P) در میزان ویتامین D3 تنها در گروه مصرف کننده مکمل بین پیش و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/05) و در سایر گروهها تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/05<P) (
جدول شماره 2).
جهت مقایسه اثر تمرینات ترکیبی و تمرینات با محدودیت جریان خون و گروه مکمل بر متغیرهای مورد اندازهگیری در زنان از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد تا تفاوتهای بینگروهی در پسآزمون مشخص شود. در مرحله پیشآزمون تفاوت معناداری در 3 گروه دیده نشد (0/05<
P). نتایج آزمون آنکووا نشان داد پس از کنترل اثر پیش آزمون، در میزان شاخص های (آلکالین فسفاتاز، لیپوپروتئین با چگالی بالا، تریگلیسیرید، گلوکز خون، کلسترول تام و درصد چربی) تفاوت معناداری وجود دارد (P<0/05). در پسآزمون بین 4 گروه اختلاف معنیداری وجود دارد (0/05>P) (تصویر شماره 1).
بحث
نتایج پژوهش ما نشان میدهد اجرای یک دوره کوتاهمدت تمرینات ورزشی با و بدون محدودیت جریان خون، علاوه بر کاهش عوامل خطر بیماریهای قلبی و متابولیکی موجب بهبود سطح آلکالین فسفاتاز در زنان سالمند میشود.
آلکالین فسفاتاز آنزیمی است که متابولیتهایی مثل چربیها و اسیدهای آمینه را برای تولید انرژی هوازی به غشای سلول منتقل میکند. بیماریهای کبدی و استخوانی دلایل اصلی پاتولوژیکی افزایش آلکالین فسفاتاز هستند [29]. مطالعات محدودی تأثیر انواع فعالیت بدنی بر سطح آلکالین فسفاتاز را مورد بررسی قرار دادهاند.
در طول فعالیت بدنی، نیروهایی که ازطریق اسکلت روی استخوان منتقل میشوند، سیگنالهای مکانیکی تولید میکنند که توسط استئوسیتها شناسایی میشوند. همچنین آبشاری از پاسخهای بیوشیمیایی را ایجاد میکنند که به افزایش گردش خون استخوان و رسوب خالص مواد معدنی در استخوان منجر میشود [30]. همسو با نتایج پژوهش ما، ترتیبیان و همکاران تأثیر 8 هفته تمرینات ورزشی را بر غلظت آلکالین فسفاتاز زنان چاق مبتلا به یائسگی زودرس بررسی کردند، نتایج نشان داد تمرینات موجب افزایش معنادار آلکالین فسفاتاز سرمی در زنان یائسه میشود [31]. از سوی دیگر لو و همکاران اثر 8 هفته تمرینات ورزشی را بررسی کردند و افزایش معناداری در شاخصهای متابولیکی استخوان از قبیل آلکالین فسفاتاز و چگالی استخوان در تمام شرکتکنندگان مشاهده کردند [32]. در پژوهش کاپتی و همکاران مشخص شد اجرای تمرینات مقاومتی با محدودیت جریان خون تأثیر قابلتوجهی بر سطح آلکالین فسفاتاز و بهبود آنابولیسم استخوان دارد [33]. از مطالعات مغایر با نتیجه پژوهش ما میتوان به مطالعه بنی طالبی اشاره کرد که به دنبال اجرای 6 هفته تمرینات مقاومتی تفاوت معناداری در سطح آلکالین فسفاتاز مشاهده نشد. این تناقض میان نتایج مطالعات ممکن است به دلیل تفاوت در روش اجرا و شدت تمرینات، سن و جنسیت آزمودنیها و وضعیت آمادگی بدنی افراد موردآزمون باشد.
نتایج پژوهش ما نشان میدهد مصرف مکمل ویتامین D موجب بهبود سطح آلکالین فسفاتاز در زنان سالمند میشود. کاهش توده استخوان به دنبال تغییرات هورمونی در دوران یائسگی آغاز میشود، بنابراین بهمنظور حفظ توده استخوانی در زنان به مقادیر بالاتری از ویتامین D نیاز است [34]. از دیرباز نقش تعیینکننده ویتامین D و متابولیتهای آن در حفظ سلامتی استخوان شناختهشده است [35]. ویتامین D نقش قابلتوجهی در کنترل هموستاتیک کلسیم دارد که همراه هورمون پاراتیروئید و کلسی تونین بهعنوان تنظیمکننده غلظت کلسیم بالا است [36]. برچ و همکاران بیان کردند مصرف مکمل ویتامین D موجب افزایش سطح سرمی آلکالین فسفاتاز شده و کنترل وضعیت بدن و قدرت عضلانی در سالمندان را بهبود میبخشد [37]. کرکسیک و همکاران به این نتیجه دست یافتند که مصرف ویتامین D در زنان یائسه سبب کاهش بروز پوکی استخوان شده و همچنین باعث افزایش سطح آلکالین فسفاتاز میشود [38]. از سوی دیگر کاواتی و همکاران بیان کردند مصرف ویتامین D بر آلکالین فسفاتاز و فسفر، با وجود تأثیرات خوب، معنیدار نبوده است [39]. از دلایل احتمالی تناقض در یافتهها میتوان به تفاوت در میزان مصرف، مدتزمان کوتاه مصرف مکمل و وضعیت سلامت و آمادگی افراد موردآزمون اشاره کرد.
شیوع چاقی در بین سالمندان بر اساس گزارشات سازمان بهداشت جهانی بهطور چشمگیری در حال افزایش بوده و گزارش مقاله فرا تحلیل اخیر در ایران نیز بیانگر شیوع بالای 21 درصدی این اختلال در بین افراد بالای 50 سال میباشد [40]. اختلال در مقاومت به انسولین یکی از مهمترین عوارض چاقی به شمار میآید، که نقش قابلتوجهی در پیشرفت بیماریهای قلبیعروقی ایفا میکند [41]. از سوی دیگر به دنبال تغییرات ناشی از سن، تحمل گلوکز و حساسیت به انسولین کاهش یافته و احتمال ابتلا به دیابت در افراد سالمند افزایش مییابد [42]. همچنین بیان شده که ممکن است مقاومت به انسولین مرتبط با پیری مکانیسم مشابهی با مقاومت به انسولین ناشی از عدم تحرک جسمانی داشته باشد و این امر نشانگر ارتباط بین پیری و عدم تحرک جسمی است [43]. بااینحال مشخص شده است که ازطریق مسیرهای مختلف، فعالیت ورزشی سبب کاهش گلوکز خون و بهبود مقاومت به انسولین میشود. تمرینات ورزشی موجب افزایش میزان جذب گلوکز در عضلات اسکلتی شده و همچنین سبب افزایش محتوای ناقل غشایی گلوکز و افزایش حساسیت به انسولین به دنبال تخلیه گلیکوژن درون عضلانی، افزایش دانسیته مویرگی و افزایش گلیکوژن سنتتاز میشود [44]. نتایج ما نشان داد هر دو شیوه تمرینی در پژوهش حاضر موجب بهبود سطح گلوکز خون میشود. مشابه با نتایج ما، پژوهشگران بیان کردند به دنبال اجرای تمرینات ورزشی سطح قند خون ناشتا به موجب افزایش برداشت گلوکز بهوسیله انسولین، کاهش مییابد [45]. از سوی دیگر در پژوهشی به دنبال اجرای تمرینات ورزشی با شدت متوسط در زنان یائسه، به این نتیجه دست یافتند که این تمرینات بر سطوح شاخصهای مقاومت به انسولین تأثیر معناداری ندارد [46].
اختلال چربیهای خون یا دیس لیپیدمی در ایران و بهویژه در سطح جمعیت سالمندان شیوع بسیار بالایی دارد و از مهمترین عوامل خطرزای بیماریهای مرتبط با آترواسکلروز، مانند بیماری کرونر قلب به شمار میآید [47]. یکی از یافتههای مطالعه پیشرو بهبود نیمرخ لیپیدی زنان یائسه به دنبال اجرای فعالیت بدنی بود که در هر دو گروه تمرینی نتایج نشان داد این دو برنامه تمرینی در خصوص تغییرات تریگلیسرید، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی بالا مؤثر بوده است که همسو با نتایج مطالعات دیگر است [48]. به دنبال اجرای فعالیتهای ورزشی آنزیم لیپوپروتئین لیپاز و لستین کلسترول آسیل ترانسفراز افزایش پیدا میکنند که این دو آنزیم موجب کاهش لیپوپروتئین با چگالی پایین، تری گلیسرید، کلسترول و افزایش لیپوپروتئین با چگالی بالا میشوند [24]. در پژوهش ها و همکاران به دنبال اجرای تمرینات ترکیبی بهبود پروفایل لیپیدی در افراد سالمند مشاهده شد [49]. از سوی دیگر در پژوهش ابوالفتحی و همکاران بیان شد تمرینات ورزشی بر سطوح نیمرخ لیپیدی زنان تأثیر معنیداری ندارد [50]. از دلایل احتمالی تناقض در یافتهها میتوان به تفاوت در شیوه تمرینی و سن افراد موردآزمون اشاره کرد.
نتیجهگیری نهایی
بهطورکلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت موجب کاهش توده چربی، کاهش قند خون ناشتا و افزایش آلکالین فسفاتاز شد. البته نتایج نشان داد تمرین با محدودیت جریان خون تأثیر بیشتری بر تحریک نسبت به تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون در آلکالین فسفاتاز سالمندان دارد. در پایان میتوان اذعان داشت استفاده از تمرین ترکیبی با محدودیت جریان خون و بدون محدودیت جریان خون همراه مصرف مکمل ویتامین D در بهبود تنظیم شاخصهای آلکالان فسفاتاز تأثیر دارد. درنهایت انجام تمرین ترکیبی در زنان سالمند منجر به ارتقای عملکرد جسمانی میشود. ازاینرو از دیدگاه بالینی، توصیه میشود زنان سالمند، استفاده از برنامه تمرین ترکیبی با محدودسازی جریان خون را در برنامه تمرینی خود قرار دهند. از محدودیتهای این مطالعه میتوان به محدودیت حجم نمونه، محدودیت مراجعین به دلیل وجود بیماری کوویدـ19 و بررسی نکردن مردان در پژوهش اشاره کرد و همچنین به دلیل مقطعی بودن و عدم ثبت میزان دریافت غذایی آزمودنیها، بهمنظور توصیه قطعی، نیاز به مطالعات بیشتری است. ازاینرو توصیه میشود در پژوهشهای آینده موارد مذکور موردتوجه قرار گیرند و همچنین محققین تأثیر سایر انواع برنامههای تمرینی و مکملهای غذایی را مورد بررسی قرار دهند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه مورد تأیید کمیته اخلاق پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(IR.SSRI.REC.1401.1583) قرار گرفته است.
حامی مالی
این مطالعه حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: همه نویسندگان؛ روششناسی: سعید شاملو کاظمی، مریم رشوند؛ جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها: سعید شاملو کاظمی، مریم رشوند و علی همتی عفیف؛ نگارش پیشنویس اصلی، نگارش، بررسی و ویرایش، تأمین مالی، منابع: مریم رشوند، سعید شاملو کاظمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |