):39-43. [Link]
14.
Formosa M. Universities of the Third Age: A rationale for transformative education in later life. Journal of Transformative Education. 2010; 8(3):197-219. [DOI:10.1177/1541344611419857]
15.
Ratsoy G. The roles of Canadian universities in heterogeneous third-age learning: A call for transformation. Canadian Journal of Higher Education. 2016; 46(1):76-90. [DOI:10.47678/cjhe.v46i1.185319]
16.
Mohammadhasani N, Fardanesh H. [Analysis of andragogy and designing a model for adult education in technologybased environments (Persian)]. Journal of Curriculum Technology. 2016; 1(1):35-47. [DOI:10.22077/jct.2016.661]
17.
Falahi M, Rezaei AM, Delavarpour M. [Necessity and how to employees’ participation in the pre-training processes in the andragogy model (Persian)]. Sociology of Education. 2023; 9(2):173-84. [Link]
18.
Formosa M. The French and British models of the University of the Third Age: A socio-historical analysis. World Studies in Education. 2020; 21(2):27-43. [DOI:10.7459/wse/21.2.03]
19.
Formosa M. Active ageing through lifelong learning: The University of the Third Age. In: Formosa M, editor. The University of the Third Age and active ageing. International Perspectives on Aging, vol 23. Cham: Springer; 2019. [DOI:10.1007/978-3-030-21515-6_1]
20.
Marcinkiewicz A. The University of the Third Age as an institution counteracting marginalization of older people. Journal of Education Culture and Society. 2011; 2(2):38-44. [DOI:10.15503/jecs20112.38.44]
21.
Tabatabaei SM, Roostai F. University of the third age: A unique model for successful implementation of “active ageing”. Health Scope. 2014; 3(2):e93540. [DOI:10.17795/jhealthscope-18297]
22.
Rynkowska D. Universities of the third age and their role in education and preventive gerontology. European Journal of Sustainable Development. 2020; 9(3):58-66. [DOI:10.14207/ejsd.2020.v9n3p58]
23.
Formosa M. Four decades of universities of the third age: Past, present, future. Ageing & Society. 2014; 34(1):42-66. [DOI:10.1017/S0144686X12000797]
24.
Robbins-Ruszkowski JC. Challenging marginalization at the universities of the third age in Poland. Anthropology & Aging. 2013; 34(2):157-69. [DOI:10.5195/aa.2013.18]
25.
Formosa M. Lifelong learning in later life: The universities of the third age. Lifelong Learning Institute Review. 2010; 5:1-12. [Link]
26.
Swindell R, Thompson J. An international perspective on the university of the third age. Educational Gerontology: An International Quarterly. 1995; 21(5):429-47. [DOI:10.1080/0360127950210505]
27.
Mehrdad N, Oskooei F, Seyed Fatemi N, Rezaei M, Ebrahimi H. [Qualitative content analysis (Persian)]. Tehran: Boshra Science Publishing Center; 2013. [Link]
28.
Mirzaie M, Darabi S. [Population aging in Iran and rising health care costs (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2017; 12(2):156-69. [DOI:10.21859/sija-1202156]
29.
Adib Haj Bagheri M, Parvizi S, Salsali M. [Qualitative research methods (Persian)]. Tehran: Boshra Publications; 2011. [Link]
30.
Patterson R, Moffatt S, Smith M, Scott J, Mcloughlin C, Bell J, et al. Exploring social inclusivity within the University of the Third Age (U3A): A model of collaborative research. Ageing & Society. 2016; 36(8):1580-603. [DOI:10.1017/S0144686X15000550]
31.
Sadeghi F, Kaldi A, Sahaf R. [Elderly people and their family care explanation of their experience from age-friendly city of Tabriz (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2012; 6(1):41-51. [Link]
32.
Kalantar M, Tirgar A, Pourhadi S. [Identifying structural suitability components of aged-friendly mosques in Iran: A qualitative study (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2021; 16(3):362-75. [DOI:10.32598/sija.2021.16.3.2414.2]
33.
