مقدمه
سالمندی فرایندی پیوسته و پیچیده است که با تغییرات جسمی و روانی پیشرونده مشخص میشود [1]. روند سالمندی جمعیت در سراسر جهان در حال افزایش است و خطر ابتلا به بیماریهای عصبی و اختلالات شناختی را افزایش میدهد [2].
اختلالات شناختی موجب کمکارآمدی کارکردهای شناختی مانند حافظه، زبان، مهارتهای فضایی، کارکردهای اجرایی و سرعت پردازش میشود [3]. یکی از دلایل اصلی که باعث کاهش تدریجی کارکردهای شناختی میشود، اختلال شناختی خفیف (MCI) است که به نوبه خود خطر ابتلا به دمانس و بیماری آلزایمر را افزایش میدهد [4]. بیماری آلزایمر (AD) شایعترین شکل دمانس است که عمیقاً بیماران را در سطوح متعددی، ازجمله مهارتهای شناختی و زبانی تحت تأثیر قرار میدهد [5]. باتوجهبه اینکه آسیبشناسی مغز قبل از ظاهر شدن علائم در بیماران مبتلا به دمانس پیشرفت میکند، رویکردی برای به تأخیر انداختن زوال شناختی نهتنها در سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف یا دمانس، بلکه در سالمندان با وضعیت شناختی سالم نیز وجود دارد [6]. مداخلات شناختی میتواند در پیشگیری یا به تأخیر انداختن اختلالات شناختی مهم باشد. مداخلات شناختی میتواند کارکردهای شناختی، مانند کارکردهای اجرایی، حافظه کاری، حافظه رویدادی، سرعت پردازش، زبان، مهارتهای فضایی، برنامهریزی، سازماندهی و توجه تقسیمشده را بهبود ببخشد [7].
مداخلات شناختی با استفاده از درمانهای غیرتهاجمی و غیردارویی مبتنی بر نظریههای انعطافپذیری عصبی و محیطهای غنی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است [8]. انعطافپذیری عصبی، توانایی مغز برای ایجاد تغییرات مورفولوژیکی در پاسخ به یک محرک محیطی است. باتوجهبه این توانایی، مغز میتواند تغییرات شناختی را با تقویت ارتباطات موجود یا ایجاد ارتباطات جدید تنظیم و جبران کند [9]. شواهد محکمی وجود دارد که نشان میدهد مغز سالمندان پذیرای انعطافپذیری عصبی و شناختی است و پتانسیل افزایش شناخت را ازطریق آموزش شناختی دارد [10]. آموزش شناختی دههها است که برای حفظ و افزایش کارکردهای شناختی سالمندان سالم و مبتلا به اختلال شناختی خفیف گسترش یافته است. آموزش، ذخیره شناختی را تقویت میکند که به نظر میرسد در برابر دمانس تابآوری ایجاد میکند [11]. مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک (مداد و کاغذی) شامل آموزش شناختی، تحریک شناختی و توانبخشی شناختی است. آموزش شناختی یک رویکرد خاص شامل آموزش راهبردهای اختصاصیافته به حوزههای خاص، مانند توجه است. تحریک شناختی یک رویکرد کلی شامل درگیری در طیف وسیعی از فعالیتها با هدف بهبود کارکرد شناختی و اجتماعی است. توانبخشی شناختی رویکرد فردی است که با بهبود عملکرد افراد مبتلا به اختلالات شناختی، آنها را قادر میسازد تا به اهداف شخصی مربوطه دست یابند و مشارکت خانوادگی یا اجتماعی را به حداکثر برسانند [12]. بسیاری از مداخلات شناختی کلاسیک برای استفاده در گوشیهای هوشمند، تبلتها و رایانهها تطبیق داده شدهاند. آموزش شناختی، تحریک شناختی و توانبخشی شناختی ارائهشده ازطریق دستگاههای دیجیتالی، استراتژیهای امیدوارکنندهای برای حفظ کارکردهای شناختی سالمندان سالم و مبتلا به اختلال شناختی خفیف هستند [9]. مطالعات اخیر اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای [13-15] و کلاسیک [16-18] را در حوزههای کارکردهای شناختی سالمندان ایرانی گزارش کردهاند. بااینحال، پارامترهایی مانند موضوع، طرح مداخله، روش و فرایند اجرای مداخله، متغیرها و ابزار اندازهگیری متنوع هستند و نتایج متناقضی نیز وجود دارد [6]. بنابراین برای رسیدن به یک جمعبندی جامع درخصوص اثربخشی مداخلات شناختی در سالمندان، میتوان از مرورهای سیستماتیک و متاآنالیزها استفاده کرد. مرورهای سیستماتیک و متاآنالیزها ابزارهای ضروری برای ترکیب شواهد موردنیاز بهمنظور اطلاعرسانی تصمیمگیری بالینی و خطمشی هستند. مرورهای سیستماتیک، ادبیات موجود را با استفاده از پارامترهای جستوجوی خاص و به دنبال آن ارزیابی انتقادی و ترکیب منطقی مطالعات اولیه خلاصه میکند. متاآنالیز به تجزیهوتحلیل آماری دادههای حاصل از مطالعات اولیه مستقل متمرکز بر همان سؤال اشاره دارد که هدف آن ایجاد تخمین کمّی از پدیده موردمطالعه، بهعنوان مثال، اثربخشی مداخله است [19].
با مروری که درمورد پیشینه مطالعه حاضر صورت پذیرفت مشخص شد مرور سیستماتیک و متاآنالیزی درمورد مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر در ایران انجام نشده است. لازم به نظر میرسد در چارچوب انجام یک مطالعه با روش متاآنالیز، به این پرسش پاسخ داد که آیا مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک در بهبود کارکردهای شناختی سالمندان سالم (ازنظر وضعیت شناختی)، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر تأثیر داشته است تا به واسطه این یافته بتوان گامی در جهت راهنمایی متخصصان بهداشت و روانشناسان در حوزه سلامت سالمندان برداشت؟ بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر در ایران با استفاده از روش متاآنالیز بود.
