بخش معماری و برنامهریزی شهری، دانشکده مهندسی و طراحی، دانشگاه اوکلند، نیوزیلند. ، shga230@aucklanduni.ac.nz
چکیده: (43 مشاهده)
اهداف: با وجود انتقادهای گسترده به مدل پزشکیمحور در خانههای سالمندان، این الگو همچنان بر سازماندهی فضایی و تجربهی زیستی ساکنان در ایران مسلط است. این پژوهش با هدف تحلیل انتقادی طراحی فضایی خانههای سالمندان در تهران و بررسی اثرات این الگو بر کیفیت زندگی سالمندانی انجام شده که هنوز از سطحی از استقلال برخوردارند.
مواد و روشها: این مطالعه کیفی تطبیقی در شش خانه سالمندان شهر تهران انجام شد. دادهها از طریق مشاهده مستقیم، برداشتهای معماری و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با سالمندان، مراقبان و مدیران گردآوری شده است. تحلیل دادهها بر پایهی چارچوبی انجام شد که مجموعهای از شاخصهای فضایی مطلوب در محیطهای سکونتی–مراقبتی سالمندان را در بر میگیرد؛ این شاخصها از نمونههای بینالمللی موفق در طراحی فضاهای مراقبتی و اصول سازمان ملل متحد در زمینه حقوق سالمندی برگرفته شدهاند و مواردی مانند انعطاف پذیری فضا، حریم خصوصی، مشارکت اجتماعی، و حس خانهمانندی را در بر میگیرند.
یافتهها: در مجموع، ۱۹ سالمند (میانگین سنی: 75.16 سال، انحراف معیار: 7.57؛ %63 زن و 37% مرد) و ۱۳ نفر از پرسنل مراکز مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافتهها نشان دادند که بسیاری از ویژگیهای فضایی موجود نه بر اساس حمایت از تجربهی انسانی سالمندان، بلکه در راستای تسهیل کنترل و مراقبت پزشکی شکل گرفتهاند.
نتیجهگیری: طراحی فعلی خانههای سالمندان بازتابی مستقیم از نگاه پزشکیمحور و رویکرد کنترلمحور به سالمندان است. تا زمانی که این رویکرد اساسی تغییر نکند، اصلاحات خردمقیاس در معماری نمیتواند به نیازهای واقعی سالمندان پاسخ دهد. تغییر بنیادین در الگوی مراقبتی ضروری است تا فضای معماری بتواند بهطور مؤثر استقلال، کیفیت زندگی و نیازهای جامع سالمندان را پوشش دهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1404/6/11 | پذیرش: 1404/9/29