مقدمه
امروزه سلامت مطلوب سالمندان به یک اولویت مهم در همه جوامع تبدیل شده [1] و سالمندی موفق یک مسئله مهم اجتماعی برای کشورها است [2]. به نظر میرسد از مهمترین مسائل در دوران سالمندی که در مقایسه با سلامت جسمی و روانی کمتر به آن توجه شده و تعاریف مربوط به آن نیز گسترده و مبهم است، مسئله سلامت اجتماعی در سالمندان است [3، 4]. تعداد سالمندانی که تنها زندگی میکنند رو به افزایش است و همین، سلامت اجتماعی آنان را مورد تهدید قرار میدهد [5]. این در حالی است که در جهان کنونی به دلیل کاهش میزان زادوولد و پیشرفتهای فناوری و بهداشتی، به شمار سالمندان جهان افزوده میشود [6، 7]، بهطوریکه پیشبینی شده است تا سال 2050 در بیشتر مناطق جهان، سالمندان یکچهارم جمعیت را دربر میگیرند [8].
سلامت از بنیادیترین مسائلی است که حیات انسان بر آن استوار است [9]. سلامت اجتماعی از سال 1948 توسط سازمان بهداشت جهانی بهعنوان یکی از ارکان تشکیل دهنده سلامت معرفی شده است [10، 11]. در یک تعریف، سلامت اجتماعی را میتوان توانایی در انجام فعالیتهای اجتماعی دانست، بهطوریکه فرد بتواند به تعهدات اجتماعی عمل کند [12]. به عبارتی، زمانی شخص را واجد سلامت اجتماعی بر میشماریم که بتواند فعالیتها و نقشهای اجتماعی خود را در حد متعارف بروز دهد و با جامعه و هنجارهای اجتماعی احساس پیوند و اتصال داشته باشد [10]. سلامت اجتماعی با جامعه سالم معنی مییابد و جامعه سالم، جامعهای است که تمامی افراد آن فرصت برابری داشته، به خدمات و الزامات اولیه دسترسی و بهعنوان شهروند مورد احترام باشند [4]. با تغییر ساختار اقتصادی، اجتماعی و خانواده، جایگاه و ارزش سالمندان در خانواده نسبت به گذشته کمتر شده، روابط آنان با دوستان و همسایگان کمرنگتر شده است. بنابراین سالمندان بیشتر احساس انزوا و تنهایی میکنند. همه این عوامل دست به دست هم میدهند تا بر سلامت اجتماعی سالمندان تأثیر بگذارند [13]. به باور کییز سلامت اجتماعی از یک اصل جامعهشناختی و روانشناختی نشئت میگیرد و چالشهای تجارب زندگی را دربر میگیرد [14].
بهطور مسلم، کیفیت تجارب زندگی فقط یک امر فردی و روانشناختی نیست و بسیاری از شرایط اقتصادی، اجتماعی، نهادی و هنجاری جوامع بر آن اثرگذار است [15]. در دوران پیری عملکردهای فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی افراد سالمند ضعیف شده و توانایی سازگاری محیطی آنها کاهش مییابد [16]. چنین تحولاتی در صورت عدم آمادگی میتواند باعث هزینههای اقتصادی و اجتماعی در زندگی سالمند شود [17]. تجارب زندگی برای سالمندان که درگیر تأمین نیازهای روزمره، انزوای اجتماعی، نداشتن فعالیتهای اجتماعی و ترس و اضطراب ناشی از دست دادن عزیزان هستند، میتواند پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشته باشد [18]. در این راستا، افشار کهن و قادری هرسینی [19] معتقدند زنان و مردان تجربیاتی متفاوت از سالمندی دارند. این تفاوت در تجربه، متأثر از مواجهه متفاوت با مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و غیره است. تجربه برخی از سالمندان از این مقطع، همراه با رضایت و خشنودی و برخی همراه با مشکلات متعدد و نارضایتی است. بهطور قطع برخورداری از نگرشهای صمیمانه، نقش مهمی در تجربیات زندگی سالمندان داشته و میتواند زمینه را برای عبور موفقیتآمیز آنان از این دوره و رسیدگی مطلوب به وظایف و تکالیف آنها فراهم کند [20].
نگرشهای صمیمانه مفهومپردازی رایج از صمیمیت، سطح نزدیکی به همسر، به اشتراکگذاری ارزشها و ایدهها، فعالیتهای مشترک، روابط جنسی، شناخت از یکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است [21]. درک نیازهای طرف مقابل، رسیدن به تصمیمات همگون و یافتن راههای لذت بردن بیشتر، بسیاری از نگرشهای غیرصمیمانه را که ریشه اصلی آنها سوءتفاهم است برطرف میکند [22]. فقدان نگرشهای صمیمانه میتواند زمینه را برای بروز طیفی از مشکلات نظیر گوشهگیری، اجتناب ارتباطی، ارتباط اضطرابی، عدم دریافت حمایت عاطفی و روانشناختی، تنهایی عمیق، تعارضات و آشفتگیهای ارتباطی و انحلال سیستمهای تعاملی فراهم کند [23]. ضعف نگرشهای صمیمانه در سالمندان سبب میشود هیچ تمایلی به برقراری رابطه نزدیک با دیگران نداشته باشند و انزوا و گوشهگیری را سرلوحه کار خود قرار دهند [21]. مطالعات نشان میدهد نگرشهای صمیمانه بر عواطف مثبت افراد تأثیرگذار است [24] و بین نگرشهای ناکارآمد همسران و عواطف منفی آنان رابطه مثبت وجود دارد [25].
عواطف مثبت به همسر به معنای یک احساس فردی درمورد همسر در جنبههایی مانند دوستی، روابط زناشویی، درک، صداقت، اعتماد، خوشایندی و لذت جنسی است [26]. احساسات مثبت نسبت به همسر، یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه زناشویی فرد و متغیری مهم در روابط زوجین از زندگی زناشویی است که منجر به صمیمیت بین زوجین و کم کردن فاصله بین آنها میشود [27]. احساس مثبت نسبت به همسر، تمایل برای شرکت در رابطه مهرآمیز و حمایتکننده، بدون از دست دادن خود در آن رابطه است. این احساسات بهوسیله در دسترس بودن و پاسخگو بودن زوجین نسبت به یکدیگر مشخص میشود [28]. از نشانههای وجود روابط سالم بینفردی، دارا بودن احساسات مثبت نسبت به همسر است [26]. این ارتباطهای ایمن به زوجین این امکان را میدهد که ازطریق اداره آشفتگیهای هیجانی به یکدیگر کمک کنند. در اصل تجربه میزان احساسات مثبت زوجین میتواند درنهایت به نوعی شادمانی درونی ختم شود [28]. احساس مثبت به همسر باعث تداوم رابطه سالمندان شده و در انعطافپذیری آنان نقش مؤثری دارد [29]. مطالعات متعددی درزمینه متغیرهای پژوهش انجام شده است. ازجمله مطالعه کلودزیجزاک و همکاران که در پژوهش خود زندگی عاشقانه و روابط صمیمانه در سالمندی را از عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی دانستهاند [30]. پژوهش اوراکی نیز حاکی از تأثیر صمیمیت و تعلق بر افسردگی سالمندان بود [31]. همچنین پژوهش تاف، سیگریست و فکت نشان داد یکی از عوامل مؤثر بر سلامت، میزان حمایت و صمیمیت ادراکشده است [32]. بویراز و لایتسی در پژوهشی نتیجه گرفتند شناخت مثبت، نقش میانجی را در رابطه عاطفه مثبت و معنای زندگی ایفا میکرد [33]. براساس یافتههای پژوهش بشارت و همکاران عواطف منفی رابطه بین نگرش جنسی و رضایت زناشویی را تعدیل میکرد [24].
باتوجهبه تحقیقات انجامشده درزمینه سلامت اجتماعی سالمندان هنوز ابهامات گوناگونی وجود دارد که بهعنوان منبع مسئله مطرح میشوند. تاکنون تحقیقات انجامشده عنایت چندانی به نقش متغیرهای تجارب زندگی، نگرشهای صمیمانه و احساسات مثبت نسبت به همسر در رسیدن به سلامت اجتماعی سالمندان نداشتهاند، ازاینرو تحقیق حاضر میتواند خلأهای موجود را تا حدودی پر کند. با بررسی متغیر احساسات مثبت نسبت به همسر بهعنوان نقش میانجی، میتوان درباره چگونگی رابطه بین تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه با سلامت اجتماعی سالمندان راهبردهایی تبیینی ارائه کرد که از نوآوریهای مطالعه حاضر است. به نظر میرسد متغیر تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه ازجمله عوامل دخیل در سلامت اجتماعی سالمندان باشند و گمان میرود علاوه بر روابط مستقیم این متغیرها، متغیری مانند احساسات مثبت نسبت به همسر بهعنوان متغیر واسطهای بین تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه، سلامت اجتماعی سالمندان را تحت تأثیر قرار میدهد. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیشبینی سلامت اجتماعی سالمندان براساس تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه و احساسات مثبت نسبت به همسر انجام شد.
روش مطالعه
این تحقیق توصیفی، ازلحاظ هدف جزو پژوهشهای کاربردی و از نوع مطالعات همبستگی بود. همچنین یک پژوهش علّی است، زیرا به دنبال طراحی مدل ازطریق روش مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان مراجعهکننده به مراکز شبانهروزی و روزانه سازمان بهزیستی شهرستان تهران در سال 1401 بود. بدین ترتیب از جامعه آماری مذکور 298 سالمند از 27 مرکز (ابن سینا، سالمندان ارتدوکس، امید، آریا، آنوشا، پناه، توحید، جنت، چیلویان، حضرت مریم، سپیدار، ستارگان درخشان، سرای یهود، سوسه مایریک، صالحین فرزانه، صدرا، فروهر زرتشتی، کمال، نورا، گلبرگ، گئورگ مقدس، موج نو، مهربان، مهرپویا، مهرگل هفت تیر، نگار، یاس و آرمان شایان) به روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از نرمافزار SAMPLE POWER انتخاب و به مقیاس نگرش به صمیمیت، پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز، سیاهه تجارب زندگی و پرسشنامه احساس مثبت پاسخ دادند. معیارهای ورود به تحقیق شامل اعلام رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، دامنه سنی 60 سال و بالاتر، داشتن سواد خواندن و نوشتن، عدم وجود نقایص شناختی مانند نقص حافظه و بیماری آلزایمر (براساس پرونده پزشکی سالمند در مرکز)، عدم مشارکت همزمان در پژوهش یا مداخله دیگر و عدم وجود بیماریهای سایکوتیک بود. ملاک خروج از مطالعه شامل اعلام انصراف از ادامه شرکت در تکمیل پرسشنامه به دلیل خسته شدن و عدم تکمیل دقیق پرسشنامهها بود.