روش مطالعه
روش پژوهش حاضر باتوجهبه هدف آن، روش متاآنالیز بود. متاآنالیز مجموعهای از روشهای آماری است که نتایج تعداد زیادی از مطالعات را برای ارائه خلاصهای از دانش در یک حوزه تحقیقاتی ادغام میکند [20]. واحد تحلیل در متاآنالیز، یافتههای کمّی مطالعات انجام شده است. بنابراین جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه مطالعاتی است که درزمینه بررسی اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر در بازه زمانی سال 1392 تا 1402 در کشور ایران انجام شده است. دلیل اینکه فقط پژوهشهای داخلی (پژوهشهایی که درزمینه بررسی اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان ایرانی در داخل کشور ایران انجام شده است) مورد بررسی قرار گرفت، این مهم است که در ایران مرور سیستماتیک و متاآنالیزی بر روی اثربخشی مداخلات شناختی بر کارکردهای شناختی سالمندان انجام نشده است، ولی در خارج از کشور مرور سیستماتیک و متاآنالیز زیادی در ارتباط با این موضوع انجام شده است. نتایج متاآنالیز مطابق با دستورالعملهای مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز 2020 گزارش شده است [21].
استراتژی جستوجو
تمام مطالعات منتشرشده از سال 2012 تا 2023 جستوجو شدند. برای کاهش سوگیری انتشار، پایاننامهها و مقالات هم گنجانده شدند. برای جستوجوی مطالعات لازم از کلیدواژههای «توانبخشی شناختی»، «تحریک شناختی»، «آموزش شناختی»، «نرمافزار»، «رایانه»، «بازیهای رایانهای»، «کارکردهای شناختی»، «کارکردهای اجرایی»، «توجه»، «حافظه»، «سالمند»، «سالمندان»، «اختلال شناختی خفیف»، «بیماری آلزایمر»، «Cognitive Rehabilitation» ،«Cognitive Stimulation» ،«Cognitive Training» ،«Software»، «Computer» ،«Computer Games» ،«Cognitive Functions»، «Executive Functions» ،«Attention» ،«Memory»، «Elderly» ،«Older Adults» ،«Aging» ،«Aged»، «Mild «Cognitive Impairment» ،«Alzheimer’s Disease» در پایگاههای اطلاعاتی وبآوساینس، اسکوپوس، پابمد، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، پژوهشکده علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) استفاده شد. ادبیات خاکستری با استفاده از موتورهای جستوجوگر گوگلاسکالر جستوجو شد. از ترکیب کلمات کلیدی زیر برای یافتن مقالات مرتبط استفاده شد:
(“cognitive rehabilitation”[Title/Abstract] OR “cognitive stimulation”[Title/Abstract] OR “cognitive training”[Title/Abstract]) AND (“Computer”[Title/Abstract] OR “computer games”[Title/Abstract] OR “Software”[Title/Abstract]) AND (“cognitive functions”[Title/Abstract] OR “executive functions”[Title/Abstract] OR “Attention”[Title/Abstract] OR “Memory”[Title/Abstract]) AND (“mild cognitive impairment”[Title/Abstract] OR “Alzheimer’s disease”[Title/Abstract]) AND (“Aged “[Title/Abstract] OR “Aging”[Title/Abstract] OR “Older Adults”[Title/Abstract] OR “elderly “[Title/Abstract])
معیارهای واجد شرایط بودن
معیارهای ورود مطالعات به مرور سیستماتیک براساس چارچوب PICO-SD بود.
شرکتکنندگان
سالمندان ساکن کشور ایران با میانگین سنی 60 سال با سلامت شناختی، یا سالمندانی بودند که مبتلا به اختلال شناختی خفیف و یا آلزایمر بودند.
مداخلات
برنامههای مداخلات شناختی شامل توانبخشی شناختی، آموزش شناختی و تحریک شناختی مبتنی بر رایانه (نرمافزار، بازیهای رایانهای و واقعیت مجازی) و کلاسیک (مداد و کاغذی) بودند.
کنترل
گروهی که مداخله شناختی را دریافت نکرده بودند و بهعنوان گروه بدون مداخله معرفی شده بودند.
پیامد
پیامدها شامل کارکردهای شناختی، ازجمله کارکرد کلی شناخت، حافظه، توجه، کارکردهای اجرایی، سرعت پردازش و انعطافپذیری شناختی بود.
ارزیابی کارکردهای شناختی: آزمون مختصر وضعیت شناختی (MMSE) و آزمون شناختی آدن بروک، نسخه تجدیدنظرشده (ACE-R) جهت بررسی کارکرد کلی شناخت؛ آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (WCST)، برج لندن (TOL)، تواناییهای شناختی (CAQ) و بندرگشتالت (B-G) جهت بررسی کارکردهای اجرایی؛ آزمون بررسی یکپارچه کارکرد دیداریشنیداری (IVA) و برو نرو (G-NG) جهت بررسی توجه و تمرکز؛ آزمون رنگ کلمه استروپ (SCWT) برای ارزیابی توجه انتخابی، حافظه دیداری و سرعت پردازش؛ آزمون عملکرد پیوسته کانرز (CPT) برای بررسی توجه پایدار؛ آزمون ردیابی رنگ (CTT) برای ارزیابی توجه متناوب، تکلیف دوگانه (DT) برای ارزیابی توجه تقسیم شده؛ آزمون انعطافپذیری شناختی (CFI) و پذیرش و عمل (AAQ-II) جهت ارزیابی انعطافپذیری شناختی؛ آزمون جایگزینی نماد و ارقام (SDMT) جهت ارزیابی سرعت پردازش؛ فراخنای ارقام (DGS) برای بررسی حافظه کلامی؛ آزمون فراخنای نمادی (SS) برای بررسی حافظه دیداری؛ آزمونهای حافظه وکسلر بزرگسالان فرم الف و ب (WMS) و نسخه سوم (WMS-III)) و آزمون ظرفیت حافظه فعال (WMQ) جهت بررسی حافظه فعال استفاده شد.
