دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1404 )                   جلد 20 شماره 1 صفحات 135-122 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Madani S F, Farokhzad P. Investigating the Effectiveness of Compassion-Focused Therapy on Caregiver Burden and Psychological Flexibility in Caregivers of Elderly With Alzheimer Disease. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2025; 20 (1) :122-135
URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2734-fa.html
مدنی سید فرزان، فرخزاد پگاه. اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر فشار مراقبتی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر. سالمند: مجله سالمندی ایران. 1404; 20 (1) :122-135

URL: http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-2734-fa.html


1- گروه روانشناسی بالینی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2- گروه روانشناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. ، dr.pegahfarokhza@gmail.com
متن کامل [PDF 6910 kb]   (921 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2157 مشاهده)
متن کامل:   (86 مشاهده)
مقدمه
اختلال دمانس گروهی از بیماری‌ها را شامل می‌شود که با کاهش توانایی‌های شناختی، عملکردی و رفتاری مشخص می‌شوند. این کاهش‌ها به حدی است که شخص را بسیار به دیگران وابسته می‌کند و نیازمند مراقبت‌های گسترده و مداوم در طول شبانه‌روز است. معمولاً این مراقبین افراد خانواده مثل همسر یا فرزندان هستند [1]. بیماری آلزایمر، یک اختلال مزمن، پیش‌رونده و تخریب‌کننده در مغز است که بر قدرت هوشی، حافظه و توانایی فرد برای مراقبت از خود تأثیرات عمیقی می‌گذارد. این بیماری رایج‌ترین نوع دمانس است و به آن دمانس پیری نیز گفته می‌شود.  علاوه‌براین، آلزایمر می‌تواند در تکلم، اجرای فعالیت‌های حرکتی، شناخت افراد یا مکان‌های آشنا، توانایی برنامه‌ریزی، عملکرد، سازمان‌دهی، خلق نوآوری‌ها و استدلال انتزاعی اختلال ایجاد کند [2].
مراقبین خانوادگی افرادی هستند که مسئولیت مراقبت و نگهداری از افراد نیازمند مانند سالمندان، کودکان با نیازهای ویژه، یا افرادی که دچار بیماری‌های مزمن یا ناتوانی‌های جسمی یا ذهنی هستند، را برعهده دارند. این مراقبت می‌تواند شامل کمک‌های عملی مانند پخت‌وپز، تمیزکاری، خرید و دیگر فعالیت‌های روزمره و یا دربرگیرنده حمایت عاطفی و ارتباطی باشد. مراقبین خانوادگی اغلب اعضای خانواده یا دوستان نزدیک هستند که این وظیفه را بدون دریافت دستمزد انجام می‌دهند. این نقش می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و گاهی اوقات باعث فشار روحی و جسمی بر مراقبین می‌شود. زندگی آنان به‌علت مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر معمولاً با تغییرات چالش‌برانگیزی همراه است که شامل کاهش حس عاطفی، کمبود وقت، احساس نداشتن کنترل بر زندگی شخصی و اجتماعی، ایجاد فشارهای عاطفی و فیزیکی (استرس، اضطراب و افسردگی) می‌شود. این وضعیت می‌تواند به بروز بیماری‌های مزمن و حاد در مراقبین منجر شود [3]. با پیشرفت مراحل بیماری آلزایمر، نیاز بیمار به مراقبت افزایش می‌یابد؛ بنابراین بار اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر برعهده‌ مراقب بیمار است که این مسئله تأثیرات چشمگیری بر جنبه‌های مختلف زندگی آن‌ها دارد [4].
فشار مراقبتی اصطلاحی است که توصیف‌کننده بار روانی، جسمی و مالی ناشی از مراقبت است که بر مراقبت‌کننده تحمیل می‌شود [5]. فشار مراقبتی در حکم منبعی از تنیدگی است که از عدم تعادل بین نیازهای مراقبتی با دیگر وظایف مراقب ازقبیل نقش‌های اجتماعی، شخصی، عاطفی و امور مالی ناشی می‌شود [6] و به‌صورت واکنش جسمی، روانی و اجتماعی توسط مراقبت‌کنندگان تجربه می‌گردد که می‌تواند ابعاد سلامتی آن‌ها را تهدید ‌کند [7]. فشار مراقبتی مسئله‌ای است که برای فرد بیمار و خانواده‌اش به‌شدت مشکل‌ساز است که درنتیجه آن مشکلات مرتبط با سلامتی بسیاری را گزارش می‌کنند [8]. این وضعیت می‌تواند تأثیرات عمیق و گسترده‌ای بر کیفیت زندگی و رفاه عمومی مراقبان داشته باشد، زیرا آن‌ها در تلاش هستند تا با نیازهای مداوم و سنگین بیماران خود مقابله کنند. فشار مراقبتی در بیماران مبتلا به آلزایمر از اهمیت بسیاری برخوردار است. مراقبت از افراد مبتلا به آلزایمر به‌علت تغییرات تدریجی در شخصیت، خلق‌وخو، و توانایی‌های فردی آنان، با چالش‌های زیادی همراه است. این فشار ممکن است به‌علت نیاز به توجه و مراقبت مداوم، افزایش وظایف روزمره و تأثیرات عاطفی ناشی از این مراقبت بر سلامت روانی مراقبان به کاهش کیفیت زندگی آن‌ها منجر شود. مطالعات اخیر نیز نشان داده‌اند که فشار مراقبتی می‌تواند تأثیرات منفی بر سلامت روانی مراقبان داشته باشد [9].
بااین‌حال، برخی توانمندی‌های روان‌شناختی می‌تواند به مراقبان کمک کند تا شرایط را برای خود آسان‌تر کنند. انعطاف‌پذیری روان‌شناختی یکی از این توانمندی‌ها است. انعطاف‌پذیری روان‌شناختی به‌عنوان توانایی قرار گرفتن در لحظه حال با آگاهی و گشودگی نسبت به تجربه و انجام عمل با هدایت ارزش‌های خود تعریف شده است [10]. براساس مطالعات فراتحلیل، مشخص شده است که سطح بالای انعطاف‌پذیری روان‌شناختی با کیفیت زندگی بهتر و نتایج روان‌شناختی مطلوب‌تر مرتبط است. این ارتباط در افراد دارای شرایط سلامت روانی و جسمانی و همچنین در جمعیت عمومی که با چنین شرایطی روبه‌رو نیستند، بررسی شده است [10, 11]. افرادی که با انعطاف‌پذیری روانشناختی پایین در زمان مواجه‌شدن با شرایط پرفشار و بحرانی، به احساسات و افکار پریشان‌کننده گرایش دارند، استفاده از روش‌های مقابله‌ای جایگزین برای رهایی از چنین احساساتی، برای آنان دشوار است [12] در مراقبین با انعطاف‌پذیری روانشناختی پایین هنگام ایجاد تعادل میان شرایط سخت مراقبت از سالمند بیمار و سایر جنبه‌های زندگی تاب‌آوری کمتری گزارش شده است. همچنین به‌جای به‌کارگیری راهکارهای هیجانی سازگارانه، از راهبردهای هیجان‌مدار ناسازگار استفاده می‌کنند [13] که این امر می‌تواند شرایط مراقبت را سخت‌تر کند.
