مقدمه
فرآیند افزایش سن با تخریب پیشرونده عملکرد فیزیولوژیکی بدن و افزایش وابستگی فرد سالمند به اطرافیان همراه است، اما بااینحال دامنه تخریب و وابستگی در همه افراد یکسان نیست، نقش ژنتیک و سبک زندگی در ایجاد تنوع در طول و کیفیت عمر دخیل میباشد که مشخص شده است در دوران سالمندی، احتمال ابتلا به بیماریهایی مثل اختلالات عصبی، قلبی_عروقی، متابولیکی، چاقی و دیابت افزایش مییابد [1].
سازمان بهداشت جهانی اخیراًً سن 65 سال را آغاز دوران سالمندی اعلام کرده است که آمار و ارقام نیز نشان میدهند جمعیت بالای 65 سال روزبهروز در حال افزایش میباشند که در این زمینه سازمان ملل متحد، رشد جمعیت سالمند را تا سال 2050 در حدود 2 میلیارد نفر تخمین زده است [2]. بااینحال، سالمندی یک عامل بسیار تأثیرگذار بر احتمال بروز بیماریهای مزمن ازجمله بیماریهای قلبی-تنفسی، عصبی-عضلانی، متابولیکی و سرطان در نظر گرفته میشود [3]. یکی از مهمترین ارگانهایی که در اثر سالمندی تغییرات فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی زیادی را تجربه میکند، سیستم عصبی مرکزی میباشد که اختلالات ایجادشده در عملکرد مغز در اثر سالمندی، گاهاً برگشتناپذیر گزارش شده است [4].
این موضوع، مبحث سالمندی و تأثیر آن بر سیستم عصبی مرکزی را در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه به یک چالش جدی در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تبدیل کرده است و در سالهای اخیر مورد توجه محققان زیادی قرار گرفته است که در جهت مهار و کاهش علائم سالمندی از مداخلات زیادی استفاده کردهاند که در این رابطه تمرینات ورزشی بهعنوان یکی از عوامل غیرتهاجمی مؤثر در زمینه مهار و کاهش فرایندهای مرتبط با اختلالات عصبی در اثر سالمندی مورد بررسی و تحقیقات زیادی قرار گرفته است و گزارش شده است تمرینات ورزشی در فرایند سالمندی و عوامل پاتولوژیکی بیماریهای مرتبط با مغز نقش مهمی را ایفا میکنند [5].
تمرینات ورزشی باتوجهبه فشارهای متابولیکی و مکانیکی مختلف، دارای تأثیرات متفاوتی بر سیستم عصبی مرکزی و بیماریهایی از قبیل پارکینسون، آلزایمر و سکته مغزی هستند که گزارش شده است هرکدام از انواع تمرینات ورزشی میتوانند بهصورت اختصاصی جهت بهبود شرایط هریک از بیماریهای مرتبط با مغز در دوران سالمندی، مورد استفاده قرار گیرند [6]. بااینحال، باتوجهبه تأثیرات انواع مختلف تمرینات ورزشی تا کنون تحقیقات محدودی درزمینه شناسایی بهترین روش تمرینات ورزشی جهت پیشگیری و بهبود اختلالات مغزی، بهصورت اختصاصی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین هدف از این مطالعه مروری، بررسی تأثیر انواع تمرینات ورزشی بر بیماریهای پارکینسون، آلزایمر و سکته مغزی در دوران سالمندی بود.
روش مطالعه
برای انجام این تحقیق در پایگاههای اطلاعاتی وبآوساینس، پابمد، گوگلاسکالر و اسکوپوس و در مورد سالمندی، رابطه بین سالمندی و عملکرد مغز، بیماری آلزایمر، پارکینسون، سکته مغزی و تأثیر انواع تمرینات ورزشی بر عملکرد سیستم عصبی بررسی شد که بهطورکلی، عبارتهای سالمندی، بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون، سکته مغزی، تمرینات ورزشی تداومی، تمرینات مقاومتی و تمرینات دوگانه شناختی-حرکتی با استفاده از کلیدواژههای: ‘Aging, Alzheimer, Parkinson, Stroke, Exercise’ در این پایگاهها جستوجو شد که ارزیابی مقالات شامل بررسی عنوان و چکیده مقالات بود.
معیارهای مقالات منتخب شامل فرآیند بررسی، غربالگری، حذف اطلاعات تکراری و نامربوط و همچنین از لحاظ زمانی کلیه مقالات مرتبط، بین سالهای 2005 تا 2024 بود که ضرورت داشت در نشریات بینالمللی انگلیسیزبان، بهطور کلی به بررسی تأثیر افزایش سن بر عملکرد مغز و همچنین نقش انواع تمرینات ورزشی در کنترل و بهبود عوامل پاتولوژیک مغزی در دوران سالمندی پرداخته شود. درنهایت، انتخاب مقالات با استفاده از چارچوب مرورهای حیطهای (Scoping Review) که توسط آرکسی و اُمالی [7] پیشنهاد شده است، انجام گرفت.چهارچوب آرکسی و اُمالی برای انجام این مطالعه مروری، شامل پنج مرحله است:
شناسایی سؤال تحقیق
سؤال اصلی این مطالعه بررسی تأثیرات ورزش بر روند پیری مغز و ارائه بینشهای پیشگیری و درمان بود که این سؤال به نحوی طراحی شده بود که هم جنبههای پیشگیرانه و هم درمانی را پوشش میداد.
شناسایی مطالعات مرتبط
که بهمنظور جمعآوری مطالعات مناسب، جستوجوی جامع در پایگاههای داده علمی نام برده شده، انجام شد.
انتخاب مطالعات
در این مرحله، مطالعاتی که معیارهای ورود ازپیش تعیینشده را برآورده میکردند، برای بررسی بیشتر انتخاب شدند. این معیارها شامل تمرکز بر مطالعاتی بود که به اثرات ورزش بر پیری مغز پرداخته و از روشهای علمی استاندارد استفاده کرده بودند که در این بین، مطالعات مروری و نامه به سردبیر حذف شدند.
-ترکیب و خلاصهسازی دادهها
پس از انتخاب نهایی مطالعات، دادهها بهصورت سیستماتیک استخراج و ترکیب شدند. اطلاعات جمعآوریشده شامل نوع ورزش، طول دوره تمرین، جمعیت هدف و نتایج مربوط به اثرات ورزش بر پیری مغز بود.
