مقدمه
سالخوردگی جمعیت، فرایندی است که در طی آن، سهم جمعیت جوان از کل جمعیت کاهش مییابد و در مقابل بر سهم جمعیت سالخورده افزوده میشود [1]. باتوجهبه بررسیهای اجمالی اخیر سال به سال تعداد سالمندان افزایش یافته است. بهطوریکه پیشبینی میشود، جمعیت افراد سالمند جهان از 9/3 درصد در سال 2020 به 16 درصد در سال 2050 افزایش مییابد [2]. درواقع سالخوردگی جمعیت، بهعنوان پدیدهای فراگیر همه کشورها را با شدت و ضعف فراخواهد گرفت و کشور ایران نیز یکی از سریعترین کشورهای جهان درزمینه رشد جمعیت سالمندی است. در سال 1395 حدود 9/3 درصد جمعیت ایران، سن 60 سال و بالاتر داشتند. در سال 1429 جمعیت سالمندان ایران به بیش از 20 درصد افزایش مییابد [3، 4].
سالمندی با مشکلاتی از قبیل اختلال عملکرد جسمانی، کاهش ایمنی، ضعف عضلانی و ناتوانی همراه است [5، 6]. بنابراین به دنبال افزایش مشکلات دوران پیری، سالمندان نسبت به گروههای دیگر با بیماریهای بیشتری مواجه میشوند که بیماریهای مزمن سهم بزرگی از بار بیماریهای آنها را تشکیل میدهد. این بیماریها دلیل اصلی مراجعه افراد مسن، به مراقبتهای پزشکی است [7]. از طرفی 34 درﺻﺪ از ﻣﻌﺎﻟﺠﺎت ﺳـــﺮﭘﺎیی در بیمارسـﺘﺎنها انجام میشود و 89 درصد از تختهای مؤسسات به افراد ﺑﺎﻻی 65 ﺳﺎل اﺧﺘﺼﺎص دارد. درنتیجه توجه به نیازهای درمانی سالمندان از اهمیت بالایی برخوردار است [6]. ازآنجاکه رابطه پزشکـبیمار نیز یکی از ارکان اساسی مراقبت شناخته شده است، باید به کیفیت این ارتباط توجه عمیقی داشت [7، 8].
برآورد شده است که 60 تا 80 درصد از تشخیصهای پزشکی و نیز نسبت مشابهی از تصمیمات درمانی براساس اطلاعات بهدستآمده از مصاحبههای پزشکی است [9]. ازاینرو درمان بیماریها، وابستگی زیادی به تعامل پزشک و بیمار دارد و نتیجه همکاری بیمار با پزشک، درمانی سریع و موفق است [10].
مدلهای مختلفی در رابطه پزشکـبیمار مطرح شده است. برخی از این مدلها در ادامه معرفی شدهاند. 1. پدرسالارانه: این نوع ارتباط، ارتباطی نامتقارن و پزشکمحور است. بهطوریکه در این مدل پزشک قیم تمامعیار بیمار در امور درمانی است و تصمیمگیریها صرفاً برعهده پزشک است و بیمار نقشی منفعل و دریافتکننده دارد. 2. ارتباط دوطرفه: در یک ارتباط دوطرفه، در هنگام مشاوره، فعالیت بیماران به نسبت برابر با پزشکان است. تصمیمگیریها بهصورت مشارکتی و با همکاری و تعامل پزشک و بیمار صورت میگیرد. در این مدل مهم است که برهمکنشها براساس رضایت برابر، استقلال و داشتن قدرت مساوی شکل گیرد. 3. مدل آگاهاننده: در این مدل پزشک فراهمکننده اطلاعات تخصصی است و بیمار بر آن اساس مداخله درمانی مدنظرش را انتخاب میکند. 4. مدل قراردادی: این نوع ارتباط در یک موقعیت رقابتی در بازار رخ میدهد. بهطوریکه پزشکی دیگر یک حرفه نیست، بلکه یک تجارت است و بیماران نقش مشتریان را دارند. [11، 12].
