، مهناز صلحی2
، مهشید فروغان3
، اکرم عزتی فرد1
، ندا قهرمان زاده2
، فاطمه رضایی4
، حسین درگاهی*5


همچنین سالمندان موردمطالعه ازنظر حمایت اجتماعی نیز در وضعیت نامطلوبی قرار داشتند. اگرچه تفاوت معنیداری بین وضعیت حمایت اجتماعی بین زنان و مردان سالمند مشارکتکننده در این مطالعه مشاهده شد (0/05>P).
نتایج آزمون همبستگی پیرسون و تی مستقل در جدول شماره 3 نشان میدهد که بعضی از مشخصات جمعیتشناختی با نمره کل حمایت اجتماعی و سلامت روان سالمندان رابطه معناداری دارد (0/05>P).

همچنین بین سلامت روان با حمایت اجتماعی سالمندان همبستگی منفی و معناداری مشاهده میشود (0/01>P).
نتایج بهدستآمده در جدول شماره 4 با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهد ارتباط مثبت و معنیداری بین نمره کل حمایت اجتماعی سالمندان با ابعاد آن شامل حمایت اجتماعی خانواده، حمایت دوستان و حمایت اجتماعی آشنایان وجود دارد (0/01>P).

همچنین بین سلامت روان سالمندان با هریک از ابعاد آن شامل اضطراب و اختلال در خواب، افسردگی و کارکرد اجتماعی رابطه منفی و معنیداری مشاهده میشود؛ بدین معنی که هر چقدر میزان مؤلفههای سلامت روان کمتر باشد، این کاهش بهدلیل افزایش اضطراب، افسردگی و کارکرد اجتماعی است. این رابطه در مورد میانگین حمایت اجتماعی با ابعاد آن نیز اثبات شد، بهطوریکه با افزایش میانگین حمایت اجتماعی خانواده، دوستان و آشنایان، میانگین حمایت اجتماعی از سالمندان بیشتر میشود.
نتایج رگرسیون خطی در جدول شماره 5 نشان داد متغیرهای پیشبین 5 درصد از تغییرات متغیر ملاک را تعیین میکنند.

بهعبارتی نمره حمایت اجتماعی آشنایان بهجز خانواده و دوستان از سالمندان (0/287-=B و 0/001>P) و نمره کل حمایت اجتماعی (0/466-=B و 0/004=P) با نمره کل سلامت روان سالمندان همبستگی منفی و معنیداری دارد. علاوهبراین با کاهش یک واحد در نمره کل حمایت اجتماعی، میانگین نمره سلامت روان 9/30 درصد افزایش مییابد و هرچه این نمره بالاتر باشد، نشاندهنده ناهنجاری بیشتر در سلامت روان سالمندان است (جدول شماره 6).

بحث
یافتههای توصیفی مطالعه حاضر نشان داد سالمندان تحت پوشش مرکز بهداشت غرب تهران در زمان انجام مطالعه از سلامت روان مطلوب برخوردار نبودندکه با یافتههای بهدستآمده در پژوهش یزدانی در تهران [33]، براتی و همکاران در همدان [34] و نجاتی در قم [35] سازگار بود. در همین رابطه هسلام و همکاران اعلام کردند افراد سالمند با کارکردهای اجتماعی پایین، بیشتر در معرض سلامت روان نامطلوب قرار میگیرند [36]. توماس و همکاران نیز توصیه کردند باید بر روی سلامت روان سالمندان و ارتباط آنها با کارکردهای اجتماعی، سلامت جسمی و شناختی، مطالعات بیشتری انجام شود [37]. علاوهبراین در مطالعه مومنی و همکاران [38] و نجفی و همکاران [39] وضعیت سلامت روان مانند نشانههای افسردگی و اضطراب و کارکرد اجتماعی بین زنان و مردان سالمند نشان داده شد. مطالعه ویور کارگین و همکاران نیز که بر روی تعداد 100 نفر از سالمندان انجام شد مشخص کرد وضعیت سلامت روان بین زنان و مردان سالمند مناسب نیست [40]. نتایج کلیه مطالعات سطور قبل با نتایج مطالعه حاضر مشابهت دارد.
دیگر نتایج توصیفی مطالعه حاضر مشخص کرد در میان جمعیت سالمندان، وضعیت حمایت اجتماعی و ابعاد آن نیز نامطلوب است. اگرچه نتایج مطالعه حسینی و همکاران نشان داد وضعیت حمایت اجتماعی اکثریت سالمندان در مناطق مختلف شهر تهران مطلوب است [41]. مشابه با مطالعه حسینی و همکاران، رهایی و همکاران نیز اعلام کردند در شهرستان نیشابور اکثریت سالمندان از وضعیت حمایت اجتماعی خود رضایت داشتند. بالعکس در شهر یزد مطالعه سلطانی و همکاران گزارش کرد میانگین نمره حمایت اجتماعی سالمندان در این شهر نامطلوب بود [43]. علاوهبراین، حسین آبادی و همکاران در شهر خرمآباد اعلام کردند که وضعیت حمایت اجتماعی سالمندان ساکن شهر خرمآباد نسبتاً مطلوب است [44].
مطالعه وضعیت حمایت اجتماعی در مناطق مختلف کشور در مقایسه با شهر تهران نشان داد در دیگر شهرها باتوجهبه ساختار فرهنگی، رفتار قومی، خانوادگی و اجتماعی در هر منطقه، و معاشرت و تعامل و ارتباط بیشتر سالمندان با اعضای خانواده و دوستان و آشنایان بالا بودن حس صمیمیت و افزایش حمایت عاطفی از سالمندان، حمایت اجتماعی این افراد وضعیت مناسبی برخوردار است. افزایش جمعیت و تنوع قومی و فرهنگی و تعاملات و پیوندهای صمیمانه و عاطفی کمتر سالمندان با اعضای خانواده و دوستان و آشنایان در کلان شهر باعث شده است حمایت اجتماعی از سالمندان در مطالعه حاضر تفاوت قابلتوجهی با سالمندان در دیگر شهرهای ایران داشته باشد. اگرچه نتایج مطالعه حسینی و همکاران که در سال 2012 انجام شد وضعیت مطلوبی را از نظر حمایت اجتماعی از سالمندان در شهر تهران نشان داد [41] که با نتایج مطالعه حاضر تفاوت دارد و حاکی از وضعیت نامطلوب و نامناسب حمایت اجتماعی و مؤلفههای آن در سالمندان شهر تهران در مقایسه با سالهای گذشته است.
نتایج تحلیلی بهدستآمده از پژوهش حاضر نشان داد ارتباط معنیداری بین حمایت اجتماعی و سلامت روان سالمندان وجود دارد؛ به شکلی که سالمندان با حمایت اجتماعی بالاتر، از سلامت روان مطلوبتری برخوردار هستند.
پژوهشهای انجامشده در ایران و خارج از ایران همگی این نوع ارتباط را اثبات کردهاند، ازجمله مطالعه دمیرچیلو و همکاران [45]، حسینی و همکاران در تهران [41]، شاهرودی و همکاران در شهرستان خاش در استان زاهدان [46]، فتاحی اردکانی و همکاران با مطالعه بر روی 280 نفر از سالمندان نظامی [47] همگی تأییدکننده یافتههای مطالعه حاضر است. ازسویدیگر در مطالعه فاریول - بارونی و همکاران که در کشور اسپانیا انجام شد، مشخص شد مهمترین متغیر پیشبین بر روی سلامت روان افراد سالمند بالای 60 سال، حمایت اجتماعی از آنها است [48]. علاوهبراین در کشور برزیل مونوز- بارمجو و همکاران با مطالعه بر روی تعداد 7023 نفر از سالمندان بیش از 65 سال گزارش کردند که ارتباط معنیداری بین سلامت روان و حمایت اجتماعی ادراکشده وجود دارد [49].
همچنین، فصیحی هرندی و همکاران توانستند در کشور ایران تأثیر حمایت اجتماعی را بر روی بهداشت روان افراد سالمند اثبات کنند [50]. راهمندی و همکاران نیز دریافتند بین حمایت اجتماعی خانواده با سطح افسردگی سالمندان ارتباط معنیداری وجود دارد و هرچه حمایت خانوادگی خانواده از سالمندان خود بیشتر باشد، سطح افسردگی در میان آنها با کاهش همراه است [51]. در مطالعه لی و همکارن در کشور چین مشخص شد حمایت اجتماعی ازسوی خانواده و دوستان تأثیر متفاوتی بر روی سلامت روان و رفاه اجتماعی سالمندان دارد؛ بهطوریکه تأثیر مثبت حمایت دوستان و آشنایان (بر پایه علائق شخصی و انتخابی) بیشتر از حمایت خانوادگی در سالمندان است [52].