Chahine MA, Sibai AM. The university of the third age in Lebanon: Challenges, opportunities and prospects. In: Formosa M, editor. The university of the third age and active ageing. International Perspectives on Aging, vol 23. Cham: Springer; 2019.[DOI:10.1007/978-3-030-21515-6_15]
34.
Formosa M. Education and older adults at the University of the Third Age. Educational Gerontology. 2012; 38(2):114-26. [DOI:10.1080/03601277.2010.515910]
35.
Formosa M. The University of the Third Age and active ageing. European and Asian-Pacific Perspectives Cham: Springer; 2019. [DOI:10.1007/978-3-030-21515-6]
36.
Klimczuk A. Universities of the third age in Poland: emerging model for 21st century. Journal of Education, Psychology and Social Sciences. 2013; 1(2):8-14. [Link]
37.
Abdi M, Jameie SB, Gholami MS, Jalilvand H, Pourrahimi M. [Knowledge and attitude towards third generation universities from the perspective of medical science students (Persian)]. Educational Development of Judishapur. 2021; 12(1):21-7. [Link]
38.
Kobylarek A, Błaszczyński K, Ślósarz L, Madej M, Carmo A, Hlad Ľ, et al. The quality of life among university of the third age students in Poland, Ukraine and Belarus. Sustainability. 2022;14(4):20-49. [DOI:10.3390/su14042049]
39.
Krzepota J, Biernat E, Florkiewicz B. The relationship between levels of physical activity and quality of life among students of the university of the third age. Central European Journal of Public Health. 2015; 23(4):335-9. [DOI:10.21101/cejph.a4136] [PMID]
40.
Sonati JG, Modeneze DM, Vilarta R, Maciel ES, Boccaletto EM, da Silva CC. Body composition and quality of life (QoL) of the elderly offered by the “University Third Age’’ (UTA) in Brazil. Archives of Gerontology and Geriatrics. 2010; 52(1):e31-5. [DOI:10.1016/j.archger.2010.04.010] [PMID]
41.
Rahmanpour MS, Ebadi A, Tirgar A. [The necessity of ergonomic considerations in accreditation of hospitals with emphasize on elderly features (Persian)]. Iranian Journal of Ergonomics. 2018; 6(3):1-10. [DOI:10.30699/jergon.6.3.1]
42.
Jeste DV, Blazer DG 2nd, Buckwalter KC, Cassidy KK, Fishman L, Gwyther LP, et al. Age-friendly communities initiative: Public health approach to promoting successful aging. The American Journal of Geriatric Psychiatry. 2016; 24(12):1158-70. [DOI:10.1016/j.jagp.2016.07.021] [PMID]
43.
Rasooli K, Ahghar Q, Asadzadeh H. [Effectiveness of teaching learning strategies under the guidance of adult educators (Persian)]. Educational Development of Judishapur. 2021; 11(4):984-92. [Link]
44.
Gierszewski D, Kluzowicz J. The Role of the University of the Third Age in meeting the needs of older adult learners in Poland. Gerontology & Geriatrics Education. 2021; 42(3):437-51. [DOI:10.1080/02701960.2021.1871904] [PMID]
45.
World Health Organization. Global age-friendly cities: A guide: Geneva: World Health Organization; 2007. [Link]
46.
Cattaneo M, Malighetti P, Spinelli D. The impact of university of the third age courses on ICT adoption. Computers in Human Behavior. 2016; 63:613-9. [DOI:10.1016/j.chb.2016.05.087]
47.
Villar F, Pinazo S, Triadó C, Celdrán M, Solé C. Older people’s university students in Spain: A comparison of motives and benefits between two models. Ageing & Society. 2010; 30(8):1357-72. [DOI:10.1017/S0144686X10000565]
48.
Formosa M. Older adult education in a Maltese University of the Third Age: A critical perspective. Education and Ageing. 2000, 15(3):315-39. [Link]
49.
Formosa M. From invisibility to inclusion: Opening the doors for older men at the University of the Third Age in Malta. Gerontology & Geriatrics Education. 2022; 43(4):443-55. [DOI:10.1080/02701960.2021.1913413] [PMID]