طرح مطالعه: مطالعات تجربی، نیمه تجربی و شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل در مرور سیستماتیک حاضر گنجانده شدند.
معیارهای خروج عبارت بودند از: 1. نداشتن شرایط روششناسی (روش پژوهش، جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، روایی و پایایی ابزار، مفروضههای آماری، روش تحلیل آماری و صحیح بودن محاسبات آماری)؛ 2. مطالعات فاقد گروه کنترل و مطالعات توصیفی؛ 3. عدم گزارش شاخصهای موردنیاز جهت محاسبه اندازه اثر؛ 4. مطالعاتی که نتایج مداخلات شناختی را با سایر مداخلات غیرشناختی ترکیب کرده بودند (مانند حرکتیشناختی، حسیشناختی و غیره)، 5. سالمندان دارای اختلالات نورولوژیکی دیگر (پارکینسون، مولتیپل اسکلروزیس، ضربه مغزی، صرع و سکته مغزی).
انتخاب مطالعه
دو نویسنده غربالگری اولیه عناوین و چکیدهها را بهطور مستقل انجام دادند تا از سوگیری انتخاب جلوگیری کنند. حذف مطالعات تکراری و بررسی متن کامل جهت شناسایی مطالعات مرتبط ابتدا توسط نویسنده اول انجام شد و سپس توسط نویسنده مسئول بررسی شد. برای مواردی که اختلاف نظر وجود داشت، مطالعه مرور و بازنگری شد تا دیگر اختلاف نظر وجود نداشته باشد. تصویر شماره 1 فرایند انتخاب مطالعات را نشان میدهد.
استخراج دادهها
اطلاعات مربوط به ویژگیهای مطالعه، شامل نام نویسندگان و سال مطالعه، حجم نمونه، جنسیت سالمندان، وضعیت شناختی سالمندان، نوع مداخله شناختی، ابزار ارزیابی، تعداد جلسات و طول مدت جلسه هر مطالعه استخراج شد.
تجزیهوتحلیل دادهها
اطلاعات لازم برای محاسبه اندازه اثر شامل میانگین، انحرافمعیار و حجم نمونه گروه آزمایش و کنترل بود. دادهها با استفاده از نرمافزار CMA نسخه دوم (Comprehensive Meta-Analysis 2.0) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. جهت محاسبه اندازه اثر مطالعات، شاخص g هجز استفاده شد. تفاوتهای میانگین استانداردشده بهعنوان g هجز و فاصله اطمینان 95 درصدی تفاوت در نتایج بین گروههای آزمایش و کنترل پس از مداخله محاسبه شد. ادغام تفاوتهای میانگین استانداردشده در بین مطالعات با استفاده از مدل اثرات تصادفی انجام شد. هنگامی که مطالعات بیش از یک نتیجه را در هر حوزه برای تجزیهوتحلیل ارائه کردند، تفاوت میانگین استانداردشده و واریانس آنها در سطح مطالعه واحد ترکیب شد. طبق معیارهای d کوهن تخمینهای g هجز کمتر از 0/3 کوچک، ≥0/3و <0/6 متوسط و ≥0/6 بهعنوان اندازه اثر بزرگ در نظر گرفته میشود. جهت بررسی ناهمگونی اندازههای اثر از شاخصهای Q کوکران و شاخص I2 استفاده شد. شاخص I2 به ترتیب 25، 50 یا 75 درصد (کم، متوسط یا بزرگ) در نظر گرفته میشود. اگر مقدار شاخص I2 بیش از 50 درصد ارزیابی شود، از مدل اثر تصادفی برای تجزیهوتحلیل استفاده میشود [22، 23]. جهت تجزیهوتحلیل زیرگروهی از مدل اثرات ترکیبی استفاده شد. اندازه اثر بهطور جداگانه برای هر زیرگروه از مطالعات محاسبه شد و سپس این مقادیر با هم مقایسه شدند [24].
ارزیابی سوگیری انتشار
جهت بررسی سوگیری انتشار از نمودار قیفی، آزمون چینش و تکمیل دوال و توئیدی و آزمون تعداد ایمن از تخریب کلاسیک (S-NF) استفاده شد. نمودار قیفی رابطه بین حجم نمونه و اندازه اثر را نشان میدهد. مطالعات نمونه کوچک با پراکندگی واریانس نسبتاً بزرگ در پایین و مطالعات نمونه بزرگ به سمت بالا در اطراف میانگین اندازه اثر ظاهر میشوند. مطالعاتی که خارج از شکل قیف قرار میگیرند، خطر سوگیری بالایی دارند. از آزمون چینش و تکمیل دوال و توئیدی برای تعیین کمی میزان اثر سوگیری انتشار استفاده شد. آزمون تعداد ایمن از تخریب کلاسیک، تعداد مطالعات گمشده، یعنی تعداد مطالعات مؤید فرضیه صفر را نشان میدهد که باید به تحلیل اضافه شود تا ازلحاظ آماری یک اندازه اثر کلی غیرمعنادار به دست آید و نتیجه را تغییر دهد [22].
یافتهها
انتخاب مطالعه
درنتیجه بررسی پایگاه دادهها، درمجموع 712 مطالعه جستوجو شدند. باتوجهبه معیارهای ورود و خروج درنهایت از 712 مطالعه، 26 مطالعه انتخاب شد. تصویر شماره 1، نمودار فرایند انتخاب مطالعات برای گنجاندن در مرور سیستماتیک حاضر را نشان میدهد.