یکی از دلایل اهمیت ارتباط بینفردی درزمینه مراقبتهای بهداشتی و درمانی پیامدها و اثرات ارتباط است [13]. بنابراین اگر رابطه پزشکـبیمار خوب باشد، منجر به افزایش اعتماد و رضایت بیماران و درنتیجه تبعیت از درمان میشود [14، 15]. در غیر این صورت ارتباط نامناسب و ضعیف بین پزشک و بیمار میتواند مشکلات و نیازهای بیماران را در این حوزه پنهان کند. همچنین منجر به خطاهای پزشکی، بیاعتمادی، افزایش هزینههای درمانی، افت سلامتی و کاهش کیفیت زندگی میشود [9، 15].
اگرچه این مسائل ممکن است به همه بیماران مرتبط باشد، اما بهویژه برای گروه سالمندان، اهمیت بیشتری دارد. در دوره سالمندی تغییراتی، ازجمله از دست دادن حواس، کاهش حافظه و پردازش کندتر اطلاعات رخ میدهد. بنابراین هنگام برخورد با افراد مسن برای اطمینان از رضایت و دستیابی به بهترین نتایج، شکل خاصی از ارتباط نیاز است [8].
براساس نتایج حاصل از مطالعات مختلف مشخص شد در مطالعات انجامشده، مغایرتهایی بین عوامل مؤثر بر رابطه پزشکـبیمار وجود دارد [13، 16-19]. نتایج یکی از این مطالعات نشان داد بیماران با سطح تحصیلات پایینتر در مقایسه با بیماران با سطح تحصیلات بالاتر رضایت کمتری را گزارش کردند [17] که با یافتههای مطالعه کواتس و همکاران همسو است [19]. درصورتیکه براساس یافتههای مطالعه لیانگ و همکاران مشخص شد رابطه پزشکـبیمار با سطح تحصیلات بیماران ارتباطی نداشت [18]. مطابق با یافتههای مطالعهای مشخص شد پزشکان زن کمتر صحبت بیماران را قطع میکنند و زمان بیشتری را صرف ویزیتهای پزشکی میکنند [16]. درحالیکه مطالعهای دیگر نشان داد جنسیت پزشکان تأثیر معناداری بر رابطه پزشکـبیمار نداشته است [13].
علیرغم اهمیت این موضوع، تا به حال هیچ پژوهشی درخصوص رابطه پزشکـبیمار سالمند در ایران یافت نشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت و عوامل مرتبط با رابطه پزشکـبیمار از دیدگاه سالمندان شهر تهران در سال 1402 انجام شد. این مطالعه میتواند ازطریق بررسی این ارتباط، دانش ما را درباره رابطه پزشکـبیمار سالمند افزایش دهد. همچنین با آموزشهای مرتبط براساس یافتههای چنین مطالعاتی میتوان به بهبود رابطه پزشکـبیمار کمک کرد.
روش مطالعه
مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفیتحلیلی بود که بر روی افراد 60 سال و بالاتر شهر تهران انجام شد. جامعه آماری در این مطالعه کلیه افراد 60 ساله و بالاتر مراجعهکننده به درمانگاههای دولتی و خصوصی شهر تهران بودند.
معیارهای ورود به مطالعه: سن 60 سال و بالاتر، داشتن رضایت از شرکت در مطالعه ، سابقه تجربه بیماری و مراجعه به پزشک، توانایی برقراری ارتباط و پاسخ دادن به سؤالات.
معیارهای خروج از مطالعه: عدم تمایل به ادامه شرکت در حین مطالعه، ایجاد مشکل یا بیماری حاد در هنگام تکمیل پرسشنامه و مخدوش بودن پرسشنامههای جمعآوریشده.
برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. باتوجهبه مطالعه گذشته [20] و انحراف معیار 9/98، با خطای 1 واحد در سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه 382 نفر محاسبه شد.
روش کار بدین صورت بود که پس از اخذ مجوزهای لازم برای اجرای طرح از کمیته اخلاق و معاونت پژوهشی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، براساس روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، در ابتدا کلانشهر تهران به 4 ناحیه شمال (مناطق 1 تا 3)، جنوب (مناطق 15 تا 20)، شرق (مناطق 4، 8، 13، 14) و غرب (مناطق 5، 6، 9، 10، 11، 21، 22) تقسیمبندی شد تا در نمونهگیری مطالعه، تنوع لازم ازنظر منطقه جغرافیایی لحاظ شود [21]. سپس مناطق (1 و 2، 15 و 20، 4 و 13، 5 و 6) به ترتیب از شمال، جنوب، شرق و غرب تهران بهصورت تصادفی انتخاب شد و باتوجهبه فهرست بیمارستانهای دولتی و خصوصی مناطق شهر تهران، درمجموع 16 بیمارستان بهصورت تصادفی انتخاب شد که 13 مرکز تمایل به همکاری داشتند. بیمارستان شهدای تجریش از منطقه 1 و بیمارستان میلاد از منطقه 2، بیمارستان شهدای گمنام از منطقه 15 و بیمارستان شهدای هفتم تیر از منطقه 20، بیمارستان بوعلی از منطقه 13، بیمارستان پیامبران از منطقه 5 و بیمارستان امام خمینی (ره) از منطقه 6 بهعنوان نمونهای از مراکز منتخب از هر منطقه هستند. در ادامه از هر بیمارستان تعدادی از درمانگاهها را انتخاب کردیم و از بین سالمندان مراجعهکننده به درمانگاه ها، تعدادی از افرادی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند و در سالن انتظار حضور داشتند، انتخاب شدند.
بعد از کسب رضایت از سالمند و معرفی خود، با سالمندان مصاحبه کرده و هدف از تحقیق بهصورت کامل و شفاف توضیح داده شد و با تکمیل فرم رضایت آگاهانه توسط سالمندان به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات درجشده فقط برای مطالعه حاضر مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین پرسشنامه فاقد نام بوده و اطلاعات آنها محرمانه خواهد ماند. سپس سؤالات مشخصات فردی و پرسشنامه ارتباط پزشکـبیمار توسط پژوهشگر برای سالمند قرائت شد و با انتخاب گزینه موردنظر براساس پاسخ سالمند تکمیل شد.
بهمنظور بررسی متغیرهای مربوط به عوامل مرتبط با رابطه پزشک ـ بیمار، علاوه بر مشخصات جمعیتشناختی سالمندان از سؤالاتی همچون وضعیت سلامت (داشتن یا نداشتن بیماری مزمن) سالمندان، جنسیت و تخصص پزشکان، تعداد دفعات مراجعه به پزشک، نحوه انتخاب پزشک، مدتزمان تحت نظر پزشک بودن، حضور داشتن همراه و مدتزمان ویزیت استفاده شد.
پرسشنامه ارتباط پزشکـبیمار (DPC) در سال 2018 توسط ساسترسیک و همکاران، با استفاده از چندین مقیاس دیگر طراحی و روانسنجی آن با ورود 189 بزرگسال انجام شد که 85 نفر آنها زیر 40 سال بودند و 77 نفر آنها 40 سال و بالاتر بودند و سالمندان نیز در این مطالعه حضور داشتند. نتایج مطالعه نشان داد پرسشنامه مذکور از همسانی درونی بالایی (آلفای کرونباخ 0/94) و روایی بیرونی خوبی برخوردار است [22]. مطالعهای در ایران در سال 1400 توسط اکبری لاکه و همکاران بر روی 380 بیمار انجام شد که طی آن، این پرسشنامه به فارسی ترجمه و استانداردسازی شد. نتایج نشان داد ابزار از روایی و پایایی مناسبی در ایران برخوردار است [20].
این پرسشنامه دارای 15 گویه است که براساس مقیاس لیکرت 4 تایی (خیر= 1، تا حدودی خیر=2، تا حدودی بله=3، بله=4) است و حداکثر نمره بهدستآمده 60 است که نشاندهنده نتایج مثبت است و حداقل نمره بهدستآمده 15 است. نمرات مطابق فرمول کوکران 11≈ به 4 دسته 15 تا 26، 27 تا 37، 38 تا 48 و 49 تا 60 تقسیمبندی شدند و براساس پاسخ سالمندان شرکتکننده در مطالعه اگر نمره بهدستآمده از پرسشنامه در دسته 49 تا 60 قرار بگیرد، رابطه پزشکـبیمار خوب است.
کلیه دادهها ازنظر مقادیر گمشده و مقادیر پرت مورد بررسی قرار گرفتند. باتوجهبه اینکه محقق در فرایند جمعآوری دادهها نهایت دقت را داشت، داده گمشده یا پرتی وجود نداشت. دادههای گردآوریشده توسط نرمافزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و از 2 روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح آمار توصیفی نتایج با جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و درصد ارائه شد و در سطح آمار استنباطی ابتدا جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد دادههای متغیر رابطه پزشکـبیمار از توزیع نرمال تبعیت نمیکند. بنابراین جهت تصحیح دادهها از LG10 استفاده شد. درنتیجه پس از اعمال LG10 توزیع نرمال بودن دادهها حاصل شد. در ادامه باتوجهبه اهداف مطالعه از آزمونهای آماری پیرسون، تی مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافتهها
درمجموع 382 نفر سالمند، شامل 34/3 درصد مرد و 65/7 درصد زن با دامنه سنی 60 تا 91 سال (6/86±69/79 سال) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد بیشترین تعداد شرکتکنندگان در زیرگروه سنی 60 تا 74 سال (75/6 درصد) و کمترین تعداد شرکتکنندگان در زیر گروه سنی 90+ سال (0/3 درصد) بودند. از مجموع سالمندان موردبررسی در این پژوهش، بیشترین درصد متعلق به سالمندان زن با 65/7 درصد بود. اکثریت شرکتکنندگان دارای مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر (36/1 درصد) و کمترین آنها دارای سطح تحصیلات متوسطه (2/1 درصد) بودند. بیشترین سالمندان شرکتکننده از قومیت فارس (68/3 درصد) و کمترین آنها لر (5/8 درصد) بودند. زبان فارسی با 96/6 درصد پرتکرارترین نوع زبان را به خود اختصاص داد. نتایج نشان داد سالمندان شرکتکننده در مطالعه حاضر ازنظر وضعیت اقتصادی درکشده در 3 زیرگروه ضعیف (36/9 درصد)، متوسط (49/0 درصد) و خوب و عالی (14/1 درصد) قرار دارند. همچنین براساس نتایج مطالعه حاضر مشخص شد از بین بیماریهای مزمن موردبررسی، بیماریهای مربوط به عضلات و استخوانها (19/9 درصد) و بیماریهای قلبیعروقی (1/1 درصد) شایعترین بیماریهای مزمن سالمندان شهر تهران بودند. جدول شماره 1، توصیف متغیرهای جمعیتشناختی و وضعیت سلامتی سالمندان را نشان میدهد.
از مجموع تعداد سالمندان شرکتکننده در پژوهش، بیشترین مراجعات به پزشکان مرد (72/8 درصد) بود. برحسب نوع تخصص پزشکان، 8/6 درصد سالمندان به پزشک عمومی و 3/7 درصد آنها به متخصص طب سالمندی و 87/7 درصد سالمندان به سایر متخصصین مراجعه داشتند. اکثر افراد (84/0 درصد) دومین ملاقات و یا ملاقاتهای بیشتری را با پزشک خود داشتند. مشارکتکنندگان بیشتر براساس نزدیک بودن به محل زندگی (27/2 درصد) با پزشک خود آشنا شدند. براساس مدتزمان تحت نظر پزشک بودن، 47/9 درصد افراد 12 ماه یا کمتر، 14/9 درصد 13 تا 25 ماه و 37/2 درصد سالمندان بیشتر از 2 سال با پزشک خود ارتباط داشتند. در ادامه نتایج توصیفی، مشخص شد اکثریت شرکتکنندگان بدون همراه (74/3 درصد) به پزشک مراجعه کردند. درنهایت، نتایج نشان داد مدتزمان ویزیت بیماران بهطور متوسط (7/53±13/46) دقیقه است. جدول شماره 2 توصیف متغیرهای مربوط به ویژگیهای پزشک و ویزیت را نشان میدهد.
براساس نتایج مشخص شد اکثر شرکتکنندگان (88/2 درصد) رابطه خود با پزشک را بهصورت خوب، 5/5 درصد آنها وضعیت رابطه خود با پزشک را تا حدودی خوب، 4/5 درصد تا حدودی بد و 1/8 درصد از مشارکتکنندگان وضعیت رابطه خود با پزشک را بد گزارش کردند.
بهمنظور بررسی ارتباط متغیر رابطه پزشکـبیمار با متغیرهای جمعیتشناختی سالمندان اعم از سن، جنسیت، سطح تحصیلات، قومیت و وضعیت اقتصادی درکشده از آزمونهای آماری پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس استفاده شد.
بین متغیرهای سن، جنسیت، قومیت و وضعیت اقتصادی درکشده با رابطه پزشکـبیمار در سالمندان موردمطالعه ارتباط معناداری مشاهده نشد (0/05<P)، اما بین متغیر سطح تحصیلات با رابطه پزشکـبیمار در سالمندان موردمطالعه ارتباط معناداری مشاهده شد (0/032=P). نتایج در جدول شماره 3 ارائه شده است.
بهمنظور بررسی ارتباط متغیر رابطه پزشکـبیمار با متغیرهای وضعیت سلامتی و ویژگیهای مربوط به پزشک و مؤلفههای مربوط به ویزیت از آزمونهای آماری پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس استفاده شد.
باتوجهبه بیماریهای موردبررسی، بین بیماریهای خودایمنی (0/001=P) و سایر بیماریهای غیرشایع با رابطه پزشکـبیمار در سالمندان موردمطالعه ارتباط معناداری مشاهده شد (0/043=P) . نتایج در جدول شماره 4 ارائه شده است.
بین جنسیت پزشکان (0/016=P)، تخصص پزشکان (0/002 =P)، پذیرفتن دفترچه بیمه بهعنوان یکی از مؤلفههای نحوه انتخاب پزشک (0/012=P)، مدتزمان تحت نظر پزشک (0/011=P) و مدتزمان ویزیت (0/001=P) با رابطه پزشکـبیمار ارتباط معناداری وجود داشت. اما بین متغیرهای تعداد دفعات مراجعه به پزشک و حضور همراه بیمار با رابطه پزشکـبیمار در سالمندان موردمطالعه ارتباط معناداری مشاهده نشد (P>0/05). نتایج در جدول شماره 5 ارائه شده است.
متغیرهایی که برای رگرسیون انتخاب شدند براساس 3 اصل وارد مطالعه شدند: 1. متغیرهایی که در مرحله تحلیلهای 2 تایی معنادار بودند. 2. متغیرهایی که سطح معناداری آنها کمتر از 0/2 بود، ولی معنادار نبودند. 3. متغیرهایی که به لحاظ منطقی لازم بود مورد بررسی قرار گیرند، ازجمله سن سالمندان شرکتکننده.
نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد متغیر رابطه پزشکـبیمار توسط متغیرهای سطح تحصیلات، مدتزمان ویزیت و توصیه پزشک دیگر بهصورت معناداری توسط مدل پیشبینی میشود. نتایج این مدل نشان داد 19 درصد از واریانس رابطه پزشکـبیمار توسط این مدل توصیف میشود. مطابق با نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه، افراد بیسواد و دارای سطح تحصیلات ابتدایی و راهنمایی از ارتباط خود با پزشک رضایت بیشتری داشتند. باتوجهبه نتایج مشخص شد توصیه پزشک دیگر منجر به کاهش رضایت سالمندان از ارتباط با پزشک میشود. همچنین براساس نتایج مشخص شد هرچه مدتزمان ویزیت بیشتر باشد سالمندان از ارتباط خود با پزشک رضایت بیشتری دارند. باتوجهبه مقادیر بتا، متغیر مدتزمان ویزیت در مقایسه با سایر متغیرها بیشترین تأثیر را در وضعیت رابطه پزشکـبیمار دارد. جدول شماره 6 این نتایج را نشان میدهد.
بحث
این مطالعه با هدف بررسی وضعیت و عوامل مرتبط با رابطه پزشکـبیمار از دیدگاه سالمندان شهر تهران در سال 1402 انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان داد 88/2 درصد از سالمندان شرکتکننده در مطالعه رابطه خود با پزشک را خوب گزارش کردند. باتوجهبه یافتههای مطالعه دیوارد و همکاران که در آن رابطه پزشک عمومی با بیمار مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد 66/3 درصد افراد درک خوبی از رابطه پزشکـبیمار داشتند و درنتیجه رضایت بیشتر بیماران از رابطه پزشکـبیمار را در پی داشت [23]. همچنین یافتههای مطالعه معین و همکاران نشان داد افراد 60 ساله و بالاتر دومین گروه سنی با رضایت بالا از رابطه پزشکـبیمار هستند [24]. نتایج مطالعهای دیگر نیز نشان داد بیماران مسنتر نسبت به بیماران جوانتر از برخوردهای پزشکی رضایت بیشتری دارند [25]. این موضوع که تعداد زیادی از سالمندان شرکتکننده در مطالعه ارتباط خود با پزشک را خوب گزارش کردند، میتواند به این دلیل باشد که افراد مسن انتظارات و سطح توقعات کمتری دارند. از طرفی صبر و تحمل سالمندان بیشتر است و با گذشت زمان نیز تحمل آنها در مقابل ناملایمات بیشتر شده است. همچنین گاهی اوقات بیماران مسن بسیاری از بیماریها را ناشی از سن میدانند، بنابراین هرگونه خدماتی را ارزشمند میپندارند.
نتایج این مطالعه نشان داد سالمندان با سطح تحصیلات پایینتر نسبت به سالمندان با سطح تحصیلات بالاتر ارتباط بهتری با پزشکان دارند. هرچند نتایج متناقض در خصوص ارتباط سطوح تحصیلات با رابطه پزشکـبیمار وجود دارد [18، 26]، اما یافتههای مطالعه کواتس و همکاران نشان داد این امکان وجود دارد که سالمندان با سطح تحصیلات پایینتر انتظارات کمتری برای تجربه کلی مراقبتهای بهداشتی و رابطه پزشکـبیمار که بهعنوان بخشی از مراقبتها است داشته باشند [19]. در این مطالعه از میان بیماریهای مختلف، بین رابطه پزشکـبیمار با بیماریهای خودایمنی و سایر بیماریها که جزو بیماریهای شایع دوران سالمندی نیست ارتباط معناداری وجود داشت. اما با دیگر بیماریهای ذکرشده ارتباط معناداری مشاهده نشد. باتوجهبه پژوهشهای صورتگرفته مشخص شد در این زمینه مطالعات زیادی انجام نشده است. به نظر میرسد بیماران مبتلا به بیماریهای خودایمنی به دلیل طولانی بودن دوره درمان، ارتباط بهتری با پزشک خود دارند.
مطالعه حاضر نشان داد سالمندان از پزشکان زن رضایت بیشتری دارند که با نتایج مطالعه ویلیامس [16] همسو و با نتایج مطالعه معین و همکاران [24]، شانتیایی و همکاران [13] و لیانگ و همکاران [18] ناهمسو است. در مطالعهای اشاره شده است که پزشکان زن کمتر صحبت بیماران خود را قطع میکنند و زمان بیشتری را صرف ویزیتهای پزشکی میکنند. ممکن است پزشکان زن به دلیل واکنشهای احساسی، سعی کنند با بیماران ارتباط بهتری برقرار کنند و زمان بیشتری با آنها صحبت کنند [27] که این میتواند یکی از دلایل رضایت بیشتر از پزشکان زن در مطالعه حاضر نیز باشد. از دیگر نتایج مطالعه حاضر این بود که سالمندان با متخصصان طب سالمندی ارتباط بهتری دارند. به نظر میرسد متخصصان طب سالمندی به دلیل آشنا بودن با ویژگیهای دوران سالمندی و داشتن دانش کافی درمورد دوران سالمندی ارتباط بهتری را با سالمندان برقرار کنند.
در این مطالعه بین رابطه پزشکـبیمار و حضور داشتن همراه بیمار ارتباط معناداری وجود نداشت. نتایج مطالعه با یافتههای مطالعه اسهیکاوا و همکاران [9]، گرین و همکاران [25]، آدلمن و همکاران ناهمسو است [28]. براساس این مطالعات حضور همراه در رابطه پزشکـبیمار نقش دارد. همراه بهعنوان نماینده بیمار بهجای بیمار صحبت میکند و ارتباط او جایگزین بخشی از صحبتهای بیمار میشود و ممکن است تبادل اطلاعات و ایجاد رابطه خوب بین پزشکـبیمار را محدود کند [25، 28، 29].
نتایج این مطالعه نشان داد هرچه مدتزمان تحت نظر پزشک بودن بیشتر باشد رابطه پزشکـبیمار بهتری صورت میگیرد. تحقیقات مرتبط با رابطه پزشکـبیمار نیز نتایج مشابهی را نشان میدهند [30]. بیمارانی که ارتباط طولانیمدت با پزشک خود داشتند بیشتر احتمال داشت درباره پزشک خود نظرات مثبت داشته باشند. همچنین ارتباط طولانیمدت باعث کاهش هزینههای مراقبتهای درمانی میشود [31].
از نتایج دیگر مطالعه این بود که ارتباط معنادار و مستقیم بین رابطه پزشکـبیمار و مدتزمان ویزیت وجود دارد، بدین معنی که هرچه مدتزمان ویزیت بیشتر باشد رابطه پزشکـبیمار بهتر است. این یافتهها با یافتههای مطالعه گرین و همکاران همسو است [25]. هنگامی که افراد فرصت کافی برای صحبت داشته باشند احساس میکنند شنیده میشوند و درنتیجه از ویزیت خود راضی هستند. درواقع طول ویزیت نشانگر مراقبت پزشک است [25]، بهطوریکه محدودیت مدت معاینه یک مشکل مهم در مراقبت از بیماران است و ویزیتهای با طول مدت ویزیت کم از انجام یک معاینه کامل و حاکی از دلسوزی جلوگیری میکند و باعث کاهش میزان رضایت بیماران میشود [32، 33].
نتیجهگیری نهایی
نتایج مطالعه حاضر نشان داد 88/2 درصد مراجعین اظهار کردند که نحوه ارتباطشان با پزشک مطلوب است. از سویی بین رابطه پزشکـبیمار با سطح تحصیلات، بیماریهای خودایمنی، سایر بیماریهای غیرشایع دوران سالمندی، جنسیت پزشکان، تخصص پزشکان، پذیرفتن دفترچه بیمه بهعنوان یکی از مؤلفههای نحوه انتخاب پزشک، مدتزمان تحت نظر پزشک بودن و مدتزمان ویزیت ارتباط معناداری مشاهده شد.
ازآنجاکه رابطه پزشکـبیمار قلب طبابت و محور همه اقدامات بالینی است و اکثر تشخیصهای پزشکی و تصمیمات درمانی بر مبنای اطلاعاتی است که از مصاحبههای پزشکی به دست میآید. بنابراین عدم رضایت بیمار و درنتیجه عدم تبعیت از دستورات پزشک منجر به متحمل شدن هزینههای سنگین برای بیمار و نظام سلامت میشود. بنابراین اتخاذ تدابیری جهت ارتقای مهارتهای ارتباطی پزشکان ضروری به نظر میرسد.
یکی از محدودیتهای این مطالعه مقطعی بودن نوع مطالعه بود. در نتیجه نمیتوان روابط علیتی را با قاطعیت بیان کرد. یکی دیگر از محدودیتهای مطالعه حاضر این بود که یافتهها ممکن است تحت تأثیر سوگیری پاسخدهندها باشد. باتوجهبه تنوع فرهنگی و قومیتی در ایران پیشنهاد میشود پیمایشهای مبتنی بر جمعیتهای سالمندان در سطوحی وسیعتر و به تفکیک استانهای کشور انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با کد اخلاق (IR.USWR.REC.1402.020) تصویب شده است. همچنین این مطالعه با رعایت کدهای 31 گانه اخلاق در پژوهش انجام شده است.
حامی مالی
این مقاله حاصل پایاننامه حمیده اسماعیلی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است..
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از تمامی سالمندانی که در این مطالعه شرکت کردند، به خاطر همکاریشان تشکر و قدردانی میکنند.