ابزار
بهمنظور گردآوری دادهها ابزارهای موردنیازی که استفاده شد به شرح ذیل است:
مقیاس نگرش به صمیمیت
مقیاس توسط آمیدون، کومار و تریدول در سال 1983 طراحی شده است. فرم تجدیدنظرشده مقیاس براساس نسخه اولیه آمیدون (1978) مطرح شد. این ابزار 50 گویه دارد و 4 خردهمقیاس ترس از صمیمیت (گویههای 4، 5، 6، 22، 26، 27، 43)، جذابیت (گویههای 11، 13، 14، 16، 31، 32، 33، 45، 46، 49)، فرار از صمیمیت (گویههای 7، 10، 15، 17، 24، 25، 37، 38، 42، 44، 47، 50) و گرایش به صمیمیت (گویههای 1، 2، 3، 8، 9، 12، 18، 19، 20، 21، 23، 28، 29، 30، 34، 35، 36، 39، 40، 41، 48) را میسنجد. هر گویه براساس مقیاس 5 درجهای از 1 (کاملاً مخالف) تا 5 (کاملاً موافق) نمرهگذاری میشود. گویههای ٤، ٥، ٦، ٧، ٩، ١٠، ١٣، ١٥، ١٧، ٢١، ٢٢، ٢٤، ٢٥، ٢٦، ٢٧، ٣٠، ٣٤، ٣٧، ٣٨، ٤٠، ٤٢، ٤٣، ٤٤، ٤٥، ٤٦ و ٤٧ بهصورت منفی نمرهگذاری میشوند. دامنه نمرات از 50 تا 250 متغیر است. نمرههای کمتر از 140 در آزمون نشاندهنده تمایل کم برای برقراری روابط صمیمانه و نمرههای بالاتر از 210 در آزمون نشاندهنده تمایل بیش از حد برای برقراری روابط صمیمانه است.
روایی عاملی مقیاس توسط آمیدون و تریدول بر روی 46 مرد و 56 زن 18 تا 51 سال تأیید شد و پایایی در همان مطالعه، با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 0/78 تا 0/86 و با روش بازآزمایی 0/57 به دست آمد. در ایران، اعتبار و روایی سازه مقیاس به روش عاملی در بین دانشجویان دانشگاههای تهران را صفارینیا و همکاران در سال 1391 تأیید کردهاند و پایایی با استفاده از روش بازآزمایی و آلفای کرونباخ در همان مطالعه، بهترتیب برابر با 0/83 و 0/84 به دست آمد [34]. در پژوهش حاضر از تحلیل عامل تأییدی برای بررسی روایی سازه مقیاس در سالمندان استفاده شد. تمامی سؤالات دارای بار عاملی بالاتر از 40 بودند و روایی سازه مقیاس تأیید شد. پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 0/74 تا 0/81 به دست آمد.
پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز
پرسشنامه توسط صفارینیا (1394) براساس الگوی سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو (2004) طراحی شد و دارای 28 گویه است که 5 خردهمقیاس همبستگی اجتماعی (گویههای 9، 12، 13 و 20)، انسجام اجتماعی (گویههای 1، 2، 3، 4، 5، 8، 11 و 14)، مشارکت اجتماعی (گویههای 19، 22، 23، 24 و 25)، شکوفایی اجتماعی (گویههای 6، 7، 10، 15، 16، 17، 18 و 28) و پذیرش اجتماعی (گویههای 21، 26 و 27) را اندازه میگیرد. هر گویه روی مقیاس لیکرت 5 درجهای نمرهگذاری میشود (1=کاملاً مخالف تا 5= کاملاً موافق). گویههای 1، 2، 3، 4، 5، 6، 8، 9، 11، 14 و 21 بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. دامنه نمرات بین 28 تا 140 است که نمره بالا نشاندهنده میزان بالای سلامت اجتماعی در آزمودنی است. صفارینیا روایی سازه پرسشنامه را بر روی 500 زن و مرد 16 تا 62 سال با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی تأیید کرد و اعتبار این پرسشنامه را در همان مطالعه، با استفاده از روش بازآزمایی و آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 0/85 و 0/77 به دست آورد [35]. در پژوهش حاضر از تحلیل عامل تأییدی برای بررسی روایی سازه پرسشنامه در سالمندان استفاده شد. تمامی سؤالات دارای بار عاملی بالاتر از 40 بودند و روایی سازه پرسشنامه تأیید شد. پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 0/75 تا 0/81 به دست آمد.
پرسشنامه احساس مثبت
این پرسشنامه 17 سؤالی توسط الیری، فینچام و تورکویتز در سال 1975 در کلینیک زوجدرمانی دانشگاه ایالتی نیویورک در 2 بخش ساخته شد. بخش اول پرسشنامه شامل 8 سؤال و بخش دوم مشتمل بر 9 عبارت است. نمرهگذاری پرسشنامه به این ترتیب است که به گزینههای فوقالعاده منفی، نسبتاً منفی، کمی منفی، خنثی یا بیتفاوت، کمی مثبت، نسبتاً مثبت و فوقالعاده مثبت به ترتیب نمرههای 1 تا 7 تعلق میگیرد. دامنه نمرات بین 17 تا 119 است و نمرات بیشتر به معنی احساسات مثبت بیشتر است. روایی سازه پرسشنامه به روش عاملی را تورکویتز و الیری در سال 1981 تأیید کرد و ضریب همبستگی آن با پرسشنامه رضایت زناشویی 0/7 گزارش شد. همچنین اعتبار این پرسشنامه ازطریق آزمون مجدد با فاصله 1 تا 3 هفته 0/93 به دست آمد. در ایران، روایی محتوای پرسشنامه در پژوهش مظاهری و پوراعتماد (1380) توسط متخصصان تأیید شد. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/89 به دست آمد [29]. در پژوهش حاضر از تحلیل عامل تأییدی برای بررسی روایی سازه پرسشنامه در سالمندان استفاده شد. تمامی سؤالات دارای بار عاملی بالاتر از 40 بودند و روایی سازه پرسشنامه تأیید شد. پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 0/76 تا 0/80 به دست آمد.
سیاهه بررسی تجارب زندگی
این ابزار 60 مادهای توسط ساراسون، جانسون و سیگل (1978) بهمنظور ارزیابی اثر مثبت و منفی ادراک شدت رویدادهای فشارزای زندگی طی 6 ماه گذشته (درحوزههای مختلفی چون آموزشی و تحصیلی، روابط نزدیک، از دست دادن، مرگ، بیماری یا آسیبدیدگی دوستان، اعضای خانواده و خویشاوندان، فعالیتهای اجتماعی، مسائل مربوط به شغل و درآمد، مسائل خانوادگی و سلامت جسمانی) تهیه شد. آزمودنیها شدت اثر منفی ادراکشده از رویدادهای زندگی را در مقیاس 7 نمرهای با دامنه (اثر منفی شدید= 3 تا بدون اثر منفی= صفر) درجهبندی میکنند. از مجموع نمره رویدادهای منفی، نمره استرسهای زندگی تجربهشده توسط فرد به دست میآید. ساراسون و همکاران (1978) روایی ملاکی آزمون را بر روی 345 (174 مرد و 171 زن) دانشجوی مقطع کارشناسی تأیید و گزارش کردند این ابزار با سیاهه صفت اضطرابی و فرم کوتاه مقیاس مطلوبیت اجتماعی مارلو کرون و نمره پرسشنامه افسردگی بک (BDI) همبستگی دارد. همچنین کاردیلا (2008) پایایی آزمون را با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 0/83 تا 0/87 محاسبه کرد. در ایران روایی ملاکی سیاهه را محمدزاده ابراهیمی و همکاران در سال 1395 بر روی 357 (123 پسر و 234 دختر) دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران در دامنه 0/40 تا 0/51 محاسبه کردند و پایایی سیاهه با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ و تنصیف برای نمرات کل ادراک از رویدادهای فشارزا به ترتیب 0/93 تا 0/97 به دست آمد [36]. در پژوهش حاضر از تحلیل عامل تأییدی برای بررسی روایی سازه سیاهه در سالمندان استفاده شد. تمامی سؤالات دارای بار عاملی بالاتر از 40 بودند و روایی سازه سیاهه تأیید شد. پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 0/94 تا 0/95 به دست آمد.
پس از کسب مجوز از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک و دریافت معرفینامه از اداره آموزش بهزیستی شهرستان تهران با در دست داشتن کارت واکسیناسیون کرونا، به مراکز غیردولتی تحت نظارت بهزیستی مراجعه شد. طبق اعلام دفاتر شبانهروزی و روزانه توانبخشی بهزیستی 31 مرکز سالمندان (27 مرکز شبانهروزی و 4 مرکز روزانه) تحت نظارت این شهرستان فعالیت داشتند (1020=n) که 3 مرکز و جمعاً 654 نفر به دلیل قرار داشتن دامنه سنی زیر 60 سال، زیرمجموعه انجمن آلزایمر ایران بودن، عدم همکاری و محرمانه بودن اطلاعات خدمتگیرندگان خود از لیست خارج شدند و نمونهگیری از 27 مرکز انجام شد. پس از اعلام آمادگی مسئولین مراکز واجد شرایط، ملاقات با آنان صورت گرفت و اطلاعات موردنیاز درمورد هدف پژوهش به آنها ارائه شد. سپس محقق براساس زمانبندی اعلامی مراکز سالمندان (در ساعات استراحت سالمندان؛ بهطور معمول صبح بعد از صبحانه یا عصر بعد از ناهار) در محلهای مختلف در مراکز، برحسب تمایل سالمندان حاضر شده و پس از توضیح اهداف پژوهش و اخذ رضایت کتبی از آنان، به پرسیدن سؤالات اقدام کرد. زمان تکمیل هر پرسشنامه غالباً در بازه زمانی 45 دقیقه تا 1 ساعت به طول انجامید و در صورت خستگی سالمند، پاسخگویی به پرسشنامهها در بازه زمانی دیگری قرار میگرفت. پژوهشگر برای شرکت فعال سالمندان در جلسات پاداش تشویقی در نظر گرفت. همچنین برای سالمندانی که به علت ضعف بینایی یا نبود سواد کافی توانایی تکمیل پرسشنامهها را نداشتند، سؤالات پرسشنامه توسط پژوهشگر خوانده و علامت زده میشد. کل فرایند نمونهگیری و جمعآوری دادهها از مراکز 8 ماه (در بازه زمانی اردیبهشت تا آذر ماه سال 1401) به طول انجامید. بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، فرایند کار و مدتزمان لازم برای سالمندان توضیح داده شد به شرکتکنندگان اطمینان داده شد اجرای پرسشنامهها صرفاً یک کار پژوهشی است و مشخصات آنان کدگذاری شده و اطلاعاتی که درون پرسشنامه است، محرمانه باقی خواهد ماند. دادهها با استفاده از تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرمافزار SPSS و AMOS نسخه 22 تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها
شاخصهای شرکتکنندگان برحسب ویژگیهای جمعیتشناختی بیانگر آن بود که میانگین سنی سالمندان شرکتکننده 85/55 با انحراف استاندارد 4/7 بود. اغلب آنان تحصیلات ابتدایی داشتند (124 نفر)، غالب شرکتکنندگان زن بودند (180 نفر)، اکثر آنان بازنشسته بودند (108 نفر) و بیشتر آنها متأهل (مابقی همسرشان فوت شده بود) بودند (155 نفر). نتایج در جدول شماره 1 ارائه شده است.
اطلاعات توصیفی مربوط به میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش در جدول شماره 2 نشان داده شده است.