ویژگیهای مطالعه
ویژگیهای مطالعه در جدول شماره 1 نشان داده شده است. 26 مطالعه با 118 اندازه اثر به دست آمد. به دلیل اینکه اکثر مطالعات بیش از یک نتیجه را در هر حوزه برای تجزیهوتحلیل ارائه کردند، تفاوت میانگین استانداردشده و واریانس آنها در سطح مطالعه واحد ترکیب شد و درنهایت 55 اندازه اثر ترکیبی به دست آمد. 14 مطالعه شامل مداخلات شناختی مبتنی بر رایانه (نرمافزار، بازی و واقعیت مجازی) و 12 مطالعه شامل مداخلات شناختی کلاسیک (مداد و کاغذی) بودند. 11 مطالعه سالمندان با وضعیت شناختی سالم (406 نفر)، 8 مطالعه آلزایمر (240 نفر) و 7 مطالعه اختلال شناختی خفیف (202 نفر) را بررسی کرده بودند. تجزیهوتحلیل درمجموع شامل 848 شرکتکننده بود. تعداد جلسات مداخلات بین 8 تا 24 جلسه و مدتزمان هر جلسه از 30 تا 120 دقیقه متغیر بود.


نتایج متاآنالیز نشان داد با استفاده از مدل اثرات تصادفی، اندازه اثر کل مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی برابر با 1/57 در سطح اطمینان 95 درصد و در فاصله اطمینان 1/33 تا 1/81 (1/57=g؛ %95، 1/81-1/33=CI؛ 001/P<0) بود. اندازه اثر ازلحاظ آماری معنادار و بهطور قابلتوجهی بزرگ بود و میتوان بیان کرد مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مؤثر بوده است. تصویر شماره 2 نمودار انباشت اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان در مقایسه با گروه کنترل را نشان میدهد.
مقدار ناهمگونی با استفاده از آزمون Q و شاخص I2 (248/93=Q؛ %95، 78/31= I2؛ 001/P<0) بزرگ ارزیابی شد و بیانگر ناهمگونی در مطالعات اولیه بود. بنابراین برای بررسی نقش متغیرهای تعدیلگر که ممکن است این ناهمگونی به دلیل اثر احتمالی آنها ایجاد شده باشد و همچنین جهت مقایسه زیرگروهها، تجزیهوتحلیل زیرگروهی به شرح زیر انجام شد.
جهت بررسی مقایسه مداخلات شناختی رایانهای با مداخلات شناختی کلاسیک بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان و پاسخ به این پرسش که کدامیک از مداخلات مذکور تأثیر بیشتری بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان دارد از تجزیهوتحلیل زیرگروهی استفاده شد. همانطور که جدول شماره 2 نشان میدهد اندازه اثر ترکیبی برای مطالعات با مداخلات شناختی رایانهای 1/75 در سطح اطمینان 95 درصد و در فاصله اطمینان 1/41 تا 2/09 به دست آمد. اندازه اثر ترکیبی برای مطالعات با مداخلات شناختی کلاسیک 1/28 در سطح اطمینان 95 درصد و در فاصله اطمینان 0/98 تا 1/57 به دست آمد. برای ارزیابی تفاوت بین 2 اندازه اثر، از آزمون Q استفاده شد. Q برای این تفاوت 4/21 با درجه آزادی 1 و 04/P=0 بود. بنابراین میتوان بیان کرد مداخلات شناختی رایانهای نسبت به مداخلات شناختی کلاسیک (مداد و کاغذی) بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان با اختلاف جزئی (0/47) مؤثرتر است.
بهمنظور بررسی اینکه مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کدامیک از مؤلفههای کارکرد شناختی مؤثر است از تجزیهوتحلیل زیرگروهی استفاده شد. همانطور که نتایج جدول شماره 2 نشان میدهد مداخلات شناختی رایانهای بر کارکرد کلی شناخت، حافظه کاری، حافظه دیداری، حافظه کلامی، توجه (انتخابی، پیوسته، متناوب، تقسیمشده)، کارکردهای اجرایی، سرعت پردازش سالمندان سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر مؤثر بوده است. مداخلات شناختی کلاسیک بر کارکرد کلی شناخت، حافظه کاری، توجه (انتخابی، پیوسته)، کارکردهای اجرایی، سرعت پردازش و انعطافپذیری شناختی سالمندان سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر مؤثر بوده است. اندازه اثر ترکیبی مداخلات شناختی رایانهای بر کارکرد توجه و تمرکز بیشتر از سایر کارکردهای شناختی بود. اندازه اثر ترکیبی مداخلات شناختی کلاسیک برای کارکرد سرعت پردازش بیشتر از سایر کارکردهای شناختی بود.
همچنین جهت پاسخ به این پرسش که آیا وضعیت شناختی سالمندان (سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر)، منجر به پاسخهای متفاوت به مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک میشود یا خیر، تجزیهوتحلیل زیرگروهی انجام شد. نتایج بررسی نقش تعدیلگر وضعیت شناختی سالمندان در اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک نشان داد این مداخله برای هر سه گروه سالمندان سالم، اختلال شناختی خفیف و آلزایمر اندازه اثر معناداری داشت و علیرغم اندازه اثر بیشتر مداخلات شناختی رایانهای برای سالمندان مبتلا به آلزایمر نسبت به سالمندان سالم و مبتلا به اختلال شناختی خفیف و اندازه اثر بیشتر مداخلات شناختی کلاسیک برای سالمندان سالم نسبت به سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نبود. بنابراین باتوجهبه معنادار نبودن مقدار Q بینگروهی، وضعیت شناختی سالمندان (سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر)، به پاسخهای متفاوت نسبت به مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک منجر نمیشود.