-ارائه و تفسیر نتایج
نتایج این مطالعه مروری بهمنظور ایجاد یک چشمانداز جامع در مورد اثرات ورزش بر پیری مغز و نقش آن در پیشگیری و درمان تحلیل و تفسیر شدهاند که در این بخش به شناسایی شکافهای موجود در تحقیقات و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی نیز پرداخته شد [7].
با رعایت اصول و موضوعات استاندارد مقالات بررسیشده، پژوهش حاضر با بررسی 56 مقاله واجد شرایط انجام شد (
تصویر شماره 1).
آلزایمر
آلزایمر بیماری پیشروندهای است که علاوهبر جنبههای شناختی مغز (مانند حافظه، زبان، توجه و سرعت پردازش اطلاعات)، بر اعمال حرکتی افراد نیز تأثیر میگذارد و درنهایت به زوال عقل و حافظه منجر میشود. مطالعات گسترده در این زمینه نشان داده است تجمع آمیلوییدبتا، پروتئین تاو و اختلال در فعالیت سلولهای گلیا، نقش اصلی در بیماری آلزایمر ایفا میکنند [15]. اولین نشانههای این بیماری چندین سال قبل از ظهور علائم بالینی آن اتفاق میافتد که شامل تغییر در متابولیسم سلول عصبی میشود. این تغییرات دو بخش دارند که یک بخش آن شامل تجمع پلاکهایی به نام آمیلویید بتا در فضای خارج سلولی و یک بخش دیگر آن تجمع تودههاینوروفیبریلار در فضای درون سلولی میباشد [16]. طبق نتایج تحقیقات در زمینه تأثیرات سالمندی بر سیستم عصبی مرکزی مشخص شده است که سالمندی مهمترین عامل بروز بیماری آلزایمر میباشد [14].
طبق آمارهای موجود، احتمال ابتلای افراد به بیماری آلزایمر در سنین بالای 65 سال 10 درصد، بالای 85 سال 32 درصد و بالای 95 سال 50 درصد میباشد [17]. پژوهشهای بسیاری در راستای نحوه درمان و پیشگیری این بیماری انجام شده است، اما هنوز درمان قطعی یافت نشده است. در این راستا پژوهشی که بر روی افراد در فاز اولیه بیماری صورت گرفته، گزارش شده است که با استفاده از تزریق درونوریدی نوعی آنتیبادی، توانستهاند مارکرهای مرتبط با اختلالات ناشی از آلزایمر را کاهش دهند، اما توصیه شده است برای تأیید همهجانبه این دارو نیاز به تحقیقات بیشتر میباشد [18].
پژوهشگران حوزه فعالیت بدنی و ورزش نیز تحقیقات بسیاری در زمینه بیماری آلزایمر انجام دادهاند و بهطرز شگفتانگیزی نشان داده شده است فعالیت بدنی میتواند بهعنوان یک عامل کاهنده و مؤثر بر سرعت پیشرفت این بیماری عمل کند و همچنین فعالیت ورزشی میتواند اختلالات شناختی موجود در فاز گسترش یافته بیماری را کاهش دهد [19]. بااینحال، در چند دهه اخیر، فعالیت بدنی بهعنوان یکی از مؤثرترین راهها برای جلوگیری از پیشرفت پاتولوژی بیماری آلزایمر شناخته شده است و دراینرابطه مشخص شده است که تمرینات ورزشی با نوع، مدت و شدتهای مختلف دارای اثرات متنوعی در جهت کاهش علائم بیماری آلزایمر میباشند و بین محققان در این زمینه جهت مشخص شدن بهترین روش تمرینی، اختلافنظرهایی صورت گرفته است که نیاز به بررسی جامعی در این باره میباشد (
جدول شماره 1) [19].

بااینحال مشخص شده است انجام فعالیتهای ورزشی در دوران سالمندی، از طریق نورونزایی باعث کاهش علائم بیماریهای وابسته به نورون از جمله آلزایمر و پارکینسون میشود [20]. در این خصوص گزارش شده است عامل نروتروپیک مشتق از مغز(BDNF) مسئول فرآیندهایی ازجمله نورونزایی، انعطافپذیری سیناپسی و سیناپسزایی در مغز میباشد [21، 22]. BDNF نقش مهمی در اعمال شناختی، حافظه و یادگیری ایفا میکند [23-25]. مطالعات نشان دادهاند در طی فرآیند سالمندی، میزان BDNF در بخشهای مختلفی از مغز ازجمله هیپوکمپ کاهش میباید که این امر بهنوبهخود احتمال بروز بیماری آلزایمر را افزایش میدهد [26]. یکی از راههای افزایش میزان BDNF در مغز، افزایش فعالیت بدنی و فعالیت ورزشی میباشد [27]. دیده شده که یک رابطه شدت-پاسخ بین فعالیت ورزشی و میزان BDNF در گردش خون وجود دارد [28]. مشخص شده است، حجم و شدت فعالیت ورزشی هر دو بر میزان BDNF در گردش تأثیرگذار هستند اما شدت فعالیت رابطه بیشتر و بزرگتری نسبت به مدت فعالیت ورزشی با میزان BDNF دارد [29]. همچنین نشان داده شده است فعالیت ورزشی فوق بیشینه سرعتی، افزایش و ماندگاری بیشتری در میزان BDNF در گردش پس از یک وهله تمرین نسبت به فعالیتهای با شدت متوسط (65 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و شدت بالا (85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) داشتهاند [28]. بااینحال، شدت و حجم تمرینات دو فاکتور بسیار مهم در طراحی تمرین میباشند. فعالیت ورزشی با شدت بالا افزایش و تجمع لاکتات در عضلات و جریان خون را به همراه دارد. بسیاری از مطالعات لاکتات را بهعنوان عامل اصلی میانجیگر تأثیرات مفید فعالیت ورزشی شدت بالا میدانند [30].