زمانی که فرد در زندگی با شرایطی سخت مواجه می‌شود، راهکارهایی از جمله شفقت می‌تواند کمک‌‌کننده باشد. شفقت به خود، علاوه‌بر آنکه فرد را در مقابل حالات روانی منفی محافظت می‌کند، در تقویت حالات هیجانی مثبت نیز نقش دارد؛ بنابراین شفقت درمانی، تأثیر تجربه‌های هیجانی منفی را در مراقبان بیماران به حداقل می‌رساند [14].
درمان مبتنی بر شفقت که توسط گیلبرت مطرح شده است، بر محور اصلی آموزش ذهن مشفق بنا شده تا به افراد کمک شود که بتوانند تجربیات تسکین‌دهنده، گرم و امنی را از طریق شفقت به خود ایجاد کنند [15]. به اعتقاد نف، شفقت به خود، سه مؤلفه مهم را دربر می‌گیرد: مهربانی با خود، انسانیت مشترک، ذهن‌آگاهی [9]. شفقت شامل در تماس بودن با رنج خود و دیگران، آگاه شدن از درد و اجتناب کردن از آن، احساس مهربانی نسبت به دیگران و خود و تمایل برای کاهش رنج است [16]. اصول پایه در این درمان بر درونی کردن عوامل، افکار، تصاویر و رفتارهای تسکین‌بخش بیرونی استوار است؛ چراکه این‌گونه است که ذهن افراد همان‌طور که نسبت به عوامل بیرونی واکنش نشان می‌دهد، در مواجه‌شدن با این درونیات هم به آرامش می‌رسد. ازآنجاکه شفقت مهارتی آموختنی است، با تمرین آن، سیستم‌های عصبی، ایمنی و فیزیولوژی افراد تحت تأثیر قرار می‌گیرد [15] که به‌عنوان یک روش علمی و مؤثر برای تسکین و بهبود روانی افراد در نظر گرفته می‌شود و به کمک ایجاد شفقت به خود و دیگران، می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی کمک کند.
بررسی پیشینه‌ پژوهش نشان می‌دهد درمان مبتنی بر شفقت بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی اثربخش است [15، 17-20]. پژوهش‌های اندکی در تأیید اثربخشی درمان‌های دیگر موج سوم همچون ذهن‌آگاهی [21] و درمان‌های روان‌شناسی مثبت‌گرا بر فشار مراقبتی [5] و یا اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود مراقبتی وجود دارد [22]. همچنین در پژوهش دیگر که به بررسی اثربخشی نقش تعدیل‌کننده‌ جنبه‌های مثبت مراقبت دررابطه‌با فشار مراقبان بیماران مبتلا به آلزایمر و دارای افسردگی پرداخته شده است، نتایج آن نشان می‌دهد بهبود درک مثبت مراقبان نسبت به خود ممکن است در کاهش بار ذهنی آن‌ها هنگام مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر و دارای افسردگی مهم باشد [12، 23]. 
همچنین، پژوهش گربر و آناکی با نمونه آماری شامل 109 مراقب حرفه‌ای در بخش‌های مراقبت ویژه و توانبخشی یک بیمارستان نشان داد شفقت به خود و نگرانی برای دیگران با کاهش سطوح فشار مراقبتی مرتبط است [24]. مطالعه مورفیلد و همکاران اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت بر جنبه‌های مختلف سلامت روان مراقبان خانواده بزرگسالان سالمند نشان داد [24]. همچنین نتیجه پژوهش کوین و گیلن دررابطه‌با پروتکل جدید درمانی متمرکز بر شفقت برای والدین و مراقبان افراد جوان با مشکلات سلامت روان، حاکی از بهبود در فشار مراقبتی والدین، انتقاد و اطمینان از خود و همچنین بهبود در سلامت روان کودک بود [25].
نتایج پژوهش پورشبان و همکاران نیز نشان داد مدل مراقبت پیگیر بر فشار مراقبتی مراقبین خانوادگی سالمندان دچار سکته مغزی، اثر مثبت و معنی‌داری دارد [26]. همچنین، بنی‌اردلان و همکاران در پژوهش خود دریافتند که آموزش و پیگیری از طریق تلفن (پرستاری از راه دور) می‌تواند به کاهش فشار مراقبتی مراقبان سالمندان دچار سکته مغزی منجر شود [27]. بااین‌حال، پژوهش ازکان و همکاران مبنی بر آموزش ساختاریافته اصول مراقبت جسمانی و روان‌شناختی از سالمند مبتلا به آلزایمر و پیگیری تلفنی، اثربخشی معنی‌داری را نشان نداد [28].
همچنین، پژوهش‌های پیشین همچون برنجستانکی و همکاران نشان دادند درمان مبتنی بر شفقت دارای اثربخشی بر بهبود انعطاف‌پذیری روان‌شناختی مادران دارای کودکان کم‌توان ذهنی است [5]. همچنین مطالعه اسداالهی و همکاران حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر شفقت با سیستم روان‌درمانی تحلیل شناختی‌ـ‌‌رفتاری بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم اثربخش است [18]. گویلن در پژوهشی با نمونه آماری 47 نفر از مراقبین بدان نتیجه رسید که درمان متمرکز بر شفقت می‌تواند بر افزایش انعطاف‌پذیری روان‌شناختی مراقبین اثربخش باشد [20].
درمقابل، برخی مطالعات نیز بیانگر آن بود که درمان‌های مبتنی بر شفقت ممکن است همیشه اثربخش نباشند، به‌ویژه در شرایط خاص یا جمعیت‌های معین؛ به‌عنوان‌مثال، مطالعه‌ای که لوید و همکاران انجام دادند، نشان داد درمان مبتنی بر شفقت در مراقبانی با سطوح بالای استرس و فشار مراقبتی، تأثیر کمتری داشت [29]. همچنین فیگلی در پژوهش خود به این نتیجه رسید که سطح بالای تمرکز بر این درمان در اصل ممکن است موجبات افزایش بار روانی بر مراقبیت داشته باشد [30]. 
در سال‌های اخیر پدیده افزایش جمعیت سالمند چالش‌های بهداشتی، درمانی و البته اجتماعی، روان‌شناختی، خانوادگی و مالی را درپی داشته است [31]. نقش مراقب برای بیماران مبتلا به آلزایمر با چالش‌های زیادی همراه است و فرد را با سطوح بالایی از فشار مراقبتی مواجه می‌کند که نتیجه‌ آن کاهش کیفیت زندگی مراقبان می‌شود [23] و ازآنجاکه تاکنون هیچ‌یک از پژوهش‌های پیشین نقش درمان مبتنی بر شفقت را بر فشار مراقبتی و اتعطاف‌پذیری روان‌شناختی در مراقبان بیماران مبتلا به آلزایمر بررسی نکرده‌اند، پژوهش حاضر به دنبال آن است تا در صورتی که یافته‌ها این اثربخش را تأیید کند، اقدامات لازم برای انجام مداخله‌های روان‌شناختی در این زمینه صورت گیرد. 
سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا درمان مبتنی بر شفقت بر فشار مراقبتی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر اثربخش است؟

روش مطالعه 
جامعه آماری این پژوهش، مراقبین خانوادگی بیماران سالمند مبتلا به آلزایمر در کلینیک‌های مغز و اعصاب شهر تهران در بهار سال 1402 که پس از اعلام آمادگی اولیه 112 نفر بودند. باتوجه‌به ملاک‌های ورود به پژوهش و پس از انجام غربالگری با روش نمونه‌گیری هدفمند 30 نفر به‌عنوان گروه نمونه شناسایی و با استفاده از جدول اعداد تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند (تصویر شماره 1).

در راستای پژوهش، معیارهای تشخیصی بیماری آلزایمر تحت نظارت یک متخصص مغز و اعصاب و مطابق با رهنمودهای مندرج در DSM-IV-TR  [32] و با هدف تأیید وجود علائم و شاخص‌های کلیدی مرتبط با این اختلال عصبی ارزیابی شد. برای تعیین حجم نمونه براساس مطالعات پیشین [5، 23، 33]، برای انجام پژوهش‌های اثربخشی براساس فرمول شماره 1:


که در آن حجم انحراف‌معیار 1/76 و با توان 0/90 و نیز میزان 4/507=2d، به‌ازای هر گروه 15 نفر در نظر گرفته شد که در پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند 30 نفر در نظر گرفته شد که 15 نفر از آزمودنی‌ها در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به‌صورت تصادفی گروه‌بندی شد.
ملاک‌های ورود به پژوهش شامل محدوده سنی 30 تا 45 سال، متأهل بودن، تحصیلات حداقل دیپلم، به‌دست آوردن نمره بالاتر از میانگین در ویراست دوم پرسش‌نامه پذیرش و عمل، به‌دست آوردن نمره بالاتر از میانگین در سیاهه فشار مراقبتی و تمایل افراد برای شرکت در پژوهش بودند. همچنین ملاک‌های خروج از پژوهش شامل عدم تمایل فرد برای شرکت در پژوهش در هر مرحله از درمان و عدم حضور در بیش از 2 جلسه از جلسات مداخله بود.
فرایند جمع‌آوری افراد موردمطالعه با کسب مجوز از کلینیک انجام شد. مراحل کار و مدت‌زمان لازم برای آن، به‌طور کامل برای شرکت‌کنندگان توضیح داده شد و از آنان برای حضور در پژوهش به‌صورت آگاهانه رضایت کتبی گرفته شد. به‌منظور رعایت حریم خصوصی افراد، در پرسش‌نامه‌ها و گزارش‌ها از ذکر نام شرکت‌کنندگان اجتناب شد و اصل امانت‌داری رعایت گردید. شرکت‌کنندگان آزاد بودند هر زمان که بخواهند از پژوهش خارج شوند. به افراد اطلاع داده شد که مشارکت در پژوهش هیچ‌گونه بار مالی برای آن‌ها نخواهد داشت. همچنین، به شرکت‌کنندگان ابلاغ شد که گروه کنترل در پایان مطالعه می‌توانند از مداخله مؤثر بهره‌مند شوند. بازه زمانی مداخله در بهار سال 1402 (فروردین و اردیبهشت) در 8 جلسه 90 دقیقه ای بود که پس از 3 ماه، آزمون پیگیری نیز انجام شد. همچنین پس از اجرای پژوهش و مشاهده اثربخشی مداخله، اعضای گروه کنترل در صورت علاقه‌‍‌مندی می‌توانستند مداخله انجام‌شده برای گروه آزمایش را در جلسات درمانی مشابه، عیناً دریافت کنند. خلاصه جلسات مداخله در جدول شماره 1 آمده است. 