همچنین باتوجهبه تنوع ابزار بهکاررفته در مطالعات اولیه، تجزیهتحلیل زیرگروهی براساس نوع ابزار نیز انجام شد و نتایج نشان داد بیشترین میزان ناهمگونی مربوط به نوع ابزار (Q بینگروهی 67/75 و 0/001=P) مطالعات مورداستفاده در مرور سیستماتیک حاضر بود.
همانطور که در قسمت روش ذکر شد، جهت بررسی سوگیری انتشار و تحلیل حساسیت در مطالعه حاضر از نمودار قیفی، آزمون چینش و تکمیل دوال و توئیدی و آزمون تعداد ایمن از تخریب کلاسیک استفاده شد.
در نمودار قیفی، محور افقی نشاندهنده مقادیر اندازههای اثر مطالعات و محور عمودی خطای معیار است. درصورتیکه اندازه اثرها بهصورت متقارن در اطراف نمودار پراکنده نشده باشند و مطالعهای نزدیک به محور افقی نمودار باشد، میتوان به وجود سوگیری انتشار پی برد. در صورت عدم سوگیری مطالعات دارای حجم نمونه بزرگتر و خطای معیار کمتر در بالای نمودار قرار میگیرند و مطالعات با حجم اندازه کوچکتر در پایین نمودار قرار میگیرند [24]. براساس تصویر شماره 3 تقارن مناسبی در پراکنش مطالعات وجود داشت و مطالعهای نزدیک به محور افقی مشاهده نشد. بنابراین احتمال سوگیری بعید به نظر میرسد.
از روش چینش و تکمیل دوال و توئیدی بهعنوان تحلیل حساسیت استفاده شد. روش چینش و تکمیل از یک روند تکراری برای شناسایی مطالعاتی که ممکن است گمشده باشند استفاده میکند. سپس این مطالعات را ایجاد میکند و آنها را در تحلیل وارد میکند که به شکل نقطههای پررنگ در نمودار نشان داده میشود [24]. از تمام مطالعات (مشاهدهشده و تعدیلشده) برای محاسبه یک تخمین تعدیلشده از میانگین اندازه اثر استفاده شد. همانطور که نتایج جدول شماره 3 نشان میدهد، اندازه اثر مشاهدهشده و تعدیلشده برابر با 1/30 به دست آمد و مطالعه حاضر برای تکمیل شدن به مطالعات دیگر نیاز ندارد. پیدایش مطالعات گمشده زیاد در یک سمت از خط میانگین اندازه اثر به سوگیری انتشار دلالت دارد.
اگر اندازه اثرات بهطور معمول توزیع شوند، انتظار میرود نیمی از مطالعات در هر دو طرف خط بیفتد. تحت مدل اثرات تصادفی و ثابت در سمت راست و چپ میانگین نمودار قیفی، مطالعهای نادیده گرفته نشده بود. همانطور که تصویر شماره 4 نشان میدهد مطالعات به صورت متقارن توریع شدهاند و نقطهای (نقطه پررنگ در نمودار) که نشاندهنده مطالعات گمشده باشد وجود ندارد. بنابراین تجزیه و تحلیل آزمون چینش و تکمیل نشان داد که مطالعه گمشده وجود نداشته است. بنابراین احتمال سوگیری انتشار بعید به نظر میرسد.
آزمون تعداد ایمن از تخریب کلاسیک نشاندهنده تعداد مطالعات فرضی غیرمعنادار و منتشر نشده است که اگر به مطالعات اضافه شود مقدار اندازه اثر را به سطح غیرمعناداری میرساند. براساس آزمون تعداد ایمن از تخریب کلاسیک متاآنالیز حاضر باید 3692 مطالعه دیگر اضافه شود تا مقدار P بزرگتر از 0/05 شود و اندازه اثر کلی از لحاظ آماری معنادار نشود. بنابراین باید تعداد 3692 مطالعه غیرمعنادار وجود داشته باشد تا در مجموع میزان اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان معنادار نباشد که این مسئله بعید به نظر میرسد.
بحث
هدف از مرور سیستماتیک و متاآنالیز حاضر بررسی اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان سالم، مبتلا اختلال شناختی خفیف و آلزایمر در ایران بود. با در نظر گرفتن معیارهای ورود به متاآنالیز 26 مطالعه با 55 اندازه اثر ترکیبی به دست آمد. نتایج متاآنالیز نشان داد با استفاده از مدل اثرات تصادفی، اندازه اثر کل مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی بهطور قابلتوجهی بزرگ بود و میتوان بیان کرد مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مؤثر بوده است. این یافته همسو با نتایج مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز یان و ریو [6]، عبدالرزاق و همکاران [4]، ایرازوکی و همکاران [9]، بنوچری و همکاران [11]، کالبه و همکاران [10]، ژو و همکاران [22]، هیل و همکاران [23]، چای و همکاران [40]، لی و همکاران [41] و عزیز و همکاران [42] بود.
مرور سیستماتیک و متاآنالیز چای و همکاران [40] نشان داد مداخله شناختی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) تأثیر مثبتی بر کارکردهای شناختی سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف یا دمانس خفیف داشت. سالمندان مبتلا به دمانس خفیف که آموزشهای شناختی دریافت کردهاند، ممکن است در کارکرد کلی شناخت و همچنین در مهارتهای شناختی خاص، مقداری بهبود داشته باشند. درمورد دمانس در مراحل اولیه، پتانسیل انعطافپذیری مغز باقی میماند و آموزش شناختی مناسب میتواند مهارتهای شناختی، ازجمله زبان، توجه و حافظه را بهبود بخشد. با بهبود عملکرد شناختی ازطریق آموزش شناختی با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، افسردگی کاهش پیدا کرد. علاوهبراین، آموزش شناختی مبتنی بر اختلال شناختی خفیف برای سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف یا دمانس خفیف در بهبود کیفیت زندگی آنها موثر بود. جهت بهبود کیفیت زندگی، مراقبتهای جسمی، هیجانی و شناختی مورد نیاز است. ازآنجاییکه فناوری، ازجمله سختافزار، نرمافزار و رابطها، به راهحلی پیچیده و فناورانه تبدیل شده است که جنبههای عملکردی، اجتماعی، هیجانی و خلاقانه زندگی روزمره را بهینه میکند، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دمانس نیز بهبود یافت. بنابراین براساس توسعه این فناوریها، کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف یا دمانس خفیف را میتوان ازطریق آموزش شناختی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهبود بخشید [40].
لی و همکاران در مروری سیستماتیک و متاآنالیز نشان دادند مداخلات آموزش شناختی رایانهای (CCT) میتواند کارکرد کلی شناخت را در بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف بهبود بخشد. علاوهبراین، مداخلات آموزش شناختی رایانهای تأثیر مثبت بر کارکرد اجرایی، حافظه کاری، حافظه اپیزودیک و حافظه کلامی در افراد مبتلا به زوال شناختی داشت. مداخلات مؤثرتر، مداخلاتی بودند که در گروههای بیمارانی انجام شد که از تعامل و بازخورد بین ارائهدهندگان و بیماران استفاده میکردند و مداخلاتی که کارکردهای شناختی چند دامنهای را با مدتزمان طولانیتر در هر دوره و جلسات طولانیتر هدف قرار میدادند [41].
کالبه و همکاران در مرور سیستماتیک آموزش شناختی رایانهای در سالمندان سالم به این نتیجه رسیدند آموزش شناختی رایانهای میتواند شناخت را در سالمندان بهبود بخشد. آموزش شناختی رایانهای نتایج قابلتوجهی در حافظه کلامی و غیرکلامی، کارکردهای اجرایی و فضایی داشت [10].
متاآنالیز بنوچری و همکاران در استفاده از بازیهای شناختی رایانهای در سالمندان نشان داد بازیهای شناختی در بهبود سرعت پردازش، حافظه کاری، کارکردهای اجرایی و حافظه کلامی سالمندان بدون اختلال شناختی مؤثر هستند. حافظه دیداری فضایی یک حوزه شناختی است که در اوایل اختلال شناختی خفیف تحت تأثیر قرار میگیرد و بازیهای شناختی رایانهای نشان داده این شکل از حافظه را در گروههای بیمار بهبود میبخشد. بزرگترین اندازه اثر مشاهدهشده، اگرچه تفاوت قابلتوجهی با سایر کارکردهای شناختی نداشت، برای سرعت پردازش بود. کندی روانی حرکتی حوزه شناختی است که بیشترین تأثیر را در فرایند سالمندی سالم دارد [11].
مطالعه یزدان بخش و آذرنیا در بررسی اثر توانبخشی شناختی رایانهای بر بهبود تواناییهای شناختی سالمندان نشان داد باتوجهبه نقصهای شناختی دوره سالمندی، بازیهای رایانهای شناختی که بهطور عمده بر ارتقای تواناییهای شناختی تمرکز دارد، یک نوع درمان منحصربهفرد است. برنامههای رایانهای شناختی ابزارهایی را در اختیار قرار میدهد که ازطریق آنها بتوان فرایندهای پایهای ذهنی که در یادگیری سطح بالا مهم هستند را بهبود بخشید و به دلیل اینکه نیازمند مقدار قابلتوجهی انرژی شناختی برای کامل کردن بازی است، موجب افزایش عملکرد شناختی میشود [14].
خدائی و همکاران نشان دادند، تمرینات شناختی رایانهای اثر معناداری بر حافظه سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف نداشت. با وجود این، تمرینات شناختی رایانهای باعث بهبود تمرکز و توجه در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف شد. بنابراین میتوان از تمرینات شناختی رایانهای بهعنوان یک برنامه هدفمند در سراهای سالمندان بهمنظور بهبود توجه و تمرکز سالمندان مبتلا به آلزایمر استفاده کرد [15].
مطالعه خضری و میکائیلی منیع نشان داد بازیهای رایانهای میتواند حافظه فعال، حافظه بصری و عملکردهای اجرایی سالمندان را بهبود ببخشد. کاهش حافظه سالمندان میتواند یکی از علل کاهش عملکردهای اجرایی آنها باشد، اما بازیهای رایانهای حافظه سالمندان را با مسائل چالشبرانگیز مواجه میکند و این نقصان جبران میشود. بنابراین شرکت سالمندان و آشنا کردن با محیط این بازیها بسیار حائز اهمیت است [26].
مرادی و همکاران نشان دادند بازیهای رایانهای بر بهبود حافظه کاری، حافظه دیداری و کنترل عملکرد اجرایی سالمندان تأثیر مثبتی داشته است. ادامه دادن مستمر بازیهای رایانهای، میتواند توجه و تمرکز را نیز تقویت کند. مهمترین مؤلفهای که در بازیهای رایانهای که با تصاویر مختلف برای ترغیب کردن بازیکنندگان صورت گرفته تقویت میشود، حافظه دیداری کوتاهمدت است. بازیهای رایانهای که دارای تصاویر اکشنتر و پویاتر هستند، حافظه دیداری را بیشتر تحریک میکنند [27].
مرور سیستماتیک عزیز و همکاران نشان داد آموزش شناختی میتواند در بهبود کارکرد شناختی بزرگسالان مبتلا به اختلال شناختی خفیف در حوزههای مختلف، ازجمله حافظه، توجه، عملکرد اجرایی، کاهش شکایات ذهنی حافظه و بهبود مهارتهای روزمره زندگی مؤثر باشد. روشهای مختلف مداخله شناختی، یعنی روشهای تکدامنه، چنددامنهای و چندوجهی میتواند مداخله امیدوارکنندهای در بهبود کارکردهای شناختی بزرگسالان مبتلا به اختلال شناختی خفیف در آسیا باشد [42].
مطالعه سیهجانی و همکاران نشان داد ارائه تمرینات شناختی در سالمندان نهتنها موجب بهبود عملکردهای شناختی در این افراد میشود، بلکه مشکلات ثانویه ناشی از افت عملکردهای شناختی مثل افسردگی و کاهش اعتماد به نفس به علت از دست دادن استقلال و خودکارآمدی در انجام امور روزانه زندگی، ناتوانی در برنامهریزی و انجام امور هدفمند را نیز بهبود میبخشد و این بهبودی درنهایت منجر به بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت از زندگی در سالمندان مبتلا به آلزایمر میشود [30].
در تبیین اثربخشی مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر کارکردهای شناختی سالمندان میتوان بیان کرد سالمندی شناختی موفق به تعاملات بین انعطافپذیری عصبی و شناختی احتیاج دارد که توسط تقاضاهای محیطی تحریک میشوند. انعطافپذیری عصبی به تغییراتی در سطح عصبی گفته میشود که با تجربه تحریک میشوند. انعطافپذیری شناختی به الگوهای تغییریافته شناختی اشاره دارد. تظاهرات انعطافپذیری شناختی به مکانیسمهای انعطافپذیری عصبی بستگی دارد. در صورت عدم وجود بیماری، عواملی که این روند تعاملی را تقویت میکنند، میتوانند توانایی شناختی را در سالمندان تقویت کنند. قرار گرفتن در معرض تجربیات جدید، عاملی اساسی در ارتقا و حفظ مکانیسمهای انعطافپذیری مغز و یکپارچگی شناختی است. تجربیات جدید میتوانند قشر مغز را گسترش و یکپارچگی آکسون را افزایش دهند. آموزش و تجربیات جدید با تغییر الگوی فعالسازی منطقهای مغز، بهویژه قشر پیشانی مغز همراه است. رفتارهایی که انعطافپذیری عصبی را افزایش میدهند، یکپارچگی شناختی را نیز بهبود میبخشد، مانند انعطافپذیری عصبی، انعطافپذیری شناختی نیز ممکن است به همین ترتیب با تجربیات جدید رشد کند. تا حدی که انعطافپذیری شناختی به تغییر راهبردهای شناختی و یادگیری جدید نیاز دارد. در این صورت، سالمند ممکن است نیاز داشته باشد تا در معرض خواستههای شناختی جدید قرار گیرد؛ بهعنوان مثال، داوطلبانه مواد و مهارتهای جدیدی را بیاموزد و چالشهای جدیدی را تجربه کند تا از مکانیسمهای انعطافپذیری عصبی و شناختی بهرهمند شود [43]. بنابراین براساس اصل انعطافپذیری عصبی و شناختی، مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک شامل توانبخشی شناختی، آموزش شناختی و تحریک شناختی با آموزش، چالش و تجربیات جدید میتواند منجر به تغییر الگوی فعالسازی قشر پیشانی مغز و درنتیجه بهبود کارکردهای شناختی شود.
همچنین تجزیهوتحلیل زیرگروهی نشان داد وضعیت شناختی سالمندان (سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر)، منجر به پاسخهای متفاوت به مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک نمیشود. برایناساس به نظر میرسد سالمندان با سلامت شناختی و با هر نوع نقص شناختی میتوانند از مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک سود ببرند. در ارتباط با این یافته، مرور سیستماتیک و متاآنالیز یان و ریو نشان داد آموزش شناختی و تحریک شناختی اثرات مشابهی را در سالمندان با وضعیت شناختی سالم و مبتلا به اختلال شناختی خفیف دارد و آموزش شناختی بیشترین تأثیر را در سالمندان مبتلا به دمانس نشان داد. بنابراین حتی اگر سطح عملکرد شناختی سالمندان متفاوت باشد، مداخله مبتنی بر شناخت یک رویکرد مؤثر خواهد بود. باتوجهبه سطوح شناختی، میتوان انواع مؤثرتری از مداخلات مبتنی بر شناخت را اعمال کرد [6].
مرور سیستماتیک و متاآنالیز حاضر نشان میدهد در مطالعات انجامشده تنوع وجود داشته است. بهطوریکه مطالعات فقط بر بخشی از جمعیت سالمندان متمرکز نشدهاند. این واقعیت که در سالهای اخیر، مطالعات متعددی بر روی سالمندان سالم (ازنظر شناختی) انجام شده است، سودمند است؛ زیرا امکان توسعه راهبردهای مؤثرتری برای ترویج سالمندی سالم را فراهم میکند [1].
نتایج مطالعه حاضر نشان داد هر دو مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک (مداد و کاغذی) بر بهبود کارکردهای شناختی مؤثر بوده است. مداخلات شناختی رایانهای نسبت به مداخلات شناختی کلاسیک (مداد و کاغذی) بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان با اختلاف جزئی مؤثرتر بود. مداخلات شناختی رایانهای بر کارکرد کلی شناخت، حافظه کاری، حافظه دیداری، حافظه کلامی، توجه (انتخابی، پیوسته، متناوب، تقسیمشده)، کارکردهای اجرایی، سرعت پردازش در سالمندان با وضعیت شناختی سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر مؤثر بوده است. مداخلات شناختی کلاسیک بر کارکرد کلی شناخت، حافظه کاری، توجه (انتخابی، پیوسته)، کارکردهای اجرایی، سرعت پردازش و انعطافپذیری شناختی در سالمندان با وضعیت شناختی سالم، مبتلا به اختلال شناختی خفیف و آلزایمر مؤثر بوده است.