لاکتات بهنوبهخود باعث افزایش BDNF در مغز میشود. این افزایش BDNF، با بهبود خلقوخو در بیماریهای وابسته به روان و بهبود علائم بیماریهای نورونی ازجمله آلزایمر، پارکینسون و سکته مغزی در ارتباط میباشد [31]. در این راستا شیلو و همکاران در یک مطالعه فراتحلیل به بررسی تأثیر انواع تمرینات ورزشی بر عملکرد مغزی و حافظه پرداختند که در این مطالعه جامع گزارش شد تمرینات با فشار مکانیکی بالا مانند تمرینات مقاومتی بیشترین تأثیر را بر عملکرد حافظه در بیماران آلزایمری داشتند، درحالیکه تمرینات ترکیبی که شامل تمرینات مقاومتی، تداومی، تعادلی و شناختی بود، بیشترین تأثیر را بر عملکرد اجرایی و حرکتی در این بیماران داشتند [32].
سیلوا و همکاران در مطالعهای به بررسی تغییرات مهمترین مارکرهای مؤثر در بیماری آلزایمر و سالمندی پرداختند که در این مطالعه به بررسی تأثیر تمرینات هوازی با شدت بالا با وزن بدن بر مقادیر مارکرهای BDNF و Phosphorylated-TAU پرداخته شد و درنهایت مشخص شد انجام تمرینات با شدت بالا باعث افزایش معنیداری در مقادیر این عوامل و بهبود عملکرد حرکتی بیماران سالمند دچار آلزایمر شد [33]، درحالیکه اخیراً مطالعات نشان دادهاند تمرینات هوازی همراه با مهارتهای شناختی، تأثیرات مهاری بیشتری بر اختلالات ناشی از آلزایمر در افراد بالای 65 سال داشتهاند [34].
بااینحال به نظر میرسد باتوجهبه مسیرها و تأثیرات مختلف تمرینات ورزشی در این زمینه طبق مطالعات انجامشده، تمرینات با شدت بالا و فشارهای مکانیکی-متابولیکی بالاتر همراه با درگیری مهارتهای شناختی در زمینه اثرگذاری جهت کاهش و بهبود علائم بیماری آلزایمر، میتوانند دارای برتری نسبت به سایر تمرینات با شدتهای متوسط و کم باشند که علیرغم مطالعات در این زمینه همچنان به بررسی تأثیرات تمرینات ورزشی در بازههای زمانی مختلف و انواع متنوع، نیاز میباشد.
پارکینسون
پارکینسون نوعی اختلال عصبی محسوب میشود که بر اثر از دست دادن نورونهای تولیدکننده دوپامین واقع در عقدههایقاعدهای و گسترش و انباشت پروتئینی به نام آلفاسینوکلیئین در بخشهای مختلف مغز ایجاد میشود. بیماری پارکینسون شایعترین اختلال حرکتی و دومین بیماری شایع مرتبط با از دست دادن نورون در مغز بعد از آلزایمر میباشد [42].
شیوع بیماری پارکینسون در جمعیت عمومی 0/3 درصد، در افراد بالای 60 سال 1 درصد و در افراد بالای 80 سال 3 درصد گزارش شده است. ابتلا به بیماری پارکینسون قبل از 50 سالگی نادر است، اما بروز آن از دهه ششم تا نهم زندگی 5 تا 10 برابر افزایش مییابد و امکان وقوع آن در مردان 2 برابر زنان میباشد [43]. عوامل مختلفی از جمله نژاد، قومیت، ژنتیک، محیط و سبک زندگی بر احتمال وقوع بیماری پارکینسون تأثیر دارند. برایمثال تقابل ژن-محیط یکی از عوامل تأثیرگذار بر بروز این بیماری میباشد. احتمال بروز این بیماری در مردان ژاپنی و اوکیناوا تباری که در هاوایی زندگی میکنند بیشتر از مردان ساکن ژاپن بوده و این امر میتواند نشاندهنده تعامل و تأثیر ژن و محیط بر یکدیگر و ظهور بیماری پارکینسون باشد [44]. احتمال ابتلا و بروز بیماری پارکینسون در افرادی که در معرض عوامل محیطی خاصی مانند آفتکشها و آسیبهای مغزی قرار دارند بهطور قابلتوجهی بیشتر و در افراد سیگاری یا مصرفکنندگان کافئین کمتر میباشد [45].
دارودرمانی مداخله اصلی درمان بیماری پارکینسون است. لوودوپا داروی اصلی درمان پارکینسون و مؤثرترین دارو برای درمان همه علائم اصلی بیماری است. با وجود فواید زیاد و مؤثر این دارو، عوارض جانبی بسیاری با خود به همراه دارد. از طرفی پژوهشهایی با همکاری متخصصان این بیماری و فیزیولوژیستهای ورزشی انجام شده، نشان داده که انواع فعالیت و تمرینات ورزشی یکی از بهترین روشها برای کنترل و کاهش علائم بیماری میباشد [46-48].
ازآنجاییکه بیشتر مبتلایان بیماری پارکینسون در بازه سنی سالمندی هستند، تجویز پروتکل ورزشی خاص با در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای روانی و جسمانی افراد سالمند، از چالشهای پیشرو در این زمینه میباشد که در این زمینه به تازگی راموس و همکاران در تحقیقی به بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی و تمرینات تناوبی با شدت بالا بر روی بیماری پارکینسون در افراد سالمند پرداختهاند که در نهایت گزارش شد انجام هر دو نوع تمرینات باعث بهبود عملکرد حرکتی و شناختی افراد سالمند دارای علائم بیماری پارکینسون شد؛ درنهایت پس از ارزیابی جامع مطالعات در این زمینه گزارش شد انجام تمرینات تناوبی با شدت بالا همراه با تمرینات مقاومتی دارای تأثیرات همافزایی (سینرژیک) بودند و باعث تغییرات بیشتر نسبت به هر کدام از این نوع تمرینات بهصورت مجزا شدند [49].
دررابطهبا تأثیر شدت تمرینات جهت افزایش قابلیتهای جسمانی و عوامل مرتبط با بیماری پارکینسون در مطالعه دیگری کاتینا و همکاران به بررسی تأثیر 10 هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا و تمرینات تداومی با شدت متوسط پرداختند که در نهایت گزارش کردند در بیماران پارکینسون بین گروه تمرینات تناوبی با شدت بالا و تمرینات تداومی تفاوت معنیداری بین مقادیر عوامل فیزیولوژیکی مانند استقامت قلبی تنفسی و استقامت عضلانی و همچنین بین مقادیر عوامل مرتبط با بیماری پارکینسون مانند شاخص بیماری پارکینسون (UPDRS) و شاخص خستگی بیماری پارکینسون (PFS-16) ، مشاهده نشد، درحالیکه نویسندگان اشاره کردند که تمرینات با شدت بالا دارای مزایای بیشتری نسبت به تمرینات با شدت متوسط بودند [50].
بااینحال مطالعات دیگری به بررسی تأثیرات حاد تمرینات ورزشی پرداختهاند که در مطالعهای تسایی و لین به بررسی تغییرات نروترنسیمترها و عوامل عصبی-شناختی پرداختهاند که گزارش شده است تمرینات با شدت متوسط باعث افزایش معنیدار مقادیر دوپامین در بیماران پارکینسون نسبت به گروه تمرینات با شدت بالا شد، درحالیکه گزارش شد تغییرات نسبی عوامل عصبی-شناختی و نروترنسیمترها بهصورت وابسته به شدت بود و در تمرینات با شدت بالاتر این تغییرات در جهت بهبود علائم بیماری مؤثرتر به نظر میرسند (
جدول شماره 2) [51].

بااینحال، طبق نتایج مطالعات در این زمینه به نظر میرسد انجام تمرینات با شدت بالاتر بهصورت نسبی، راهکار مؤثری نسبت به سایر شدت تمرینات ورزشی باشد و باتوجهبه روشهای نوین تمرینات شناختی، به نظر میرسد انجام تمرینات شناختی همراه با تمرینات با شدت بالا میتوانند دارای تأثیرات مؤثری بر بهبود علائم بیماری پارکینسون در افراد سالمند باشند.
سکته مغزی
سکته مغزی، یکی از دلایل عمده مرگ و ناتوانی طولانیمدت و اختلال شناختی قلمداد شده [57] و به اختلالات عملکردی منجر میشود [58]. میزان بروز سکته مغزی باتوجهبه ساختار سنی جمعیت موردمطالعه بسیار متفاوت است [59]. سکته مغزی دومین علت شایع مرگومیر در جهان پس از بیماری ایسکمیک قلبی است و اغلب با پیامدهای طولانیمدت ناتوانی حرکتی و اختلالات شناختی همراه است [59] و همچنین بر تمام گروههای سنی ، از قبیل نوزادان تا افراد مسن تأثیر میگذارد [60].
در بین سکتههای مغزی 80 درصد از آن را سکته مغزی ایسکمیک شامل میشود که بهعلت کاهش جریان خون مغزی با نقایص عملکردی و متابولیک همراه است [61]. سکته مغزی ایسکمیک باعث ایجاد تغییرات پاتوفیزیولوژیکی در مناطق دچار ایسکمی میشود که در مرکز ناحیهای که جریان خون آن مسدود گردیده جریان خون بهشدت کاهش مییابد و اکثر سلولها تحت آسیب شدید قرار میگیرند که قابلیت برگشتپذیری نخواهند داشت، درحالیکه نواحی دور از مرکز (پنومبرا)، بهدلیل پرفیوژن خون بهوسیله عروق جانبی حمایت میگردد و در این نواحی تغییرات مرتبط با بازتوانی سلولهای عصبی، میتواند باعث بهبود سلولهای عصبی آسیبدیده شود [62].
کاهش جریان خون در سکته مغزی ایسکمیک عمدتاً به دو فرآیند آسیب شناختی متقابل نسبت داده میشود: کاهش اکسیژنرسانی و اختلال در تأمین گلوکز به مناطق مغز آسیبدیده که این عوامل باعث فعالسازی مسیرهای پروتئولیتیکی و آپوپتوزی میشود که دلایل آن افزایش لاکتات تولیدی ناشی از مسیر گلیکولیز بیهوازی و افزایش اسیدوز، تشکیل رادیکالهای آزاد، سمیت سلولی و فعال شدن عوامل التهابی میباشد که پیامد آن اثرگذاری بر سنتز پروتئین و افزایش تخریب سلولهای عصبی خواهد بود و همچنین فقدان انرژی باعث تخریب عملکرد پمپ سدیم پتاسیم و پمپ کلسیم وابسته به انرژی و افزایش Ca++،Na+ و Cl- درون سلولی و K+ برون سلولی میگردد که تمام این عوامل به فعالسازی مسیرهای آپوپتوتیک در سلولهای مختلف موجود در سیستم عصبی، ختم خواهند شد [63].
تحقیقات جدید نشان میدهد وقوع سکته مغزی در حال افزایش بوده و از هر 4 نفر در سراسر جهان 1 نفر در طول زندگی خود سکته مغزی را تجربه میکند [64]؛ عوامل خطر مختلفی مانند وراثت، بیماریهای زمینهای مانند فشار خون و بیماریهای قلبیعروقی به افزایش بروز سکته مغزی منجر میشود که گزارش شده است افزایش سن یکی از عوامل اثرگذار بر بروز سکته مغزی میباشد. بروز سکته در بازههای سنی مختلف، متفاوت است و طبق نتایج تحقیقات در این زمینه، بروز سکته مغزی پس از سن 55 سال، با گذشت هر دهه از زندگی 2 برابر میشود [57]. دررابطهبا مهار و کاهش عوامل مرتبط با سکته مغزی، تحقیقات متعددی تابهحال صورت گرفته است که در این مطالعات از مداخلات مختلفی استفاده شده است که یکی از کمخطرترین، کمهزینهترین و مؤثرترین روش، تمرینات ورزشی شناخته شده است.
در این زمینه، مطالعات نشان دادهاند فعالیت ورزشی یک راهکار امیدوارکننده در جهت کاهش احتمال وقوع سکته و بازتوانی سریعتر پس از سکته میباشد [65] فعالیت و تمرینات ورزشی از طریق عوامل مختلف فیزیولوژیکی مانند نروژنز، آنژیوژنز، سیناپتوژنز و غیره، باعث مهار و بهبود تغییرات فیزیولوژیکی مرتبط با سالمندی و سکته مغزی میشوند [65، 66]، درحالیکه مشخص شده انواع تمرینات ورزشی با فشارهای متابولیکی، مکانیکی و روانی مختلف، دارای تأثیرات متنوعی بر عملکرد مغز در سالمندی هستند که هرکدام میتوانند باعث تحریک و مهار یک مسیر سیگنالینگ اختصاصی در جهت بهبود عملکرد عصبی مغز در سالمندی شوند (
جدول شماره 3) [67].

بهطورکلی تحقیقات در زمینه تأثیر تمرینات ورزشی بر روی عوامل مرتبط با سکته مغزی بهصورت پیششرطیسازی که تأثیر تمرینات ورزشی قبل از وقوع سکته سنجیده میشود و تمرینات در دوران توانبخشی که تأثیر تمرینات پس از سکته مورد بررسی قرار میگیرد که در این خصوص مطالعات حیوانی نیز نتایج قابلتأملی را ارائه کردهاند؛ در این خصوص در مطالعهای فصیحیان و نورشاهی گزارش کردهاند تمرینات تداومی با شدت متوسط و مدت فزاینده در مقایسه با تمرینات با شدت فزاینده، دارای تأثیرات معنیداری بر مهار مسیر آپوپتوز و بهبود عملکرد حسی حرکتی پس از سکته مغزی بودند [68]. همچنین در مطالعهای بهصورت کیفی به بررسی تأثیر تمرینات در منزل توسط افراد دچار سکته مغزی و سالمند پرداخته شد که درنهایت محققان گزارش کردند انجام تمرینات پس از سکته مغزی نیازمند بررسی دقیق شرایط بیماران از جنبههای مختلفی میباشد [69].
در این راستا در تحقیق دیگری گریلی و همکاران به بررسی تأثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا همراه با تمرینات شناختی در افراد سالمند دچار سکته مغزی پرداختند که پس از 5 جلسه گزارش کردند انجام تمرینات تناوبی با شدت بالا(HIIT) همراه با تمرینات شناختی باعث افزایش معنیدار بهبود عملکرد حرکتی و شناختی بیماران سالمند پس از سکته مغزی شد [70]. برخلاف این نتایج در پژوهشی مینجا و همکاران گزارش کردند انجام 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط نسبت گروه تمرینات دوگانه شناختی راه رفتن دارای تأثیرات معنیداری در عملکرد حرکتی و شناختی در بیماران سکته مغزی بود [71]. علاوهبر آن دررابطهبا تمرینات پیشآمادهسازی در مقاله با سکته مغزی مطالعهای در این زمینه نشان داده است تمرینات با شدت بالا دارای اثربخشی بیشتری نسبت به تمرینات با شدت متوسط هستند [72].
بااینحال باتوجهبه نتایج گزارششده توسط محققان در این زمینه، به نظر میرسد انجام تمرینات با شدت بالا همراه با تمرینات شناختی بهصورت پیششرطیسازی جهت پیشگیری از سکته مغزی، میتوانند دارای تأثیرات زیادی در جهت پیشگیری و بهبود اختلالات ناشی از سکته مغزی باشند و به نظر میرسد انجام تمرینات ورزشی در شرایط پیشآمادهسازی و توانبخشی دارای تفاوتهای وابسته بهشدت میباشند که در این خصوص نیاز به مطالعات بیشتر میباشد.
سالمندی و فعالیت ورزشی
فعالیت بدنی یک عامل بسیار مهم و تأثیرگذار بر فرآیند سالمندی میباشد. بااینحال باتوجهبه شیوههای نوین تمرینات ورزشی، تاکنون تأثیرات مختلف تمرینات ورزشی بهخوبی شناسایی نشده است [77]، درحالیکه فعالیت ورزشی بهنوبهخود با سازوکارهای مختلفی که دارد باعث بهبود قابلیتهای فیزیولوژیکی میشود که در طول فرآیند سالمندی تحت تأثیر قرار میگیرند و بهصورت پیشرونده عملکرد ارگانهای مختلف را کنترل میکنند [78]. کاهش قابلیت و عملکرد فیزیولوژیکی با افزایش احتمال بروز بیماریهای مزمن در ارتباط بوده و ازاینرو فعالیت ورزشی به یکی از بهترین روشها برای معکوس کردن تأثیرات مخرب سالمندی تبدیل شده است. در طی فرآیند سالمندی افزایش سن با اختلالات شناختی و همچنین اضطراب همراه میباشد. فعالیت ورزشی با سازوکارهای مختلف میتواند باعث کاهش استرس و افزایش تابآوری نسبت به عوامل استرسزا نیز شود [79].
طبق نتایج مطالعات انجامشده، انواع مختلف فعالیتهای ورزشی میتواند بر اختلالات پاتولوژیکی مرتبط با سالمندی و سیستم عصبی مانند بیماریهای آلزایمر، پارکینسون و سکته مغزی تأثیر چشمگیری داشته باشد. با وجود اینکه هنوز علت اصلی بروز این بیماریها بهطور کامل مشخص نشده است، اما تحقیقات توانستهاند ارتباط مثبتی بین فعالیت ورزشی و کاهش علائم این بیماریها کشف کنند. کمتحرکی یکی از مهمترین دلایل بروز بیماریهای مختلف میباشد، ازطرفی افزایش سن هم بهنوبهخود باعث کاهش تواناییهای حرکتی و جسمی میشود که این امر کمتحرکی فرد سالمند را به همراه خواهد داشت.
مطالعات در این زمینه نشان دادهاند کمتحرکی یکی از دلایل مؤثر در بروز زود هنگام بیماری آلزایمر میباشد و از طرفی فعالیت ورزشی به کاهش شاخصهای زیستی مرتبط با این بیماری، ازجمله پروتئین تاو و آمیلویید بتا در مایع مغزی-نخاعی افراد سالمند سالم منجر شده است [80]. در مطالعات بالینی مرتبط با بیماری پارکینسون نیز فعالیت ورزشی باعث بهبود علائم این بیماری شده است [81]. در این مطالعات مشاهده شده است فعالیت ورزشی با شدت بالا علاوهبر ایمن بودن، تأثیرات مثبت چشمگیری بر شاخصههای بیماری پارکینسون داشته است [82]. همچنین مطالعات حیوانی در این زمینه نشان دادهاند فعالیت ورزشی از طریق حفاظت از نورونهای تولیدکننده دوپامین، میتوکندریها و جلوگیری از تجمع پروتئین آلفاسینوکلئین باعث بهبود عملکرد حرکتی و علائم مرتبطه با بیماری پارکینسون میشوند [83، 84].
درخصوص تأثیر فعالیت ورزشی بر سکته مغزی نیز مطالعات بسیاری انجام شده است. مطالعات بالینی اخیر نشان دادهاند فعالیت ورزشی تأثیر مثبتی بر پیشگیری از وقوع سکته و همچنین پیامدهای ناشی از آن در صورت وقوع سکته دارد که همچنین گزارش شده است شدت سکته در افراد فعال کمتر بوده و بهبود پس از سکته نیز در افراد فعال بهتر از افراد غیرفعال میباشد [85، 86]. فعالیت ورزشی از طریق افزایش خونرسانی و بهبود انتشار خون به مغز نقش پیشگیریکننده در وقوع سکته دارد و همچنین در بهبود آسیبهای وارده پس از وقوع سکته مؤثر میباشد [31، 72]. فعالیت ورزشی میتواند باعث بهبود متابولیسم گلوکز مغز، افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی، سطح هموگلوبین، پاسخهای التهابی و مرتبط با سیستم ایمنی، تعدیل غلظت نوروتروفینها و پپتیدهای در گردش خون و همچنین کاهش غلظت پروتئین تاو و سطح کورتیزول شود [87].
درخصوصی طراحی و تجویز فعالیت ورزشی، دو مؤلفه بسیار مهم شامل حجم و شدت فعالیت میباشند که باتوجهبه هدف تمرین متغیر خواهد بود. شدت فعالیت ورزشی نقش مهمی در میانجیگری اثرات مثبت ورزش بر اعمال شناختی دارد. مطالعات نشان دادهاند تنها تمرینات ورزشی با شدت متوسط و بالا میتوانند تأثیرات چشمگیری بر اعمال شناختی داشته باشند [88]. مقایسه تمرینات تناوبی با شدت بالا و شدت متوسط تداومی نشان داد هرچه شدت فعالیت بیشتر باشد بهبود بیشتری در عملکرد قلبی تنفسی ایجاد خواهد شد و این امر میتواند کارکرد بهتر اعمال شناختی را با خود به همراه داشته باشد [89]. درخصوص حجم تمرین نیز نتایج تقریباً مشابهای یافت شد که نشان میدهد افزایش حجم تمرین با بهبود بیشتر عملکرد قلبی-تنفسی و اعمال شناختی همراه بوده است [90].
نکته حائز اهمیت درخصوص حجم و شدت تمرین، تأثیرگذاری آن بر عملکرد سیستم عصبی میباشد. شدت و حجم بالاتر تمرینات با رعایت اصول تمرین (اضافه بار) میتواند بهبود بیشتری در عملکرد سیستم عصبی ایجاد کند که این اصل خود یک عامل تأثیرگذار بر اعمال شناختی میباشد که در تمرینات دوره توانبخشی و هم تمرینات پیشآماداهسازی مرتبط با سکته مغزی از اهمیت بالایی برخوردارند [91، 92]. در بیماری پارکینسون نیز نتایج مشابهی یافت شده است که نشان میدهد حجم و شدت فعالیت ورزشی نقش مهمی در مدیریت بیماری پارکینسون ایفا میکنند، بهطوریکه ورزش هوازی با شدت بالا در مقایسه با شدت متوسط در کاهش سرعت پیشرفت بیماری مؤثرتر بوده است و همچنین حجم بیشتر فعالیت بدنی با کاهش خطر ابتلا به بیماری پارکینسون مرتبط میباشد [93].
دررابطهبا سکته مغزی نیز براساس نتایج بهدستآمده در مطالعات، تمرینات ورزشی با شدت کم در فاز حاد تا 1 هفته پس از سکته مغزی و تمرینات با شدت بالا در فاز مزمن، بیش از 1 هفته پس از سکته مغزی میتواند برای رشد سلولهای عصبی آسیبدیده مفید باشد. فعالیتهای ورزشی با حجم و شدت فزاینده را میتوان یک استراتژی مناسب برای بهرهمندی از این اثرات مفید در نظر گرفت [65، 94].
سالمندی و تمرینات دوگانه
تمرینات دوگانه شامل تمریناتی میباشند که اعمال شناختی و حرکتی فرد را بهصورت همزمان درگیر میکنند. مطالعات نشان دادهاند این نوع تمرینات میتوانند تأثیرات مفید بسیاری بر سالمندی بگذارند [95]. ترکیب تمرینات هوازی همراه با تمرینات مهارتی و شناختی میتواند یکی از بهترین روشها برای بهبود اعمال شناختی و حرکتی افراد در طول دوره سالمندی باشد [96]. سازوکار مؤثر این تمرینات از طریق اصول یادگیری حرکتی و انجام وظیفه میباشد. افراد با انجام این تمرینات قابلیتهای شناختی و حرکتی خود را برای انجام کارهای روزانه افزایش میدهند. مطالعات نشان دادهاند این تمرینات میتواند باعث افزایش نوروپلاستیسیتی و رگزایی در بخشهای مختلفی از مغز شود، ازاینرو روش تمرینی مناسب و بهینهای برای به حداقل رساندن تأثیرات مخرب سالمندی میباشد [97، 98]. در این راستا هانگ و همکاران در یک مطالعه فراتحلیلی گزارش کردند که انجام تمرینات دوگانه در افراد سالمند باعث تغییرات معنیداری در قابلیت شناختی و عملکرد حرکتی شد [99].
ازلحاظ اصول فیزیولوژیکی انجام تمرینات با فشارهای متابولیکی همراه با تمرینات شناختی و مهارتی باعث درگیری سیستم عصبی مرکزی و همچنین سایر ارگانهای اسکلتی-عضلانی و قلبی-تنفسی میشود که به نظر میرسد انجام همزمان این نوع تمرینات نسبت به تمرینات بهصورت مجزا، دارای اثربخشی بسیار زیادتری بر سیستم عصبی و اختلالات ایجادشده در اثر سالمندی مانند بیماریهای آلزایمر، پارکینسون و سکته مغزی خواهند بود که در تحقیقی در این زمینه لانگهارتس و همکاران در یک مطالعه به بررسی تأثیر تمرینات دوگانه بر روی بیماران پارکینسون و آلزایمر پرداختند که درنهایت گزارش کردند انجام تمرینات دوگانه باعث تغییرات متفاوتی بین بیماریهای آلزایمر و پارکینسون شد، درحالیکه باعث بهبود قابلیتهای حرکتی و شناختی در هر دو گروه شد [100].
بااینحال علیرغم مشخص شدن تأثیرات تمرینات دوگانه و در نظر گرفتن فرضیه مرتبط با فعالسازی عصبی و شناختی از لحاظ فیزیولوژیکی، به نظر میرسد انجام این نوع تمرینات دارای برتری چشمگیری نسبت به تمرینات استقامتی و قدرتی بهصورت مجزا باشند، درحالیکه تاکنون مطالعات محدودی در این زمینه صورت گرفته است و از لحاظ کاربردی در بسیاری از مراکز درمانی سالمندان، همچنان از روشهای سنتی تمرینات ورزشی استفاده میشود که در این صورت به نظر میرسد انجام تحقیقات گسترده و دقیقتر در این زمینه جهت تجویز بهترین نوع تمرینات برای افراد سالمند و دارای اختلالات عصبی، موردنیاز میباشد.
یافتهها
نتایج بررسی مروری مطالعه حاضر نشان داد بهطورکلی انجام تمرینات ورزشی باعث بهبود و پیشگیری اختلالات مغزی در بین افراد سالمند میشود که در این بین تمرینات ورزشی باتوجهبه فشارهای متابولیکی، مکانیکی و درگیری قسمتهای مختلف سیستم عصبی مرکزی، میتوانند تأثیرات متفاوتی را بر سلولهای عصبی و عملکرد شناختی داشته باشند. طبق نتایج مطالعات گسترده در این زمینه، تمرینات ورزشی ترکیبی که مسیرهای مختلف فیزیولوژیکی مانند درگیری عملکرد شناختی، تعادلی، قدرتی و حرکتی را دربر میگیرند، میتوانند تأثیرات جامعتری نسبت به سایر تمرینات ورزشی که تنها یک عامل فیزیولوژیکی را دربر میگیرند، داشته باشند.
بحث
باتوجهبه افزایش جمعیت سالمندان در جوامع مختلف، اخیراً مداخلات زیادی در جهت مهار سیر رو به رشد عوامل پاتولوژیک در سالمندان مورد بررسی قرار گرفته است که طبق بررسی مطالعات انجامشده در این زمینه، مشخص شده است در بین عوامل فیزیولوژیکی مرتبط با سالمندی، تغییرات ساختاری و عملکردی سیستم عصبی مرکزی، نقش کلیدی در فرایند سالمندی را بازی میکند که در این بین گزارشهای متعددی نشان دادهاند که تمرینات ورزشی در مهار اختلالات سیستم عصبی در سالمندی نقش مهمی دارند.
از عمده اختلالات عصبی ناشی از سالمندی میتوان آلزایمر، پارکینسون و سکته مغزی را نام برد که بهطور شگفت انگیزی هر کدام از انواع تمرینات ورزشی میتوانند اختصاصاً بر روی یک مسیر خاص، تأثیرات خود را جهت مهار فیزیولوژیکی این نوع اختلالات عصبی، لحاظ کنند؛ بهطورمثال مشخص شده است در سالمندی مقادیر عامل نروتروفیک مشتق از مغز که در بازسازی و محافظت از سلولهای عصبی نقش دارد کاهش مییابد [35] و در اثر انجام تمرینات ورزشی این عامل در مغز افزایش مییابد که در بین تمرینات ورزشی، مشخص شده است تمرینات ورزشی با شدت بالاتر باعث ترشح بیشتر این عامل مهم جهت مهار پیشرونده زوال سلولهای عصبی از طریق فرایند نروژنز، محافظت نرونی، مهار آپوپتوز در سالمندی شود [37].
در این راستا در مطالعهای به بررسی تغییرات مهمترین مارکرهای مؤثر در بیماری آلزایمر و سالمندی، پرداخته شده است که در این مطالعه به بررسی تأثیر تمرینات هوازی با شدت بالا با وزن بدن بر مقادیر مارکرهای BDNF و phosphorylated-TAU پرداخته شد و درنهایت مشخص شد انجام تمرینات با شدت بالا باعث افزایش معنیداری در مقادیر این عوامل و بهبود عملکرد حرکتی بیماران سالمند دچار آلزایمر شد [33]، درحالیکه مشخص شده است انجام تمرینات شناختی همراه با هرگونه از تمرینات جسمانی با شدتهای مختلف، میتواند اثربخشی تمرینات ورزشی را چندین برابر کند [43]. در مطالعهای بوردهاوس و همکاران گزارش کردهاند که انجام تمرینات مقاومتی با شدت فزاینده+تمرینات شناختی کامپیوتری باعث تغییرات حرکتی و شناختی معنیداری نسبت به گروههای تمرینات مجزا در افراد سالمند شد [48].
همچنین، دررابطهبا تأثیر انواع مختلف تمرینات ورزشی بر روی بیماری پارکینسون در دوران سالمندی در تحقیقی به بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی و تمرینات تناوبی با شدت بالا بر روی بیماری پارکینسون در افراد سالمند پرداخته شد که درنهایت گزارش شد انجام هر دو نوع تمرینات HIIT و تمرینات مقاومتی، باعث بهبود عملکرد حرکتی و شناختی افراد سالمند دارای علائم بیماری پارکینسون شد؛ درنهایت پس از ارزیابی جامع مطالعات در این زمینه مشخص شد انجام تمرینات تناوبی با شدت بالا همراه با تمرینات مقاومتی دارای تأثیرات همافزایی (سینرژیک) بودند و باعث تغییرات بیشتر نسبت به هر کدام از این نوع تمرینات بهصورت مجزا شدند [49].
در مقابل، مطالعه دیگری که به بررسی تأثیر انواع شدتهای تمرینات ورزشی بر بهبود اختلالات ناشی از بیماری پارکینسون در سالمندان پرداخت، نشان داد تفاوت معنیداری بین شدت تمرینات ورزشی در بهبود اختلالات عصبی ناشی از بیماری پارکینسون مرتبط با سالمندی وجود نداشت [59]. ازطرفی، دررابطهبا اختلالات ناشی از سکته مغزی نیز انواع تمرینات ورزشی با شدتهای مختلف نیز تاکنون مورد بررسیهای زیادی قرار گرفته است؛ بهعنوانمثال، تحقیقی گریلی و همکاران به بررسی تأثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا همراه با تمرینات شناختی در افراد سالمند دچار سکته مغزی پرداختند که پس از 5 جلسه گزارش کردند انجام تمرینات HIIT همراه با تمرینات شناختی باعث افزایش معنیدار بهبود عملکرد حرکتی و شناختی بیماران سالمند پس از سکته مغزی شد [70]. برخلاف این نتایج در پژوهشی مینجا و همکاران گزارش کردند انجام 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط نسبت گروه تمرینات دوگانه شناختی راه رفتن دارای تأثیرات معنیداری در عملکرد حرکتی و شناختی در بیماران سکته مغزی بود [71].
بااینحال، دررابطهبا تمرینات پیشآمادهسازی در مقابله با سکته مغزی مطالعهای در این زمینه نشان داده است که تمرینات با شدت بالا دارای اثربخشی بیشتری نسبت به تمرینات با شدت متوسط هستند [72]. به نظر میرسد با در نظر گرفتن مسیرهای متعدد و متفاوت فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی در سیستم عصبی مرکزی در افراد سالمند، هر کدام از انواع تمرینات ورزشی میتوانند باعث بهبود مسیر سیگنالینگ خاص در سلولهای عصبی شوند که بهطورکلی طبق بررسی انجامشده در این مطالعه مروری، به نظر میرسد انجام تمرینات جسمانی همراه با تمرینات شناختی، میتوانند بهترین راهکار جهت محافظت نرونی، مهار عوامل مخرب سلولهای عصبی شود. بااینحال، بهعنوان محدودیتهای اصلی در این زمینه میتوان به عدم مطالعات و تحقیقات کافی با در نظر گرفتن بررسی بین تمرینات جسمانی، شناختی و ترکیبی (جسمانی+شناختی) در جامعه آماری سالمند با انواع بیماریهای عصبی، اشاره کرد که پیشنهاد میشود در مطالعات آینده این موارد بیشتر مورد توجه محققان در زمینه اختلالات عصبی ناشی از سالمندی و انجام مداخلات ورزشی جهت شناخت بهترین روش تمرینات ورزشی و تجویز آن به بیماران و مراکز درمانی مرتبط با افراد سالمند، قرار گیرد.
نتیجهگیری نهایی
ازآنجاییکه فرآیند سالمندی با کاهش قابلیتهای عملکردی و شناختی همراه است، انجام تمرینات ورزشی نیز با محدودیتها و چالشهای زیادی مواجه است. بهطورکلی نتایج تحقیقات نشان میدهد فعالیت بدنی منظم به هر شکلی که باشد: انجام فعالیت بدنی در خانه، یوگا، تمرین در آب، تایچی، تمرین مقاومتی و ورزشهای هوازی همگی با افزایش جریان خون مغزی و رگزایی، موجب تغییرات مناسبی در ساختار و عملکرد مغز شده و بدین ترتیب موجب بهبود شناخت میشوند. میزان این تغییرات بستگی بهشدت یا مدت فعالیت بدنی دارد، چون در شدتهای بالاتر میزان لاکتات در مایع مغزی -نخاعی بالا رفته، میزان رگزایی و BDNF تولیدی را افزایش میدهد که این فرایندها موجب تغییرات سیناپسزایی و نورونزایی در نواحی مختلف مغزی میشود که احتمال وقوع ایسکمی و سکته مغزی را کاهش و از زوال مغز محافظت میکنند و احتمال بروز پارکینسون و سایر بیماریهای شناختی کاهش مییابد، اما نکته حائز اهمیت در مورد تجویز تمرینات شدت بالا برای سالمندان، امکانپذیری و بیخطر بودن آنها میباشد که نیاز حضور مداوم سالمندان در مکانهای مناسب ورزشی با نظارت مستقیم فیزیولوژیستهای ورزش را میطلبد که با اجرای آزمونهای سلامت درجه و شدت ورزش را برای سالمندان تعیین کنند.
ایجاد مکانهای ورزشی مناسب، امکانات حملونقل مناسب سالمندان از محل زندگی به مکانهای ورزشی ،امکان برگزاری آزمونهای مناسب و تعیین شدت و کنترل شدت تمرینات ورزشی توسط متخصصین فیزیولوژیست ورزش در اولویتهای برنامهریزی برای سالمندان قرار دارد و بهطورکلی انجام تمرینات شناختی همراه با تمرینات با فشارهای مکانیکی و متابولیکی مختلف به نظر میرسد یک راهکار مناسب جهت حداکثر بهرهوری از تمرینات ورزشی برای افراد سالمند در نظر گرفته شود و درنهایت به نظر میرسد انجام تمرینات بهصورت متنوع با در نظر گرفتن شدت، مدت و نوع فعالیت بدنی مختلف میتواند مسیرهای مهم فیزیولوژیکی را فعال نموده و بهترین تأثیرات را از لحاظ فیزیولوژیکی بر سیستم عصبی افراد سالمند، اعمال کند که به این دلیل پیشنهاد میشود جهت مشاهده بیشترین تأثیر تمرینات ورزشی، باتوجهبه اصل ویژگی تمرینات ورزشی از تمامی طیف تمرینات مانند تمرینات تداومی با شدت متوسط، تمرینات تناوبی با شدت بالا، تمرینات مقاومتی، بهصورت همزمان با تمرینات شناختی، در برنامهریزی تمرینات جهت مهار و پیشگیری اختلالات عصبی در افراد سالمند استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این یک مطالعه مروری است و هیچ آزمایشی بر روی نمونههای انسانی یا حیوانی انجام نشده است. بنابراین، به تأیید اخلاقی نیاز نبود.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از رساله دکترای معین فصیحیان است و هیچگونه کمک مالی خاصی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای دولتی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
در این مطالعه هیچ گونه تضاد منافعی وجود ندارد.