ابزارهای پژوهش
پرسش‌نامه‌ پذیرش و عمل ویرایش دوم (AAQ-II)

نخستین نسخه پرسش‌نامه پذیرش و عمل (AAQ-I) توسط هیز و همکاران (2004)، با 16 سؤال ساخته شد [10]. نسخه‌ ویرایش دوم (AAQ-II) پرسش‌نامه توسط بوند و همکاران با 10 پرسش طراحی شد و دارای نمره‌گذاری لیکرتی 7 درجه‌ای (1= به‌هیچ‌وجه تا 7= همیشه) است که به‌صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند و سپس نمرات با هم جمع می‌شوند [10]. پرسش‌نامه حاضر، انعطاف‌نا‌پذیری روان‌شناختی، اجتناب تجربی، تنوع و پذیرش و دو مؤلفه اجتناب از تجارب هیجانی (7 گویه) با ارزش ویژه‌ 4/64 و تبیین واریانس 41/47 درصد و کنترل روی زندگی (3 گویه) با ارزش ویژه 1/06 و تبیین واریانس 4/94 درصد واریانس می‌سنجد. نسخه‌ اصلی این پرسش‌نامه ازلحاظ روایی سازه و پایایی مورد تأیید است و ضریب آلفای کرونباخ آن 0/84 تا 0/79 می‌باشد. نسخه‌ نهایی این پرسش‌نامه علی‌رغم آنکه مفهومی مشابه با نسخه اول را اندازه‌گیری می‌کند، دارای ثبات روان‌سنجی بیشتری است و آلفای کرونباخ آن برای گروه‌های گوناگون بالینی و غیربالینی از 0/78 تا 0/88 گزارش شده است. پرسش‌نامه دارای ثبات درونی 0/87 و پایایی بازآزمایی 0/80 است. AAQ-II با متغیرهایی که ازلحاظ نظری به آن‌ها مربوط است همبستگی دارد. یافته‌های پژوهشی پایایی، روایی و اعتبار سازه رضایت‌بخشی را برای این ابزار گزارش داده‌اند. میانگین ضریب آلفای کرونباخ 0/84 و پایایی بازآزمایی در فاصله 3 و 12 ماهه به‌ترتیب 0/81 و 0/79 به دست آمد. عباسی و همکاران نیز در پژوهشی همسانی درونی و اعتبار همگرای قابل‌قبولی را برای نسخه فارسی نشان دادند. همسانی درونی در چهار گروه بین 0/71 تا 0/84 به دست آمد و نمره کل 0/89 گزارش شد [35]. در این ابزار، نمره پایین نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری ‌روان‌شناختی بالا است.

سیاهه فشار مراقبتی (CBI)
سیاهه فشار مراقبتی به‌منظور ارزیابی میزان فشار ادراک‌شده عینی و ذهنی در مراقبان توسط نواک و همکاران ساخته شد [36]. این آزمون دارای 24 عبارت است و شرکت‌کننده در یک مقیاس 5 ‌درجه‌ای لیکرت مشخص می‌کند که هریک از موقعیت‌ها را تا چه حد تجربه کرده است. این ابزار، فشار مراقبتی را در 5 بعد می‌سنجد: کمبود زمان (عبارت 1 تا 5)، وقفه در رشد و پیشرفت (عبارت 6 تا 10)، فشار جسمانی (عبارت 11 تا 14)، فشار اجتماعی (15 تا 19) و فشار عاطفی (عبارت 20 تا 24). نمره‌ کل بین (0) تا (120) است و نمرات بالاتر نشانگر تأثیر منفی بیشتر نگهداری از بیمار بر ابعاد مختلف زندگی مراقبت‌کننده است. ضریب آلفای کرونباخ این سیاهه در مؤلفه‌ها از 0/69 تا 0/78 و در کل ابزار 0/87 گزارش شده است [36]. شفیع‌زاده و همکاران به بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی آن در 150 مراقب بیماران آلزایمر (CBI) پرداختند و میزان کل آلفای کرونباخ برای مؤلفه‌ها 0/93 به دست آوردند. همچنین ضـریپ پایـایی بـازآزمون شـاخص همبستگی درون‌خوشه‌ای به فاصله زمانی 2 هفته 0/96 بود [37].

روش‌های آماری
در تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش حاضر از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. در بخش توصیفی از آماره‌های توصیفی نظیر میانگین، درصد، انحراف‌معیار،جداول توزیع فراوانی و نمودار استفاده شد. همچنین در بخش استنباطی تجزیه‌‌وتحلیل داده‌ها، قبل از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر پیش‌فرض‌های تحلیل بررسی و تأیید شد. داده‌ها با نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 23 تحلیل شد.

یافته‌ها
اظلاعات شرکت‌کنندگان

ویژگی‌های جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان به تفکیک گروه آزمایش و کنترل در جدول شماره 2 آمده است.


براین اساس، در این پژوهش 18 زن (میانگین سن 35/53 و انحراف‌معیار 3/14) و 12 مرد (میانگین سن 36/40 و انحراف‌معیار 3/62) حضور داشتند.
 طبق مندرجات جدول شماره 3، میانگین فشار مراقبتی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در گروه‌ درمان متمرکز بر شفقت در مراحل پس‌آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش‌آزمون کاهش یافت.


این در حالی بود که میانگین فشار مراقبتی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در گروه کنترل در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌داری نداشت. 
باتوجه‌به جدول شماره 4، گروه‌ آزمایش و گروه کنترل در مؤلفه کمبود زمان، وقفه در رشد، مؤلفه فشار جسمانی، فشار اجتماعی، فشار عاطفی و نمره کل فشار مراقبتی تفاوت معنی‌دار با هم دارند.


به‌علاوه، نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در انعطاف‌پذیری روان‌شناختی با هم تفاوت معنی‌دار دارند. 
 نتایج جدول شماره 3 برای اثرات درون‌گروهی نشان می‌دهد که در مؤلفه کمبود زمان فشار مراقبتی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار وجود دارد. در مؤلفه وقفه در رشد فشار مراقبتی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار وجود دارد. در مؤلفه فشار مراقبتی جسمانی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار وجود دارد؛ در مؤلفه فشار مراقبتی اجتماعی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار وجود دارد. در مؤلفه فشار عاطفی و نمره کل فشار مراقبتی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار وجود دارد. همچنین، در متغیر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار وجود دارد.

بحث
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر فشار مراقبتی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر بود. یافته‌‌ها نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر فشار مراقبتی در مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر اثربخش است. این یافته با نتایج لوید و همکاران [29]، گربر و آناکی [24]، مورفیلد و همکاران [33]، کوین و گیلن [25]، پورشبان و همکاران [26] و بنی‌اردلان و همکاران [38] همسو بود. 
در تبیین این یافته می‌توان گفت مراقبت از یک عضو سالمند خانواده کار آسانی نیست و تحقیقات گسترده‌ای که در 3 دهه گذشته انجام‌ شده است نشان می‌دهد بسیاری از مراقبان آن را تجربه‌ای استرس‌زا و چالش‌برانگیز می‌دانند [39]. در مقایسه با جمعیت‌های غیرمراقبت‌کننده، مراقبان خانوادگی مشکلات سلامت روان‌شناختی بیشتری را گزارش می‌کنند و سطوح بالاتر افسردگی، استرس و فشار مراقبتی و سطوح پایین‌تری از خودکارآمدی و رفاه ذهنی دارند. مراقبان خانوادگی افراد سالمند نیاز به دسترسی بهتر به خدمات حمایت عاطفی حرفه‌ای برای کمک به راهبردهای مقابله و مدیریت فشار مراقبتی را گزارش کرده‌اند [3]. از درمان‌ها و مداخلات روان‌شناختی، درمان مبتنی بر شفقت مداخله‌ای فراتشخیصی تلقی می‌شود و بر پرداختن به الگوهای فکری و نحوه ارتباط و واکنش فرد به علائم و تجربیات، با تأکید بر پرورش شفقت برای خود و دیگران تمرکز دارد [15]. درمان مبتنی بر شفقت می‌تواند با مداخلاتی شامل آموزش روان انتقادی و شفقت به خود، آموزش و تمرین نظارت بر هیجان و آموزش تغییر رفتار و تمرین سلسله‌مراتب رفتاری داربستی برای مشکلات مختلف سلامت روان حین مراقبت از سالمندان با بیماری مزمن باشد و با استفاده از تمرین تصویرسازی هدایت‌شده، کاهش انتقاد و حمایت از خود و آموزش آرامش‌بخشی از فشار مراقبتی تجربه‌شده بکاهد [25].
درعین‌حال، یافته‌ها مغایر با پژوهش ازکان و همکاران [28] بود. دلیل این مغایرت می‌تواند این باشد که هرچند آموزش‌ها به‌صورت غیرمستقیم و با بهبود شرایط سالمندان، میزان درگیری فیزیکی و روان‌شناختی مراقبان را نیز کمتر می‌کند، اما تمرکز آموزش بر سلامت روان‌شناختی سالمندان بود و نه مراقبان آن‌ها. 
یافته دیگر پژوهش حاضر نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر اثربخش است. این یافته با نتایج برنجستانکی و همکاران [5]، اسداالهی و همکاران [18] و گویلن [20] همسو بود. در تبیین این یافته می‌توان گفت که درمان مبتنی بر شفقت با برجسته کردن ارزش‌های مراقب و مشاهده تجارب درونی ناخوشایند موجب شده مراقبین از رفتارهای تخریبگر به سمت اقدامات ارزش محور سوق پیدا کنند. همچنین با تأثیر بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی مراقبین، به درک بهتری از ارتباط افکار و احساسات و انتخاب رفتارهای ارزش‌محور منجر می‌شود. درمان مبتنی بر شفقت می‌تواند با بهبود انعطاف‌پذیری روانشناختی مراقبین به آن‌ها اجازه دهد حالت‌های ذهنی با انگیزه مراقبت بیشتری را فعال کنند. این شواهد سودمندی درمان متمرکز بر شفقت بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی را نشان می‌دهد، زیرا بودن در یک ذهنیت مراقبتی با بهبود انعطاف‌پذیری روان‌شناختی همراه است [27].
درمقابل یافته‌های مثبت مطرح‌شده در متن اصلی، برخی مطالعات ناهمسو حاکی از این هستند که درمان‌های مبتنی بر شفقت ممکن است همیشه اثربخش نباشند، به‌ویژه در شرایط خاص یا جمعیت‌های معین لوید و همکاران [29] و فیگلی [30]. این مسئله می‌تواند بر نتایج کلی درمان‌های مبتنی بر شفقت تأثیرگذار باشد و نشان دهد این رویکردها ممکن است نیاز به تطبیق بیشتر با نیازهای فردی و شرایط خاص هر مراقب داشته باشند. این یافته‌ها، در کنار مطالعات مثبت مرتبط با تأثیر شفقت در کاهش فشار مراقبتی، اهمیت ارزیابی دقیق شرایط و نیازهای مراقبان را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد درمان‌های مبتنی بر شفقت می‌توانند مفید باشند، اما نه به‌صورت یکسان و در همه جمعیت‌ها.
درمجموع، درزمینه شفقت و تأثیر آن بر گروه‌های سنی مختلف، ازجمله سالمندان و غیرسالمندان، مطالعات متعددی انجام شده‌اند که نشان می‌دهند شفقت یک عامل کلیدی در بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی است. در میان سالمندان، شفقت اغلب به‌عنوان بخشی از مراقبت‌های پایان عمر و درمان‌های مرتبط با دمانس مورد توجه قرار می‌گیرد. مطالعات نشان داده‌اند شفقت می‌تواند به کاهش احساس تنهایی و افسردگی در این جمعیت کمک کند و همچنین تأثیر مثبتی بر کیفیت ارتباط بین مراقب و فرد سالمند داشته باشد. درمقابل، در گروه‌های غیرسالمند، شفقت بیشتر در زمینه‌هایی مانند مراقبت از خود، توانمندسازی در مواجهه با چالش‌های زندگی و ترویج روابط مثبت میان افراد مطرح می‌شود. مطالعات در این حوزه تأکید دارند که شفقت نه‌تنها برای فردی که آن را تجربه می‌کند مفید است، بلکه برای افرادی که شفقت را ابراز می‌کنند نیز دارای فواید روان‌شناختی است. این امر نشان‌دهنده تأثیر متقابل شفقت در بهبود سلامت روان و ارتقای روابط انسانی در سراسر طیف سنی است.

نتیجه‌گیری نهایی
اهمیت تربیت مراقبین سالمندان، به‌ویژه برای کسانی که با سالمندان مبتلا به دمانس سروکار دارند، بسیار حیاتی است. باتوجه‌به پیچیدگی‌ها و چالش‌های خاص ناشی از شرایط دمانس، مراقبین نیازمند دانش و مهارت‌های خاصی هستند تا بتوانند به شیوه‌ای مؤثر و همدلانه به نیازهای این جمعیت پاسخ دهند. آموزش‌های تخصصی می‌توانند به مراقبین کمک کنند تا درک بهتری از نحوه پیشرفت بیماری، نیازهای ارتباطی و رفتاری سالمندان مبتلا به دمانس داشته باشند. همچنین، تمرکز بر رویکردهای مبتنی بر شفقت و ارتباط مثبت می‌تواند به کاهش استرس و افزایش کیفیت زندگی هم برای سالمندان و هم برای مراقبین منجر شود. علاوه‌براین، آموزش مهارت‌های مقابله‌ای و خودمراقبتی برای مراقبین اهمیت دارد تا از فرسودگی شغلی و تأثیرات منفی روانی‌ـ‌‌اجتماعی بر آن‌ها جلوگیری شود. درنهایت، تربیت مراقبین مجهز به مهارت‌ها و دانش لازم، به ارتقای استانداردهای مراقبت از سالمندان و تضمین مراقبت‌های با کیفیت و همدلانه کمک می‌کند.
درعین‌حال، محدودیت‌های پژوهش حاضر که بیان آن‌ها ضروری به نظر می‌رسد بدین شرح است که ابزار اندازه‌گیری متغیرهای وابسته پژوهش، پرسش‌نامه بود که احتمال سوگیری در پاسخ را داشت. شرکت‌کنندگان این پژوهش صرفاً از سنین 30 تا 45 سال شهر تهران بودند که این مسئله تعمیم نتایج را مشکل می‌سازد. تعداد شرکت‌کنندگان پژوهش30 نفر بود که محدودیت آن تعمیم نتایج را مشکل می‌سازد. شرکت‌کنندگان صرفاً از بین مراقبین خانوادگی سالمندان مبتلا به آلزایمر بودند که این مسئله تعمیم نتایج را مشکل می‌سازد. نقش مراقبین در زندگی بیمار عنوان نشده بود، سطوح بیماری آلزایمر مراجعین، در نظر گرفته نشده بود، درنتیجه فشار مراقبتی تجربه‌شده مراقبین غیررسمی می‌تواند متفاوت باشد.
یکی دیگر از محدودیت‌هایی که در این مطالعه به چشم می‌خورد، فقدان کورسازی است. عدم کورسازی در این مطالعه می‌تواند به‌عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته شود، زیرا احتمال دارد این عامل بر ارزیابی رفتار و پاسخ‌های آزمودنی‌ها تأثیر گذارد و به افزایش خطای سیستماتیک منجر شود. این شرایط ممکن است به سوگیری در تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و درنتیجه به کاهش اعتبار نتایج حاصل از تحقیق بینجامد.
جهت رفع محدودیت‌های پژوهش و نتایج دقیق‌تر پیشنهاد می‌شود به‌منظور کسب اطلاعات دقیق‌تر و کاهش خطای‌ اندازه‌گیری متغیرهای وابسته از روش‌های دیگر مثل مصاحبه‌ بالینی نیز استفاده شود. مشابه این پژوهش بر روی سایر گروه‌های سنی اجرا شود و نتایج آن با نتایج این پژوهش مقایسه شود. باتوجه‌به محدود بودن تعداد شرکت‌کنندگان، پژوهش در حجم‌های نمونه بالاتر موردآزمایش قرار گیرد تا نتایج حاصل از پژوهش قابلیت تعمیم داشته باشد. مشابه این پژوهش بر روی مراقبین سایر بیماری‌های مزمن اجرا شود و نتایج آن با نتایج این پژوهش مقایسه شود. نقش مراقبین در زندگی بیمار در مطالعات بعدی در نظر گرفته شود. سطوح بیماری آلزایمر مراجعین ارزیابی و تفکیک شود.
همچنین، بسیاری از مراقبان خانواده سالمندان گزارش می‌دهند که آنچه در دسترس است به اندازه کافی خواسته‌ها یا نیازهای آن‌ها را برآورده نمی‌کند؛ از جنبه کاربردی به روانشناسان بالینی و سلامت توصیه می‌شود برای حمایت بهتر از مراقبین در نقش‌شان و ارتقای بهداشت روانی آن‌ها در موارد فوق به‌واسطه برنامه‌های مداخله‌ای متمرکز بر شفقت اقدام کنند تا با ارتقا یافتن سلامت روانی بتوانند کارآمدتر در کنار روند درمان بیماری سالمندان مبتلا به آلزایمر همراه باشند.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این پژوهش کد اخلاق به شماره (IR.IAU.R.REC.1402.019) را از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن دریافت کرده است. 

حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایان‌نامه سید فرزان مدنی مقطع کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن است که هیچ‌گونه کمک مالی از سازمانی‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است. 

مشارکت نویسندگان
نگارش پروپوزال، نمونه‌گیری و تهیه پیش‌نویس مقاله: سید فرزان مدنی؛ روش‌شناختی، ویرایش و نظارت بر تمام مراحل مقاله: پگاه فرخزاد.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
نویسندگان از همکاری همه شرکت‌کنندگان در این مطالعه تشکر می‌کنند.

References
1.Livingston G, Huntley J, Sommerlad A, Ames D, Ballard C, Banerjee S, et al. Dementia prevention, intervention, and care: 2020 report of the Lancet Commission. The Lancet. 2020; 396(10248):413-46. [DOI:10.1016/S0140-6736(20)30367-6] [PMID]
2.Breijyeh Z, Karaman R. Comprehensive review on Alzheimer’s disease: Causes and treatment. Molecules. 2020; 25(24):5789. [DOI:10.3390/molecules25245789] [PMID]
3.Medrano M, Rosario RL, Payano AN, Capellán NR. Burden, anxiety and depression in caregivers of Alzheimer patients in the Dominican Republic. Dementia & Neuropsychologia. 2014; 8(4):384-8. [DOI:10.1590/S1980-57642014DN84000013] [PMID]
4.Luchsinger J, Mittelman M, Mejia M, Silver S, Lucero RJ, Ramirez M, et al. The Northern Manhattan Caregiver Intervention Project: A randomised trial testing the effectiveness of a dementia caregiver intervention in Hispanics in New York City. BMJ Open. 2012; 2(5):e001941. [DOI:10.1136/bmjopen-2012-001941] [PMID]
5.Brenjestanaki MR, Abbasi G, Mirzaian B. [Effectiveness of compassion-focused therapy on psychological flexibility recovery and self-criticism decrease in mothers with mentally retarded children (Persian)]. Biannual Journal of Applied Counseling. 2020; 10(1):1-18. [Link]
6.Fawley-King K, Trask E, Ferrand J, Aarons GA. Caregiver strain among biological, foster, and adoptive caregivers caring for youth receiving outpatient care in a public mental health system. Children and Youth Services Review. 2020; 111:104874. [DOI:10.1016/j.childyouth.2020.104874]
7.Bień-Barkowska K, Doroszkiewicz H, Bień B. Silent strain of caregiving: Exploring the best predictors of distress in family carers of geriatric patients. Clinical Interventions in Aging. 2017; 12:263-74. [DOI:10.2147/CIA.S125664] [PMID]
8.Sarhaddi M, Dargahi S. [Effect of acceptance and commitment therapy on caregiver burden and marital stress in mothers of children with special needs (Persian)]. Journal of Disability Studies. 2018; 8:17-17. [Link]
9.Neff KD, Faso DJ. Self-compassion and well-being in parents of children with autism. Mindfulness. 2015; 6:938-47. [DOI:10.1007/s12671-014-0359-2]
10.Bond FW, Hayes SC, Baer RA, Carpenter KM, Guenole N, Orcutt HK, et al. Preliminary psychometric properties of the Acceptance and Action Questionnaire-II: A revised measure of psychological inflexibility and experiential avoidance. Behavior Therapy. 2011; 42(4):676-88. [DOI:10.1016/j.beth.2011.03.007] [PMID]
11.Dochat C, Wooldridge JS, Herbert MS, Lee MW, Afari N. Single-session acceptance and commitment therapy (ACT) interventions for patients with chronic health conditions: A systematic review and meta-analysis. Journal of Contextual Behavioral Science. 2021; 20:52-69. [DOI:10.1016/j.jcbs.2021.03.003] [PMID]
12.McCracken LM, Morley S. The psychological flexibility model: a basis for integration and progress in psychological approaches to chronic pain management. The Journal of Pain. 2014; 15(3):221-34. [DOI:10.1016/j.jpain.2013.10.014] [PMID]
13.Khanjany A, Moradi A, Hasani J, Mohammadkhani S. [Efficacy of memory flexibility training on resilience and emotion regulation in cancer caregivers (Persian)]. Advances in Cognitive Sciences. 2023; 24(4):44-58. [DOI:10.30514/icss.24.4.44]
14.Gooding H, Stedmon J, Crix D. ‘All these things don’t take the pain away but they do help you to accept it’: Making the case for compassion-focused therapy in the management of persistent pain. British Journal of Pain. 2020; 14(1):31-41. [DOI:10.1177/2049463719857099] [PMID]
15.Gilbert P. The origins and nature of compassion focused therapy. The British Journal of Clinical Psychology. 2014; 53(1):6-41. [DOI:10.1111/bjc.12043] [PMID]
16.Xue H, Zhai J, He R, Zhou L, Liang R, Yu H. Moderating role of positive aspects of caregiving in the relationship between depression in persons with Alzheimer’s disease and caregiver burden. Psychiatry Research. 2018; 261:400-5. [DOI:10.1016/j.psychres.2017.12.088] [PMID]
17.Khalajzadeh M, Hashemi N. [Efficacy of self-compassion training on perceived competence and psychological flexibility in bad-caretaker girls (Persian)]. Educational Psychology. 2019; 15(54):1-32. [DOI:10.22054/jep.2020.47123.2785]
18.Asadollahi F, Neshat Doost HT, Abedi MR, Afshar H. [Comparing the effect of the combination of Acceptance and Commitment Therapy and Compassion Focused Therapy with Cognitive-Behavioral Analysis System of Psychotherapy on depressive symptoms, quality of life, psychological flexibility, and self-compassion in women with persistent depressive disorder (Persian)]. Clinical Psychology Studies. 2020; 10(39):19-46. [DOI:10.22054/jcps.2021.51475.2331]
19.Marshall EJ, Brockman RN. The relationships between psychological flexibility, self-compassion, and emotional well-being. Journal of Cognitive Psychotherapy. 2016; 30(1):60-72. [DOI:10.1891/0889-8391.30.1.60] [PMID]
20.Guillen KM. Evaluating the impact of a compassion focused therapy group on parent and caregiver psychological flexibility [MA thesis]. Ontario: University of Western Ontario; 2022. [Link]
21.Shabani M, Jarareh J. [The effectiveness of mindfulness-based stress reduction on caregiver burden and mental fatigue of autistic children’s mothers (Persian)]. Quarterly Journal of Social Work. 2020; 9(1):5-12. [Link]
22.Kazemi A, Ahadi H, Nejat H. [Effectiveness of compassion focused therapy on loneliness, self-care behaviors and blood sugar in diabetes patients (Persian)]. Iranian Journal of Rehabilitation Research in Nursing. 2020; 6(3):42-9. [Link]
23.Hoseinpoor M, Nourozi K, Rahgoi A, Ghasemi S, Noroozi M, Babaie M. [The relationship between care burden, care preparedness and the quality of life in the home caregivers of the elderly with the alzheimer’s disease in Iran Alzheimer’s Association (Persian)].  Journal of Gerontology. 2021; 6(2):10-8.
24.Gerber Z, Anaki D. The role of self-compassion, concern for others, and basic psychological needs in the reduction of caregiving burnout. Mindfulness. 2021; 12(3):741-50. [DOI:10.1007/s12671-020-01540-1] [PMID]
25.Cwinn E, Guillen K. The compassion focused caregiver protocol: A pilot investigation. Canadian Journal of Community Mental Health. 2022; 41(2):91-6. [Link]
26.Pourshaban Z, Moghimian M, Jouzi M. [The effect of continuous care model on the burden care of family caregivers of stroke patients (Persian)]. Journal of Nursing Education. 2023; 12(1):27-35. [Link]
27.Hansen AL, Johnsen BH, Thayer JF. Relationship between heart rate variability and cognitive function during threat of shock. Anxiety, Stress, and Coping. 2009; 22(1):77-89. [DOI:10.1080/10615800802272251] [PMID]
28.Ozcan M, Akyar I. The effect of structured education and phone follow‐up on moderate stage Alzheimer’s disease caregiving: Outcomes for patient and caregivers. Japan Journal of Nursing Science.  2024; 21(2):e12574.  [DOI:10.1111/jjns.12574] [PMID]
29.Lloyd J, Muers J, Patterson TG, Marczak M. Self-compassion, coping strategies, and caregiver burden in caregivers of people with dementia. Clinical Gerontologist. 2019; 42(1):47-59. [DOI:10.1080/07317115.2018.1461162] [PMID]
30.Figley CR. Compassion fatigue: Psychotherapists’ chronic lack of self care. Journal of Clinical Psychology. 2002; 58(11):1433-41. [DOI:10.1002/jclp.10090] [PMID]
31.Mottaghi R, Maredpour A, Karamin S. [A comparison study on the effectiveness of acceptance and commitment therapy and sleep hygiene education on sleep quality and physiological parameters in older adults (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing 2022; 17(2):170-85. [DOI:10.32598/sija.2022.1438.3]
32.American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders: DSM-IV-TR. Washington, DC: American Psychiatric Association; 2000. [Link]
33.Murfield J, Moyle W, O’Donovan A. Mindfulness-and compassion-based interventions for family carers of older adults: A scoping review. International Journal of Nursing Studies. 2021; 116:103495. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2019.103495] [PMID]
34.Gilbert P. Introducing compassion-focused therapy. Advances in Psychiatric Treatment. 2009; 15(3):199-208. [DOI:10.1192/apt.bp.107.005264]
35.Abasi E, Fti L, Molodi R, Zarabi H. [Psychometric properties of Persian version of acceptance and action questionnaire-II (Persian)]. Psychological Models and Methods. 2012; 3(2):65-80. [Link]
36.Novak M, Guest C. Application of a multidimensional caregiver burden inventory. The Gerontologist. 1989; 29(6):798-803. [DOI:10.1093/geront/29.6.798] [PMID]
37.Shafiezadeh A, Heravi-Karimoo M, Rejeh N, Sharif Nia H, Montazeri A. [Translation and primarily validation of the Persian Version of Caregiver Burden Inventory (Persian)]. Payesh. 2019; 18(4):405-14. [Link]
38.Bani Ardalan H, Motalebi S A, Shahrokhi A, Mohammadi F. [Effect of education and telephone follow-up on care burden of caregivers of older patients with stroke (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2022; 17 (2):290-303.  [DOI:10.32598/sija.2022.2183.3]
39.Adelman RD, Tmanova LL, Delgado D, Dion S, Lachs MS. Caregiver burden: A clinical review. JAMA. 2014; 311(10):1052-60.[DOI:10.1001/jama.2014.304] [PMID]
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی
دریافت: 1402/8/23 | پذیرش: 1403/1/18 | انتشار: 1404/1/12

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشريه سالمند: مجله سالمندي ايران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ageing

Designed & Developed by : Yektaweb