مقدمه
دوران سالمندی روندی طبیعی از تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی است که از جنینی شروع و تا مرگ ادامه مییابد [1]. به دنبال افزایش امید به زندگی، افزایش طول عمر، ارتقای بهداشت و بهبود استانداردهای زندگی، کاهش مرگومیر و اعمال سیاست کنترل موالید، جمعیت جهان با سرعت بالایی در حال سالمند شدن است. جمعیت سالمندان جهان در سال 2014، 12 درصد بود که پیشبینی میشود در سال 2050 به 21 درصد برسد [2]. در ایران نیز به دنبال سیاستهای بهداشتی دولت در سه دهه گذشته از سال 1365 تا 1395 نرخ سالمندی از 7/5 به 3/9 رسیده است [3 ،4].
با افزایش جمعیت سالمندان، مشکلات حمایت اجتماعی، توانبخشی و بهداشتی-درمانی آنان نیز افزایش مییابد. در دوره سالمندی، تغییرات فیزیولوژیک و روانی-اجتماعی وابسته به سن باعث میشود تا سالمندان مستعد تجربه پیامدهای منفی اجتماعی در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی شوند؛ بنابراین حفظ کیفیت زندگی در این دوران بسیار مهم است [5].
مروری بر مطالعات نشان میدهد که یکی از عوامل مهم در کیفیت زندگی سالمندان، داشتن رابطه با نوههاست و داشتن رابطه با نوه باعث شادی و نشاط در سالمند میشود و به فرد سالمند احساس هدف داشتن در زندگی را القا میکند [6 ،7]. نتایج مطالعات نشان میدهد که رابطه نوهها با پدربزرگ/مادربزرگها باعث افزایش امید به زندگی، افزایش رضایت از زندگی و افزایش شادکامی در سالمندان میشود [10-8].
رابطه نوهها با پدربزرگ/مادربزرگهایشان علاوه بر تأثیر در زندگی سالمندان بر روند تکاملی نوهها نیز تأثیر دارد و باعث سلامت روان، کاهش افسردگی، استرس و اضطراب در آنها میشود [11 ،12]. داشتن رابطه بین سالمند و خانواده بسیار مهم است و طبق تحقیقات انجامشده، بین میزان احساس تعلق سالمندان به خانواده و میزان احترام به آنان از سوی اعضای خانواده با میزان کیفیت زندگی آنان ارتباط وجود دارد [13].
خانواده بهعنوان یک منبع حمایتی-حیاتی به افراد سالمند کمک میکند تا تعاملات اجتماعی خود را حفظ و تداوم بخشند و آنها را در مقابل مسائلی مانند احساس تنهایی، انزوای اجتماعی و افسردگی محافظت میکند [14].
رابطه به هر نوع وابستگی و ارتباط میان دو یا چند چیز و تأثیر و نفوذی متقابل آنها بر یکدیگر گفته میشود [15]. مطابق با نظر الدر-کانگر، رابطه نوهها با پدربزرگ/ مادربزرگها دارای دو بُعد عاطفی و مشارکتی است.
بُعد عاطفی به رابطه بین نوه و پدربزرگ/مادربزرگ، میزان احساس عشق، علاقه، صمیمیت، دلبستگی، تحسین و تشویق کردن و احساس تکیهگاه بودن برای نوهها از طرف پدربزرگ/مادربزرگها اشاره دارد و بُعد مشارکتی به میزان تعامل و همکاری بین پدربزرگ/مادربزرگها با نوهها مثل مراقبت کردن از نوهها در زمانی که والدین حضور ندارند، نصیحت کردن برای زندگی آینده، کمک مالی کردن، شرکت کردن در فعالیتهای اجتماعی مورد علاقه نوهها و فعالیتهای مربوط به مدرسه مربوط است.
طبق نتایج دیگر مطالعات انجامشده، پدربزرگ/مادربزرگها نقشهای مختلفی در زندگی نوههای خود از قبیل مراقب، همبازی، مشاور و دوست را دارند. آنها برای نوههای خردسال خود نقش حمایتی و محافظتی دارند و برای نوههای بزرگسال در قالب محرم یا مشاور ایفای نقش میکنند [16 ،17].
بنابراین رابطه بین نوه و پدربزرگ/مادربزرگ، فاکتوری مهم در کیفیت زندگی سالمندان است و به منظور ارتقا، تقویت و بهبود این رابطه اولین مرحله، اندازهگیری آن است [11 ،18].
بررسیها نشان میدهد که یکی از ابزارهای اندازهگیری رابطه بین نوهها با پدربزرگ/مادربزرگها، پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ است که در مطالعات خارجی مثل تن جو پی [11] و خالد شازد [18] استفاده شده است، ولی از آنجایی که در ایران فقط دیدگاه پدربزرگ/مادربزرگها بررسی شده و درباره اعتبارسنجی این پرسشنامه تاکنون تحقیق نشده است، لذا پژوهش حاضر بری ارزیابی اعتبارسنجی نسخه فارسی پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ انجام شد (پیوست شماره 1).
روش مطالعه
تعیین حجم نمونه
برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد [19]. با توجه به میزان رابطه 43% در مطالعه تنجوپی [11] و با در نظر گرفتن 5%= α و با اطمینان 95% و 5%=d با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه، عدد 377 به دست آمد که با توجه به اینکه نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای بود، مقدار به دست آمده ضرب در 2/1 شد که عدد 452 به دست آمد و با در نظر گرفتن10درصد خطا در مجموع، 497 نمونه برآورد شد.
Z= 1/96 (p 0/05)
d= 0/05 (power of the study %95)
P= %43 (valid study)
n= 377
n × 1/2 = 377 × 1/2 ˜ 452
Final sample size = 452 + (452 × %10) = 497
حجم نمونه روی 497 نفر برآورد شده بود، ولی از 505 نفر اطلاعات جمعآوری شد و دلیل آن این بود که ما کلاس را اندازهگیری کرده بودیم و تعداد دانشآموزان در کلاسها یکسان نبود.
آزمودنیها
مطالعه حاضر به روش مقطعی و روی 505 نفر از دانشآموزان دختر و پسر سنین 9 تا 17 سال مشغول به تحصیل در پایههای سوم تا یازدهم مقاطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه دوره اول و متوسطه دوره دوم انجام شد. دانشآموزان به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تصادفی انتخاب شدند. معیار ورود به مطالعه دانشآموزان مشغول به تحصیل در مقاطع تحصیلی دبستان، متوسطه دوره اول و دوم و داشتن حداقل یک پدربزرگ/مادربزرگ بود. در مدارس انتخابشده با هماهنگی مدیر مدرسه و طی توضیحات کامل در مورد هدف پژوهش، به مدیران اعلام شد که اگر دانشآموزی تمایل به شرکت در مطالعه نداشته باشد، خودش یا خانوادهاش به ما اعلام کند تا در مطالعه شرکت داده نشود و یا اگر پس از شرکت در مطالعه خودش یا خانوادهاش تمایلی به آنالیز دادهها نداشته باشند، از مطالعه حذف شود و بدین صورت رضایت غیرفعال (رضایتنامه منفعل از والدین یا سرپرست دانش آموز که در آن ماهیت مطالعه توضیح داده شده باشد) از دانشآموزان گرفته شد.
پرسشنامه
از پرسشنامه رابطه الدر-کانگر برای بررسی دیدگاه نوههای نوجوان نسبت به پدربزرگ/مادربزرگهایشان استفاده شد. این پرسشنامه شامل 10 سؤال با دو بُعد عاطفی و مشارکتی است. بُعد عاطفی شامل 4 سؤال و بُعد مشارکتی شامل 6 سؤال است و پاسخها به صورت طیف لیکرتی (اصلاً، کمی، زیاد و خیلی زیاد) پاسخ داده میشوند. بازه نمرهدهی بین 10 تا 40 است. به «اصلا» کمترین نمره یعنی یک و به «خیلی زیاد» بیشترین نمره یعنی چهار داده میشود.
فرآیند ترجمه
فرآیند ترجمه با استفاده از روشی 3 مرحلهای انجام شد که در مرحله اول، ترجمه به زبان هدف، در مرحله دوم ترجمه از زبان هدف به زبان اصلی و در مرحله سوم در پنل متخصصان ارزیابی شد [20].
در مرحله اول دو نفر که به زبان فارسی و انگلیسی مسلط بودند و یکی از آنها در حوزه سالمندشناسی تخصص داشت، پرسشنامه را به زبان فارسی ترجمه کردند. در مرحله دوم دو مترجم جدید ترجمه فارسی را به انگلیسی برگردانند. در مرحله سوم یک پنل تخصصی شامل چهار مترجم مراحل قبل به همراه متخصصان حوزه سالمندی و روانشناسی تشکیل و ترجمه فارسی و انگلیسی با هم مطابقت داده شد و درنهایت، نسخه اولیه ترجمه پرسشنامه برای روایی صوری بررسی شد.
روایی و پایایی پرسشنامه
روایی محتوا
به منظور تعیین شاخص روایی محتوا (CVI) از 8 متخصص حوزه سالمندی و روانشناسی خواسته شد که مربوط بودن هر سؤال از آزمون را به صورت غیرمرتبط: 1، نیاز به بازبینی جدی: 2، مرتبط اما نیاز به بازبینی: 3 و کاملاً مرتبط: 4 رتبهبندی کنند؛ سپس مطابق فرمول ذیل، مجموع نمرات 3 یا 4 را بر کل تعداد افراد متخصص تقسیم کردیم.
روایی صوری
مسئله اصلی در روایی صوری، درک آزمودنی از مفهوم آزمون است؛ بنابراین سؤالات آزمون باید از لحاظ کلمات، جملات و محتوای ظاهری به گونهای انتخاب شوند که رغبت پاسخدهندگان را برانگیزد. در این مطالعه، روایی صوری با نظرخواهی 30 نفر از دانشآموزان و 10 نفر از متخصصان حوزه سالمندی و روانشناسی به لحاظ مفهوم بودن، ساده بودن و توانایی در پاسخ دادن به سؤالات انجام شد و همانطور که گفته شد برای بررسی روایی صوری از نظرات گروه نمونه هدف یا شرکتکنندگان تحقیق استفاده می شود.
روایی سازه
در این پژوهش برای تعیین روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزار AMOS نسخه 23 استفاده شد.
پایایی درونی
روش آلفای کرونباخ یکی از معمولترین ضریبهای پایایی ثبات داخلی است که در این مطالعه نیز از آن استفاده شد و معرّف میزان تناسب گروهی از آیتمهایی است که یک سازه را میسنجند و مقدار آن بین صفر تا یک است؛ به عبارتی مقدار آلفا باید حداقل برابر با 7/0 یا بیشتر باشد [21].
ضریب پایایی آلفای کرونباخ زمانی مفید است که سؤالات یک ابزار در مقیاس لیکرتی باشند؛ سؤالات پرسشنامه رابطه الدر-کانگر در طیف لیکرتی بودند.
پایلوت مطالعه
پایلوت مطالعه روی 30 نفر از دانشآموزان کلاسهای اول تا یازدهم انجام و سؤالات از نظر قابل درک بودن و سادگی بررسی شد. نتیجه پایلوت نشان داد که سؤالات برای دانشآموزان کلاسهای اول و دوم قابل درک نبودند و آنان نتوانستند به سؤالات به دلیل عدم درک سؤالات، عدم استقلال کامل در پاسخگویی به سؤالات و توانمند نبودن در خواندن سؤالات پاسخ دهند؛ درنتیجه از مطالعه خارج شدند. سؤالات و کلماتی هم که برای دانشآموزان واضح نبودند، مجدداً بررسی و اصلاح شدند.
یافتهها
نمونهها
میانگین سنی دانشآموزان شرکتکننده در پژوهش 88/12 سال با انحراف معیار 67/2 بود. ترکیب جنسیتی شرکتکنندگان در پژوهش شامل 1/51 درصد دختر بود.
بیشترین فراوانی در پایه سوم و چهارم ابتدایی با 5/12 درصد بود. حدود 1/86 درصد از دانشآموزان، مادربزرگ مادری؛ 6/62 درصد، پدربزرگ مادری؛ 1/68 درصد مادربزرگ پدری و 2/42 درصد، پدربزرگ پدری داشتند. همچنین حدود 5 درصد از دانشآموزان اصلاً مادربزرگ و حدود 25 درصد از دانشآموزان اصلاً پدربزرگ نداشتند.
روایی محتوا
محاسبه روایی محتوا (CVI) انجام شد و عدد 98/0 به دست آمد. حداقل مقدار قابلقبول برای شاخص CVI برابر با 79/0 است و اگر شاخص CVI گویهای کمتر از 79/0 باشد، آن گویه بایستی حذف شود [22].
مقادیر بهدستآمده برای شاخص CVI نشان داد که سؤالات آزمون دارای مقدار قابلقبول شاخص روایی محتوا بودند. نتایج CVI در جدول شماره 1 ارائه شده است.
روایی صوری
دانشآموزان همه آیتمهای پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ را از نظر ساده بودن، واضح بودن و قابل فهم بودن قبول داشتند. این پرسشنامه از تعداد سؤالات مناسبی برخوردار بود و برای نوجوانان خستهکننده و وقتگیر نبود. طبق نظر 5/12 درصد از متخصصان سؤالات یک و سه نیاز به بازبینی جدی داشتند و مجدداً بازبینی و اصلاح شدند (مطابق جدول شماره 2 و جدول شماره 3).
روایی سازه
روایی سازه برای نشان دادن دو بُعدی بودن پرسشنامه که شامل بُعد عاطفی و مشارکتی بود، انجام شد و از نرمافزار آماری AMOS نسخه 23 استفاده شد.
برای بررسی مناسب بودن برازش مدل از شاخصهای GFI AGFI، RMSEA استفاده شد و نتایج زیر به دست آمد:
GFI = 0/964، CMIN= 2/504، AGFI= 0/938، RMSEA= 0/059
همچنین شاخص CMIN برابر با 504/2 بود که مقدار قابلقبول این شاخص کمتر از 5 است. طبق جدول شماره 4 مجذور کای دو محاسبهشده، برازندگی متناسب با برازشیافتگی جامعه را داشت.
مطابق جدول شماره 5 همه آیتمها با فاکتور مربوطهشان به طور معناداری رابطه داشتند.
پایایی
پایایی درونی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. مقدار آلفای کرونباخ برای بُعد عاطفی پرسشنامه 84/0 و برای بُعد مشارکتی 83/0به دست آمد و برای کل پرسشنامه رابطه 89/0 به دست آمد که نشان میدهد پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ از پایایی درونی مناسبی برخودار است.
بحث
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اعتبارسنجی نسخه فارسی پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ انجام شد. این مطالعه روی 505 دانشآموز در شهر جهرم در سال 1397 انجام شد. این پرسشنامه برای بررسی میزان رابطه نوهها با پدربزرگ/مادربزرگهایشان کاربرد دارد و دیدگاه نوهها نسبت به پدربزرگ/مادربزرگهایشان را اندازهگیری میکند.
به منظور اعتبارسنجی پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ از شاخصهای روایی محتوا، روایی صوری، روایی سازه و پایایی درونی استفاده شد و نتایج نشان داد که این پرسشنامه از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
نتایج روایی محتوا بر اساس CVI ، 98/0 به دست آمد و تأیید شد [22]. این پرسشنامه از روایی محتوایی خوبی برخوردار است و همانطور که قبلاً هم ذکر شد، حداقل مقدار قابلقبول برای شاخص CVI برابر با 79/0 است و اگر شاخص CVI گویهای کمتر از 79/0 باشد، آن گویه بایستی حذف شود.
نتایج روایی صوری نشان داد که سؤالات برای دانشآموزان از نظر سادگی، واضح بودن و قابلفهم بودن مناسب است و آنان میتوانند بهراحتی و بدون مشکل به آنها پاسخ دهند و این سؤالات مناسب سنین 9 سال به بالاست.
نتایج روایی سازه نشان داد که دو بُعد عاطفی و مشارکتی پرسشنامه از برازش خوبی برخوردار است و همه آیتمها با فاکتور مربوطهشان به طور معناداری رابطه داشتند.
پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ دو بُعد عاطفی و مشارکتی را دربرمیگیرد؛ بُعد عاطفی بیانگر احساسات و عواطف بین نوهها با پدربزرگ/مادربزرگشان است و بُعد مشارکتی فعالیتها و تعاملاتی را که با هم دارند، شامل میشود. نتایج پایایی پرسشنامه نشان داد که مقدار آلفای کرونباخ بهدستآمده با مقدار آلفای کرونباخ مطالعات قبل نزدیک است [11 ،18]؛ بنابراین میتوان گفت که این پرسشنامه پایاست.
در مطالعهای که تنجوپی و همکاران روی 1478 نوجوان سنین 16-11 سال انجام دادند، آلفای کرونباخ 75/0 به دست آمد [11] و در مطالعهای که خالد شازد و همکاران که روی 200 نوجوان 19-16 سال انجام دادند، آلفای کرونباخ حیطه عاطفی 71/0و حیطه مشارکتی 72/0 به دست آمد [18]. این پرسشنامه در انگلیس و پاکستان از پایایی مناسبی برخودار بود؛ ولی از آنجایی که تعداد حجم نمونه و فرهنگهای یکسان در یک جامعه آماری بر پایایی تأثیرگذار است، میتوان اینگونه گفت که در جامعهی آماری انگلیس و پاکستان به دلیل وجود فرهنگهای مختلف، مقدار آلفای کرونباخ از مطالعه حاضر کمتر شده است. تفاوت دیگری که بین مطالعه حاضر و مطالعات تنجوپی و خالد شازد وجود داشت، این بود که در دو مطالعه قبل، روایی محتوا و روایی صوری محاسبه نشده بود.
در مطالعهای که هاکویاما در سال 2013 انجام داد، نتایج نشان داد که با افزایش سن دانشآموزان، کیفیت و تعداد رابطه آنها با پدربزرگ/مادربزرگهایشان کاهش مییابد که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد [23]؛ همچنین سبک زندگی مدرن والدین تابع نظریه مدرنیزاسیون است؛ یعنی هرچه زندگیها به سمت مدرنیته پیش رود، رابطه بین نوهها با پدربزرگ/مادربزرگهایشان کاهش مییابد [24].
نتایج مطالعه مولر در سال 2003 نشان داد که جنسیت پدربزرگ/مادربزرگ و نوع خویشاوندی (پدری/مادری) بر رابطه نوجوانان تأثیر دارد و آنان بر بستگان مادری تمایل بیشتری دارند. از نتایج اینگونه برداشت میشود که مادربزرگ و پدربزرگ مادری تأثیر عمیقتر و روابط حمایتی بیشتری با نوههای خود دارند و این باعث میشود که نوجوانان در تماس بیشتری با آنها باشند. همچنین پدربزرگ/مادربزرگهایی که درآمدهای بالایی داشتند و از تحصیلات خوبی برخوردار بودند، روابط تأثیرگذارتر و حمایتی بیشتری در قبال نوههای خود داشتند و با توجه به منابع مالی خوبی که داشتند، از سلامتی خوبی نیز برخوردار بودند [25].
به پژوهشگرهای این حوزه برای پژوهشهای آینده پیشنهاد میکنیم که روایی بیشتری در مورد این ابزار انجام دهند. از محدودیتهای این پژوهش میتوان به نمونهگیری در یک شهر اشاره کرد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که این تحقیق در شهرهای دیگر با فرهنگهای متفاوت و با سبک زندگیهای متفاوت انجام شود.
نتیجهگیری نهایی
نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و از این پرسشنامه میتوان دیدگاه نوهها را در سنین مختلف نسبت به پدربزرگ/مادربزرگهایشان بررسی کرد. پیشنهاد میشود که مطالعات بیشتری برای ارزیابی اعتبارسنجی پرسشنامه رابطه نوه-پدربزرگ/مادربزرگ انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی این مقاله را تأیید کرده است (کد اخلاق: IR.USWR.REC.1396.312).
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهوم سازی: یداله ابوالفتحی ممتاز، مونس مدرسیفر؛ روش شناسی: یداله ابوالفتحی ممتاز، مونس مدرسیفر، احمد دلبری؛ تحلیل، تحقیق و بررسی: یداله ابوالفتحی ممتاز، مونس مدرسیفر، احمد دلبری؛ نگارش پیش نویس: یداله ابوالفتحی ممتاز، مونس مدرسیفر، ویراستاری و نهایی سازی نوشته: یداله ابوالفتحی ممتاز ، مونس مدرسیفر، احمد دلبری؛ نظارت، مدیریت پروژه: یداله ابوالفتحی ممتاز، احمد دلبری.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Maghsoudnia S, Shojaei H. General elderly and senior medicine. Tehran: Veterans engineering and medical sciences research institute; 2005.
Kosheshi M, Khosravi A, Alizadeh M, Torkashvand M, Aghaei N. Population aging in IR Iran, Socio-economic, Demographic and Health Characteristics of The Elderly: Issues and Challenges Tehran, Iran [Internet]. 2013 [Cited 2013 Jun 15]. Available from: https://iran.unfpa.org/en
Statistics Center. General results of Population and Housing Census 2016-2017. [Internet]. 2017 [Cited 2017 Jun 15]. Available from: https:/www.amar.org.ir.
Zarghami H. An review of ageing dynamics in IRAN. Tarbiat Modares University. 2006; 3(6):73-94.
Afsharkohan J, Koolivand S. Structured study of the quality of life in the elderly in Iran (2004-2013). Iranian Journal of Ageing. 2015; 10(3):192-201.
Pashos A. The evolutionary versus socio-economic view on grandparenthood: What are the grandparents’ underlying motivations? Behavioral and Brain Sciences. 2010; 33(1):33-4. [DOI:10.1017/S0140525X09991713]
Rowe JW, Kahn RL. Successful aging. The Gerontologist. 1997; 37(4):433-40. [DOI:10.1093/geront/37.4.433] [PMID]
Johnson RA. Traditions in a new time: Stories of kinship foster grandmothers. New York: Columbia University; 1995.
Habibi Sula A, Nikpour S, Sayyid al-shahadaee M, Haqqani H. Health promoting behaviors and related factors in the elderly. Iranian Journal of Nursing. 2006; 19(47):35-48.
Monserud MA. Intergenerational relationships and affectual solidarity between grandparents and young adults. Journal of Marriage and Family. 2008; 70(1):182-95. [DOI:10.1111/j.1741-3737.2007.00470.x]
Tan JP, Buchanan A, Flouri E, Attar-Schwartz S, Griggs J. Filling the parenting gap? Grandparent involvement with UK adolescents. Journal of Family Issues. 2010; 31(7):992-1015. [DOI:10.1177/0192513X09360499]
Ruiz SA, Silverstein M. Relationships with grandparents and the emotional well‐being of late adolescent and young adult grandchildren. Journal of Social Issues. 2007; 63(4):793-808. [DOI:10.1111/j.1540-4560.2007.00537.x]
Yazdanpour F, Samaram A. Effective factors on life quality of elderly in Khomein. Social Development and Welfare Planning. 2011; 3(6):45-63.
Murphy E. Social origins of depression in old age. The British Journal of Psychiatry. 1982; 141(2):135-42. [DOI:10.1192/bjp.141.2.135] [PMID]
Shoaari Nejad AA. Farhang Olom Raftari. Tehran: Amirkabir; 1995.
Attar-Schwartz S, Tan JP, Buchanan A, Flouri E, Griggs J. Grandparenting and adolescent adjustment in two-parent biological, lone-parent, and step-families. Journal of family psychology. 2009; 23(1):67. [DOI:10.1037/a0014383] [PMID]
Silverstein M, Marenco A. How Americans enact the grandparent role across the family life course. Journal of Family Issues. 2001; 22(4):493-522. [DOI:10.1177/019251301022004006]
Khalid S, Ahmed F, Imdad M. Grandparenting and adolescents’ personality development. International Proceedings of Economics Development and Research. 2012; 48:143-7.
Esmaeili M, Etemadar N, Negahdari M, editors. The prevalence of behavioral disorders among primary school students and their relationship with parents’ reports (Case Study of Estahban). 6th International Congress on Child and Adolescent Psychiatry. Tabtiz: Tabtiz university of medical sciences; 2013 Sep 16-18; Tabtiz, Iran.
Tsang S, Royse CF, Terkawi AS. Guidelines for developing, translating, and validating a questionnaire in perioperative and pain medicine. Saudi Journal of Anaesthesia. 2017; 11(Suppl 1):S80. [DOI:10.4103/sja.SJA_203_17] [PMID] [PMCID]
Mohammadbeigi A, Mohammadsalehi N, Aligol M. Validity and reliability of the instruments and types of measurments in health applied researches. Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences. 2015; 13(12):1153-70.
Hosseini Z, Ghorbani Z, Ebn Ahmady A. Face and content validity and reliability assessment of change cycle questionnaire in smokers. Journal of Mashhad Dental School. 2015; 39(2):147-54.
Hakoyama M, MaloneBeach EE. Predictors of grandparent-grandchild closeness: An ecological perspective. Journal of Intergenerational Relationships. 2013; 11(1):32-49. [DOI:10.1080/15350770.2013.753834]
Durkheim E. The division of labor in society. Trans WD Halls New York, NY: Free Press. 1893.
Mueller MM, Elder GH. Family contingencies across the generations: grandparent‐grandchild relationships in holistic perspective. Journal of Marriage and Family. 2003; 65(2):404-17. [DOI:10.1111/j.1741-3737.2003.00404.x]