لیو و همکاران، همچنین آقاجانی و همکاران توانستند اثر احساس تنهایی بر سلامت روان سالمندان را از طریق متغیر میانجی حمایت اجتماعی به دست آورند [53، 54]. گون و همکاران با مطالعه بر روی تعداد 837 نفر از سالمندان آمریکایی- افریقایی دریافتند که ارتباط خانوادگی و ارتباط با دوستان و آشنایان از جمله عوامل منحصربهفرد مؤثر بر سلامت روان این افراد است [55]. همچنین با استفاده از آزمون آنووا بین سلامت روان سالمندان موردمطالعه با نوع شغل، وضعیت تأهل و وضعیت اقتصادی ارتباط معنیداری مشاهده شد. مقدم و همکاران در مطالعه خود بر روی سالمندان شهر یزد اعلام کردند بین سلامت روان افراد سالمند با شغل و وضعیت تأهل و وضعیت درآمد آن ارتباط معنیداری وجود داشت [56].
اگرچه در مطالعه ایزدخواه و همکاران بین افسردگی سالمندان با عوامل جمعیتشناختی وضعیت شغلی و اقتصادی در مناطق شهری و روستایی شهرستان زنجان گزارش نگردید [57]. در مطالعه حاضر نیز میزان تأثیر حمایت دوستان و آشنایان در مقایسه با حمایت خانوادگی بر روی کاهش سلامت روان سالمندان موردمطالعه اثبات شد که با نتایج بالا تاحدودی سازگاری دارد. نتایج بهدستآمده از ارتباط عوامل جمعیتشناختی سالمندان شرکتکننده در مطالعه حاضر ازطریق آزمون تی مستقل نشان داد بین جنسیت با سلامت روان آنها ارتباط معنیداری دیده میشود. مومنی و همکاران [38] و نجفی و همکاران [39] تفاوت معنیداری را بین نشانههای افسردگی و اضطراب و کارکرد اجتماعی با جنسیت سالمندان نشان دادند؛ بهطوریکه این نوع اختلالات در سالمندان مؤنث بیشتر از سالمندان مذکر وجود داشت [38، 39]. اگرچه ویور کارگین و همکاران گزارش کردند که وضعیت سلامت روان سالمندان با جنسیت آنها ارتباط معنیداری ندارد [40].
در همین رابطه نتایج بهدستآمده از پژوهش اردکانی و همکاران نشان داد نوع شغل و یا نداشتن شغل و همچنین سن و میزان تحصیلات نقش مهمی در حمایت اجتماعی سالمندان دارد [58]. کیلی و همکاران نیز گزارش کردند زنان سالمند در مقایسه با مردان سالمند از ناهنجاریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب رنج میبرند [59].
براساس مطالعه محمودی و همکاران با استفاده از مدل معادلات ساختاری، وضعیت تحصیلی با سلامت روان مردان و زنان سالمند همبستگی مستقیم دارد که این همبستگی در مردان سالمند بیشتر است [60]. علاوهبراین استفاده از مدل معادلات ساختاری که توسط ماسوماتو و همکاران انجام شد، نتایج بهدستآمده نشان داد در میان 936 نفر از سالمندان در کشور ژاپن بهعنوان یک مفهوم چند بعدی هر دو نوع جنسیت در شرایط سالمندی از اختلالات شناختی رنج میبرند [61]. در نهایت اینکه در مطالعه حاضر بین حمایت اجتماعی از سالمندان با وضعیت شغلی این افراد ارتباط معنیداری وجود دارد. بهعبارتی سالمندانی که شاغل هستند و یا وضعیت شغلی بهتری دارند و از شغل خود رضایت دارند حمایت اجتماعی بیشتری را احساس میکنند. کاناوان و همکاران نیز اعلام کردند ارتباط معنیداری بین حمایت اجتماعی و از دست دادن شغل وجود دارد [62]. باتوجهبه مطالب فوق به نظر میرسد افزایش حمایت اجتماعی میتواند تأثیر مهم بر سلامت روان و کارکرد اجتماعی آنها داشته باشد [63].