همسو با این یافته جرجپلو و همکاران نشان دادند آموزش شناختی مبتنی بر کاغذ بر بهبود حافظه تأخیری، روانی کلامی، توجه، سرعت پردازش، عملکرد اجرایی، کارکرد کلی شناخت و فعالیتهای زندگی روزمره بیماران آلزایمر مؤثر بوده است. در مقابل، آموزش شناختی مبتنی بر رایانه بر بهبود حافظه (تأخیری و کاری)، نامگذاری و سرعت پردازش بیماران آلزایمر مؤثر بوده است. مقایسه بین 2 روش آموزش شناختی مبتنی بر رایانه در مقابل آموزش شناختی مبتنی بر کاغذ نشان داد هر دو روش تأثیرات قابلتوجهی بر شناخت بیماران داشتند. آموزش شناختی مبتنی بر کاغذ، مزایای شناختی را به فعالیتهای زندگی واقعی منتقل میکند. هر دو روش در کاهش نقایص شناختی و زبانی بیماران آلزایمر مفید هستند [5].
کاستا تسولاکی و همکاران نشان دادند هم آموزش شناختی مبتنی بر رایانه و هم آموزش شناختی مبتنی بر کاغذ در بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف مفید است، بااینحال، آموزش شناختی مبتنی بر کاغذ نتایج بهتری در کارکرد کلی شناخت، توانایی یادگیری، تأخیر در یادآوری کلامی، حافظه دیداری، روانی کلامی و توجه انتخابی دیداری دارد و مزایای شناختی را به زندگی واقعی منتقل میکند [44].
در تبیین این یافته میتوان بیان کرد در مقایسه با سایر مداخلات شناختی، آموزش شناختی رایانهای در انطباق با ظرفیت افراد در دسترستر، جامعتر و انعطافپذیرتر است. آموزش شناختی رایانهای بهعنوان یک مداخله ایمن، نسبتاً ارزان و مقیاسپذیر که ممکن است شناخت را در سالمندان حفظ کند، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تصور میشود آموزش شناختی رایانهای با فعالیتهای لذتبخش، بازخورد فوری و سازگاری خودکار براساس عملکرد شرکتکنندگان، انگیزه و پایبندی آنان را افزایش میدهد [41]. علاوهبراین برنامههای رایانهای ازنظر اهداف، ویژگیها و کارکردها با یکدیگر متفاوت هستند. این تنوع برنامهها به متخصصان و کاربران اجازه میدهد تا برنامهای را انتخاب کنند که با علایق و اهداف آنها مطابقت دارد؛ زیرا همه افراد نیازهای یکسانی ندارند و همه برنامهها برای همه افراد بهینه نیستند. بااینحال، برنامههای مبتنی بر وب حاوی تمرینهای متعدد کارکردهای شناختی مختلف، بدون لوازم جانبی زیاد و اعمال شده در رایانههایی با صفحه نمایش لمسی بزرگ، ممکن است مناسبترین برنامههای شناختی برای افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف و دمانس باشند [9]. از طرف دیگر، تجهیز همه مؤسسات به وسایل الکترونیکی برای آموزش مبتنی بر رایانه چالشبرانگیز است. همچنین استفاده از وسایل الکترونیکی ممکن است برای سالمندان سخت باشد و نیاز به راهنمایی خاصی داشته باشد [45]. باتوجهبه اینکه احتمالاً سالمندان ایرانی در بهکارگیری رایانه و تکنولوژیهای مدرن امروزی مثل گوشی همراه یا تبلت مشکل دارند و ممکن است به روشهای قدیمی عادت داشته باشند، انتظار میرود استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر روشهای سنتی و ساده (مداد و کاغذی) و از نوع تمریناتی در زندگی واقعی، نتایج مثبت بهتری در پی داشته باشد [30].
نتیجهگیری نهایی
مرور سیستماتیک و متاآنالیز حاضر نشان داد هر دو مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک بر بهبود کارکردهای شناختی سالمندان ایرانی تأثیر مثبت و بالایی داشته است. بنابراین برای کاهش نقایص شناختی و بهبود کارکردهای شناختی سالمندان ایرانی میتوان از مداخلات شناختی رایانهای و کلاسیک سود برد. از محدویتهای مطالعه حاضر میتوان به این موارد اشاره کرد: مطالعات اولیهای وجود داشت که جنسیت سالمندان و میانگین مدتزمان جلسات مداخله را گزارش نکرده بودند که مانع از بررسی تأثیر متغیرهای تعدیلگر جنسیت و مدتزمان جلسات مداخله بر کارکردهای شناختی سالمندان شد. مطالعات اندکی وجود داشت که اطلاعات دقیق و مشخصی درمورد نوع برنامه مداخله شناختی (آموزش شناختی، تحریک شناختی و توانبخشی شناختی) و روند عملیاتی برنامههای مداخلات شناختی گزارش نکردند که میتواند مانع بهکارگیری مطالعهای شود که مداخلات شناختی را برای استفاده عملی راهنمایی کند. اکثر مطالعات بر پیامدهای شناختی کوتاهمدت متمرکز شده بودند و مطالعات اندکی دادههای پیگیری را گزارش کردند، بنابراین دادههای کافی برای ارزیابی دوام اثرات مداخلات شناختی در اختیار نداشتیم. از محدودیتهای دیگر پژوهش حاضر این مهم بود که مطالعات اولیه گلد استاندارد تشخیص آلزایمر و اختلال شناختی خفیف را نداشتند و هر مطالعه از یک تست شناختی برای ارزیابی آلزایمر و اختلال شناختی خفیف استفاده کرده بود. همچنین ازآنجاییکه همه مطالعات تجربی بودند، کمبود مطالعات کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده آشکار بود. بنابراین کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده جامعتری برای تعیین تأثیر مداخلات شناختی بر کارکردهای شناختی سالمندان، بهویژه در بلندمدت نیاز است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله مرور نظاممند میباشد که بر روی نمونههای انسانی و حیوانی انجام نشده است. برایناساس نیاز به کد اخلاق نبود و تمام قوانین اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنا بر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.