قبل از آزمون مدل، ابتدا پیشفرضهای تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که مقدار کجی و کشیدگی برای متغیرهای تحقیق در دامنه 2+ و 2- قرار داشت. بنابراین فرض نرمال بودن دادهها تأیید شد. شاخص تحمل برای تمامی متغیرها بیشتر از 0/4 و شاخص تورم واریانس کوچکتر از 10 بود. بنابراین مفروضه عدم همخطی چندگانه در بین متغیرهای پیشبین تأیید شد. همچنین مقدار دوربین واتسون کمتر از 4 بود و مفروضه استقلال خطاها نیز تأیید شد. باتوجهبه شاخصهای بهدستآمده، میتوان گفت شرایط آزمون رعایت شده و میتوان از تحلیل مسیر استفاده کرد.
در ادامه، ضرایب همبستگی بین متغیرهای نگرشهای صمیمانه و احساسات مثبت با سلامت اجتماعی سالمندان نشان داده شد. نتایج در جدول شماره 3 آمده است.
همانطور که در جدول شماره 3 مشاهده میشود بین نگرشهای صمیمانه با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنیدار وجود داشت (0/01>P). همچنین بین ارزیابی تجارب زندگی با نگرشهای صمیمانه، سلامت اجتماعی و احساسات مثبت رابطه مثبت و معنیدار بود (0/05>P) و در آخر بین احساسات مثبت به همسر با سلامت اجتماعی رابطه وجود نداشت (P>0/05). در ادامه شاخص های برازش مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج در جدول شماره 4 گزارش شده است.
نتایج نشان داد شاخص نسبت مجذور کایاسکوئر بر درجه آزادی (CMIN/DF) در دامنه بین 1 تا 3 قرار دارد. شاخص ریشه میانگین مربع خطای برآورد برابر 0/08 و از 0/09 کوچکتر بود. شاخص برازش هنجارشده برابر با 0/97 است که نشاندهنده برازش مطلوب مدل بود. شاخص برازش مقتصد هنجارشده برابر با 0/65 و از 0/05 بزرگتر بود. همچنین شاخصهای برازش افزایشی، شاخص برازش تطبیقی و شاخص برازندگی نیز از ملاک موردنظر (0/9) بزرگتر بودند و ضرایب بهدستآمده حاکی از برازش مطلوب مدل بود.

بعد از اتمام فاز پالایش متغیرهای مرتبط و تأیید مدل، آزمون فرضیه تحقیق انجام شد. بهمنظور بررسی نقش میانجی احساسات مثبت به همسر در رابطه بین نگرشهای صمیمانه با سلامت اجتماعی، از تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد.
در تصویر شماره 1 ضرایب مسیر استاندارد در مدل مورد نظر ارائه شده است. بررسی روابط و مدل مفهومی نشان میدهد تمامی مسیرها در مدل تأیید شده است (0/05>P) و متغیر نگرشهای صمیمانه و تجارب زندگی در تعامل با نقش واسطهای احساسات مثبت به همسر در تبیین سلامت اجتماعی سالمندان نقش دارد.

همچنین میزان واریانس تبیینشده (R2) سلامت اجتماعی 0/30 به دست آمد که بیانگر آن بود که تمامی متغیرهای مستقل و میانجی، یعنی نگرشهای صمیمانه، تجارب زندگی و احساسات مثبت به همسر میتوانند 30 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را پیشبینی کنند. در ادامه ضریب مسیر استاندارد و غیراستانداردشده بهدستآمده در جدول شماره 5 گزارش شده است.

اطلاعات مندرج در جدول شماره 5 حاکی از آن بود که تمامی روابط مدل تأیید شد (0/05>P). جهت تأثیر تمامی متغیرها (به غیر از تجارب زندگی بر احساسات مثبت به همسر و سلامت اجتماعی) مثبت بود. معنیدار بودن وزنهای مربوط به مدل اندازهگیری متغیرهای نگرشهای صمیمانه، تجارب زندگی و سلامت اجتماعی نشانه معرف بودن همه شاخصها برای متغیرهای مکنون مربوطه بود. در آخر، اثر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پژوهش در جدول شماره 6 گزارش شد.
همانطور که از نتایج در جدول شماره 6 استنتاج میشود، ضریب استاندارد و مستقیم نگرشهای صمیمانه به احساسات مثبت به همسر 0/003≥، 0/19=β، نگرشهای صمیمانه به سلامت اجتماعی 0/001≥، 0/54=β، تجارب زندگی به احساسات مثبت به همسر 0/001≥، 0/25- =β و تجارب زندگی به سلامت اجتماعی 0/001≥، 0/23- =β است و اثر غیرمستقیم احساسات مثبت به همسر بر سلامت اجتماعی 0/001≥، 0/25=β محاسبه شد. همه مسیرهای استاندارد معنیدار هستند (0/001≥P). بنابراین باتوجهبه سطح خطای کمتر از 0/01≥P دررابطهبا تمام متغیرها میتوان چنین برداشت کرد که تمام متغیرها در سطح معنیدار 0/01≥P دارای ارزش بیشتر از صفر هستند. نتایج همچنین بیانگر آن است که قویترین تأثیر بر سلامت اجتماعی مربوط به متغیر نگرشهای صمیمانه بود و احساسات مثبت به همسر اثر مستقیم بر سلامت اجتماعی ندارد و نگرشهای صمیمانه و تجارب زندگی با میانجیگری احساسات مثبت به همسر بر سلامت اجتماعی مؤثر بوده است.

بحث
پژوهش حاضر با هدف رابطه سلامت اجتماعی براساس ارزیابی نگرشهای صمیمانه و تجارب زندگی با میانجیگری احساسات مثبت نسبت به همسر در سالمندان انجام گرفت. نتیجه تحلیل نشان داد نگرشهای صمیمانه و تجارب زندگی بهطور مستقیم بر احساسات مثبت به همسر و سلامت اجتماعی مؤثر بود و احساسات مثبت نسبت به همسر بهطور غیرمستقیم و معنادار رابطه بین نگرشهای صمیمانه و تجارب زندگی با سلامت اجتماعی را میانجیگری میکند. این یافتهها همسو با نتایج افشارکهن و قادری هرسینی [19]، بشارت و همکاران [24]، برخشان و شجاعی [26]، کلودزیجزاک و همکاران [30]، تاف و همکاران [32]، بویراز و لیقسی [33] و مرادی و همکاران [34] است.
اولین یافته پژوهش نشان داد نگرشهای صمیمانه اثر مثبت مستقیم معنیداری بر سلامت اجتماعی سالمندان دارد. در تبیین اثر این یافته میتوان گفت هرچه سطح نگرشهای صمیمانه افراد بالاتر باشد این امر سبب میشود افراد از دریافت حمایتهای عاطفی و اجتماعی برخوردار شوند و بتوانند آنگونه که باید از مشارکت و همکاری دیگران، جهت تحقق جامعتر اهداف زندگی خود بهره بگیرند. بدین ترتیب توانایی افراد برای داشتن زندگی اجتماعی موفق و سلامت اجتماعی بیشتر خواهد بود [24]. افرادی که تجربیات مطلوبی در برقراری روابط صمیمانه داشته و به تعاملات و کنشهای دیگران پاسخهای گرم و صمیمانهای میدهند، تعاملات اجتماعی قویتری نیز برقرار میکنند که این مهارت ارتباطی، خود باعث ارتقای سلامت اجتماعی آنان میشود. در میان گذاشتن باورها و نگرشهای فردی، دینی و ماورایی با دیگران زمانی محقق خواهد شد که طرفین با اعتماد و اطمینان کامل نگرشهای خود را با طرف مقابل در میان بگذارند و از جانب وی همدلی و یا تأیید دریافت کنند. زمانی که افراد تمایلات، نیازها، آرزوها و امیال درونی خود را با دیگران در میان بگذارند تا مشارکت آنها را برای تحقق این درونیات جذب کنند و با اعتماد به یکدیگر به افشای اسرار روانشناختی خود بپردازند و طرف مقابل را در این بُعد وجودی خود سهیم کنند به سلامت اجتماعی آنها کمک شایانی میشود [23].
زمانی که سالمند به این درجه از اعتماد رسیده باشد قطعاً سلامت اجتماعی و بالتبع خودشکوفایی در طی زمان تداوم مییابد. در غیر این صورت تعاملات خود با اطرافیان را تا حد زیادی کاهش میدهد که منجر به سرکوب هیجانات، هراس از برقراری روابط صمیمانه با دیگران و افت سلامت اجتماعی میشود. نگرش صمیمانه در دوره سالمندی این گروه را از تجربه تنهایی عمیق میرهاند و امید آنها را به زندگی در سطح مطلوبی نگه میدارد. درصورتیکه این گروه نتوانند چنین روابطی را بهصورت دائمی برقرار کنند، قطعاً با طیفی از آشفتگیهای روانشناختی، جسمانی و اجتماعی مواجه میشوند که تمایلشان را برای تداوم زندگی با اختلال مواجه میکند [22].
باتوجهبه این توضیحات، در این پژوهش نیز سالمندان مقیم سرای سالمندانی که تمایل بالایی برای بیان خاطرات، داستانسرایی در خصوص بخشهای مختلف زندگی و گفتوگو با دیگران را داشتند و از بیان احساسات خود هراسی نداشتند، از سلامت اجتماعی بالایی برخوردار بودند. شواهد حاکی از آن بود که این افراد قادر به اعتماد به دیگران بوده و بهراحتی درمورد هیجانهای خود صحبت میکردند.
کلودزیجزاک و همکاران [30] بر این باورند که اهداف مشترک، تماسهای محبتآمیز و بهطورکلی ارزیابی زندگی جنسی سالمندان بر سلامت و ارتباطات اجتماعی آنان تأثیرگذار است و تأییدی بر نتایج این پژوهش است. مرادی و همکاران [34] نیز نشان دادند بین نگرشهای صمیمانه و سلامت روانی زنان رابطه مثبت و معنادار و بین نگرشهای صمیمانه و ناسازگاری اجتماعی زنان رابطهای منفی و معنادار وجود داشت و مؤید نتایج این مطالعه است.
یافته دیگر پژوهش حاکی از آن بود که نگرشهای صمیمانه اثر مثبت مستقیم معنیداری بر احساسات مثبت به همسر دارد. در تبین این یافته میتوان گفت طبق نظریه تکاملی احساسات، احساسات نقش سازگارانهای در زندگی ایفا میکنند. احساسات به افراد انگیزه میدهند تا به محرکهای محیط واکنش سریع نشان دهند. این موضوع به بهبود شانس موفقیت و بقای آنان کمک میکند. وجود احساسات مثبت در بین زوجین در درازمدت منجر به افزایش کیفیت روابط زناشویی شده و بر همه ابعاد کارکرد خانواده، ازجمله زندگی موفق در بین زوجین، حمایت از فرزندان، شادکامی و پایداری تأثیرگذار است و به جذبه جنسی، احساس همکاری عمیق، تمایل به پدر و مادر شدن و لذتهای ناشی از آن کمک مؤثری میکند. احساسات مثبت میتواند بسیاری از تنشهای میان زوجها را محو و در سلامت آنها نقش مهمی ایفا کند. بهطوریکه اگر نگرشهای منفی همسران کاهش یافته و رفتارهای خوشایند در آنان افزایش یابند، احساس مثبت و رضایت از رابطه را موجب میشوند [24].
اهمیت و تأثیر کیفیت نگرش افراد در رابطه بین همسران موضوعی بوده که در سالمندان مغفول مانده است. تعامل و ارتباط در زوجین سالمند غالباً در چارچوب خانواده انجام میشود. باتوجهبه اینکه با گذر زمان خانواده دستخوش تجاربی، ازجمله از دست دادن همسر یا قطع روابط عاطفی میان زوجین سالمند، ترک فرزندان (به دلایلی همچون ازدواج یا اشتغال به تحصیل) و کاهش درآمد سالمندان به دلیل بازنشستگی و غیره میشود، این تعامل و ارتباط همواره در معرض خطر بسیار قرار خواهد گرفت [23]. افراد در دوره سالمندی جهت داشتن عملکرد بهتر در ابعاد مختلف زندگی به داشتن روابط دوسویه و صمیمانه نیاز بسیار زیادی دارند. روابطی که فقدان آن قطعاً زمینه بروز طیفی از بدکارکردیهای ساختاری را فراهم میکند. صمیمیت بینفردی در دوره سالمندی، این گروه را از تجربه تنهایی عمیق میرهاند و امید آنها را به زندگی در سطح مطلوبی نگه میدارد [32].
تاف و همکاران [32] نیز در مطالعهای مروری (47 مطالعه مقطعی و 16 مطالعه طولی) نشان دادند کیفیت روابط و تعاملات اجتماعی منفی، عملکرد خانواده، میزان حمایت اجتماعی و صمیمیت ادراکشده با سلامت روان مرتبط بودند و از نتایج پژوهش حاضر حمایت میکند. یافتههای پژوهش بویراز و لیقسی [33] بر روی گروه نمونهای 232 نفری نیز حاکی از آن بود که افرادی که تفکر مثبت کمی داشتند، استرس بیشتر همراه با معنای زندگی پایینتر را تجربه میکردند. این نتایج هنگام کنترل احساس مثبت و یا هنگام تأثیر متقابل احساس مثبت و استرس به دست میآمد. این یافته همسو با نتایج این پژوهش است. براساس یافتههای پژوهش بشارت و همکاران [24] بین نگرش جنسی و عواطف مثبت با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود داشت و همراستا با نتایج مطالعه حاضر است. برخشان و همکاران [26] نیز معتقدند بین احساسات مثبت نسبت به همسر و سازگاری زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و همسو با نتایج این پژوهش است.
یافته پژوهش نشان داد تجارب زندگی اثر منفی مستقیم معنیداری بر سلامت اجتماعی سالمندان دارد. در تبیین اثر این یافته میتوان گفت شواهد حاکی از آن است که افراد سالخورده تجارب زندگی فردی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی متنوعی دارند [19]. بیماری جسمی، مرگ همسر و دوستان صمیمی، تغییرات شدید درجریان زندگی، مانند بازنشستگی، مسائل مالی و از دست دادن استقلال فردی از اثرگذارترین تجربیات ناخوشایند زندگی سالمندی گزارش شده که بر سلامت اجتماعی آنان مؤثر است [15]. اولین نمود طلیعه پیری درد و رنج فیزیکی و افت تواناییهای فرد است. تمامی افراد در سالهای میانی عمر، بهطور طبیعی مرگ و فناناپذیری خود را به یاد میآورند و به آن بهعنوان یک رویداد فکر میکنند. تجربه انزوای روانیاجتماعی، مرگاندیشی فزاینده و بههمریختگی خلقوخو ازجمله مضامینی است که سالمندان تجربه میکنند [18]. به دنبال این طرز تفکر، بهتدریج رفتارهای سالمند تغییر یافته، خود را از جامعه جدا پنداشته و بهتدریج زمینه را برای انزوای خود که امری ناگهانی است، فراهم میکند. مکانیسمهای درونگرایی و درونگزینی به سالمند اجازه میدهد تا تعادل جدیدی در خویش بهوجود آورده و خود را با تغییراتی که در دوران سالمندی با آن مواجه است، سازگار کند. ولی با گذشت زمان ابعاد مثبت و منفی پدیده پیری ملموستر میشود و سالخوردگان نقشهایی را از دست میدهند. ترتیب دادن شرایطی که به سالخوردگان امکان دهد در نقشها و روابط درگیر بمانند در ارتقای سلامت اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند. نتایج مطالعه افشارکهن و همکاران [19] نیز از این یافته حمایت میکند. آنان نیز معتقدند تفاوت در تجربه سالمندان بر میزان رضایت آنان مؤثر است.
دیگر یافته این پژوهش حاکی از آن بود که تجارب زندگی سالمندان اثر منفی مستقیم معنیداری بر احساسات مثبت به همسر دارد. در تبیین اثر این یافته میتوان گفت زمانی قابلاعتماد بودن همسر، درک همسر و رابطه با همسر بهعنوان دوست ایجاد میشود که سالمند به این درجه از رشد رسیده باشد که به افکار و دیدگاههای طرف مقابل، حتی اگر مورد پذیرشش نباشد، احترام کامل گذاشته و با آن همراهی کند. اینگونه سالمندان با بهاشتراکگذاری تجربیات زندگی خویشتن و مشارکت با همسر باعث استمرار پویایی زندگی زناشویی میشوند [24]. نیاز برای نزدیکی جسمانی با همسر، با نوازش جسمانی ساده یا با تعاملات و پیوندهای عمیقتر نظیر در آغوش گرفتن و بوسیدن همراه است و با کاهش میزان عشقِ هیجانی از میزان آن کاسته نمیشود. ولی بسته به تجربیات زندگی افراد متفاوت است. بدینسان الگوی صمیمی رابطه همسران در همه سنین قابلمشاهده و شناسایی است و تداوم آن قطعاً زمینه را برای افزایش رضایت طرفین از تعاملات یکدیگر و ثبات قالب ارتباطی و انسجام آنها فراهم میکند [26].
در این پژوهش نیز سالمندان در سرای سالمندانی که تجارب زندگی ناخوشایندی را تجربه کرده بودند احساسات منفی، چون بیهودگی و پوچی را ابراز میکردند. غالب آنان از زندگی ناراضی و دلسرد بوده و زنده ماندن برایشان ارزشی نداشت.
همچنین آخرین و مهمترین یافته پژوهش نیز نشان داد نگرشهای صمیمانه ازطریق احساسات مثبت به همسر اثر مثبت غیرمستقیم بر سلامت اجتماعی سالمندان دارد. در تبیین این یافته میتوان گفت سلامت اجتماعی ازطریق تمرکز بر فرد و در رابطه با تعاملات میانفردی (مانند ملاقات با دوستان) و مشارکت اجتماعی (مانند عضویت در گروهها) مورد سنجش قرار میگیرد و در سنجش آن ارکان عینی (مانند تعداد دوستان) و ذهنی (مانند کیفیت روابط دوستانه) را باید در نظر گرفت [10]. این مفهوم دربرگیرنده ابعاد عملکرد مثبت ذهن و روان بوده و شامل پذیرش خود، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، هدفمند بودن در زندگی و استقلال است. این بدان معنا است که در تمام ادوار زندگی، فرد تنها از نقطهنظر بیولوژیکی دارای اهمیت نیست، بلکه به لحاظ روانی و اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است [26]. این بخش وجودی در فرد نوع نگرش وی به روابط انسانی را نمایان میکند و نزدیکترین و بیتردید شفافترین بخش آن در ارتباط و احساسات فرد با شریک زندگی خود پدیدار میشود که نهتنها بر سلامت خود فرد اثر دارد، بیشک بر سلامت اجتماعی زوج نیز اثرگذار خواهد بود [24]. درواقع، به نظر میرسد سلامت اجتماعی را میتوان بهعنوان گزارش فرد از کیفیت روابطش با دیگران، نزدیکان و گروههای اجتماعی که وی عضوی از آنهاست، تعریف کرد [10].
جنبههای جسمانی و روانی پیری موجب تغییراتی در نگرش به تعامل اجتماعی میشود که برای ما بسیار اهمیت دارند. نداشتن درک درست از تفاوتهای نگرشی، داشتن انتظار یکسان از هر دو جنس، اصل دانستن دلایل سرشتی و مادرزادی در ایجاد رفتارها و گرایشها موجب انتظارات غیرواقعینانه و از بین رفتن احساسات مثبت نسبت به همسرمیشود؛ چراکه هرکدام انتظار دارند همسرشان در موقعیتهای مختلف همانند دیگری عمل کند. شواهد حاکی از آن است که بهبود عملکرد خانوادگی زوجین سالمند، با افزایش میزان تفاهم و صمیمیت بین همسران رابطه داشته و پیشبینیکننده زندگی عاشقانه، چگونگی واکنش سالمندان نسبت به اهداف مشترک و از عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی است [29].
انجام این پژوهش نیز مانند سایر پژوهشهای انجامگرفته دارای محدودیتهایی بود. تعداد زیاد سؤالات پرسشنامهها، فرایند توجیه و طولانی شدن زمان اجرا سبب خستگی سالمندان شد که میتواند بر میزان دقت پاسخهای ارائهشده تأثیرگذار باشد. بنابراین پیشنهاد میشود برای دسترسی به اطلاعات غنیتر و جلوگیری از خستگی سالمندان، از آزمونهای کوتاه برای جلب همکاری و جمعآوری دادهها استفاده شود. جمعآوری دادهها تحت شرایط کرونایی انجام شد و با مشکلات زیادی، ازجمله انجام 3 دُز واکسیناسیون و رعایت پروتکلهای بهداشتی بیمارستانی همراه بود. همچنین تابو بودن صحبت نسبت به مسائل محرمانه زناشویی در بافت ایران سبب شد بسیاری از داوطلبان از بیان آن خودداری کنند که شایسته است پژوهشگران با پرداختن به موضوعاتی همچون احساسات بین زوجین سالمند این مسائل را کمرنگترکنند.
نتیجهگیری نهایی
در یک جمعبندی کلی باید گفت مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و باتوجهبه نتیجه میتوان گفت احساسات مثبت به همسر در رابطه تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه با سلامت اجتماعی سالمندان نقش واسطهای دارد و فرضیه اصلی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین پیشنهاد میشود برنامهای جهت ارتقای سلامت اجتماعی سالمندان بر مبنای تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه و احساسات مثبت به همسر تنظیم شود و شایسته است برنامهریزان آموزش بهداشت روان، هنگام برگزاری کارگاههای آموزشی جهت ارتقای سلامت اجتماعی سالمندان، ویژگیهای چون تجارب زندگی و نگرشهای صمیمانه و احساسات مثبت به همسر را نیز لحاظ کنند. سطح تحصیلات، میزان درآمد و موقعیتهای اقتصادی سالمندان نیز میتوانند پیشبینیکنندههای مهمی باشند که در این تحقیق کنترل نشدند. بنابراین پیشنهاد میشود در مطالعات آتی بهعنوان موضوعی مستقل به آنها پرداخته شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مقاله حاضر در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک تأیید شده است.
حامی مالی
مقاله حاضر برگرفته از پایاننامه دکترای ملیحه زمانپور در رشته روانشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: ملیحه زمانپور؛ روششناسی و اعتبارسنجی: ذبیح پیرانی؛ تحقیق: ملیحه زمانپور و ذبیح پیرانی؛ ویرایش و تهیه پیشنویس نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان این مقاله از تمام شرکتکنندگانی که وقت خود را صرف کمک به اجری این پژوهش کردند، صمیمانه سپاسگزاری میکنند.