نتیجهگیری نهایی
نتایج مطالعه حاضر نشان داد حمایت اجتماعی در هریک از ابعاد آن یکی از عوامل مهم و حیاتی در بروز اختلالات در سلامت روان افراد سالمند از نظر روحی، روانی و کارکرد اجتماعی است. اگرچه سلامت روان سالمندان تحت تأثیر بعضی از عوامل و ویژگیهای جمعیتشناختی نیز قرار دارد. همچنین حمایت اجتماعی خانواده و دوستان و آشنایان نیز در بهبود سلامت روان افراد سالمند نقش دارد. افزایش حمایت اجتماعی و عاطفی از سالمندان از شاخصهای رفاهی در این گروه از افراد جامعه باعث پویائی و سرزندگی آنها میشود. بنابراین باتوجهبه افزایش جمعیت سالمند در کشور لازم است راهکارهای لازم ازجمله حضور بیشتر سالمندان در میان خانواده و دوستان و آشنایان خود، آموزش خانوادهها توسط متخصصان روانشناسی و رفاه اجتماعی از طریق رسانههای جمعی و تدوین و ارائه بستههای آموزشی و شبکه اجتماعی سالمندی برای حمایت بیشتر از سالمندان در نظر گرفته شود.
همچنین باید در نظر داشت حمایت اجتماعی و تأثیر آن در سلامت روان سالمندان مفهومی چند بعدی است، بهطوریکه دیگر عوامل نیز بر روی سلامت روان سالمندان از جمله حمایتهای رفاهی و خدماتی، مالی و مشورتی که باید توسط دولتها ارائه شود، نقش دارد.مطالعه حاضر از محدود مطالعاتی است که توانسته همبستگی بین سلامت روان و ابعاد آن را با حمایت اجتماعی و مؤلفههای آن و همچنین ویژگی جمعیتشناختی سالمندان در جمعیت موردمطالعه از طریق آزمون همبستگی و تحلیل واریانس مشخص کند و از این طریق همبستگی بین متغیرها با یکدیگر را به دست آورد. اگرچه این پژوهش دارای محدویتهایی است. اولاً پژوهش حاضر با استفاده از توزیع پرسشنامه بین والدین، کودکان و نوپایان انجام شد که تکمیل آن از طریق تلفن صورت گرفته است. ثانیاً پژوهش حاضر در مقطع زمانی سال 1400 تا 1401 مرکز بهداشت غرب تهران تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. لذا این امکان وجود دارد که نتایج بهدستآمده در پژوهش حاضر در جمعیت سالمندان تحت پوشش این مراکز با نتایج دیگر پژوهشهای آتی در این مراکز تفاوت داشته باشد. ثالثاً مطالعه حاضر در جمعیت سالمندان تحت پوشش مراکز بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است، لذا امکان تعمیمپذیری نتایج بهدستآمده با نتایج سایر پژوهشهای مشابه بهویژه در شهر تهران و یا دیگر نقاط کشور وجود ندارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پژوهش حاضر در دانشگاه علوم پزشکی ایران با کد اخلاق (IR.IUMS.REC.1393.1369)تأیید و تصویب شده است.
حامی مالی
پژوهش حاضر تحت حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد.
مشارکت نویسندگان
ایدهپردازی: طاهره آقاجانی؛ روششناسی: طاهره آقاجانی و مهشید فروغیان؛ تحقیق: طاهره آقاجانی و مهناز صلحی؛ نگارش –پیشنویس اصلی: طاهره آقاجانی و اکرم عزتی فرد؛ نگارش –بازبینی و ویرایش: حسین درگاهی؛ منابع: ندا قهرمانزاده و فاطمه رضایی؛ نظارت: حسین درگاهی و اکرم عزتی فرد.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از مدیران و کارکنان محترم مرکز بهداشت غرب تهران و همچنین کلیه مشارکتکنندگان در این پژوهش تقدیر و تشکر میکنند.
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |